نماینده مردم تبریز در مجالس ششم و هفتم همین دو دوره و پیامدهای آن را برای هفت پشتش کافی میداند و میگوید الک خود را آویخته است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اکبر اعلمی از نمایندگان شهرهی مجالس ششم و هفتم شورای اسلامی است که در طول سالهای اخیر به سبب مواضعِ بحثبرانگیز خود بارها در میان تیتر رسانهها چرخیده است. رویکردهای سیاسی و اقتصادی او در قبال اصلاحات و نقدهایی که گاه و بیگاه به سردمداران دولت و سایر چهرههای سیاسی وارد میکند ما را برآن داشت تا سراغ گفتوگویی بیپرده از این فعال سیاسی را بگیریم و از جدیدترین عقاید و نظرات او در قبال مسایل اخیر کشور جویا شویم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,این فعال سیاسی از مصاحبه امتناع میکرد و میگفت اصولاً با رسانهها به گفتوگو نمینشیند و کانال تلگرامیاش منبعی برای مواضع اوست، اعلمی از سوی دیگر گزارشات انتقادی آناج نسبت به برخی دیدگاههایش را "بد" توصیف میکرد و بر عدم سانسور و انتشار کامل متن مصاحبهاش تاکید داشت.
گفتههای صریح اعلمی نشانگر تفکرات اوست و نیازی به تفسیر ندارد. مصاحبه کننده برای برخی مواضع نماینده اسبق تبریز انقلت و ابهام داشت اما از آنجایی که گفتوگو به جهت حضور اکبر اعلمی در تهران به صورت تلگرامی صورت گرفت و پاسخ سوالات از طریق فضای مجازی واصل شد، عملاً فرصت مباحثه از دست رفت.
در ادامه مشروح گفتوگوی آناج با این فعال سیاسی را میخوانید:
با تعریف خود از اصلاحطلبی، با افتخار اصلاحطلبم
آناج: در کدام قسمت ساختار سیاسی قرار گرفتهاید و دوست دارید شما را جزء کدام دسته قرار دهند؟ اصلاح طلبی، اعتدالی یا اصولگرا؟
این نوع دسته بندی سیاسی معمولا مختص کشورهای جهان سومی مثل ایران است والا در کشورهای مدرن و توسعه یافته، احزاب به مفهوم خاص آن هستند که با جهتگیری و ارائه برنامههای مشخص و مدون به طور شفاف به رقابت با یکدیگر میپردازند. به عنوان مثال در کشوری مثل فرانسه و یا آلمان جریاناتی که اصطلاحا تندرو و افراطی خوانده میشوند هم در قالب یک یا چند حزب و جبهه با برنامههای کاملا تعریف و تبیین شده به فعالیت سیاسی خود ادامه میدهند.
اما از آنجا که در سپهر سیاست ایران، حزب به مفهوم واقعی آن جایگاه و پایگاه مردمی ندارد، لذا مرزبندیهای سیاسی آن هم نوعا به دسته بندیهای کاذب، پوپولیستی و بیمبنا مانند اصلاحطلبی، اصولگرائی، اعتدالگرائی رایج، معطوف شده است. دقت کنید که به پسوند رایج تاکید میکنم! این نوع دسته بندی رایج به جای آنکه مبتنی و متکی به یک برنامه و منشور فکری خاص باشد، بیشتر مبتنی بر شخصیت محوری و سرسپردگی در برابر برخی اشخاص است که به تعبیر قرآن، از لغزشگاههای فکر و اندیشه محسوب میشود.
با این مقدمه اگر اصلاحطلبی و اصولگرائی و اعتدالگرائی را معطوف به شخصیتگرایی و دوری و نزدیکی و یا سرسپردگی نسبت به برخی شخصیتهای شهیری تعریف کنید که شهرتشان غالبا زائیده قدرت و ثروت است، بنده رسما اعلام میکنم که خوشبختانه در هیچیک از آنها قرار ندارم.
اما اگر اصلاحطلبی را راه و روشی تعریف کنید که در آن یک اصلاحطلب مستقل از اشخاص و گروهها، میخواهد بهجای انقلاب خشونت آمیز، کور، آنی و مخرّب، با توسل به روشهای مدنی و مسالمت آمیز و به صورت تدریجی، وضع نامطلوب موجود را که همه متناسب با رویکرد خود بر نامطلوب بودن آن اتفاق نظر دارند، تغییر داده و وضعیت مطلوب را حاکم کند، بنده با افتخار میگویم که یک اصلاحطلبم.
غفلت از «عدالتمحوری» و «فسادستیزی» موجب ناکامی اصلاحات شده است
در این تعریف که اعتدال و اعتدالگرائی و اعتقاد و پایبندی به مجموعهای از «اصول» جزء ذات اصلاح طلبی است، محو هرگونه «خودکامگی» و جایگزین شدن روشهای دموکراتیک به جای آن با تاکید بر احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و اداره امور کشور با اتکاء به آرای عمومی موضوع دو اصل ششم و پنجاهم ششم قانون اساسی، کلیدیترین شاخصه و وجه امتیاز اصلاحطلبی نسبت به سایر رویکردهاست.
با این توضیح که بنده اصلاحطلبی را با «عدالت محوری» و «فسادستیزی» میدانم همان دو عنصر مهمی که غفلت از آنها تاکنون موجب ناکامی جریان اصلاحات شده است.
نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شدهاند
آناج: شما جزو یکی از نامدارترین نمایندگان مجلس در دوره خود بودید، نقش مجلس فعلی را در بروز و رفع مشکلات تا چه حد ارزیابی میکنید؟
مجلس به عنوان یکی از برجستهترین مظاهر جمهوریت، دموکراسی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، باید سرسلسله ارکان قدرت و به تعبیری در راس امور باشد و ضمن قانونگذاری بر اجرای صحیح قوانین و عملکرد دستگاهها هم نظارت کند.
تحقق این امر مستلزم برگزاری انتخاب آزاد و احترام به حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن اقشار مختلف مردم با حداقل شرایط عرفی مانند دارا بودن سن قانونی و تابعیت ایرانی و سلامت مالی و اخلاقی است. در چنین شرایطی معمولا مردم برای تامین مطالبات خود هم که شده؛ عصارههای فضائل خود را انتخاب و به مجلس میفرستند همان اتفاقی که کم و بیش در مجلس اول رخ داد.
اما در اثر نظارت استصوابی که همه اهتمامش جلوگیری از ورود منتقدین بخشی از حاکمیت است، متاسفانه نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شده و بدیهی است که چنین مجلسی بهجای آنکه مرکب از فضائل مردم باشد رذائل مردم را در خود جای خواهد داد و به جای اینکه به نمایندگی از ملت با قرار گرفتن در راس امور بر همه نهادهای قانونی سیادت و نظارت کند در قعر امور واقع و زیر پای سایر نهادها و دستگاهها دست و پا خواهد زد. پر واضح است که در ظهور و بروز مشکلات موجود چنین مجلسی بیشترین نقش را عهده دار است.
بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیار دولت است/ برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام
آناج: مطالب بسیاری در کانال شما در مخالفت با اشخاصی همچون آقایان روحانی و جهانگیری منتشر شده است، علت چیست؟
دو دلیل مهم دارد، دلیل اول معطوف به همان اصلاح طلب بودن و رویکرد اصلاح طلبانهام هست. دلیل دوم هم این است که بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیارت دولت است و رئیس جمهور به عنوان مجری و پاسدار قانون اساسی و کسی که سوگند خورده به وظایف و تعهداتش عمل کند از او انتظار میرود نسبت به حل مشکلات موجود اقدام و به وعدههایش عمل کند. از آنجا که برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام، لذا هرجا که با عملکرد ضعیف دولت مواجه شوم و یا انحرافی از قانون مشاهده کنم با آن مخالفت کرده و نسبت به آن انتقاد میکنم یعنی دقیقا به همان رویهای عمل میکنم که در دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد عمل میکردم.
مصادره اموال دزدان و اختلاسگران اموال عمومی از راهکارهای بازگرداندن اعتماد مردم است
آناج: راهکارتان برای افزایش اعتماد مردم نسبت دولت و مجموعه نظام چیست؟
گرچه خیلی کمی شده و با این ترکیب و عملکرد هیات حاکمه، بازسازی اعتماد مردم دشوار است اما اگر اصلاحات واقعی به شرحی که توضیح دادم از بالا آغاز شده و چیدمان قدرت به صورت محسوسی تغییر کرده و مبارزه اساسی با فساد در اشکال سیاسی، اخلاقی و اقتصادی آغاز و سازوکاری برای مصادره اموال دزدان و اختلاس گران اموال عمومی و از بین بردن شکاف طبقاتی و تحقق عدالت اجتماعی طراحی و اجرا شود و به قانون و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام گذاشته شود و تغییرات جدی مانند حذف نظارت استصوابی، تغییر ترکیب شورای نگهبان، آزادی مطبوعات، ملی شدن صدا و سیما و دعوت از منتقدین واقعی برای برگزاری مناظرههایی مشابه آنچه که در ده روز فصل انتخابات رخ میدهد، انجام گیرد، به تدریج اعتماد از دست رفته بازیابی خواهد شد.
آناج: آیا مشکلات امروز جامعه در حوزه اقتصاد و گرانی صرفا از ضعف دولت نشات میگیرد یا دیگر مجموعهها نیز سهیماند؟
وضع موجود محصول تصمیم و عملکرد «نظام» است و هر یک از اشخاص و ارکان قدرت به تناسب وظایف و اختیاراتی که داراست در ایجاد آن سهیم است.
نگاه جناحی به فساد عدهای را در حاشیه امن قرار میدهد
آناج: شما همواره بر مبارزه با مفسدان تاکید داشتید، فکر میکنید چرا بسیاری از کله گندهها و آقازادهها در حاشیه امن قرار گرفتهاند؟!
به این سوال شما دستگاههای نظارتی باید پاسخ دهند. از نگاه من وقوع چنین رخدادی ناشی از دستکم 5 عامل مهم و اساسی است: 1-ساختاری شدن فساد 2-رخنه و نفوذ مفسدین و به تعبیر شما همان کله گندهها در سیستم و تبانی و شبکهای عمل کردن آنها با عوامل مختلف 3- ناکارامدی سیستم قضایی و سایر دستگاههای نظارتی، 4-نگاه جناحی به فساد و فساد ستیزی 5-پائین بودن هزینه ریسک فساد برای اشخاص یاد شده، 5-وجود منافذ و راههای فرار در قوانین.
آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام
آناج: آیا قصد حضور در انتخابات آتی مجلس را خواهید داشت؟
به دلیل عنایت ویژه مردم و حکومت نسبت به عملکرد 8 سالهام؛ آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام و همان دو دوره نمایندگی و پیامدهای آن برای هفت پشتم کافیست.
در سطح استان آذربایجانشرقی مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود
آناج: نظرتان در خصوص مدیریت استانی آذربایجانشرقی و مشکلات دامنگیر کارخانه ماشین سازی چیست؟
مدیریت استان آذربایجانشرقی هم بازتابی از مدیریت کلان و مادالعمر کشور است و همانطور که در طول 40 سال گذشته مسئولیتهای کلان و میانی مانند توپی در زمین بازی افراد یک کلکسیون خاص و محدود چند صد نفره پاسکاری شده است، در سطح استان آذربایجانشرقی هم مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود که اغلب غیربومی و بعضا بسیار ناتوان و ناکارآمدند و مهمترین ویژگی آنها باندی عمل کردن و سرسپردگی آنهاست و بازنشستگی ندارند. بدلیل اقامتم در تهران و اینکه پس از پایان دوره نمایندگی به جز آنچه در رسانهها منعکس میشود ارتباطی با روابط و مناسبات درون ماشین سازی نداشتهام، قهرا از جزئیات مشکلات دامنگیر آن هم چندان اطلاعی ندارم.
آناج: قبول دارید آذربایجانشرقی در طول سالهای اخیر از سایر استانها در حوزههای مختلف عقب مانده است؟ علت چیست؟
اگر آذربایجان شرقی و در راس آن تبریز کنونی را با پیشینه تاریخی، استعداد و داشتهها و ظرفیتهای آن مقایسه کنیم، وضع موجود شایسته آن نیست و استحقاق خیلی بیشتر از اینها را داشته و دارد. اما به جز چند استان برخوردار که آنها هم بعضا ناشی از رانت قدرت روسای جمهور و وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف بوده، سایر استانها هم مانند آذربایجانشرقی گرفتار مشکلات و کمبودهای ساختاری و مدیریتی و توزیع ناعادلانه درآمدها هستند.
مالهکشان دولت با نام اصلاحات، اصلاحطلبی را شخم میزنند
آناج: فکر میکنید عملکرد روحانی در انتخابات 1400 آینده سیاسی اصلاحات را به مخاطره میاندازد؟!
ورود جریانی که اصلاح طلبی را به نام خود مصادره کردهاند به عرصه انتخابات و حمایت تمام قد از روحانی و جهانگیری، تا جائی که به عنوان اصلاح طلب اعلام میکنند ما تضمین روحانی هستیم و پس از آن هم باز با نام اصلاحات و اصلاح طلبی صرفا نقش توجیهگر و مالهکش را برای دولت عهده دار بودهاند، نوعی «خودویرانگری» و شخم زدن اصلاحات و اصلاح طلبی بود و بدیهی است که با این روند جریان موسوم به اصلاحات به شدت آسیبپذیر شده است اما چون رقیبش که در اردوگاه اصولگرایی هستند بخش عمده اعتبارش را در طول سالیان متمادی از دست داده است، اگر مردم در انتخابات 1400 شرکت کنند باز انتخاب آنان معطوف به انتخاب بد از میان بدتر خواهد بود.
گفتوگو از: مجید قنبرزاده
انتهای پیام/
این فعال سیاسی از مصاحبه امتناع میکرد و میگفت اصولاً با رسانهها به گفتوگو نمینشیند و کانال تلگرامیاش منبعی برای مواضع اوست، اعلمی از سوی دیگر گزارشات انتقادی آناج نسبت به برخی دیدگاههایش را "بد" توصیف میکرد و بر عدم سانسور و انتشار کامل متن مصاحبهاش تاکید داشت.
گفتههای صریح اعلمی نشانگر تفکرات اوست و نیازی به تفسیر ندارد. مصاحبه کننده برای برخی مواضع نماینده اسبق تبریز انقلت و ابهام داشت اما از آنجایی که گفتوگو به جهت حضور اکبر اعلمی در تهران به صورت تلگرامی صورت گرفت و پاسخ سوالات از طریق فضای مجازی واصل شد، عملاً فرصت مباحثه از دست رفت.
در ادامه مشروح گفتوگوی آناج با این فعال سیاسی را میخوانید:
با تعریف خود از اصلاحطلبی، با افتخار اصلاحطلبم
آناج: در کدام قسمت ساختار سیاسی قرار گرفتهاید و دوست دارید شما را جزء کدام دسته قرار دهند؟ اصلاح طلبی، اعتدالی یا اصولگرا؟
این نوع دسته بندی سیاسی معمولا مختص کشورهای جهان سومی مثل ایران است والا در کشورهای مدرن و توسعه یافته، احزاب به مفهوم خاص آن هستند که با جهتگیری و ارائه برنامههای مشخص و مدون به طور شفاف به رقابت با یکدیگر میپردازند. به عنوان مثال در کشوری مثل فرانسه و یا آلمان جریاناتی که اصطلاحا تندرو و افراطی خوانده میشوند هم در قالب یک یا چند حزب و جبهه با برنامههای کاملا تعریف و تبیین شده به فعالیت سیاسی خود ادامه میدهند.
اما از آنجا که در سپهر سیاست ایران، حزب به مفهوم واقعی آن جایگاه و پایگاه مردمی ندارد، لذا مرزبندیهای سیاسی آن هم نوعا به دسته بندیهای کاذب، پوپولیستی و بیمبنا مانند اصلاحطلبی، اصولگرائی، اعتدالگرائی رایج، معطوف شده است. دقت کنید که به پسوند رایج تاکید میکنم! این نوع دسته بندی رایج به جای آنکه مبتنی و متکی به یک برنامه و منشور فکری خاص باشد، بیشتر مبتنی بر شخصیت محوری و سرسپردگی در برابر برخی اشخاص است که به تعبیر قرآن، از لغزشگاههای فکر و اندیشه محسوب میشود.
با این مقدمه اگر اصلاحطلبی و اصولگرائی و اعتدالگرائی را معطوف به شخصیتگرایی و دوری و نزدیکی و یا سرسپردگی نسبت به برخی شخصیتهای شهیری تعریف کنید که شهرتشان غالبا زائیده قدرت و ثروت است، بنده رسما اعلام میکنم که خوشبختانه در هیچیک از آنها قرار ندارم.
اما اگر اصلاحطلبی را راه و روشی تعریف کنید که در آن یک اصلاحطلب مستقل از اشخاص و گروهها، میخواهد بهجای انقلاب خشونت آمیز، کور، آنی و مخرّب، با توسل به روشهای مدنی و مسالمت آمیز و به صورت تدریجی، وضع نامطلوب موجود را که همه متناسب با رویکرد خود بر نامطلوب بودن آن اتفاق نظر دارند، تغییر داده و وضعیت مطلوب را حاکم کند، بنده با افتخار میگویم که یک اصلاحطلبم.
غفلت از «عدالتمحوری» و «فسادستیزی» موجب ناکامی اصلاحات شده است
در این تعریف که اعتدال و اعتدالگرائی و اعتقاد و پایبندی به مجموعهای از «اصول» جزء ذات اصلاح طلبی است، محو هرگونه «خودکامگی» و جایگزین شدن روشهای دموکراتیک به جای آن با تاکید بر احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و اداره امور کشور با اتکاء به آرای عمومی موضوع دو اصل ششم و پنجاهم ششم قانون اساسی، کلیدیترین شاخصه و وجه امتیاز اصلاحطلبی نسبت به سایر رویکردهاست.
با این توضیح که بنده اصلاحطلبی را با «عدالت محوری» و «فسادستیزی» میدانم همان دو عنصر مهمی که غفلت از آنها تاکنون موجب ناکامی جریان اصلاحات شده است.
نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شدهاند
آناج: شما جزو یکی از نامدارترین نمایندگان مجلس در دوره خود بودید، نقش مجلس فعلی را در بروز و رفع مشکلات تا چه حد ارزیابی میکنید؟
مجلس به عنوان یکی از برجستهترین مظاهر جمهوریت، دموکراسی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، باید سرسلسله ارکان قدرت و به تعبیری در راس امور باشد و ضمن قانونگذاری بر اجرای صحیح قوانین و عملکرد دستگاهها هم نظارت کند.
تحقق این امر مستلزم برگزاری انتخاب آزاد و احترام به حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن اقشار مختلف مردم با حداقل شرایط عرفی مانند دارا بودن سن قانونی و تابعیت ایرانی و سلامت مالی و اخلاقی است. در چنین شرایطی معمولا مردم برای تامین مطالبات خود هم که شده؛ عصارههای فضائل خود را انتخاب و به مجلس میفرستند همان اتفاقی که کم و بیش در مجلس اول رخ داد.
اما در اثر نظارت استصوابی که همه اهتمامش جلوگیری از ورود منتقدین بخشی از حاکمیت است، متاسفانه نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شده و بدیهی است که چنین مجلسی بهجای آنکه مرکب از فضائل مردم باشد رذائل مردم را در خود جای خواهد داد و به جای اینکه به نمایندگی از ملت با قرار گرفتن در راس امور بر همه نهادهای قانونی سیادت و نظارت کند در قعر امور واقع و زیر پای سایر نهادها و دستگاهها دست و پا خواهد زد. پر واضح است که در ظهور و بروز مشکلات موجود چنین مجلسی بیشترین نقش را عهده دار است.
بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیار دولت است/ برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام
آناج: مطالب بسیاری در کانال شما در مخالفت با اشخاصی همچون آقایان روحانی و جهانگیری منتشر شده است، علت چیست؟
دو دلیل مهم دارد، دلیل اول معطوف به همان اصلاح طلب بودن و رویکرد اصلاح طلبانهام هست. دلیل دوم هم این است که بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیارت دولت است و رئیس جمهور به عنوان مجری و پاسدار قانون اساسی و کسی که سوگند خورده به وظایف و تعهداتش عمل کند از او انتظار میرود نسبت به حل مشکلات موجود اقدام و به وعدههایش عمل کند. از آنجا که برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام، لذا هرجا که با عملکرد ضعیف دولت مواجه شوم و یا انحرافی از قانون مشاهده کنم با آن مخالفت کرده و نسبت به آن انتقاد میکنم یعنی دقیقا به همان رویهای عمل میکنم که در دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد عمل میکردم.
مصادره اموال دزدان و اختلاسگران اموال عمومی از راهکارهای بازگرداندن اعتماد مردم است
آناج: راهکارتان برای افزایش اعتماد مردم نسبت دولت و مجموعه نظام چیست؟
گرچه خیلی کمی شده و با این ترکیب و عملکرد هیات حاکمه، بازسازی اعتماد مردم دشوار است اما اگر اصلاحات واقعی به شرحی که توضیح دادم از بالا آغاز شده و چیدمان قدرت به صورت محسوسی تغییر کرده و مبارزه اساسی با فساد در اشکال سیاسی، اخلاقی و اقتصادی آغاز و سازوکاری برای مصادره اموال دزدان و اختلاس گران اموال عمومی و از بین بردن شکاف طبقاتی و تحقق عدالت اجتماعی طراحی و اجرا شود و به قانون و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام گذاشته شود و تغییرات جدی مانند حذف نظارت استصوابی، تغییر ترکیب شورای نگهبان، آزادی مطبوعات، ملی شدن صدا و سیما و دعوت از منتقدین واقعی برای برگزاری مناظرههایی مشابه آنچه که در ده روز فصل انتخابات رخ میدهد، انجام گیرد، به تدریج اعتماد از دست رفته بازیابی خواهد شد.
آناج: آیا مشکلات امروز جامعه در حوزه اقتصاد و گرانی صرفا از ضعف دولت نشات میگیرد یا دیگر مجموعهها نیز سهیماند؟
وضع موجود محصول تصمیم و عملکرد «نظام» است و هر یک از اشخاص و ارکان قدرت به تناسب وظایف و اختیاراتی که داراست در ایجاد آن سهیم است.
نگاه جناحی به فساد عدهای را در حاشیه امن قرار میدهد
آناج: شما همواره بر مبارزه با مفسدان تاکید داشتید، فکر میکنید چرا بسیاری از کله گندهها و آقازادهها در حاشیه امن قرار گرفتهاند؟!
به این سوال شما دستگاههای نظارتی باید پاسخ دهند. از نگاه من وقوع چنین رخدادی ناشی از دستکم 5 عامل مهم و اساسی است: 1-ساختاری شدن فساد 2-رخنه و نفوذ مفسدین و به تعبیر شما همان کله گندهها در سیستم و تبانی و شبکهای عمل کردن آنها با عوامل مختلف 3- ناکارامدی سیستم قضایی و سایر دستگاههای نظارتی، 4-نگاه جناحی به فساد و فساد ستیزی 5-پائین بودن هزینه ریسک فساد برای اشخاص یاد شده، 5-وجود منافذ و راههای فرار در قوانین.
آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام
آناج: آیا قصد حضور در انتخابات آتی مجلس را خواهید داشت؟
به دلیل عنایت ویژه مردم و حکومت نسبت به عملکرد 8 سالهام؛ آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام و همان دو دوره نمایندگی و پیامدهای آن برای هفت پشتم کافیست.
در سطح استان آذربایجانشرقی مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود
آناج: نظرتان در خصوص مدیریت استانی آذربایجانشرقی و مشکلات دامنگیر کارخانه ماشین سازی چیست؟
مدیریت استان آذربایجانشرقی هم بازتابی از مدیریت کلان و مادالعمر کشور است و همانطور که در طول 40 سال گذشته مسئولیتهای کلان و میانی مانند توپی در زمین بازی افراد یک کلکسیون خاص و محدود چند صد نفره پاسکاری شده است، در سطح استان آذربایجانشرقی هم مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود که اغلب غیربومی و بعضا بسیار ناتوان و ناکارآمدند و مهمترین ویژگی آنها باندی عمل کردن و سرسپردگی آنهاست و بازنشستگی ندارند. بدلیل اقامتم در تهران و اینکه پس از پایان دوره نمایندگی به جز آنچه در رسانهها منعکس میشود ارتباطی با روابط و مناسبات درون ماشین سازی نداشتهام، قهرا از جزئیات مشکلات دامنگیر آن هم چندان اطلاعی ندارم.
آناج: قبول دارید آذربایجانشرقی در طول سالهای اخیر از سایر استانها در حوزههای مختلف عقب مانده است؟ علت چیست؟
اگر آذربایجان شرقی و در راس آن تبریز کنونی را با پیشینه تاریخی، استعداد و داشتهها و ظرفیتهای آن مقایسه کنیم، وضع موجود شایسته آن نیست و استحقاق خیلی بیشتر از اینها را داشته و دارد. اما به جز چند استان برخوردار که آنها هم بعضا ناشی از رانت قدرت روسای جمهور و وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف بوده، سایر استانها هم مانند آذربایجانشرقی گرفتار مشکلات و کمبودهای ساختاری و مدیریتی و توزیع ناعادلانه درآمدها هستند.
مالهکشان دولت با نام اصلاحات، اصلاحطلبی را شخم میزنند
آناج: فکر میکنید عملکرد روحانی در انتخابات 1400 آینده سیاسی اصلاحات را به مخاطره میاندازد؟!
ورود جریانی که اصلاح طلبی را به نام خود مصادره کردهاند به عرصه انتخابات و حمایت تمام قد از روحانی و جهانگیری، تا جائی که به عنوان اصلاح طلب اعلام میکنند ما تضمین روحانی هستیم و پس از آن هم باز با نام اصلاحات و اصلاح طلبی صرفا نقش توجیهگر و مالهکش را برای دولت عهده دار بودهاند، نوعی «خودویرانگری» و شخم زدن اصلاحات و اصلاح طلبی بود و بدیهی است که با این روند جریان موسوم به اصلاحات به شدت آسیبپذیر شده است اما چون رقیبش که در اردوگاه اصولگرایی هستند بخش عمده اعتبارش را در طول سالیان متمادی از دست داده است، اگر مردم در انتخابات 1400 شرکت کنند باز انتخاب آنان معطوف به انتخاب بد از میان بدتر خواهد بود.
گفتوگو از: مجید قنبرزاده
انتهای پیام/
این فعال سیاسی از مصاحبه امتناع میکرد و میگفت اصولاً با رسانهها به گفتوگو نمینشیند و کانال تلگرامیاش منبعی برای مواضع اوست، اعلمی از سوی دیگر گزارشات انتقادی آناج نسبت به برخی دیدگاههایش را "بد" توصیف میکرد و بر عدم سانسور و انتشار کامل متن مصاحبهاش تاکید داشت.
,گفتههای صریح اعلمی نشانگر تفکرات اوست و نیازی به تفسیر ندارد. مصاحبه کننده برای برخی مواضع نماینده اسبق تبریز انقلت و ابهام داشت اما از آنجایی که گفتوگو به جهت حضور اکبر اعلمی در تهران به صورت تلگرامی صورت گرفت و پاسخ سوالات از طریق فضای مجازی واصل شد، عملاً فرصت مباحثه از دست رفت.
,در ادامه مشروح گفتوگوی آناج با این فعال سیاسی را میخوانید:
,با تعریف خود از اصلاحطلبی، با افتخار اصلاحطلبم
,آناج: در کدام قسمت ساختار سیاسی قرار گرفتهاید و دوست دارید شما را جزء کدام دسته قرار دهند؟ اصلاح طلبی، اعتدالی یا اصولگرا؟
,این نوع دسته بندی سیاسی معمولا مختص کشورهای جهان سومی مثل ایران است والا در کشورهای مدرن و توسعه یافته، احزاب به مفهوم خاص آن هستند که با جهتگیری و ارائه برنامههای مشخص و مدون به طور شفاف به رقابت با یکدیگر میپردازند. به عنوان مثال در کشوری مثل فرانسه و یا آلمان جریاناتی که اصطلاحا تندرو و افراطی خوانده میشوند هم در قالب یک یا چند حزب و جبهه با برنامههای کاملا تعریف و تبیین شده به فعالیت سیاسی خود ادامه میدهند.
,اما از آنجا که در سپهر سیاست ایران، حزب به مفهوم واقعی آن جایگاه و پایگاه مردمی ندارد، لذا مرزبندیهای سیاسی آن هم نوعا به دسته بندیهای کاذب، پوپولیستی و بیمبنا مانند اصلاحطلبی، اصولگرائی، اعتدالگرائی رایج، معطوف شده است. دقت کنید که به پسوند رایج تاکید میکنم! این نوع دسته بندی رایج به جای آنکه مبتنی و متکی به یک برنامه و منشور فکری خاص باشد، بیشتر مبتنی بر شخصیت محوری و سرسپردگی در برابر برخی اشخاص است که به تعبیر قرآن، از لغزشگاههای فکر و اندیشه محسوب میشود.
,با این مقدمه اگر اصلاحطلبی و اصولگرائی و اعتدالگرائی را معطوف به شخصیتگرایی و دوری و نزدیکی و یا سرسپردگی نسبت به برخی شخصیتهای شهیری تعریف کنید که شهرتشان غالبا زائیده قدرت و ثروت است، بنده رسما اعلام میکنم که خوشبختانه در هیچیک از آنها قرار ندارم.
,اما اگر اصلاحطلبی را راه و روشی تعریف کنید که در آن یک اصلاحطلب مستقل از اشخاص و گروهها، میخواهد بهجای انقلاب خشونت آمیز، کور، آنی و مخرّب، با توسل به روشهای مدنی و مسالمت آمیز و به صورت تدریجی، وضع نامطلوب موجود را که همه متناسب با رویکرد خود بر نامطلوب بودن آن اتفاق نظر دارند، تغییر داده و وضعیت مطلوب را حاکم کند، بنده با افتخار میگویم که یک اصلاحطلبم.
,غفلت از «عدالتمحوری» و «فسادستیزی» موجب ناکامی اصلاحات شده است
,در این تعریف که اعتدال و اعتدالگرائی و اعتقاد و پایبندی به مجموعهای از «اصول» جزء ذات اصلاح طلبی است، محو هرگونه «خودکامگی» و جایگزین شدن روشهای دموکراتیک به جای آن با تاکید بر احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و اداره امور کشور با اتکاء به آرای عمومی موضوع دو اصل ششم و پنجاهم ششم قانون اساسی، کلیدیترین شاخصه و وجه امتیاز اصلاحطلبی نسبت به سایر رویکردهاست.
,با این توضیح که بنده اصلاحطلبی را با «عدالت محوری» و «فسادستیزی» میدانم همان دو عنصر مهمی که غفلت از آنها تاکنون موجب ناکامی جریان اصلاحات شده است.
,نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شدهاند
,آناج: شما جزو یکی از نامدارترین نمایندگان مجلس در دوره خود بودید، نقش مجلس فعلی را در بروز و رفع مشکلات تا چه حد ارزیابی میکنید؟
,مجلس به عنوان یکی از برجستهترین مظاهر جمهوریت، دموکراسی و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، باید سرسلسله ارکان قدرت و به تعبیری در راس امور باشد و ضمن قانونگذاری بر اجرای صحیح قوانین و عملکرد دستگاهها هم نظارت کند.
,تحقق این امر مستلزم برگزاری انتخاب آزاد و احترام به حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن اقشار مختلف مردم با حداقل شرایط عرفی مانند دارا بودن سن قانونی و تابعیت ایرانی و سلامت مالی و اخلاقی است. در چنین شرایطی معمولا مردم برای تامین مطالبات خود هم که شده؛ عصارههای فضائل خود را انتخاب و به مجلس میفرستند همان اتفاقی که کم و بیش در مجلس اول رخ داد.
,اما در اثر نظارت استصوابی که همه اهتمامش جلوگیری از ورود منتقدین بخشی از حاکمیت است، متاسفانه نمایندگان هر دوره مجلس نسبت به دوره قبلی ضعیفتر و متملقتر شده و بدیهی است که چنین مجلسی بهجای آنکه مرکب از فضائل مردم باشد رذائل مردم را در خود جای خواهد داد و به جای اینکه به نمایندگی از ملت با قرار گرفتن در راس امور بر همه نهادهای قانونی سیادت و نظارت کند در قعر امور واقع و زیر پای سایر نهادها و دستگاهها دست و پا خواهد زد. پر واضح است که در ظهور و بروز مشکلات موجود چنین مجلسی بیشترین نقش را عهده دار است.
,بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیار دولت است/ برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام
,آناج: مطالب بسیاری در کانال شما در مخالفت با اشخاصی همچون آقایان روحانی و جهانگیری منتشر شده است، علت چیست؟
,دو دلیل مهم دارد، دلیل اول معطوف به همان اصلاح طلب بودن و رویکرد اصلاح طلبانهام هست. دلیل دوم هم این است که بخش قابل توجهی از قدرت و امکانات در اختیارت دولت است و رئیس جمهور به عنوان مجری و پاسدار قانون اساسی و کسی که سوگند خورده به وظایف و تعهداتش عمل کند از او انتظار میرود نسبت به حل مشکلات موجود اقدام و به وعدههایش عمل کند. از آنجا که برخلاف مدعیان دروغین اصلاح طلبی، بند نافم را به بند ناف دولت گره نزدهام، لذا هرجا که با عملکرد ضعیف دولت مواجه شوم و یا انحرافی از قانون مشاهده کنم با آن مخالفت کرده و نسبت به آن انتقاد میکنم یعنی دقیقا به همان رویهای عمل میکنم که در دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد عمل میکردم.
,مصادره اموال دزدان و اختلاسگران اموال عمومی از راهکارهای بازگرداندن اعتماد مردم است
,آناج: راهکارتان برای افزایش اعتماد مردم نسبت دولت و مجموعه نظام چیست؟
,گرچه خیلی کمی شده و با این ترکیب و عملکرد هیات حاکمه، بازسازی اعتماد مردم دشوار است اما اگر اصلاحات واقعی به شرحی که توضیح دادم از بالا آغاز شده و چیدمان قدرت به صورت محسوسی تغییر کرده و مبارزه اساسی با فساد در اشکال سیاسی، اخلاقی و اقتصادی آغاز و سازوکاری برای مصادره اموال دزدان و اختلاس گران اموال عمومی و از بین بردن شکاف طبقاتی و تحقق عدالت اجتماعی طراحی و اجرا شود و به قانون و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام گذاشته شود و تغییرات جدی مانند حذف نظارت استصوابی، تغییر ترکیب شورای نگهبان، آزادی مطبوعات، ملی شدن صدا و سیما و دعوت از منتقدین واقعی برای برگزاری مناظرههایی مشابه آنچه که در ده روز فصل انتخابات رخ میدهد، انجام گیرد، به تدریج اعتماد از دست رفته بازیابی خواهد شد.
,آناج: آیا مشکلات امروز جامعه در حوزه اقتصاد و گرانی صرفا از ضعف دولت نشات میگیرد یا دیگر مجموعهها نیز سهیماند؟
,وضع موجود محصول تصمیم و عملکرد «نظام» است و هر یک از اشخاص و ارکان قدرت به تناسب وظایف و اختیاراتی که داراست در ایجاد آن سهیم است.
,نگاه جناحی به فساد عدهای را در حاشیه امن قرار میدهد
,آناج: شما همواره بر مبارزه با مفسدان تاکید داشتید، فکر میکنید چرا بسیاری از کله گندهها و آقازادهها در حاشیه امن قرار گرفتهاند؟!
,به این سوال شما دستگاههای نظارتی باید پاسخ دهند. از نگاه من وقوع چنین رخدادی ناشی از دستکم 5 عامل مهم و اساسی است: 1-ساختاری شدن فساد 2-رخنه و نفوذ مفسدین و به تعبیر شما همان کله گندهها در سیستم و تبانی و شبکهای عمل کردن آنها با عوامل مختلف 3- ناکارامدی سیستم قضایی و سایر دستگاههای نظارتی، 4-نگاه جناحی به فساد و فساد ستیزی 5-پائین بودن هزینه ریسک فساد برای اشخاص یاد شده، 5-وجود منافذ و راههای فرار در قوانین.
,آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام
,آناج: آیا قصد حضور در انتخابات آتی مجلس را خواهید داشت؟
,به دلیل عنایت ویژه مردم و حکومت نسبت به عملکرد 8 سالهام؛ آرد خود را بیخته و الکم را آویختهام و همان دو دوره نمایندگی و پیامدهای آن برای هفت پشتم کافیست.
,در سطح استان آذربایجانشرقی مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود
,آناج: نظرتان در خصوص مدیریت استانی آذربایجانشرقی و مشکلات دامنگیر کارخانه ماشین سازی چیست؟
,مدیریت استان آذربایجانشرقی هم بازتابی از مدیریت کلان و مادالعمر کشور است و همانطور که در طول 40 سال گذشته مسئولیتهای کلان و میانی مانند توپی در زمین بازی افراد یک کلکسیون خاص و محدود چند صد نفره پاسکاری شده است، در سطح استان آذربایجانشرقی هم مدیریتها اغلب بین افراد خاصی توزیع شده و میشود که اغلب غیربومی و بعضا بسیار ناتوان و ناکارآمدند و مهمترین ویژگی آنها باندی عمل کردن و سرسپردگی آنهاست و بازنشستگی ندارند. بدلیل اقامتم در تهران و اینکه پس از پایان دوره نمایندگی به جز آنچه در رسانهها منعکس میشود ارتباطی با روابط و مناسبات درون ماشین سازی نداشتهام، قهرا از جزئیات مشکلات دامنگیر آن هم چندان اطلاعی ندارم.
,آناج: قبول دارید آذربایجانشرقی در طول سالهای اخیر از سایر استانها در حوزههای مختلف عقب مانده است؟ علت چیست؟
,اگر آذربایجان شرقی و در راس آن تبریز کنونی را با پیشینه تاریخی، استعداد و داشتهها و ظرفیتهای آن مقایسه کنیم، وضع موجود شایسته آن نیست و استحقاق خیلی بیشتر از اینها را داشته و دارد. اما به جز چند استان برخوردار که آنها هم بعضا ناشی از رانت قدرت روسای جمهور و وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف بوده، سایر استانها هم مانند آذربایجانشرقی گرفتار مشکلات و کمبودهای ساختاری و مدیریتی و توزیع ناعادلانه درآمدها هستند.
,مالهکشان دولت با نام اصلاحات، اصلاحطلبی را شخم میزنند
,آناج: فکر میکنید عملکرد روحانی در انتخابات 1400 آینده سیاسی اصلاحات را به مخاطره میاندازد؟!
,ورود جریانی که اصلاح طلبی را به نام خود مصادره کردهاند به عرصه انتخابات و حمایت تمام قد از روحانی و جهانگیری، تا جائی که به عنوان اصلاح طلب اعلام میکنند ما تضمین روحانی هستیم و پس از آن هم باز با نام اصلاحات و اصلاح طلبی صرفا نقش توجیهگر و مالهکش را برای دولت عهده دار بودهاند، نوعی «خودویرانگری» و شخم زدن اصلاحات و اصلاح طلبی بود و بدیهی است که با این روند جریان موسوم به اصلاحات به شدت آسیبپذیر شده است اما چون رقیبش که در اردوگاه اصولگرایی هستند بخش عمده اعتبارش را در طول سالیان متمادی از دست داده است، اگر مردم در انتخابات 1400 شرکت کنند باز انتخاب آنان معطوف به انتخاب بد از میان بدتر خواهد بود.
,گفتوگو از: مجید قنبرزاده
,انتهای پیام/
, ,]
ارسال دیدگاه