طوری سخن میکنند و راه میروند که احساس میکنی بایستی نازِ این طاووس ها را به "قیراط" بخری! تا میرسد به پیدا کردن مقصر و باز کردن مسئولیت از گردن خود!.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کُردتودی، پنج دوره تعویض و آمدن و رفتن اعضای شورای اسلامی شهر سنندج و پیش و پسِ آن، آمدن و رفتن شهردارانی که هر کدام در دوره ی مسئولیت خود، جهیزیه ای را به عنوان شرط ضمن عقد برای دیگرانی که از پِی ایشان می آمدند به جای میگذاشتند؛ که چیزی نبود جز و فلاکت و بدبختی و بدهی دائم و حقوق معوق و...
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کُردتودی،,,
که اعضای دارالخلافه ی شورای شهر هم، سویِ چراغشان فقط تا رویِ نام و شهرتِ شهردارانِ بینوا را روشن میکرد و علل و ریشه را نمیدیدند. البته در مقام تبرعه کردن هیچ شهرداری نیستم که بسیاری از مشکلات موجود از زیر سرِ همین آقایان بلند شد.
,,
القصه آن که در گوشه ی ذهنمان هم ذخیره کنیم مدعیانِ لیست تراش و کاندیداهایِ خوش سخن و...هر چه رشته کرده بودند پنبه شده و اوضاع بلدیه ی سنندج نه بهتر، که بدتر شده است.
,,
خواب آلودگی و شلختگیِ سیستم، فقدانِ شفافیت مالیِ این ارگان، مشکل اجرئیات و شبهاتِ از پیِ آن، دستفروشانِ بینوا و برخوردهای گاها خشنِ پرسنل شهرداری با آنان، حقوق های معوق، تسویه ی نیروهای شرکتی البته از آن دسته ی بی پشتوانه و بی پارتی، صدور مجوزهای عجیب و غریب و ساخت و سازهای وحشتناک و قسعلیهذا...
,,
گویی این جهیزیه یِ منحوس، مهمور است به مُهر قانون پایستگی و از بیننمیرود و از حدی به حد دیگر و از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشود.
,,
که سالیان دراز است از درآمد پایدار میگویند و تا بحال شهرداری سنندج بدهکار است، دلسوزان و متخصصان گفتند که سیستم حسابداری و حسابرسی را اصلاح کنید تا حداقل صدق و کذبِ ادعای این شهردار و آنشورا و شهردار پیشین و شورایِ پسین مشخص شود، حداقل در باب بدهی ها، که یکی نگوید دو قِران است و دیگری بگوید دو شاهی!
,,
به دفعات تذکر داده شد در باب نظارت همگانی و الزام اینکه رسانه ها و مطبوعات و فعالین سیاسی و مدنی، شهرداری و شورا را با کنکاش و پرسش های خود، تذکارِ مشفقانه دهند!
,,
اما تا بحال که نشده و نتیجه ی آن اَقوالِ عجیب و غریب از داخل آن مجموعه است، که در داخل شهرداری چند دستگی داریم و هر عالیجنابی برای خود قلمرویی دارد موازنه را با شهردار و شورا، با ابزار چماغ و هویج برقرار میکند. خبر میرسد "کدخدا" و "پدرخوانده" از دیروز تا امروز بر سر تصاحبِ بلدیه، ستیز دارند فی المثل اینبار بُرد با پدر خوانده بود تا فردایی دگر چه پیش آید و...
,,
خب اگر خودِ مجموعه ی شهرداری و مسئولین حرفه ای برخورد کنند که این داستان های علی بابا و چهل دزد بغداد در شهر نمیپیچد!
,,
کمی همصعه ی صدر، چاشنی کار خود کنید و هر منتقد و مخالفی را به محکمه نکشانید و تهدیدش نکنید!
,,
دیده اید و دیده ایم که هماهنگی نیست بین شهرداری و سازمان های مختلف، فی المثل سازمان مدیریتِ بحرانِ آب بُرده ی استان کردستان و سایر مرتبطین، که با یک باران شهر فلج میشود و ترافیک چند کیلومتری و نهایتا جوشش آب از خیابانهای شهر!
,,
تو گویی مسئولین هم در خرما پزان اهوازند و یا خُشکیِ کویر!
,,
طوری هم سخن میکنند و راه میروند که احساس میکنی بایستی نازِ این طاووس ها را به "قیراط" بخری! تا میرسد به پیدا کردن مقصر و باز کردن مسئولیت از گردن خود!
,,
که برایم نامفهوم است اگر دستان من پاکباشد و چشمانم نجیب و کارنامه ام پر از نمرات خوب و مشهور باشم به دل رحمی و شفقت با خلق و عاقلی و تدبیر و بردباری و تلاش، چه نیاز است که چهره ی دیگری را که پیش از خودم در مسندی بوده را کریه و زشت نشان دهم تا خودم زیبا جلوه دهم؟!
,,
اظهر من الشمس است که همه ی اینها به قصد پروپاگانداست و به جهت شکستن کاسه و کوزه بر سرِ این یا آن!
,,
اینها که آمد میراثی بوده که تا کنون از پیشینیان بر جای مانده، جناب صیدی تاکنون که جنابتان نیز بر همان راه قدم گذاشته اید، از شما و سایر ارباب قدرت و ذی نفوذان دیگر درخواست داریم که با دلی آرام و قلبی مطمئن، کار را به دست جوانترهای متخصص و باسواد و توانمند بدهید که خودشان به خوبی قِلِقِ کار را پیدا میکنند، بلکه میراث شما با میراث پیشینیان اندکی متفاوت باشد که هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است...
,,
وسلام علی من اتبع الهدی
,,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه