نباید خیلی انتظار داشت که بیکاری فارغالتحصیلان کاهش پیدا کند؛ چه اینکه تعداد آنها روز به روز در حال افزایش و به واسطهی وضعیت نامطلوب اشتغال و روند نزولی نرخ آن در کشور، همچنان شاهد ناکامی فارغ التحصیلان در کسب اشتغال و در ادامه، تشکیل زندگی برنامه ریزی برای آینده هستیم؛ چه کسی مسئول است؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ آموزش عالی از آن دست مباحثی است که بسیار داغ است و حتی کسانی هم که آن را تجربه نکردهاند، درباره آن حرف دارند و در محافل مختلف پیرامون آن اظهارنظر میکنند. در کشور ما آموزش عالی دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است و هرگز از یک رویه ثابتی پیروی نکرده است. معمولا سمت و سوی نظام آموزش عالی تابعی از سیاستها و اولویتهای دولت مستقر بوده است. در دورانی پیشرفت علمی کشور بسیار شتاب داشته است و اقدامات علمی قابلتوجهی انجام شده است و در دوران دیگری دانشگاهها درگیر حواشی بودهاند و طبیعتا پیشرفت علمی برای آنها اولویت نداشته است. در دورانی به علومی مانند هستهای و نانو دست پیدا کردیم و تعجب جهانیان را برانگیختیم و در دورهای دیگر به حدی پیشرفت علمی کشور متوقف شد که ناچارا باید چشم به واردات میدوختیم.
بررسی برخی از شاخصهای مرتبط با آموزش عالی به خوبی نشان خواهد داد که پس از سالهای طولانی، امروز وضعیت آن چگونه است و در چه جایگاهی قرار دارد. مواردی همچون نرخ اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی، وضعیت اعطای مجوز به رشتهها و دانشگاههای جدید، میزان رشد جمعیت دانشجویی در سالهای اخیر و غیره از جمله شاخصهایی است که بررسی آنها تا حدود زیادی بیانگر وضعیت آموزش عالی خواهد بود که در ادامه به آنها پرداختهایم.
, ,
آمار بیکاری فارغالتحصیلان
یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی کیفیت نظام آموزش عالی هر کشور، آماری است که نشان میدهد چه درصدی از دانشجویان بعد از فراغت از تحصیل جذب مشاغل مرتبط با رشته دانشگاهی خود میشوند. حتی میتوان از اینکه لزوما شغل فارغالتحصیلان دانشگاهی باید مرتبط با رشته دانشگاهی آنها باشد، چشمپوشی کرد و شاخص را صرفا شاغل بودن و یا بیکار بودن فارغالتحصیلان دانشگاهی در نظر گرفت. موضوع اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی آنجا مهم میشود که کشور با رشد روز افزون جمعیت دارای تحصیلات عالی که به نوبه خود نتیجه افزایش بیش از حد ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بود، مواجه شد.
گزارش وزارت کار از آمار بیکاری
مطابق آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص وضعیت بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی که مربوط به سال 94 است، جمعیت فارغالتحصیل و در حال تحصیل دانشگاهی، معادل 11 میلیون و 800 هزار نفر، شامل 4 میلیون و 800 هزار دانشجو و 7 میلیون فارغالتحصیل، برآورد شده است. در بین جمعیت 7 میلیونی فارغالتحصیل، 4 میلیون و 600 هزار نفر جزو جمعیت فعال هستند و مابقی که جمعیتی حدود 2 میلیون و 400 هزار نفر را تشکیل میدهند جزو جمعیت غیرفعال(سرباز، خانهدار و غیره) محسوب میشوند. مطابق آمار اعلام شده، 3 میلیون و 700 هزار نفر از فارغالتحصیلان(جمعیت فعال)، دارای شغل و فقط 900 هزار نفر از جمعیت فعال و جویای کار، بیکار هستند. همچنین بر اساس همین آمار 17 درصد دانشجویان(حدود 800 هزار نفر)، ضمن تحصیل دارای فعالیت اقتصادی بوده و شاغل محسوب میشوند. در ضمن بد نیست بدانید بخشی از جمعیت در حال تحصیل و فارغالتحصیل دانشگاهی از نظر اقتصادی غیرفعال هستند و در جستجوی شغل نیستند.
گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به نوعی توجیه کردن آمار بیکاری گسترده در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی به نظر میرسد، در پایان گزارش خود مدعی شده است که در جمع بندی مطالعه انجام شده از وضعیت اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی میتوان به این نتیجه رسید که با در نظر گرفتن غیرفعال بودن 34 درصد از فارغ التحصیلان و شاغل بودن حدود 17 درصد از افراد در حال تحصیل، در مجموع 51 درصد از این جمعیت در زمره افراد بیکار و در جستجوی کار قرار نمیگیرد و میبایست برای نیمی از آنها فرصت شغلی ایجاد کرد و اظهاراتی همچون ایجاد فرصت شغلی معادل همه فارغالتحصیلان دانشگاهی، خطای بزرگی است و موجب انحراف در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای کلان میشود.
انتقاد از گزارش وزارت کار درباره بیکاری دانشگاهیان
با وجود گزارش جامع و مفصل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره میزان بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، اما انتقاداتی جدی نسبت به برخی از این آمارها وارد شده است که بسیار قابلتامل است. مهمترین انتقاد کارشناسان به گزارش وزارت کار مربوط به جدا کردن عدهای از دانشگاهیان با نام جمعیت غیرفعال است، این کارشناسان معتقدند که دانشآموختگان پس از چندین سال پیگیری برای پیدا کردن کار منصرف میشوند، در این شرایط این افراد را نمیتوان جمعیت غیرفعال دانست، به طور مثال افرادی که به دلیل مشکلات ترک تحصیل میکنند را نمیتوان دلیل بر بیرغبتی برای سواد دانست. این کارشناسان مدعی هستند درصدی از جمعیت دانشآموخته ممکن است در مقطعی تمایلی به اشتغال نداشته باشد که این امر را نمیتوان مربوط به جمعیت غیرفعال دانست.
یکی دیگر از ایراداتی که به گزارش وزارت کار پیرامون بیکاری دانشگاهیان وارد دانسته میشود این است که از نظر مفاهیم آماری جمعیت در حال تحصیل، جزو جمعیت غیرفعال به شمار میرود درحالی که در این گزارش درصدی برای اشتغال دانشجویان در نظر گرفته شده است. البته یکی از نقدهای اساسی به وضعیت بازار کار به نبود ارتباط میان صنعت و دانشگاه برمیگردد که آمار اندک دانشجویان شاغل نیز نشان از این ضعف دارد. بنابراین میتوان اینگونه جمعبندی کرد که به لحاظ آماری جمعیت دانشجو جزو جمعیت غیرفعال است اما حضور نداشتن دانشجویان در بازار کار باعث نداشتن مهارت و مشکلات بیکاری پس از فارغالتحصیلی خواهد شد. در نهایت باید گفت که یکی از اختلافهای اساسی میان کارشناسان با مرکز آمار در محاسبه جمعیت فعال است. آمارهای اعلام شده هیچگاه با واقعیتهای جامعه همخوانی نداشته است، آمارهای اعلام شده از سوی مرکز آمار در خصوص جمعیت بیکار معمولا با آمار بیکاری واقعی تفاوت بسیار فاحشی دارد.
طرح کارورزی و ایرادات آن
همچنین در ماههای اخیر طرحی تحت عنوان «تحت کارورزی» برای حل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی مطرح شده است که جامعه هدف اجرای این طرح، دانش آموختگان دانشگاهی گروه سنی ۲۳ ساله تا ۳۲ ساله (با احتساب ۲سال خدمت سربازی) در همه رشتههای دانشگاهی برحسب نیاز بنگاههای اقتصادی خصوصی و تعاونی هستند. دوره کارورزی که حداقل 4 ماه و حداکثر 6 ماه برای هر کارورز در نظر گرفته شده، برای اشتغال سالانه 150 هزار فارغ التحصیل بیکار هدفگذاری شده است و قرار است در این طرح به هرکارورز به میزان یک سوم حداقل حقوق مصوب سال 96 از سوی دولت پرداخت شود که حدود 310 هزار تومان برای هر فرد است.
طرح فوق هرچند در تئوری طرح موفقی به نظر میرسد اما ثابت شده است که در عمل نمیتواند گرهای را باز کند و تغییر خاصی در اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی نخواهد کرد. یکی از مشکلاتی که در این رابطه مطرح شده است، ترغیب شدن کارفرمایان به جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی و در نتیجه اخراج کارگران است. کارفرما میداند که اگر در طرح کارورزی نیروی تحصیلکردهای را به عنوان کارورز جذب کند و او را بکار گیرد، در عوض آن لازم نیست پول زیادی به عنوان دستمزد به وی بدهد و با حقوقی بسیار کمتر از کارگر، امور کارفرما رفع خواهد شد. از طرفی یکی دیگر از مشکلاتی که در طرح کارورزی مشاهده شده این است که متاسفانه کارفرمایان، فارغالتحصیلان دانشگاهی را در اموری بیربط و ساده بکار میگیرند و در طی دوره کارورزی، فارغالتحصیلان دانشگاهی مهارتی را فرا نمیگیرند و فقط وقتی از آنها گرفته شده و پولی از بیتالمال دور ریخته میشود. بنابراین همانطور که گفته شد هرچند طرح کارورزی و طرحهای مشابه آن در نگاه اول بسیار پخته و بینقص به چشم بیایند، اما وقتی به مرحله عمل میرسند، نقایص و ضعفهای آنها مشخص میشود و در نتیجه نظارت بیشتر سازمانها و نهادهای مرتبط را میطلبد.
آمار مجوز رشتهها و دانشگاهها
یکی از مباحث مرتبط با موضوع اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی، اطلاع از جزئیات اعطای مجوز به رشتههای مختلف است. شورای گسترش آموزش عالی که وظیفه اعطای مجوز به رشتههای دانشگاهی را برعهده دارد، اگر متناسب با امکانات و نیاز کشور و استانها به دانشگاهها مجوز تاسیس رشته بدهد، میتوان امیدوار بود که فارغالتحصیلان دانشگاهی در رشتههایی تحصیل کنند که به آنها نیاز است و در نتیجه در زمینه اشتغال با مشکلات کمتری مواجه خواهند بود. به نظر میرسد یکی از مهمترین وظایف شورای گسترش آموزش عالی، علائه بر بررسی تاسیس یا عدم تاسیس یک رشته، باید بازنگری در مجوزهای اعطا شده به رشتههای دانشگاهی باشد، چرا که بسیاری از این رشتههای دانشگاهی تناسبی با امکانات و نیازهای استانها ندارد و در نتیجه فارغالتحصیلانی را تحویل میدهد که چون به تخصص آنها نیازی نیست بنابراین با احتمال بیشتری نسبت به سایر فارغالتحصیلان، بیکار خواهند ماند.
, ,
نگاهی به عملکرد شورای گسترش
شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم در طول سالهای 92 تا 95، اقدام به اعطای مجوز به 20 هزار 527 رشته کرده است که در این بین سهم دانشگاه آزاد اسلامی 8 هزار 985 رشته، دانشگاههای غیرانتفاعی و غیردولتی 5 هزار و 181 رشته، دانشگاههای وابسته به وزارت علوم 2 هزار و 722 رشته، دانشگاه علمی کاربردی هزار و 780 رشته، دانشگاه پیام نور 934 رشته و دانشگاه فنی و حرفهای 254 رشته است.
دانشگاه آزاد اسلامی بیشترین حجم مجوز راه اندازی رشتههای جدید را از شورای گسترش وزارت علوم دریافت کرده است به نحوی که مجوزهای ایجاد رشته محلهای جدید این دانشگاه در سال 92 تعداد 875 مورد بوده است و این رقم در سال 95 به 5 هزار و 609 مورد افزایش یافته است.
دانشگاههای پیام نور، علمی کاربردی و فنی و حرفهای از جمله زیرنظام های آموزش عالی بوده اند که طی سال های 92 تا 95 روند صعودی برای دریافت مجوز رشته محل های جدید را کسب کردهاند. همچنین براساس آمار موجود دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، دستگاه های اجرایی و موسسات پژوهشی مراکزی هستند که طی سال های گذشته شاهد روند نزولی در دریافت مجوز راه اندازی رشته بوده اند.
با این حساب نباید خیلی انتظار داشت که بیکاری فارغالتحصیلان کاهش پیدا کند؛ چه اینکه تعداد آنها روز به روز در حال افزایش و به واسطهی وضعیت نامطلوب اشتغال و روند نزولی نرخ آن در کشور، همچنان شاهد ناکامی فارغ التحصیلان در کسب اشتغال و در ادامه، تشکیل زندگی برنامه ریزی برای آینده هستیم؛ چه کسی مسئول است؟
منبع:خبرنامه دانشجویان
ارسال دیدگاه