اخبار داغ

گزارش تصویری/

گاهی گداخته گاهی سرد/تصاویر

گاهی گداخته گاهی سرد/تصاویر
آفتاب که می زد بازار پر بود از نوای طنین انداز چکش و آهن. موسیقی ناب جوشش بازار با دستان پرقدرت آهنگر نواخته می شد و بازاریان برای کسب روزی حلال به تکاپو می افتادند. سراغ راسته آهنگران را که می گرفتی، همه اشاره میکردند که راست گوش خود را بگیر و دنبال صدا برو. زمستانهای سرد و کوره های پرحرارت پارادوکس بازار بود زیراکه همه میدانستند در راسته آهنگران خبری از سرمای زمستان نیست. همزمان با طلوع، کوره آهنگری روشن می شد و حرارتش بازار را گرم می کرد و دل آهنگر به این گرما خوش بود.
[

به گزارش سرویس چندرسانه ای شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ آفتاب که می زد بازار پر بود از نوای طنین انداز چکش و آهن. موسیقی ناب جوشش بازار با دستان پرقدرت آهنگر نواخته می شد و بازاریان برای کسب روزی حلال به تکاپو می افتادند. سراغ راسته آهنگران را که می گرفتی، همه اشاره میکردند که راست گوش خود را بگیر و دنبال صدا برو. زمستانهای سرد و کوره های پرحرارت پارادوکس بازار بود زیراکه همه میدانستند در راسته آهنگران خبری از سرمای زمستان نیست. همزمان با طلوع، کوره آهنگری روشن می شد و حرارتش بازار را گرم می کرد و دل آهنگر به این گرما خوش بود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

سالهای سال این دلخوشی ها ادامه داشت. گرمای کوره، صدای چکش و آهن گداخته عادت بازار بود. هیچ کس به خوابش هم نمی دید که روزی پای در بازار بگذارد و خبری از این دلخوشی ها نباشد. آدرس راسته آهنگران را می بایست از کشاورزان، کارگران، باغداران و کسانی می گرفتی که مشتری دائم آهنگری بودند. از بیل، کلنگ، تبر، داس و چاقو گرفته تا کوچکترین ابزار آهنی با دستان قدرتمند آهنگر ساخته می شد و هیچ خریداری ناامید از آهنگری خارج نمی شد.

سالها به همین منوال گذشت تااینکه سر و کله کالاهای وارداتی و صنعتی به بازار باز شد. فروشگاههایی شروع به فروش محصولات وارداتی کردند. دسترسی سریع تر و آسان تر به محصولات وارداتی موجب شد تقاضا برای محصولات آهنگری کمتر شود. کوره ها یک به یک خاموش شدند و سرمای عجیبی بازار را فراگرفت. ریش سفیدان آهنگری پای به سن گذاشتند و به دلیل کسادی بازار خانه نشین شدند. دیگر جوانی را نمی یافتی که فردایش را در حرفه آهنگری ببیند.

ورود کالای ارزان و بی کیفیت خارجی نه تنها جایگزین کالای با کیفیت داخلی شد بلکه توقع ایرانیان را نسبت به کالاهای مصرفی خود پایین آورد. جوانان را نسبت به تولید و سرمایه گذاری بی انگیزه کرد و گرایش آنان را به مشاغل بومی و سنتی به حداقل رساند به گونه ای که امروزه هیچ جوانی تمایل ندارد کنار کوره آهنگری برای آینده ای نامعلوم عرق بریزد و هنر دست خود را تولید کند.

 

,

سالهای سال این دلخوشی ها ادامه داشت. گرمای کوره، صدای چکش و آهن گداخته عادت بازار بود. هیچ کس به خوابش هم نمی دید که روزی پای در بازار بگذارد و خبری از این دلخوشی ها نباشد. آدرس راسته آهنگران را می بایست از کشاورزان، کارگران، باغداران و کسانی می گرفتی که مشتری دائم آهنگری بودند. از بیل، کلنگ، تبر، داس و چاقو گرفته تا کوچکترین ابزار آهنی با دستان قدرتمند آهنگر ساخته می شد و هیچ خریداری ناامید از آهنگری خارج نمی شد.

,

سالها به همین منوال گذشت تااینکه سر و کله کالاهای وارداتی و صنعتی به بازار باز شد. فروشگاههایی شروع به فروش محصولات وارداتی کردند. دسترسی سریع تر و آسان تر به محصولات وارداتی موجب شد تقاضا برای محصولات آهنگری کمتر شود. کوره ها یک به یک خاموش شدند و سرمای عجیبی بازار را فراگرفت. ریش سفیدان آهنگری پای به سن گذاشتند و به دلیل کسادی بازار خانه نشین شدند. دیگر جوانی را نمی یافتی که فردایش را در حرفه آهنگری ببیند.

,

ورود کالای ارزان و بی کیفیت خارجی نه تنها جایگزین کالای با کیفیت داخلی شد بلکه توقع ایرانیان را نسبت به کالاهای مصرفی خود پایین آورد. جوانان را نسبت به تولید و سرمایه گذاری بی انگیزه کرد و گرایش آنان را به مشاغل بومی و سنتی به حداقل رساند به گونه ای که امروزه هیچ جوانی تمایل ندارد کنار کوره آهنگری برای آینده ای نامعلوم عرق بریزد و هنر دست خود را تولید کند.

,

 

,

, , , , , , , , , , , , , , , , , , , ]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه