عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: هیچیک از نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی و شورایعالی انقلاب فرهنگی به موسسه «طرحی برای فردا» کمکی نکردهاند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، به تازگی حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع فعالان فضای مجازی، ضمن اشاره به نکات مهمی در حوزه دانش رسانهای و جنگ نرم، به برخی ابهامافکنیها پیرامون فعالیتهای خود در رسانه ملی و فضای مجازی پاسخ گفت. از آنجا که نکات مهم پیرامون مسائل مالی برنامه طرحی برای فردا چنانکه باید و شاید در رسانهها انعکاس نیافت، مرآت برای نخستینبار متن بخشهایی از این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی را با شما مخاطبان ارجمند به اشتراک میگذارد:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,***
خطر جنگهای نرم، تئوریک و رسانهای از خطر جنگهای دهه 60 کمتر نیست بلکه جنگهای رسانهای از جهاتی بسیار پیچیدهتر و سهمگینتر از جنگهای دهه 60 است اما خوشبختانه اکنون شاهد تربیت یک نسل بسیجی در عرصه رسانههای مدرن هستیم.
***
ما آزادیخواهان واقعی در عرصه رسانه در سطح جهان هستیم. این انقلاب اسلامی بود که شعار آزادی بیان، گفتگو و عقیده و شعار آزادیخواهی را سر داد. در زمان شاه که کشور در دست آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بود، آزادی بیان و گفتگو وجود نداشت. هیچیک از کشورهایی که تحت سلطه آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بودند، آزادی رسانهای نداشتهاند. حتی در داخل کشورهای سلطهگر نیز به معنای دقیق کلمه آزادی رسانهای وجود ندارد منتها در این کشورها، هوشمندانهتر عمل میکنند.
***
هر آنچه که با کرامت انسان در تعارض باشد، در تعریف اسلامی و انسانی آزادی نمیگنجد. آزادی به این معنا که هیچ بند و بار، قاعده اخلاقی، پاسخگویی، استدلال، شفافیت و منطقی بر رسانه حاکم نباشد، همارز با آنارشیسم است.
***
حدود یکصد سال قبل، سه چهار کشور سلطهگر با تأسیس چند خبرگزاری، فضای رسانهای جهان را در دست گرفتند، اکنون و در قرن بیست و یکم نیز وضعیت به همین منوال است اما اینبار در حوزه فضای مجازی و به شکل پیچیدهتری. طرح کلی این است که تمامی خبرگزاریها، فضای رسانهای و فضای مجازی تحت سلطه باشد. سه چهار کشور میگویند فضای مجازی باید تحت هژمونی ما شکل بگیرد و تنها خبری باید منتشر شود که ما آن را انتخاب میکنیم.
***
آسوشیتدپرس 50 سال پس از آغاز فعالیتش در قرن نوزدهم به شرکتی عظیم تبدیل شد و به تدریج اکثر مجلات و روزنامههای آمریکا از طریق این رسانه تحت کنترل صهیونیستهای سرمایهدار و کمپانیهایی که در رأس آنها یهودیهای میلیارد بودند، قرار گرفتند. در قرن حاضر نیز اتحاد سرمایهداری به تأسیس رسانههایی دیگر منجر شده است.
***
بسیاری در تلاشاند تا «مجاز» را به جای واقعیت بنشانند اما خود این «مجاز» یک واقعیت جدید است و واقعیت جدید را میسازد. چقدر دروغ، شایعه و تهمت در این فضا وجود دارد... به نام خود من در توئیتر، اینستاگرام و تلگرام دهها صفحه وجود دارد که من اصلا از آنها خبر ندارم! نمیدانم چه کسانی هستند و به نام بنده چه میگویند! عدهای بیکار هم هستند که جواب ما را به آنها میدهند! در این فضاها یک عده به ما فحش میدهند و یک عده تعریف میکنند! حال آن که بنده نه در توئیتر حساب کاربری دارم و نه در اینستاگرام. من چند مورد از این صفحههای جعلی را دیدهام و اطمینان حاصل کردهام که آنها مخالفان ما هستند که از زبان ما سخن میگویند! از زبان ما چیزهایی میگویند که ما را بکوبند و خراب کنند.
***
چند روز قبل کسی به من گفت میشود کمی از امکاناتی که در اختیار برنامه شما گذاشتهاند را به ما هم بدهید؟ به او گفتم هرچه از بیتالمال به ما دادهاند، با هم نصف میکنیم به شرطی که ضمانت کنی که چنین امکاناتی به ما رسیده است! او گفت در خبری آمده بود که بیست و چند درصد کارخانههای ایران، برای برنامه فلانی، طرحی برای فردا، پول میدهند! موسسه ما یک آدم بیشتر ندارد! همان یک نفر تلفنها را باید جواب بدهد، صوت سخنرانیها را در سایت میگذارد و... این کل تشکیلات ماست! ما تا امروز چهار نفر آدم که بتوانند سایت ما را مدیریت کنند نداشتیم. میگویند شورای انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی به موسسه ما کمک میکنند! هیچکدام از اینها یک ریال کمک نکرده و نمیکنند؛ با وجود این که وظیفه آنها این است که به این دست کارها. اخیرا چند دانشجوی انقلابی به کمک ما آمدهاند تا سایتمان وضعیت بهتری پیدا کند. ما حتی یک نفر را نداشتیم که متن صحبتها را تایپ کند و در سایت بگذارد! شاید همین الان بر اساس سخنرانیها 100 کتاب قابل چاپ باشد اما ده تا دوازده کتاب بیشتر منتشر نشده است. ما تنهاییم و هرکس به فکر کار خود است.
***
دوسوم کامنتهای نامناسبی که زیر مطالب ما و شما مینویسند، توسط دو تا سه پایگاه در خارج از کشور مدیریت میشود. آنها در حوزه فضای مجازی قرارگاه تشکیل دادهاند و پول این کارها را هم دو تا سه کشور تأمین میکنند؛ در مقابل، ما در این سو یک خبر را به درستی نمیتوانیم منتقل کنیم! بروید و ببینید خبرهای ما را چگونه منتقل میکنند.
***
دشمنان در حریم خصوصی شما دخالت میکنند، شما در حریم عمومی آنها هم نمیتوانین دخالت کنید. چراکه قدرت رسانهای در دست آنهاست. ما و شما اپوزیسیون هستیم. پوزیشن حاکم همان است که به آن اشاره کردم. در چنین فضای رسانهای نابرابری، ما باید همچون اجداد پارتیمان، جنگ پارتیزانی کنیم. امیدواریم که بتوان این روند یکسویه را دوسویه کرد؛ این امر محال نیست؛ شدنی است.
انتهای پیام/
***
خطر جنگهای نرم، تئوریک و رسانهای از خطر جنگهای دهه 60 کمتر نیست بلکه جنگهای رسانهای از جهاتی بسیار پیچیدهتر و سهمگینتر از جنگهای دهه 60 است اما خوشبختانه اکنون شاهد تربیت یک نسل بسیجی در عرصه رسانههای مدرن هستیم.
***
ما آزادیخواهان واقعی در عرصه رسانه در سطح جهان هستیم. این انقلاب اسلامی بود که شعار آزادی بیان، گفتگو و عقیده و شعار آزادیخواهی را سر داد. در زمان شاه که کشور در دست آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بود، آزادی بیان و گفتگو وجود نداشت. هیچیک از کشورهایی که تحت سلطه آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بودند، آزادی رسانهای نداشتهاند. حتی در داخل کشورهای سلطهگر نیز به معنای دقیق کلمه آزادی رسانهای وجود ندارد منتها در این کشورها، هوشمندانهتر عمل میکنند.
***
هر آنچه که با کرامت انسان در تعارض باشد، در تعریف اسلامی و انسانی آزادی نمیگنجد. آزادی به این معنا که هیچ بند و بار، قاعده اخلاقی، پاسخگویی، استدلال، شفافیت و منطقی بر رسانه حاکم نباشد، همارز با آنارشیسم است.
***
حدود یکصد سال قبل، سه چهار کشور سلطهگر با تأسیس چند خبرگزاری، فضای رسانهای جهان را در دست گرفتند، اکنون و در قرن بیست و یکم نیز وضعیت به همین منوال است اما اینبار در حوزه فضای مجازی و به شکل پیچیدهتری. طرح کلی این است که تمامی خبرگزاریها، فضای رسانهای و فضای مجازی تحت سلطه باشد. سه چهار کشور میگویند فضای مجازی باید تحت هژمونی ما شکل بگیرد و تنها خبری باید منتشر شود که ما آن را انتخاب میکنیم.
***
آسوشیتدپرس 50 سال پس از آغاز فعالیتش در قرن نوزدهم به شرکتی عظیم تبدیل شد و به تدریج اکثر مجلات و روزنامههای آمریکا از طریق این رسانه تحت کنترل صهیونیستهای سرمایهدار و کمپانیهایی که در رأس آنها یهودیهای میلیارد بودند، قرار گرفتند. در قرن حاضر نیز اتحاد سرمایهداری به تأسیس رسانههایی دیگر منجر شده است.
***
بسیاری در تلاشاند تا «مجاز» را به جای واقعیت بنشانند اما خود این «مجاز» یک واقعیت جدید است و واقعیت جدید را میسازد. چقدر دروغ، شایعه و تهمت در این فضا وجود دارد... به نام خود من در توئیتر، اینستاگرام و تلگرام دهها صفحه وجود دارد که من اصلا از آنها خبر ندارم! نمیدانم چه کسانی هستند و به نام بنده چه میگویند! عدهای بیکار هم هستند که جواب ما را به آنها میدهند! در این فضاها یک عده به ما فحش میدهند و یک عده تعریف میکنند! حال آن که بنده نه در توئیتر حساب کاربری دارم و نه در اینستاگرام. من چند مورد از این صفحههای جعلی را دیدهام و اطمینان حاصل کردهام که آنها مخالفان ما هستند که از زبان ما سخن میگویند! از زبان ما چیزهایی میگویند که ما را بکوبند و خراب کنند.
***
چند روز قبل کسی به من گفت میشود کمی از امکاناتی که در اختیار برنامه شما گذاشتهاند را به ما هم بدهید؟ به او گفتم هرچه از بیتالمال به ما دادهاند، با هم نصف میکنیم به شرطی که ضمانت کنی که چنین امکاناتی به ما رسیده است! او گفت در خبری آمده بود که بیست و چند درصد کارخانههای ایران، برای برنامه فلانی، طرحی برای فردا، پول میدهند! موسسه ما یک آدم بیشتر ندارد! همان یک نفر تلفنها را باید جواب بدهد، صوت سخنرانیها را در سایت میگذارد و... این کل تشکیلات ماست! ما تا امروز چهار نفر آدم که بتوانند سایت ما را مدیریت کنند نداشتیم. میگویند شورای انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی به موسسه ما کمک میکنند! هیچکدام از اینها یک ریال کمک نکرده و نمیکنند؛ با وجود این که وظیفه آنها این است که به این دست کارها. اخیرا چند دانشجوی انقلابی به کمک ما آمدهاند تا سایتمان وضعیت بهتری پیدا کند. ما حتی یک نفر را نداشتیم که متن صحبتها را تایپ کند و در سایت بگذارد! شاید همین الان بر اساس سخنرانیها 100 کتاب قابل چاپ باشد اما ده تا دوازده کتاب بیشتر منتشر نشده است. ما تنهاییم و هرکس به فکر کار خود است.
***
دوسوم کامنتهای نامناسبی که زیر مطالب ما و شما مینویسند، توسط دو تا سه پایگاه در خارج از کشور مدیریت میشود. آنها در حوزه فضای مجازی قرارگاه تشکیل دادهاند و پول این کارها را هم دو تا سه کشور تأمین میکنند؛ در مقابل، ما در این سو یک خبر را به درستی نمیتوانیم منتقل کنیم! بروید و ببینید خبرهای ما را چگونه منتقل میکنند.
***
دشمنان در حریم خصوصی شما دخالت میکنند، شما در حریم عمومی آنها هم نمیتوانین دخالت کنید. چراکه قدرت رسانهای در دست آنهاست. ما و شما اپوزیسیون هستیم. پوزیشن حاکم همان است که به آن اشاره کردم. در چنین فضای رسانهای نابرابری، ما باید همچون اجداد پارتیمان، جنگ پارتیزانی کنیم. امیدواریم که بتوان این روند یکسویه را دوسویه کرد؛ این امر محال نیست؛ شدنی است.
انتهای پیام/
***
خطر جنگهای نرم، تئوریک و رسانهای از خطر جنگهای دهه 60 کمتر نیست بلکه جنگهای رسانهای از جهاتی بسیار پیچیدهتر و سهمگینتر از جنگهای دهه 60 است اما خوشبختانه اکنون شاهد تربیت یک نسل بسیجی در عرصه رسانههای مدرن هستیم.
***
ما آزادیخواهان واقعی در عرصه رسانه در سطح جهان هستیم. این انقلاب اسلامی بود که شعار آزادی بیان، گفتگو و عقیده و شعار آزادیخواهی را سر داد. در زمان شاه که کشور در دست آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بود، آزادی بیان و گفتگو وجود نداشت. هیچیک از کشورهایی که تحت سلطه آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بودند، آزادی رسانهای نداشتهاند. حتی در داخل کشورهای سلطهگر نیز به معنای دقیق کلمه آزادی رسانهای وجود ندارد منتها در این کشورها، هوشمندانهتر عمل میکنند.
***
هر آنچه که با کرامت انسان در تعارض باشد، در تعریف اسلامی و انسانی آزادی نمیگنجد. آزادی به این معنا که هیچ بند و بار، قاعده اخلاقی، پاسخگویی، استدلال، شفافیت و منطقی بر رسانه حاکم نباشد، همارز با آنارشیسم است.
***
حدود یکصد سال قبل، سه چهار کشور سلطهگر با تأسیس چند خبرگزاری، فضای رسانهای جهان را در دست گرفتند، اکنون و در قرن بیست و یکم نیز وضعیت به همین منوال است اما اینبار در حوزه فضای مجازی و به شکل پیچیدهتری. طرح کلی این است که تمامی خبرگزاریها، فضای رسانهای و فضای مجازی تحت سلطه باشد. سه چهار کشور میگویند فضای مجازی باید تحت هژمونی ما شکل بگیرد و تنها خبری باید منتشر شود که ما آن را انتخاب میکنیم.
***
آسوشیتدپرس 50 سال پس از آغاز فعالیتش در قرن نوزدهم به شرکتی عظیم تبدیل شد و به تدریج اکثر مجلات و روزنامههای آمریکا از طریق این رسانه تحت کنترل صهیونیستهای سرمایهدار و کمپانیهایی که در رأس آنها یهودیهای میلیارد بودند، قرار گرفتند. در قرن حاضر نیز اتحاد سرمایهداری به تأسیس رسانههایی دیگر منجر شده است.
***
بسیاری در تلاشاند تا «مجاز» را به جای واقعیت بنشانند اما خود این «مجاز» یک واقعیت جدید است و واقعیت جدید را میسازد. چقدر دروغ، شایعه و تهمت در این فضا وجود دارد... به نام خود من در توئیتر، اینستاگرام و تلگرام دهها صفحه وجود دارد که من اصلا از آنها خبر ندارم! نمیدانم چه کسانی هستند و به نام بنده چه میگویند! عدهای بیکار هم هستند که جواب ما را به آنها میدهند! در این فضاها یک عده به ما فحش میدهند و یک عده تعریف میکنند! حال آن که بنده نه در توئیتر حساب کاربری دارم و نه در اینستاگرام. من چند مورد از این صفحههای جعلی را دیدهام و اطمینان حاصل کردهام که آنها مخالفان ما هستند که از زبان ما سخن میگویند! از زبان ما چیزهایی میگویند که ما را بکوبند و خراب کنند.
***
چند روز قبل کسی به من گفت میشود کمی از امکاناتی که در اختیار برنامه شما گذاشتهاند را به ما هم بدهید؟ به او گفتم هرچه از بیتالمال به ما دادهاند، با هم نصف میکنیم به شرطی که ضمانت کنی که چنین امکاناتی به ما رسیده است! او گفت در خبری آمده بود که بیست و چند درصد کارخانههای ایران، برای برنامه فلانی، طرحی برای فردا، پول میدهند! موسسه ما یک آدم بیشتر ندارد! همان یک نفر تلفنها را باید جواب بدهد، صوت سخنرانیها را در سایت میگذارد و... این کل تشکیلات ماست! ما تا امروز چهار نفر آدم که بتوانند سایت ما را مدیریت کنند نداشتیم. میگویند شورای انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی به موسسه ما کمک میکنند! هیچکدام از اینها یک ریال کمک نکرده و نمیکنند؛ با وجود این که وظیفه آنها این است که به این دست کارها. اخیرا چند دانشجوی انقلابی به کمک ما آمدهاند تا سایتمان وضعیت بهتری پیدا کند. ما حتی یک نفر را نداشتیم که متن صحبتها را تایپ کند و در سایت بگذارد! شاید همین الان بر اساس سخنرانیها 100 کتاب قابل چاپ باشد اما ده تا دوازده کتاب بیشتر منتشر نشده است. ما تنهاییم و هرکس به فکر کار خود است.
***
دوسوم کامنتهای نامناسبی که زیر مطالب ما و شما مینویسند، توسط دو تا سه پایگاه در خارج از کشور مدیریت میشود. آنها در حوزه فضای مجازی قرارگاه تشکیل دادهاند و پول این کارها را هم دو تا سه کشور تأمین میکنند؛ در مقابل، ما در این سو یک خبر را به درستی نمیتوانیم منتقل کنیم! بروید و ببینید خبرهای ما را چگونه منتقل میکنند.
***
دشمنان در حریم خصوصی شما دخالت میکنند، شما در حریم عمومی آنها هم نمیتوانین دخالت کنید. چراکه قدرت رسانهای در دست آنهاست. ما و شما اپوزیسیون هستیم. پوزیشن حاکم همان است که به آن اشاره کردم. در چنین فضای رسانهای نابرابری، ما باید همچون اجداد پارتیمان، جنگ پارتیزانی کنیم. امیدواریم که بتوان این روند یکسویه را دوسویه کرد؛ این امر محال نیست؛ شدنی است.
انتهای پیام/
***
,خطر جنگهای نرم، تئوریک و رسانهای از خطر جنگهای دهه 60 کمتر نیست بلکه جنگهای رسانهای از جهاتی بسیار پیچیدهتر و سهمگینتر از جنگهای دهه 60 است اما خوشبختانه اکنون شاهد تربیت یک نسل بسیجی در عرصه رسانههای مدرن هستیم.
,***
,ما آزادیخواهان واقعی در عرصه رسانه در سطح جهان هستیم. این انقلاب اسلامی بود که شعار آزادی بیان، گفتگو و عقیده و شعار آزادیخواهی را سر داد. در زمان شاه که کشور در دست آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بود، آزادی بیان و گفتگو وجود نداشت. هیچیک از کشورهایی که تحت سلطه آمریکا، انگلیس و صهیونیستها بودند، آزادی رسانهای نداشتهاند. حتی در داخل کشورهای سلطهگر نیز به معنای دقیق کلمه آزادی رسانهای وجود ندارد منتها در این کشورها، هوشمندانهتر عمل میکنند.
,***
,هر آنچه که با کرامت انسان در تعارض باشد، در تعریف اسلامی و انسانی آزادی نمیگنجد. آزادی به این معنا که هیچ بند و بار، قاعده اخلاقی، پاسخگویی، استدلال، شفافیت و منطقی بر رسانه حاکم نباشد، همارز با آنارشیسم است.
,***
,حدود یکصد سال قبل، سه چهار کشور سلطهگر با تأسیس چند خبرگزاری، فضای رسانهای جهان را در دست گرفتند، اکنون و در قرن بیست و یکم نیز وضعیت به همین منوال است اما اینبار در حوزه فضای مجازی و به شکل پیچیدهتری. طرح کلی این است که تمامی خبرگزاریها، فضای رسانهای و فضای مجازی تحت سلطه باشد. سه چهار کشور میگویند فضای مجازی باید تحت هژمونی ما شکل بگیرد و تنها خبری باید منتشر شود که ما آن را انتخاب میکنیم.
,***
,آسوشیتدپرس 50 سال پس از آغاز فعالیتش در قرن نوزدهم به شرکتی عظیم تبدیل شد و به تدریج اکثر مجلات و روزنامههای آمریکا از طریق این رسانه تحت کنترل صهیونیستهای سرمایهدار و کمپانیهایی که در رأس آنها یهودیهای میلیارد بودند، قرار گرفتند. در قرن حاضر نیز اتحاد سرمایهداری به تأسیس رسانههایی دیگر منجر شده است.
,***
,بسیاری در تلاشاند تا «مجاز» را به جای واقعیت بنشانند اما خود این «مجاز» یک واقعیت جدید است و واقعیت جدید را میسازد. چقدر دروغ، شایعه و تهمت در این فضا وجود دارد... به نام خود من در توئیتر، اینستاگرام و تلگرام دهها صفحه وجود دارد که من اصلا از آنها خبر ندارم! نمیدانم چه کسانی هستند و به نام بنده چه میگویند! عدهای بیکار هم هستند که جواب ما را به آنها میدهند! در این فضاها یک عده به ما فحش میدهند و یک عده تعریف میکنند! حال آن که بنده نه در توئیتر حساب کاربری دارم و نه در اینستاگرام. من چند مورد از این صفحههای جعلی را دیدهام و اطمینان حاصل کردهام که آنها مخالفان ما هستند که از زبان ما سخن میگویند! از زبان ما چیزهایی میگویند که ما را بکوبند و خراب کنند.
,***
,چند روز قبل کسی به من گفت میشود کمی از امکاناتی که در اختیار برنامه شما گذاشتهاند را به ما هم بدهید؟ به او گفتم هرچه از بیتالمال به ما دادهاند، با هم نصف میکنیم به شرطی که ضمانت کنی که چنین امکاناتی به ما رسیده است! او گفت در خبری آمده بود که بیست و چند درصد کارخانههای ایران، برای برنامه فلانی، طرحی برای فردا، پول میدهند! موسسه ما یک آدم بیشتر ندارد! همان یک نفر تلفنها را باید جواب بدهد، صوت سخنرانیها را در سایت میگذارد و... این کل تشکیلات ماست! ما تا امروز چهار نفر آدم که بتوانند سایت ما را مدیریت کنند نداشتیم. میگویند شورای انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی به موسسه ما کمک میکنند! هیچکدام از اینها یک ریال کمک نکرده و نمیکنند؛ با وجود این که وظیفه آنها این است که به این دست کارها. اخیرا چند دانشجوی انقلابی به کمک ما آمدهاند تا سایتمان وضعیت بهتری پیدا کند. ما حتی یک نفر را نداشتیم که متن صحبتها را تایپ کند و در سایت بگذارد! شاید همین الان بر اساس سخنرانیها 100 کتاب قابل چاپ باشد اما ده تا دوازده کتاب بیشتر منتشر نشده است. ما تنهاییم و هرکس به فکر کار خود است.
,***
,دوسوم کامنتهای نامناسبی که زیر مطالب ما و شما مینویسند، توسط دو تا سه پایگاه در خارج از کشور مدیریت میشود. آنها در حوزه فضای مجازی قرارگاه تشکیل دادهاند و پول این کارها را هم دو تا سه کشور تأمین میکنند؛ در مقابل، ما در این سو یک خبر را به درستی نمیتوانیم منتقل کنیم! بروید و ببینید خبرهای ما را چگونه منتقل میکنند.
,***
,دشمنان در حریم خصوصی شما دخالت میکنند، شما در حریم عمومی آنها هم نمیتوانین دخالت کنید. چراکه قدرت رسانهای در دست آنهاست. ما و شما اپوزیسیون هستیم. پوزیشن حاکم همان است که به آن اشاره کردم. در چنین فضای رسانهای نابرابری، ما باید همچون اجداد پارتیمان، جنگ پارتیزانی کنیم. امیدواریم که بتوان این روند یکسویه را دوسویه کرد؛ این امر محال نیست؛ شدنی است.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه