اخبار داغ

افسانه مرز غزه دروغی که رژیم صهیونیستی ساخته است/ صهیونیسم یک کپی از آپارتاید است

افسانه مرز غزه دروغی که رژیم صهیونیستی ساخته است/ صهیونیسم یک کپی از آپارتاید است
آنچه که اسرائیل را بیشتر از دولت فلسطین می ترساند، مردم فلسطین است که نمی تواند منکر آن شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ جیم لوب روزنامه نگار آمریکایی و رئیس دفتر آژانس بین المللی مطبوعاتی واشنگتن در وبلاگ خود lobelog تحلیل می کند: فعالان فلسطینی مدت طولانی است که از استفاده از کلمه "مرز" برای توصیف خط متارکه سال 1949 که غزه و رژیم اشغالگر را جدا می کند، انتقاد کرده اند و معترضان در راهپیمایی بزرگ بازگشت، سعی داشته اند با قرار گرفتن در معرض خطر بزرگی برای زندگی، از این خط عبور کنند. رژیم صهیونیستی با تکیه بر اصطلاحِ مرز، اصرار دارد که سیاست شلیک کردن به راهپیمایی بخشی از حق قانونی آن برای دفاع از حاکمیت و امنیتش است. رژیم غاصب با اشاره به اینکه دولت در سال 2005 به شهرک سازی خود پایان داده، ادعا می کند که دیگر نوار غزه را اشغال نمی کند و بنابراین هیچ مسئولیتی در قبال شرایطش ندارد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, "تیتریک", lobelog,
 
اینها استدلال های بی رحمانه ای هستند. محاصره و کنترل اسرائیل از غزه در اراضی جنوب با مرز مصر، از شرق و شمال با اسرائیل و از جنوب غرب با دریای مدیترانه امتداد دارد. آنچه که مرز نامیده می شود، در واقع یک شبکه نظامی از کشتی های دریایی، سیم خاردار، حصار الکترونیکی، مناطق بدون انسان مرگ آور و سیستم های نظارتی است که به عنوان حصار زندان در هوای آزاد عمل می کنند. در اصطلاحات قانونی، اسرائیل کنترل مؤثر بر نوار غزه (از جمله جنبش مردم، فضای هوایی، جریان کالا و سایر نیازهای زندگی روزانه) را حفظ می کند و بنابراین قدرت اشغالگری اش باقی می ماند.
 
جامعه بین المللی حقوق بشر، سالیانی را برای صحبت در مورد ماهیت اشغالگری اسرائیل تحت قوانین بین المللی و مسئولیت شخص ثالث برای پایان دادن به آن، سپری کرده است. با این وجود، قانون تنها زمانی ارزشمند است که اجرا شود. نیم قرن بعد، این تلاش ها برای ایجاد پیامدهای معنادار محکوم به شکست هستند. این بدین معنا نیست که قانون اشتباه است، بلکه بدین معناست که قانون نتوانسته اقدام سیاسی را بسیج یا قاعده نظامی اسرائیل را قابل تحمل‌تر کند.
 
ابهامات فلسطینیان در مورد خط سبز، موضوعات را پیچیده تر می کند. ما بر ساختارهای نظامی که از سال 1967 ایجاد شده تمرکز می کنیم، اما تأکید می کنیم که مسئله واقعی سال 1948 است. ما تعهد رژیم صهیونیستی برای پیروی از قوانین بین المللی را ذکر می کنیم، اما قانون را به خاطر بی فایده بودن در عمل، توبیخ و ملامت می کنیم. ما استعمار، اشغال و آپارتاید رژیم صهیونیستی را به عنوان ذره‌بین هایی برای توضیح روز نکبت ترکیب می کنیم، اما به نتیجه های مختلفی به آنچه که مستلزم راه حل است، می رسیم. این بحث ها طبیعی هستند، اما اولویت‌های مبارزه را بهم ریخته و مباحثه را ترویج می دهند.
 
با بهره برداری از این شک و تردیدها، اسرائیل، غزه را به منطقه ای تبدیل کرده است که به طور همزمان از آن جدا شده و تحت کنترل اسرائیل در آمده است. این برزخ، توسط رژیم غاصب به منظور شانه خالی کردن از مسئولیت پاسخگویی مناسب و توجیه خشونت در هر زمان خاص طراحی شده است. این موضوع، واقعیتی بحث برانگیز و شاید بی رحم است:
 
پس از 51 سال، غزه دیگر به سختی می تواند به عنوان سرزمین اشغالی توصیف شود. در حال حاضر، غزه بخشی جدا شده، ضعیف و تسلیمِ رژیم غاصب اسرائیل است؛ یک کپی از مناطق، شهرستان‌ها و زمین‌هایی که جمعیت بومی و جوامع رنگی را در آپارتاید آفریقای جنوبی، آمریکا و سایر رژیم های استعماری به زندان افکند. به عبارت دیگر، فلسطینی ها دیگر از کشور اسرائیل خارج نمی شوند؛ آنها داخل قفس اسرائیل بوده و مورد بی رحمی و وحشی گری قرار می گیرند.
 
خط سبز کلید پنهان کردن این سیستم پیچیده است. نظیر ضمیمه کردن بالفعل کرانه باختری که با وجود شهرک سازیِ در حال پیشرفت و حضور نظامی ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی، مرزی وجود ندارد و غزه به طور مؤثر جذب قلمرو قدرت سیاسی اسرائیل شده است. حماس، مانند تشکیلات خودگردان فلسطین، به عنوان یک دولت ساختگی متخاصم دیده می شود، اما دولتی است که می تواند حوزه اسرائیل را تا زمانی که پشت حصار است، مدیریت کند. هزاران نفری که در راهپیمایی بازگشت شرکت کردند، جاسوس نیستند و سعی دارند در دولت قدرتمند رخنه و نفوذ کنند.
 
این چارچوب گذاری ها برای درک میزان و شدت سیاست های رژیم صهیونیستی و ایجاد راه های قوی تر برای اصلاح بی عدالتی های آنها بسیار مهم است. فلسطینی ها و متحدانشان با قطع نقاب خط سبز قادرند تا تلاش های اسرائیل برای انزوای غزه از کرانه باختری و انکار حقوق مردم خود در خانه های اجدادی اشان را معکوس کنند. آنچه که رژیم صهیونیستی را بیشتر از دولت فلسطین می ترساند، مردم فلسطین است که نمی تواند منکر آن شود و افسانه ی جدا شدن غزه از اسرائیل کمک می کند تا این ترس را متعادل سازد. این افسانه باید شکسته شود و ترس آن نژادپرست باید افشا گردد. انجام این کار راه حل سیاسی را فاش می کند: اگر فلسطینی ها نمی توانند استقلال خود را در خط سبز به دست بیاورند، فراتر از برابری کامل خود مطالبه خواهند کرد. راهپیمایی بازگشت این کار را انجام می دهد.
 
 
انتهای پیام/
,
 
,
اینها استدلال های بی رحمانه ای هستند. محاصره و کنترل اسرائیل از غزه در اراضی جنوب با مرز مصر، از شرق و شمال با اسرائیل و از جنوب غرب با دریای مدیترانه امتداد دارد. آنچه که مرز نامیده می شود، در واقع یک شبکه نظامی از کشتی های دریایی، سیم خاردار، حصار الکترونیکی، مناطق بدون انسان مرگ آور و سیستم های نظارتی است که به عنوان حصار زندان در هوای آزاد عمل می کنند. در اصطلاحات قانونی، اسرائیل کنترل مؤثر بر نوار غزه (از جمله جنبش مردم، فضای هوایی، جریان کالا و سایر نیازهای زندگی روزانه) را حفظ می کند و بنابراین قدرت اشغالگری اش باقی می ماند.
,
 
,
جامعه بین المللی حقوق بشر، سالیانی را برای صحبت در مورد ماهیت اشغالگری اسرائیل تحت قوانین بین المللی و مسئولیت شخص ثالث برای پایان دادن به آن، سپری کرده است. با این وجود، قانون تنها زمانی ارزشمند است که اجرا شود. نیم قرن بعد، این تلاش ها برای ایجاد پیامدهای معنادار محکوم به شکست هستند. این بدین معنا نیست که قانون اشتباه است، بلکه بدین معناست که قانون نتوانسته اقدام سیاسی را بسیج یا قاعده نظامی اسرائیل را قابل تحمل‌تر کند.
,
 
,
ابهامات فلسطینیان در مورد خط سبز، موضوعات را پیچیده تر می کند. ما بر ساختارهای نظامی که از سال 1967 ایجاد شده تمرکز می کنیم، اما تأکید می کنیم که مسئله واقعی سال 1948 است. ما تعهد رژیم صهیونیستی برای پیروی از قوانین بین المللی را ذکر می کنیم، اما قانون را به خاطر بی فایده بودن در عمل، توبیخ و ملامت می کنیم. ما استعمار، اشغال و آپارتاید رژیم صهیونیستی را به عنوان ذره‌بین هایی برای توضیح روز نکبت ترکیب می کنیم، اما به نتیجه های مختلفی به آنچه که مستلزم راه حل است، می رسیم. این بحث ها طبیعی هستند، اما اولویت‌های مبارزه را بهم ریخته و مباحثه را ترویج می دهند.
,
 
,
با بهره برداری از این شک و تردیدها، اسرائیل، غزه را به منطقه ای تبدیل کرده است که به طور همزمان از آن جدا شده و تحت کنترل اسرائیل در آمده است. این برزخ، توسط رژیم غاصب به منظور شانه خالی کردن از مسئولیت پاسخگویی مناسب و توجیه خشونت در هر زمان خاص طراحی شده است. این موضوع، واقعیتی بحث برانگیز و شاید بی رحم است:
,
 
,
پس از 51 سال، غزه دیگر به سختی می تواند به عنوان سرزمین اشغالی توصیف شود. در حال حاضر، غزه بخشی جدا شده، ضعیف و تسلیمِ رژیم غاصب اسرائیل است؛ یک کپی از مناطق، شهرستان‌ها و زمین‌هایی که جمعیت بومی و جوامع رنگی را در آپارتاید آفریقای جنوبی، آمریکا و سایر رژیم های استعماری به زندان افکند. به عبارت دیگر، فلسطینی ها دیگر از کشور اسرائیل خارج نمی شوند؛ آنها داخل قفس اسرائیل بوده و مورد بی رحمی و وحشی گری قرار می گیرند.
,
 
,
خط سبز کلید پنهان کردن این سیستم پیچیده است. نظیر ضمیمه کردن بالفعل کرانه باختری که با وجود شهرک سازیِ در حال پیشرفت و حضور نظامی ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی، مرزی وجود ندارد و غزه به طور مؤثر جذب قلمرو قدرت سیاسی اسرائیل شده است. حماس، مانند تشکیلات خودگردان فلسطین، به عنوان یک دولت ساختگی متخاصم دیده می شود، اما دولتی است که می تواند حوزه اسرائیل را تا زمانی که پشت حصار است، مدیریت کند. هزاران نفری که در راهپیمایی بازگشت شرکت کردند، جاسوس نیستند و سعی دارند در دولت قدرتمند رخنه و نفوذ کنند.
,
 
,
این چارچوب گذاری ها برای درک میزان و شدت سیاست های رژیم صهیونیستی و ایجاد راه های قوی تر برای اصلاح بی عدالتی های آنها بسیار مهم است. فلسطینی ها و متحدانشان با قطع نقاب خط سبز قادرند تا تلاش های اسرائیل برای انزوای غزه از کرانه باختری و انکار حقوق مردم خود در خانه های اجدادی اشان را معکوس کنند. آنچه که رژیم صهیونیستی را بیشتر از دولت فلسطین می ترساند، مردم فلسطین است که نمی تواند منکر آن شود و افسانه ی جدا شدن غزه از اسرائیل کمک می کند تا این ترس را متعادل سازد. این افسانه باید شکسته شود و ترس آن نژادپرست باید افشا گردد. انجام این کار راه حل سیاسی را فاش می کند: اگر فلسطینی ها نمی توانند استقلال خود را در خط سبز به دست بیاورند، فراتر از برابری کامل خود مطالبه خواهند کرد. راهپیمایی بازگشت این کار را انجام می دهد.
,
 
,
 
,
انتهای پیام/
,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه