اخبار داغ

نگاهی به حضور زن کرمانی در آئینه ضرب المثل های بومی

نگاهی به حضور زن کرمانی در آئینه ضرب المثل های بومی
اگر بپذیریم که ضرب المثل ها، بیان کوتاه ، زیبا و دلنشین واقعیت ها است که در رهگذر تجربه سالیان دراز شکل گرفته و با ظرافتی در خور تحسین به عنوان بخشی از ادبیات رایج در گفتار و نوشتار ظاهر شده اند و بالاخره می توان در لابلای آنها رگه هایی از حقیقت را جستجو کرد، در این صورت باید گفت زن کرمانی در این مورد حرف هایی برای گفتن دارد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از  زنان کویر ، اگر بپذیریم که ضرب المثل ها، بیان کوتاه ، زیبا و دلنشین واقعیت ها است که در رهگذر تجربه سالیان دراز شکل گرفته و با ظرافتی در خور تحسین به عنوان بخشی از ادبیات رایج در گفتار و نوشتار ظاهر شده اند و بالاخره می توان در لابلای آنها رگه هایی از حقیقت را جستجو کرد، در این صورت باید گفت زن کرمانی در این مورد حرف هایی برای گفتن دارد.از این رو زن کرمانی در گذر تاریخ دارای جملاتی کوتاه اما نغز و پر محتوا بوده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زنان کویر,
 
- امان از وقتی که زنی راه و رسم زندگی را گم کند و فرعیات را بر اصول ترجیح دهدو موجب تزلزل بنای خانوادگی شود آن وقت زنان دلسوز و عاقل کرمانی از این ضرب المثل استفاده می کنند: «هر که مادرمه دید، زن پدرم نشد.»
 
-در گذشته وقتی زنی در اوج گرفتاری بود و بار غمی سنگین روی دل او نشسته بود، در جواب کسی که احوالش را می پرسید، می گفت: « حال فاطو، حال سگو»
 
البته در این مورد داستانی هم ذکر می کنند که دختر دهاتی را به مرد شهری دادند؛ بعد از مدتی توقف در شهر، یکی از دوستان هم ولایتی به او رسید و احوالش را پرسید او گفت: « حال فاطو، حال سگ، ازم مپرس چه طوری، همه اش کرمو سفید، تُو دوری.»
 
ظاهرا فاطمه خانم که در روستا با غذاهای محلی مانند شیر و ماست و آبگوشت مانوس بود، اجبارا در شهر هر روز کرمو سفید( برنج) توی دوری (دیس) میل می کرده و به این نوع غذا عادت نداشته است.
 
-زن کرمانی وقتی با تعارف زیاد میزبانی که چندین روز پذیرایی او بوده،مواجه می شود می گوید:' نازو نازو فیروزه مهمون یه روز دو روزه'
 
-وای از موقعی که زن کرمانی از این ضرب المثل استفاده کند که : انکار حموم کتوش کردن"
چرا که بیان این ضرب المثل معلوم می شود جلسه یا محفل آنقدر شلوغ و پر صداست که دادِ زنها هم درآمده است.
 
-ظاهرا حمام زنانه ای به نام " کتو" در کرمان، روزنه ای به بیرون داشته و آنقدر شلوغ و پرسرو صدا بوده که هر عابری گوشش را گرفته و می گذشته.
 
-زن کرمانی، صفای زندگی را در سادگی و دور بودن از خودخوهی و خودستایی می داند، کما این که مردان کرمانی نیز از این اصل برخوردارند به همین دلیل بسیار افتاده و به قول خودشان « بی شیله پیله» هستند.
 
-این تواضع و افتادگی تا آنجا گسترش یافته که مرحوم سعیدی سیرجانی هموراه می گفت:«کرمانیها به بیماری تواضع مبتلا هستند».
 
- زنان کرمانی وقتی به زنی برمی خوردند که بیش از حد افاده داشت و خود را تافته جدا بافته می داند، می گوید:«انگار دختر بکتاش خان غرّو است» از جمله ضرب المثل خای دیگر که در این مورد بکار می رود این است: « شپشش منیژه خانمه» 
 
 
-وقتی به زنی بر میخورند که با بیانی جذاب و گیرا همه مشکلات را حل می کند،می گویند: هفت تا دختر کور و کچل داشته باشه،یه ساعته شوهر میده
 
 
-زن کرمانی به خوبی می داند که مشکلات سالها شروع زندگی زناشویی و تنگناهایی که اکثرا در این سالها خودنمایی می کنند نیز موانعی است که بر سر راه رسیدن زن و شوهر به یک زندگی ایده آل وجود ش
 
بر اساس این واقع نگری و آگاهی از حقیقت این امر ضرب المثل " یه سال بخور نون تره، صد سال بخور نون کره" را بکار می برد.
 علاوه بر این زنان جاافتاده و باتجربه کرمانی وقتی تازه عروسی را می دیدند که از نداریها گله می کرد به او می گفتند: 
 
"هر آسیای نونی کلت و پلتی داره"
برگرفته از کتاب: زن کرمانی روشنای زندگانی
 
 
انتهای پیام/
,
 
- امان از وقتی که زنی راه و رسم زندگی را گم کند و فرعیات را بر اصول ترجیح دهدو موجب تزلزل بنای خانوادگی شود آن وقت زنان دلسوز و عاقل کرمانی از این ضرب المثل استفاده می کنند: «هر که مادرمه دید، زن پدرم نشد.»
 
-در گذشته وقتی زنی در اوج گرفتاری بود و بار غمی سنگین روی دل او نشسته بود، در جواب کسی که احوالش را می پرسید، می گفت: « حال فاطو، حال سگو»
 
البته در این مورد داستانی هم ذکر می کنند که دختر دهاتی را به مرد شهری دادند؛ بعد از مدتی توقف در شهر، یکی از دوستان هم ولایتی به او رسید و احوالش را پرسید او گفت: « حال فاطو، حال سگ، ازم مپرس چه طوری، همه اش کرمو سفید، تُو دوری.»
 
ظاهرا فاطمه خانم که در روستا با غذاهای محلی مانند شیر و ماست و آبگوشت مانوس بود، اجبارا در شهر هر روز کرمو سفید( برنج) توی دوری (دیس) میل می کرده و به این نوع غذا عادت نداشته است.
 
-زن کرمانی وقتی با تعارف زیاد میزبانی که چندین روز پذیرایی او بوده،مواجه می شود می گوید:' نازو نازو فیروزه مهمون یه روز دو روزه'
 
-وای از موقعی که زن کرمانی از این ضرب المثل استفاده کند که : انکار حموم کتوش کردن"
چرا که بیان این ضرب المثل معلوم می شود جلسه یا محفل آنقدر شلوغ و پر صداست که دادِ زنها هم درآمده است.
 
-ظاهرا حمام زنانه ای به نام " کتو" در کرمان، روزنه ای به بیرون داشته و آنقدر شلوغ و پرسرو صدا بوده که هر عابری گوشش را گرفته و می گذشته.
 
-زن کرمانی، صفای زندگی را در سادگی و دور بودن از خودخوهی و خودستایی می داند، کما این که مردان کرمانی نیز از این اصل برخوردارند به همین دلیل بسیار افتاده و به قول خودشان « بی شیله پیله» هستند.
 
-این تواضع و افتادگی تا آنجا گسترش یافته که مرحوم سعیدی سیرجانی هموراه می گفت:«کرمانیها به بیماری تواضع مبتلا هستند».
 
- زنان کرمانی وقتی به زنی برمی خوردند که بیش از حد افاده داشت و خود را تافته جدا بافته می داند، می گوید:«انگار دختر بکتاش خان غرّو است» از جمله ضرب المثل خای دیگر که در این مورد بکار می رود این است: « شپشش منیژه خانمه» 
 
 
-وقتی به زنی بر میخورند که با بیانی جذاب و گیرا همه مشکلات را حل می کند،می گویند: هفت تا دختر کور و کچل داشته باشه،یه ساعته شوهر میده
 
 
-زن کرمانی به خوبی می داند که مشکلات سالها شروع زندگی زناشویی و تنگناهایی که اکثرا در این سالها خودنمایی می کنند نیز موانعی است که بر سر راه رسیدن زن و شوهر به یک زندگی ایده آل وجود ش
 
بر اساس این واقع نگری و آگاهی از حقیقت این امر ضرب المثل " یه سال بخور نون تره، صد سال بخور نون کره" را بکار می برد.
 علاوه بر این زنان جاافتاده و باتجربه کرمانی وقتی تازه عروسی را می دیدند که از نداریها گله می کرد به او می گفتند: 
 
"هر آسیای نونی کلت و پلتی داره"
برگرفته از کتاب: زن کرمانی روشنای زندگانی
 
 
انتهای پیام/
,
 
,
- امان از وقتی که زنی راه و رسم زندگی را گم کند و فرعیات را بر اصول ترجیح دهدو موجب تزلزل بنای خانوادگی شود آن وقت زنان دلسوز و عاقل کرمانی از این ضرب المثل استفاده می کنند: «هر که مادرمه دید، زن پدرم نشد.»
,
 
,
-در گذشته وقتی زنی در اوج گرفتاری بود و بار غمی سنگین روی دل او نشسته بود، در جواب کسی که احوالش را می پرسید، می گفت: « حال فاطو، حال سگو»
,
 
,
البته در این مورد داستانی هم ذکر می کنند که دختر دهاتی را به مرد شهری دادند؛ بعد از مدتی توقف در شهر، یکی از دوستان هم ولایتی به او رسید و احوالش را پرسید او گفت: « حال فاطو، حال سگ، ازم مپرس چه طوری، همه اش کرمو سفید، تُو دوری.»
,
 
,
ظاهرا فاطمه خانم که در روستا با غذاهای محلی مانند شیر و ماست و آبگوشت مانوس بود، اجبارا در شهر هر روز کرمو سفید( برنج) توی دوری (دیس) میل می کرده و به این نوع غذا عادت نداشته است.
,
 
,
-زن کرمانی وقتی با تعارف زیاد میزبانی که چندین روز پذیرایی او بوده،مواجه می شود می گوید:' نازو نازو فیروزه مهمون یه روز دو روزه'
,
 
,
-وای از موقعی که زن کرمانی از این ضرب المثل استفاده کند که : انکار حموم کتوش کردن"
,
چرا که بیان این ضرب المثل معلوم می شود جلسه یا محفل آنقدر شلوغ و پر صداست که دادِ زنها هم درآمده است.
,
 
,
-ظاهرا حمام زنانه ای به نام " کتو" در کرمان، روزنه ای به بیرون داشته و آنقدر شلوغ و پرسرو صدا بوده که هر عابری گوشش را گرفته و می گذشته.
,
 
,
-زن کرمانی، صفای زندگی را در سادگی و دور بودن از خودخوهی و خودستایی می داند، کما این که مردان کرمانی نیز از این اصل برخوردارند به همین دلیل بسیار افتاده و به قول خودشان « بی شیله پیله» هستند.
,
 
,
-این تواضع و افتادگی تا آنجا گسترش یافته که مرحوم سعیدی سیرجانی هموراه می گفت:«کرمانیها به بیماری تواضع مبتلا هستند».
,
 
,
- زنان کرمانی وقتی به زنی برمی خوردند که بیش از حد افاده داشت و خود را تافته جدا بافته می داند، می گوید:«انگار دختر بکتاش خان غرّو است» از جمله ضرب المثل خای دیگر که در این مورد بکار می رود این است: « شپشش منیژه خانمه» 
,
 
,
 
,
-وقتی به زنی بر میخورند که با بیانی جذاب و گیرا همه مشکلات را حل می کند،می گویند: هفت تا دختر کور و کچل داشته باشه،یه ساعته شوهر میده
,
 
,
 
,
-زن کرمانی به خوبی می داند که مشکلات سالها شروع زندگی زناشویی و تنگناهایی که اکثرا در این سالها خودنمایی می کنند نیز موانعی است که بر سر راه رسیدن زن و شوهر به یک زندگی ایده آل وجود ش
,
 
,
بر اساس این واقع نگری و آگاهی از حقیقت این امر ضرب المثل " یه سال بخور نون تره، صد سال بخور نون کره" را بکار می برد.
,
 علاوه بر این زنان جاافتاده و باتجربه کرمانی وقتی تازه عروسی را می دیدند که از نداریها گله می کرد به او می گفتند: 
,
 
,
"هر آسیای نونی کلت و پلتی داره"
,
برگرفته از کتاب: زن کرمانی روشنای زندگانی
,
 
,
 
,
انتهای پیام/
,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه