حالا که شرایط را فراهم میبینند، بدشان نمیآید با ژست دفاع از مرجعیت، نقدِ آیتالله یزدی را بهحاشیه ببرند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، نامهنگاری یک آیتالله به آیتاللهی دیگر و انتقاد از حضور او در منزل افراد مسئلهدار و دیدار با یکی از عناصر اصلی فتنهی 88، خاطرِ عدهای را برآشفته و آنان گفتهاند چنین تذکراتی شأن مرجعیت را پایین میآورد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آناج,فیالواقع کسانی سنگ مرجعیت را به سینه میزنند که پیشتر فتوایِ مراجع را مورد تمسخر قرار میدادند و آنان را به روشنفکری دعوت میکردند اما هیچیک از آنهایی که اکنون عزایِ خدشه به شأن مرجعیت گرفتهاند، آن زمان در قبال این رویکرد لب به انتقاد نمیگشودند.
,البته تضادِ رفتاری و گفتاری این طیف در عدم پذیرش جایگاه مرجعیت در حکومت دینی خلاصه نمیشود و هنوز نظریاتی که تقلید را کار میمون میپنداشت و یا روزنامهای که کاریکاتور علما را منتشر میکرد از حافظهها پاک نشده است.
,سوال این است، مهاجمان به مرجعیت چگونه به مدافع این جایگاه تبدیل شدهاند و آیا حاضرند در قبال سایر مراجع نیز چنین رویکردی را اتخاذ نمایند؟! اگر دغدغهشان مرجعیت است چرا هنگام حملهی رسانهای محمود صادقی به آیتالله مکارم شیرازی سکوت پیشه کردند و گاه نیز در حمایت از اقدام نماینده اصلاحطلب تهران دست بهقلم بردند؟
,پاسخ روشن است، مرجعیت در نگاه این طیف وقتی بهنیکی یاد میشود که در سادهترین حالت کاری با زاویهشان با دین و حکومت نداشته باشد. وگرنه کافیست یک مرجع تقلید از پدرخواندههایشان انتقاد کند، خیلی راحت بیخیالِ شأن، جایگاه و استقلال گفتار او میشوند و تا میتوانند به مرجع تقلید شیعیان جهان میتازند.
,هرچند که مرجعیت، معصومیت نمیآورد و بسیاری از مراجع گفتهاند اعمال و کردارشان قابل نقد است، حال اینکه چگونه نقدِ یک مرجع تقلید شأن او را پایین میآورد و رابطهی آن با تئوری دیکاتوریسم چیست، سوالی که اصلاحطلبان میتوانند به آن پاسخ دهند.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه