شهید آوینی میگوید هنر روایت شیدایی و غربت است، شرح درد غربت و اشتیاق است. آنچه این غربت، درد، دورافتادگی و درعینحال اشتیاق به بازگشت را برای ما روایت میکند را هنر سنتی نامگذاری میکنیم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علیرضا کریم پور در اهروصال نوشت؛ شهید آوینی میگوید هنر روایت شیدایی و غربت است، شرح درد غربت و اشتیاق است. آنچه این غربت، درد، دورافتادگی و درعینحال اشتیاق به بازگشت را برای ما روایت میکند را هنر سنتی نامگذاری میکنیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اهروصال ,گاهی هنرمند این حقیقت را بهواسطهی کلمات منتقل مینماید و گاهی این حقیقت بهوسیله ساز و گاهی در قالب یک تصویر و گاهی در ساختن یک بنا تجلی پیدا مییابد.
,اثر هنری تجلی روحیات هنرمند است که در قالبهای مختلف هنری ظهور و بروز مینماید.
,گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
,این یعنی پرده برداشتن از حقیقت فینفسه. کسی که شعر میگوید لسانالغیب است. کسی که موسیقی مینوازد، کسی که نقشی میکشد، کسی که نقشی ایفا میکند،کسی که بنایی را میسازد، لسانالغیب است. به معنای واقعی کسی که با حقایق فینفسه مرتبط است از امر مکتوم که چشم ما یار ای دیدن آن را ندارد، باهنر پردهبرداری میکند.
,آری هنر شرح درد اشتیاق است...
, آری هنر شرح درد اشتیاق است..., آری هنر شرح درد اشتیاق است...,روزگار عجیبی است برخیها به اسم هنر، زیرآب دین را میزنند و عدهای جمع شدهاند و برای این استهزاء دین و مقدسات، کف و سوت میزنند و هورا میکشند!
,به دعوت یکی از دست اندرکاران نمایش طنز «کافه مبارک!» به پلاتو استاد محب اهری در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم. بازیگران این نمایش طنز غالباً از هنرمندان شاخص شهرستان بودند.
,این نمایش با آمادهسازی صحنه توسط عوامل پشتصحنه و با یک شیوه ابتکاری یعنی ابتدابهساکن با همخوانی بازیگران، برخی از تماشاگران، دختران و پسران با نوازندگان شروع شد که البته این قسمت نیز جزو نمایش بود. حین اجرا تأکید میشد که این نمایش پنجرهای به هنرهای سنتی ماست اما درواقع آنچه به نمایش درآمد پنجرهای به کافههای قبل از انقلاب بود کافههایی که در آن دین ، غیرت و ناموس را به حراج میگذاشتند و با اجرای این اثر در شهری چون اهر، هنر نمایش را نیمقرن به قبل از انقلاب و شاید 200 سال قبل یعنی به دوران میرزا فتحعلی آخوندزاده عقبگرد دادند.
,آری ریشههای استهزاء دین بانام هنر را باید در آثار و نمایشنامههای ضد دینی میرزا فتحعلی آخوندزاده جستجو کرد.
,برای خلق این شاهکار هنری در عصر انقلاب اسلامی باید تبریک گفت!
,باید به افرادی تبریک گفت که چند صباحی است افکار و اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده و محمدجعفر قراجه داغی در جامعه بسط و گسترش میدهند و ترویج آن در اولویتهای فعالیت فرهنگی و هنریشان قرار دارد.
,به افرادی که خودشان را هنرمند روشنفکر میدانند، و علامت این روشنفکری را رویگردانی از دین و تمسخر حجاب، افراد مذهبی و مؤمن میدانند.
,باید به افرادی تبریک گفت که حاضرند به هر قیمتی! تأکید میکنم به هر قیمتی مخاطبان خود را بخندانند حال با تمسخر دین و دینداری، با استهزاء حجاب و عفاف و یا تمسخر اذکار و اسماء الهی و ...
,اما در این هیاهو متعجبم از اینکه در این شهر بیهنر، یک هنرمند پیدا نشد که دلش به درد بیاید و بگوید جماعت این هنر نیست بلکه توهین به ذات هنر است.
,آیا اینگونه میخواهید فرهنگ و هنر منطقه را به نمایش بگذارید؟
,آیا با این هنر میخواهید با تهاجم فرهنگی دشمن مقابله کنید؟ با این هنر میخواهید جامعه را هدایت کنید؟
,این چه نمایش طنزی است که در آن حجاب مادران و خواهران ما ، ارزشهای دینی و اسماء الهی به سخره گرفته میشود؟
,جوانان و نوجوانانی که این نمایش را میبینند چه پیامی جز ابتذال و توهین به دین و دینداری دریافت میکنند؟ چه کسی جرئت میکند به همراه خانوادهاش این بیهنری را به نظاره بنشیند؟
,بله با ابتذال و دروغ مخالفت کردن در این زمانه گناه بزرگی است و تو محکومبه بیهنری و اهر ستیزی خواهی شد اگر لب بگشایی و این بیهنری را فاش کنی.
,برای فهم کنه غفلتی که امروز بانام هنر به آن دامن زده میشود، باید به سراغ هنرهای اینچنینی رفت که بهجای اشاره به انسان کامل و انکشاف حقیقت، به نمایش نیستانگاری و عشق و عاشقیهای ناپاک کافههای دوران پهلوی روی آورده و ساحتهای متعالی انسان به سخره گرفته میشود.
,راستی چه کسانی محتوای این نمایش را بررسی و تأیید نمودهاند؟ و یا اصلاً مورد بازبینی قرارگرفته یا خیر؟
,اگر تأییدشده است که باید فاتحه هنر را در این شهر بخوانند و اگر بازبینی نشده ، به نظر میرسد دیگر خیلی دیر شده است و مالهکشی فایدهای ندارد.
,این تذهبون!
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه