نمیتوانم بگویم دقیقا تعداد آمار زنان معتاد دو برابر شده؛ اما همانطور که در اطرافمان هم میبینیم، تعداد زنان معتاد افزایش یافته است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آرمان زنان، صدای ناله های زن از انبار دودها می پیچد، زن دستش را به کمر می گذارد؛ همه چیز آماده است برای دودکردن زندگیش.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آرمان زنان,پیکنیکی را جلوی دستش می گذارد و سیخی آماده می کند و تریاک می کشد، حالا همسرش نیز با او همکاری می کند از روزی که خانواده اش او را به همسری علی درآوردند او نیز گرفتار این بلای خانماسوز شد و حالا حاصل این ازدواج پسر و دختری کودک است که می نشینند زل می زنند به پدر و مادری که معتاد هستند.
,اعتیاد مانند خوره افتاده است به زندگیشان به طوری که هفت سالی است که دودمان زندگی را اینگونه به باد داده اند، علی را از کارخانه اخراج کرده اند و حالا بساطشان جور است جوری که هر دو عصرها به انباری می روند و تریاک می کشند و هر از گاهی هم یکی از دوستان علی با آنها همراه می شود.
,اعتیاد موریانه شده است برای خانواده ها؛ می بلعد همه چیز را، مهربانی را، مال و منال را، صداقت و همزبانی را؛ اینکه در خانواده ای هم مرد معتاد باشد و هم زن دیگر فاتحه همه چیز خوانده است و در آینده فرزندان هم به این بلا گرفتار می شوند.
,وقتی فاطمه عباسی رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفتگو با مهرخانه، از آمار 10 درصدی زنان معتاد در کشور خبر می دهد؛ تن انسان می لرزد که چگونه مادرانی که قرار است آینده ساز فرزندان باشند در دام اعتیاد قرار بگیرند.
,با یک آمار سر انگشتی می توان دریافت اگر هر مادری دو فرزند هم داشته باشد چه خطر بزرگی گریبانگیر جامعه می شود؛ آسیبی که شاید نتوان هیچگاه جلوی آن ایستاد و از آن پیشگیری کرد.
,شاید بتوان برای مادران امکانات آموزشی و پیشگیری قرار داد اما نمی توان از این موضوع چشم پوشی کرد که با این وجود از این مادران هیچ آسیبی به فرزندان نمی رسد که این موضوع محال است.
,«نمیتوانم بگویم دقیقا تعداد آمار زنان معتاد دو برابر شده؛ اما همانطور که در اطرافمان هم میبینیم، تعداد زنان معتاد افزایش یافته است. در شیوع شناسی سال 90 ، 91 درصد مردان درگیر اعتیاد بودند و 9 درصد زنان به اعتیاد دچار بودند ولی با توجه به آنچه مشاهده میشود این آسیب در زنان بیشتر شده است.
,یکی از علل این موضوع، میتواند این باشد که زنان و دختران اجتماعیتر شده و بدون این که آگاهیهای لازم را برای تعاملات اجتماعی کسب کرده باشند، در محیطهای مختلف قرار میگیرند که احتمال اعتیاد را در آنها افزایش میدهد.
,از طرف دیگر افزایش جمعیت میتواند دلیل این موضوع باشد که هرچه جمعیت افزایش پیدا میکند، طبیعتا تعداد زنان بیشتری نیز به آسیبهای مختلف دچار خواهند شد. ضمن این که من در اینجا میخواهم این هشدار را بدهم که متاسفانه جنگ نرم که از آن صحبت میشود، امروز روی زنان تمرکز کرده است.
,بنیان یک خانواده مادر آن خانواده است؛ اگر مادر یا دختر خانودهای آسیب ببینند به تبع خانواده و در نهایت جامعه آسیب میبیند.» این موضوع را عباسی بیان می کند.
,این در حالی است که دو میلیون و 880 معتاد در کشور وجود دارد که از این تعداد برخی کودکان هستند و چه بسا همین مادران باعث مبتلا شدن کودکانشان به اعتیاد شده اند.
,هر چند آمار از کودکان معتاد در کشور وجود ندارد اما شش مرکز کودکان زیر 18 سال و دو مرکز مادر و کودک در استانهای پر خطر راهاندازی شده، تا در کنار درمان آموزشهای لازم برای پیشگیری به آنها داده میشود.
,برخی از مادران باردار معتاد بیپناهی هم در کشور وجود دارند که به جز مواقعی که باید در بیمارستان تحت درمان باشند در مراکز مختلفی که تاسیس شده است نگهداری میشوند.
,زهرا موحدی، روانشناس در گفتگو با خبرنگار آرمان زنان، به این موضوع اذعان دارد که اعتیاد در میان زنان، امر تازهای نیست.
,به بیان او، از سالهای گذشته و بیش از 50 سال پیش نیز زنان زیادی مواد مخدر مصرف میکردند.
,او می گوید: به طور کلی اعتیاد در میان زنان و مردان را به عوامل مختلفی نسبت میدهند؛ فقر، داشتن همسران معتاد و انحراف اجتماعی از این عوامل است اما من سعی میکنم از دیدگاهی انسانشناختی و با توجه به پیشینه انسان به یک عامل مهم دیگر بپردازم و آن موضوع مهم و در عین حال مغفولی بهنامِ «اوقات فراغت» است.
,موحدی بیان می کند: ارتباط اجتماعی در طی زمان و ناخودآگاه بدل به عنصری غیرقابل تفکیک در زندگی انسانهای امروزی شد اما آیا این ارتباط در دهههای اخیر در جامعه ما مورد توجه قرار گرفته است و آیا ما در این سالها به این بعد از زندگی زنان چقدر بها دادهایم؟
,او با تاکید بر لزوم در نظر گرفتن اوقات فراغت مناسب برای زنان در جامعه، خاطر نشان می کند: واقعیت اینجاست که ما زنان را محدود کردهایم؛ چه در برخوردهای اجتماعی آنها و چه در نگاه خودمان نسبت به آنها و در این محدویت، ما در واقع یک نیاز اساسی بشر را محدود کردهایم.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه