اخبار داغ

به بهانه روز خبرنگار؛

و سوگند به قلم و آنچه مى‌نویسند

و سوگند به قلم و آنچه مى‌نویسند
میدان میدان مبارزه است، مبارزه‌ای که یک سوی آن وجدان انسان خداجو و سوی دیگرش نفس لوامه او قرار گرفته است، و این اما نگارنده است که باید تصمیم بگیرد قلمش را به نرده‌بان تعالی خود تبدیل کند یا آنرا وسیله‌ای برای سقوط به تاریکی قرار دهد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یادداشت اختصاصی مرآت- «رسانه، قلم، خبر، کلیدواژه، ارتباطات، فضای مجازی و...» تمام این کلمات امروزه نه صرفا برای اهالی رسانه و مطبوعات بلکه برای اکثر کاربران تلفن های همراه و شاید فراتر از آن برای عموم مردم شناخته شده باشند. 

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

این عمومیتِ دسترسی به فناوری ارتباطات در عصر کنونی را باید به فال نیک گرفت چراکه نویدبخش پایان دوران مونولوگ یا تک گویی رسانه‌ای است، امری که شاید در سالهای گذشته حقیقت‌طلبی رسانه‌ای را دشوار می‌کرد. 

,

اما آیا تمام آنچه در فضای رسانه‌ای عصر حاضر آن هم در سرزمینی که در طول قرن‌های متمادی، ارزش‌های الهی و انسانی مبنای حرکت مردمان آن بوده است ارائه می‌شود به دریافت حقیقت و تعالی اندیشه انسانی کمک می‌کند؟ چه اندازه از محتوای رد و بدل شده در رسانه‌های سنتی و یا شبکه‌های اجتماعی بر پایه فطرت پاک انسانی ارائه می‌شوند؟ آیا در دوران فعلی نیز قلم و آنچه از آن مکتوب می‌شود همچنان ماهیت خود را برای هدایت قلبهای زلال حفظ کرده است تا سزاوار سوگند پروردگار باشد؟ قلمِ امروز چه نسبتی با مفاهیم والا و ارزشمندی چون توحید، ایمان، تعالی، اندیشه، آزادی، اخلاق، حقیقت جویی، عدالتخواهی و حق محوری دارد؟ قلمِ امروز تا چه اندازه توانسته است آزادگی و حریت خود را در نبرد سهمگین صاحبان قدرت و ثروت حفظ کند و از حریم استقلال اندیشه و آگاهی حراست نماید؟ چگونه می‌توان در دریای مواج کنونی با باوری عمیق، رسالت حقیقی قلم را که همان رسالت انبیا است تعقیب کرد؟ این‌ها صرفا پرسش‌هایی است که اگر دقیق و عمیق بنگریم شاید بتوان علت بخشی از سردرگمی‌های بشر را نیز در آن جستجو کرد. بررسی دایره فعالیت رسانه‌های جهان در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد برآیند فعالیت‌ها، کنشگری‌ها و جریان‌سازی‌های آنان بسیار بیشتر از آنکه به بسط روح حقیقت‌جویی و گسترش ارزش‌های متعالی الهی و انسانی منجر شده باشد به اعمال محدودیت‌های نوین و البته پنهان برای جلوگیری از دیده شدن نظریات برگرفته از فطرت پاک انسانی انجامیده است. 

,

باعث تاسف است که امروز رسانه‌هایی که قرار بود با انتقال سریع و مطلوب پیام به قدرت تشخیص بشریت کمک نموده و بشر را از سردرگمی در انتخاب مسیر تعالی نجات دهند خود به ابزاری تبدیل شده‌اند که نه تنها به تشخیص سره از ناسره، نور از ظلمات و حق از باطل کمکی نمی‌کنند بلکه با بکارگیری انواع روشهای القایی و اغوایی بر هرچه مبهم و پیچیده‌تر شدن شرایط نیز دامن می‌زنند. باید اذعان کرد این سوداگری رسانه‌ای نیز همچون سایر آفت‌های تبادل فرهنگی با سایر جوامع به سبب عدم اتخاذ رویکردی درست و به هنگام، مرزهای کشورمان را درنوردیده و در ابعاد وسیعی در خدمت مافیای قدرت و ثروت قرار گرفته است. 

,

به جرات می‌توان گفت امروز اولویت اصلی انتشار اخبار، تحلیل‌ها و نظرات، دست کم در حوزه رسانه‌های رسمی کشور نه تنها بسط حقیقت‌جویی و آزاداندیشی نیست بلکه حفظ منافع صاحبان قدرت به اصلی‌ترین دلیل برای ادامه فعالیت این رسانه‌ها تبدیل شده است. طبیعتا آن جامعه‌ای که غالب رسانه‌های آن صرفا اهداف گروههای خاص اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دنبال نمایند نه تنها از پدیده رسانه و اطلاع‌رسانی منتفع نخواهد شد بلکه ممکن است بر اثر اعتماد ناشی از سطحی‌نگری گروههای مختلف نسبت به جریانات رسانه‌ای، متوجه عقب ماندگی‌های متعدد اجتماعی نیز گردد، حال آنکه شاید خود را جامعه‌ای توسعه یافته، به روز و نخبگانی نام نهاده باشد!

,

اینک اما فرصت برای قلم‌های شرافتمند، عزم‌های راسخ و گام‌های استوار فراهم است. میدان میدان مبارزه است، مبارزه‌ای که یک سوی آن وجدان انسان خداجو و سوی دیگرش نفس لوامه او قرار گرفته است، و این اما نگارنده است که باید تصمیم بگیرد قلمش را به نرده‌بان تعالی خود تبدیل کند یا آنرا وسیله‌ای برای سقوط به تاریکی قرار دهد.

,

مسعود تبریزی

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه