اخبار داغ

مادر سردار شهید داوود دانایی ملکوتی شد

مادر سردار شهید داوود دانایی ملکوتی شد
حاجیه افروز کریمی خشاب مادر گرانقدر سردار شهید دانایی روز گذشته بر اثر بیماری در یکی از بیمارستان های تهران به فرزند شهیدش پیوست .
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصر بهبهان، حاجیه افروز کریمی خشاب مادر گرانقدر سردار شهید دانایی روز گذشته بر اثر بیماری در یکی از بیمارستان های تهران به فرزند شهیدش پیوست .

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصر بهبهان,

شهید داوود دانـایی درسال ۱۳۳۷ در روستای پشگر بهبهان درخانواده ای مذهبی متولد شدند. دوران ابتدایی خود را در این روستا گذراند و برای گذراندن دوران راهنمایی به مـدرسه دکترمعین بهبهان رفت و به علت عواملی که مانع از ادامه تحصیل ایشان شده بود درس و مدرسه را رهاکردند. از سال ۱۳۵۶ فعالیتهای ضد رژیمی خود را آغاز نمود. درتظاهراتها شرکت فعال داشت،اعلامیه های امام خمینی(ره)،رساله ودیگر کتابهای ایشان را بین مردم آگاه پخش می کرد. در اوایل سال ۱۳۵۷ به علت فعالیتهای انقلابی،سـاواک او را می گیرد ودر حین بردن او به زندان برادر داوود اعلامیه هایی را که همراه خود داشته با زیرکی به بیرون از ماشین پرتاب می کند تامدرکـی به دست ساواک نیفتد. ۴۸ساعت اورا بازداشت می کنند،کتکش می زنند،با ناخن گیرسِبیل وریشش را می کشند و بعد آزادش می کنند. بعد از آزادی دست از فعالیت برنمی دارد و با شعار نویسی روی دیوار علیه رژیم وقت در نیمه های شب وکارهای دیگر به فعالیت خود ادامه می دهد.

بعداز پیروزی انـقلاب درمسجدامام حسین(ع)بهبهان انجـمن اسـلامی میـثم تمار را تشکیل می دهد واین انجـمن از فعال ترین انجمن های اسلامی شهر بهبهان در آن روزها بود.از کارهای این انجمن می توان به گشت های اوایل انـقلاب ومبارزه باگروهک های ضد انقلاب داخلی و حتی حضور فعال در جنگ تحـمیلی اشاره کرد. بـرادرداوود به علت فعالیت دراین گروه یکبار توسط گروهک های ضد انقلاب دریک حمله ی نابرابر توسط  سه نفر مورد حمله قرار می گیرد وبا کمک مـردم انـقلابی شهرآن سه نفردستگیر وبه کمیته تحویل داده می شوند.

,
,
,

 

ازلحاظ مطالـعات درسطح بسیار بالایی بودند و با هواداران گروهک مخالف انـقلاب زیاد بحث و گفت وگو می کردند.

با شـروع جنگ تحـمیلی با اولین گروه های اعزامی از بهبهان به جبهه های شوش می رود. درجبهه شوش ازناحیه سر زخمی می شود. بعد از این اعزام درسال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسدارن می شود.

برادر داوود از اولین روزهای ورودش به سپاه تا لحظه شهادت به طور کامل و مستمر در جبهه ها حضور فعال داشت و در عملیاتهای مختلفی همچون طریق القدس،بیت المقدس،خیبر،بدر،والفجر۸،کربـلای ۸ وکربـلای ۵ با سِمتهای مسئول دسته،فرمانده گروهان و معـاون گـردان شرکت داشتند.

دراین ایـام ایشان بارها ازناحیه سـر،پـا،دسـت،کمـر،باسن و... زخمی شدند.فرمانده شهید داوود دانایی هیچ وقت بدون وضو با بسیجیان روبرو نمی شد،طوری با آنها برخورد می کرد که هر رزمنده در اولین برخورد با او،شیفته اخلاقش می شد.

بعد از گذشت ۲۴ سال از شهادتش هنوز بسیجیان بهبهان وقتی از فرمانده شهیدشان داوود دانایی سخن می گویند بغض راه گلویشان را می بندد و چشم هایشان خیس می شود.داوود در قلب های این بسیجیان جای داشت و او را چون برادری مهربان دوست می داشتند،مردی که عاشقانه بسیجیان را دوست می داشت.اما داغ او نیز در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بر دل بهبهان نشست و داوود در هر حالی که معاونت گردان فجر بهبهان را بر عهده داشت همراه با یاران مظلوم بسیجی اش در جاده شهید صفوی مورد بمباران شیمیایی دشمن قرار می گیرد،آن روز کسی او را با ماسک شیمیایی ندید،حتی چفیه اش را هم به یکی از نیروهایش داده بود تا اینکه از پای افتاد و گاز شیمیایی وارد ریه هایش می شود و بعد از سه روز غریبانه در یکی از بیمارستانهای تهران جاودانه می شود.

 

انتهای پیام/

,

 

,

, ,

ازلحاظ مطالـعات درسطح بسیار بالایی بودند و با هواداران گروهک مخالف انـقلاب زیاد بحث و گفت وگو می کردند.

,

با شـروع جنگ تحـمیلی با اولین گروه های اعزامی از بهبهان به جبهه های شوش می رود. درجبهه شوش ازناحیه سر زخمی می شود. بعد از این اعزام درسال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسدارن می شود.

,

برادر داوود از اولین روزهای ورودش به سپاه تا لحظه شهادت به طور کامل و مستمر در جبهه ها حضور فعال داشت و در عملیاتهای مختلفی همچون طریق القدس،بیت المقدس،خیبر،بدر،والفجر۸،کربـلای ۸ وکربـلای ۵ با سِمتهای مسئول دسته،فرمانده گروهان و معـاون گـردان شرکت داشتند.

,

دراین ایـام ایشان بارها ازناحیه سـر،پـا،دسـت،کمـر،باسن و... زخمی شدند.فرمانده شهید داوود دانایی هیچ وقت بدون وضو با بسیجیان روبرو نمی شد،طوری با آنها برخورد می کرد که هر رزمنده در اولین برخورد با او،شیفته اخلاقش می شد.

,

بعد از گذشت ۲۴ سال از شهادتش هنوز بسیجیان بهبهان وقتی از فرمانده شهیدشان داوود دانایی سخن می گویند بغض راه گلویشان را می بندد و چشم هایشان خیس می شود.داوود در قلب های این بسیجیان جای داشت و او را چون برادری مهربان دوست می داشتند،مردی که عاشقانه بسیجیان را دوست می داشت.اما داغ او نیز در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بر دل بهبهان نشست و داوود در هر حالی که معاونت گردان فجر بهبهان را بر عهده داشت همراه با یاران مظلوم بسیجی اش در جاده شهید صفوی مورد بمباران شیمیایی دشمن قرار می گیرد،آن روز کسی او را با ماسک شیمیایی ندید،حتی چفیه اش را هم به یکی از نیروهایش داده بود تا اینکه از پای افتاد و گاز شیمیایی وارد ریه هایش می شود و بعد از سه روز غریبانه در یکی از بیمارستانهای تهران جاودانه می شود.

,

 

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه