اخبار داغ

تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا:

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است/ تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد «بحران اقتصادی» خوش‌خیالی است

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است/ تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد «بحران اقتصادی» خوش‌خیالی است
تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا می گوید تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد «بحران اقتصادی» خوش‌خیالی است چراکه بحران اقتصادی منجر به تقویت الیگارشی اقتدارگرایانه در ایران می‌شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران امسال در حالی عازم سفر به نیویورک است که ایالات متحده آمریکا تمام توان خود برای اعمال فشار بیش‌تر بر ایران را به کار گرفته و کشورهای دیگری را نیز به واسطه تحریم‌هراسی، از داد و ستد با ایران بازداشته است. در چنین شرایطی سخنان رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند تعیین کننده باشد. از طرفی وضعیت داخلی کشور نیز بی‌چالش نیست. بخشی از مردم بر این باورند که مشکلات ناشی از ناتوانی دولت است و در چنین شرایطی، دولت در مواضع مختلفی تلاش کرده است که تقصیرها را به گردن دیگران بیاندازد؛ کما این که کلیدواژه «دولت پنهان» امروز کلیدواژه‌ای آشنا برای مردم ایران است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

مرآت این موضوعات را با داریوش سجادی، تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا در میان گذاشته است. بخش نخست این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

مرآت- ترامپ از چند هفته قبل جنگ تبلیغاتی مربوط به اجلاس امسال سازمان ملل و شورای امنیت را آغاز کرده است که شاید بتوان نخستین بخش این جنگ را اعلام وی مبنی بر نشستن بر صندلی ریاست شورای امنیت دانست. تحلیل شما از آن‌چه که در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا رخ خواهد داد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که تلاش جریانی که می‌کوشد تابوی مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا را بشکند، به ثمر برسد؟

با توجه به رویکردهای این دولت، واقعیت امر این است که اگر رشته امور به طور مطلق در دست دولت آقای روحانی بود، پیش از این‌ها به استقبال مذاکره رسمی و تمام‌قد با آمریکا حتی در حد سران رفته بودند. چراکه این دولت با بک‌گراند اعتدال‌گرایی، سیاست خارجی را به صورت خام‌اندیشانه‌ای دنبال می‌کند و مِهتر این جناح که مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، همواره به دنبال این بود که تمامی مشکلات را از طرق دیپلماتیک و به واسطه گفتگو با آمریکا حل کند.

آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست

چرا از لفظ «خام‌اندیشانه» استفاده می‌کنم؟ به این دلیل که تجربه نشان داده است که در جریان مذاکراتی که یک طرف آن آمریکاست و طرف دیگر در تراز برابری با آمریکا قرار ندارد؛ آمریکایی‌ها همواره می‌کوشند که با تحمیل اراده خود به طرف مقابل، صرفا منویات خود را محقق کنند. در ماجرای برجام، آقای هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود و در خام‌اندیشانه‌ترین شکل ممکن، ایشان هم مثل برخی دیگر، صرف وجود امضای کری پای توافق را تضمین‌کننده برجام می‌دانست و شما شاهد بودید که این اتفاق نیفتاد.

جناحی که به پراگماتیستی بودن اشتهار دارد، نگاهی خام‌اندیشانه به دیپلماسی دارد و اگر مدیریت رهبری نبود و ایشان این جناح را در کمند سیاست‌های اصولی نظام قرار نمی‌داد، آن‌ها پیش‌تر از این به سمت مذاکره رفته بودند. ای کاش آن‌ها با این روند می‌توانستند منافع ملی را محقق کنند اما در دیپلماسی بین‌المللی، تجربه نشان داده است که حتی کشورهایی که سال‌ها تیول آمریکا محسوب می‌شدند، در بزنگاه‌هایی که به حمایت آمریکا نیاز داشته‌اند، واشنگتن این حمایت را از آن‌ها دریغ کرده است.

نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود

شما نمونه برجسته این رفتار آمریکا را در قبال، حسنی‌مبارک، بن‌علی، قذافی و صدام مشاهده کردید. اما در ارتباط با سفر آتی رئیس‌جمهور به آمریکا، واقعیت این است که با توجه به منع صریح رهبری برای هرگونه مذاکره با دولت آمریکا، نمی‌توانیم چشم‌انتظار باشیم که نشستی مابین روسای جمهور ایران و آمریکا برگزار شود؛ ولو این که دولت نسبت به این امر تمایل داشته باشد.

اما طرف آمریکایی اصرار دارد تا بتواند مذاکره‌ای را به ایران تحمیل کند تا بتواند آن مذاکره را در انتخابات پیش‌روی کنگره هزینه کند و از این طریق بتواند رأی‌دهندگان آمریکایی را متقاعد کند که با خروجش از برجام و اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران، این کشور را پای میز مذاکره کشانده است. من احتمال می‌دهم که فعالیت‌هایی در این راستا ولو از جانب دبیرکل سازمان ملل متحد صورت بگیرد تا بتوانند یک نشست دوجانبه با میزبانی دبیرکل برگزار کنند.

با توجه به سیاست‌های کلان نظام، این که نماینده ایران حضور در چنین نشستی را بپذیرد،  نوعی خودکشی سیاسی است محسوب می‌شود. هرچند که باز هم تأکید می‌کنم، این امر نافی تلاش طرف مقابل برای برگزاری یک نشست مشترک به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد نیست.

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است

مرآت- آمریکا ماه‌هاست که اعلام کرده، شدیدترین تحریم‌ها را از آبان‌ماه علیه ایران اعمال خواهد کرد. از طرفی برخی در داخل معتقدند که آمریکا هم‌اکنون نیز تمامی مساعی خود را علیه ایران به کار گرفته و در آبان‌ماه شاهد اتفاق ویژه‌ای نخواهیم بود. آقای ظریف هم چند روز قبل اعلام کرده است که قطع صادرات نفت ایران رخ نخواهد داد. نظرات مخالف و موافق در این‌باب، بازه‌ای گسترده را شامل می‌شود. شما در این‌باره چه می‌اندیشید؟ در آبان‌ماه چه چیزی در انتظار ایران خواهد بود؟

واقعیت این است که با اعاده تحریم‌ها باید چشم‌انتظار تشدید فشارهای اقتصادی بر روی ایران باشیم اما درد و مسأله اصلی ما این‌ها نیست. جمهوری اسلامی ایران در تمام طول چهل‌سال گذشته از تحریم‌ها متضرر شده است اما درد اصلی و دل‌نگرانی ما مربوط به جناح پراگماتیست درون حاکمیت ایران است. تیمی که آقای روحانی در دولت ارنج کرده، متأسفانه بسیار منعفل است.

عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!

این انفعال دو علت عمده دارد. نخست آن که اساسا میانگین سنی مدیران دولت بسیار بالاست و تقریبا تمام مدیران دولت افرادی هستند که در طول چهل سال گذشته امتحان خود را پس داده‌اند و در پیرانه سری کماکان تمشیت امور می‌کنند؛ بنابراین به صورت ذاتی از چابکی لازم برای مدیریت کشوری که در چنین شرایطی قرار دارد، ندارند. اما به لحاظ کیفی نیز نوعی تعمد در ایجاد فشار بر مردم از سوی دولت مشهود است.

عده‌ای می‌کوشند تا با انتقال فشار اقتصادی بر مردم و استیصال آن‌ها، قوه عاقله نظام را تحت فشار قرار بدهند تا از طریق استیصال جامعه بتوانند اراده خود را برای شکستن باب مذاکره با آمریکا، بر جامعه تحمیل کنند. بنابراین تکرار می‌کنم: مشهود است که دولت چندان هم بی‌تمایل نیست تا از استیصال اقتصادی برای نشان دادن یک بن‌بست به جامعه بهره ببرد تا از دل این بن‌بست به جامعه القاء کند که همه مسائل ما به واسطه مذاکره با آمریکا حل خواهد شد.

اگر این دولت واقعا توانایی داشت که به واسطه مذاکره با دولت آمریکا همه مشکلات خود را حل کند، بسیار هم مطلوب بود اما همان‌طور که اشاره کردم، واقعیت حاکم بر جامعه بین‌الملل، کهتر و مهترسالاری است و در این رابطه، نیروی مهتر به دنبال حل مسائل بین‌المللی نیست، بلکه تحمیل اراده خود بر دیگر کشورها را دنبال می‌کند.

در ساختار قدرت در ایران، توازن قوا به گونه‌ای طراحی شده است که اگر روندها به سمت ایجاد بحران‌های اقتصادی و امنیتی پیش برود، بر خلاف تصور پراگماتیست‌ها، این بحران‌ها گشایشی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند بلکه کشور را به سمت یک الیگارشی اقتدارگرایانه می‌برد. اتفاقا در شرایط بحران اقتصادی، خود جامعه نیز نشان داده است که از یک الیگارشی اقتدارگرایانه استقبال می‌کند تا عزمی آهنین حاکم و حداقل‌های حیات اقتصادی برای شهروندان فراهم شود.

تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است

ما در شهریور 1320 نیز شاهد این ماجرا بودیم. این مسأله دور از ذهن نیست؛ به ویژه آن که دولت در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران، فاقد قدرت نظامی است؛ بنابراین خوش‌خیالی است اگر پراگماتیست‌ها تصور کنند که با حربه بحران اقتصادی بتوانند گشایشی به نفع دیپلماسی خود ایجاد کنند. در یک تحلیل نهایی باید بگویم، بحران اقتصادی منجر به تقویت الیگارشی اقتدارگرایانه در ایران می‌شود.

زیر میز بازی می‌زنند!

مرآت- هواخواهان آقای روحانی همواره برای اسکات خصم از کلیدواژه «دولت پنهان» استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که دولت پنهان به آقای روحانی اجازه نمی‌دهد که برنامه‌های خود را عملیاتی کند. از دیدگاه شما آیا حقیقتا در ایران دولت پنهانی بر سرکار است که مانع از فعالیت درست آقای روحانی می‌شود؟ اگر به این امر معتقد نیستید، چه دلایلی برای عدم وجود دولت پنهان دارید؟

من تصور می‌کنم که این رویکرد دولت و هوادارانش، به نوعی زیر میز بازی زدن است! واقعیت دنیای سیاست، چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان این است که رقبای سیاسی چنان‌که از نامشان پیداست، با دولت‌ها رقابت می‌کنند! این مسأله چیز عجیب و غریبی نیست و ما در چهل سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، علیرغم این که ایشان و تیمش از بالاترین سطح حمایت‌ها برخوردار بودند اما به هر حال تیم مقابل، اختلافات خود را در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی در سطح رسانه‌ها به طور جدی بروز و ظهور می‌داد.

رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است

همین اتفاق در دوره آقای خاتمی ادامه پیدا کرد و دوره آقای احمدی‌نژاد هم همین جنس از اختلافات را در تیم رقیب شاهد بودیم. شما در دولت ایالات متحده نیز می‌بینید که در نزدیک به دو سال گذشته از ریاست‌جمهوری ترامپ، بالاترین میزان فشار و کارشکنی علیه دولت وی وجود دارد؛ کما این که در دولت قبلی آمریکا نیز چنین بود. این ماهیت مبارزه سیاسی است.

این که کسی دبه کند و بهانه بگیرد که نمی‌گذارند کار کنم، نشاندهنده آن است که دنیای سیاست را که دنیای رقابت است، نمی‌شناسد. شما نباید وارد سیاست بشوید اما اگر شدید دیگر نمی‌توانید اصول‌فروشی کنید و کاهلی و ناتوانی خود در تمشیت امور را به این امر محول کنید که دولت پنهان یا مخالفان نمی‌گذارند من کار کنم! مخالفین به طور طبیعی مخالفت می‌کنند و این دولت است که باید با تبحر سیاسی از مشکلات خود عبور کند و اگر نمی‌تواند نباید زیر میز بزند و بهانه‌تراشی کند که به قول یک ضرب‌المثل فولکلور ایرانی «همسایه‌ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!»

گفتگو و تنظیم: محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

مرآت این موضوعات را با داریوش سجادی، تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا در میان گذاشته است. بخش نخست این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

مرآت- ترامپ از چند هفته قبل جنگ تبلیغاتی مربوط به اجلاس امسال سازمان ملل و شورای امنیت را آغاز کرده است که شاید بتوان نخستین بخش این جنگ را اعلام وی مبنی بر نشستن بر صندلی ریاست شورای امنیت دانست. تحلیل شما از آن‌چه که در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا رخ خواهد داد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که تلاش جریانی که می‌کوشد تابوی مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا را بشکند، به ثمر برسد؟

با توجه به رویکردهای این دولت، واقعیت امر این است که اگر رشته امور به طور مطلق در دست دولت آقای روحانی بود، پیش از این‌ها به استقبال مذاکره رسمی و تمام‌قد با آمریکا حتی در حد سران رفته بودند. چراکه این دولت با بک‌گراند اعتدال‌گرایی، سیاست خارجی را به صورت خام‌اندیشانه‌ای دنبال می‌کند و مِهتر این جناح که مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، همواره به دنبال این بود که تمامی مشکلات را از طرق دیپلماتیک و به واسطه گفتگو با آمریکا حل کند.

آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست

چرا از لفظ «خام‌اندیشانه» استفاده می‌کنم؟ به این دلیل که تجربه نشان داده است که در جریان مذاکراتی که یک طرف آن آمریکاست و طرف دیگر در تراز برابری با آمریکا قرار ندارد؛ آمریکایی‌ها همواره می‌کوشند که با تحمیل اراده خود به طرف مقابل، صرفا منویات خود را محقق کنند. در ماجرای برجام، آقای هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود و در خام‌اندیشانه‌ترین شکل ممکن، ایشان هم مثل برخی دیگر، صرف وجود امضای کری پای توافق را تضمین‌کننده برجام می‌دانست و شما شاهد بودید که این اتفاق نیفتاد.

جناحی که به پراگماتیستی بودن اشتهار دارد، نگاهی خام‌اندیشانه به دیپلماسی دارد و اگر مدیریت رهبری نبود و ایشان این جناح را در کمند سیاست‌های اصولی نظام قرار نمی‌داد، آن‌ها پیش‌تر از این به سمت مذاکره رفته بودند. ای کاش آن‌ها با این روند می‌توانستند منافع ملی را محقق کنند اما در دیپلماسی بین‌المللی، تجربه نشان داده است که حتی کشورهایی که سال‌ها تیول آمریکا محسوب می‌شدند، در بزنگاه‌هایی که به حمایت آمریکا نیاز داشته‌اند، واشنگتن این حمایت را از آن‌ها دریغ کرده است.

نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود

شما نمونه برجسته این رفتار آمریکا را در قبال، حسنی‌مبارک، بن‌علی، قذافی و صدام مشاهده کردید. اما در ارتباط با سفر آتی رئیس‌جمهور به آمریکا، واقعیت این است که با توجه به منع صریح رهبری برای هرگونه مذاکره با دولت آمریکا، نمی‌توانیم چشم‌انتظار باشیم که نشستی مابین روسای جمهور ایران و آمریکا برگزار شود؛ ولو این که دولت نسبت به این امر تمایل داشته باشد.

اما طرف آمریکایی اصرار دارد تا بتواند مذاکره‌ای را به ایران تحمیل کند تا بتواند آن مذاکره را در انتخابات پیش‌روی کنگره هزینه کند و از این طریق بتواند رأی‌دهندگان آمریکایی را متقاعد کند که با خروجش از برجام و اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران، این کشور را پای میز مذاکره کشانده است. من احتمال می‌دهم که فعالیت‌هایی در این راستا ولو از جانب دبیرکل سازمان ملل متحد صورت بگیرد تا بتوانند یک نشست دوجانبه با میزبانی دبیرکل برگزار کنند.

با توجه به سیاست‌های کلان نظام، این که نماینده ایران حضور در چنین نشستی را بپذیرد،  نوعی خودکشی سیاسی است محسوب می‌شود. هرچند که باز هم تأکید می‌کنم، این امر نافی تلاش طرف مقابل برای برگزاری یک نشست مشترک به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد نیست.

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است

مرآت- آمریکا ماه‌هاست که اعلام کرده، شدیدترین تحریم‌ها را از آبان‌ماه علیه ایران اعمال خواهد کرد. از طرفی برخی در داخل معتقدند که آمریکا هم‌اکنون نیز تمامی مساعی خود را علیه ایران به کار گرفته و در آبان‌ماه شاهد اتفاق ویژه‌ای نخواهیم بود. آقای ظریف هم چند روز قبل اعلام کرده است که قطع صادرات نفت ایران رخ نخواهد داد. نظرات مخالف و موافق در این‌باب، بازه‌ای گسترده را شامل می‌شود. شما در این‌باره چه می‌اندیشید؟ در آبان‌ماه چه چیزی در انتظار ایران خواهد بود؟

واقعیت این است که با اعاده تحریم‌ها باید چشم‌انتظار تشدید فشارهای اقتصادی بر روی ایران باشیم اما درد و مسأله اصلی ما این‌ها نیست. جمهوری اسلامی ایران در تمام طول چهل‌سال گذشته از تحریم‌ها متضرر شده است اما درد اصلی و دل‌نگرانی ما مربوط به جناح پراگماتیست درون حاکمیت ایران است. تیمی که آقای روحانی در دولت ارنج کرده، متأسفانه بسیار منعفل است.

عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!

این انفعال دو علت عمده دارد. نخست آن که اساسا میانگین سنی مدیران دولت بسیار بالاست و تقریبا تمام مدیران دولت افرادی هستند که در طول چهل سال گذشته امتحان خود را پس داده‌اند و در پیرانه سری کماکان تمشیت امور می‌کنند؛ بنابراین به صورت ذاتی از چابکی لازم برای مدیریت کشوری که در چنین شرایطی قرار دارد، ندارند. اما به لحاظ کیفی نیز نوعی تعمد در ایجاد فشار بر مردم از سوی دولت مشهود است.

عده‌ای می‌کوشند تا با انتقال فشار اقتصادی بر مردم و استیصال آن‌ها، قوه عاقله نظام را تحت فشار قرار بدهند تا از طریق استیصال جامعه بتوانند اراده خود را برای شکستن باب مذاکره با آمریکا، بر جامعه تحمیل کنند. بنابراین تکرار می‌کنم: مشهود است که دولت چندان هم بی‌تمایل نیست تا از استیصال اقتصادی برای نشان دادن یک بن‌بست به جامعه بهره ببرد تا از دل این بن‌بست به جامعه القاء کند که همه مسائل ما به واسطه مذاکره با آمریکا حل خواهد شد.

اگر این دولت واقعا توانایی داشت که به واسطه مذاکره با دولت آمریکا همه مشکلات خود را حل کند، بسیار هم مطلوب بود اما همان‌طور که اشاره کردم، واقعیت حاکم بر جامعه بین‌الملل، کهتر و مهترسالاری است و در این رابطه، نیروی مهتر به دنبال حل مسائل بین‌المللی نیست، بلکه تحمیل اراده خود بر دیگر کشورها را دنبال می‌کند.

در ساختار قدرت در ایران، توازن قوا به گونه‌ای طراحی شده است که اگر روندها به سمت ایجاد بحران‌های اقتصادی و امنیتی پیش برود، بر خلاف تصور پراگماتیست‌ها، این بحران‌ها گشایشی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند بلکه کشور را به سمت یک الیگارشی اقتدارگرایانه می‌برد. اتفاقا در شرایط بحران اقتصادی، خود جامعه نیز نشان داده است که از یک الیگارشی اقتدارگرایانه استقبال می‌کند تا عزمی آهنین حاکم و حداقل‌های حیات اقتصادی برای شهروندان فراهم شود.

تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است

ما در شهریور 1320 نیز شاهد این ماجرا بودیم. این مسأله دور از ذهن نیست؛ به ویژه آن که دولت در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران، فاقد قدرت نظامی است؛ بنابراین خوش‌خیالی است اگر پراگماتیست‌ها تصور کنند که با حربه بحران اقتصادی بتوانند گشایشی به نفع دیپلماسی خود ایجاد کنند. در یک تحلیل نهایی باید بگویم، بحران اقتصادی منجر به تقویت الیگارشی اقتدارگرایانه در ایران می‌شود.

زیر میز بازی می‌زنند!

مرآت- هواخواهان آقای روحانی همواره برای اسکات خصم از کلیدواژه «دولت پنهان» استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که دولت پنهان به آقای روحانی اجازه نمی‌دهد که برنامه‌های خود را عملیاتی کند. از دیدگاه شما آیا حقیقتا در ایران دولت پنهانی بر سرکار است که مانع از فعالیت درست آقای روحانی می‌شود؟ اگر به این امر معتقد نیستید، چه دلایلی برای عدم وجود دولت پنهان دارید؟

من تصور می‌کنم که این رویکرد دولت و هوادارانش، به نوعی زیر میز بازی زدن است! واقعیت دنیای سیاست، چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان این است که رقبای سیاسی چنان‌که از نامشان پیداست، با دولت‌ها رقابت می‌کنند! این مسأله چیز عجیب و غریبی نیست و ما در چهل سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، علیرغم این که ایشان و تیمش از بالاترین سطح حمایت‌ها برخوردار بودند اما به هر حال تیم مقابل، اختلافات خود را در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی در سطح رسانه‌ها به طور جدی بروز و ظهور می‌داد.

رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است

همین اتفاق در دوره آقای خاتمی ادامه پیدا کرد و دوره آقای احمدی‌نژاد هم همین جنس از اختلافات را در تیم رقیب شاهد بودیم. شما در دولت ایالات متحده نیز می‌بینید که در نزدیک به دو سال گذشته از ریاست‌جمهوری ترامپ، بالاترین میزان فشار و کارشکنی علیه دولت وی وجود دارد؛ کما این که در دولت قبلی آمریکا نیز چنین بود. این ماهیت مبارزه سیاسی است.

این که کسی دبه کند و بهانه بگیرد که نمی‌گذارند کار کنم، نشاندهنده آن است که دنیای سیاست را که دنیای رقابت است، نمی‌شناسد. شما نباید وارد سیاست بشوید اما اگر شدید دیگر نمی‌توانید اصول‌فروشی کنید و کاهلی و ناتوانی خود در تمشیت امور را به این امر محول کنید که دولت پنهان یا مخالفان نمی‌گذارند من کار کنم! مخالفین به طور طبیعی مخالفت می‌کنند و این دولت است که باید با تبحر سیاسی از مشکلات خود عبور کند و اگر نمی‌تواند نباید زیر میز بزند و بهانه‌تراشی کند که به قول یک ضرب‌المثل فولکلور ایرانی «همسایه‌ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!»

گفتگو و تنظیم: محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

مرآت این موضوعات را با داریوش سجادی، تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا در میان گذاشته است. بخش نخست این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

مرآت- ترامپ از چند هفته قبل جنگ تبلیغاتی مربوط به اجلاس امسال سازمان ملل و شورای امنیت را آغاز کرده است که شاید بتوان نخستین بخش این جنگ را اعلام وی مبنی بر نشستن بر صندلی ریاست شورای امنیت دانست. تحلیل شما از آن‌چه که در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا رخ خواهد داد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که تلاش جریانی که می‌کوشد تابوی مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا را بشکند، به ثمر برسد؟

با توجه به رویکردهای این دولت، واقعیت امر این است که اگر رشته امور به طور مطلق در دست دولت آقای روحانی بود، پیش از این‌ها به استقبال مذاکره رسمی و تمام‌قد با آمریکا حتی در حد سران رفته بودند. چراکه این دولت با بک‌گراند اعتدال‌گرایی، سیاست خارجی را به صورت خام‌اندیشانه‌ای دنبال می‌کند و مِهتر این جناح که مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، همواره به دنبال این بود که تمامی مشکلات را از طرق دیپلماتیک و به واسطه گفتگو با آمریکا حل کند.

آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست

چرا از لفظ «خام‌اندیشانه» استفاده می‌کنم؟ به این دلیل که تجربه نشان داده است که در جریان مذاکراتی که یک طرف آن آمریکاست و طرف دیگر در تراز برابری با آمریکا قرار ندارد؛ آمریکایی‌ها همواره می‌کوشند که با تحمیل اراده خود به طرف مقابل، صرفا منویات خود را محقق کنند. در ماجرای برجام، آقای هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود و در خام‌اندیشانه‌ترین شکل ممکن، ایشان هم مثل برخی دیگر، صرف وجود امضای کری پای توافق را تضمین‌کننده برجام می‌دانست و شما شاهد بودید که این اتفاق نیفتاد.

جناحی که به پراگماتیستی بودن اشتهار دارد، نگاهی خام‌اندیشانه به دیپلماسی دارد و اگر مدیریت رهبری نبود و ایشان این جناح را در کمند سیاست‌های اصولی نظام قرار نمی‌داد، آن‌ها پیش‌تر از این به سمت مذاکره رفته بودند. ای کاش آن‌ها با این روند می‌توانستند منافع ملی را محقق کنند اما در دیپلماسی بین‌المللی، تجربه نشان داده است که حتی کشورهایی که سال‌ها تیول آمریکا محسوب می‌شدند، در بزنگاه‌هایی که به حمایت آمریکا نیاز داشته‌اند، واشنگتن این حمایت را از آن‌ها دریغ کرده است.

نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود

شما نمونه برجسته این رفتار آمریکا را در قبال، حسنی‌مبارک، بن‌علی، قذافی و صدام مشاهده کردید. اما در ارتباط با سفر آتی رئیس‌جمهور به آمریکا، واقعیت این است که با توجه به منع صریح رهبری برای هرگونه مذاکره با دولت آمریکا، نمی‌توانیم چشم‌انتظار باشیم که نشستی مابین روسای جمهور ایران و آمریکا برگزار شود؛ ولو این که دولت نسبت به این امر تمایل داشته باشد.

اما طرف آمریکایی اصرار دارد تا بتواند مذاکره‌ای را به ایران تحمیل کند تا بتواند آن مذاکره را در انتخابات پیش‌روی کنگره هزینه کند و از این طریق بتواند رأی‌دهندگان آمریکایی را متقاعد کند که با خروجش از برجام و اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران، این کشور را پای میز مذاکره کشانده است. من احتمال می‌دهم که فعالیت‌هایی در این راستا ولو از جانب دبیرکل سازمان ملل متحد صورت بگیرد تا بتوانند یک نشست دوجانبه با میزبانی دبیرکل برگزار کنند.

با توجه به سیاست‌های کلان نظام، این که نماینده ایران حضور در چنین نشستی را بپذیرد،  نوعی خودکشی سیاسی است محسوب می‌شود. هرچند که باز هم تأکید می‌کنم، این امر نافی تلاش طرف مقابل برای برگزاری یک نشست مشترک به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد نیست.

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است

مرآت- آمریکا ماه‌هاست که اعلام کرده، شدیدترین تحریم‌ها را از آبان‌ماه علیه ایران اعمال خواهد کرد. از طرفی برخی در داخل معتقدند که آمریکا هم‌اکنون نیز تمامی مساعی خود را علیه ایران به کار گرفته و در آبان‌ماه شاهد اتفاق ویژه‌ای نخواهیم بود. آقای ظریف هم چند روز قبل اعلام کرده است که قطع صادرات نفت ایران رخ نخواهد داد. نظرات مخالف و موافق در این‌باب، بازه‌ای گسترده را شامل می‌شود. شما در این‌باره چه می‌اندیشید؟ در آبان‌ماه چه چیزی در انتظار ایران خواهد بود؟

واقعیت این است که با اعاده تحریم‌ها باید چشم‌انتظار تشدید فشارهای اقتصادی بر روی ایران باشیم اما درد و مسأله اصلی ما این‌ها نیست. جمهوری اسلامی ایران در تمام طول چهل‌سال گذشته از تحریم‌ها متضرر شده است اما درد اصلی و دل‌نگرانی ما مربوط به جناح پراگماتیست درون حاکمیت ایران است. تیمی که آقای روحانی در دولت ارنج کرده، متأسفانه بسیار منعفل است.

عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!

این انفعال دو علت عمده دارد. نخست آن که اساسا میانگین سنی مدیران دولت بسیار بالاست و تقریبا تمام مدیران دولت افرادی هستند که در طول چهل سال گذشته امتحان خود را پس داده‌اند و در پیرانه سری کماکان تمشیت امور می‌کنند؛ بنابراین به صورت ذاتی از چابکی لازم برای مدیریت کشوری که در چنین شرایطی قرار دارد، ندارند. اما به لحاظ کیفی نیز نوعی تعمد در ایجاد فشار بر مردم از سوی دولت مشهود است.

عده‌ای می‌کوشند تا با انتقال فشار اقتصادی بر مردم و استیصال آن‌ها، قوه عاقله نظام را تحت فشار قرار بدهند تا از طریق استیصال جامعه بتوانند اراده خود را برای شکستن باب مذاکره با آمریکا، بر جامعه تحمیل کنند. بنابراین تکرار می‌کنم: مشهود است که دولت چندان هم بی‌تمایل نیست تا از استیصال اقتصادی برای نشان دادن یک بن‌بست به جامعه بهره ببرد تا از دل این بن‌بست به جامعه القاء کند که همه مسائل ما به واسطه مذاکره با آمریکا حل خواهد شد.

اگر این دولت واقعا توانایی داشت که به واسطه مذاکره با دولت آمریکا همه مشکلات خود را حل کند، بسیار هم مطلوب بود اما همان‌طور که اشاره کردم، واقعیت حاکم بر جامعه بین‌الملل، کهتر و مهترسالاری است و در این رابطه، نیروی مهتر به دنبال حل مسائل بین‌المللی نیست، بلکه تحمیل اراده خود بر دیگر کشورها را دنبال می‌کند.

در ساختار قدرت در ایران، توازن قوا به گونه‌ای طراحی شده است که اگر روندها به سمت ایجاد بحران‌های اقتصادی و امنیتی پیش برود، بر خلاف تصور پراگماتیست‌ها، این بحران‌ها گشایشی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند بلکه کشور را به سمت یک الیگارشی اقتدارگرایانه می‌برد. اتفاقا در شرایط بحران اقتصادی، خود جامعه نیز نشان داده است که از یک الیگارشی اقتدارگرایانه استقبال می‌کند تا عزمی آهنین حاکم و حداقل‌های حیات اقتصادی برای شهروندان فراهم شود.

تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است

ما در شهریور 1320 نیز شاهد این ماجرا بودیم. این مسأله دور از ذهن نیست؛ به ویژه آن که دولت در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران، فاقد قدرت نظامی است؛ بنابراین خوش‌خیالی است اگر پراگماتیست‌ها تصور کنند که با حربه بحران اقتصادی بتوانند گشایشی به نفع دیپلماسی خود ایجاد کنند. در یک تحلیل نهایی باید بگویم، بحران اقتصادی منجر به تقویت الیگارشی اقتدارگرایانه در ایران می‌شود.

زیر میز بازی می‌زنند!

مرآت- هواخواهان آقای روحانی همواره برای اسکات خصم از کلیدواژه «دولت پنهان» استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که دولت پنهان به آقای روحانی اجازه نمی‌دهد که برنامه‌های خود را عملیاتی کند. از دیدگاه شما آیا حقیقتا در ایران دولت پنهانی بر سرکار است که مانع از فعالیت درست آقای روحانی می‌شود؟ اگر به این امر معتقد نیستید، چه دلایلی برای عدم وجود دولت پنهان دارید؟

من تصور می‌کنم که این رویکرد دولت و هوادارانش، به نوعی زیر میز بازی زدن است! واقعیت دنیای سیاست، چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان این است که رقبای سیاسی چنان‌که از نامشان پیداست، با دولت‌ها رقابت می‌کنند! این مسأله چیز عجیب و غریبی نیست و ما در چهل سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، علیرغم این که ایشان و تیمش از بالاترین سطح حمایت‌ها برخوردار بودند اما به هر حال تیم مقابل، اختلافات خود را در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی در سطح رسانه‌ها به طور جدی بروز و ظهور می‌داد.

رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است

همین اتفاق در دوره آقای خاتمی ادامه پیدا کرد و دوره آقای احمدی‌نژاد هم همین جنس از اختلافات را در تیم رقیب شاهد بودیم. شما در دولت ایالات متحده نیز می‌بینید که در نزدیک به دو سال گذشته از ریاست‌جمهوری ترامپ، بالاترین میزان فشار و کارشکنی علیه دولت وی وجود دارد؛ کما این که در دولت قبلی آمریکا نیز چنین بود. این ماهیت مبارزه سیاسی است.

این که کسی دبه کند و بهانه بگیرد که نمی‌گذارند کار کنم، نشاندهنده آن است که دنیای سیاست را که دنیای رقابت است، نمی‌شناسد. شما نباید وارد سیاست بشوید اما اگر شدید دیگر نمی‌توانید اصول‌فروشی کنید و کاهلی و ناتوانی خود در تمشیت امور را به این امر محول کنید که دولت پنهان یا مخالفان نمی‌گذارند من کار کنم! مخالفین به طور طبیعی مخالفت می‌کنند و این دولت است که باید با تبحر سیاسی از مشکلات خود عبور کند و اگر نمی‌تواند نباید زیر میز بزند و بهانه‌تراشی کند که به قول یک ضرب‌المثل فولکلور ایرانی «همسایه‌ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!»

گفتگو و تنظیم: محسن حسن‌زاده

انتهای پیام/

,

مرآت این موضوعات را با داریوش سجادی، تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا در میان گذاشته است. بخش نخست این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

,

مرآت- ترامپ از چند هفته قبل جنگ تبلیغاتی مربوط به اجلاس امسال سازمان ملل و شورای امنیت را آغاز کرده است که شاید بتوان نخستین بخش این جنگ را اعلام وی مبنی بر نشستن بر صندلی ریاست شورای امنیت دانست. تحلیل شما از آن‌چه که در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا رخ خواهد داد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که تلاش جریانی که می‌کوشد تابوی مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا را بشکند، به ثمر برسد؟

, مرآت- ترامپ از چند هفته قبل جنگ تبلیغاتی مربوط به اجلاس امسال سازمان ملل و شورای امنیت را آغاز کرده است که شاید بتوان نخستین بخش این جنگ را اعلام وی مبنی بر نشستن بر صندلی ریاست شورای امنیت دانست. تحلیل شما از آن‌چه که در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا رخ خواهد داد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که تلاش جریانی که می‌کوشد تابوی مذاکره روسای جمهور ایران و آمریکا را بشکند، به ثمر برسد؟,

با توجه به رویکردهای این دولت، واقعیت امر این است که اگر رشته امور به طور مطلق در دست دولت آقای روحانی بود، پیش از این‌ها به استقبال مذاکره رسمی و تمام‌قد با آمریکا حتی در حد سران رفته بودند. چراکه این دولت با بک‌گراند اعتدال‌گرایی، سیاست خارجی را به صورت خام‌اندیشانه‌ای دنبال می‌کند و مِهتر این جناح که مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، همواره به دنبال این بود که تمامی مشکلات را از طرق دیپلماتیک و به واسطه گفتگو با آمریکا حل کند.

,

آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست

, آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست, آقای هاشمی به طور خام‌اندیشانه‌ای امضای کری را تضمین می‌دانست,

چرا از لفظ «خام‌اندیشانه» استفاده می‌کنم؟ به این دلیل که تجربه نشان داده است که در جریان مذاکراتی که یک طرف آن آمریکاست و طرف دیگر در تراز برابری با آمریکا قرار ندارد؛ آمریکایی‌ها همواره می‌کوشند که با تحمیل اراده خود به طرف مقابل، صرفا منویات خود را محقق کنند. در ماجرای برجام، آقای هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود و در خام‌اندیشانه‌ترین شکل ممکن، ایشان هم مثل برخی دیگر، صرف وجود امضای کری پای توافق را تضمین‌کننده برجام می‌دانست و شما شاهد بودید که این اتفاق نیفتاد.

,

جناحی که به پراگماتیستی بودن اشتهار دارد، نگاهی خام‌اندیشانه به دیپلماسی دارد و اگر مدیریت رهبری نبود و ایشان این جناح را در کمند سیاست‌های اصولی نظام قرار نمی‌داد، آن‌ها پیش‌تر از این به سمت مذاکره رفته بودند. ای کاش آن‌ها با این روند می‌توانستند منافع ملی را محقق کنند اما در دیپلماسی بین‌المللی، تجربه نشان داده است که حتی کشورهایی که سال‌ها تیول آمریکا محسوب می‌شدند، در بزنگاه‌هایی که به حمایت آمریکا نیاز داشته‌اند، واشنگتن این حمایت را از آن‌ها دریغ کرده است.

,

نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود

, نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود, نمی‌توان چشم‌انتظار برگزاری نشستی میان روسای جمهور آمریکا و ایران بود,

شما نمونه برجسته این رفتار آمریکا را در قبال، حسنی‌مبارک، بن‌علی، قذافی و صدام مشاهده کردید. اما در ارتباط با سفر آتی رئیس‌جمهور به آمریکا، واقعیت این است که با توجه به منع صریح رهبری برای هرگونه مذاکره با دولت آمریکا، نمی‌توانیم چشم‌انتظار باشیم که نشستی مابین روسای جمهور ایران و آمریکا برگزار شود؛ ولو این که دولت نسبت به این امر تمایل داشته باشد.

,

اما طرف آمریکایی اصرار دارد تا بتواند مذاکره‌ای را به ایران تحمیل کند تا بتواند آن مذاکره را در انتخابات پیش‌روی کنگره هزینه کند و از این طریق بتواند رأی‌دهندگان آمریکایی را متقاعد کند که با خروجش از برجام و اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران، این کشور را پای میز مذاکره کشانده است. من احتمال می‌دهم که فعالیت‌هایی در این راستا ولو از جانب دبیرکل سازمان ملل متحد صورت بگیرد تا بتوانند یک نشست دوجانبه با میزبانی دبیرکل برگزار کنند.

,

با توجه به سیاست‌های کلان نظام، این که نماینده ایران حضور در چنین نشستی را بپذیرد،  نوعی خودکشی سیاسی است محسوب می‌شود. هرچند که باز هم تأکید می‌کنم، این امر نافی تلاش طرف مقابل برای برگزاری یک نشست مشترک به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد نیست.

,

تیم آقای روحانی بسیار منفعل است

, تیم آقای روحانی بسیار منفعل است, تیم آقای روحانی بسیار منفعل است,

مرآت- آمریکا ماه‌هاست که اعلام کرده، شدیدترین تحریم‌ها را از آبان‌ماه علیه ایران اعمال خواهد کرد. از طرفی برخی در داخل معتقدند که آمریکا هم‌اکنون نیز تمامی مساعی خود را علیه ایران به کار گرفته و در آبان‌ماه شاهد اتفاق ویژه‌ای نخواهیم بود. آقای ظریف هم چند روز قبل اعلام کرده است که قطع صادرات نفت ایران رخ نخواهد داد. نظرات مخالف و موافق در این‌باب، بازه‌ای گسترده را شامل می‌شود. شما در این‌باره چه می‌اندیشید؟ در آبان‌ماه چه چیزی در انتظار ایران خواهد بود؟

, مرآت- آمریکا ماه‌هاست که اعلام کرده، شدیدترین تحریم‌ها را از آبان‌ماه علیه ایران اعمال خواهد کرد. از طرفی برخی در داخل معتقدند که آمریکا هم‌اکنون نیز تمامی مساعی خود را علیه ایران به کار گرفته و در آبان‌ماه شاهد اتفاق ویژه‌ای نخواهیم بود. آقای ظریف هم چند روز قبل اعلام کرده است که قطع صادرات نفت ایران رخ نخواهد داد. نظرات مخالف و موافق در این‌باب، بازه‌ای گسترده را شامل می‌شود. شما در این‌باره چه می‌اندیشید؟ در آبان‌ماه چه چیزی در انتظار ایران خواهد بود؟,

واقعیت این است که با اعاده تحریم‌ها باید چشم‌انتظار تشدید فشارهای اقتصادی بر روی ایران باشیم اما درد و مسأله اصلی ما این‌ها نیست. جمهوری اسلامی ایران در تمام طول چهل‌سال گذشته از تحریم‌ها متضرر شده است اما درد اصلی و دل‌نگرانی ما مربوط به جناح پراگماتیست درون حاکمیت ایران است. تیمی که آقای روحانی در دولت ارنج کرده، متأسفانه بسیار منعفل است.

,

عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!

, عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!, عده‌ای در پیرانه‌سری همچنان تمشیت امور را بر عهده دارند!,

این انفعال دو علت عمده دارد. نخست آن که اساسا میانگین سنی مدیران دولت بسیار بالاست و تقریبا تمام مدیران دولت افرادی هستند که در طول چهل سال گذشته امتحان خود را پس داده‌اند و در پیرانه سری کماکان تمشیت امور می‌کنند؛ بنابراین به صورت ذاتی از چابکی لازم برای مدیریت کشوری که در چنین شرایطی قرار دارد، ندارند. اما به لحاظ کیفی نیز نوعی تعمد در ایجاد فشار بر مردم از سوی دولت مشهود است.

,

عده‌ای می‌کوشند تا با انتقال فشار اقتصادی بر مردم و استیصال آن‌ها، قوه عاقله نظام را تحت فشار قرار بدهند تا از طریق استیصال جامعه بتوانند اراده خود را برای شکستن باب مذاکره با آمریکا، بر جامعه تحمیل کنند. بنابراین تکرار می‌کنم: مشهود است که دولت چندان هم بی‌تمایل نیست تا از استیصال اقتصادی برای نشان دادن یک بن‌بست به جامعه بهره ببرد تا از دل این بن‌بست به جامعه القاء کند که همه مسائل ما به واسطه مذاکره با آمریکا حل خواهد شد.

,

اگر این دولت واقعا توانایی داشت که به واسطه مذاکره با دولت آمریکا همه مشکلات خود را حل کند، بسیار هم مطلوب بود اما همان‌طور که اشاره کردم، واقعیت حاکم بر جامعه بین‌الملل، کهتر و مهترسالاری است و در این رابطه، نیروی مهتر به دنبال حل مسائل بین‌المللی نیست، بلکه تحمیل اراده خود بر دیگر کشورها را دنبال می‌کند.

,

در ساختار قدرت در ایران، توازن قوا به گونه‌ای طراحی شده است که اگر روندها به سمت ایجاد بحران‌های اقتصادی و امنیتی پیش برود، بر خلاف تصور پراگماتیست‌ها، این بحران‌ها گشایشی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند بلکه کشور را به سمت یک الیگارشی اقتدارگرایانه می‌برد. اتفاقا در شرایط بحران اقتصادی، خود جامعه نیز نشان داده است که از یک الیگارشی اقتدارگرایانه استقبال می‌کند تا عزمی آهنین حاکم و حداقل‌های حیات اقتصادی برای شهروندان فراهم شود.

,

تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است

, تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است, تصور گشایش دیپلماتیک با حربه ایجاد بحران اقتصادی، خوش‌خیالی است,

ما در شهریور 1320 نیز شاهد این ماجرا بودیم. این مسأله دور از ذهن نیست؛ به ویژه آن که دولت در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران، فاقد قدرت نظامی است؛ بنابراین خوش‌خیالی است اگر پراگماتیست‌ها تصور کنند که با حربه بحران اقتصادی بتوانند گشایشی به نفع دیپلماسی خود ایجاد کنند. در یک تحلیل نهایی باید بگویم، بحران اقتصادی منجر به تقویت الیگارشی اقتدارگرایانه در ایران می‌شود.

,

زیر میز بازی می‌زنند!

, زیر میز بازی می‌زنند!, زیر میز بازی می‌زنند!,

مرآت- هواخواهان آقای روحانی همواره برای اسکات خصم از کلیدواژه «دولت پنهان» استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که دولت پنهان به آقای روحانی اجازه نمی‌دهد که برنامه‌های خود را عملیاتی کند. از دیدگاه شما آیا حقیقتا در ایران دولت پنهانی بر سرکار است که مانع از فعالیت درست آقای روحانی می‌شود؟ اگر به این امر معتقد نیستید، چه دلایلی برای عدم وجود دولت پنهان دارید؟

, مرآت- هواخواهان آقای روحانی همواره برای اسکات خصم از کلیدواژه «دولت پنهان» استفاده می‌کنند. آن‌ها معتقدند که دولت پنهان به آقای روحانی اجازه نمی‌دهد که برنامه‌های خود را عملیاتی کند. از دیدگاه شما آیا حقیقتا در ایران دولت پنهانی بر سرکار است که مانع از فعالیت درست آقای روحانی می‌شود؟ اگر به این امر معتقد نیستید، چه دلایلی برای عدم وجود دولت پنهان دارید؟,

من تصور می‌کنم که این رویکرد دولت و هوادارانش، به نوعی زیر میز بازی زدن است! واقعیت دنیای سیاست، چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان این است که رقبای سیاسی چنان‌که از نامشان پیداست، با دولت‌ها رقابت می‌کنند! این مسأله چیز عجیب و غریبی نیست و ما در چهل سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، علیرغم این که ایشان و تیمش از بالاترین سطح حمایت‌ها برخوردار بودند اما به هر حال تیم مقابل، اختلافات خود را در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی در سطح رسانه‌ها به طور جدی بروز و ظهور می‌داد.

,

رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است

, رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است, رقابت جزو ماهیت مبارزه سیاسی است,

همین اتفاق در دوره آقای خاتمی ادامه پیدا کرد و دوره آقای احمدی‌نژاد هم همین جنس از اختلافات را در تیم رقیب شاهد بودیم. شما در دولت ایالات متحده نیز می‌بینید که در نزدیک به دو سال گذشته از ریاست‌جمهوری ترامپ، بالاترین میزان فشار و کارشکنی علیه دولت وی وجود دارد؛ کما این که در دولت قبلی آمریکا نیز چنین بود. این ماهیت مبارزه سیاسی است.

,

این که کسی دبه کند و بهانه بگیرد که نمی‌گذارند کار کنم، نشاندهنده آن است که دنیای سیاست را که دنیای رقابت است، نمی‌شناسد. شما نباید وارد سیاست بشوید اما اگر شدید دیگر نمی‌توانید اصول‌فروشی کنید و کاهلی و ناتوانی خود در تمشیت امور را به این امر محول کنید که دولت پنهان یا مخالفان نمی‌گذارند من کار کنم! مخالفین به طور طبیعی مخالفت می‌کنند و این دولت است که باید با تبحر سیاسی از مشکلات خود عبور کند و اگر نمی‌تواند نباید زیر میز بزند و بهانه‌تراشی کند که به قول یک ضرب‌المثل فولکلور ایرانی «همسایه‌ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم!»

,

گفتگو و تنظیم: محسن حسن‌زاده

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه