فرازهایی از وصیّت نامه شهید جهانبخش زندیه: در حال حاضر دو فکر در سر دارم؛ اول جهاد در راه خدا و پیروزی اسلام بر کفر و دوم شهادت در راه خدا. هر کدام از این دو نصیب من شود خوشبختی است. سربلندی اسلام و مسلمین به رهبری زعیم عالی قدر امام خمینی را خواستارم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، پاسدار شهید جهانبخش زندیه فرزند غلامحسین و بانو صغری در روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1319 در روستای فتح آباد از توابع بخش چنگ الماس شهرستان بیجار گروس در خانواده ای کشاورز دیده به جهان گشود. جهانبخش اولین فرزند خانواده بود و در کانون گرم خانواده ای متدیّن و با صفا رشد و نمو یافت و دوران کودکی را پشت سر نهاد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پیشمرگ روح الله,,
مردم زادگاهش از طریق کشاورزی و دام داری امرار معاش می کردند و کودکان هم و سن و سالاش خیلی زود مشغول به کار می شدند. از کار در مزرعه و باغداری گرفته تا نگه داری احشام اموری بودند که در تمام چهار فصل سال مشغله کافی را برای مردم فراهم می کرد و بچهها در انجام این امور کمک کار بزرگترها بودند.
,,
جهانبخش خیرخواه مردم بود و در حل مشکلات اهالی روستا در حد توان می کوشید، به همین خاطر در بین مردم از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار بود. به نماز اوّل وقت اهمّیّت میداد و به انجام فرائض دینی بسیار مقیّد بود.
,,
شهید زندیه با رسیدن به سن 18 سالگی به خدمت سربازی فراخوانده شد و دو سال خدمت نظام وظیفه را در لشکر28 پیاده کردستان به اتمام رسانید و برای ادامه زندگی به روستا بازگشت. مدتی می شد که جهانبخش به همراه خانواده اش به روستای همجوار نقل مکان کرده بودند و در روستای حسن تیمور زندگی می کردند.
,,
با وجود محرومیت از نعمت سواد از بینش بالایی برخوردار بود و ازهمان ماه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی روند جریان های سیاسی داخل کشور را از طریق رادیو که در آن روزها تنها رسانه فراگیر در تمام کشور محسوب می شد، دنبال میکرد و با تمام وجود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) عشق میورزید و سخنرانی های امام راحل را از طریق نوارهای کاست که توسط افراد انقلابی توزیع میشد دنبال میکرد و مردم را به مبارزه با رژیم ستم شاهی تشویق میکرد تا جایی که گاهی دوستان و آشنایان از سر خیرخواهی از ایشان میخواستند از پرداختن به مباحث سیاسی پرهیز نماید، اما ایشان همواره میگفت: من حاضرم جان و مالم را فدای اسلام و انقلاب نمایم.
,,
شهید زندیه در سال 1343 ازدواج کرد و زندگی مشترکش را در کنار همسرش آغاز کرد و اولین فرزندش در اسفندماه سال یک 1344 به دنیا آمد؛ حالا دیگر او مسئولیت پدری را نیز عهده دار بود. پدری که در کمال صداقت تلاش می کرد با کسب روزی حلال رفاه نسبی را برای خانواده اش فراهم کند و مادر خانواده هم به عنوان همسری با وفا و شریک زندگی پدر خانواده علاوه بر امور خانه داری به شغل قالی بافی مشغول بود تا کمک خرج خانه باشد.
,,
سال 1350 شهید زندیه برای ادامه زندگی به همراه اهل و عیالش به شهر بیجار نقل مکان کرد و در شهر بیجار به شغل خامه فروشی مشغول شد. در آن سالها بیشتر زنان و دختران منطقه به کار فرش بافی مشغول بودند و خامه یکی از مصالح اصلی فرش و مواد مورد نیاز فرش بافان محسوب می شد و به همین دلیل تعداد قابل توجهی از کسبه شهر به شغل رنگ رزی و خامهفروشی و فروش سایر لوازم مورد نیاز فرش بافی مشغول بودند.
,,
هفت سال از زندگی شهید زندیه در شهر بیجار می گذشت و از وضع مالی نسبتاً خوبی برخوردار بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. شهید زندیه با تمام وجود از نظام و انقلاب اسلامی طرفداری می کرد و حمایت از نظام نوپای اسلامی را بر خود واجب می دانست. با همین انگیزه و همزمان با پیدایش گروهکهای ضد انقلاب در منطقه و متعاقب آن آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم بعث عراق به ایران اسلامی، شهید زندیه شغل و حرفه خود را ترک و به عضویّت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
,,
شهید جهانبخش زندیه در لباس مقدس پاسداری در پاکسازی روستاهای کردستان از لوث وجود عوامل ضدّ انقلاب نقش مؤثری داشت و در چندین عملیات و درگیری حضور پیدا کرد. این مجاهد فی سبیل الله سرانجام پس از ماهها ایثار و فداکاری در روز چهاردهم مرداد ماه سال 1362 در روستای خوشمقام بیجار در مصاف با مزدوران استکبار جهانی به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود دست یافت.
,,
فرازهایی از وصیّت نامه شهید:
,,
در حال حاضر دو فکر در سر دارم؛ اول جهاد در راه خدا و پیروزی اسلام بر کفر و دوم شهادت در راه خدا. هر کدام از این دو نصیب من شود خوشبختی است. سربلندی اسلام و مسلمین به رهبری زعیم عالی قدر امام خمینی را خواستارم.
,,
خداوند ان شاءالله اعمال ما را قبول کند و این جان نا قابل ما که از خود اوست قبول کند. من از خدا میخواهم که اگر خون من برای اسلام می تواند کاری انجام دهد مرا به درجه شهادت برساند.
,,
جهانبخش زندیه
,,
تاریخ 6/12/61
,انتهای پیام/
,,
]
ارسال دیدگاه