اخبار داغ

حکایتی از سختی ها و شیرینی های حرفه پرستاری؛

پرستاری که بزرگ شدن فرزندانش را ندید/معوق ماندن مطالبات، او را از حرفه اش دور نکرد

پرستاری که  بزرگ شدن فرزندانش را ندید/معوق ماندن مطالبات، او را از حرفه اش دور نکرد
لیلی منصوری می گوید: پرستاری یکی از مشاغل سخت است که تعطیلی رسمی و غیر رسمی ندارد ، شب و روز نمی شناسد و سه شیفت باید کار کرد تا حدی که بزرگ شدن فرزندانم را ندیدم.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  راه آرمان؛ لیلی منصوری 46 ساله، 12 سال است که شغل پرستاری را انتخاب کرده و در اورژانس بیمارستان شفا مشغول به کار است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, راه آرمان, راه آرمان,

ضمن تبریک ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار خدمت ایشان رفتیم و پای صحبت و دردلش نشستیم که توجه شما مخاطبین را در زیر به آن جلب می کنیم.

,

حدود 4 سال است که در  اورژانس بیمارستان شفا مشغول فعالیت هستم ، قبلا هم در بخش پیوند کلیه در یکی از بیمارستان های کرمانشاه کار می کردم.

,

روزی که به طرف این حرفه  آمدم خیلی علاقه داشتم اما وقتی وارد این شغل شدم دیدم که چقدر نسبت به مشاغل دیگر سخت و جان فرساست .

,

یکی از سختی های این حرفه نداشتن شب و روز ، تعطیلی، نبودن در کنار همسر و خانواده تا حدی که بزرگ شدن فرزندانت را نمی بینی. ولی اگر این شغل را بخواهی با معملی مقایسه کنید در هفته علاوه بر روز پنجشنبه و جمعه یک روز هم بیکاری دارند، تعطیلات عید، ایام عزا داری و همچنین سه ماه تابستان تعطیل هستند ولی شغل پرستاری این طور نیست نه تعطیل رسمی دارد و نه غیر رسمی، همیشه خدا باید سر کار حاضر باشیم.

,

24 ساله بودم که ازدواج نمودم و ثمره این ازدواچ دو فرزند پسر و دختر است ولی به خاطر سختی کارم هیچگاه آن چنانکه شایسته و بایسته است درکنارشان نبوده و بزرگ شدنشان را ندیده ام.

,

اگر به زمان گذشته  برگردم هر گز این شغل را انتخاب نمی کنم ، یک پرستار از تمام وجود خود مایه می گذارد حتی زندگی خود را فدا می کند تا در کنار یک انسان بیمار بماند تا او بهبود یابد ولی متاسفانه هیچ وقت دیده نمی شود ، شما می دانید اگر یک معلم یا یک کارگر حقوقش را ندهند سریع اعتراض و یا اعتصاب می کند ولی یک پرستار حتی فرصت اعتراض کردن هم ندارد زیرا سلامت بیمار برایش مهم تر است .

,

چیزی که یک پرستار را زیاد ناراحت می کند عصبانیت بیمار یا همراه بیمار نیست، بلکه نبود امکانات از جمله کمبود تخت خالی یا دیگر امکانات است،  گاهی اوقات به خاطر ازیاد بیماران و نبود تخت خالی مجبوریم بیمار را روی صندلی بنشانیم و به او خدمات دهیم.

,

بیمارستان شفا یکی از بیمارستان های شلوغ کرمان به شمار می رود ، حتی بیمارانی از هرمزگان، سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان به اینجا مراجعه می کنند، محیط اورژانس نسبت به پذیرش این همه بیمار  کوچک است و این ما را آزار می دهد.

,

این مسئله گاهی اوقات باعث می شود تا همراهان بیمار به خاطر نبود برخی از امکانات ما را مقصر بدانند و به بحث و جدال می پردازند و ما فقط صبوری می کنیم و سعی در آرام کردن آنها داریم.

,

 یکی از مشکلات مجموعه پرستاری  معوقه ماندن مطالباتمان  از اسفند ماه سال گذشته است ولی با این همه با دل و جان کار می کنیم و می دانیم جان بیماران برای ما مهم تر از حقوق است. علاوه بر کمبود امکانات ، کمبود نیروی پرستار هم داریم امید که مسئولین در این رابطه چاره ای بیندیشند.

,

تلخ ترین خاطره

,

, ,

به نظر من تلخ ترین لحظه زمانی است که برای بیمارت تلاش کنی و شب و روز بیدار باشی ولی بعد از چند روز و یا چند ساعت فوت نماید.

,

و شیرین ترین لحظه زمانی است که شخص بیمار بعد از چند روز بستری بهبودی خود را بدست می آورد و پای خود از این بیمارستان مرخص می شود.

,

مصاحبه از : مهین نامجو

,

انتهای پیام/م

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه