اخبار داغ

یازده نکته درباره مسیح علی‌نژاد و مسأله حجاب؛

به دنبال آزادی؛ از پست‌های برق تا پست‌های اینستاگرامی/ به خاطر یک مشت دلار!

به دنبال آزادی؛ از پست‌های برق تا پست‌های اینستاگرامی/ به خاطر یک مشت دلار!
آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، تصمیم برای نگارش مطلبی که آن را در ادامه می‌خوانید مربوط به پیش از برخورد نامناسب یکی از نیروهای گشت ارشاد با دختری در یکی از پارک‌های تهران است. پیش از آن که وارد اصل موضوع شویم، لازم به ذکر است که ناقص خواندن این مطلب به شما توصیه نمی‌شود! اگر حوصله خواندن دارید، شکیبا باشید و مطلب را کامل و بدون تعصب بخوانید تا سوءتفاهمی ایجاد نشود!

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

یکم:

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

دوم:

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

سوم:

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

چهارم:

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

 پنجم:

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

ششم:

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

هفتم:

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

هشتم:

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

نهم:

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

دهم:

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

یازدهم:

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

یکم:

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

دوم:

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

سوم:

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

چهارم:

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

 پنجم:

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

ششم:

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

هفتم:

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

هشتم:

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

نهم:

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

دهم:

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

یازدهم:

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

یکم:

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

دوم:

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

سوم:

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

چهارم:

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

 پنجم:

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

ششم:

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

هفتم:

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

هشتم:

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

نهم:

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

دهم:

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

یازدهم:

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

یکم:

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

دوم:

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

سوم:

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

چهارم:

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

 پنجم:

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

ششم:

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

هفتم:

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

هشتم:

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

نهم:

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

دهم:

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

یازدهم:

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

یکم:

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

دوم:

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

سوم:

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

چهارم:

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

 پنجم:

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

ششم:

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

هفتم:

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

هشتم:

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

نهم:

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

دهم:

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

یازدهم:

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

آن‌چه در پی می‌آید نکاتی است اشاره‌وار درباره فعالیت‌های مسیح علی‌نژاد و آن‌چه که تحت عنوان حجاب اجباری در ایران مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بی‌تردید به دلیل گستردگی اجتماعی این موضوع، افراد مختلف از نظرگاه‌های گوناگون به این مسأله می‌نگرند و اختلاف سلایق و ایده‌ها در این حوزه طبیعی است؛ بنابراین خرسند می‌شویم اگر صاحب‌نظران دیدگاه‌های خود را در این ارتباط با ما به اشتراک بگذارند.

,

یکم:

,

یک سایت دولتی در آمریکا وجود دارد که هزینه‌کردهای حکومت آمریکا با جزئیات در آن منتشر می‌شود.(اینجا) این که این آمار و ارقام چقدر از واقعیت هزینه‌کردهای آمریکاست بحث علیحده‌ای است اما می‌توان درباره همین بخش‌های منتشرشده قدری صحبت کرد. اگر به این سایت مراجعه و نام مسیح علی‌نژاد را در آن جستجو کنید با فهرست بلندبالایی از  پرداختی‌های حکومت آمریکا به وی مواجه خواهید شد.

, اینجا,

این فهرست در یک برش دو سال و هشت‌ماهه، نشان می‌دهد که مسیح علی‌نژاد از ماه می سال 2015 تا بیستم فوریه سال 2018، بیش از 198 هزار دلار از حکومت آمریکا دریافت کرده است که با احتساب دلار 4200 تومانی اعلام‌شده از سوی اسحاق جهانگیری، رقمی بیش از 831 میلیون تومان خواهد شد! این پرداخت‌ها از طریق BBG صورت گرفته است. BBG یا «هیأت مدیران خبررسانی»، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکاست که هشت عضو از نه عضو آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب می‌شوند و به تأیید کنگره می‌رسند.

,

دوم:

,

احتمالا شما هم پیام‌های زیادی را در توئیتر و دیگر فضاهای پیام‌رسانی دیده‌اید که تأکید می‌کنند مسیح علی‌نژاد «یک‌تنه» حرکتی را آغاز کرده است که خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آمدند. امیدوارم لیست پرداختی‌های حکومتی آمریکا به این دسته از افراد ثابت کند که مسیح علی‌نژاد تنها نیست. درست است که او را در ویترین مبارزه با حجاب گذاشته‌اند اما چطور می‌شود از نقش حکومت آمریکا، BBG، BBC، VOA و manoto در راهبری فعالیت‌های علی‌نژاد چشم پوشید؟

,

سوم:

,

از بدو انقلاب اسلامی مباحثی جدی درباره حجاب در میان اندیشمندان و روشنفکران و آحاد جامعه وجود داشته است. کتاب‌های بسیاری هم در جریان این مباحث منتشر شده‌اند. در تمام طول این سال‌ها یک مباحثه آرام در ضمن یک تصمیم حاکمیتی مبنی بر الزامی بودن حجاب در جریان بوده است. چگونه می‌شود که این مباحثه آرام به یک‌باره و با شانتاژ تبلیغاتی خارجی به ساحت «مبارزه» و کینه‌جویی و تقابل‌جویی و بعضا خشونت تبدیل می‌شود؟ طراحان این میدان نامیمون چه کسانی هستند؟

,

چهارم:

,

مسیح علی‌نژاد در پیج اینستاگرامش یک میلیون فالوئر دارد و پست‌هایش معمولا از 50 هزار تا میلیون و اندی لایک می‌خورند. کاری نداریم که کسی مثل خسرو فروهر سلطنت‌پرست هم در زمره منتقدان این صفحه است و از جعلی بودن فالوئرهای این صفحه سخن می‌گوید؛ اما سوال این‌جاست که ما در مقابل این پیج یک میلیونی چه داریم؟ آیا پیجی در اینستاگرام هست که حجاب را آن‌گونه که شایسته و بایسته است تبلیغ کند و یک میلیون(ولو فِیک!) دنبال‌کننده داشته باشد؟

,

 پنجم:

,

شبه‌رسانه‌ها و رسانه‌هایی که با مسیح علی‌نژاد همکاری می‌کنند، ویدئوهایی را که عمدتا در ایران تولید می‌شوند، منتشر می‌کنند؛ ویدئوهایی که هدفشان نمایش رفتار خشونت‌آمیز با زنان و ترسیم تصویری محدودیت‌ها در ایران است! این واضح است اما واضح نیست که چرا ما گزک به دست علی‌نژاد و علی‌نژادها می‌دهیم! آن‌ها می‌خواهند وانمود کنند که ما با زنان سرزمینمان خشونت‌آمیز رفتار می‌کنیم، ما هم در مقابل کاری می‌کنیم که حرف آن‌ها اثبات شود! برادران و خواهران عزیز! لطفا مراقب رفتارهای خود باشید و آن‌گونه عمل کنید که اسلام می‌خواهد.

,

ششم:

,

واکنش اکثر ما در برابر اقدامات مسیح علی‌نژاد سلبی است. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد اما مشکل از این‌جا شروع می‌شود که اقدامات ما «فقط» سلبی باشد. ما فقط به مسیح علی‌نژاد فحش می‌دهیم بدون این که کار خاصی برای حجاب بکنیم. در این‌جا پرسش‌های اساسی بسیاری وجود دارد. مثلا کسی باید باشد که پاسخ بدهد در تمام طول مدت تحصیلات دانش‌آموزان در مدارس چقدر درباره حجاب به آن‌ها آموزش داده می‌شود؟ چند صفحه؟ چند ساعت؟ با چه متدی؟ بر چه مبنایی؟ باور کنید پاسخ تقریبا هیچ است!

,

کسی باید باشد که پاسخ بدهد چند دبیرِ دبیرستان، «مسأله حجاب» مطهری را خوانده‌اند تا بتوانند به دانش‌آموزانشان بگویند آن را بخوانند. ما چقدر برای حجاب کار فرهنگی اصولی انجام داده‌ایم که انتظار داریم بچه‌های ما چیزی از حجاب بدانند؟ قرار است چون ما مسلمانیم بچه‌های ما عارف متولد شوند؟ یا معارف مرتبط با حجاب در ایران به صورت پیش‌فرض در مغز نوزادان ما موجود است؟ من تعجب می‌کنم که چرا برادران و خواهران ما تعجب می‌کنند از این که چند دختر در خیابان تحت تأثیر مسیح علی‌نژاد روسری‌هایشان را کمی عقب‌تر می‌برند! این نتیجه طبیعی اقدامات فرهنگی ماست. دوستان مسئول! آسوده بخوابید! ما باد کاشته‌ایم، انتظار دارید ریحان درو کنیم؟!

,

هفتم:

,

رهبر این انقلاب پشت تریبون می‌آید و اقدام نامتعارف تعداد معدودی از دختران ایران را حقیر می‌شمارد. تا پیش از این، کم‌تر صدایی از «متخصصان» درآمده بود! بلافاصله پس از این سخن، موجی از تحلیل‌ها به راه می‌افتد؛ تحلیل‌هایی که گاه با منطق نسبت وثیقی ندارند و از جنس گفتگو نیستند. به آن‌طرفی‌ها برمی‌خورد! عقده‌هایشان را سر چه کسی خالی می‌کنند؟ رهبری! تصور کنید رهبری در اثر سکوت ما خود شخصا وارد موضوع می‌شود و بعد بر اثر نحوه دفاع ما از سخنان رهبری، بد و بیراه‌ها هم نثار رهبری می‌شود! همه هزینه‌ها به پای یک نفر؟!

,

هشتم:

,

چهل و پنج نماینده اتحادیه اروپا طی نامه‌ای به موگرینی خواهان آزادی «دختران خیابان انقلاب» می‌شوند! این حد از انسان‌دوستی بی‌سابقه است. تصور کنید کودکان یمنی جلوی چشم شما کشته شوند، آمریکا طی یک تجاوز غیرانسانی به سوریه حمله کند، اسرائیل هرروز تنی چند از فلسطینی‌ها را به خاک و خون بکشد و شما از بین همه این اتفاقات چشمتان به پست برق باشد! هم چشم دختران خیابان انقلاب روشن، هم چشم موگرینی و هم چشم اتحادیه اروپا با این نمایندگانش!

,

حالا عده‌ای تحلیل می‌کنند که این نامه‌ها یعنی افزایش تنش میان ایران و اتحادیه اروپا، ضربه زدن به برجام و دشوارتر شدن مراودات اقتصادی ایران!! عجب! از هرچیز که بگذریم لطافت برجام قابل تحسین است که با ایستادن و افتادن دختران بر پست برق و از پست برق، در آن خدشه وارد می‌شود!

,

نهم:

,

خانم برومند در مصاحبه‌ای، چیزی درباره مسیح علی‌نژاد گفت و شد آن‌چه شد! اما بین آن حرف‌ها جمله‌ای بود که شاید کم‌تر شنیده شد. ایشان گفتند ما قبل از انقلاب هم که به این معنا حجاب نداشتیم، یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردیم. ایرانیان اصولا این‌گونه بوده‌اند و همیشه یک‌سری مسائل را رعایت می‌کردند! کاری با اسلام نداریم اما نسبت دختران خیابان انقلاب و پیروان مسیح علی‌نژاد با فرهنگ ایرانی چیست؟!

,

دهم:

,

اگر اهل مطالعه هستید، قصه غم‌انگیز اندلس را بخوانید و قصه تمدن اسلامی را و قصه رضاخان و کشف حجاب را. در دوران اوج تمدن اسلامی زنان این سرزمین حجاب داشتند و ما پیش‌رفت می‌کردیم! رضاخان هم لابد مثل خیلی‌ها تصور می‌کرد که راه پیش‌رفت را باید از کشف حجاب آغاز کند و لابد قصه تمدن اسلامی را نخوانده بود.

,

و اندلس داغ بزرگی است بر پیشانی تمدن اسلامی. نمی‌دانم چرا باور نمی‌کنیم که آن‌ها که از حکومت آمریکا دلار می‌گیرند، دلشان برای آزادی ما نسوخته! آزادی ما در جمجمه‌هاست و تا وقتی سرانه مطالعه کشور سه دقیقه در روز است، از هر پست برقی که بالا بروید و هرچه پست در اینستاگرام بگذارید، آزاد نخواهید شد!

,

دختران خیابان انقلاب! بیایید با مطالعه قصه غم‌انگیز اندلس، سرانه مطالعه کشور را بالا ببرید!

,

یازدهم:

,

مولفان کتب درسی! مسئولان فرهنگی کشور! روسای سازمان تبلیغات اسلامی! اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی! مسئولان وزارت آموزش و پرورش! سلام!

,

محسن حسن‌زاده

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه