اخبار داغ

مشاور خانواده:

طلاق ناشی از عدم داشتن مهارت زندگی است

طلاق ناشی از عدم داشتن مهارت زندگی است
یک مشاور خانواده گفت: عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانابه نقل از صبریه، خانواده در دین اسلام از چنان اهمیتی برخوردار است که خداوند کریم در آیات زیادی به حفظ آن سفارش می کند. در سوره ها و آیات زیادی نیز جایی که امکان زندگی نیست طلاق را به عنوان بهترین راه حل بیان کرده و در آیات زیادی درباره طلاق شرایط و نحوه ی آن توضیح می دهد و در آیات متعدد از سوره های بقره ، نساء، طلاق، نور و ... در مورد آن توضیح می دهد؛ که مردان با زنان با عطوفت برخورد کنند و در صورت جدایی حق و حقوق آنان را به طور کامل بپردازند چنانکه در خور شأن و شخصیت زن باشد. از نظر اسلام طلاق اگر چه زشت است اما از چنان اهمیتی برخوردار است که یکی از سوره های قرآن ، طلاق نام گرفته است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبریه,

 

در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند.

 

طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

 

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید.

 

ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقة اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و... یک ازدواج موفّق را رقم می زند.

 

تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

 

طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.

 

در بررسی علل طلاق و آسیب های ناشی از آن گفتگویی به مریم قلعه نکی مشاور خانواده به شرح زیر صورت گرفت.

 

علل افزایش طلاق چیست؟

 

فاصله گرفتن از ارزش های دینی و قرانی، عدم بلوغ اجتماعی و فکری زوجین، فریب کاری، تفاوت سطح اقتصادی زوجین و تجمل گرایی و عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه هستند.

 

دو فردی که از فرهنگ های متفاوت و متضادی هستند و اختلاف فکری زیادی با هم دارند نمی توانند به راحتی با هم زندگی کنند. بسیارند افرادی که به خاطر اختلاف بر سر عقاید و باورها تن به جدایی و متارکه می دهند.

 

گاهی اوقات درگیری زوجین ناشی از توقعات نابجای زن و مرد از یکدیگر است  و  جدال ناشی از مسائل عاطفی، مالی و ... است ، زن توقعاتی دارد که مرد توانایی انجام آن را ندارد و همچنین مرد نیز توقعاتی دارد که معقول نیست. و این توقعات بی جا دلیل برای جدایی می شود.

 

 فریبکاری یکی از زوجین و معرفی نمودن خود به عنوان یک فرد صاحب مال، مقام ومنصب که بعدها در زندگی معلوم می شود که دروغ گفته و طرف مقابل را فریب داده اند و این دلیل طلاق آنها می شود.

 

سریال و برنامه های مخرب ماهواره که محیط را فاسد می سازند و اگر محیط فاسد باشد یعنی محیطی بد آموز، سر شار از نگاه های آلوده هوس های زود گذر و خطرناک ، مسلم است که خانواده های ساکن در این محیط امنیت نداشته و زمینه از هم پاشیدن زندگی به راحتی فراهم است.

 

چشم و هم چشمی نیز یکی از عوامل طلاق است، معمولاً در بین زوجین، یکی از آنها که اسیر تقلید است زمینه نا امن و بدون آرامشی را برای طرف مقابل ایجاد می کند که این موضوع به خودی خود به فرد آسیب می زند و در حالات شدید تقلید و چشم و هم چشمی زندگی را از هم متلاشی می کند.

 

 سوء ظن و بدبینی به هر علتی که باشد، دارای آثار خطرناک و زیان باری برای زندگی خانوادگی است.

   

وابستگی بیش از حد افراد بعد از ازدواج به خانه پدری  و دخالت دادن آنان در تمام امور زندگی  شخصیی که دلسوزی ناشی از محبت آنان برای فرزند خود مسبب مشاجره و متزلزل شدن روابط بین زوجین و جدایی آنها می شود.

آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟

 

وقتی که در جامعه ای طلاق افزایش پیدا کند، علاوه بر هم پاشیدن کانون خانواده، تاثیر مخرب آن دامنگیر همه افراد آن جامعه می شود.

کودکان را قربانیان اصلی طلاق اند طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می‌شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه و انجام جرم و بزه است. درواقع طلاق والدین می‌تواند عاملی زمینه‌ساز برای بزهکاری کودکان باشد.

 

زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند  و در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد نبود تامین اجتماعی به معنای واقعی کلمه برای زنان مطلقه، بویژه آنها که سرپرستی فرزندانی را به عهده دارند، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آورند. بعضی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرایمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می‌شوند.

 

پرداخت مهریه و از هم پاشیدگی زندگی و گاه زندان رفتن نیز از آسیب های ناشی از طلاق است که گربیانگیر مردان می شود.

انتهای پیام/

,

 

در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند.

 

طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

 

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید.

 

ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقة اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و... یک ازدواج موفّق را رقم می زند.

 

تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

 

طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.

 

در بررسی علل طلاق و آسیب های ناشی از آن گفتگویی به مریم قلعه نکی مشاور خانواده به شرح زیر صورت گرفت.

 

علل افزایش طلاق چیست؟

 

فاصله گرفتن از ارزش های دینی و قرانی، عدم بلوغ اجتماعی و فکری زوجین، فریب کاری، تفاوت سطح اقتصادی زوجین و تجمل گرایی و عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه هستند.

 

دو فردی که از فرهنگ های متفاوت و متضادی هستند و اختلاف فکری زیادی با هم دارند نمی توانند به راحتی با هم زندگی کنند. بسیارند افرادی که به خاطر اختلاف بر سر عقاید و باورها تن به جدایی و متارکه می دهند.

 

گاهی اوقات درگیری زوجین ناشی از توقعات نابجای زن و مرد از یکدیگر است  و  جدال ناشی از مسائل عاطفی، مالی و ... است ، زن توقعاتی دارد که مرد توانایی انجام آن را ندارد و همچنین مرد نیز توقعاتی دارد که معقول نیست. و این توقعات بی جا دلیل برای جدایی می شود.

 

 فریبکاری یکی از زوجین و معرفی نمودن خود به عنوان یک فرد صاحب مال، مقام ومنصب که بعدها در زندگی معلوم می شود که دروغ گفته و طرف مقابل را فریب داده اند و این دلیل طلاق آنها می شود.

 

سریال و برنامه های مخرب ماهواره که محیط را فاسد می سازند و اگر محیط فاسد باشد یعنی محیطی بد آموز، سر شار از نگاه های آلوده هوس های زود گذر و خطرناک ، مسلم است که خانواده های ساکن در این محیط امنیت نداشته و زمینه از هم پاشیدن زندگی به راحتی فراهم است.

 

چشم و هم چشمی نیز یکی از عوامل طلاق است، معمولاً در بین زوجین، یکی از آنها که اسیر تقلید است زمینه نا امن و بدون آرامشی را برای طرف مقابل ایجاد می کند که این موضوع به خودی خود به فرد آسیب می زند و در حالات شدید تقلید و چشم و هم چشمی زندگی را از هم متلاشی می کند.

 

 سوء ظن و بدبینی به هر علتی که باشد، دارای آثار خطرناک و زیان باری برای زندگی خانوادگی است.

   

وابستگی بیش از حد افراد بعد از ازدواج به خانه پدری  و دخالت دادن آنان در تمام امور زندگی  شخصیی که دلسوزی ناشی از محبت آنان برای فرزند خود مسبب مشاجره و متزلزل شدن روابط بین زوجین و جدایی آنها می شود.

آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟

 

وقتی که در جامعه ای طلاق افزایش پیدا کند، علاوه بر هم پاشیدن کانون خانواده، تاثیر مخرب آن دامنگیر همه افراد آن جامعه می شود.

کودکان را قربانیان اصلی طلاق اند طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می‌شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه و انجام جرم و بزه است. درواقع طلاق والدین می‌تواند عاملی زمینه‌ساز برای بزهکاری کودکان باشد.

 

زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند  و در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد نبود تامین اجتماعی به معنای واقعی کلمه برای زنان مطلقه، بویژه آنها که سرپرستی فرزندانی را به عهده دارند، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آورند. بعضی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرایمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می‌شوند.

 

پرداخت مهریه و از هم پاشیدگی زندگی و گاه زندان رفتن نیز از آسیب های ناشی از طلاق است که گربیانگیر مردان می شود.

انتهای پیام/

,

 

در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند.

 

طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

 

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید.

 

ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقة اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و... یک ازدواج موفّق را رقم می زند.

 

تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

 

طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.

 

در بررسی علل طلاق و آسیب های ناشی از آن گفتگویی به مریم قلعه نکی مشاور خانواده به شرح زیر صورت گرفت.

 

علل افزایش طلاق چیست؟

 

فاصله گرفتن از ارزش های دینی و قرانی، عدم بلوغ اجتماعی و فکری زوجین، فریب کاری، تفاوت سطح اقتصادی زوجین و تجمل گرایی و عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه هستند.

 

دو فردی که از فرهنگ های متفاوت و متضادی هستند و اختلاف فکری زیادی با هم دارند نمی توانند به راحتی با هم زندگی کنند. بسیارند افرادی که به خاطر اختلاف بر سر عقاید و باورها تن به جدایی و متارکه می دهند.

 

گاهی اوقات درگیری زوجین ناشی از توقعات نابجای زن و مرد از یکدیگر است  و  جدال ناشی از مسائل عاطفی، مالی و ... است ، زن توقعاتی دارد که مرد توانایی انجام آن را ندارد و همچنین مرد نیز توقعاتی دارد که معقول نیست. و این توقعات بی جا دلیل برای جدایی می شود.

 

 فریبکاری یکی از زوجین و معرفی نمودن خود به عنوان یک فرد صاحب مال، مقام ومنصب که بعدها در زندگی معلوم می شود که دروغ گفته و طرف مقابل را فریب داده اند و این دلیل طلاق آنها می شود.

 

سریال و برنامه های مخرب ماهواره که محیط را فاسد می سازند و اگر محیط فاسد باشد یعنی محیطی بد آموز، سر شار از نگاه های آلوده هوس های زود گذر و خطرناک ، مسلم است که خانواده های ساکن در این محیط امنیت نداشته و زمینه از هم پاشیدن زندگی به راحتی فراهم است.

 

چشم و هم چشمی نیز یکی از عوامل طلاق است، معمولاً در بین زوجین، یکی از آنها که اسیر تقلید است زمینه نا امن و بدون آرامشی را برای طرف مقابل ایجاد می کند که این موضوع به خودی خود به فرد آسیب می زند و در حالات شدید تقلید و چشم و هم چشمی زندگی را از هم متلاشی می کند.

 

 سوء ظن و بدبینی به هر علتی که باشد، دارای آثار خطرناک و زیان باری برای زندگی خانوادگی است.

   

وابستگی بیش از حد افراد بعد از ازدواج به خانه پدری  و دخالت دادن آنان در تمام امور زندگی  شخصیی که دلسوزی ناشی از محبت آنان برای فرزند خود مسبب مشاجره و متزلزل شدن روابط بین زوجین و جدایی آنها می شود.

آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟

 

وقتی که در جامعه ای طلاق افزایش پیدا کند، علاوه بر هم پاشیدن کانون خانواده، تاثیر مخرب آن دامنگیر همه افراد آن جامعه می شود.

کودکان را قربانیان اصلی طلاق اند طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می‌شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه و انجام جرم و بزه است. درواقع طلاق والدین می‌تواند عاملی زمینه‌ساز برای بزهکاری کودکان باشد.

 

زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند  و در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد نبود تامین اجتماعی به معنای واقعی کلمه برای زنان مطلقه، بویژه آنها که سرپرستی فرزندانی را به عهده دارند، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آورند. بعضی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرایمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می‌شوند.

 

پرداخت مهریه و از هم پاشیدگی زندگی و گاه زندان رفتن نیز از آسیب های ناشی از طلاق است که گربیانگیر مردان می شود.

انتهای پیام/

,

 

در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند.

 

طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

 

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید.

 

ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقة اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و... یک ازدواج موفّق را رقم می زند.

 

تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

 

طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.

 

در بررسی علل طلاق و آسیب های ناشی از آن گفتگویی به مریم قلعه نکی مشاور خانواده به شرح زیر صورت گرفت.

 

علل افزایش طلاق چیست؟

 

فاصله گرفتن از ارزش های دینی و قرانی، عدم بلوغ اجتماعی و فکری زوجین، فریب کاری، تفاوت سطح اقتصادی زوجین و تجمل گرایی و عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه هستند.

 

دو فردی که از فرهنگ های متفاوت و متضادی هستند و اختلاف فکری زیادی با هم دارند نمی توانند به راحتی با هم زندگی کنند. بسیارند افرادی که به خاطر اختلاف بر سر عقاید و باورها تن به جدایی و متارکه می دهند.

 

گاهی اوقات درگیری زوجین ناشی از توقعات نابجای زن و مرد از یکدیگر است  و  جدال ناشی از مسائل عاطفی، مالی و ... است ، زن توقعاتی دارد که مرد توانایی انجام آن را ندارد و همچنین مرد نیز توقعاتی دارد که معقول نیست. و این توقعات بی جا دلیل برای جدایی می شود.

 

 فریبکاری یکی از زوجین و معرفی نمودن خود به عنوان یک فرد صاحب مال، مقام ومنصب که بعدها در زندگی معلوم می شود که دروغ گفته و طرف مقابل را فریب داده اند و این دلیل طلاق آنها می شود.

 

سریال و برنامه های مخرب ماهواره که محیط را فاسد می سازند و اگر محیط فاسد باشد یعنی محیطی بد آموز، سر شار از نگاه های آلوده هوس های زود گذر و خطرناک ، مسلم است که خانواده های ساکن در این محیط امنیت نداشته و زمینه از هم پاشیدن زندگی به راحتی فراهم است.

 

چشم و هم چشمی نیز یکی از عوامل طلاق است، معمولاً در بین زوجین، یکی از آنها که اسیر تقلید است زمینه نا امن و بدون آرامشی را برای طرف مقابل ایجاد می کند که این موضوع به خودی خود به فرد آسیب می زند و در حالات شدید تقلید و چشم و هم چشمی زندگی را از هم متلاشی می کند.

 

 سوء ظن و بدبینی به هر علتی که باشد، دارای آثار خطرناک و زیان باری برای زندگی خانوادگی است.

   

وابستگی بیش از حد افراد بعد از ازدواج به خانه پدری  و دخالت دادن آنان در تمام امور زندگی  شخصیی که دلسوزی ناشی از محبت آنان برای فرزند خود مسبب مشاجره و متزلزل شدن روابط بین زوجین و جدایی آنها می شود.

آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟

 

وقتی که در جامعه ای طلاق افزایش پیدا کند، علاوه بر هم پاشیدن کانون خانواده، تاثیر مخرب آن دامنگیر همه افراد آن جامعه می شود.

کودکان را قربانیان اصلی طلاق اند طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می‌شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه و انجام جرم و بزه است. درواقع طلاق والدین می‌تواند عاملی زمینه‌ساز برای بزهکاری کودکان باشد.

 

زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند  و در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد نبود تامین اجتماعی به معنای واقعی کلمه برای زنان مطلقه، بویژه آنها که سرپرستی فرزندانی را به عهده دارند، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آورند. بعضی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرایمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می‌شوند.

 

پرداخت مهریه و از هم پاشیدگی زندگی و گاه زندان رفتن نیز از آسیب های ناشی از طلاق است که گربیانگیر مردان می شود.

انتهای پیام/

,

 

,

در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند.

,

 

,

طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

,

 

,

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید.

,

 

,

ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقة اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و... یک ازدواج موفّق را رقم می زند.

,

 

,

تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

,

 

,

طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.

,

 

,

در بررسی علل طلاق و آسیب های ناشی از آن گفتگویی به مریم قلعه نکی مشاور خانواده به شرح زیر صورت گرفت.

,

 

,

علل افزایش طلاق چیست؟

, علل افزایش طلاق چیست؟,

 

,

فاصله گرفتن از ارزش های دینی و قرانی، عدم بلوغ اجتماعی و فکری زوجین، فریب کاری، تفاوت سطح اقتصادی زوجین و تجمل گرایی و عدم آموزش مهارت های لازم برای زندگی خانوادگی از علل طلاق در جامعه هستند.

,

 

,

دو فردی که از فرهنگ های متفاوت و متضادی هستند و اختلاف فکری زیادی با هم دارند نمی توانند به راحتی با هم زندگی کنند. بسیارند افرادی که به خاطر اختلاف بر سر عقاید و باورها تن به جدایی و متارکه می دهند.

,

 

,

گاهی اوقات درگیری زوجین ناشی از توقعات نابجای زن و مرد از یکدیگر است  و  جدال ناشی از مسائل عاطفی، مالی و ... است ، زن توقعاتی دارد که مرد توانایی انجام آن را ندارد و همچنین مرد نیز توقعاتی دارد که معقول نیست. و این توقعات بی جا دلیل برای جدایی می شود.

,

 

,

 فریبکاری یکی از زوجین و معرفی نمودن خود به عنوان یک فرد صاحب مال، مقام ومنصب که بعدها در زندگی معلوم می شود که دروغ گفته و طرف مقابل را فریب داده اند و این دلیل طلاق آنها می شود.

,

 

,

سریال و برنامه های مخرب ماهواره که محیط را فاسد می سازند و اگر محیط فاسد باشد یعنی محیطی بد آموز، سر شار از نگاه های آلوده هوس های زود گذر و خطرناک ، مسلم است که خانواده های ساکن در این محیط امنیت نداشته و زمینه از هم پاشیدن زندگی به راحتی فراهم است.

,

 

,

چشم و هم چشمی نیز یکی از عوامل طلاق است، معمولاً در بین زوجین، یکی از آنها که اسیر تقلید است زمینه نا امن و بدون آرامشی را برای طرف مقابل ایجاد می کند که این موضوع به خودی خود به فرد آسیب می زند و در حالات شدید تقلید و چشم و هم چشمی زندگی را از هم متلاشی می کند.

,

 

,

 سوء ظن و بدبینی به هر علتی که باشد، دارای آثار خطرناک و زیان باری برای زندگی خانوادگی است.

,

   

,

وابستگی بیش از حد افراد بعد از ازدواج به خانه پدری  و دخالت دادن آنان در تمام امور زندگی  شخصیی که دلسوزی ناشی از محبت آنان برای فرزند خود مسبب مشاجره و متزلزل شدن روابط بین زوجین و جدایی آنها می شود.

,

, ,

آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟

, آسیب های ناشی از این پدیده ی مذموم چیست؟,

 

,

وقتی که در جامعه ای طلاق افزایش پیدا کند، علاوه بر هم پاشیدن کانون خانواده، تاثیر مخرب آن دامنگیر همه افراد آن جامعه می شود.

,

کودکان را قربانیان اصلی طلاق اند طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می‌شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه و انجام جرم و بزه است. درواقع طلاق والدین می‌تواند عاملی زمینه‌ساز برای بزهکاری کودکان باشد.

,

 

,

زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند  و در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد نبود تامین اجتماعی به معنای واقعی کلمه برای زنان مطلقه، بویژه آنها که سرپرستی فرزندانی را به عهده دارند، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آورند. بعضی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرایمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می‌شوند.

,

 

,

پرداخت مهریه و از هم پاشیدگی زندگی و گاه زندان رفتن نیز از آسیب های ناشی از طلاق است که گربیانگیر مردان می شود.

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه