اخبار داغ

بانوی ایلامی که اسلام را با "چادر" به دنیا تبلیغ می کند + تصاویر

بانوی ایلامی که اسلام را با "چادر" به دنیا تبلیغ می کند + تصاویر
"کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه استان ایلام و همسر جانباز است که در سفرهای خارجی با چادر اسلام را تبلیغ می کند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ایلام بیدار ؛ عرصه‌های بین‌المللی فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و سیاسی میدان نمایش دین و فرهنگ کشورهای مختلف است و حضور زنان در این عرصه می‌تواند گویای بسیاری از ارزش‌های حاکم بر جامعه خود باشد، به‌طوری‌که حجاب زن مسلمان، نماد اسلام و به‌تبع آن نماد و پرچم جمهوری اسلامی ایران است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ایلام بیدار,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

انتهای پیام/

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

,

حفظ حجاب و عفاف و پافشاری بر آن از هر کسی بر نمی آید و با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه کاری دشوار است اما هستند بانوان ایرانی که حتی در کشورهای خارجی هم چادر را برکت میدانند و هدیه حضرت زهرا و از آن با افتخار استفاده می کنند. هدف این گزارش معرفی بانویی محجبه و متفاوت از سایرین است. این بانوی فرهیخته "کبری غیاثی" مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین، مادر نمونه سال 1395 استان ایلام و همسر جانباز است که بیش از سی سفر بین المللی داشته است اما هیچگاه در این سفرهای خارجی چادر از سر بر نداشته و با افتخار از آن یاد می کند.
 
در ادامه وی ضمن معرفی خود و فرهنگ  خانواده اش از خاطرات چادری بودنش در کشورهای دیگر میگوید. برگ های زرینی از خاطرات و  افتخاراتش.
 
من در خانواده ای مذهبی در شهر ایلام به دنیا آمده و کودکی ام مصادف با انقلاب بود؛ به دلیل فعالیت خانواده ام درمبارزات باساواک از همان کودکی که کمتر همسن و سال من در ایلام به خصوص دختران به فعالیت انقلابی میپرداختن من در کنار مادرم یا با راهنمایی های برادرهاییم که کودکی دبستانی بودم در فعالیت های انقلابی شرکت میکردم مرا راهنمایی میکردند که چه کارههایی انجام دهم. در آن زمان داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود؛ ولی مادرم همیشه میگفت باید جلوی نامحرم حجاب داشته باشی من هم باروسری به مدرسه میرفتم که بارها جلوی افتاب و در سرما فلکه ام میکردند چندین بار خواستند اخراجم کنند با واسطه گری آشنایان ویکی از معلمین که فامیل مادرم بود مرا بیرون نکردند چند باری هم جریمه مان کردند با انکه سنگین بود به هر طریقی بود مادرم آن پول را پرداخت می کرد.
 
این همسر جانباز اظهار کرد: مدیر مدرسه به ساواک اطلاع داده بود که این دختر و خانواده اش بر روی حجاب خیلی پافشاری می کنند انگار از انقلابیون سر سخت هستند آنها هم به همین  طریق رد برادرهایم را گرفتند و ماهم تا فهمیدیم شبانه برادرانم را فراری دادیم و هر وسیله ای که به خطرشان بود در باغچه ی خانه من و مادرم مدفون کردیم همیشه چادر سفید بر سر در تظاهرات ها شرکت میکردم . تا اینکه انقلاب شد و جنگ فعالیت های بسیجی خود را با معدود زنان بسیجی آن زمان که به تعداد انگشتان دست هم نمیرسیدیم و من از انها کوچک تر بودم شروع کردیم .
 
وی افزود: وقتی ازدواج کردم در  اوایل انقلاب و جنگ با همان چادرم در بین روستاهای گرم و بی آب و برق دهلران فعالیت انقلابی و بسیجی داشتم؛ چون دیگر در ایلام نبودم بعدها که به ایلام برگشتیم اولین زنی بودم که اموزش  نظامی اسلحه می دادم این کار را ادامه دادم ولی جنگ دیگر تمام شد؛ معلم بودم و دوست داشتم به اموزش تیراندازی ادامه دهم تا اینکه شنیدم می شود ورزش تیراندازی را در ایلام کلید بزنم.
 
مربی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین تاکید کرد: در سال ۷۱ این رشته را در ایلام برای خواهران به راه انداختیم که در این راه بسیار تلاش کردم با وجود اینکه همسر یک جانباز اسایشگاهی و بیمار بودم و مسئولیت دو کودکم بر عهده خودم بود ولی باز تمام مدارج ورزش تیراندازی را تاسطح جهانی طی کردم تا اینکه از طرف فدراسیون تیراندازی و فدراسیون جانبازان و معلولین به عنوان  مربی های تیم ملی معرفی شدم. چون تعداد زیادی از ورزشکاران من چه افراد سالم چه معلول و جانباز همگی چه در سطح ملی چه اسیایی و جهانی به جایی رسیده بودند. در کنار این فعالیت هایم هیچ گاه چادرم را کنار نگذاشتم.

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

وی تصریح کرد: در مجامع بین المللی و جهانی در مسابقات مختلف این یادگار حضرت زهرا را برسر داشتم . خاطرات زیادی دارم از چادرم به جز اینکه همیشه مورد توجه خبرنگاران خارجی قرار میگرفتم و نگاه های مردم در کشورهای مختلف؛  یک روز در سنگاپور در فروشگاهی کودکی که من را با چادر دید بسیار ترسید و به پشت مادرش رفت و گریه کنان و متعجب نگاه میکرد و فقط میگفت "زرو"، " زرو" چیزی از فروشگاه به عنوان هدیه برایش خریدم و به مترجممان گفتم که به کودک بگو من مسلمانم یک خانم خوب که خدا او را خیلی دوست دارد؛ چادر برسر دارد چرا که  حضرت مریم هم حجاب داشته او هم گفته بود مریم را دوست دارم ماهم گفتیم او هم گفته زنان باید باحجاب باشند.و خلاصه آن کودک آرام شد.
 
غیاثی بیان کرد:  یک روز هم رییس فدراسیون جهانی به همه دست داد و من هم در ان جمع بودم دستشان را جلو آوردند ولی من دست ندادم گفتم من مسلمانم، که از من بسیار ناراحت شده بود منم در فرصتی مناسب به مترجممان گفتم به همراهم بیاید وتوضیح دهد که دینم ایجاب نمیکند و مادرمان فاطمه زهرا که بوده مثل مریم مقدس و دوباره تکرار کردم که حتی حضرت مریم هم حجاب داشته است؛  پس چیز کاملی و ضروری است و ما نباید با نامحرمان تماس و لمسی داشته باشیم چه خوب است که هر زنی مختص به محرم خود باشد.
 
وی افزود: خیلی این نکته برایش پذیرفتنی بود و با افسوس گفت کاش اینجا هم اینطور بود؛ حال هربار مرا میبیند احترام خاصی برایم قائل است و یک بارهم گفت از مریم مقدس و زهرا بخواه کمکم کنند چون تو مثل قدیسه ها لباس پوشیده ای.
 
این بانوی محجبه تاکید کرد: در زمانی که به برزیل  برای کسب سهمیه المپیک رفتیم هم مورد توجه خبرنگاران و مردم بودم وهمیشه برای مردمی که در کنار مجسمه صلح و آزادی برزیل جمع میشدند به ارامی  و کامل و جامع در مورد حجابم توضیح میدادم . در رژه های ورزشی نیز تماشاچیان و خبرنگاران سراغم را میگرفتند  و تحسین میکردند ارزو دارم همیشه پاسدار چادر خاکی زهراباشم و دیگران را به حجاب و عفاف اشنا کنم چه در کشورم و استانم چه در سطح بین المللی و جهانی.
 
مادر نمونه سال 95 در ایلام اظهار کرد: برخی کشورها تلاش دارند فضای رسانه ای علیه وضعیت زنان در ایران شکل دهند به نحوی که امکان رشد برای آنها در کشور وجود ندارد و حقوقشان رعایت نمی شود که با این پرچمداری می توان نشان داد هیچ محدودیتی در ایران برای زنان و معلولان نیست.
 
وی افزود: توانمندی ورزشکاران زن نشان دهنده حمایت از ورزش بانوان است که که هرچه بیشتر حمایت شوند بیشتر قادر خواهند بود سطح ورزش کشور را بالا ببرند و حمایت از آنها به نوعی حمایت از سرمایه های ملی کشور است که در کنار آن، حضور بین المللی آنها نیز توطئه ها و جو نامساعد بین المللی علیه ایران را خنثی می کند.
این بانوی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ در پایان به خبرنگار ایلام پویا گفت:‌از مادرم سپاس گزارم که از کودکی برایم از حجاب گفت من هم این راهش را ادامه میدهم و سالیان سال است با ورزشکاران در مورد حجاب حرف میزنم از خوبیهایش تا امنیتش و میراث و ارثیه بانو فاطمه زهرا بودنش .

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
,
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
,
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
,
 
,
, ,
 
,
, ,
 
,
 
,
, ,
 
,
, ,
 
,
 
,
, ,
 
,
 
,
 
,
 
,
, ,
 
,
 
,

انتهای پیام/

,

 

]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه