تئاتر مهمترین ابزار برای کشف خودمان است و بیش از اینکه هنر باشد، یک ابزار است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصرساری، ماهور شیداییفر هنرمند تئاتر، یکی از بازیگران نمایش «شیطان در تابستان» به کارگردانی سید حسین شیداییفر است، این نمایش در سالن سلمان هراتی اداره فرهنگ و ارشاد مازندران به اجرا درآمد و با استقبال خوب هنرمندان و علاقهمندان به تئاتر ساری و مازندران قرار گرفت. به همین بهانه در گفتوگویی با او نشستیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصرساری,
چه شد که به سمت بازیگری کشیده شدید؟
من در خانواده تئاتری به دنیا آمدم و رؤیای من حضور روی صحنه تئاتر بود؛ و از همان کودکی بهواسطه حضور در چنین خانوادهای تجربه تماشای نمایش را داشتم و کمکم در کنار پدر و مادر بازیگری را آغاز کردم.
اولین کاری که بازی کردید؟
اولین تئاتر حرفهایم سال 80 و نقش پینوکیو بود که بهواسطه تمرین زیاد بینقص و عالی اجرا شد و همیشه در خاطرم میماند.
از تشکیل گروه تئاتر آفرینش صحبت کنیم و اتفاقاتی که در این چند سال افتاد.
این گروه از سال 70 و با اسم شیدا آغاز به کارکرد و در ابتدای دهه 80 به اسم آفرینش تغییر نام داد، اعضای گروه دغدغه هنر دارند، فضای تمرینات صمیمی و عاری از هرگونه حاشیه بوده و کار در کنار پیشکسوتان علاوه بر افزایش تجربه، برای من بسیار لذتبخش است.
از اجرای نمایش شیطان در تابستان بگویید.
شیطان در تابستان یک نماد و یکی از آثار فاخر طنزپردازان نمایشی جهان است، نمایش به خاطر ویژگیهای زبان و فرهنگ مازندرانی به زبان مانندانی برگردانده شده و در نوع خود بیبدیل و جذاب است، بااینکه متن نمایش در سال 1964 نوشتهشده ولی با به چالش کشیدن مسائل و موضوعات روز توانسته به زبان ساده درعینحال عمیق حقیقت مسائل اجتماعی را با طنز و شوخی آمیخته تا تلخی طنز گرفته شود.
نقطه قوت این نمایش در تمایز با آثار دیگر چیست؟
نقاط قوت این نمایش استفاده از تکنیکهای نمایشی و تخصصی جهت جذابیت بیشتر کار و انتقال بهتر پیام و مفاهیم به مخاطب است، در این نمایش از طراحی صحنه به شکلی انتزاعی و مفهومی بکار گرفته شد تا مخاطب با دقت و تفکر و از طریق فرم به محتوا برسد و تیم اجرایی، هنری و موسیقی که اساساً منطبق با فضای نمایش است سعی داشتند به شکلی پستمدرن، ضمن لحاظ بومی بودن گفتار نمایش به فضای نمایش نزدیک شوند.
از سختیهای این اجرا بگویید؟
دو سال وقت گذاشتم تا زبان مازنی را بیاموزم، کار بسیار دشوار و درعینحال چالش بسیار جذابی برای من بود تا اجرایی با زبان مازندرانی داشته باشم.
بهترین تئاتری که دیدید؟
شوایک، سرباز سادهدل؛ عنوان نمایشی است که حمیدرضا نعمیی آن را با بازی فرهاد آئیش کارگردانی کرد، داستان مردی بهظاهر سفیه و نادانی است که تمام تلاش خود را میکند که کشورش را از وقوع جنگی خانمانسوز نجات دهد؛ اما گوش کسی به حرفش بدهکار نیست. نمایش شوایک حرفها و نیش و کنایههای زیادی دارد. این نمایش بهخوبی نشان میدهد که چگونه جنگ میتواند انسانیت، عشق به زندگی و مهر و محبت را تباه سازد.
روزی از اجرای روی صحنه خسته میشوید؟
تئاتر برای من کار نیست، جزئی از زندگی است. تئاتر مهمترین ابزار برای کشف خودمان است. اصلاً به اعتقاد من، تئاتر بیش از اینکه هنر باشد، یک ابزار است، وجه هنری خودش را هم دارد، ولی وقتی میگوییم تئاتر خیلی مهم است، به دلیل این جنبه نیست، اهمیتش به این خاطر است که ابزاری است که با آن سریعتر میتوان به نتیجه رسید. تئاتر یک زندگانی جمعی است و نمیتوان از آن دست برداشت.
سخن پایانی
پیشرفتم را در اجرا مدیون مادرم و بعد پدرم هستم. اینکه در یک خانواده هنرمند رشد کنید خود یک نعمت است و از اساتیدم جناب آقای غفاری، خمسه و پیام دهکردی بسیار سپاسگزارم.
همیشه دغدغه گروه و خانواده ارتقای فرهنگ استان بوده و امیدوارم در این راه موفق بوده باشیم.
چه شد که به سمت بازیگری کشیده شدید؟
من در خانواده تئاتری به دنیا آمدم و رؤیای من حضور روی صحنه تئاتر بود؛ و از همان کودکی بهواسطه حضور در چنین خانوادهای تجربه تماشای نمایش را داشتم و کمکم در کنار پدر و مادر بازیگری را آغاز کردم.
اولین کاری که بازی کردید؟
اولین تئاتر حرفهایم سال 80 و نقش پینوکیو بود که بهواسطه تمرین زیاد بینقص و عالی اجرا شد و همیشه در خاطرم میماند.
از تشکیل گروه تئاتر آفرینش صحبت کنیم و اتفاقاتی که در این چند سال افتاد.
این گروه از سال 70 و با اسم شیدا آغاز به کارکرد و در ابتدای دهه 80 به اسم آفرینش تغییر نام داد، اعضای گروه دغدغه هنر دارند، فضای تمرینات صمیمی و عاری از هرگونه حاشیه بوده و کار در کنار پیشکسوتان علاوه بر افزایش تجربه، برای من بسیار لذتبخش است.
از اجرای نمایش شیطان در تابستان بگویید.
شیطان در تابستان یک نماد و یکی از آثار فاخر طنزپردازان نمایشی جهان است، نمایش به خاطر ویژگیهای زبان و فرهنگ مازندرانی به زبان مانندانی برگردانده شده و در نوع خود بیبدیل و جذاب است، بااینکه متن نمایش در سال 1964 نوشتهشده ولی با به چالش کشیدن مسائل و موضوعات روز توانسته به زبان ساده درعینحال عمیق حقیقت مسائل اجتماعی را با طنز و شوخی آمیخته تا تلخی طنز گرفته شود.
نقطه قوت این نمایش در تمایز با آثار دیگر چیست؟
نقاط قوت این نمایش استفاده از تکنیکهای نمایشی و تخصصی جهت جذابیت بیشتر کار و انتقال بهتر پیام و مفاهیم به مخاطب است، در این نمایش از طراحی صحنه به شکلی انتزاعی و مفهومی بکار گرفته شد تا مخاطب با دقت و تفکر و از طریق فرم به محتوا برسد و تیم اجرایی، هنری و موسیقی که اساساً منطبق با فضای نمایش است سعی داشتند به شکلی پستمدرن، ضمن لحاظ بومی بودن گفتار نمایش به فضای نمایش نزدیک شوند.
از سختیهای این اجرا بگویید؟
دو سال وقت گذاشتم تا زبان مازنی را بیاموزم، کار بسیار دشوار و درعینحال چالش بسیار جذابی برای من بود تا اجرایی با زبان مازندرانی داشته باشم.
بهترین تئاتری که دیدید؟
شوایک، سرباز سادهدل؛ عنوان نمایشی است که حمیدرضا نعمیی آن را با بازی فرهاد آئیش کارگردانی کرد، داستان مردی بهظاهر سفیه و نادانی است که تمام تلاش خود را میکند که کشورش را از وقوع جنگی خانمانسوز نجات دهد؛ اما گوش کسی به حرفش بدهکار نیست. نمایش شوایک حرفها و نیش و کنایههای زیادی دارد. این نمایش بهخوبی نشان میدهد که چگونه جنگ میتواند انسانیت، عشق به زندگی و مهر و محبت را تباه سازد.
روزی از اجرای روی صحنه خسته میشوید؟
تئاتر برای من کار نیست، جزئی از زندگی است. تئاتر مهمترین ابزار برای کشف خودمان است. اصلاً به اعتقاد من، تئاتر بیش از اینکه هنر باشد، یک ابزار است، وجه هنری خودش را هم دارد، ولی وقتی میگوییم تئاتر خیلی مهم است، به دلیل این جنبه نیست، اهمیتش به این خاطر است که ابزاری است که با آن سریعتر میتوان به نتیجه رسید. تئاتر یک زندگانی جمعی است و نمیتوان از آن دست برداشت.
سخن پایانی
پیشرفتم را در اجرا مدیون مادرم و بعد پدرم هستم. اینکه در یک خانواده هنرمند رشد کنید خود یک نعمت است و از اساتیدم جناب آقای غفاری، خمسه و پیام دهکردی بسیار سپاسگزارم.
همیشه دغدغه گروه و خانواده ارتقای فرهنگ استان بوده و امیدوارم در این راه موفق بوده باشیم.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه