اخبار داغ

یادداشت/

چرا دلار گران شده است؟

چرا دلار گران شده است؟
حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی خطیبی عضو هیئت علمی موسسه علمی پژوهشی امام خمینی (ره) در یادداشتی ارسالی به سهیل سنقر در خصوص گران شدن دلار مطالبی را ایراد داشت.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از سهیل سنقر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی خطیبی عضو هیئت علمی موسسه علمی پژوهشی امام خمینی (ره) در یادداشتی ارسالی به سهیل سنقر در خصوص گران شدن دلار مطالبی را ایراد داشت:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, سهیل سنقر,

قبل از پرداختن به علت گرانی دلار در روزهای اخیر لازم است راجع به مبنای تعیین قیمت دلار مطالبی را بیان کنم. هر ارزی از جمله دلار در غیر کشور انتشار دهنده به مثابه کالا تلقی می‌شود؛ برای آن بازار شکل گرفته و بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آن ارز تعیین می شود.

تقاضای ارز خارجی می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ گاهی متقاضی، قصد سفر به کشور دیگری دارد و نیازمند تهیه پول رایج آن کشور است. گاهی متقاضی، وارد کننده قانونی است و برای تأمین مالی واردات، نیازمند ارز کشور مبدأ است.

بخشی از تقاضای ارز نیز برای انجام واردات غیر قانونی (قاچاق کالا) صورت می‌گیرد. به جز این موارد گاهی تقاضای ارز خارجی ناشی از کاهش ارزش پول ملی یا پیش بینی آن است. در این شرایط صاحبان دارایی‌های نقدی برای حفظ ارزش دارایی خود اقدام به خرید ارز خارجی می‌کنند. عرضه ارزهای خارجی نیز نوعاً از طریق درآمدهای ارزی صادرکنندگان اعم از دولتی و بخش خصوصی حاصل می شود. صادر کنندگان ارز کشور مقصد یا یک ارز معتبر را از خریداران خارجی دریافت کنند و برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود آن را در بازارهای داخلی به فروش رسانده و معادل ریالی آن را صرف هزینه های جاری خود می‌کنند.

دولت ها نیز ممکن است کالاهایی را صادر کنند و درآمد ارزی داشته باشند. در ایران بخش قابل توجهی از درآمد ارزی دولت حاصل فروش نفت است. اگر به هر دلیلی تقاضای ارز خارجی افزایش یابد اما عرضه به موازات آن رشد نکند قیمت ارز افزایش خواهد یافت. در شرایط فعلی سفرهای خارجی جهش قابل توجهی نداشته است تا به تبع آن تقاضای ارز بالا رفته باشد. از سوی دیگر واردات نیز امری کنترل شده است و ورود هر کالایی باید با مجوزهای مربوطه صورت گیرد و امکان جهش غیر کنترل شده در واردات تقریباً منتفی است.

قاچاق کالا نیز طبق گزارش کاهش یافته است و یا لااقل جهشی نداشته است. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت ارز عامل چهارم است؛ یعنی پیش بینی افکار عمومی نسبت به کاهش ارزش پول ملی در آینده یا لااقل احتمال آن. حال سؤال این است که چرا صاحبان سرمایه نقدی احساس خطر کرده و متقاضی دلار شده‌اند؟ برخی از دست داشتن دولت در این گرانی برای تأمین کسری بودجه در آستانه عید خبر می‌دهند. اما این تحلیل نمی‌تواند واقع بینانه باشد.

ثبات نرخ ارز همچون کاهش تورم و کاهش نرخ بیکاری از شاخص های موفقیت دولت‌هاست و سیاستمداران به این سادگی حاضر نمی‌شوند زمینه انتقاد مخالفین را فراهم کنند. برخی نیز با بررسی شاخص قیمت‌ها معتقدند افزایش قیمت‌ها نسبت به سال 92 بیش از 40 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نیز باید 40 درصد بالاتر از نرخ سال 92 باشد؛ بنابراین دلار در حال رسیدن به قیمت واقعی خود است. این تحلیل نیز چندان واقعی به نظر نمی رسد؛ چون واقعی بودن قیمت دلار در سال 92 اثبات شده نیست.

در مورد نرخ برابری قدرت خرید که ملاک تعیین قیمت واقعی دلار است نظر واحدی وجود ندارد. بسته به اینکه سال پایه چه سالی باشد به دوهزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت گذاری شده است. به نظر می رسد بهترین تحلیل برای افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر تهدید ترامپ به خروج از برجام در ماه‌های آتی است. بسیاری از کارشناسان در شبکه های ماهواره ای سعی دارند این تهدید را جدی جلوه دهند. همین مسأله باعث شده صاحبان سرمایه نقدی نسبت به وضعیت اقتصادی در ماه های آتی بدبین شده و برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود به فکر تبدیل آن به دیگر ارزها باشند. این، بهترین استراتژی برای دولت آمریکا است؛ بدون آنکه از برجام خارج شود هزینه های خروج از برجام را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.

با این وضعیت بعید است آمریکا به این زودی از برجام خارج شود و خود را ناقض عهد بین المللی نشان دهد. دولت آقای روحانی نیز دو راه بیشتر ندارد؛ یا به دلیل رفتار غیر صادقانه آمریکا از برجام خارج شود و تبعات آن را بپذیرد، یاصبر کند و برباد رفتن آروزهای پسابرجامی را به نظاره بنشیند.

,

قبل از پرداختن به علت گرانی دلار در روزهای اخیر لازم است راجع به مبنای تعیین قیمت دلار مطالبی را بیان کنم. هر ارزی از جمله دلار در غیر کشور انتشار دهنده به مثابه کالا تلقی می‌شود؛ برای آن بازار شکل گرفته و بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آن ارز تعیین می شود.

تقاضای ارز خارجی می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ گاهی متقاضی، قصد سفر به کشور دیگری دارد و نیازمند تهیه پول رایج آن کشور است. گاهی متقاضی، وارد کننده قانونی است و برای تأمین مالی واردات، نیازمند ارز کشور مبدأ است.

بخشی از تقاضای ارز نیز برای انجام واردات غیر قانونی (قاچاق کالا) صورت می‌گیرد. به جز این موارد گاهی تقاضای ارز خارجی ناشی از کاهش ارزش پول ملی یا پیش بینی آن است. در این شرایط صاحبان دارایی‌های نقدی برای حفظ ارزش دارایی خود اقدام به خرید ارز خارجی می‌کنند. عرضه ارزهای خارجی نیز نوعاً از طریق درآمدهای ارزی صادرکنندگان اعم از دولتی و بخش خصوصی حاصل می شود. صادر کنندگان ارز کشور مقصد یا یک ارز معتبر را از خریداران خارجی دریافت کنند و برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود آن را در بازارهای داخلی به فروش رسانده و معادل ریالی آن را صرف هزینه های جاری خود می‌کنند.

دولت ها نیز ممکن است کالاهایی را صادر کنند و درآمد ارزی داشته باشند. در ایران بخش قابل توجهی از درآمد ارزی دولت حاصل فروش نفت است. اگر به هر دلیلی تقاضای ارز خارجی افزایش یابد اما عرضه به موازات آن رشد نکند قیمت ارز افزایش خواهد یافت. در شرایط فعلی سفرهای خارجی جهش قابل توجهی نداشته است تا به تبع آن تقاضای ارز بالا رفته باشد. از سوی دیگر واردات نیز امری کنترل شده است و ورود هر کالایی باید با مجوزهای مربوطه صورت گیرد و امکان جهش غیر کنترل شده در واردات تقریباً منتفی است.

قاچاق کالا نیز طبق گزارش کاهش یافته است و یا لااقل جهشی نداشته است. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت ارز عامل چهارم است؛ یعنی پیش بینی افکار عمومی نسبت به کاهش ارزش پول ملی در آینده یا لااقل احتمال آن. حال سؤال این است که چرا صاحبان سرمایه نقدی احساس خطر کرده و متقاضی دلار شده‌اند؟ برخی از دست داشتن دولت در این گرانی برای تأمین کسری بودجه در آستانه عید خبر می‌دهند. اما این تحلیل نمی‌تواند واقع بینانه باشد.

ثبات نرخ ارز همچون کاهش تورم و کاهش نرخ بیکاری از شاخص های موفقیت دولت‌هاست و سیاستمداران به این سادگی حاضر نمی‌شوند زمینه انتقاد مخالفین را فراهم کنند. برخی نیز با بررسی شاخص قیمت‌ها معتقدند افزایش قیمت‌ها نسبت به سال 92 بیش از 40 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نیز باید 40 درصد بالاتر از نرخ سال 92 باشد؛ بنابراین دلار در حال رسیدن به قیمت واقعی خود است. این تحلیل نیز چندان واقعی به نظر نمی رسد؛ چون واقعی بودن قیمت دلار در سال 92 اثبات شده نیست.

در مورد نرخ برابری قدرت خرید که ملاک تعیین قیمت واقعی دلار است نظر واحدی وجود ندارد. بسته به اینکه سال پایه چه سالی باشد به دوهزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت گذاری شده است. به نظر می رسد بهترین تحلیل برای افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر تهدید ترامپ به خروج از برجام در ماه‌های آتی است. بسیاری از کارشناسان در شبکه های ماهواره ای سعی دارند این تهدید را جدی جلوه دهند. همین مسأله باعث شده صاحبان سرمایه نقدی نسبت به وضعیت اقتصادی در ماه های آتی بدبین شده و برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود به فکر تبدیل آن به دیگر ارزها باشند. این، بهترین استراتژی برای دولت آمریکا است؛ بدون آنکه از برجام خارج شود هزینه های خروج از برجام را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.

با این وضعیت بعید است آمریکا به این زودی از برجام خارج شود و خود را ناقض عهد بین المللی نشان دهد. دولت آقای روحانی نیز دو راه بیشتر ندارد؛ یا به دلیل رفتار غیر صادقانه آمریکا از برجام خارج شود و تبعات آن را بپذیرد، یاصبر کند و برباد رفتن آروزهای پسابرجامی را به نظاره بنشیند.

,

قبل از پرداختن به علت گرانی دلار در روزهای اخیر لازم است راجع به مبنای تعیین قیمت دلار مطالبی را بیان کنم. هر ارزی از جمله دلار در غیر کشور انتشار دهنده به مثابه کالا تلقی می‌شود؛ برای آن بازار شکل گرفته و بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آن ارز تعیین می شود.

تقاضای ارز خارجی می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ گاهی متقاضی، قصد سفر به کشور دیگری دارد و نیازمند تهیه پول رایج آن کشور است. گاهی متقاضی، وارد کننده قانونی است و برای تأمین مالی واردات، نیازمند ارز کشور مبدأ است.

بخشی از تقاضای ارز نیز برای انجام واردات غیر قانونی (قاچاق کالا) صورت می‌گیرد. به جز این موارد گاهی تقاضای ارز خارجی ناشی از کاهش ارزش پول ملی یا پیش بینی آن است. در این شرایط صاحبان دارایی‌های نقدی برای حفظ ارزش دارایی خود اقدام به خرید ارز خارجی می‌کنند. عرضه ارزهای خارجی نیز نوعاً از طریق درآمدهای ارزی صادرکنندگان اعم از دولتی و بخش خصوصی حاصل می شود. صادر کنندگان ارز کشور مقصد یا یک ارز معتبر را از خریداران خارجی دریافت کنند و برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود آن را در بازارهای داخلی به فروش رسانده و معادل ریالی آن را صرف هزینه های جاری خود می‌کنند.

دولت ها نیز ممکن است کالاهایی را صادر کنند و درآمد ارزی داشته باشند. در ایران بخش قابل توجهی از درآمد ارزی دولت حاصل فروش نفت است. اگر به هر دلیلی تقاضای ارز خارجی افزایش یابد اما عرضه به موازات آن رشد نکند قیمت ارز افزایش خواهد یافت. در شرایط فعلی سفرهای خارجی جهش قابل توجهی نداشته است تا به تبع آن تقاضای ارز بالا رفته باشد. از سوی دیگر واردات نیز امری کنترل شده است و ورود هر کالایی باید با مجوزهای مربوطه صورت گیرد و امکان جهش غیر کنترل شده در واردات تقریباً منتفی است.

قاچاق کالا نیز طبق گزارش کاهش یافته است و یا لااقل جهشی نداشته است. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت ارز عامل چهارم است؛ یعنی پیش بینی افکار عمومی نسبت به کاهش ارزش پول ملی در آینده یا لااقل احتمال آن. حال سؤال این است که چرا صاحبان سرمایه نقدی احساس خطر کرده و متقاضی دلار شده‌اند؟ برخی از دست داشتن دولت در این گرانی برای تأمین کسری بودجه در آستانه عید خبر می‌دهند. اما این تحلیل نمی‌تواند واقع بینانه باشد.

ثبات نرخ ارز همچون کاهش تورم و کاهش نرخ بیکاری از شاخص های موفقیت دولت‌هاست و سیاستمداران به این سادگی حاضر نمی‌شوند زمینه انتقاد مخالفین را فراهم کنند. برخی نیز با بررسی شاخص قیمت‌ها معتقدند افزایش قیمت‌ها نسبت به سال 92 بیش از 40 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نیز باید 40 درصد بالاتر از نرخ سال 92 باشد؛ بنابراین دلار در حال رسیدن به قیمت واقعی خود است. این تحلیل نیز چندان واقعی به نظر نمی رسد؛ چون واقعی بودن قیمت دلار در سال 92 اثبات شده نیست.

در مورد نرخ برابری قدرت خرید که ملاک تعیین قیمت واقعی دلار است نظر واحدی وجود ندارد. بسته به اینکه سال پایه چه سالی باشد به دوهزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت گذاری شده است. به نظر می رسد بهترین تحلیل برای افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر تهدید ترامپ به خروج از برجام در ماه‌های آتی است. بسیاری از کارشناسان در شبکه های ماهواره ای سعی دارند این تهدید را جدی جلوه دهند. همین مسأله باعث شده صاحبان سرمایه نقدی نسبت به وضعیت اقتصادی در ماه های آتی بدبین شده و برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود به فکر تبدیل آن به دیگر ارزها باشند. این، بهترین استراتژی برای دولت آمریکا است؛ بدون آنکه از برجام خارج شود هزینه های خروج از برجام را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.

با این وضعیت بعید است آمریکا به این زودی از برجام خارج شود و خود را ناقض عهد بین المللی نشان دهد. دولت آقای روحانی نیز دو راه بیشتر ندارد؛ یا به دلیل رفتار غیر صادقانه آمریکا از برجام خارج شود و تبعات آن را بپذیرد، یاصبر کند و برباد رفتن آروزهای پسابرجامی را به نظاره بنشیند.

,

قبل از پرداختن به علت گرانی دلار در روزهای اخیر لازم است راجع به مبنای تعیین قیمت دلار مطالبی را بیان کنم. هر ارزی از جمله دلار در غیر کشور انتشار دهنده به مثابه کالا تلقی می‌شود؛ برای آن بازار شکل گرفته و بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آن ارز تعیین می شود.

تقاضای ارز خارجی می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ گاهی متقاضی، قصد سفر به کشور دیگری دارد و نیازمند تهیه پول رایج آن کشور است. گاهی متقاضی، وارد کننده قانونی است و برای تأمین مالی واردات، نیازمند ارز کشور مبدأ است.

بخشی از تقاضای ارز نیز برای انجام واردات غیر قانونی (قاچاق کالا) صورت می‌گیرد. به جز این موارد گاهی تقاضای ارز خارجی ناشی از کاهش ارزش پول ملی یا پیش بینی آن است. در این شرایط صاحبان دارایی‌های نقدی برای حفظ ارزش دارایی خود اقدام به خرید ارز خارجی می‌کنند. عرضه ارزهای خارجی نیز نوعاً از طریق درآمدهای ارزی صادرکنندگان اعم از دولتی و بخش خصوصی حاصل می شود. صادر کنندگان ارز کشور مقصد یا یک ارز معتبر را از خریداران خارجی دریافت کنند و برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود آن را در بازارهای داخلی به فروش رسانده و معادل ریالی آن را صرف هزینه های جاری خود می‌کنند.

دولت ها نیز ممکن است کالاهایی را صادر کنند و درآمد ارزی داشته باشند. در ایران بخش قابل توجهی از درآمد ارزی دولت حاصل فروش نفت است. اگر به هر دلیلی تقاضای ارز خارجی افزایش یابد اما عرضه به موازات آن رشد نکند قیمت ارز افزایش خواهد یافت. در شرایط فعلی سفرهای خارجی جهش قابل توجهی نداشته است تا به تبع آن تقاضای ارز بالا رفته باشد. از سوی دیگر واردات نیز امری کنترل شده است و ورود هر کالایی باید با مجوزهای مربوطه صورت گیرد و امکان جهش غیر کنترل شده در واردات تقریباً منتفی است.

قاچاق کالا نیز طبق گزارش کاهش یافته است و یا لااقل جهشی نداشته است. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت ارز عامل چهارم است؛ یعنی پیش بینی افکار عمومی نسبت به کاهش ارزش پول ملی در آینده یا لااقل احتمال آن. حال سؤال این است که چرا صاحبان سرمایه نقدی احساس خطر کرده و متقاضی دلار شده‌اند؟ برخی از دست داشتن دولت در این گرانی برای تأمین کسری بودجه در آستانه عید خبر می‌دهند. اما این تحلیل نمی‌تواند واقع بینانه باشد.

ثبات نرخ ارز همچون کاهش تورم و کاهش نرخ بیکاری از شاخص های موفقیت دولت‌هاست و سیاستمداران به این سادگی حاضر نمی‌شوند زمینه انتقاد مخالفین را فراهم کنند. برخی نیز با بررسی شاخص قیمت‌ها معتقدند افزایش قیمت‌ها نسبت به سال 92 بیش از 40 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نیز باید 40 درصد بالاتر از نرخ سال 92 باشد؛ بنابراین دلار در حال رسیدن به قیمت واقعی خود است. این تحلیل نیز چندان واقعی به نظر نمی رسد؛ چون واقعی بودن قیمت دلار در سال 92 اثبات شده نیست.

در مورد نرخ برابری قدرت خرید که ملاک تعیین قیمت واقعی دلار است نظر واحدی وجود ندارد. بسته به اینکه سال پایه چه سالی باشد به دوهزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت گذاری شده است. به نظر می رسد بهترین تحلیل برای افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر تهدید ترامپ به خروج از برجام در ماه‌های آتی است. بسیاری از کارشناسان در شبکه های ماهواره ای سعی دارند این تهدید را جدی جلوه دهند. همین مسأله باعث شده صاحبان سرمایه نقدی نسبت به وضعیت اقتصادی در ماه های آتی بدبین شده و برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود به فکر تبدیل آن به دیگر ارزها باشند. این، بهترین استراتژی برای دولت آمریکا است؛ بدون آنکه از برجام خارج شود هزینه های خروج از برجام را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.

با این وضعیت بعید است آمریکا به این زودی از برجام خارج شود و خود را ناقض عهد بین المللی نشان دهد. دولت آقای روحانی نیز دو راه بیشتر ندارد؛ یا به دلیل رفتار غیر صادقانه آمریکا از برجام خارج شود و تبعات آن را بپذیرد، یاصبر کند و برباد رفتن آروزهای پسابرجامی را به نظاره بنشیند.

,

قبل از پرداختن به علت گرانی دلار در روزهای اخیر لازم است راجع به مبنای تعیین قیمت دلار مطالبی را بیان کنم. هر ارزی از جمله دلار در غیر کشور انتشار دهنده به مثابه کالا تلقی می‌شود؛ برای آن بازار شکل گرفته و بر اساس عرضه و تقاضا قیمت آن ارز تعیین می شود.

,

تقاضای ارز خارجی می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد؛ گاهی متقاضی، قصد سفر به کشور دیگری دارد و نیازمند تهیه پول رایج آن کشور است. گاهی متقاضی، وارد کننده قانونی است و برای تأمین مالی واردات، نیازمند ارز کشور مبدأ است.

,

بخشی از تقاضای ارز نیز برای انجام واردات غیر قانونی (قاچاق کالا) صورت می‌گیرد. به جز این موارد گاهی تقاضای ارز خارجی ناشی از کاهش ارزش پول ملی یا پیش بینی آن است. در این شرایط صاحبان دارایی‌های نقدی برای حفظ ارزش دارایی خود اقدام به خرید ارز خارجی می‌کنند. عرضه ارزهای خارجی نیز نوعاً از طریق درآمدهای ارزی صادرکنندگان اعم از دولتی و بخش خصوصی حاصل می شود. صادر کنندگان ارز کشور مقصد یا یک ارز معتبر را از خریداران خارجی دریافت کنند و برای تأمین نقدینگی مورد نیاز خود آن را در بازارهای داخلی به فروش رسانده و معادل ریالی آن را صرف هزینه های جاری خود می‌کنند.

,

دولت ها نیز ممکن است کالاهایی را صادر کنند و درآمد ارزی داشته باشند. در ایران بخش قابل توجهی از درآمد ارزی دولت حاصل فروش نفت است. اگر به هر دلیلی تقاضای ارز خارجی افزایش یابد اما عرضه به موازات آن رشد نکند قیمت ارز افزایش خواهد یافت. در شرایط فعلی سفرهای خارجی جهش قابل توجهی نداشته است تا به تبع آن تقاضای ارز بالا رفته باشد. از سوی دیگر واردات نیز امری کنترل شده است و ورود هر کالایی باید با مجوزهای مربوطه صورت گیرد و امکان جهش غیر کنترل شده در واردات تقریباً منتفی است.

,

قاچاق کالا نیز طبق گزارش کاهش یافته است و یا لااقل جهشی نداشته است. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت ارز عامل چهارم است؛ یعنی پیش بینی افکار عمومی نسبت به کاهش ارزش پول ملی در آینده یا لااقل احتمال آن. حال سؤال این است که چرا صاحبان سرمایه نقدی احساس خطر کرده و متقاضی دلار شده‌اند؟ برخی از دست داشتن دولت در این گرانی برای تأمین کسری بودجه در آستانه عید خبر می‌دهند. اما این تحلیل نمی‌تواند واقع بینانه باشد.

,

ثبات نرخ ارز همچون کاهش تورم و کاهش نرخ بیکاری از شاخص های موفقیت دولت‌هاست و سیاستمداران به این سادگی حاضر نمی‌شوند زمینه انتقاد مخالفین را فراهم کنند. برخی نیز با بررسی شاخص قیمت‌ها معتقدند افزایش قیمت‌ها نسبت به سال 92 بیش از 40 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نیز باید 40 درصد بالاتر از نرخ سال 92 باشد؛ بنابراین دلار در حال رسیدن به قیمت واقعی خود است. این تحلیل نیز چندان واقعی به نظر نمی رسد؛ چون واقعی بودن قیمت دلار در سال 92 اثبات شده نیست.

,

در مورد نرخ برابری قدرت خرید که ملاک تعیین قیمت واقعی دلار است نظر واحدی وجود ندارد. بسته به اینکه سال پایه چه سالی باشد به دوهزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت گذاری شده است. به نظر می رسد بهترین تحلیل برای افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر تهدید ترامپ به خروج از برجام در ماه‌های آتی است. بسیاری از کارشناسان در شبکه های ماهواره ای سعی دارند این تهدید را جدی جلوه دهند. همین مسأله باعث شده صاحبان سرمایه نقدی نسبت به وضعیت اقتصادی در ماه های آتی بدبین شده و برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود به فکر تبدیل آن به دیگر ارزها باشند. این، بهترین استراتژی برای دولت آمریکا است؛ بدون آنکه از برجام خارج شود هزینه های خروج از برجام را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است.

,

با این وضعیت بعید است آمریکا به این زودی از برجام خارج شود و خود را ناقض عهد بین المللی نشان دهد. دولت آقای روحانی نیز دو راه بیشتر ندارد؛ یا به دلیل رفتار غیر صادقانه آمریکا از برجام خارج شود و تبعات آن را بپذیرد، یاصبر کند و برباد رفتن آروزهای پسابرجامی را به نظاره بنشیند.

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه