علی زکریایی میگوید جنگ اول ما جنگ اقتصادی است و اگر معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریداری نخواهد داشت.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، اگر اهل استفاده از شبکههای اجتماعی و به ویژه اینستاگرام باشید، حتما نام او به گوشتان خورده و کلیپهای او را دیدهاید. در روزگاری خیلیها ترجیح میدادند تنها مصرفکننده محتواهای تولیدشده در فضای مجازی باشند، او ابتدای دهه حاضر را مبدأ قرار داد برای تولید محتوا با موضوع سبک زندگی؛ تصمیمی که از آن پادکست و موشنگرافیک و کلیپ و آهنگ متولد شد. تقریبا تمام کلیپها و آهنگهایی که او و تیمش میسازند، به شدت سیاسی هستند و به میزان دلچسبی صراحت دارند!
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,مرآت همین مقدمه را بهانه کرد تا دقایقی را پای صحبتهای علی زکریایی بنشیند. ما درباره موضوعات مختلفی از جمله تولید محتوا در حوزه انقلاب اسلامی و موسیقی و ترانه صحبت کردیم که بیدرنگ شما را به مطالعه این صحبتها دعوت میکنیم.
مرآت- میدانید که برخی از هواداران دولت نسبت به جبهه مشهد احساس خوبی ندارند! امام جمعه مشهد، نمایندگان مشهد و... برای هواداران دولت، نماد انتقاد هستند! از این که در جبهه مشهد کار میکنید چه احساسی دارید؟
من البته هفت سال است که به مشهد آمدهام اما اعتقاد من این است که مهم نیست کجا هستی، باید بر اساس شرایط و زمان و علاقه و استعداد و پشتکارت به وظیفهات عمل کنی لذا اصلا نگران این نیستم که کجا باشم.
جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است
مرآت- جناب زکریایی! ایران در حال سپری کردن یک جنگ رسانهای است. به نظر میرسد که ما در این جنگ چندان قدرت برابری با طرف مقابل نداریم. تولیدات ما در حوزه انقلاب اسلامی چنان که باید و شاید حرفهای نیست و به هدف نمیخورد. در چنین شرایطی از دیدگاه شما چه الزاماتی بر تولید محتوای انقلابی مترتب است؟ و سوال دوم این که چرا ساختارهای رسمی نمیتوانند بار محتوای انقلابی را به دوش بکشند و شما مجبورید از رسانههای دیگری مثل اینستاگرام استفاده کنید؟
در ابتدا باید بگویم که ما در جنگ رسانهای «هم» هستیم اما جنگ اول ما به هیچ عنوان جنگ رسانهای نیست. جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است. اما پاسخ این سوال که چرا اثر اقدامات کمتر از اثر اقدامات طرف مقابل است هم در جنگ اقتصادی نهفته است. معصومین به ما آموختهاند که فقر پهلو به پهلوی کفر است. وقتی اقتصاد ضربه ببیند هر رسانهای با هر میزان قدرتی که علیه ایران به میدان بیاید، میتواند تأثیرگذار باشد.
معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت
ما برای مقابله با رسانههای بیگانه هزینه میکنیم، در حالی که اگر تلاش و سرمایه خود صرف حل مشکلات اقتصادی بکنیم، رسانههای بیگانه اثرگذاری خود را از دست میدهند. وقتی معیشت افراد سامان پیدا کند، رسانههای بیگانه هرچه درباره ناکارآمدی نظام بگویند شنیده نخواهد شد. بنابراین صف مقدم ما «معیشت» است. رسانههای بیگانه به دلیل این که میدانند به معیشت مردم آسیب رسیده است و خود را به عنوان ناجی مردم معرفی میکنند و در کنار طرح مسائل معیشتی، دیگر مسائل مدنظر خود را هم مطرح میکنند.
اما درباره کار کردن در رسانههای موازی باید گفت وقتی شما میبینید که کسی وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهد ناچار خودتان وارد میدان میشوید. چرا ما در رسانههای همارز کار میکنیم؟ چون صداوسیما یکسری قوانین خودساختهی بیعلت دارد؛ مثل خط قرمزهایی که خودش برای خودش تعریف کرده است. رسانه ملی مخاطب را از نگاه خود میشناسد.
صداوسیما میگوید مخاطب باید فلان نیاز را داشته باشد بدون این که واقعا بررسی کند که نیاز مخاطب چیست. البته جدیدا به برکت چند مدیر انقلابی اتفاقات خوب زیادی در رسانه ملی افتاده است. اما مساله دیگر این است که عدهای از وابستگان به جریان انقلاب عامدانه و یا عدهای از روی ناآگاهی اساسا جریان هنر را رها کردهاند. از طرفی طیف لیبرال هم ساکت ننشسته است.
ممکن است عدهای از تهیهکنندگان حتی کار انقلابی هم بسازند اما اعتقادی به این کارها ندارند و مطمئنا سخنی که از دل برنیاید، بر دل نمینشیند. توجه داشته باشید که در چنین شرایطی جریان نفوذ هم فعال است. مسأله بعدی این است که بودجه صداوسیما دست دولتهاست! این که وزیر با مسئولان صداوسیما تماس میگیرد و میگوید برنامه ثریا را پخش نکنید چه معنایی دارد؟
وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!
اگر صداوسیما هم بخواهد حرف مردم را بزند دولت نمیگذارد. من تهیهکنندگانی را میشناسم که به آنها گفتهاند اگر بخواهید این حرفها را بزنید بودجه شما را کم و زیاد میکنیم! مدیر شبکه را تهدید کردهاند که اگر فلانطور عمل کنی، به تو تسهیلات نمیدهیم. حرفشان این است که به سازمانی که علیه ما کار کند، تسهیلات نمیدهیم! علت ماقبل آخر، محافظهکار بودن برخی در رسانه ملی است.
برخی، هنوز زلزلهنیامده، از ترس زلزله خانه خود را خراب میکنند. بخشی از مدیران سیما ریسکپذیر نیستند. و مسأله آخر، تنبلی است! واقعا چند نفر در این مملکت هستند که اگر دغدغهای را احساس کنند میروند و کاری انجام میدهند. ما تنبلیم! مثل آن شخصیت در کارتون گالیور میگویند حالا یک اثر هم ساختیم مگر چه میشود؟ ما میدانیم که نمیشود!
رسانههای همارز ضریب نفوذ بالایی دارد. برخی گفتند آقا تلگرام را حرام کرده شما چرا هنوز در تلگرام ماندهاید؟ من میگویم رهبر، در جایگاه رهبری باید اعلام کند که از کالای داخلی حمایت کنید. اگر کسی یک افسر، سرباز و فرمانده جنگ نرم نیستید باید به پیامرسانهای داخلی بروید. پیام سلام و خداحافظی را در پیامرسان داخلی بدهید اما بر کسی که خود را در دنیای مجازی تأثیرگذار میداند واجب است که در فضای مجازی حضور داشته باشد.
صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!
مرآت- با همه مواردی که درباره صدا و سیما مطرح کردید، این سوال پیش میآید که آیا شما رسانه ملی را یک رسانه انقلابی میدانید؟
یکی از مشاغل من احصاء اشکالات سازمانها بوده است. اگر منهای گذشته به صداوسیما نگاه کنیم، باید گفت این سازمان اساسا در خط انقلاب حرکت نمیکند یا حتی حرکت صداوسیما ضرررسان است! اما اتفاقات امروز صدا و سیما با توجه به گذشته، یک معجزه است. همین که ما هنوز دو تا روحانی در تلویزیون میبینیم، معجزه است؛ تأثیر امام زمان است!(میخندد)
مرآت- صداوسیما در دهه شصت میزبان بزرگان فکری جناحهای مقابل بود. در یک سوی میز گفتگو شهید بهشتی مینشست و در سوی دیگر بزرگ فکری جناح مقابل. این فضا امروز وجود ندارد. برنامهای مثل سمت خدا هم که برای نمونه به مسألهای همچون ربا ورود پیدا میکند، دوست دارند طومارش را بپیچند!
ما اشتباهاتی کردهایم و قوانین خودساختهای ایجاد کردهایم و به این وضع رسیدهایم. اکنون بدن مریض صدا و سیما را میبینیم اما باید توان خود و سیما را درنظر بگیریم. کار درست باید در زمان درست صورت بگیرد. مثلا برخی از روحانیونی که آنها را میشناسیم و من نامشان را نمیبرم، مساله آقازادهها را پیگیری میکنند. من به آنها گفتهام که بیایید اولویتبندی کنیم و ببینیم ریشه مشکلات اقتصادی کجاست. اگر اولویتبندی نکنیم، کار درست را در زمان غلط انجام دادهایم.
کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست
پیگیری اقدامات آقازادهها کار درستی است که در زمان غلطی انجام میشود. گیرم که شما فلان آقازاده را گرفتید و اموالش را به بیتالمال برگرداندید؛ آیا خیار و گوجه ارزان میشود؟ روی عوامل بدبختی مردم دست بگذاریم. برخی کمپین راه انداختهاند که پول خود را از حسابهای بانکیتان بردارید. میگویند همه فرایندهای بانکی ربوی است و سر مردم کلاه میگذارند.
این حرف کاملا درست است و درمان هم این است که پول از بانکها برداشته شود اما الان جامعه ما میتواند چنین شوکی را تحمل کند؟ این هم کار درست در زمان غلط است.
این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!
مرآت- جناح مقابل جریان انقلابی، همواره وابستگان به این جریان را کمسوادی متهم کرده است! عدهای خود و جناح خود را باسواد و روشنفکر میدانند و دیگران را به انگ بیسوادی مینوازند! دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟ با این توضیح که جناح انقلابی عمدتا با رویکرد عالمانهای به حوزه هنر ورود پیدا نکرده است.
وقتی شما برای ساحت هنر از دیدگاه انقلابی تعریفی نداشته باشید ناخودآگاه ضعیف عمل میکنید. این به معنای علم نداشتن نیست. نکته دیگر آن که ما افراد زیادی را داریم که مرتبه علمی بالایی در حوزه هنر دارند اما آیا به آنها موقعیتی داده شده است که علم خود را به عمل تبدیل کنند؟ ببینید عده بسیار بسیار کمی از حزباللهیها اساسا هنر را حرام میدانند. فکر میکنم نسل این حزباللهیها الان منقرض شده باشد.
بعضیها میگویند نمیگوییم حرام است اما احتیاط میکنیم! تعداد اینها هم بسیار کم است. نمونه آنها، کسانی هستند که مطلقا موسیقی گوش نمیکنند. اما بگذارید به مساله دیگری اشاره کنم. بسترها برای فعالیت هنری افراد باسواد و توانمند در حوزه هنر انقلابی فراهم نیست به همین خاطر است که با وجود جشنوارههای مختلف، ما مجبوریم به سراغ جشنوارههای موازی مثل جشنواره فیلم عمار برویم.
در جوامع بینالمللی هم اوضاع همین است! شما فیلم به وقت شام را به جشنوارههای بینالمللی ببرید. آیا این فیلم میتواند جایزه بگیرد؟ خیر! اما جدایی نادر از سیمین جایزه میگیرد. هرچه که آینه بدبختی ماست تحویل گرفته میشود. این نظام سلطه در عرصه هنر است که اجازه نمیدهد جناح انقلابی عرضه اندام کند. از طرفی نهادهای حمایتی که وزارت ارشاد بزرگترین آنهاست از چنین هنری حمایت میکنند؟
پاسخ این سوال مثبت است اگر فشار رسانهها در میان باشد! حمایتی در کار نیست؛ ما این مسأله را با گوشت و پوست خود درک کردهایم.
تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!
مرآت- حتما مستحضرید که رهبری یکی دو سال قبل بر اهمیت ترانه تأکید کردند. من میخواهم این موضوع را به مسأله موسیقی هم تسری بدهم. شما تجربههای خوبی در این زمینه داشتهاید و موسیقیهایی تولید کردهاید که ترانه آنها به طنز سروده شده است. جای خالی موسیقیهایی از این دست که در قلب مردم نفوذ کند خالی است. چه باید کرد که این حوزه تقویت شود؟
پیش از هرچیز باید بدانیم که برخی از قوانین که ما در ذهن خود ساختهایم، قانون اسلام نیست بلکه قانون ذهن ماست. باور کنید اگر خیلی از مسائل را به خود آقا بسپرند خیلی زیبا موضوع را جمع میکنند! ایشان میگوید موسیقی سه بخش دارد: ترانه، آهنگ و خواننده. در اسلام تفاوتی بین خواننده زن و مرد نیست؛ مسأله فقط غناست. آیا میتوانید این گزاره ساده را به حزباللهیها اثبات کنید؟ خیر! قبول نمیکنند.
چرا میگویند شنیدن موسیقی زنان حرام است؟ چون آنها کمتر میتوانند در خوانندگی کرشمههای زنانه نداشته باشند و جنسی نخوانند. اما برخی از مردها هم با کرشمههای جنسی میخوانند! غنا اصلا ربطی به زن و مرد ندارد. موسیقی نباید مناسب مجلس لهو و لعب باشد. آیا عروسی جزو مجالس لهو و لعب است؟ من میگویم نه! مجالس لهو و لعب پارتیهایی هستند که عدهای فقط برای لشبازی به آنجا میروند!(میخندد)
وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!
در بعضی از کنسرتهای خارجی، مشروبات الکلی سرو میکنند و عدهای فقط با مقاصد خاص به آنجا میروند! سوال من این است که آیا هر موسیقیای حرام است؟ تشخیص بر عهده مکلف است. تصور کنید یکی از این مکلفها بشود مسئول شورای موسیقی! تمام است! کسی که مثلا چند سال جنگ بوده و پیشانیاش پینه بسته و از نگاهش تمامی موسیقیها، مناسب مجالس لهو و لعب است، نمیگذارد کسی نفس بکشد!
مسأله دیگر این که به سراغ آهنگهایی رفتهام که کاور بوده هم به خاطر این است که پولِ از بن ساختن آهنگ را نداشتهام! اما برای پاسخ به این سوال که در حوزه موسیقی چه باید کرد باید بگویم ابتدا باید از دید مخاطب نیازسنجی صورت بگیرد. من یکجا درباره رپ صحبت کردم و تکفیرم کردند! بخشی از جوانان با رپ حال میکنند! ذات رپ هم اعتراض اجتماعی است.
شما میتوانید موجی از آثار رپرهای انقلابی درست کنید. که بیایند و حرف جوان دهه هفتادی و هشتادی را بزنند. من خودم اعتقاد دارم طنز تأثیر بیشتری دارد و تصور کنید همین آثار رپ با رویکرد طنز ارائه شود. چه ایرادی دارد؟ بگذارید از علیرضا شدت و رامیار رپر انقلابی نام ببرم. یاسر بینام هم چند کار انقلابی و سیاسی خوانده است. از این افراد که کارشان هم خوب است باید حمایت شود.
میگویند رپ مطلقا ممنوع و این یکی از قوانین مسخرهاش همین است. چرا؟! چون نمیتوانی اثر خوب تولید کنی، ممنوعش میکنی!
انتهای پیام/
مرآت همین مقدمه را بهانه کرد تا دقایقی را پای صحبتهای علی زکریایی بنشیند. ما درباره موضوعات مختلفی از جمله تولید محتوا در حوزه انقلاب اسلامی و موسیقی و ترانه صحبت کردیم که بیدرنگ شما را به مطالعه این صحبتها دعوت میکنیم.
مرآت- میدانید که برخی از هواداران دولت نسبت به جبهه مشهد احساس خوبی ندارند! امام جمعه مشهد، نمایندگان مشهد و... برای هواداران دولت، نماد انتقاد هستند! از این که در جبهه مشهد کار میکنید چه احساسی دارید؟
من البته هفت سال است که به مشهد آمدهام اما اعتقاد من این است که مهم نیست کجا هستی، باید بر اساس شرایط و زمان و علاقه و استعداد و پشتکارت به وظیفهات عمل کنی لذا اصلا نگران این نیستم که کجا باشم.
جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است
مرآت- جناب زکریایی! ایران در حال سپری کردن یک جنگ رسانهای است. به نظر میرسد که ما در این جنگ چندان قدرت برابری با طرف مقابل نداریم. تولیدات ما در حوزه انقلاب اسلامی چنان که باید و شاید حرفهای نیست و به هدف نمیخورد. در چنین شرایطی از دیدگاه شما چه الزاماتی بر تولید محتوای انقلابی مترتب است؟ و سوال دوم این که چرا ساختارهای رسمی نمیتوانند بار محتوای انقلابی را به دوش بکشند و شما مجبورید از رسانههای دیگری مثل اینستاگرام استفاده کنید؟
در ابتدا باید بگویم که ما در جنگ رسانهای «هم» هستیم اما جنگ اول ما به هیچ عنوان جنگ رسانهای نیست. جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است. اما پاسخ این سوال که چرا اثر اقدامات کمتر از اثر اقدامات طرف مقابل است هم در جنگ اقتصادی نهفته است. معصومین به ما آموختهاند که فقر پهلو به پهلوی کفر است. وقتی اقتصاد ضربه ببیند هر رسانهای با هر میزان قدرتی که علیه ایران به میدان بیاید، میتواند تأثیرگذار باشد.
معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت
ما برای مقابله با رسانههای بیگانه هزینه میکنیم، در حالی که اگر تلاش و سرمایه خود صرف حل مشکلات اقتصادی بکنیم، رسانههای بیگانه اثرگذاری خود را از دست میدهند. وقتی معیشت افراد سامان پیدا کند، رسانههای بیگانه هرچه درباره ناکارآمدی نظام بگویند شنیده نخواهد شد. بنابراین صف مقدم ما «معیشت» است. رسانههای بیگانه به دلیل این که میدانند به معیشت مردم آسیب رسیده است و خود را به عنوان ناجی مردم معرفی میکنند و در کنار طرح مسائل معیشتی، دیگر مسائل مدنظر خود را هم مطرح میکنند.
اما درباره کار کردن در رسانههای موازی باید گفت وقتی شما میبینید که کسی وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهد ناچار خودتان وارد میدان میشوید. چرا ما در رسانههای همارز کار میکنیم؟ چون صداوسیما یکسری قوانین خودساختهی بیعلت دارد؛ مثل خط قرمزهایی که خودش برای خودش تعریف کرده است. رسانه ملی مخاطب را از نگاه خود میشناسد.
صداوسیما میگوید مخاطب باید فلان نیاز را داشته باشد بدون این که واقعا بررسی کند که نیاز مخاطب چیست. البته جدیدا به برکت چند مدیر انقلابی اتفاقات خوب زیادی در رسانه ملی افتاده است. اما مساله دیگر این است که عدهای از وابستگان به جریان انقلاب عامدانه و یا عدهای از روی ناآگاهی اساسا جریان هنر را رها کردهاند. از طرفی طیف لیبرال هم ساکت ننشسته است.
ممکن است عدهای از تهیهکنندگان حتی کار انقلابی هم بسازند اما اعتقادی به این کارها ندارند و مطمئنا سخنی که از دل برنیاید، بر دل نمینشیند. توجه داشته باشید که در چنین شرایطی جریان نفوذ هم فعال است. مسأله بعدی این است که بودجه صداوسیما دست دولتهاست! این که وزیر با مسئولان صداوسیما تماس میگیرد و میگوید برنامه ثریا را پخش نکنید چه معنایی دارد؟
وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!
اگر صداوسیما هم بخواهد حرف مردم را بزند دولت نمیگذارد. من تهیهکنندگانی را میشناسم که به آنها گفتهاند اگر بخواهید این حرفها را بزنید بودجه شما را کم و زیاد میکنیم! مدیر شبکه را تهدید کردهاند که اگر فلانطور عمل کنی، به تو تسهیلات نمیدهیم. حرفشان این است که به سازمانی که علیه ما کار کند، تسهیلات نمیدهیم! علت ماقبل آخر، محافظهکار بودن برخی در رسانه ملی است.
برخی، هنوز زلزلهنیامده، از ترس زلزله خانه خود را خراب میکنند. بخشی از مدیران سیما ریسکپذیر نیستند. و مسأله آخر، تنبلی است! واقعا چند نفر در این مملکت هستند که اگر دغدغهای را احساس کنند میروند و کاری انجام میدهند. ما تنبلیم! مثل آن شخصیت در کارتون گالیور میگویند حالا یک اثر هم ساختیم مگر چه میشود؟ ما میدانیم که نمیشود!
رسانههای همارز ضریب نفوذ بالایی دارد. برخی گفتند آقا تلگرام را حرام کرده شما چرا هنوز در تلگرام ماندهاید؟ من میگویم رهبر، در جایگاه رهبری باید اعلام کند که از کالای داخلی حمایت کنید. اگر کسی یک افسر، سرباز و فرمانده جنگ نرم نیستید باید به پیامرسانهای داخلی بروید. پیام سلام و خداحافظی را در پیامرسان داخلی بدهید اما بر کسی که خود را در دنیای مجازی تأثیرگذار میداند واجب است که در فضای مجازی حضور داشته باشد.
صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!
مرآت- با همه مواردی که درباره صدا و سیما مطرح کردید، این سوال پیش میآید که آیا شما رسانه ملی را یک رسانه انقلابی میدانید؟
یکی از مشاغل من احصاء اشکالات سازمانها بوده است. اگر منهای گذشته به صداوسیما نگاه کنیم، باید گفت این سازمان اساسا در خط انقلاب حرکت نمیکند یا حتی حرکت صداوسیما ضرررسان است! اما اتفاقات امروز صدا و سیما با توجه به گذشته، یک معجزه است. همین که ما هنوز دو تا روحانی در تلویزیون میبینیم، معجزه است؛ تأثیر امام زمان است!(میخندد)
مرآت- صداوسیما در دهه شصت میزبان بزرگان فکری جناحهای مقابل بود. در یک سوی میز گفتگو شهید بهشتی مینشست و در سوی دیگر بزرگ فکری جناح مقابل. این فضا امروز وجود ندارد. برنامهای مثل سمت خدا هم که برای نمونه به مسألهای همچون ربا ورود پیدا میکند، دوست دارند طومارش را بپیچند!
ما اشتباهاتی کردهایم و قوانین خودساختهای ایجاد کردهایم و به این وضع رسیدهایم. اکنون بدن مریض صدا و سیما را میبینیم اما باید توان خود و سیما را درنظر بگیریم. کار درست باید در زمان درست صورت بگیرد. مثلا برخی از روحانیونی که آنها را میشناسیم و من نامشان را نمیبرم، مساله آقازادهها را پیگیری میکنند. من به آنها گفتهام که بیایید اولویتبندی کنیم و ببینیم ریشه مشکلات اقتصادی کجاست. اگر اولویتبندی نکنیم، کار درست را در زمان غلط انجام دادهایم.
کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست
پیگیری اقدامات آقازادهها کار درستی است که در زمان غلطی انجام میشود. گیرم که شما فلان آقازاده را گرفتید و اموالش را به بیتالمال برگرداندید؛ آیا خیار و گوجه ارزان میشود؟ روی عوامل بدبختی مردم دست بگذاریم. برخی کمپین راه انداختهاند که پول خود را از حسابهای بانکیتان بردارید. میگویند همه فرایندهای بانکی ربوی است و سر مردم کلاه میگذارند.
این حرف کاملا درست است و درمان هم این است که پول از بانکها برداشته شود اما الان جامعه ما میتواند چنین شوکی را تحمل کند؟ این هم کار درست در زمان غلط است.
این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!
مرآت- جناح مقابل جریان انقلابی، همواره وابستگان به این جریان را کمسوادی متهم کرده است! عدهای خود و جناح خود را باسواد و روشنفکر میدانند و دیگران را به انگ بیسوادی مینوازند! دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟ با این توضیح که جناح انقلابی عمدتا با رویکرد عالمانهای به حوزه هنر ورود پیدا نکرده است.
وقتی شما برای ساحت هنر از دیدگاه انقلابی تعریفی نداشته باشید ناخودآگاه ضعیف عمل میکنید. این به معنای علم نداشتن نیست. نکته دیگر آن که ما افراد زیادی را داریم که مرتبه علمی بالایی در حوزه هنر دارند اما آیا به آنها موقعیتی داده شده است که علم خود را به عمل تبدیل کنند؟ ببینید عده بسیار بسیار کمی از حزباللهیها اساسا هنر را حرام میدانند. فکر میکنم نسل این حزباللهیها الان منقرض شده باشد.
بعضیها میگویند نمیگوییم حرام است اما احتیاط میکنیم! تعداد اینها هم بسیار کم است. نمونه آنها، کسانی هستند که مطلقا موسیقی گوش نمیکنند. اما بگذارید به مساله دیگری اشاره کنم. بسترها برای فعالیت هنری افراد باسواد و توانمند در حوزه هنر انقلابی فراهم نیست به همین خاطر است که با وجود جشنوارههای مختلف، ما مجبوریم به سراغ جشنوارههای موازی مثل جشنواره فیلم عمار برویم.
در جوامع بینالمللی هم اوضاع همین است! شما فیلم به وقت شام را به جشنوارههای بینالمللی ببرید. آیا این فیلم میتواند جایزه بگیرد؟ خیر! اما جدایی نادر از سیمین جایزه میگیرد. هرچه که آینه بدبختی ماست تحویل گرفته میشود. این نظام سلطه در عرصه هنر است که اجازه نمیدهد جناح انقلابی عرضه اندام کند. از طرفی نهادهای حمایتی که وزارت ارشاد بزرگترین آنهاست از چنین هنری حمایت میکنند؟
پاسخ این سوال مثبت است اگر فشار رسانهها در میان باشد! حمایتی در کار نیست؛ ما این مسأله را با گوشت و پوست خود درک کردهایم.
تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!
مرآت- حتما مستحضرید که رهبری یکی دو سال قبل بر اهمیت ترانه تأکید کردند. من میخواهم این موضوع را به مسأله موسیقی هم تسری بدهم. شما تجربههای خوبی در این زمینه داشتهاید و موسیقیهایی تولید کردهاید که ترانه آنها به طنز سروده شده است. جای خالی موسیقیهایی از این دست که در قلب مردم نفوذ کند خالی است. چه باید کرد که این حوزه تقویت شود؟
پیش از هرچیز باید بدانیم که برخی از قوانین که ما در ذهن خود ساختهایم، قانون اسلام نیست بلکه قانون ذهن ماست. باور کنید اگر خیلی از مسائل را به خود آقا بسپرند خیلی زیبا موضوع را جمع میکنند! ایشان میگوید موسیقی سه بخش دارد: ترانه، آهنگ و خواننده. در اسلام تفاوتی بین خواننده زن و مرد نیست؛ مسأله فقط غناست. آیا میتوانید این گزاره ساده را به حزباللهیها اثبات کنید؟ خیر! قبول نمیکنند.
چرا میگویند شنیدن موسیقی زنان حرام است؟ چون آنها کمتر میتوانند در خوانندگی کرشمههای زنانه نداشته باشند و جنسی نخوانند. اما برخی از مردها هم با کرشمههای جنسی میخوانند! غنا اصلا ربطی به زن و مرد ندارد. موسیقی نباید مناسب مجلس لهو و لعب باشد. آیا عروسی جزو مجالس لهو و لعب است؟ من میگویم نه! مجالس لهو و لعب پارتیهایی هستند که عدهای فقط برای لشبازی به آنجا میروند!(میخندد)
وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!
در بعضی از کنسرتهای خارجی، مشروبات الکلی سرو میکنند و عدهای فقط با مقاصد خاص به آنجا میروند! سوال من این است که آیا هر موسیقیای حرام است؟ تشخیص بر عهده مکلف است. تصور کنید یکی از این مکلفها بشود مسئول شورای موسیقی! تمام است! کسی که مثلا چند سال جنگ بوده و پیشانیاش پینه بسته و از نگاهش تمامی موسیقیها، مناسب مجالس لهو و لعب است، نمیگذارد کسی نفس بکشد!
مسأله دیگر این که به سراغ آهنگهایی رفتهام که کاور بوده هم به خاطر این است که پولِ از بن ساختن آهنگ را نداشتهام! اما برای پاسخ به این سوال که در حوزه موسیقی چه باید کرد باید بگویم ابتدا باید از دید مخاطب نیازسنجی صورت بگیرد. من یکجا درباره رپ صحبت کردم و تکفیرم کردند! بخشی از جوانان با رپ حال میکنند! ذات رپ هم اعتراض اجتماعی است.
شما میتوانید موجی از آثار رپرهای انقلابی درست کنید. که بیایند و حرف جوان دهه هفتادی و هشتادی را بزنند. من خودم اعتقاد دارم طنز تأثیر بیشتری دارد و تصور کنید همین آثار رپ با رویکرد طنز ارائه شود. چه ایرادی دارد؟ بگذارید از علیرضا شدت و رامیار رپر انقلابی نام ببرم. یاسر بینام هم چند کار انقلابی و سیاسی خوانده است. از این افراد که کارشان هم خوب است باید حمایت شود.
میگویند رپ مطلقا ممنوع و این یکی از قوانین مسخرهاش همین است. چرا؟! چون نمیتوانی اثر خوب تولید کنی، ممنوعش میکنی!
انتهای پیام/
مرآت همین مقدمه را بهانه کرد تا دقایقی را پای صحبتهای علی زکریایی بنشیند. ما درباره موضوعات مختلفی از جمله تولید محتوا در حوزه انقلاب اسلامی و موسیقی و ترانه صحبت کردیم که بیدرنگ شما را به مطالعه این صحبتها دعوت میکنیم.
مرآت- میدانید که برخی از هواداران دولت نسبت به جبهه مشهد احساس خوبی ندارند! امام جمعه مشهد، نمایندگان مشهد و... برای هواداران دولت، نماد انتقاد هستند! از این که در جبهه مشهد کار میکنید چه احساسی دارید؟
من البته هفت سال است که به مشهد آمدهام اما اعتقاد من این است که مهم نیست کجا هستی، باید بر اساس شرایط و زمان و علاقه و استعداد و پشتکارت به وظیفهات عمل کنی لذا اصلا نگران این نیستم که کجا باشم.
جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است
مرآت- جناب زکریایی! ایران در حال سپری کردن یک جنگ رسانهای است. به نظر میرسد که ما در این جنگ چندان قدرت برابری با طرف مقابل نداریم. تولیدات ما در حوزه انقلاب اسلامی چنان که باید و شاید حرفهای نیست و به هدف نمیخورد. در چنین شرایطی از دیدگاه شما چه الزاماتی بر تولید محتوای انقلابی مترتب است؟ و سوال دوم این که چرا ساختارهای رسمی نمیتوانند بار محتوای انقلابی را به دوش بکشند و شما مجبورید از رسانههای دیگری مثل اینستاگرام استفاده کنید؟
در ابتدا باید بگویم که ما در جنگ رسانهای «هم» هستیم اما جنگ اول ما به هیچ عنوان جنگ رسانهای نیست. جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است. اما پاسخ این سوال که چرا اثر اقدامات کمتر از اثر اقدامات طرف مقابل است هم در جنگ اقتصادی نهفته است. معصومین به ما آموختهاند که فقر پهلو به پهلوی کفر است. وقتی اقتصاد ضربه ببیند هر رسانهای با هر میزان قدرتی که علیه ایران به میدان بیاید، میتواند تأثیرگذار باشد.
معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت
ما برای مقابله با رسانههای بیگانه هزینه میکنیم، در حالی که اگر تلاش و سرمایه خود صرف حل مشکلات اقتصادی بکنیم، رسانههای بیگانه اثرگذاری خود را از دست میدهند. وقتی معیشت افراد سامان پیدا کند، رسانههای بیگانه هرچه درباره ناکارآمدی نظام بگویند شنیده نخواهد شد. بنابراین صف مقدم ما «معیشت» است. رسانههای بیگانه به دلیل این که میدانند به معیشت مردم آسیب رسیده است و خود را به عنوان ناجی مردم معرفی میکنند و در کنار طرح مسائل معیشتی، دیگر مسائل مدنظر خود را هم مطرح میکنند.
اما درباره کار کردن در رسانههای موازی باید گفت وقتی شما میبینید که کسی وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهد ناچار خودتان وارد میدان میشوید. چرا ما در رسانههای همارز کار میکنیم؟ چون صداوسیما یکسری قوانین خودساختهی بیعلت دارد؛ مثل خط قرمزهایی که خودش برای خودش تعریف کرده است. رسانه ملی مخاطب را از نگاه خود میشناسد.
صداوسیما میگوید مخاطب باید فلان نیاز را داشته باشد بدون این که واقعا بررسی کند که نیاز مخاطب چیست. البته جدیدا به برکت چند مدیر انقلابی اتفاقات خوب زیادی در رسانه ملی افتاده است. اما مساله دیگر این است که عدهای از وابستگان به جریان انقلاب عامدانه و یا عدهای از روی ناآگاهی اساسا جریان هنر را رها کردهاند. از طرفی طیف لیبرال هم ساکت ننشسته است.
ممکن است عدهای از تهیهکنندگان حتی کار انقلابی هم بسازند اما اعتقادی به این کارها ندارند و مطمئنا سخنی که از دل برنیاید، بر دل نمینشیند. توجه داشته باشید که در چنین شرایطی جریان نفوذ هم فعال است. مسأله بعدی این است که بودجه صداوسیما دست دولتهاست! این که وزیر با مسئولان صداوسیما تماس میگیرد و میگوید برنامه ثریا را پخش نکنید چه معنایی دارد؟
وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!
اگر صداوسیما هم بخواهد حرف مردم را بزند دولت نمیگذارد. من تهیهکنندگانی را میشناسم که به آنها گفتهاند اگر بخواهید این حرفها را بزنید بودجه شما را کم و زیاد میکنیم! مدیر شبکه را تهدید کردهاند که اگر فلانطور عمل کنی، به تو تسهیلات نمیدهیم. حرفشان این است که به سازمانی که علیه ما کار کند، تسهیلات نمیدهیم! علت ماقبل آخر، محافظهکار بودن برخی در رسانه ملی است.
برخی، هنوز زلزلهنیامده، از ترس زلزله خانه خود را خراب میکنند. بخشی از مدیران سیما ریسکپذیر نیستند. و مسأله آخر، تنبلی است! واقعا چند نفر در این مملکت هستند که اگر دغدغهای را احساس کنند میروند و کاری انجام میدهند. ما تنبلیم! مثل آن شخصیت در کارتون گالیور میگویند حالا یک اثر هم ساختیم مگر چه میشود؟ ما میدانیم که نمیشود!
رسانههای همارز ضریب نفوذ بالایی دارد. برخی گفتند آقا تلگرام را حرام کرده شما چرا هنوز در تلگرام ماندهاید؟ من میگویم رهبر، در جایگاه رهبری باید اعلام کند که از کالای داخلی حمایت کنید. اگر کسی یک افسر، سرباز و فرمانده جنگ نرم نیستید باید به پیامرسانهای داخلی بروید. پیام سلام و خداحافظی را در پیامرسان داخلی بدهید اما بر کسی که خود را در دنیای مجازی تأثیرگذار میداند واجب است که در فضای مجازی حضور داشته باشد.
صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!
مرآت- با همه مواردی که درباره صدا و سیما مطرح کردید، این سوال پیش میآید که آیا شما رسانه ملی را یک رسانه انقلابی میدانید؟
یکی از مشاغل من احصاء اشکالات سازمانها بوده است. اگر منهای گذشته به صداوسیما نگاه کنیم، باید گفت این سازمان اساسا در خط انقلاب حرکت نمیکند یا حتی حرکت صداوسیما ضرررسان است! اما اتفاقات امروز صدا و سیما با توجه به گذشته، یک معجزه است. همین که ما هنوز دو تا روحانی در تلویزیون میبینیم، معجزه است؛ تأثیر امام زمان است!(میخندد)
مرآت- صداوسیما در دهه شصت میزبان بزرگان فکری جناحهای مقابل بود. در یک سوی میز گفتگو شهید بهشتی مینشست و در سوی دیگر بزرگ فکری جناح مقابل. این فضا امروز وجود ندارد. برنامهای مثل سمت خدا هم که برای نمونه به مسألهای همچون ربا ورود پیدا میکند، دوست دارند طومارش را بپیچند!
ما اشتباهاتی کردهایم و قوانین خودساختهای ایجاد کردهایم و به این وضع رسیدهایم. اکنون بدن مریض صدا و سیما را میبینیم اما باید توان خود و سیما را درنظر بگیریم. کار درست باید در زمان درست صورت بگیرد. مثلا برخی از روحانیونی که آنها را میشناسیم و من نامشان را نمیبرم، مساله آقازادهها را پیگیری میکنند. من به آنها گفتهام که بیایید اولویتبندی کنیم و ببینیم ریشه مشکلات اقتصادی کجاست. اگر اولویتبندی نکنیم، کار درست را در زمان غلط انجام دادهایم.
کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست
پیگیری اقدامات آقازادهها کار درستی است که در زمان غلطی انجام میشود. گیرم که شما فلان آقازاده را گرفتید و اموالش را به بیتالمال برگرداندید؛ آیا خیار و گوجه ارزان میشود؟ روی عوامل بدبختی مردم دست بگذاریم. برخی کمپین راه انداختهاند که پول خود را از حسابهای بانکیتان بردارید. میگویند همه فرایندهای بانکی ربوی است و سر مردم کلاه میگذارند.
این حرف کاملا درست است و درمان هم این است که پول از بانکها برداشته شود اما الان جامعه ما میتواند چنین شوکی را تحمل کند؟ این هم کار درست در زمان غلط است.
این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!
مرآت- جناح مقابل جریان انقلابی، همواره وابستگان به این جریان را کمسوادی متهم کرده است! عدهای خود و جناح خود را باسواد و روشنفکر میدانند و دیگران را به انگ بیسوادی مینوازند! دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟ با این توضیح که جناح انقلابی عمدتا با رویکرد عالمانهای به حوزه هنر ورود پیدا نکرده است.
وقتی شما برای ساحت هنر از دیدگاه انقلابی تعریفی نداشته باشید ناخودآگاه ضعیف عمل میکنید. این به معنای علم نداشتن نیست. نکته دیگر آن که ما افراد زیادی را داریم که مرتبه علمی بالایی در حوزه هنر دارند اما آیا به آنها موقعیتی داده شده است که علم خود را به عمل تبدیل کنند؟ ببینید عده بسیار بسیار کمی از حزباللهیها اساسا هنر را حرام میدانند. فکر میکنم نسل این حزباللهیها الان منقرض شده باشد.
بعضیها میگویند نمیگوییم حرام است اما احتیاط میکنیم! تعداد اینها هم بسیار کم است. نمونه آنها، کسانی هستند که مطلقا موسیقی گوش نمیکنند. اما بگذارید به مساله دیگری اشاره کنم. بسترها برای فعالیت هنری افراد باسواد و توانمند در حوزه هنر انقلابی فراهم نیست به همین خاطر است که با وجود جشنوارههای مختلف، ما مجبوریم به سراغ جشنوارههای موازی مثل جشنواره فیلم عمار برویم.
در جوامع بینالمللی هم اوضاع همین است! شما فیلم به وقت شام را به جشنوارههای بینالمللی ببرید. آیا این فیلم میتواند جایزه بگیرد؟ خیر! اما جدایی نادر از سیمین جایزه میگیرد. هرچه که آینه بدبختی ماست تحویل گرفته میشود. این نظام سلطه در عرصه هنر است که اجازه نمیدهد جناح انقلابی عرضه اندام کند. از طرفی نهادهای حمایتی که وزارت ارشاد بزرگترین آنهاست از چنین هنری حمایت میکنند؟
پاسخ این سوال مثبت است اگر فشار رسانهها در میان باشد! حمایتی در کار نیست؛ ما این مسأله را با گوشت و پوست خود درک کردهایم.
تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!
مرآت- حتما مستحضرید که رهبری یکی دو سال قبل بر اهمیت ترانه تأکید کردند. من میخواهم این موضوع را به مسأله موسیقی هم تسری بدهم. شما تجربههای خوبی در این زمینه داشتهاید و موسیقیهایی تولید کردهاید که ترانه آنها به طنز سروده شده است. جای خالی موسیقیهایی از این دست که در قلب مردم نفوذ کند خالی است. چه باید کرد که این حوزه تقویت شود؟
پیش از هرچیز باید بدانیم که برخی از قوانین که ما در ذهن خود ساختهایم، قانون اسلام نیست بلکه قانون ذهن ماست. باور کنید اگر خیلی از مسائل را به خود آقا بسپرند خیلی زیبا موضوع را جمع میکنند! ایشان میگوید موسیقی سه بخش دارد: ترانه، آهنگ و خواننده. در اسلام تفاوتی بین خواننده زن و مرد نیست؛ مسأله فقط غناست. آیا میتوانید این گزاره ساده را به حزباللهیها اثبات کنید؟ خیر! قبول نمیکنند.
چرا میگویند شنیدن موسیقی زنان حرام است؟ چون آنها کمتر میتوانند در خوانندگی کرشمههای زنانه نداشته باشند و جنسی نخوانند. اما برخی از مردها هم با کرشمههای جنسی میخوانند! غنا اصلا ربطی به زن و مرد ندارد. موسیقی نباید مناسب مجلس لهو و لعب باشد. آیا عروسی جزو مجالس لهو و لعب است؟ من میگویم نه! مجالس لهو و لعب پارتیهایی هستند که عدهای فقط برای لشبازی به آنجا میروند!(میخندد)
وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!
در بعضی از کنسرتهای خارجی، مشروبات الکلی سرو میکنند و عدهای فقط با مقاصد خاص به آنجا میروند! سوال من این است که آیا هر موسیقیای حرام است؟ تشخیص بر عهده مکلف است. تصور کنید یکی از این مکلفها بشود مسئول شورای موسیقی! تمام است! کسی که مثلا چند سال جنگ بوده و پیشانیاش پینه بسته و از نگاهش تمامی موسیقیها، مناسب مجالس لهو و لعب است، نمیگذارد کسی نفس بکشد!
مسأله دیگر این که به سراغ آهنگهایی رفتهام که کاور بوده هم به خاطر این است که پولِ از بن ساختن آهنگ را نداشتهام! اما برای پاسخ به این سوال که در حوزه موسیقی چه باید کرد باید بگویم ابتدا باید از دید مخاطب نیازسنجی صورت بگیرد. من یکجا درباره رپ صحبت کردم و تکفیرم کردند! بخشی از جوانان با رپ حال میکنند! ذات رپ هم اعتراض اجتماعی است.
شما میتوانید موجی از آثار رپرهای انقلابی درست کنید. که بیایند و حرف جوان دهه هفتادی و هشتادی را بزنند. من خودم اعتقاد دارم طنز تأثیر بیشتری دارد و تصور کنید همین آثار رپ با رویکرد طنز ارائه شود. چه ایرادی دارد؟ بگذارید از علیرضا شدت و رامیار رپر انقلابی نام ببرم. یاسر بینام هم چند کار انقلابی و سیاسی خوانده است. از این افراد که کارشان هم خوب است باید حمایت شود.
میگویند رپ مطلقا ممنوع و این یکی از قوانین مسخرهاش همین است. چرا؟! چون نمیتوانی اثر خوب تولید کنی، ممنوعش میکنی!
انتهای پیام/
مرآت همین مقدمه را بهانه کرد تا دقایقی را پای صحبتهای علی زکریایی بنشیند. ما درباره موضوعات مختلفی از جمله تولید محتوا در حوزه انقلاب اسلامی و موسیقی و ترانه صحبت کردیم که بیدرنگ شما را به مطالعه این صحبتها دعوت میکنیم.
,مرآت- میدانید که برخی از هواداران دولت نسبت به جبهه مشهد احساس خوبی ندارند! امام جمعه مشهد، نمایندگان مشهد و... برای هواداران دولت، نماد انتقاد هستند! از این که در جبهه مشهد کار میکنید چه احساسی دارید؟
, مرآت- میدانید که برخی از هواداران دولت نسبت به جبهه مشهد احساس خوبی ندارند! امام جمعه مشهد، نمایندگان مشهد و... برای هواداران دولت، نماد انتقاد هستند! از این که در جبهه مشهد کار میکنید چه احساسی دارید؟,من البته هفت سال است که به مشهد آمدهام اما اعتقاد من این است که مهم نیست کجا هستی، باید بر اساس شرایط و زمان و علاقه و استعداد و پشتکارت به وظیفهات عمل کنی لذا اصلا نگران این نیستم که کجا باشم.
,جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است
, جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است, جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است,مرآت- جناب زکریایی! ایران در حال سپری کردن یک جنگ رسانهای است. به نظر میرسد که ما در این جنگ چندان قدرت برابری با طرف مقابل نداریم. تولیدات ما در حوزه انقلاب اسلامی چنان که باید و شاید حرفهای نیست و به هدف نمیخورد. در چنین شرایطی از دیدگاه شما چه الزاماتی بر تولید محتوای انقلابی مترتب است؟ و سوال دوم این که چرا ساختارهای رسمی نمیتوانند بار محتوای انقلابی را به دوش بکشند و شما مجبورید از رسانههای دیگری مثل اینستاگرام استفاده کنید؟
, مرآت- جناب زکریایی! ایران در حال سپری کردن یک جنگ رسانهای است. به نظر میرسد که ما در این جنگ چندان قدرت برابری با طرف مقابل نداریم. تولیدات ما در حوزه انقلاب اسلامی چنان که باید و شاید حرفهای نیست و به هدف نمیخورد. در چنین شرایطی از دیدگاه شما چه الزاماتی بر تولید محتوای انقلابی مترتب است؟ و سوال دوم این که چرا ساختارهای رسمی نمیتوانند بار محتوای انقلابی را به دوش بکشند و شما مجبورید از رسانههای دیگری مثل اینستاگرام استفاده کنید؟,در ابتدا باید بگویم که ما در جنگ رسانهای «هم» هستیم اما جنگ اول ما به هیچ عنوان جنگ رسانهای نیست. جنگ اول ما، جنگ اقتصادی است. اما پاسخ این سوال که چرا اثر اقدامات کمتر از اثر اقدامات طرف مقابل است هم در جنگ اقتصادی نهفته است. معصومین به ما آموختهاند که فقر پهلو به پهلوی کفر است. وقتی اقتصاد ضربه ببیند هر رسانهای با هر میزان قدرتی که علیه ایران به میدان بیاید، میتواند تأثیرگذار باشد.
,معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت
, معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت, معیشت سامان پیدا کند، حرف رسانههای بیگانه خریدار نخواهد داشت,ما برای مقابله با رسانههای بیگانه هزینه میکنیم، در حالی که اگر تلاش و سرمایه خود صرف حل مشکلات اقتصادی بکنیم، رسانههای بیگانه اثرگذاری خود را از دست میدهند. وقتی معیشت افراد سامان پیدا کند، رسانههای بیگانه هرچه درباره ناکارآمدی نظام بگویند شنیده نخواهد شد. بنابراین صف مقدم ما «معیشت» است. رسانههای بیگانه به دلیل این که میدانند به معیشت مردم آسیب رسیده است و خود را به عنوان ناجی مردم معرفی میکنند و در کنار طرح مسائل معیشتی، دیگر مسائل مدنظر خود را هم مطرح میکنند.
,اما درباره کار کردن در رسانههای موازی باید گفت وقتی شما میبینید که کسی وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهد ناچار خودتان وارد میدان میشوید. چرا ما در رسانههای همارز کار میکنیم؟ چون صداوسیما یکسری قوانین خودساختهی بیعلت دارد؛ مثل خط قرمزهایی که خودش برای خودش تعریف کرده است. رسانه ملی مخاطب را از نگاه خود میشناسد.
,صداوسیما میگوید مخاطب باید فلان نیاز را داشته باشد بدون این که واقعا بررسی کند که نیاز مخاطب چیست. البته جدیدا به برکت چند مدیر انقلابی اتفاقات خوب زیادی در رسانه ملی افتاده است. اما مساله دیگر این است که عدهای از وابستگان به جریان انقلاب عامدانه و یا عدهای از روی ناآگاهی اساسا جریان هنر را رها کردهاند. از طرفی طیف لیبرال هم ساکت ننشسته است.
,ممکن است عدهای از تهیهکنندگان حتی کار انقلابی هم بسازند اما اعتقادی به این کارها ندارند و مطمئنا سخنی که از دل برنیاید، بر دل نمینشیند. توجه داشته باشید که در چنین شرایطی جریان نفوذ هم فعال است. مسأله بعدی این است که بودجه صداوسیما دست دولتهاست! این که وزیر با مسئولان صداوسیما تماس میگیرد و میگوید برنامه ثریا را پخش نکنید چه معنایی دارد؟
,وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!
, وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!, وقتی مدیر شبکه را تهدید میکنند!,اگر صداوسیما هم بخواهد حرف مردم را بزند دولت نمیگذارد. من تهیهکنندگانی را میشناسم که به آنها گفتهاند اگر بخواهید این حرفها را بزنید بودجه شما را کم و زیاد میکنیم! مدیر شبکه را تهدید کردهاند که اگر فلانطور عمل کنی، به تو تسهیلات نمیدهیم. حرفشان این است که به سازمانی که علیه ما کار کند، تسهیلات نمیدهیم! علت ماقبل آخر، محافظهکار بودن برخی در رسانه ملی است.
,برخی، هنوز زلزلهنیامده، از ترس زلزله خانه خود را خراب میکنند. بخشی از مدیران سیما ریسکپذیر نیستند. و مسأله آخر، تنبلی است! واقعا چند نفر در این مملکت هستند که اگر دغدغهای را احساس کنند میروند و کاری انجام میدهند. ما تنبلیم! مثل آن شخصیت در کارتون گالیور میگویند حالا یک اثر هم ساختیم مگر چه میشود؟ ما میدانیم که نمیشود!
,رسانههای همارز ضریب نفوذ بالایی دارد. برخی گفتند آقا تلگرام را حرام کرده شما چرا هنوز در تلگرام ماندهاید؟ من میگویم رهبر، در جایگاه رهبری باید اعلام کند که از کالای داخلی حمایت کنید. اگر کسی یک افسر، سرباز و فرمانده جنگ نرم نیستید باید به پیامرسانهای داخلی بروید. پیام سلام و خداحافظی را در پیامرسان داخلی بدهید اما بر کسی که خود را در دنیای مجازی تأثیرگذار میداند واجب است که در فضای مجازی حضور داشته باشد.
,صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!
, صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!, صداوسیمای امروز در مقایسه با گذشته، معجزه است!,مرآت- با همه مواردی که درباره صدا و سیما مطرح کردید، این سوال پیش میآید که آیا شما رسانه ملی را یک رسانه انقلابی میدانید؟
, مرآت- با همه مواردی که درباره صدا و سیما مطرح کردید، این سوال پیش میآید که آیا شما رسانه ملی را یک رسانه انقلابی میدانید؟,یکی از مشاغل من احصاء اشکالات سازمانها بوده است. اگر منهای گذشته به صداوسیما نگاه کنیم، باید گفت این سازمان اساسا در خط انقلاب حرکت نمیکند یا حتی حرکت صداوسیما ضرررسان است! اما اتفاقات امروز صدا و سیما با توجه به گذشته، یک معجزه است. همین که ما هنوز دو تا روحانی در تلویزیون میبینیم، معجزه است؛ تأثیر امام زمان است!(میخندد)
,مرآت- صداوسیما در دهه شصت میزبان بزرگان فکری جناحهای مقابل بود. در یک سوی میز گفتگو شهید بهشتی مینشست و در سوی دیگر بزرگ فکری جناح مقابل. این فضا امروز وجود ندارد. برنامهای مثل سمت خدا هم که برای نمونه به مسألهای همچون ربا ورود پیدا میکند، دوست دارند طومارش را بپیچند!
, مرآت- صداوسیما در دهه شصت میزبان بزرگان فکری جناحهای مقابل بود. در یک سوی میز گفتگو شهید بهشتی مینشست و در سوی دیگر بزرگ فکری جناح مقابل. این فضا امروز وجود ندارد. برنامهای مثل سمت خدا هم که برای نمونه به مسألهای همچون ربا ورود پیدا میکند، دوست دارند طومارش را بپیچند!,ما اشتباهاتی کردهایم و قوانین خودساختهای ایجاد کردهایم و به این وضع رسیدهایم. اکنون بدن مریض صدا و سیما را میبینیم اما باید توان خود و سیما را درنظر بگیریم. کار درست باید در زمان درست صورت بگیرد. مثلا برخی از روحانیونی که آنها را میشناسیم و من نامشان را نمیبرم، مساله آقازادهها را پیگیری میکنند. من به آنها گفتهام که بیایید اولویتبندی کنیم و ببینیم ریشه مشکلات اقتصادی کجاست. اگر اولویتبندی نکنیم، کار درست را در زمان غلط انجام دادهایم.
,کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست
, کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست, کمپین برداشت پول از بانکها؛ کار درست در زمان نادرست,پیگیری اقدامات آقازادهها کار درستی است که در زمان غلطی انجام میشود. گیرم که شما فلان آقازاده را گرفتید و اموالش را به بیتالمال برگرداندید؛ آیا خیار و گوجه ارزان میشود؟ روی عوامل بدبختی مردم دست بگذاریم. برخی کمپین راه انداختهاند که پول خود را از حسابهای بانکیتان بردارید. میگویند همه فرایندهای بانکی ربوی است و سر مردم کلاه میگذارند.
,این حرف کاملا درست است و درمان هم این است که پول از بانکها برداشته شود اما الان جامعه ما میتواند چنین شوکی را تحمل کند؟ این هم کار درست در زمان غلط است.
,این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!
, این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!, این گونه از حزباللهیها منقرض شدهاند!,مرآت- جناح مقابل جریان انقلابی، همواره وابستگان به این جریان را کمسوادی متهم کرده است! عدهای خود و جناح خود را باسواد و روشنفکر میدانند و دیگران را به انگ بیسوادی مینوازند! دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟ با این توضیح که جناح انقلابی عمدتا با رویکرد عالمانهای به حوزه هنر ورود پیدا نکرده است.
, مرآت- جناح مقابل جریان انقلابی، همواره وابستگان به این جریان را کمسوادی متهم کرده است! عدهای خود و جناح خود را باسواد و روشنفکر میدانند و دیگران را به انگ بیسوادی مینوازند! دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟ با این توضیح که جناح انقلابی عمدتا با رویکرد عالمانهای به حوزه هنر ورود پیدا نکرده است.,وقتی شما برای ساحت هنر از دیدگاه انقلابی تعریفی نداشته باشید ناخودآگاه ضعیف عمل میکنید. این به معنای علم نداشتن نیست. نکته دیگر آن که ما افراد زیادی را داریم که مرتبه علمی بالایی در حوزه هنر دارند اما آیا به آنها موقعیتی داده شده است که علم خود را به عمل تبدیل کنند؟ ببینید عده بسیار بسیار کمی از حزباللهیها اساسا هنر را حرام میدانند. فکر میکنم نسل این حزباللهیها الان منقرض شده باشد.
,بعضیها میگویند نمیگوییم حرام است اما احتیاط میکنیم! تعداد اینها هم بسیار کم است. نمونه آنها، کسانی هستند که مطلقا موسیقی گوش نمیکنند. اما بگذارید به مساله دیگری اشاره کنم. بسترها برای فعالیت هنری افراد باسواد و توانمند در حوزه هنر انقلابی فراهم نیست به همین خاطر است که با وجود جشنوارههای مختلف، ما مجبوریم به سراغ جشنوارههای موازی مثل جشنواره فیلم عمار برویم.
,در جوامع بینالمللی هم اوضاع همین است! شما فیلم به وقت شام را به جشنوارههای بینالمللی ببرید. آیا این فیلم میتواند جایزه بگیرد؟ خیر! اما جدایی نادر از سیمین جایزه میگیرد. هرچه که آینه بدبختی ماست تحویل گرفته میشود. این نظام سلطه در عرصه هنر است که اجازه نمیدهد جناح انقلابی عرضه اندام کند. از طرفی نهادهای حمایتی که وزارت ارشاد بزرگترین آنهاست از چنین هنری حمایت میکنند؟
,پاسخ این سوال مثبت است اگر فشار رسانهها در میان باشد! حمایتی در کار نیست؛ ما این مسأله را با گوشت و پوست خود درک کردهایم.
,تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!
, تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!, تفاوتی بین خوانندگی زن و مرد نیست!,مرآت- حتما مستحضرید که رهبری یکی دو سال قبل بر اهمیت ترانه تأکید کردند. من میخواهم این موضوع را به مسأله موسیقی هم تسری بدهم. شما تجربههای خوبی در این زمینه داشتهاید و موسیقیهایی تولید کردهاید که ترانه آنها به طنز سروده شده است. جای خالی موسیقیهایی از این دست که در قلب مردم نفوذ کند خالی است. چه باید کرد که این حوزه تقویت شود؟
, مرآت- حتما مستحضرید که رهبری یکی دو سال قبل بر اهمیت ترانه تأکید کردند. من میخواهم این موضوع را به مسأله موسیقی هم تسری بدهم. شما تجربههای خوبی در این زمینه داشتهاید و موسیقیهایی تولید کردهاید که ترانه آنها به طنز سروده شده است. جای خالی موسیقیهایی از این دست که در قلب مردم نفوذ کند خالی است. چه باید کرد که این حوزه تقویت شود؟,پیش از هرچیز باید بدانیم که برخی از قوانین که ما در ذهن خود ساختهایم، قانون اسلام نیست بلکه قانون ذهن ماست. باور کنید اگر خیلی از مسائل را به خود آقا بسپرند خیلی زیبا موضوع را جمع میکنند! ایشان میگوید موسیقی سه بخش دارد: ترانه، آهنگ و خواننده. در اسلام تفاوتی بین خواننده زن و مرد نیست؛ مسأله فقط غناست. آیا میتوانید این گزاره ساده را به حزباللهیها اثبات کنید؟ خیر! قبول نمیکنند.
,چرا میگویند شنیدن موسیقی زنان حرام است؟ چون آنها کمتر میتوانند در خوانندگی کرشمههای زنانه نداشته باشند و جنسی نخوانند. اما برخی از مردها هم با کرشمههای جنسی میخوانند! غنا اصلا ربطی به زن و مرد ندارد. موسیقی نباید مناسب مجلس لهو و لعب باشد. آیا عروسی جزو مجالس لهو و لعب است؟ من میگویم نه! مجالس لهو و لعب پارتیهایی هستند که عدهای فقط برای لشبازی به آنجا میروند!(میخندد)
,وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!
, وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!, وقتی همه موسیقیها مناسب مجالس لهو لعباند!,در بعضی از کنسرتهای خارجی، مشروبات الکلی سرو میکنند و عدهای فقط با مقاصد خاص به آنجا میروند! سوال من این است که آیا هر موسیقیای حرام است؟ تشخیص بر عهده مکلف است. تصور کنید یکی از این مکلفها بشود مسئول شورای موسیقی! تمام است! کسی که مثلا چند سال جنگ بوده و پیشانیاش پینه بسته و از نگاهش تمامی موسیقیها، مناسب مجالس لهو و لعب است، نمیگذارد کسی نفس بکشد!
,مسأله دیگر این که به سراغ آهنگهایی رفتهام که کاور بوده هم به خاطر این است که پولِ از بن ساختن آهنگ را نداشتهام! اما برای پاسخ به این سوال که در حوزه موسیقی چه باید کرد باید بگویم ابتدا باید از دید مخاطب نیازسنجی صورت بگیرد. من یکجا درباره رپ صحبت کردم و تکفیرم کردند! بخشی از جوانان با رپ حال میکنند! ذات رپ هم اعتراض اجتماعی است.
,شما میتوانید موجی از آثار رپرهای انقلابی درست کنید. که بیایند و حرف جوان دهه هفتادی و هشتادی را بزنند. من خودم اعتقاد دارم طنز تأثیر بیشتری دارد و تصور کنید همین آثار رپ با رویکرد طنز ارائه شود. چه ایرادی دارد؟ بگذارید از علیرضا شدت و رامیار رپر انقلابی نام ببرم. یاسر بینام هم چند کار انقلابی و سیاسی خوانده است. از این افراد که کارشان هم خوب است باید حمایت شود.
,میگویند رپ مطلقا ممنوع و این یکی از قوانین مسخرهاش همین است. چرا؟! چون نمیتوانی اثر خوب تولید کنی، ممنوعش میکنی!
,,
انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه