اخبار داغ

مسئول سابق تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان:

محور کار سیاسی تمام نهادهای انقلابی در اصفهان حزب جمهوری اسلامی بود/ کار حزبی موفق یک کار تمام وقت است نه پاره‌وقت

محور کار سیاسی تمام نهادهای انقلابی در اصفهان حزب جمهوری اسلامی بود/ کار حزبی موفق یک کار تمام وقت است نه پاره‌وقت
مسئول سابق تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان گفت: اگر بخواهد یک کار تشکیلاتی درست و حسابی بکند مثل آن کاری که حزب می کرد هیچ راهی به غیر از اینکه طرف به قولی ممحض باشد در این کار وجود ندارد و اینکه بخواهد نوک بزند نمی شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ در آستانه انفجار تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید آیت الله بهشتی و 72 نفر از یاران صدیق انقلاب اسلامی در تیرماه سال 1360 و در ادامه گقت و گوهای گذشته با اعضای حزب جمهوری اسلامی در اصفهان، این بار به سراغ مهندس رسول حامدیان، مسئول سابق تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان و دبیر جامعه اسلامی مهندسین استان اصفهان رفتیم تا نسل چهارم انقلاب با آن روزگار بیشتر آشنا شوند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,

آقای حامدیان شما مسئول تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان بودید و همزمان مسئول شاخه مهندسین هم بودید؟

, آقای حامدیان شما مسئول تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان بودید و همزمان مسئول شاخه مهندسین هم بودید؟, آقای حامدیان شما مسئول تشکیلات حزب جمهوری اسلامی اصفهان بودید و همزمان مسئول شاخه مهندسین هم بودید؟,

البته من مدتی مسئول آموزش بودم و بعد مسئول تشکیلات شدم. همزمان در حوزه مهندسین هم بودم. ما شاخه مهندسین نداشتیم، ولی حوزه داشتیم. عضویت در حوزه ها یک کار موازی بود. در حوزه ها جلسات برای کارهای سیاسی و فرهنگی برگزار می شد.

,

غیر از حوزه مهندسین چه حوزه های دیگری بود؟ مثلا حوزه فرهنگیان و...؟

, غیر از حوزه مهندسین چه حوزه های دیگری بود؟ مثلا حوزه فرهنگیان و...؟, غیر از حوزه مهندسین چه حوزه های دیگری بود؟ مثلا حوزه فرهنگیان و...؟,

حوزه ها که می گویم به این شکل بود که تعداد افرادش 15 نفر بود و بعد اگر این حوزه ها تعدد پیدا می کرد اسمش شاخه می شد. شاخه مهندسین، معلمین، بازار، خواهران، دانش آموزی، دانشجویی. این ها مادامی که یک حوزه بود، اسمش حوزه بود و بعد شاخه نام می گرفت.

,

نحوه عضویت در حزب به چه شکل بود؛ مثلا اگر کسی می خواست ثبت نام کند فرم ثبت نام داشتید؟ برای عضو شدن افراد مصاحبه می گرفتید؟

, نحوه عضویت در حزب به چه شکل بود؛ مثلا اگر کسی می خواست ثبت نام کند فرم ثبت نام داشتید؟ برای عضو شدن افراد مصاحبه می گرفتید؟, نحوه عضویت در حزب به چه شکل بود؛ مثلا اگر کسی می خواست ثبت نام کند فرم ثبت نام داشتید؟ برای عضو شدن افراد مصاحبه می گرفتید؟,

اول انقلاب که حزب تشکیل شد همه فکر می کردند که اگر کسی بخواهد در نظام باشد باید در حزب ثبت نام کند. یادم است در این ایستگاه حاج محمدعلی (دفتر حزب) به همان صورت که در صف تخم مرغ و شیر می ایستادند، به همین صورت چندین صف کشیده بودند و با سختی به داخل می رفتند و فرم هایی بود که آن ها را پر می کردند.
در خاطرم هست که آخر دو اتاق در حزب بود که این ها پر از مدرک بود، همه این ها را پوشه پوشه کرده بودیم و در این زونکن های بزرگ بود. اوایل تصور این بود که حتما باید در حزب ثبت نام کرد و این اعتقادشان بود، چون اول انقلاب همه شور انقلابی داشتند، منتهی به نظر می رسد که از این ها استفاده نشده بود.
من آن اوایل در حزب مسئولیت نداشتم و بلافاصله بعد از شهادت شهید بهشتی در هفتم تیر 60 به حزب آمدیم و مستقر شدیم. قبلا رفت و آمد داشتیم اما در خاطرم نیست که برای عضوگیری چه کار می کردند، ولی آنچه که یادم است عمدتا معرفی افراد بود؛ یعنی حزب بنا نداشت که به شکل کیلویی افراد را بیاورد، هم نمی آمدند و هم بنا بر این نبود، شرط نخبه پروری بود و افراد برجسته بیشتر معرفی می شدند. فرم هایی بود که من اگر کسی به ذهنم می رسید معرفی می کردم که این فرد به درد این کار می خورد.

,
,
,

وظیفه واحد تشکیلات چه بود؟ ما در بحث تشکیلات چندین فرآیند داریم؛ فرآیند شناسایی نیرو، جذب نیرو، تثبیت و ارتقای این نیرو. در دفتر حزب جمهوری اسلامی اصفهان این تقسیم بندی وجود داشت؟

, وظیفه واحد تشکیلات چه بود؟ ما در بحث تشکیلات چندین فرآیند داریم؛ فرآیند شناسایی نیرو، جذب نیرو، تثبیت و ارتقای این نیرو. در دفتر حزب جمهوری اسلامی اصفهان این تقسیم بندی وجود داشت؟, وظیفه واحد تشکیلات چه بود؟ ما در بحث تشکیلات چندین فرآیند داریم؛ فرآیند شناسایی نیرو، جذب نیرو، تثبیت و ارتقای این نیرو. در دفتر حزب جمهوری اسلامی اصفهان این تقسیم بندی وجود داشت؟,

واحد تشکیلات یک قسمت گزینش داشت که نمی دانم آن زمان هم نامش «گزینش» بود یا نه؛ به هر صورت شناسایی یا گزینش یا هرچه که بود ورودی را می آورد، شاید نامش «جذب» بود. این نیرو را می آورد و کار اصلی تشکیلات از این به بعد انجام می شد که در واقع پرورش نیروها بود.
بعد از مرحله شناسایی کار اصلی تشکیلات شروع می شد که این نیروها باید به طور دائم از لحاظ سیاسی به روزرسانی شوند و از نظر اعتقادی و اخلاقی روی آن ها کار شود و ارتقاء پیدا کنند و اعضای تشکیلاتی اعتقاداتشان افزایش پیدا کند و کارهای فکری و مطالعاتی انجام شود تا رشد کنند.

,
,

واحد سیاسی یا واحد آموزش رابطه شان با شما که واحد تشکیلات و به دنبال ارتقای نیروها بودید، چه بود؟

, واحد سیاسی یا واحد آموزش رابطه شان با شما که واحد تشکیلات و به دنبال ارتقای نیروها بودید، چه بود؟, واحد سیاسی یا واحد آموزش رابطه شان با شما که واحد تشکیلات و به دنبال ارتقای نیروها بودید، چه بود؟,

واحد تشکیلات یک ظرف بود، داخل این ظرف را باید واحدهای دیگر پر می کردند. واحد سیاسی باید محتوای سیاسی را می آورد، تحلیلی یا جزواتی یا به صورت شفاهی بود. واحد آموزش باید متن های آموزشی اش را می داد و استادش را تأمین می کرد.
مثلا در مقطعی ما به این جمع بندی رسیدیم که جزوه کافی نیست و حتما باید در هر حوزه ای یک استاد باشد و سعی می شد حتی الامکان از روحانیت استفاده شود یا افرادی که به آن ها اطمینان هست و خود واحد تشکیلات اداره جلسات را به عهده داشت. ما در هر حوزه ای یک رابط داشتیم و مسئول حوزه و مسئول حزب گرداننده بودند و در خود آن حوزه مسئولیت هایی تعیین می شد، مثلا مسئولیت های آموزش، سیاسی و...

,
,

ما یک مفهوم صف و ستاد در کار تشکیلاتی داریم. واحدهای ستاد درون خود سازمان هستند ولی واحدهای صف در مقدمه و روبروی جامعه اند؛ آیا این مفاهیم آن زمان در حزب جمهوری اسلامی وجود داشت؟

, ما یک مفهوم صف و ستاد در کار تشکیلاتی داریم. واحدهای ستاد درون خود سازمان هستند ولی واحدهای صف در مقدمه و روبروی جامعه اند؛ آیا این مفاهیم آن زمان در حزب جمهوری اسلامی وجود داشت؟, ما یک مفهوم صف و ستاد در کار تشکیلاتی داریم. واحدهای ستاد درون خود سازمان هستند ولی واحدهای صف در مقدمه و روبروی جامعه اند؛ آیا این مفاهیم آن زمان در حزب جمهوری اسلامی وجود داشت؟,

در واقع اگر بخواهیم این جوری نگاه کنیم واحدهای ستادی همان واحدهای پشتیبانی بودند، مثل واحد آموزش که پشتیبانی کننده و محتوایی بود و واحد تشکیلات و حوزه ها و شاخه هایش صف بودند.

,

یک سری مفاهیمی امروز داریم مثل مفهوم «میتینگ» یا «ائتلاف»؛ آن زمان هم این مفاهیم بود؟

, یک سری مفاهیمی امروز داریم مثل مفهوم «میتینگ» یا «ائتلاف»؛ آن زمان هم این مفاهیم بود؟, یک سری مفاهیمی امروز داریم مثل مفهوم «میتینگ» یا «ائتلاف»؛ آن زمان هم این مفاهیم بود؟,

در انتخابات مفهوم ائتلاف مطرح می شود و یک مفهوم دائمی نیست؛ هدف مشخص و در زمان خود تمام می شود.
بله، عمدتا بزرگترین مؤتلف الیه برای حزب همان جامعه روحانیت بود و یک پیوند عمیق مخصوصا در تهران و در شهرستان ها بین حزب و جامعه روحانیت بود. در ابتدای انقلاب هم که حضور در سپاه معنی نداشت با سپاه بود.

,
,

حزب، ائتلاف با سپاه هم داشت؟

, حزب، ائتلاف با سپاه هم داشت؟, حزب، ائتلاف با سپاه هم داشت؟,

سپاه تا زمانی که امام منع نکرده بودند ائتلافی بود؛ مثلا در اصفهان کل نهادهای انقلابی شاید در یک جلسه ای بودند که در آن جلسه حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب بودند، و این دو سازمان های سیاسی آن جلسه بودند.
سپاه بود، جهاد بود، بنیاد شهید بود، روحانیت بود و تمام نهادهایی که به نحوی با امام مرتبط می شدند و زاده انقلاب بودند در این جریان جمع بودند و تا زمانی که امام منع نکرده بودند این ها همه شان با هم کار سیاسی می کردند. البته محورش حزب جمهوری بود.
سازمان مجاهدین انقلاب هم برای خودش مدعی بود که البته در ابتدا اختلافات چندانی نبود ولی کم کم این اختلافات شروع شد و این خودش داستان مفصلی دارد.

,
,
,

از حوزه مهندسین کمی بگویید. فعالیت شاخص یا جلسات هفتگی داشت؟

, از حوزه مهندسین کمی بگویید. فعالیت شاخص یا جلسات هفتگی داشت؟, از حوزه مهندسین کمی بگویید. فعالیت شاخص یا جلسات هفتگی داشت؟,

تمام حوزه ها جلسه هفتگی داشتند. طبق آئین نامه ای که بود، حوزه ها بین هفت تا 15 نفره بودند و یک حدی برای به رسمیت رسیدن داشت. معمولا هر حوزه ای به همین شکل بود و مهندسی و غیرمهندسی نداشت.
در ابتدای جلسه قرآن تلاوت می شد، بعد از قرآن یک بحث اعتقادی بود که این بحث اعتقادی به دو نحو بود؛ گاهی یک کتاب مثل کتب شهید مطهری مشخص می شد و اعضا مطالعه می کردند و بعد به جلسه می آمدند و آنجا با محوریت ارائه یک نفر بحث می کردند. بعد اشکالات اگر بود روی هم جمع می شد و بعد از مدتی یک نفر را دعوت می کردیم و می آمد پاسخ می داد.

,
,

چند نفر تمام وقت در حزب فعال بودند؟

, چند نفر تمام وقت در حزب فعال بودند؟, چند نفر تمام وقت در حزب فعال بودند؟,

یک سری عناصر اصلی تشکیلات بودند مثل دبیر، قائم مقام، مسئول تشکیلات، آموزش، مسئول شهرستان ها؛ مثلا در شهرستان ها غیر از آقای فیروزبخت آقایان مراتب، حقیقی و نادرالاصلی هم بودند یعنی قسمت شهرستان دو سه نفر بودند.
یا در قسمت تشکیلات به غیر از من دو سه نفر دیگر هم بودند، حاج آقای رفیعیان، آقای میردامادی و آقای امیری هم بودند. یک مدت چهار پنج نفر در تشکیلات بودند و کادر داشت، یعنی مسئول مالی بود، مسئول تبلیغات بود، مسئول سیاسی بود و غیر از عناصر اصلی یک سری عناصر درجه دوم مثل نگهبان و تلفنچی هم در حزب مستقر بودند و این ها زندگیشان بود.

,
,

پس شما معتقدید که کار حزبی موفق یک کار تمام وقت است؛ بله؟

, پس شما معتقدید که کار حزبی موفق یک کار تمام وقت است؛ بله؟, پس شما معتقدید که کار حزبی موفق یک کار تمام وقت است؛ بله؟,

ایده آلی بود آن زمان.

,

فرض کنید الان یک نفر می خواهد کار تشکیلاتی بکند، با این اشتغالات امروز آیا کار تشکیلاتی باید به عنوان یک کار حرفه ای به آن نگاه شود؟ که فرد حتی حقوق بگیرد؟

, فرض کنید الان یک نفر می خواهد کار تشکیلاتی بکند، با این اشتغالات امروز آیا کار تشکیلاتی باید به عنوان یک کار حرفه ای به آن نگاه شود؟ که فرد حتی حقوق بگیرد؟, فرض کنید الان یک نفر می خواهد کار تشکیلاتی بکند، با این اشتغالات امروز آیا کار تشکیلاتی باید به عنوان یک کار حرفه ای به آن نگاه شود؟ که فرد حتی حقوق بگیرد؟,

اگر بخواهد یک کار تشکیلاتی درست و حسابی بکند مثل آن کاری که حزب می کرد هیچ راهی به غیر از اینکه طرف به قولی ممحض باشد در این کار وجود ندارد و اینکه بخواهد نوک بزند نمی شود.
حالا ممکن است از اینجا حقوق نگیرد و از جای دیگری تامین شود ولی اگر کسی بخواهد کار تشکیلاتی درست و حسابی بکند باید ممحض باشد.

,
,

جامعه اسلامی مهندسین چطور است؟

, جامعه اسلامی مهندسین چطور است؟, جامعه اسلامی مهندسین چطور است؟,

اگر ما اینجا دو سه نفر کادر داشتیم که می آمد اینجا می ایستاد و مستقر می شد اصلا یک چیز دیگری از آب در می آمد.

,

جامعه اسلامی مهندسین یکی از احزاب فعال شهر اصفهان است و شما خودتان با اینکه دبیر آن هستید ولی اشتغالتان خیلی زیاد است؛ خوب است یا بد؟

, جامعه اسلامی مهندسین یکی از احزاب فعال شهر اصفهان است و شما خودتان با اینکه دبیر آن هستید ولی اشتغالتان خیلی زیاد است؛ خوب است یا بد؟, جامعه اسلامی مهندسین یکی از احزاب فعال شهر اصفهان است و شما خودتان با اینکه دبیر آن هستید ولی اشتغالتان خیلی زیاد است؛ خوب است یا بد؟,

برای تشکیلات و حزب بد است و برای خود فرد که تاثیرگذاری بیشتری در جاهای مختلف داشته باشد بد نیست. ولی اینگونه تشکیلات نمی تواند زورآزمایی کند.
الان مثلا مهندس محمدرضا باهنر که دیگر اشتغال رسمی ندارند عمدتا به تهران که می روم همه اش آنجا مستقرند؛ همه جلساتش را آنجا می گذارد. یکی از دوستان می گفت صبح که می آیند تا شب آنجا هستند و خب خیلی تاثیراتش متفاوت است با وقتی که فقط یک سری بزند و برود.

,
,

کمی از حزب جمهوری جلوتر برویم. حزب که به قول معروف فتیله اش پایین کشیده شد، چه شد که حوزه مهندسی به طور خاص یک حزب مستقل تشکیل داد؟ چرا بقیه عناصر حزب جمهوری اسلامی این کار را نکردند؟

, کمی از حزب جمهوری جلوتر برویم. حزب که به قول معروف فتیله اش پایین کشیده شد، چه شد که حوزه مهندسی به طور خاص یک حزب مستقل تشکیل داد؟ چرا بقیه عناصر حزب جمهوری اسلامی این کار را نکردند؟, کمی از حزب جمهوری جلوتر برویم. حزب که به قول معروف فتیله اش پایین کشیده شد، چه شد که حوزه مهندسی به طور خاص یک حزب مستقل تشکیل داد؟ چرا بقیه عناصر حزب جمهوری اسلامی این کار را نکردند؟,

فقط ما نبودیم. این را بگویم که اگر چیزی از تشکیلات در جامعه باقی مانده این ها از تاثیر نفس شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی بود و هیچ چیز دیگری نبود. همین جامعه زینبی که الان هست از شاخه خواهران حزب بود وگرنه اصلا امکان ندارد که بتوانید چنین چیزی درست کنید. در واقع جامعه مهندسین بقیة السّیر حزب جمهوری است، جامعه اسلامی فرهنگیان نیز بقیة السیر حزب است که حاج آقا براتی مسئول آن است. تشکل های جبهه پیروان خط امام و رهبری عمدتا بقیه حزب جمهوری هستند.

,

اما اینها شاید به قوت جامعه اسلامی مهندسین نباشند؟

, اما اینها شاید به قوت جامعه اسلامی مهندسین نباشند؟, اما اینها شاید به قوت جامعه اسلامی مهندسین نباشند؟,

علت اینکه جامعه مهندسین به این صورت شکل گرفت به نظرم به دلیل روحیاتی است که در خود مهندسین هست. وقتی من دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بودم، شما دانشگاه تهران که می آمدید دانشکده فنی حرف اول را در سیاست می زد نه دانشکده علوم پزشکی و نه دانشکده حقوق یا ادبیات، همه دور اینجا بودند و همیشه بچه های فنی بودند که حرف اول و آخر را می زدند.
کلا روحیاتی که در بچه های فنی هست به دلیل اینکه معمولا بچه های نخبه ای هستند و بهترین استعدادها به دانشکده فنی یا دانشگاه شریف می رفتند و بچه های مبارز در همه رده ها از اینجا بودند.

,
,

حتی در ضد انقلاب؟

, حتی در ضد انقلاب؟, حتی در ضد انقلاب؟,

بله، چریک های فدایی، مجاهدین خلق و بچه های دیگر هم سرانشان از اینجا بودند. البته استثناهایی بود ولی 80-90 درصد اینطوری بود. این ها بچه های با استعداد و دقیق بودند. یکی از ویژگی های فنی مهندسی همین است که طرف فرد دقیقی است و روحیاتی دارد که با نظم تشکیلات جور در می آید. تصور این است که علوم انسانی باید به تشکیلات نزدیک تر باشد ولی اصلا اینطوری نیست.
این روحیه که در دانشجوهای فنی مهندسی بود عینا در مبارزات بود و به حزب هم منتقل شد و شاخه مهندسین بیشترین تاثیرات را در نظام داشت. از بچه هایی که مهندس بودند، آقای اسفندیاری و من و آقای فیروزبخت خیلی از بچه های حزب مهندسین بودند. این ها خودش یک بحث مفصل جامعه شناسی است. شهید معتمدی و آقای شریف خانی هم مهندس بودند.

,
,

این ها باید باز شود؛ از یک طرف بحثی داریم در کار فرهنگی که مهندسین یا نیروهای فنی آن دید علوم انسانی را ندارند، یعنی علوم انسانی پیچیدگی هایی دارد در حالی که مهندسی یک کار عملیاتی و فنی است و این پیچیدگی ها را نمی تواند لحاظ کند؛ می گویند فرهنگ کشور ما چندین سال دست مهندسین بوده و ضربه خورده است؟

, این ها باید باز شود؛ از یک طرف بحثی داریم در کار فرهنگی که مهندسین یا نیروهای فنی آن دید علوم انسانی را ندارند، یعنی علوم انسانی پیچیدگی هایی دارد در حالی که مهندسی یک کار عملیاتی و فنی است و این پیچیدگی ها را نمی تواند لحاظ کند؛ می گویند فرهنگ کشور ما چندین سال دست مهندسین بوده و ضربه خورده است؟, این ها باید باز شود؛ از یک طرف بحثی داریم در کار فرهنگی که مهندسین یا نیروهای فنی آن دید علوم انسانی را ندارند، یعنی علوم انسانی پیچیدگی هایی دارد در حالی که مهندسی یک کار عملیاتی و فنی است و این پیچیدگی ها را نمی تواند لحاظ کند؛ می گویند فرهنگ کشور ما چندین سال دست مهندسین بوده و ضربه خورده است؟,

البته بحث مهندسی نقاط قوت و ضعف دارد، چون من خودم هم مهندسی و هم علوم انسانی و دروس حوزوی خوانده ام.

,

حتی بحث تکنوکراسی از اینجا پیش می آید که مقام معظم رهبری هم مخالفت کردند؛ می گویند سیطره تکنوکرات ها بر فرهنگ، یعنی وقتی تکنوکراسی بر فرهنگ غلبه کرد، فرهنگ ضربه می خورد؟

, حتی بحث تکنوکراسی از اینجا پیش می آید که مقام معظم رهبری هم مخالفت کردند؛ می گویند سیطره تکنوکرات ها بر فرهنگ، یعنی وقتی تکنوکراسی بر فرهنگ غلبه کرد، فرهنگ ضربه می خورد؟, حتی بحث تکنوکراسی از اینجا پیش می آید که مقام معظم رهبری هم مخالفت کردند؛ می گویند سیطره تکنوکرات ها بر فرهنگ، یعنی وقتی تکنوکراسی بر فرهنگ غلبه کرد، فرهنگ ضربه می خورد؟,

ببینید این بحث خیلی مفصل و زمان بری است. مهندسین به دلیل آن استعدادی که دارند و دقتی که در علوم فنی مهندسی و ریاضی هست، در واقع با همین دلیل و دقت در مباحث سیاسی اجتماعی و فرهنگی احساس مسئولیت می کنند و حضور دارند، این بُعد مثبتش است. اما بُعد منفی اش این است که جوامع انسانی بسیار پیچیده است و مهندسی نیست. مهندسی یعنی فردی که اهل نظم و انسجام فکری است ولی یک مدیر نباید همان طور که با مواد جامد برخورد می کند با جامعه هم برخورد کند.
در برخورد با مواد جامد خیلی وقتها یک معادله می نویسید و تمام، اصطلاحا مکانیکی است. اما انسان خیلی پیچیده است و مسائل انسانی را با بحث فنی و مهندسی نمی شود حل کرد. اما آن دقت هایی که عرض کردم بچه های مهندسی دارند می تواند خیلی کمک کند.

,
,

انتهای پیام

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه