به مناسبت هفته عفاف و حجاب گفتوگوی خواندنی با یکی از فعالین حوزه زنان در خصوص دلیل پیدایش حجاب و تضاد برخیها با این پوشش در جامعه داشتیم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، 21 تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است، روزی که دژخیمان رضاخان مردم معترض به کشف حجاب را درمسجد گوهرشاد به خاک و خون کشید.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,رضاشاه در آغاز اجرای برنامه های ضداسلامی خود، دستور داد درشکه چی های مشهد و رفتگران تهران کلاه شاپو (کلاه تمام لبه فرنگی) بر سر گذارند. اجرای این برنامه از ابتدا خرداد 1314، علاوه بر شایعات مربوط به کشف حجاب، در مشهد تلاطمی ایجاد کرد. سرانجام آیت الله قمی پس از مشورت با تعدادی از رجال و روحانیان، برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو، در 9 تیر 1314 به تهران سفر کرد.
محاصره محل اقامت ایشان در شهر ری از سوی حکومت، یکی از عوامل اصلی خشم و خروش مردم مشهد گردید و به کشتار بیرحمانه در مسجد گوهرشاد در 21 تیرماه انجامید، به مناسب هفته عفاف و حجاب گفتوگویی داشتیم با اعظم وایانی فعال حوزه زنان که مشروح آن را در زیر میخوانید:
آناج: در خصوص هفته حجاب و اینکه چرا چنین پوششی در جامع ما انتخاب شده است توضیح دهید
وایانی: اینکه چه شده حجاب به عنوان یک پوشش در جامعه ما برگزیده شد، قطعا یک روند تاریخی داشته و نه یک روند تاریخی و دینی بلکه یک روند تاریخی ایرانی، مرور این تاریخ نشان میدهد که خانمهای ایرانی از ابتدا به دلیل قومیتهای فرادست و نگاه کرامتگونهای که به زنان وجود داشت حجابهای پوشیده و بسته برای خودشان انتخاب کرده بودند.
حتی قبل از اینکه اسلام وارد ایران شود تمام ایرانیها اعم از زن و مرد پوشش متفاوتی نسبت به سایر ملیتها داشتند و این نشان میدهد که این افراد به کرامت انسانی توجه ویژه داشتند و نه به عنوان کالایی که در خدمت یکدیگر باشند، مرور تاریخ نشان میدهد که این مسائل ریشه در باور ما دارد.
بعد از اینکه اسلام وارد ایران میشود و به عنوان دین رسمی مورد پذیرش قرار میگیرد برخی تطابقها به ایرانیها نشان میدهد که دین اسلام ارزشهای ایرانی را تکمیل کرده و حتی در برخی روایات و تاریخ وجود دارد که مردم ایران بسیار خیر و نوعدوست بودند که این مساله از طرف پیامبر گرامی مورد توجه و تائید قرار میگیرد، صله ارحام و پوشش نیز از جمله دیگر این مسائل بود.
این روند ادامه داشت تا اینکه متاسفانه در حدود 80 سال قبل که قضیه گوهرشاد و کشف حجاب رخ داد تا قبل از آن پوشش ما انتخابی، دینی و اسلامی بود اما بعد از سفر رضاخان به ترکیه برای نزدیکی به غرب قضیه کشف حجاب مطرح شد در حالیکه تا آن زمان خانواده رضاخان محجبه بود و حتی همسران شاهان ما به شدت محجبه بودند و حتی در اعیان و اشراف حجاب کامل وجود داشت تا اینکه رضاخان با کشف حجاب خانوادهاش و برخی زنان این تفکر را القا کردند که یکی از راههای ترقی کشف حجاب است یعنی به یک نتیجه اشتباه میرسند که نسل به نسل تا بدین جا کشیده میشود.
این روند نتیجهگیری بعد از قضیه گوهرشاد نیاز به تحلیل دیگری دارد چون تا آن زمان ایران در آغوش غرب بود اما بعد از انقلاب نگاهها متفاوت میشود؛ زیرا شعاری که امام میآورد شعار برگشت به شعائر اسلامی و ارزشهای دینی و ایرانی است. وقتی از بازگشت به ارزشهای دینی سخن میگوییم قطعا به دوره قبل از گوهرشاد اطلاق میشود، ایرانی که اسلام را پذیرفته و به آرمان شهر و الگوی کشورهای اروپایی تبدیل شده است. امام (ره) هم تاکید میکنند که ایران باید الگوی این کشورها باشد نه مستعمره آن و ایران باید مستقل و حرفی برای گفتن در جهان داشته باشد.
برخی در اوایل انقلاب طرفدار انقلاب بودند اما حجاب را قبول نداشتند
در این حین قضیه جنگ رخ داد و ابر قدرتها منافعشان را در خطر دیدند، تئوریسنهای کشورهای غربی بعد از تحلیل متوجه شدند یکی از راههایی که میتوانند به جامعه ایرانی نفوذ کنند مساله حجاب است اما چون این موضوع در اوایل انقلاب بود و همه مردم در جو انقلابی قرار داشتند این کار به راحتی انجام نمیشود هرچند در آن زمان نیز افرادی بودند که انقلاب را قبول داشتند اما حجاب را قبول نداشتند و از امام میخواستند که حجاب را آزاد کنند که امام پاسخ دادند این مساله امکان پذیر نیست و اگر میخواهیم شعائر اسلامی ما حاکم شود باید تمام جوانب پیاده شود که حجاب جزء جنبه فرهنگی آن بود.
بعد از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، حجاب در دانشگاه و ادارات الزامی شد و امام (ره) در این خصوص ثابت قدم ایستادند؛ زیرا حجاب ناشی از فرهنگ ما بود و فرهنگ ستون و زیربنای جامعه است بنابراین در اینجا غرب به خوبی وارد عمل شد و از زمان جنگ برای پوشش و فرهنگ ما تصمیم گرفتند و به راحتی مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتیم.
در سال 70 مقام معظم رهبری فرمودند مساله فرهنگ شبیه خون فرهنگی غرب است؛ شبیه خون یعنی کسی در خواب باشد و به ناگاه مورد حمله قرار گیرد یعنی ما در همان حالت بودیم و فکرمان درگیر مسائل اقتصادی و پیشرفت بود نه مسائل فرهنگی.
در اینجا دو بخش درگیر بودند اول دولتمردان و سپس مردم که احساس میکنم هردوی این دو مورد اغفال باقی ماندند، در دوره سازندگی سلیقههای ارزشی عوض شد و به جای تفکرات دینی به مادی گرایی سوق داده شدیم که این روند دو حالت داشت یا واقعا دولتمردان در فکرشان موضوع فرهنگ واینکه از فرهنگ مورد حمله قرار بگیریم نبود و یا نخواستند متوجه این موضوع باشند.
مردم نیز یا درگیر امور مادی شدند و یا نخواستند که بدانند و تفکر و پوششان را عوض کردندف وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شود فرهنگ لیبرال نیز وارد کشور میشود که این مساله مطرح میگردد که دین مساله شخصی است و مربوط به جامعه و حکومت نمیشود.
آناج: برخیها نیز اعتقاد دارند که پوشش مهم نیست و دل باید پاک باشد!
وایانی: وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شد تمام مردم به نظریه پردازی مشغول خواهند شد اینکه میگویند ما را به زور به بهشت نبرید یعنی دین ما به حکومت ربطی ندارد که همان بحث سکولاریزه شدن است در حالیکه در تحلیل حکومت اسلامی میگوییم که وظیفه حکومت است که ریزترین مسائل اجتماعی را تحت پوشش قرار دهد اما زمانیکه در بیرون از خانه هستیم رفتارمان مربوط به حکومت است.
ما یا باید از ابتدا این مساله را قبول نمیکردیم و یا وقتی قبول کردهایم باید خودمان و تکلیفمان را مشخص کنیم؛ زیرا وظیفه حکومت اسلامی است که وارد این حوزه شود برای اینکه همه در این جامعه حضور دارند، مقام معظم رهبری فرهنگ را به اکسیژن تعبیر میکنند و وقتی که نفس میکشیم حق نداریم جلوی تنفس دیگران را بگیریم پس اگر هوا مسموم باشد نمیتوانیم تنفس کنیم.
سستی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث به وجود آمدن حالت قهرآمیز در موضوع حجاب شد
متاسفانه سستی برخی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث شد تا این مساله را به نیروی انتظامی و قوه قضائیه بسپارند و حالت قهرآمیز پیدا کند، اگر در ریشه و بدون فرهنگ سازی برخورد قهر آلودداشته باشیم طرف مقابل عکس العمل نشان میدهد و این قانون طبیعت است که متاسفانه چنین برخورهای اشتباهی صورت گرفته است.
طبق مصوبه دولت 36 نهاد ما باید درگیر فرهنگ سازی حجاب و عفاف باشند در حالیکه از این 36 نهاد تنها نیروی انتظامی وارد کار شده و باقی نهادها خود را کنار کشیده و برخی توجیهها را مطرح میکنند در حالیکه گفته ما هیچ منافاتی با این مساله ندارد که جوانان شور و نشاط جوانی دارند بلکه وقتی این مسائل را مطرح میکنیم دلمان برای نسل آینده میسوزد اگر نسل امروز ما دچار ثبات اعتقادی نباشد قطعا در آینده شاهد آرمان سرزمین اسلامی نخواهیم بود.
اخیرا موضوعی در فضای مجازی به راه افتاده که چرا با دختر 17 ساله برخورد شده در حالیکه این دختر 17 ساله و امثال این دختر جرمشان رقص و شادی نیست بلکه این را میگوییم در چهارچوب خانه خودت هرکاری میتوانی انجام دهی اما وقتی این مساله را در دنیای مجازی به اشتراک میگذاری دیگر همه مردم آن را میبینند و حق من و دیگران است که در مورد تو نظر بدهیم چون خودت این را میخواهی و حق نداری بگویی چرا برخورد شد.
وقتی با استفاده از فضای مجازی وارد خانه من شدهای من حق دارم که درباره این مساله نظر بدهم مساله این است که وقتی این موضوع مطرح میشود افرادی از این دست قبول نمیکنند و میگویند که این مساله شخصی است و میتوانید نگاه نکنید؛ در حالیکه همان هوا را مسموم میکنند. تفسیر به رای در ارزشها باعث بیشترین آسیبها میشود که قسمتهایی که به نفع خودمان است پذیرفته و قسمتهایی که به نفع ما نیست نمیپذیریم.
وقتی با برخی از همین خانمهای بدحجاب صحبت میکنیم از درون دین را دوست دارند و یا در شبهای احیا با حجابهای نامناسب حضور دارند اما جالب این است که در همان برهه نیز حاضر به پذیرش حجاب نیستند زیرا میگویند خدا تنها برای شما نیست و با چنین ظاهری هم میشود زندگی کرد، در حالیکه وقتی دلسوزان انقلاب امر به معروف میکنند هدف این است که بگویند خدایی که در شبهای احیا به در خانهاش میرویم ناقص و تکهای از پازل نمیشود بلکه کتاب و ائمه دارد و باید تمام دستوراتش را عملی کرد اما متاسفانه تفکر سکولاری که وارد کشور و اذهان جوانان شد سبب به وجود آمدن چنین تفکری شد.
در ارزشها تفکرات ریزشی و رویشی وجود دارد و اما وقتی تفکرات ریزشی را مشاهده میکنیم قلب انسان میشکند و ما نباید این اجازه را بدهیم. چه اتفاقی باعث حرکت به این سمت میشود که با حجاب اعتماد به نفس کاهش مییابد؟ چرا تصور ما از زن موفق زنی با چادر نیست؟ قشر فرهنگی ما باید وارد این حوزه شوند و از همان دوران کودکی و مهدکودکها وارد در این حوزه فعالیت کنند، وقتی کودکی هشت ساعت زیر نظر معلم و یک وزارتخانه قرار دارد قطعا میتوانیم بر روی فرهنگ آنها کار کنیم اگرچه بسیار سخت است اما اگر سخت نباشد ماندگاری ندارد و این سختی است که باعث میشود یک کار ماندگاری بیشتر داشته باشد.
انتهای پیام/
رضاشاه در آغاز اجرای برنامه های ضداسلامی خود، دستور داد درشکه چی های مشهد و رفتگران تهران کلاه شاپو (کلاه تمام لبه فرنگی) بر سر گذارند. اجرای این برنامه از ابتدا خرداد 1314، علاوه بر شایعات مربوط به کشف حجاب، در مشهد تلاطمی ایجاد کرد. سرانجام آیت الله قمی پس از مشورت با تعدادی از رجال و روحانیان، برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو، در 9 تیر 1314 به تهران سفر کرد.
محاصره محل اقامت ایشان در شهر ری از سوی حکومت، یکی از عوامل اصلی خشم و خروش مردم مشهد گردید و به کشتار بیرحمانه در مسجد گوهرشاد در 21 تیرماه انجامید، به مناسب هفته عفاف و حجاب گفتوگویی داشتیم با اعظم وایانی فعال حوزه زنان که مشروح آن را در زیر میخوانید:
آناج: در خصوص هفته حجاب و اینکه چرا چنین پوششی در جامع ما انتخاب شده است توضیح دهید
وایانی: اینکه چه شده حجاب به عنوان یک پوشش در جامعه ما برگزیده شد، قطعا یک روند تاریخی داشته و نه یک روند تاریخی و دینی بلکه یک روند تاریخی ایرانی، مرور این تاریخ نشان میدهد که خانمهای ایرانی از ابتدا به دلیل قومیتهای فرادست و نگاه کرامتگونهای که به زنان وجود داشت حجابهای پوشیده و بسته برای خودشان انتخاب کرده بودند.
حتی قبل از اینکه اسلام وارد ایران شود تمام ایرانیها اعم از زن و مرد پوشش متفاوتی نسبت به سایر ملیتها داشتند و این نشان میدهد که این افراد به کرامت انسانی توجه ویژه داشتند و نه به عنوان کالایی که در خدمت یکدیگر باشند، مرور تاریخ نشان میدهد که این مسائل ریشه در باور ما دارد.
بعد از اینکه اسلام وارد ایران میشود و به عنوان دین رسمی مورد پذیرش قرار میگیرد برخی تطابقها به ایرانیها نشان میدهد که دین اسلام ارزشهای ایرانی را تکمیل کرده و حتی در برخی روایات و تاریخ وجود دارد که مردم ایران بسیار خیر و نوعدوست بودند که این مساله از طرف پیامبر گرامی مورد توجه و تائید قرار میگیرد، صله ارحام و پوشش نیز از جمله دیگر این مسائل بود.
این روند ادامه داشت تا اینکه متاسفانه در حدود 80 سال قبل که قضیه گوهرشاد و کشف حجاب رخ داد تا قبل از آن پوشش ما انتخابی، دینی و اسلامی بود اما بعد از سفر رضاخان به ترکیه برای نزدیکی به غرب قضیه کشف حجاب مطرح شد در حالیکه تا آن زمان خانواده رضاخان محجبه بود و حتی همسران شاهان ما به شدت محجبه بودند و حتی در اعیان و اشراف حجاب کامل وجود داشت تا اینکه رضاخان با کشف حجاب خانوادهاش و برخی زنان این تفکر را القا کردند که یکی از راههای ترقی کشف حجاب است یعنی به یک نتیجه اشتباه میرسند که نسل به نسل تا بدین جا کشیده میشود.
این روند نتیجهگیری بعد از قضیه گوهرشاد نیاز به تحلیل دیگری دارد چون تا آن زمان ایران در آغوش غرب بود اما بعد از انقلاب نگاهها متفاوت میشود؛ زیرا شعاری که امام میآورد شعار برگشت به شعائر اسلامی و ارزشهای دینی و ایرانی است. وقتی از بازگشت به ارزشهای دینی سخن میگوییم قطعا به دوره قبل از گوهرشاد اطلاق میشود، ایرانی که اسلام را پذیرفته و به آرمان شهر و الگوی کشورهای اروپایی تبدیل شده است. امام (ره) هم تاکید میکنند که ایران باید الگوی این کشورها باشد نه مستعمره آن و ایران باید مستقل و حرفی برای گفتن در جهان داشته باشد.
برخی در اوایل انقلاب طرفدار انقلاب بودند اما حجاب را قبول نداشتند
در این حین قضیه جنگ رخ داد و ابر قدرتها منافعشان را در خطر دیدند، تئوریسنهای کشورهای غربی بعد از تحلیل متوجه شدند یکی از راههایی که میتوانند به جامعه ایرانی نفوذ کنند مساله حجاب است اما چون این موضوع در اوایل انقلاب بود و همه مردم در جو انقلابی قرار داشتند این کار به راحتی انجام نمیشود هرچند در آن زمان نیز افرادی بودند که انقلاب را قبول داشتند اما حجاب را قبول نداشتند و از امام میخواستند که حجاب را آزاد کنند که امام پاسخ دادند این مساله امکان پذیر نیست و اگر میخواهیم شعائر اسلامی ما حاکم شود باید تمام جوانب پیاده شود که حجاب جزء جنبه فرهنگی آن بود.
بعد از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، حجاب در دانشگاه و ادارات الزامی شد و امام (ره) در این خصوص ثابت قدم ایستادند؛ زیرا حجاب ناشی از فرهنگ ما بود و فرهنگ ستون و زیربنای جامعه است بنابراین در اینجا غرب به خوبی وارد عمل شد و از زمان جنگ برای پوشش و فرهنگ ما تصمیم گرفتند و به راحتی مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتیم.
در سال 70 مقام معظم رهبری فرمودند مساله فرهنگ شبیه خون فرهنگی غرب است؛ شبیه خون یعنی کسی در خواب باشد و به ناگاه مورد حمله قرار گیرد یعنی ما در همان حالت بودیم و فکرمان درگیر مسائل اقتصادی و پیشرفت بود نه مسائل فرهنگی.
در اینجا دو بخش درگیر بودند اول دولتمردان و سپس مردم که احساس میکنم هردوی این دو مورد اغفال باقی ماندند، در دوره سازندگی سلیقههای ارزشی عوض شد و به جای تفکرات دینی به مادی گرایی سوق داده شدیم که این روند دو حالت داشت یا واقعا دولتمردان در فکرشان موضوع فرهنگ واینکه از فرهنگ مورد حمله قرار بگیریم نبود و یا نخواستند متوجه این موضوع باشند.
مردم نیز یا درگیر امور مادی شدند و یا نخواستند که بدانند و تفکر و پوششان را عوض کردندف وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شود فرهنگ لیبرال نیز وارد کشور میشود که این مساله مطرح میگردد که دین مساله شخصی است و مربوط به جامعه و حکومت نمیشود.
آناج: برخیها نیز اعتقاد دارند که پوشش مهم نیست و دل باید پاک باشد!
وایانی: وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شد تمام مردم به نظریه پردازی مشغول خواهند شد اینکه میگویند ما را به زور به بهشت نبرید یعنی دین ما به حکومت ربطی ندارد که همان بحث سکولاریزه شدن است در حالیکه در تحلیل حکومت اسلامی میگوییم که وظیفه حکومت است که ریزترین مسائل اجتماعی را تحت پوشش قرار دهد اما زمانیکه در بیرون از خانه هستیم رفتارمان مربوط به حکومت است.
ما یا باید از ابتدا این مساله را قبول نمیکردیم و یا وقتی قبول کردهایم باید خودمان و تکلیفمان را مشخص کنیم؛ زیرا وظیفه حکومت اسلامی است که وارد این حوزه شود برای اینکه همه در این جامعه حضور دارند، مقام معظم رهبری فرهنگ را به اکسیژن تعبیر میکنند و وقتی که نفس میکشیم حق نداریم جلوی تنفس دیگران را بگیریم پس اگر هوا مسموم باشد نمیتوانیم تنفس کنیم.
سستی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث به وجود آمدن حالت قهرآمیز در موضوع حجاب شد
متاسفانه سستی برخی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث شد تا این مساله را به نیروی انتظامی و قوه قضائیه بسپارند و حالت قهرآمیز پیدا کند، اگر در ریشه و بدون فرهنگ سازی برخورد قهر آلودداشته باشیم طرف مقابل عکس العمل نشان میدهد و این قانون طبیعت است که متاسفانه چنین برخورهای اشتباهی صورت گرفته است.
طبق مصوبه دولت 36 نهاد ما باید درگیر فرهنگ سازی حجاب و عفاف باشند در حالیکه از این 36 نهاد تنها نیروی انتظامی وارد کار شده و باقی نهادها خود را کنار کشیده و برخی توجیهها را مطرح میکنند در حالیکه گفته ما هیچ منافاتی با این مساله ندارد که جوانان شور و نشاط جوانی دارند بلکه وقتی این مسائل را مطرح میکنیم دلمان برای نسل آینده میسوزد اگر نسل امروز ما دچار ثبات اعتقادی نباشد قطعا در آینده شاهد آرمان سرزمین اسلامی نخواهیم بود.
اخیرا موضوعی در فضای مجازی به راه افتاده که چرا با دختر 17 ساله برخورد شده در حالیکه این دختر 17 ساله و امثال این دختر جرمشان رقص و شادی نیست بلکه این را میگوییم در چهارچوب خانه خودت هرکاری میتوانی انجام دهی اما وقتی این مساله را در دنیای مجازی به اشتراک میگذاری دیگر همه مردم آن را میبینند و حق من و دیگران است که در مورد تو نظر بدهیم چون خودت این را میخواهی و حق نداری بگویی چرا برخورد شد.
وقتی با استفاده از فضای مجازی وارد خانه من شدهای من حق دارم که درباره این مساله نظر بدهم مساله این است که وقتی این موضوع مطرح میشود افرادی از این دست قبول نمیکنند و میگویند که این مساله شخصی است و میتوانید نگاه نکنید؛ در حالیکه همان هوا را مسموم میکنند. تفسیر به رای در ارزشها باعث بیشترین آسیبها میشود که قسمتهایی که به نفع خودمان است پذیرفته و قسمتهایی که به نفع ما نیست نمیپذیریم.
وقتی با برخی از همین خانمهای بدحجاب صحبت میکنیم از درون دین را دوست دارند و یا در شبهای احیا با حجابهای نامناسب حضور دارند اما جالب این است که در همان برهه نیز حاضر به پذیرش حجاب نیستند زیرا میگویند خدا تنها برای شما نیست و با چنین ظاهری هم میشود زندگی کرد، در حالیکه وقتی دلسوزان انقلاب امر به معروف میکنند هدف این است که بگویند خدایی که در شبهای احیا به در خانهاش میرویم ناقص و تکهای از پازل نمیشود بلکه کتاب و ائمه دارد و باید تمام دستوراتش را عملی کرد اما متاسفانه تفکر سکولاری که وارد کشور و اذهان جوانان شد سبب به وجود آمدن چنین تفکری شد.
در ارزشها تفکرات ریزشی و رویشی وجود دارد و اما وقتی تفکرات ریزشی را مشاهده میکنیم قلب انسان میشکند و ما نباید این اجازه را بدهیم. چه اتفاقی باعث حرکت به این سمت میشود که با حجاب اعتماد به نفس کاهش مییابد؟ چرا تصور ما از زن موفق زنی با چادر نیست؟ قشر فرهنگی ما باید وارد این حوزه شوند و از همان دوران کودکی و مهدکودکها وارد در این حوزه فعالیت کنند، وقتی کودکی هشت ساعت زیر نظر معلم و یک وزارتخانه قرار دارد قطعا میتوانیم بر روی فرهنگ آنها کار کنیم اگرچه بسیار سخت است اما اگر سخت نباشد ماندگاری ندارد و این سختی است که باعث میشود یک کار ماندگاری بیشتر داشته باشد.
انتهای پیام/
رضاشاه در آغاز اجرای برنامه های ضداسلامی خود، دستور داد درشکه چی های مشهد و رفتگران تهران کلاه شاپو (کلاه تمام لبه فرنگی) بر سر گذارند. اجرای این برنامه از ابتدا خرداد 1314، علاوه بر شایعات مربوط به کشف حجاب، در مشهد تلاطمی ایجاد کرد. سرانجام آیت الله قمی پس از مشورت با تعدادی از رجال و روحانیان، برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو، در 9 تیر 1314 به تهران سفر کرد.
,محاصره محل اقامت ایشان در شهر ری از سوی حکومت، یکی از عوامل اصلی خشم و خروش مردم مشهد گردید و به کشتار بیرحمانه در مسجد گوهرشاد در 21 تیرماه انجامید، به مناسب هفته عفاف و حجاب گفتوگویی داشتیم با اعظم وایانی فعال حوزه زنان که مشروح آن را در زیر میخوانید:
,آناج: در خصوص هفته حجاب و اینکه چرا چنین پوششی در جامع ما انتخاب شده است توضیح دهید
,وایانی: اینکه چه شده حجاب به عنوان یک پوشش در جامعه ما برگزیده شد، قطعا یک روند تاریخی داشته و نه یک روند تاریخی و دینی بلکه یک روند تاریخی ایرانی، مرور این تاریخ نشان میدهد که خانمهای ایرانی از ابتدا به دلیل قومیتهای فرادست و نگاه کرامتگونهای که به زنان وجود داشت حجابهای پوشیده و بسته برای خودشان انتخاب کرده بودند.
,حتی قبل از اینکه اسلام وارد ایران شود تمام ایرانیها اعم از زن و مرد پوشش متفاوتی نسبت به سایر ملیتها داشتند و این نشان میدهد که این افراد به کرامت انسانی توجه ویژه داشتند و نه به عنوان کالایی که در خدمت یکدیگر باشند، مرور تاریخ نشان میدهد که این مسائل ریشه در باور ما دارد.
,بعد از اینکه اسلام وارد ایران میشود و به عنوان دین رسمی مورد پذیرش قرار میگیرد برخی تطابقها به ایرانیها نشان میدهد که دین اسلام ارزشهای ایرانی را تکمیل کرده و حتی در برخی روایات و تاریخ وجود دارد که مردم ایران بسیار خیر و نوعدوست بودند که این مساله از طرف پیامبر گرامی مورد توجه و تائید قرار میگیرد، صله ارحام و پوشش نیز از جمله دیگر این مسائل بود.
,این روند ادامه داشت تا اینکه متاسفانه در حدود 80 سال قبل که قضیه گوهرشاد و کشف حجاب رخ داد تا قبل از آن پوشش ما انتخابی، دینی و اسلامی بود اما بعد از سفر رضاخان به ترکیه برای نزدیکی به غرب قضیه کشف حجاب مطرح شد در حالیکه تا آن زمان خانواده رضاخان محجبه بود و حتی همسران شاهان ما به شدت محجبه بودند و حتی در اعیان و اشراف حجاب کامل وجود داشت تا اینکه رضاخان با کشف حجاب خانوادهاش و برخی زنان این تفکر را القا کردند که یکی از راههای ترقی کشف حجاب است یعنی به یک نتیجه اشتباه میرسند که نسل به نسل تا بدین جا کشیده میشود.
,این روند نتیجهگیری بعد از قضیه گوهرشاد نیاز به تحلیل دیگری دارد چون تا آن زمان ایران در آغوش غرب بود اما بعد از انقلاب نگاهها متفاوت میشود؛ زیرا شعاری که امام میآورد شعار برگشت به شعائر اسلامی و ارزشهای دینی و ایرانی است. وقتی از بازگشت به ارزشهای دینی سخن میگوییم قطعا به دوره قبل از گوهرشاد اطلاق میشود، ایرانی که اسلام را پذیرفته و به آرمان شهر و الگوی کشورهای اروپایی تبدیل شده است. امام (ره) هم تاکید میکنند که ایران باید الگوی این کشورها باشد نه مستعمره آن و ایران باید مستقل و حرفی برای گفتن در جهان داشته باشد.
,برخی در اوایل انقلاب طرفدار انقلاب بودند اما حجاب را قبول نداشتند
,در این حین قضیه جنگ رخ داد و ابر قدرتها منافعشان را در خطر دیدند، تئوریسنهای کشورهای غربی بعد از تحلیل متوجه شدند یکی از راههایی که میتوانند به جامعه ایرانی نفوذ کنند مساله حجاب است اما چون این موضوع در اوایل انقلاب بود و همه مردم در جو انقلابی قرار داشتند این کار به راحتی انجام نمیشود هرچند در آن زمان نیز افرادی بودند که انقلاب را قبول داشتند اما حجاب را قبول نداشتند و از امام میخواستند که حجاب را آزاد کنند که امام پاسخ دادند این مساله امکان پذیر نیست و اگر میخواهیم شعائر اسلامی ما حاکم شود باید تمام جوانب پیاده شود که حجاب جزء جنبه فرهنگی آن بود.
,بعد از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، حجاب در دانشگاه و ادارات الزامی شد و امام (ره) در این خصوص ثابت قدم ایستادند؛ زیرا حجاب ناشی از فرهنگ ما بود و فرهنگ ستون و زیربنای جامعه است بنابراین در اینجا غرب به خوبی وارد عمل شد و از زمان جنگ برای پوشش و فرهنگ ما تصمیم گرفتند و به راحتی مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتیم.
,در سال 70 مقام معظم رهبری فرمودند مساله فرهنگ شبیه خون فرهنگی غرب است؛ شبیه خون یعنی کسی در خواب باشد و به ناگاه مورد حمله قرار گیرد یعنی ما در همان حالت بودیم و فکرمان درگیر مسائل اقتصادی و پیشرفت بود نه مسائل فرهنگی.
,در اینجا دو بخش درگیر بودند اول دولتمردان و سپس مردم که احساس میکنم هردوی این دو مورد اغفال باقی ماندند، در دوره سازندگی سلیقههای ارزشی عوض شد و به جای تفکرات دینی به مادی گرایی سوق داده شدیم که این روند دو حالت داشت یا واقعا دولتمردان در فکرشان موضوع فرهنگ واینکه از فرهنگ مورد حمله قرار بگیریم نبود و یا نخواستند متوجه این موضوع باشند.
,مردم نیز یا درگیر امور مادی شدند و یا نخواستند که بدانند و تفکر و پوششان را عوض کردندف وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شود فرهنگ لیبرال نیز وارد کشور میشود که این مساله مطرح میگردد که دین مساله شخصی است و مربوط به جامعه و حکومت نمیشود.
,آناج: برخیها نیز اعتقاد دارند که پوشش مهم نیست و دل باید پاک باشد!
,وایانی: وقتی تفکرات لیبرال وارد کشور شد تمام مردم به نظریه پردازی مشغول خواهند شد اینکه میگویند ما را به زور به بهشت نبرید یعنی دین ما به حکومت ربطی ندارد که همان بحث سکولاریزه شدن است در حالیکه در تحلیل حکومت اسلامی میگوییم که وظیفه حکومت است که ریزترین مسائل اجتماعی را تحت پوشش قرار دهد اما زمانیکه در بیرون از خانه هستیم رفتارمان مربوط به حکومت است.
,ما یا باید از ابتدا این مساله را قبول نمیکردیم و یا وقتی قبول کردهایم باید خودمان و تکلیفمان را مشخص کنیم؛ زیرا وظیفه حکومت اسلامی است که وارد این حوزه شود برای اینکه همه در این جامعه حضور دارند، مقام معظم رهبری فرهنگ را به اکسیژن تعبیر میکنند و وقتی که نفس میکشیم حق نداریم جلوی تنفس دیگران را بگیریم پس اگر هوا مسموم باشد نمیتوانیم تنفس کنیم.
,سستی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث به وجود آمدن حالت قهرآمیز در موضوع حجاب شد
,متاسفانه سستی برخی دولتمردان و عدم تحلیل مسائل برای مردم باعث شد تا این مساله را به نیروی انتظامی و قوه قضائیه بسپارند و حالت قهرآمیز پیدا کند، اگر در ریشه و بدون فرهنگ سازی برخورد قهر آلودداشته باشیم طرف مقابل عکس العمل نشان میدهد و این قانون طبیعت است که متاسفانه چنین برخورهای اشتباهی صورت گرفته است.
,طبق مصوبه دولت 36 نهاد ما باید درگیر فرهنگ سازی حجاب و عفاف باشند در حالیکه از این 36 نهاد تنها نیروی انتظامی وارد کار شده و باقی نهادها خود را کنار کشیده و برخی توجیهها را مطرح میکنند در حالیکه گفته ما هیچ منافاتی با این مساله ندارد که جوانان شور و نشاط جوانی دارند بلکه وقتی این مسائل را مطرح میکنیم دلمان برای نسل آینده میسوزد اگر نسل امروز ما دچار ثبات اعتقادی نباشد قطعا در آینده شاهد آرمان سرزمین اسلامی نخواهیم بود.
,اخیرا موضوعی در فضای مجازی به راه افتاده که چرا با دختر 17 ساله برخورد شده در حالیکه این دختر 17 ساله و امثال این دختر جرمشان رقص و شادی نیست بلکه این را میگوییم در چهارچوب خانه خودت هرکاری میتوانی انجام دهی اما وقتی این مساله را در دنیای مجازی به اشتراک میگذاری دیگر همه مردم آن را میبینند و حق من و دیگران است که در مورد تو نظر بدهیم چون خودت این را میخواهی و حق نداری بگویی چرا برخورد شد.
,وقتی با استفاده از فضای مجازی وارد خانه من شدهای من حق دارم که درباره این مساله نظر بدهم مساله این است که وقتی این موضوع مطرح میشود افرادی از این دست قبول نمیکنند و میگویند که این مساله شخصی است و میتوانید نگاه نکنید؛ در حالیکه همان هوا را مسموم میکنند. تفسیر به رای در ارزشها باعث بیشترین آسیبها میشود که قسمتهایی که به نفع خودمان است پذیرفته و قسمتهایی که به نفع ما نیست نمیپذیریم.
,وقتی با برخی از همین خانمهای بدحجاب صحبت میکنیم از درون دین را دوست دارند و یا در شبهای احیا با حجابهای نامناسب حضور دارند اما جالب این است که در همان برهه نیز حاضر به پذیرش حجاب نیستند زیرا میگویند خدا تنها برای شما نیست و با چنین ظاهری هم میشود زندگی کرد، در حالیکه وقتی دلسوزان انقلاب امر به معروف میکنند هدف این است که بگویند خدایی که در شبهای احیا به در خانهاش میرویم ناقص و تکهای از پازل نمیشود بلکه کتاب و ائمه دارد و باید تمام دستوراتش را عملی کرد اما متاسفانه تفکر سکولاری که وارد کشور و اذهان جوانان شد سبب به وجود آمدن چنین تفکری شد.
,در ارزشها تفکرات ریزشی و رویشی وجود دارد و اما وقتی تفکرات ریزشی را مشاهده میکنیم قلب انسان میشکند و ما نباید این اجازه را بدهیم. چه اتفاقی باعث حرکت به این سمت میشود که با حجاب اعتماد به نفس کاهش مییابد؟ چرا تصور ما از زن موفق زنی با چادر نیست؟ قشر فرهنگی ما باید وارد این حوزه شوند و از همان دوران کودکی و مهدکودکها وارد در این حوزه فعالیت کنند، وقتی کودکی هشت ساعت زیر نظر معلم و یک وزارتخانه قرار دارد قطعا میتوانیم بر روی فرهنگ آنها کار کنیم اگرچه بسیار سخت است اما اگر سخت نباشد ماندگاری ندارد و این سختی است که باعث میشود یک کار ماندگاری بیشتر داشته باشد.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه