اخبار داغ

یادداشت؛

در سرخ کوه نهبندان صورت بچه ها با سیلی هم سرخ نیست

در سرخ کوه نهبندان صورت بچه ها با سیلی هم سرخ نیست
سرخ کوه آبادی از توابع نهبندان است که ساکنین آن در نهایت فقر و محرومیت زندگی می کنند و از کمترین امکانات اولیه بی بهره هستند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از نهبندان خبر، در سرخ کوه صورت بچه ها با سیلی هم سرخ نیست شاید خیلی ها هنوز نام سرخ کوه برایشان غریبه است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نهبندان خبر, نهبندان خبر, نهبندان خبر,

اما با طی کردن مسیری در انتهای راه سلطان اباد به منطقه ای میرسید که نام سرخ کوه برآن نهاده شده است.

با مروری بر فعالیتهای مدرسه سازی در سالهای دهه هفتاد میتوان هنوز رد پای خیرین مدرسه ساز که مرحوم کاشانی سنگ بنای آن را گذاشت را  در سرخ کوه نظاره کرد.

ما امروز که سالها از آن دوران میگذرد بوی محرومیت و استضعاف هم چنان به مغز هر رهگذری نفوذ می کند.

کاروان سلامت هلال احمر بهانه ای شد تا در دهه فجر گذرمان به سرخ کوه افتد.

آنچه برایم عجیب بود اینکه اگر چند خانوار این روستا که از چهره سوخته از جبر روزگار آنان میتوان نهایت سختی را تفسیر کرد مجبور به زندگی در این منطقه هستند ایا محکوم به زجر کشیدن هم هستند.

ورودمان مصادف شد با  ضجه  کودکی که در طب شدید می سوخت و زبانحال مادری که می گفت این بچه را از سرخ کوه تا چهار فرسخ بردم و نا امید برگشتم اما غافل از اینکه آقای دکتر خود به سراغمان میاید.

غرض از نگارش اینکه کم به کم به ایام نوروز نزدیک و نزدیکتر میشویم بهتر نیست میدان دیدمان را قدری وسیع تر کنیم و در کنار خرید پوشاک و کفش و دیگر مایحتاج کودکانمان به کودکان سرخ کوه های نهبندان هم بیاندیشیم.

جای دوری نمیرود شاید بچه های سرخ کوه هم متوجه بهار که نمیگویم اما نوروز بشوند.

هرچند شاید نوروزشان هم همچون سایر ماهها بی رنگ باشد اما بیاییم با قلم محبت و رنگ انسانیت شادی را برایشان به ارمغان ببریم .باور کنید بچه ها ی سرخ کوه هم دلشان برای شادی تنگ میشود.

نان نیز در رویاهایشان لباسهای خوب و قشنگ و کفشهای رنگی می بینند بیاییم رویاهایشان را به واقعیت مبدل کنیم.

به این امید منتظریم.

سعید خسروی فعال رسانه ای

انتهای پیام/

,

اما با طی کردن مسیری در انتهای راه سلطان اباد به منطقه ای میرسید که نام سرخ کوه برآن نهاده شده است.

با مروری بر فعالیتهای مدرسه سازی در سالهای دهه هفتاد میتوان هنوز رد پای خیرین مدرسه ساز که مرحوم کاشانی سنگ بنای آن را گذاشت را  در سرخ کوه نظاره کرد.

ما امروز که سالها از آن دوران میگذرد بوی محرومیت و استضعاف هم چنان به مغز هر رهگذری نفوذ می کند.

کاروان سلامت هلال احمر بهانه ای شد تا در دهه فجر گذرمان به سرخ کوه افتد.

آنچه برایم عجیب بود اینکه اگر چند خانوار این روستا که از چهره سوخته از جبر روزگار آنان میتوان نهایت سختی را تفسیر کرد مجبور به زندگی در این منطقه هستند ایا محکوم به زجر کشیدن هم هستند.

ورودمان مصادف شد با  ضجه  کودکی که در طب شدید می سوخت و زبانحال مادری که می گفت این بچه را از سرخ کوه تا چهار فرسخ بردم و نا امید برگشتم اما غافل از اینکه آقای دکتر خود به سراغمان میاید.

غرض از نگارش اینکه کم به کم به ایام نوروز نزدیک و نزدیکتر میشویم بهتر نیست میدان دیدمان را قدری وسیع تر کنیم و در کنار خرید پوشاک و کفش و دیگر مایحتاج کودکانمان به کودکان سرخ کوه های نهبندان هم بیاندیشیم.

جای دوری نمیرود شاید بچه های سرخ کوه هم متوجه بهار که نمیگویم اما نوروز بشوند.

هرچند شاید نوروزشان هم همچون سایر ماهها بی رنگ باشد اما بیاییم با قلم محبت و رنگ انسانیت شادی را برایشان به ارمغان ببریم .باور کنید بچه ها ی سرخ کوه هم دلشان برای شادی تنگ میشود.

نان نیز در رویاهایشان لباسهای خوب و قشنگ و کفشهای رنگی می بینند بیاییم رویاهایشان را به واقعیت مبدل کنیم.

به این امید منتظریم.

سعید خسروی فعال رسانه ای

انتهای پیام/

,

اما با طی کردن مسیری در انتهای راه سلطان اباد به منطقه ای میرسید که نام سرخ کوه برآن نهاده شده است.

با مروری بر فعالیتهای مدرسه سازی در سالهای دهه هفتاد میتوان هنوز رد پای خیرین مدرسه ساز که مرحوم کاشانی سنگ بنای آن را گذاشت را  در سرخ کوه نظاره کرد.

ما امروز که سالها از آن دوران میگذرد بوی محرومیت و استضعاف هم چنان به مغز هر رهگذری نفوذ می کند.

کاروان سلامت هلال احمر بهانه ای شد تا در دهه فجر گذرمان به سرخ کوه افتد.

آنچه برایم عجیب بود اینکه اگر چند خانوار این روستا که از چهره سوخته از جبر روزگار آنان میتوان نهایت سختی را تفسیر کرد مجبور به زندگی در این منطقه هستند ایا محکوم به زجر کشیدن هم هستند.

ورودمان مصادف شد با  ضجه  کودکی که در طب شدید می سوخت و زبانحال مادری که می گفت این بچه را از سرخ کوه تا چهار فرسخ بردم و نا امید برگشتم اما غافل از اینکه آقای دکتر خود به سراغمان میاید.

غرض از نگارش اینکه کم به کم به ایام نوروز نزدیک و نزدیکتر میشویم بهتر نیست میدان دیدمان را قدری وسیع تر کنیم و در کنار خرید پوشاک و کفش و دیگر مایحتاج کودکانمان به کودکان سرخ کوه های نهبندان هم بیاندیشیم.

جای دوری نمیرود شاید بچه های سرخ کوه هم متوجه بهار که نمیگویم اما نوروز بشوند.

هرچند شاید نوروزشان هم همچون سایر ماهها بی رنگ باشد اما بیاییم با قلم محبت و رنگ انسانیت شادی را برایشان به ارمغان ببریم .باور کنید بچه ها ی سرخ کوه هم دلشان برای شادی تنگ میشود.

نان نیز در رویاهایشان لباسهای خوب و قشنگ و کفشهای رنگی می بینند بیاییم رویاهایشان را به واقعیت مبدل کنیم.

به این امید منتظریم.

سعید خسروی فعال رسانه ای

انتهای پیام/

,

اما با طی کردن مسیری در انتهای راه سلطان اباد به منطقه ای میرسید که نام سرخ کوه برآن نهاده شده است.

با مروری بر فعالیتهای مدرسه سازی در سالهای دهه هفتاد میتوان هنوز رد پای خیرین مدرسه ساز که مرحوم کاشانی سنگ بنای آن را گذاشت را  در سرخ کوه نظاره کرد.

ما امروز که سالها از آن دوران میگذرد بوی محرومیت و استضعاف هم چنان به مغز هر رهگذری نفوذ می کند.

کاروان سلامت هلال احمر بهانه ای شد تا در دهه فجر گذرمان به سرخ کوه افتد.

آنچه برایم عجیب بود اینکه اگر چند خانوار این روستا که از چهره سوخته از جبر روزگار آنان میتوان نهایت سختی را تفسیر کرد مجبور به زندگی در این منطقه هستند ایا محکوم به زجر کشیدن هم هستند.

ورودمان مصادف شد با  ضجه  کودکی که در طب شدید می سوخت و زبانحال مادری که می گفت این بچه را از سرخ کوه تا چهار فرسخ بردم و نا امید برگشتم اما غافل از اینکه آقای دکتر خود به سراغمان میاید.

غرض از نگارش اینکه کم به کم به ایام نوروز نزدیک و نزدیکتر میشویم بهتر نیست میدان دیدمان را قدری وسیع تر کنیم و در کنار خرید پوشاک و کفش و دیگر مایحتاج کودکانمان به کودکان سرخ کوه های نهبندان هم بیاندیشیم.

جای دوری نمیرود شاید بچه های سرخ کوه هم متوجه بهار که نمیگویم اما نوروز بشوند.

هرچند شاید نوروزشان هم همچون سایر ماهها بی رنگ باشد اما بیاییم با قلم محبت و رنگ انسانیت شادی را برایشان به ارمغان ببریم .باور کنید بچه ها ی سرخ کوه هم دلشان برای شادی تنگ میشود.

نان نیز در رویاهایشان لباسهای خوب و قشنگ و کفشهای رنگی می بینند بیاییم رویاهایشان را به واقعیت مبدل کنیم.

به این امید منتظریم.

سعید خسروی فعال رسانه ای

انتهای پیام/

,

اما با طی کردن مسیری در انتهای راه سلطان اباد به منطقه ای میرسید که نام سرخ کوه برآن نهاده شده است.

,

با مروری بر فعالیتهای مدرسه سازی در سالهای دهه هفتاد میتوان هنوز رد پای خیرین مدرسه ساز که مرحوم کاشانی سنگ بنای آن را گذاشت را  در سرخ کوه نظاره کرد.

,

ما امروز که سالها از آن دوران میگذرد بوی محرومیت و استضعاف هم چنان به مغز هر رهگذری نفوذ می کند.

,

کاروان سلامت هلال احمر بهانه ای شد تا در دهه فجر گذرمان به سرخ کوه افتد.

,

آنچه برایم عجیب بود اینکه اگر چند خانوار این روستا که از چهره سوخته از جبر روزگار آنان میتوان نهایت سختی را تفسیر کرد مجبور به زندگی در این منطقه هستند ایا محکوم به زجر کشیدن هم هستند.

,

ورودمان مصادف شد با  ضجه  کودکی که در طب شدید می سوخت و زبانحال مادری که می گفت این بچه را از سرخ کوه تا چهار فرسخ بردم و نا امید برگشتم اما غافل از اینکه آقای دکتر خود به سراغمان میاید.

,

غرض از نگارش اینکه کم به کم به ایام نوروز نزدیک و نزدیکتر میشویم بهتر نیست میدان دیدمان را قدری وسیع تر کنیم و در کنار خرید پوشاک و کفش و دیگر مایحتاج کودکانمان به کودکان سرخ کوه های نهبندان هم بیاندیشیم.

,

جای دوری نمیرود شاید بچه های سرخ کوه هم متوجه بهار که نمیگویم اما نوروز بشوند.

,

هرچند شاید نوروزشان هم همچون سایر ماهها بی رنگ باشد اما بیاییم با قلم محبت و رنگ انسانیت شادی را برایشان به ارمغان ببریم .باور کنید بچه ها ی سرخ کوه هم دلشان برای شادی تنگ میشود.

,

نان نیز در رویاهایشان لباسهای خوب و قشنگ و کفشهای رنگی می بینند بیاییم رویاهایشان را به واقعیت مبدل کنیم.

,

به این امید منتظریم.

,

سعید خسروی فعال رسانه ای

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه