بانوی ایثارگر هرمزگانی گفت: انقلاب اسلامی با متحمل شدن سختی ها و ریختن خون بسیاری از شهدا به ثمر رسیده و الان ما وظیفه داریم گوش به فرمان ولایت فقیه باشیپم تا انقلاب به دست نا اهلان نیفتد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛سکینه دایا، بانوی رزمنده ایثار گر هرمزگانی در گفتگو با خبرنگار هرمز با اشاره به حال و هوای قبل از انقلاب اسلامی اظهار کرد: در راستای فعالیت های بصیرت افزا امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲ امام را به عراق و بعد از آن به پاریس تبعید کردند.
این بانوی ایثارگر تصریح کرد: در دوران قبل از پیروزی انقلاب اعلامیه، نوار کاست و رساله امام توسط شهید غلام رضا عوضپور و غلامعباس داج از استان یزد وارد هرمزگان و سپس محله ما (درخت سبز) توزیع می شد و بنده آن اعلامیه ها را در حیاط خاکی خانه مان در گودالی پنهان و روی آن را با خاک پر میکردم.
دایا ادامه داد: مسجد صاحب الزمان(عج) درخت سبز که آن زمان توسط انقلابیون با خشت و گل ساخته شده بود، محل پخش اعلامیههای امام بوده و بنده از تاریکی شب در زمان روضه ها استفاده کرده و اعلامیه ها را از پشت پرده به سمت جمعیت پرتاب می کردم.
عشق به امام در رگ هایمان جریان دارد
وی با بیان اینکه عشق به امام خمینی(ره) هر روز در وجود ما افزایش پیدا میکرد، گفت: حکومت شاه که بر مبنای ترویج فساد و تبعیض طبقاتی بنا شده بود ما را به ستوه آورد و در مقابل آن عشق به امام که زندگی ساده و پر از معنویت داشت در تمام رگهایمان مانند خون جریان پیدا کرده بود.
این بانوی ایثارگر افزود: قبل از پیروزی انقلاب، دخترانم در مدرسه حافظ تحصیل میکردند و عوامل ساواک آنها را مجبور به کشف حجاب و برداشتن روسری می کردند در این حال فرزندانم دیگر به مدرسه نرفتند و حفظ حجاب را به تحصیل ترجیح دادند.
دایا اظهار کرد: با فرار شاه از ایران زمزمه بازگشت امام خمینی(ره) به وطن در هر کوی و برزن پیچید و دل های ما شاد و مسرور از این موضوع بود و از طرف دیگر نگران به سلامت رسیدن امام به کشور بودیم.
وی افزود: اهالی محله ما که تنها یک رادیوی داشتند همه دور هم جمع شده بودیم و منتظر خبر بازگشت امام به کشور بودیم که تأخیر نیم ساعته هواپیما باعث نگرانی ما شد و تمام اهالی محله گریه و زاری، دعا و نذر کرده تا امام به سلامت به ایران برسد.
خبر رسیدن امام به ایران از رادیو طنین انداز شد
این بانوی ایثارگر عنوان کرد: خبر نوید بخش رسیدن امام به ایران از رادیو طنین انداز شد و ما از سر شوق و خوشحالی گریان بودیم.
دایا بیان کرد: بنده و اهالی محله درخت سبز که عشق سرشار از محبت به امام را داشتیم تصمیم گرفتیم در قالب دو کاروان که سرپرست یکی از آنها خودم و کاروان دیگر حاجی دیانت بود؛ رهسپار سرزمین قم شویم تا چهره پر نور امام را از نزدیک زیارت کنیم و بنده قاب بزرگ عکس امام خمینی(ره) که در خانه داشتم به عنوان نشانه کاروان به همراه خود بردم.
وی افزود : مدرسه فیضیه قم مالامال از جمعیت دوستداران امام شده بود و ما برای دیدن امام رحمة الله لحظه شماری می کردیم تا اینکه امام با هاله ای از نور که اطراف آن را فرا گرفته بود آمد و یکی از آرزوهای بنده که دیدن چهره مثل قمر امام بود؛ برآورده شد.
حاضر بودم فرزاندانم فدای امام و راهش شوند
این بانوی ایثارگر تصریح کرد: پس از گذشت مدتی از پیروزی انقلاب امام(ره) مریض شد و من حاضر بودم تمام هشت فرزندم فدای امام و راهش شوند ولی امام سالم بماند؛ اما دست تقدیر امام را از ما جدا کرد.
دایا ادامه داد: در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ رادیو حامل خبر غمگین ارتحال امام(ره) بود و از زمانی که این خبر را شنیدم تا چهار روز نتوانستم غذایی بخورم.
وی عنوان کرد: اهالی محله ما همانند سایر مناطق کشور و دنیا که عشق به امام(ره) در دلهایشان بود با خبر ارتحال امام(ره) به سمت تهران روانه شدیم و با سختی راه و کمبود امکانات روز دوم بعد از خاکسپاری امام(ره) به تهران رسیدیم.
این بانوی رزمنده بیان کرد: دو روز بعد از خاکسپاری امام رحمت الله همچنان اطراف بارگاه امام شلوغ از مهمان های داخلی و خارجی بود؛ بعد از متحمل شدن سختی فراوان به قبر امام رسیدم و دیگر از حال خود باخبر نشدم به طوری که بی هوش و مبهوت بر زمین افتاده و متوجه نشدم که از کاروان جا مانده ام.
دایا با اشاره به اینکه در محله درخت سبز مراسمات متعددی برای ارتحال امام برگزار شد، گفت: به همراه اهالی محله مراسم سه روز، چهلم، چهارماه و..... برای امام(ره) در مسجد خشت و گلی صاحب الزمان(عج) درخت سبز برگزار کردیم.
گوش به فرمان ولایت فقیه هستیم
وی با بیان اینکه امام(ره) همیشه میگفتند نباید انقلاب به دست نااهلان بیفتد، تصریح کرد: در جنگ نابرابرانه دفاع مقدس نیز به پیروی از امام و حفظ انقلاب، همسرم را رهسپار مناطق جنگی کردم و خودم از پشت جبهه به جمعآوری کمک برای آنها پرداختم.
این بانوی ایثارگر افزود: به همراه همسایهمان فاطمه شاه سلطانی به روستاهای اطراف بندرعباس برای جمع آوری کمک به رزمندگان می رفتیم و از خرما، صیفیجات، احشام و....برای آنها جمعآوری میکردیم.
دایا یادآور شد: در زمان انقلاب که ساواک به اذیت مردم و روحانیون میپرداخت، منزل ما پناهگاه انقلابیون اسلام و یاوران امام خمینی رحمت الله بود .
وی خاطر نشان کرد: انقلاب اسلامی با متحمل شدن سختی ها و ریختن خون بسیاری از شهدا به ثمر رسیده و الان ما وظیفه داریم گوش به فرمان ولایت فقیه باشیم تا انقلاب به دست نا اهلان نیفتد؛ زیرا تبعیت از ولایت فقیه ادامه دهنده راه پیر جماران است.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه