اخبار داغ

گلایه‌های رضا رویگری؛

بعد از مختارنامه 4 سال ممنوع‌الکار بودم! / اگر ترامپ به من زنگ زده، مسئولان هم زنگ زده‌اند!

بعد از مختارنامه 4 سال ممنوع‌الکار بودم! / اگر ترامپ به من زنگ زده، مسئولان هم زنگ زده‌اند!
بازیگر نقش «کیان» در مختارنامه گفت: بعد از این سریال به مدت 4 سال ممنوع‌الکار بودم بدون این که دلیل آن را بدانم.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، صحبت که می‌کند، صدایش ترانه «ایران ایران» را در ذهنم تداعی می‌کند؛ ترانه‌ای که قدیم‌ها، وقتی که اینترنت فراگیر نبود، یکسال برای پخش شدنش از تلویزیون در دهه فجر منتظر می‌ماندم! حالا گلایه دارد از این که کسی نمی‌پرسد، این صدایی که از تلویزیون پخش می‌شود، صدای کیست؟ صدایش خسته است اما حالش رو به بهبود. گلایه‌های زیادی از تلویزیون دارد و از مسئولانی که در این چند سال بیماری، سراغی از او نگرفته‌اند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

از «کیان ایرانی» صحبت می‌کنم؛ مردی که کم‌تر از شش‌ماه دیگر به دنیای 73 سالگی گام می‌گذارد. او در این سال‌های طولانی بیش از 130 اثر در کارنامه هنری‌اش ثبت کرده است! فهرست آثاری که او در آن ایفای نقش کرده آن‌قدر بلندبالاست که شاید به زحمت حوصله کنید و از اول تا آخرش را بخوانید! این البته همه هنر آقای بازیگر نیست. او سه آلبوم موسیقی هم روانه بازار کرده و یک نمایشگاه بین‌المللی نقاشی هم برپا کرده است.

آقای بازیگر دل خوشی از فضای مجازی ندارد و از شایعه‌پراکنی‌ها دلگیر است. خودش البته در فضای مجازی فعالیتی ندارد و شایعه‌ها را از زبان دیگران می‌شنود.

ما به سراغ این بازیگر پیشکسوت رفته‌ایم و ساعتی را پای صحبت‌ها و گلایه‌های رضا رویگری نشسته‌ایم. بی‌درنگ شما را به مطالعه بخش اول این گفتگو دعوت می‌کنیم.

مرآت- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

الان مشغول بازی در یک فیلم سینمایی به نام «سکسکه» با کارگردانی آقای «حسین قاسمی جامی» هستم.

مرآت- آقای رویگری! برخی معتقدند گیت ورود به سینمای ایران بسیار وسیع است و افراد مختلف حتی بدون تخصص می‌توانند به راحتی در این عرصه ورود کنند؛ دیدگاه شما چیست؟

متأسفانه همین‌طور است. یکی پول می‌دهد و به سینما می‌آید و یکی هم پارتی دارد. چنین بازیگرانی به سینما می‌آیند و آثار را خراب می‌کنند و می‌روند. نقشی را که می‌شد یک بازیگر واقعی آن را ایفا کند و سطح یک اثر را بالا ببرد به کسانی می‌دهند که نه بیان دارند و نه فیزیک. مقصودم از فیزیک، زیبایی نیست. این افراد هیچ جایگاهی هم در سینما پیدا نمی‌کنند و افسرده و سرخورده می‌شوند و نهایتا از سینما می‌روند.

بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها...

مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟

واقعا نمی‌دانم! ارشاد و خانه سینما هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز این اتفاقات نمی‌کنند. کسی که می‌خواهد به دبیرستان برود، باید ابتدا الفبا را آموخته باشد! بعضی افراد از سینما هیچ نمی‌دانند و وارد این عرصه می‌شوند. من از خانه سینما و ارشاد تعجب می‌کنم. آن‌ها هیچ حساسیتی در این ارتباط به خرج نمی‌دهند. بازیگرانی که سال‌های سال کار کرده‌اند، الان در خانه‌ها نشسته‌اند و کسانی پول می‌دهند یا پارتی‌بازی می‌کنند تا در کارها بازی کنند و کارها را هم خراب می‌کنند.

مرآت- اگر سینمای ما را یک انسان فرض کنید، آیا این انسان به سن بلوغ رسیده است؟

بله به بلوغ رسیده اما دوران بلوغ خود را بد طی می‌کند!

مرآت- چه باید کرد تا این دوران بهتر طی شود؟

باید قوانینی وضع شود تا هرکسی نتواند از هر دری که خواست وارد سینما شود. کسی که می‌خواهد در اداره‌ای کار کند، او را گزینش می‌کنند، چطور دستگاه سینما با این عظمت هیچ سیستم گزینشی ندارد؟

مرآت- آقای رویگری! تعداد کمی از آثار سینمای ایران در جهان مطرح شده‌اند. در قیاس کلی، از دیدگاه شما سینمای ما به لحاظ فرم و محتوا چند سال با سینمای جهان فاصله دارد؟

از نظر تکنولوژیکی بسیار زیاد اما سینمای بومی ما چیزی از دنیا کم ندارد.

مرآت- مقصودتان از نظر محتوایی است؟

بله. هم از نظر محتوا و هم بعضی از بازی‌ها و کارگردانی‌ها. به لحاظ تکنولوژیکی نه ابزار و وسایل موردنیاز را داریم و نه متخصصان این حوزه را.

نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

مرآت- آقای رویگری! برخی نسبت به جریان نقد سینما در ایران نقد دارند! شما مجموعه جریان نقد سینما در ایران را کارشناسی‌شده می‌بینید؟

گهگداری افرادی هستند که نقدهای منصفانه‌ای را مطرح می‌کنند اما واقعیت این است که نقدهای ما بیش‌تر بر مبنای مشکلاتی مطرح می‌شود که ناقد با کارگردان یا بازیگر یک فیلم دارد! این دسته از منتقدان بدون این که اثر را دقیق دیده باشند آن را تخریب می‌کنند. افرادی که واقعا یک اثر را «نقد» کنند بسیار کم هستند. اکثر نقدها بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!

مرآت- با وجود غنای فرهنگ ما ایرانی‌ها و تعدد موضوعات اساسی که می‌توان در سینما به آن پرداخت، ما شاهدیم که در سینما مدام به سراغ موضوعات تکراری و محدودی می‌روند. در چنین شرایطی، مثلا موضوعات مهم زیست‌محیطی در سینمای ما مغفول مانده‌اند. چرا اغلب سینماگران ما عموما به دنبال یک‌سری موضوعات عامه‌پسند خاص می‌روند؟

یکی از دلایل، وجود خط‌قرمزهای زیاد است. کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها نمی‌توانند به سراغ هر موضوعی بروند. مسأله دوم مربوط به اقتصاد سینماست. سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد و پولشان برگردد. در این شرایط اقتصادی هرکسی جرأت نمی‌کند که برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کند به خاطر همین افراد به سراغ قصه‌هایی می‌روند که می‌دانند می‌فروشد. متأسفانه این یک آسیب است و کاری هم نمی‌توان کرد.

مرآت- سوال بعدی من درباره فضای مجازی است. در عصر ما، فضای مجازی به مثابه یک رسانه مستقل در کنار سینما و تلویزیون مطرح است! ظاهرا شما با فضای مجازی چندان سرِ سازگاری ندارید. چرا؟

گاهی در فضای مجازی می‌نویسند که من مرده‌ام! چه چیزی نصیب آن‌ها می‌شود؟ یک‌بار که این شایعه در فضای مجازی منتشر شده بود، همه دوستان نگران شده بودند و تماس می‌گرفتند. این کارها بد است! من که از شنیدن این شایعه‌ها ناراحت نمی‌شوم اما دوستان و فامیل آزار می‌بینند. این چه لذتی دارد که من در فضای مجازی درباره مرگ کسی شایعه‌پراکنی کنم؟! و چه سودی دارد؟

اسم خوبی روی فضای مجازی گذاشته‌اند؛ «مجازی!» از طرفی برخی که نتوانسته‌اند در سینما و هنر به جایی برسند تلاش می‌کنند تا در این فضا خودشان را به دیگران بشناسانند. این خوب نیست.

لایک و فالوئر را نمی‌شناسم

مرآت- شما خودتان در فضای مجازی حضور دارید؟

من اصلا این چیزها را بلد نیستم! با گوشی‌ام هم فقط شماره می‌گیرم و صحبت می‌کنم. لایک و فالوئر و این چیزها را هم نمی‌شناسم.

مرآت- آقای رویگری! مخاطبان ما احتمالا دوست دارند از آخرین وضعیت جسمانی شما بدانند.

یکی از طرفدارانم که از دوستان همسرم بود، آقایی را در اصفهان به من معرفی کردند. ایشان از اصفهان به تهران می‌آید و دیناری هم نمی‌گیرد. از اقدامات درمانی ایشان جواب گرفته‌ام و حالم بهتر است.

هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!

مرآت- مدتی است که از تلویزیون فاصله گرفته‌اید، علت خاصی دارد؟

شاید هم تلویزیون از ما فاصله گرفته باشد! کارِ تلویزیون معلوم نیست. بی‌دلیل ممنوع‌الکارت می‌کنند. مثلا می‌روند و مسئولان صدا و سیما می‌گویند آقای فلانی را برای ایفای نقشی می‌خواهیم. می‌گویند نه! نمی‌شود! و شما اصلا نمی‌فهمید که چرا این اتفاق می‌افتد. من بعد از سریال مختارنامه، 4 سال ممنوع‌الکار بودم و هیچ‌کس هم دلیلش را نمی‌داند.

هر دلیلی هم که داشته باشد، این شیوه، شیوه‌ درستی نیست.

مرآت- بله! حداقل دلیل ممنوعیت فعالیت باید به شما اعلام شود!

خود تلویزیون سال‌ها برای ما سرمایه‌گذاری کرده است. تصور کنید سال‌ها برای یک خلبان سرمایه‌گذاری کنید و بعد اجازه ندهید که او پرواز کند! ما سال‌هاست که داریم از سرمایه و پول این ملت استفاده می‌کنیم و حیف است وقتی که می‌شود از ما بهره‌برداری کرد، گوشه‌نشین شویم. مردم البته همیشه عشق و علاقه‌شان پابرجاست. نمی‌دانم دوستان دقیقا به چه چیزی فکر می‌کنند؟

آن‌ها با خودشان فکر نمی‌کنند که مردم فلان بازیگر را دوست دارند. مردم در کوچه و خیابان مرا می‌بینند و می‌گویند ما کارهای شما را دوست داریم، چرا نیستید؟ چه جوابی باید بدهم؟ حیف است که هنرمندان گوشه‌نشین شوند و کم‌کم قطعه هنرمندان را پر کنند. البته کم‌رنگ شدن حضورم کمی هم به بیماری‌ام مربوط می‌شود اما مریضی من قوز بالای قوز است!

«سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد

گاهی با گروهی قرارداد کار هم می‌بندم اما می‌بینم که از آن‌ها خبری نمی‌شود و می‌فهمم که مشکلی وجود دارد. بیماری ممکن است برای هرکسی بوجود بیاید. شنیده‌ام که آقای داود میرباقری هم کمی ناخوش‌احوال هستند. این مرد می‌خواهد سال‌ها برای ساخت «سلمان» تلاش کند. باید با او همکاری شود و بودجه در اختیارش قرار بگیرد. سلمان می‌تواند مثل مختارنامه سالیان سال در اذهان باقی بماند.

حیف است که آدم‌هایی مثل میرباقری به خاطر مسائل مالی کار نکنند. واقعا لازم است یک اتاق فکر یا اتاق بی‌فکری درست کنند و زیر پر و بال هنرمندان را بگیرند. خود من 4 سال است که مریضم. اگر ترامپ به من زنگ زده، این‌ها هم زده‌اند!

 

انتهای پیام/

,

از «کیان ایرانی» صحبت می‌کنم؛ مردی که کم‌تر از شش‌ماه دیگر به دنیای 73 سالگی گام می‌گذارد. او در این سال‌های طولانی بیش از 130 اثر در کارنامه هنری‌اش ثبت کرده است! فهرست آثاری که او در آن ایفای نقش کرده آن‌قدر بلندبالاست که شاید به زحمت حوصله کنید و از اول تا آخرش را بخوانید! این البته همه هنر آقای بازیگر نیست. او سه آلبوم موسیقی هم روانه بازار کرده و یک نمایشگاه بین‌المللی نقاشی هم برپا کرده است.

آقای بازیگر دل خوشی از فضای مجازی ندارد و از شایعه‌پراکنی‌ها دلگیر است. خودش البته در فضای مجازی فعالیتی ندارد و شایعه‌ها را از زبان دیگران می‌شنود.

ما به سراغ این بازیگر پیشکسوت رفته‌ایم و ساعتی را پای صحبت‌ها و گلایه‌های رضا رویگری نشسته‌ایم. بی‌درنگ شما را به مطالعه بخش اول این گفتگو دعوت می‌کنیم.

مرآت- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

الان مشغول بازی در یک فیلم سینمایی به نام «سکسکه» با کارگردانی آقای «حسین قاسمی جامی» هستم.

مرآت- آقای رویگری! برخی معتقدند گیت ورود به سینمای ایران بسیار وسیع است و افراد مختلف حتی بدون تخصص می‌توانند به راحتی در این عرصه ورود کنند؛ دیدگاه شما چیست؟

متأسفانه همین‌طور است. یکی پول می‌دهد و به سینما می‌آید و یکی هم پارتی دارد. چنین بازیگرانی به سینما می‌آیند و آثار را خراب می‌کنند و می‌روند. نقشی را که می‌شد یک بازیگر واقعی آن را ایفا کند و سطح یک اثر را بالا ببرد به کسانی می‌دهند که نه بیان دارند و نه فیزیک. مقصودم از فیزیک، زیبایی نیست. این افراد هیچ جایگاهی هم در سینما پیدا نمی‌کنند و افسرده و سرخورده می‌شوند و نهایتا از سینما می‌روند.

بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها...

مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟

واقعا نمی‌دانم! ارشاد و خانه سینما هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز این اتفاقات نمی‌کنند. کسی که می‌خواهد به دبیرستان برود، باید ابتدا الفبا را آموخته باشد! بعضی افراد از سینما هیچ نمی‌دانند و وارد این عرصه می‌شوند. من از خانه سینما و ارشاد تعجب می‌کنم. آن‌ها هیچ حساسیتی در این ارتباط به خرج نمی‌دهند. بازیگرانی که سال‌های سال کار کرده‌اند، الان در خانه‌ها نشسته‌اند و کسانی پول می‌دهند یا پارتی‌بازی می‌کنند تا در کارها بازی کنند و کارها را هم خراب می‌کنند.

مرآت- اگر سینمای ما را یک انسان فرض کنید، آیا این انسان به سن بلوغ رسیده است؟

بله به بلوغ رسیده اما دوران بلوغ خود را بد طی می‌کند!

مرآت- چه باید کرد تا این دوران بهتر طی شود؟

باید قوانینی وضع شود تا هرکسی نتواند از هر دری که خواست وارد سینما شود. کسی که می‌خواهد در اداره‌ای کار کند، او را گزینش می‌کنند، چطور دستگاه سینما با این عظمت هیچ سیستم گزینشی ندارد؟

مرآت- آقای رویگری! تعداد کمی از آثار سینمای ایران در جهان مطرح شده‌اند. در قیاس کلی، از دیدگاه شما سینمای ما به لحاظ فرم و محتوا چند سال با سینمای جهان فاصله دارد؟

از نظر تکنولوژیکی بسیار زیاد اما سینمای بومی ما چیزی از دنیا کم ندارد.

مرآت- مقصودتان از نظر محتوایی است؟

بله. هم از نظر محتوا و هم بعضی از بازی‌ها و کارگردانی‌ها. به لحاظ تکنولوژیکی نه ابزار و وسایل موردنیاز را داریم و نه متخصصان این حوزه را.

نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

مرآت- آقای رویگری! برخی نسبت به جریان نقد سینما در ایران نقد دارند! شما مجموعه جریان نقد سینما در ایران را کارشناسی‌شده می‌بینید؟

گهگداری افرادی هستند که نقدهای منصفانه‌ای را مطرح می‌کنند اما واقعیت این است که نقدهای ما بیش‌تر بر مبنای مشکلاتی مطرح می‌شود که ناقد با کارگردان یا بازیگر یک فیلم دارد! این دسته از منتقدان بدون این که اثر را دقیق دیده باشند آن را تخریب می‌کنند. افرادی که واقعا یک اثر را «نقد» کنند بسیار کم هستند. اکثر نقدها بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!

مرآت- با وجود غنای فرهنگ ما ایرانی‌ها و تعدد موضوعات اساسی که می‌توان در سینما به آن پرداخت، ما شاهدیم که در سینما مدام به سراغ موضوعات تکراری و محدودی می‌روند. در چنین شرایطی، مثلا موضوعات مهم زیست‌محیطی در سینمای ما مغفول مانده‌اند. چرا اغلب سینماگران ما عموما به دنبال یک‌سری موضوعات عامه‌پسند خاص می‌روند؟

یکی از دلایل، وجود خط‌قرمزهای زیاد است. کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها نمی‌توانند به سراغ هر موضوعی بروند. مسأله دوم مربوط به اقتصاد سینماست. سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد و پولشان برگردد. در این شرایط اقتصادی هرکسی جرأت نمی‌کند که برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کند به خاطر همین افراد به سراغ قصه‌هایی می‌روند که می‌دانند می‌فروشد. متأسفانه این یک آسیب است و کاری هم نمی‌توان کرد.

مرآت- سوال بعدی من درباره فضای مجازی است. در عصر ما، فضای مجازی به مثابه یک رسانه مستقل در کنار سینما و تلویزیون مطرح است! ظاهرا شما با فضای مجازی چندان سرِ سازگاری ندارید. چرا؟

گاهی در فضای مجازی می‌نویسند که من مرده‌ام! چه چیزی نصیب آن‌ها می‌شود؟ یک‌بار که این شایعه در فضای مجازی منتشر شده بود، همه دوستان نگران شده بودند و تماس می‌گرفتند. این کارها بد است! من که از شنیدن این شایعه‌ها ناراحت نمی‌شوم اما دوستان و فامیل آزار می‌بینند. این چه لذتی دارد که من در فضای مجازی درباره مرگ کسی شایعه‌پراکنی کنم؟! و چه سودی دارد؟

اسم خوبی روی فضای مجازی گذاشته‌اند؛ «مجازی!» از طرفی برخی که نتوانسته‌اند در سینما و هنر به جایی برسند تلاش می‌کنند تا در این فضا خودشان را به دیگران بشناسانند. این خوب نیست.

لایک و فالوئر را نمی‌شناسم

مرآت- شما خودتان در فضای مجازی حضور دارید؟

من اصلا این چیزها را بلد نیستم! با گوشی‌ام هم فقط شماره می‌گیرم و صحبت می‌کنم. لایک و فالوئر و این چیزها را هم نمی‌شناسم.

مرآت- آقای رویگری! مخاطبان ما احتمالا دوست دارند از آخرین وضعیت جسمانی شما بدانند.

یکی از طرفدارانم که از دوستان همسرم بود، آقایی را در اصفهان به من معرفی کردند. ایشان از اصفهان به تهران می‌آید و دیناری هم نمی‌گیرد. از اقدامات درمانی ایشان جواب گرفته‌ام و حالم بهتر است.

هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!

مرآت- مدتی است که از تلویزیون فاصله گرفته‌اید، علت خاصی دارد؟

شاید هم تلویزیون از ما فاصله گرفته باشد! کارِ تلویزیون معلوم نیست. بی‌دلیل ممنوع‌الکارت می‌کنند. مثلا می‌روند و مسئولان صدا و سیما می‌گویند آقای فلانی را برای ایفای نقشی می‌خواهیم. می‌گویند نه! نمی‌شود! و شما اصلا نمی‌فهمید که چرا این اتفاق می‌افتد. من بعد از سریال مختارنامه، 4 سال ممنوع‌الکار بودم و هیچ‌کس هم دلیلش را نمی‌داند.

هر دلیلی هم که داشته باشد، این شیوه، شیوه‌ درستی نیست.

مرآت- بله! حداقل دلیل ممنوعیت فعالیت باید به شما اعلام شود!

خود تلویزیون سال‌ها برای ما سرمایه‌گذاری کرده است. تصور کنید سال‌ها برای یک خلبان سرمایه‌گذاری کنید و بعد اجازه ندهید که او پرواز کند! ما سال‌هاست که داریم از سرمایه و پول این ملت استفاده می‌کنیم و حیف است وقتی که می‌شود از ما بهره‌برداری کرد، گوشه‌نشین شویم. مردم البته همیشه عشق و علاقه‌شان پابرجاست. نمی‌دانم دوستان دقیقا به چه چیزی فکر می‌کنند؟

آن‌ها با خودشان فکر نمی‌کنند که مردم فلان بازیگر را دوست دارند. مردم در کوچه و خیابان مرا می‌بینند و می‌گویند ما کارهای شما را دوست داریم، چرا نیستید؟ چه جوابی باید بدهم؟ حیف است که هنرمندان گوشه‌نشین شوند و کم‌کم قطعه هنرمندان را پر کنند. البته کم‌رنگ شدن حضورم کمی هم به بیماری‌ام مربوط می‌شود اما مریضی من قوز بالای قوز است!

«سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد

گاهی با گروهی قرارداد کار هم می‌بندم اما می‌بینم که از آن‌ها خبری نمی‌شود و می‌فهمم که مشکلی وجود دارد. بیماری ممکن است برای هرکسی بوجود بیاید. شنیده‌ام که آقای داود میرباقری هم کمی ناخوش‌احوال هستند. این مرد می‌خواهد سال‌ها برای ساخت «سلمان» تلاش کند. باید با او همکاری شود و بودجه در اختیارش قرار بگیرد. سلمان می‌تواند مثل مختارنامه سالیان سال در اذهان باقی بماند.

حیف است که آدم‌هایی مثل میرباقری به خاطر مسائل مالی کار نکنند. واقعا لازم است یک اتاق فکر یا اتاق بی‌فکری درست کنند و زیر پر و بال هنرمندان را بگیرند. خود من 4 سال است که مریضم. اگر ترامپ به من زنگ زده، این‌ها هم زده‌اند!

 

انتهای پیام/

,

از «کیان ایرانی» صحبت می‌کنم؛ مردی که کم‌تر از شش‌ماه دیگر به دنیای 73 سالگی گام می‌گذارد. او در این سال‌های طولانی بیش از 130 اثر در کارنامه هنری‌اش ثبت کرده است! فهرست آثاری که او در آن ایفای نقش کرده آن‌قدر بلندبالاست که شاید به زحمت حوصله کنید و از اول تا آخرش را بخوانید! این البته همه هنر آقای بازیگر نیست. او سه آلبوم موسیقی هم روانه بازار کرده و یک نمایشگاه بین‌المللی نقاشی هم برپا کرده است.

آقای بازیگر دل خوشی از فضای مجازی ندارد و از شایعه‌پراکنی‌ها دلگیر است. خودش البته در فضای مجازی فعالیتی ندارد و شایعه‌ها را از زبان دیگران می‌شنود.

ما به سراغ این بازیگر پیشکسوت رفته‌ایم و ساعتی را پای صحبت‌ها و گلایه‌های رضا رویگری نشسته‌ایم. بی‌درنگ شما را به مطالعه بخش اول این گفتگو دعوت می‌کنیم.

مرآت- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

الان مشغول بازی در یک فیلم سینمایی به نام «سکسکه» با کارگردانی آقای «حسین قاسمی جامی» هستم.

مرآت- آقای رویگری! برخی معتقدند گیت ورود به سینمای ایران بسیار وسیع است و افراد مختلف حتی بدون تخصص می‌توانند به راحتی در این عرصه ورود کنند؛ دیدگاه شما چیست؟

متأسفانه همین‌طور است. یکی پول می‌دهد و به سینما می‌آید و یکی هم پارتی دارد. چنین بازیگرانی به سینما می‌آیند و آثار را خراب می‌کنند و می‌روند. نقشی را که می‌شد یک بازیگر واقعی آن را ایفا کند و سطح یک اثر را بالا ببرد به کسانی می‌دهند که نه بیان دارند و نه فیزیک. مقصودم از فیزیک، زیبایی نیست. این افراد هیچ جایگاهی هم در سینما پیدا نمی‌کنند و افسرده و سرخورده می‌شوند و نهایتا از سینما می‌روند.

بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها...

مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟

واقعا نمی‌دانم! ارشاد و خانه سینما هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز این اتفاقات نمی‌کنند. کسی که می‌خواهد به دبیرستان برود، باید ابتدا الفبا را آموخته باشد! بعضی افراد از سینما هیچ نمی‌دانند و وارد این عرصه می‌شوند. من از خانه سینما و ارشاد تعجب می‌کنم. آن‌ها هیچ حساسیتی در این ارتباط به خرج نمی‌دهند. بازیگرانی که سال‌های سال کار کرده‌اند، الان در خانه‌ها نشسته‌اند و کسانی پول می‌دهند یا پارتی‌بازی می‌کنند تا در کارها بازی کنند و کارها را هم خراب می‌کنند.

مرآت- اگر سینمای ما را یک انسان فرض کنید، آیا این انسان به سن بلوغ رسیده است؟

بله به بلوغ رسیده اما دوران بلوغ خود را بد طی می‌کند!

مرآت- چه باید کرد تا این دوران بهتر طی شود؟

باید قوانینی وضع شود تا هرکسی نتواند از هر دری که خواست وارد سینما شود. کسی که می‌خواهد در اداره‌ای کار کند، او را گزینش می‌کنند، چطور دستگاه سینما با این عظمت هیچ سیستم گزینشی ندارد؟

مرآت- آقای رویگری! تعداد کمی از آثار سینمای ایران در جهان مطرح شده‌اند. در قیاس کلی، از دیدگاه شما سینمای ما به لحاظ فرم و محتوا چند سال با سینمای جهان فاصله دارد؟

از نظر تکنولوژیکی بسیار زیاد اما سینمای بومی ما چیزی از دنیا کم ندارد.

مرآت- مقصودتان از نظر محتوایی است؟

بله. هم از نظر محتوا و هم بعضی از بازی‌ها و کارگردانی‌ها. به لحاظ تکنولوژیکی نه ابزار و وسایل موردنیاز را داریم و نه متخصصان این حوزه را.

نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

مرآت- آقای رویگری! برخی نسبت به جریان نقد سینما در ایران نقد دارند! شما مجموعه جریان نقد سینما در ایران را کارشناسی‌شده می‌بینید؟

گهگداری افرادی هستند که نقدهای منصفانه‌ای را مطرح می‌کنند اما واقعیت این است که نقدهای ما بیش‌تر بر مبنای مشکلاتی مطرح می‌شود که ناقد با کارگردان یا بازیگر یک فیلم دارد! این دسته از منتقدان بدون این که اثر را دقیق دیده باشند آن را تخریب می‌کنند. افرادی که واقعا یک اثر را «نقد» کنند بسیار کم هستند. اکثر نقدها بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!

مرآت- با وجود غنای فرهنگ ما ایرانی‌ها و تعدد موضوعات اساسی که می‌توان در سینما به آن پرداخت، ما شاهدیم که در سینما مدام به سراغ موضوعات تکراری و محدودی می‌روند. در چنین شرایطی، مثلا موضوعات مهم زیست‌محیطی در سینمای ما مغفول مانده‌اند. چرا اغلب سینماگران ما عموما به دنبال یک‌سری موضوعات عامه‌پسند خاص می‌روند؟

یکی از دلایل، وجود خط‌قرمزهای زیاد است. کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها نمی‌توانند به سراغ هر موضوعی بروند. مسأله دوم مربوط به اقتصاد سینماست. سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد و پولشان برگردد. در این شرایط اقتصادی هرکسی جرأت نمی‌کند که برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کند به خاطر همین افراد به سراغ قصه‌هایی می‌روند که می‌دانند می‌فروشد. متأسفانه این یک آسیب است و کاری هم نمی‌توان کرد.

مرآت- سوال بعدی من درباره فضای مجازی است. در عصر ما، فضای مجازی به مثابه یک رسانه مستقل در کنار سینما و تلویزیون مطرح است! ظاهرا شما با فضای مجازی چندان سرِ سازگاری ندارید. چرا؟

گاهی در فضای مجازی می‌نویسند که من مرده‌ام! چه چیزی نصیب آن‌ها می‌شود؟ یک‌بار که این شایعه در فضای مجازی منتشر شده بود، همه دوستان نگران شده بودند و تماس می‌گرفتند. این کارها بد است! من که از شنیدن این شایعه‌ها ناراحت نمی‌شوم اما دوستان و فامیل آزار می‌بینند. این چه لذتی دارد که من در فضای مجازی درباره مرگ کسی شایعه‌پراکنی کنم؟! و چه سودی دارد؟

اسم خوبی روی فضای مجازی گذاشته‌اند؛ «مجازی!» از طرفی برخی که نتوانسته‌اند در سینما و هنر به جایی برسند تلاش می‌کنند تا در این فضا خودشان را به دیگران بشناسانند. این خوب نیست.

لایک و فالوئر را نمی‌شناسم

مرآت- شما خودتان در فضای مجازی حضور دارید؟

من اصلا این چیزها را بلد نیستم! با گوشی‌ام هم فقط شماره می‌گیرم و صحبت می‌کنم. لایک و فالوئر و این چیزها را هم نمی‌شناسم.

مرآت- آقای رویگری! مخاطبان ما احتمالا دوست دارند از آخرین وضعیت جسمانی شما بدانند.

یکی از طرفدارانم که از دوستان همسرم بود، آقایی را در اصفهان به من معرفی کردند. ایشان از اصفهان به تهران می‌آید و دیناری هم نمی‌گیرد. از اقدامات درمانی ایشان جواب گرفته‌ام و حالم بهتر است.

هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!

مرآت- مدتی است که از تلویزیون فاصله گرفته‌اید، علت خاصی دارد؟

شاید هم تلویزیون از ما فاصله گرفته باشد! کارِ تلویزیون معلوم نیست. بی‌دلیل ممنوع‌الکارت می‌کنند. مثلا می‌روند و مسئولان صدا و سیما می‌گویند آقای فلانی را برای ایفای نقشی می‌خواهیم. می‌گویند نه! نمی‌شود! و شما اصلا نمی‌فهمید که چرا این اتفاق می‌افتد. من بعد از سریال مختارنامه، 4 سال ممنوع‌الکار بودم و هیچ‌کس هم دلیلش را نمی‌داند.

هر دلیلی هم که داشته باشد، این شیوه، شیوه‌ درستی نیست.

مرآت- بله! حداقل دلیل ممنوعیت فعالیت باید به شما اعلام شود!

خود تلویزیون سال‌ها برای ما سرمایه‌گذاری کرده است. تصور کنید سال‌ها برای یک خلبان سرمایه‌گذاری کنید و بعد اجازه ندهید که او پرواز کند! ما سال‌هاست که داریم از سرمایه و پول این ملت استفاده می‌کنیم و حیف است وقتی که می‌شود از ما بهره‌برداری کرد، گوشه‌نشین شویم. مردم البته همیشه عشق و علاقه‌شان پابرجاست. نمی‌دانم دوستان دقیقا به چه چیزی فکر می‌کنند؟

آن‌ها با خودشان فکر نمی‌کنند که مردم فلان بازیگر را دوست دارند. مردم در کوچه و خیابان مرا می‌بینند و می‌گویند ما کارهای شما را دوست داریم، چرا نیستید؟ چه جوابی باید بدهم؟ حیف است که هنرمندان گوشه‌نشین شوند و کم‌کم قطعه هنرمندان را پر کنند. البته کم‌رنگ شدن حضورم کمی هم به بیماری‌ام مربوط می‌شود اما مریضی من قوز بالای قوز است!

«سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد

گاهی با گروهی قرارداد کار هم می‌بندم اما می‌بینم که از آن‌ها خبری نمی‌شود و می‌فهمم که مشکلی وجود دارد. بیماری ممکن است برای هرکسی بوجود بیاید. شنیده‌ام که آقای داود میرباقری هم کمی ناخوش‌احوال هستند. این مرد می‌خواهد سال‌ها برای ساخت «سلمان» تلاش کند. باید با او همکاری شود و بودجه در اختیارش قرار بگیرد. سلمان می‌تواند مثل مختارنامه سالیان سال در اذهان باقی بماند.

حیف است که آدم‌هایی مثل میرباقری به خاطر مسائل مالی کار نکنند. واقعا لازم است یک اتاق فکر یا اتاق بی‌فکری درست کنند و زیر پر و بال هنرمندان را بگیرند. خود من 4 سال است که مریضم. اگر ترامپ به من زنگ زده، این‌ها هم زده‌اند!

 

انتهای پیام/

,

از «کیان ایرانی» صحبت می‌کنم؛ مردی که کم‌تر از شش‌ماه دیگر به دنیای 73 سالگی گام می‌گذارد. او در این سال‌های طولانی بیش از 130 اثر در کارنامه هنری‌اش ثبت کرده است! فهرست آثاری که او در آن ایفای نقش کرده آن‌قدر بلندبالاست که شاید به زحمت حوصله کنید و از اول تا آخرش را بخوانید! این البته همه هنر آقای بازیگر نیست. او سه آلبوم موسیقی هم روانه بازار کرده و یک نمایشگاه بین‌المللی نقاشی هم برپا کرده است.

,

آقای بازیگر دل خوشی از فضای مجازی ندارد و از شایعه‌پراکنی‌ها دلگیر است. خودش البته در فضای مجازی فعالیتی ندارد و شایعه‌ها را از زبان دیگران می‌شنود.

,

ما به سراغ این بازیگر پیشکسوت رفته‌ایم و ساعتی را پای صحبت‌ها و گلایه‌های رضا رویگری نشسته‌ایم. بی‌درنگ شما را به مطالعه بخش اول این گفتگو دعوت می‌کنیم.

,

مرآت- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

, مرآت- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟,

الان مشغول بازی در یک فیلم سینمایی به نام «سکسکه» با کارگردانی آقای «حسین قاسمی جامی» هستم.

,

مرآت- آقای رویگری! برخی معتقدند گیت ورود به سینمای ایران بسیار وسیع است و افراد مختلف حتی بدون تخصص می‌توانند به راحتی در این عرصه ورود کنند؛ دیدگاه شما چیست؟

, مرآت- آقای رویگری! برخی معتقدند گیت ورود به سینمای ایران بسیار وسیع است و افراد مختلف حتی بدون تخصص می‌توانند به راحتی در این عرصه ورود کنند؛ دیدگاه شما چیست؟,

متأسفانه همین‌طور است. یکی پول می‌دهد و به سینما می‌آید و یکی هم پارتی دارد. چنین بازیگرانی به سینما می‌آیند و آثار را خراب می‌کنند و می‌روند. نقشی را که می‌شد یک بازیگر واقعی آن را ایفا کند و سطح یک اثر را بالا ببرد به کسانی می‌دهند که نه بیان دارند و نه فیزیک. مقصودم از فیزیک، زیبایی نیست. این افراد هیچ جایگاهی هم در سینما پیدا نمی‌کنند و افسرده و سرخورده می‌شوند و نهایتا از سینما می‌روند.

,

بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها...

, بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها..., بازیگران کهنه‌کار در خانه نشسته‌اند و پارتی‌بازها...,

مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟

, مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟, مرآت- نقش خانه سینما را در این حوزه چطور می‌بینید؟ چرا خانه سینما از حل این معضل ناتوان است؟,

واقعا نمی‌دانم! ارشاد و خانه سینما هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز این اتفاقات نمی‌کنند. کسی که می‌خواهد به دبیرستان برود، باید ابتدا الفبا را آموخته باشد! بعضی افراد از سینما هیچ نمی‌دانند و وارد این عرصه می‌شوند. من از خانه سینما و ارشاد تعجب می‌کنم. آن‌ها هیچ حساسیتی در این ارتباط به خرج نمی‌دهند. بازیگرانی که سال‌های سال کار کرده‌اند، الان در خانه‌ها نشسته‌اند و کسانی پول می‌دهند یا پارتی‌بازی می‌کنند تا در کارها بازی کنند و کارها را هم خراب می‌کنند.

,

مرآت- اگر سینمای ما را یک انسان فرض کنید، آیا این انسان به سن بلوغ رسیده است؟

, مرآت- اگر سینمای ما را یک انسان فرض کنید، آیا این انسان به سن بلوغ رسیده است؟,

بله به بلوغ رسیده اما دوران بلوغ خود را بد طی می‌کند!

,

مرآت- چه باید کرد تا این دوران بهتر طی شود؟

, مرآت- چه باید کرد تا این دوران بهتر طی شود؟,

باید قوانینی وضع شود تا هرکسی نتواند از هر دری که خواست وارد سینما شود. کسی که می‌خواهد در اداره‌ای کار کند، او را گزینش می‌کنند، چطور دستگاه سینما با این عظمت هیچ سیستم گزینشی ندارد؟

,

مرآت- آقای رویگری! تعداد کمی از آثار سینمای ایران در جهان مطرح شده‌اند. در قیاس کلی، از دیدگاه شما سینمای ما به لحاظ فرم و محتوا چند سال با سینمای جهان فاصله دارد؟

, مرآت- آقای رویگری! تعداد کمی از آثار سینمای ایران در جهان مطرح شده‌اند. در قیاس کلی، از دیدگاه شما سینمای ما به لحاظ فرم و محتوا چند سال با سینمای جهان فاصله دارد؟,

از نظر تکنولوژیکی بسیار زیاد اما سینمای بومی ما چیزی از دنیا کم ندارد.

,

مرآت- مقصودتان از نظر محتوایی است؟

, مرآت- مقصودتان از نظر محتوایی است؟,

بله. هم از نظر محتوا و هم بعضی از بازی‌ها و کارگردانی‌ها. به لحاظ تکنولوژیکی نه ابزار و وسایل موردنیاز را داریم و نه متخصصان این حوزه را.

,

نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

, نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!, نقدها اغلب بر مبنای درگیری‌های شخصی است!,

مرآت- آقای رویگری! برخی نسبت به جریان نقد سینما در ایران نقد دارند! شما مجموعه جریان نقد سینما در ایران را کارشناسی‌شده می‌بینید؟

, مرآت- آقای رویگری! برخی نسبت به جریان نقد سینما در ایران نقد دارند! شما مجموعه جریان نقد سینما در ایران را کارشناسی‌شده می‌بینید؟,

گهگداری افرادی هستند که نقدهای منصفانه‌ای را مطرح می‌کنند اما واقعیت این است که نقدهای ما بیش‌تر بر مبنای مشکلاتی مطرح می‌شود که ناقد با کارگردان یا بازیگر یک فیلم دارد! این دسته از منتقدان بدون این که اثر را دقیق دیده باشند آن را تخریب می‌کنند. افرادی که واقعا یک اثر را «نقد» کنند بسیار کم هستند. اکثر نقدها بر مبنای درگیری‌های شخصی است!

,

وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!

, وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!, وقتی سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد!,

مرآت- با وجود غنای فرهنگ ما ایرانی‌ها و تعدد موضوعات اساسی که می‌توان در سینما به آن پرداخت، ما شاهدیم که در سینما مدام به سراغ موضوعات تکراری و محدودی می‌روند. در چنین شرایطی، مثلا موضوعات مهم زیست‌محیطی در سینمای ما مغفول مانده‌اند. چرا اغلب سینماگران ما عموما به دنبال یک‌سری موضوعات عامه‌پسند خاص می‌روند؟

, مرآت- با وجود غنای فرهنگ ما ایرانی‌ها و تعدد موضوعات اساسی که می‌توان در سینما به آن پرداخت، ما شاهدیم که در سینما مدام به سراغ موضوعات تکراری و محدودی می‌روند. در چنین شرایطی، مثلا موضوعات مهم زیست‌محیطی در سینمای ما مغفول مانده‌اند. چرا اغلب سینماگران ما عموما به دنبال یک‌سری موضوعات عامه‌پسند خاص می‌روند؟,

یکی از دلایل، وجود خط‌قرمزهای زیاد است. کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها نمی‌توانند به سراغ هر موضوعی بروند. مسأله دوم مربوط به اقتصاد سینماست. سینماگران به سراغ قصه‌هایی می‌روند که بفروشد و پولشان برگردد. در این شرایط اقتصادی هرکسی جرأت نمی‌کند که برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کند به خاطر همین افراد به سراغ قصه‌هایی می‌روند که می‌دانند می‌فروشد. متأسفانه این یک آسیب است و کاری هم نمی‌توان کرد.

,

مرآت- سوال بعدی من درباره فضای مجازی است. در عصر ما، فضای مجازی به مثابه یک رسانه مستقل در کنار سینما و تلویزیون مطرح است! ظاهرا شما با فضای مجازی چندان سرِ سازگاری ندارید. چرا؟

, مرآت- سوال بعدی من درباره فضای مجازی است. در عصر ما، فضای مجازی به مثابه یک رسانه مستقل در کنار سینما و تلویزیون مطرح است! ظاهرا شما با فضای مجازی چندان سرِ سازگاری ندارید. چرا؟,

گاهی در فضای مجازی می‌نویسند که من مرده‌ام! چه چیزی نصیب آن‌ها می‌شود؟ یک‌بار که این شایعه در فضای مجازی منتشر شده بود، همه دوستان نگران شده بودند و تماس می‌گرفتند. این کارها بد است! من که از شنیدن این شایعه‌ها ناراحت نمی‌شوم اما دوستان و فامیل آزار می‌بینند. این چه لذتی دارد که من در فضای مجازی درباره مرگ کسی شایعه‌پراکنی کنم؟! و چه سودی دارد؟

,

اسم خوبی روی فضای مجازی گذاشته‌اند؛ «مجازی!» از طرفی برخی که نتوانسته‌اند در سینما و هنر به جایی برسند تلاش می‌کنند تا در این فضا خودشان را به دیگران بشناسانند. این خوب نیست.

,

لایک و فالوئر را نمی‌شناسم

, لایک و فالوئر را نمی‌شناسم, لایک و فالوئر را نمی‌شناسم,

مرآت- شما خودتان در فضای مجازی حضور دارید؟

, مرآت- شما خودتان در فضای مجازی حضور دارید؟,

من اصلا این چیزها را بلد نیستم! با گوشی‌ام هم فقط شماره می‌گیرم و صحبت می‌کنم. لایک و فالوئر و این چیزها را هم نمی‌شناسم.

,

مرآت- آقای رویگری! مخاطبان ما احتمالا دوست دارند از آخرین وضعیت جسمانی شما بدانند.

, مرآت- آقای رویگری! مخاطبان ما احتمالا دوست دارند از آخرین وضعیت جسمانی شما بدانند.,

یکی از طرفدارانم که از دوستان همسرم بود، آقایی را در اصفهان به من معرفی کردند. ایشان از اصفهان به تهران می‌آید و دیناری هم نمی‌گیرد. از اقدامات درمانی ایشان جواب گرفته‌ام و حالم بهتر است.

,

هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!

, هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!, هنرمندان دلیل ممنوع‌الکار شدن‌شان را نمی‌دانند!,

مرآت- مدتی است که از تلویزیون فاصله گرفته‌اید، علت خاصی دارد؟

, مرآت- مدتی است که از تلویزیون فاصله گرفته‌اید، علت خاصی دارد؟,

شاید هم تلویزیون از ما فاصله گرفته باشد! کارِ تلویزیون معلوم نیست. بی‌دلیل ممنوع‌الکارت می‌کنند. مثلا می‌روند و مسئولان صدا و سیما می‌گویند آقای فلانی را برای ایفای نقشی می‌خواهیم. می‌گویند نه! نمی‌شود! و شما اصلا نمی‌فهمید که چرا این اتفاق می‌افتد. من بعد از سریال مختارنامه، 4 سال ممنوع‌الکار بودم و هیچ‌کس هم دلیلش را نمی‌داند.

,

هر دلیلی هم که داشته باشد، این شیوه، شیوه‌ درستی نیست.

,

مرآت- بله! حداقل دلیل ممنوعیت فعالیت باید به شما اعلام شود!

, مرآت- بله! حداقل دلیل ممنوعیت فعالیت باید به شما اعلام شود!,

خود تلویزیون سال‌ها برای ما سرمایه‌گذاری کرده است. تصور کنید سال‌ها برای یک خلبان سرمایه‌گذاری کنید و بعد اجازه ندهید که او پرواز کند! ما سال‌هاست که داریم از سرمایه و پول این ملت استفاده می‌کنیم و حیف است وقتی که می‌شود از ما بهره‌برداری کرد، گوشه‌نشین شویم. مردم البته همیشه عشق و علاقه‌شان پابرجاست. نمی‌دانم دوستان دقیقا به چه چیزی فکر می‌کنند؟

,

آن‌ها با خودشان فکر نمی‌کنند که مردم فلان بازیگر را دوست دارند. مردم در کوچه و خیابان مرا می‌بینند و می‌گویند ما کارهای شما را دوست داریم، چرا نیستید؟ چه جوابی باید بدهم؟ حیف است که هنرمندان گوشه‌نشین شوند و کم‌کم قطعه هنرمندان را پر کنند. البته کم‌رنگ شدن حضورم کمی هم به بیماری‌ام مربوط می‌شود اما مریضی من قوز بالای قوز است!

,

«سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد

, «سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد, «سلمان» مثل «مختارنامه» ماندگار خواهد شد,

گاهی با گروهی قرارداد کار هم می‌بندم اما می‌بینم که از آن‌ها خبری نمی‌شود و می‌فهمم که مشکلی وجود دارد. بیماری ممکن است برای هرکسی بوجود بیاید. شنیده‌ام که آقای داود میرباقری هم کمی ناخوش‌احوال هستند. این مرد می‌خواهد سال‌ها برای ساخت «سلمان» تلاش کند. باید با او همکاری شود و بودجه در اختیارش قرار بگیرد. سلمان می‌تواند مثل مختارنامه سالیان سال در اذهان باقی بماند.

,

حیف است که آدم‌هایی مثل میرباقری به خاطر مسائل مالی کار نکنند. واقعا لازم است یک اتاق فکر یا اتاق بی‌فکری درست کنند و زیر پر و بال هنرمندان را بگیرند. خود من 4 سال است که مریضم. اگر ترامپ به من زنگ زده، این‌ها هم زده‌اند!

,

 

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه