جریاناتی که امروز خود را پان ترک و طرفدار خودمختاری و ... میخوانند،دوران حکومت پیشه وری در تبریز را به عنوان "روزگار پر زرق و برق آذربایجان" خواندند و مدعی شدند، مردم از آن دوران خاطرات خوشی بهیاد دارند ولی حقیقت و تاریخ شفاهی و سینه به سینه در بین اهالی آذربایجان خلاف آن را تایید میکنند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، بیست و یکم آذر در تقویم سدهی اخیر ایران یکی از مهمترین و تاریخیترین روزهاست. هرچند بعدها، لیست تقویم وطنفروشی در ایران، بلند بالا شد و میتوان نام برخی افراد دیگر را هم به خائنان وطن اضافه کرد ولی 21 آذر و اعلام تشکیل فرقه دموکرات و خودمختاری آذربایجان، به لحاظ شرایط زمانی یعنی در سالهای اشغال ایران به دست متفقین و مکانی یعنی در آذربایجان که همیشه با عنوان سرِایران، لقب گرفته است، اهمیت ویژهای دارد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آناج,در گیر و دار حضور نیروهای بیگانه در ایران در جریان جنگ جهانی دوم، در نقاط مختلف کشور اغتشاشاتی بروز کرد که غائله آذربایجان از مهمترین آنها بود.
در تابستان 1320 شمسی متفقین ایران را اشغال کردند و شوروی رسما شمال ایران رابه تصرف خود درآورد. حزب کمونیست شوروی به خواست استالین تصمیم میگیرد زمینۀ خودمختاری و تجزیۀ آذربایجان ایران را فراهم آورد. مأموریت اجرای این پروژه نیز به میرجعفر باقراف، رهبر حزب کمونیست آذربایجان شوروی، واگذار شد. در شهریور 1324 شمسی حزبی جدید به نام "فرقه دموکرات آذربایجان" به رهبری جعفر پیشهوری تشکیل شد، کادر اصلی این حزب اعضای پیشین حزب توده و برخی از کمونیستهای قفقاز و آذربایجان بودند. شوروی امکانات گستردهای در اختیار این حزب نهاد و با حمایت نیروی اشغالگر شوروی توانستند جمهوری خودمختار آذربایجان یا همان به اصطلاح حکومت ملی آذربایجان را تشکیل دهند.
سالهای اشغال آذربایجان به دست فرقهی دموکرات به اشکال مختلفی تعریف میگردد. برخی از رفتارهای توام با عدالتخواهی پیشهوری میگویند و برخی از چپاول ثروتهای منطقه در طول یک سال حکومت فرقهایها در آذربایجان مینویسند.
شاید دلیل اینکه برخی گمان میکنند در آن سالها کارهایی به نفع تودهی مردم انجام گرفت، نتیجهی نامه فوق سری استالین به باقراف باشد که برای سازماندهی جنبشهای تجزیه طلبی صادر شده بود. در بخشی از این نامه، استالین به باقراف مینویسد: انتخاب نمایندگان آذربایجان در انتخابات آتی برای پیشبرد اهداف بلشوویسم و تحت شعارهای زیر انجام شود:
برخی از این شعارها یا در همان مدت حکومت فرقهایها اجرا گردید و یا پتانسیلی برای اجرای آن در سالهای بعد فراهم گردید. در واقع اهداف تجزیه طلبی در مناطق مرزی شمال ایران، تحت لوای شعارهای خوش آب و رنگ نظیر افتتاح مدارس و تدریس به زبانهای محلی و ... دنبال گردید.
در تاریخ سالهای گذشتهی ایران، سران کشورمان بارها مذاکرات بین المللی را پیش بردهاند و بعضا هم امتیازات خوبی از طرف مقابل گرفتهاند. هرچند در سالهای اخیر و مسائل روز بین المللی در دنیا نظیر برجام، ما با خیانت طرفهای غربی مواجه بودهایم ولی در سال های 5-1324 قوام توانست با حمایتهای بین المللی با سادچیکف به یک توافق برسد که مهمترین بخش آن، شناختن غائلهی آذربایجان به عنوان یک مسالهی داخلی بود. همین امر باعث شد تا قوام بعدها با پیشه روی مذاکره کند و نهایتا با روانه کردن قشون دولتی، بساط دموکراتها را هم در آذربایجان و هم در کردستان برچیند.
البته پیشهوری علیرغم توصیه استالین سعی میکند تا در برابر دولتیها مقاومت مردمی ایجاد کند، ولی مردم به استقبال ارتش میروند و عملا حکومت فرقهایها از هم میپاشد. نصرتالله جهانشاهلو، معاون پیشهوری که پس از شکست فرقۀ دموکرات با او به شوروی گریخت در خاطراتش مینویسد: وقتی پیشهوری به قلیاف، کنسول شوروی در تبریز، تاخته بود که چرا شوروی آنها را ناجوانمردانه رها کرده است، پاسخ شنیده بود: "سنی گتیرن، سنه دییر گِت!"
بعدها جریاناتی که امروز خود را پان ترک و طرفدار خودمختاری و ... میخوانند، دوران حکومت پیشهوری در تبریز را به عنوان "روزگار پر زرق و برق آذربایجان" خواندند و مدعی شدند، مردم از آن دوران خاطرات خوشی بهیاد دارند ولی حقیقت و تاریخ شفاهی و سینه به سینه در بین اهالی آذربایجان و همچنین مستندات تاریخی، حکایت از آن دارد که آن روزها، آذربایجان روزگار سخت و سیاه خود را میگذراند و مسببان این روزگار سخت هم بعدها به دست تاریخ محاکمه شدند.
انتهای پیام/
در گیر و دار حضور نیروهای بیگانه در ایران در جریان جنگ جهانی دوم، در نقاط مختلف کشور اغتشاشاتی بروز کرد که غائله آذربایجان از مهمترین آنها بود.
در تابستان 1320 شمسی متفقین ایران را اشغال کردند و شوروی رسما شمال ایران رابه تصرف خود درآورد. حزب کمونیست شوروی به خواست استالین تصمیم میگیرد زمینۀ خودمختاری و تجزیۀ آذربایجان ایران را فراهم آورد. مأموریت اجرای این پروژه نیز به میرجعفر باقراف، رهبر حزب کمونیست آذربایجان شوروی، واگذار شد. در شهریور 1324 شمسی حزبی جدید به نام "فرقه دموکرات آذربایجان" به رهبری جعفر پیشهوری تشکیل شد، کادر اصلی این حزب اعضای پیشین حزب توده و برخی از کمونیستهای قفقاز و آذربایجان بودند. شوروی امکانات گستردهای در اختیار این حزب نهاد و با حمایت نیروی اشغالگر شوروی توانستند جمهوری خودمختار آذربایجان یا همان به اصطلاح حکومت ملی آذربایجان را تشکیل دهند.
سالهای اشغال آذربایجان به دست فرقهی دموکرات به اشکال مختلفی تعریف میگردد. برخی از رفتارهای توام با عدالتخواهی پیشهوری میگویند و برخی از چپاول ثروتهای منطقه در طول یک سال حکومت فرقهایها در آذربایجان مینویسند.
شاید دلیل اینکه برخی گمان میکنند در آن سالها کارهایی به نفع تودهی مردم انجام گرفت، نتیجهی نامه فوق سری استالین به باقراف باشد که برای سازماندهی جنبشهای تجزیه طلبی صادر شده بود. در بخشی از این نامه، استالین به باقراف مینویسد: انتخاب نمایندگان آذربایجان در انتخابات آتی برای پیشبرد اهداف بلشوویسم و تحت شعارهای زیر انجام شود:
برخی از این شعارها یا در همان مدت حکومت فرقهایها اجرا گردید و یا پتانسیلی برای اجرای آن در سالهای بعد فراهم گردید. در واقع اهداف تجزیه طلبی در مناطق مرزی شمال ایران، تحت لوای شعارهای خوش آب و رنگ نظیر افتتاح مدارس و تدریس به زبانهای محلی و ... دنبال گردید.
در تاریخ سالهای گذشتهی ایران، سران کشورمان بارها مذاکرات بین المللی را پیش بردهاند و بعضا هم امتیازات خوبی از طرف مقابل گرفتهاند. هرچند در سالهای اخیر و مسائل روز بین المللی در دنیا نظیر برجام، ما با خیانت طرفهای غربی مواجه بودهایم ولی در سال های 5-1324 قوام توانست با حمایتهای بین المللی با سادچیکف به یک توافق برسد که مهمترین بخش آن، شناختن غائلهی آذربایجان به عنوان یک مسالهی داخلی بود. همین امر باعث شد تا قوام بعدها با پیشه روی مذاکره کند و نهایتا با روانه کردن قشون دولتی، بساط دموکراتها را هم در آذربایجان و هم در کردستان برچیند.
البته پیشهوری علیرغم توصیه استالین سعی میکند تا در برابر دولتیها مقاومت مردمی ایجاد کند، ولی مردم به استقبال ارتش میروند و عملا حکومت فرقهایها از هم میپاشد. نصرتالله جهانشاهلو، معاون پیشهوری که پس از شکست فرقۀ دموکرات با او به شوروی گریخت در خاطراتش مینویسد: وقتی پیشهوری به قلیاف، کنسول شوروی در تبریز، تاخته بود که چرا شوروی آنها را ناجوانمردانه رها کرده است، پاسخ شنیده بود: "سنی گتیرن، سنه دییر گِت!"
بعدها جریاناتی که امروز خود را پان ترک و طرفدار خودمختاری و ... میخوانند، دوران حکومت پیشهوری در تبریز را به عنوان "روزگار پر زرق و برق آذربایجان" خواندند و مدعی شدند، مردم از آن دوران خاطرات خوشی بهیاد دارند ولی حقیقت و تاریخ شفاهی و سینه به سینه در بین اهالی آذربایجان و همچنین مستندات تاریخی، حکایت از آن دارد که آن روزها، آذربایجان روزگار سخت و سیاه خود را میگذراند و مسببان این روزگار سخت هم بعدها به دست تاریخ محاکمه شدند.
انتهای پیام/
در گیر و دار حضور نیروهای بیگانه در ایران در جریان جنگ جهانی دوم، در نقاط مختلف کشور اغتشاشاتی بروز کرد که غائله آذربایجان از مهمترین آنها بود.
,در تابستان 1320 شمسی متفقین ایران را اشغال کردند و شوروی رسما شمال ایران رابه تصرف خود درآورد. حزب کمونیست شوروی به خواست استالین تصمیم میگیرد زمینۀ خودمختاری و تجزیۀ آذربایجان ایران را فراهم آورد. مأموریت اجرای این پروژه نیز به میرجعفر باقراف، رهبر حزب کمونیست آذربایجان شوروی، واگذار شد. در شهریور 1324 شمسی حزبی جدید به نام "فرقه دموکرات آذربایجان" به رهبری جعفر پیشهوری تشکیل شد، کادر اصلی این حزب اعضای پیشین حزب توده و برخی از کمونیستهای قفقاز و آذربایجان بودند. شوروی امکانات گستردهای در اختیار این حزب نهاد و با حمایت نیروی اشغالگر شوروی توانستند جمهوری خودمختار آذربایجان یا همان به اصطلاح حکومت ملی آذربایجان را تشکیل دهند.
,سالهای اشغال آذربایجان به دست فرقهی دموکرات به اشکال مختلفی تعریف میگردد. برخی از رفتارهای توام با عدالتخواهی پیشهوری میگویند و برخی از چپاول ثروتهای منطقه در طول یک سال حکومت فرقهایها در آذربایجان مینویسند.
,شاید دلیل اینکه برخی گمان میکنند در آن سالها کارهایی به نفع تودهی مردم انجام گرفت، نتیجهی نامه فوق سری استالین به باقراف باشد که برای سازماندهی جنبشهای تجزیه طلبی صادر شده بود. در بخشی از این نامه، استالین به باقراف مینویسد: انتخاب نمایندگان آذربایجان در انتخابات آتی برای پیشبرد اهداف بلشوویسم و تحت شعارهای زیر انجام شود:
,برخی از این شعارها یا در همان مدت حکومت فرقهایها اجرا گردید و یا پتانسیلی برای اجرای آن در سالهای بعد فراهم گردید. در واقع اهداف تجزیه طلبی در مناطق مرزی شمال ایران، تحت لوای شعارهای خوش آب و رنگ نظیر افتتاح مدارس و تدریس به زبانهای محلی و ... دنبال گردید.
,در تاریخ سالهای گذشتهی ایران، سران کشورمان بارها مذاکرات بین المللی را پیش بردهاند و بعضا هم امتیازات خوبی از طرف مقابل گرفتهاند. هرچند در سالهای اخیر و مسائل روز بین المللی در دنیا نظیر برجام، ما با خیانت طرفهای غربی مواجه بودهایم ولی در سال های 5-1324 قوام توانست با حمایتهای بین المللی با سادچیکف به یک توافق برسد که مهمترین بخش آن، شناختن غائلهی آذربایجان به عنوان یک مسالهی داخلی بود. همین امر باعث شد تا قوام بعدها با پیشه روی مذاکره کند و نهایتا با روانه کردن قشون دولتی، بساط دموکراتها را هم در آذربایجان و هم در کردستان برچیند.
,البته پیشهوری علیرغم توصیه استالین سعی میکند تا در برابر دولتیها مقاومت مردمی ایجاد کند، ولی مردم به استقبال ارتش میروند و عملا حکومت فرقهایها از هم میپاشد. نصرتالله جهانشاهلو، معاون پیشهوری که پس از شکست فرقۀ دموکرات با او به شوروی گریخت در خاطراتش مینویسد: وقتی پیشهوری به قلیاف، کنسول شوروی در تبریز، تاخته بود که چرا شوروی آنها را ناجوانمردانه رها کرده است، پاسخ شنیده بود: "سنی گتیرن، سنه دییر گِت!"
,بعدها جریاناتی که امروز خود را پان ترک و طرفدار خودمختاری و ... میخوانند، دوران حکومت پیشهوری در تبریز را به عنوان "روزگار پر زرق و برق آذربایجان" خواندند و مدعی شدند، مردم از آن دوران خاطرات خوشی بهیاد دارند ولی حقیقت و تاریخ شفاهی و سینه به سینه در بین اهالی آذربایجان و همچنین مستندات تاریخی، حکایت از آن دارد که آن روزها، آذربایجان روزگار سخت و سیاه خود را میگذراند و مسببان این روزگار سخت هم بعدها به دست تاریخ محاکمه شدند.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه