فرمانده سپاه قم:
سربازان اسلام سربازان استکبار را تحقیر کردند
فرمانده سپاه قم گفت: سربازان اسلام با عنایت خدای بزرگ و به برکت خون شهیدان سربازان استکبار را از جمله سربازان آمریکایی و انگلیسی را تحقیر می کنند و این آرمان شهیدان ما است کسانی که با خدا بیعت کردند و در مسیر رضای خدا قدم برداشتند همه دنیا کوچک در برابرشان شمرده می شود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از قم فردا، سید محمد شاهچراغی فرمانده سپاه امام علی بن ابی طالب(ع) قم یکشنبه شب در مراسم یادواره شهید زین الدین، سرداران و 6 هزار شهید استان قم طی سخنرانی اظهار داشت: سربازان اسلام با عنایت خدای بزرگ و به برکت خون شهیدان سربازان استکبار را از جمله سربازان آمریکایی و انگلیسی را تحقیر می کنند و این آرمان شهیدان ما است کسانی که با خدا بیعت کردند و در مسیر رضای خدا قدم برداشتند همه دنیا کوچک در برابرشان شمرده می شود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, قم فردا، , قم فردا،, قم فردا, قم فردا,وی بیان داشت: نه تنها در دفاع مقدس بلکه حضور سربازان اسلام همچنان در جبهه های امنیت ، دفاعی، نظامی و فرهنگی ادامه دارد امروز به برکت مرجعیت و علمای بزرگ که در مسیر انقلاب و همراهی با رهبر انقلاب هستند انقلاب در مسیر موفقی قرار دارد.
,شاهچراغی افزود: مردم قم همیشه در صف اول انقلاب حضور داشتند و توقعی غیر از این از مردم قم نیست مردم قم همواره در مسیر همراهی انقلاب حضور داشتند و در ادامه راه شهیدان اصرار دارند.
,فرمانده سپاه امام علی بن ابی طالب تصریح کرد: جوانان و مردم مؤمن و انقلابی قم مسیر شهدا را ادامه خواهند داد و ما راهی جز پیروزی نداریم اگر قرار است که شاهد آن اتفاق بزرگ و ظهور باشیم باید در این مسیر اصرار کنیم این راهی است که پدران و مادران شهدا با تقدیم فرزندان عزیزشان به ما نشان دادند.
,وی تأکید کرد: قم در مقاطع مختلف تاریخ به اعتبار حوزه و مرجعیت توانسته است نظام اسلامی را در سایه رهبری حفظ کند، آن هم رهبری مانند مقام معظم رهبری که همه چیز خود را برای حفظ انقلاب و رضای خدا قرار داده است.
,شاهچراغی با اشاره به بزرگی و عظمت مادران و پدران شهدا گفت: یک خانواده در یک روستای دور افتاده دو پسر داشت که در جبهه شهید و مفقود شده بودند سال‌ها بعد از جنگ خبری آمد که پیکر فرزند این خانواده بازگشته است در مراسم تشییع شهید در روستای دور افتاده حضور داشتم ناگهان دیدم کنار مزار شلوغ شده است وقتی نزدیک شدم دیدم مادر شهید داخل مزار رفته است.
,وی گفت : مادر شهید می‌گفت نمی گذارم پیکر را دفن کنید باید مطمئن شویم این پیکر فرزند من است بندهای کفن را باز کردند مادر استخوانی برداشت بو کرد و گفت این بوی فرزند من است آن را بوسید و روی سرش گذاشت و گفت اگر به اندازه تمام رگ های بدنم پسر داشتم آن را تقدیم اسلام می کردم.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه