اخبار داغ

گفتگو با پرستارِ جانبازِ مدافعِ حرم به بهانه روز پرستار؛

سیستم درمانی کشور پزشک‌سالار است!/ از اورژانس جاده‌ای تا سفر به دمشق!

سیستم درمانی کشور پزشک‌سالار است!/ از اورژانس جاده‌ای تا سفر به دمشق!
پرستار جانباز مدافع حرم گفت: صحنه لحظه شهادت شهید حمزه دقیقا جلوی چشم من است و از روز شهادت تا الان آن لحظه دائما در نظرم مجسم می‌شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، پرستاری به خودی خود حرفه پر مخاطره و پراسترسی است؛ حتی اگر سخن از پرستاری در بیمارستان کوچکی در یک شهرستان باشد اما می‌توان تصور کرد که شرایط جنگی چقدر بر حساسیت و دشواری این حرفه می‌افزاید. بهرام سفیدیان یکی از پرستاران هم‌استانی ماست که این شرایط را تجربه کرده است. دو سالی هم هست که او صفت جانباز مدافع حرم نیز به نام این پرستار اضافه شده است؛ جانبازی شیرینی که درست در کنار شهید محمدحسین حمزه اتفاق افتاده است. روز پرستار را بهانه کردیم برای این که دقایقی پای صحبت‌های این پرستار مدافع حرم بنشینیم. بی‌درنگ شما را به مطالعه این مطلب دعوت می‌کنیم.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,

مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟

من در جوانی در جبهه‌های دفاع مقدس حضور داشتم و همان‌جا هم احساس می‌کردم که به این حرفه علاقه‌مند هستم. همین میل در نهایت مرا به سمت پرستاری کشاند.

مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟

من در برهه‌ای علاوه بر پرستاری در بیمارستان، در اورژانس جاده‌ای هم فعالیت می‌کردم. دیدن صحنه‌های تصادف جزو تلخ‌ترین خاطرات من است که برخی از آن‌ها را نمی‌توانم از یاد ببرم.

مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟

من مدت‌ها به دنبال اعزام بودم. ماجرای علاقه‌ام برای اعزام به سوریه را هم به یکی از فرماندهان سابق سپاه گفته بودم. او به گفته بود که من این راه را برای شما باز می‌کنم. همه‌چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم. در تشییع پیکر شهید علیزاده دعا می‌کردم و به شهید می‌گفتم می‌شود کاری کنی که راه مدافع حرم شدن را برای من باز کنی؟ در همان مراسم تشییع پیکر بود که فرمانده تیپ را دیدم و آن‌جا به من گفتند سریعا مدارکتان را بیاورید و بروید به سراغ گرفتن پاسپورت تا اعزامتان کنیم.

مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟

من با گروهی از بچه‌های پاسدار اعزام شدم و در رسته بهداری فعالیت می‌کردم. من سابقه حضور در جنگ تحمیلی را داشتم و فرماندهان هم به دنبال نیروی بودند که هم با کار رزمی آشنا باشد و هم کار تخصصی پرستاری را بداند.

مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟

اصلا باورم نمی‌شد. در تصوراتم نمی‌گنجید که به حرم حضرت زینب(س) پا بگذارم. با خودم می‌گفتم من کجا و این‌جا کجا؟ برایم باورکردنی نبود. فکر می‌کردم دارم خواب می‌بینم.

مرآت- از بین شهدا هم کسی همراه شما آمده بود؟

بله شهید محمدحسین حمزه همراه ما بود. او دقیقا در کنار من به شهادت رسید. در درگیری‌ها موشکی از سوی داعش به سمت ما شلیک شد؛ ایشان به فیض شهادت رسید و من مفتخر به جانبازی نائل شدم. صحنه لحظه شهادت شهید حمزه دقیقا جلوی چشم من است و از روز شهادت تا الان آن لحظه دائما در نظرم مجسم می‌شود.

مرآت- کار کردن در شرایط جنگی چه تفاوت‌هایی با کار کردن در شرایط عادی دارد؟

یک رزمنده پرستار هم باید بجنگد و هم باید به وضعیت مصدومان رسیدگی کند. هم باید خودت را دریابی و هم نیروها را. «زمان‌شناسی، اراده قوی، عمل درست، تفکر و سرعت» جزو چیزهایی است که یک پرستار در شرایط جنگی به آن نیاز دارد. رزمنده پرستار باید رزمندگی و پرستاری را در نهایت دقت به انجام برساند.

مرآت- در سوریه جلوی شهید شدن چند نفر را گرفتید؟

زیاد بودند. همه تلاش من این بود که بتوانم کاری انجام بدهم که ثمربخش باشد.

مرآت- منطقه ما یک منطقه جنگ‌خیز است. از دیدگاه شما که شرایط جنگی را تجربه‌ کرده‌اید، چه آموزش‌ها و امکاناتی در این حوزه موردنیاز است؟

نیروهای جوان باید دست‌کم آموزش‌های اولیه نظامی را فرابگیرند. امروز این اتفاق در حال رخ دادن است و گروه‌های درمانی-رزمی در حال تربیت شدن هستند.

مرآت- به عنوان سوال آخر، مهم‌ترین مشکل پرستاران از نگاه شما شامل چه مواردی است؟

سیستم درمانی ما در حقیقت مبتنی بر پزشک‌سالاری است. پرستاران با این که بیش‌ترین زحمت را می‌کشند همواره زیردست پزشکان هستند. پرستاران معوقات بسیاری دارند. پرستاران مشکل معیشتی دارند. خود من با گذشت دو سال و نیم از جانبازی و قریب به 15 سال سابقه کاری و با این که بر اساس قوانین، از وزارتخانه برای تبدیل وضعیتم نامه گرفته‌ام هنوز به صورت قرارداد معین فعالیت می‌کنم.

خیلی از پرستاران با وعده و وعید سر کار هستند و امنیت شغلی ندارند. امیدوارم که مشکلات معیشتی پرستاران رفع شود و امنیت کاری پرستاران شرکتی تأمین شود. امروز فقط پرستار استخدامی می‌تواند بگوید که من امنیت شغلی دارم. این همه استرس و تنش به پرستاران وارد می‌شود و در مقابل گام ثمربخشی برای آنان برداشته نمی‌شود و فقط در حد حرف به مسائل آن‌ها می‌پردازند.

مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.

من هم برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

انتهای پیام/

,

مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟

من در جوانی در جبهه‌های دفاع مقدس حضور داشتم و همان‌جا هم احساس می‌کردم که به این حرفه علاقه‌مند هستم. همین میل در نهایت مرا به سمت پرستاری کشاند.

مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟

من در برهه‌ای علاوه بر پرستاری در بیمارستان، در اورژانس جاده‌ای هم فعالیت می‌کردم. دیدن صحنه‌های تصادف جزو تلخ‌ترین خاطرات من است که برخی از آن‌ها را نمی‌توانم از یاد ببرم.

مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟

من مدت‌ها به دنبال اعزام بودم. ماجرای علاقه‌ام برای اعزام به سوریه را هم به یکی از فرماندهان سابق سپاه گفته بودم. او به گفته بود که من این راه را برای شما باز می‌کنم. همه‌چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم. در تشییع پیکر شهید علیزاده دعا می‌کردم و به شهید می‌گفتم می‌شود کاری کنی که راه مدافع حرم شدن را برای من باز کنی؟ در همان مراسم تشییع پیکر بود که فرمانده تیپ را دیدم و آن‌جا به من گفتند سریعا مدارکتان را بیاورید و بروید به سراغ گرفتن پاسپورت تا اعزامتان کنیم.

مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟

من با گروهی از بچه‌های پاسدار اعزام شدم و در رسته بهداری فعالیت می‌کردم. من سابقه حضور در جنگ تحمیلی را داشتم و فرماندهان هم به دنبال نیروی بودند که هم با کار رزمی آشنا باشد و هم کار تخصصی پرستاری را بداند.

مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟

اصلا باورم نمی‌شد. در تصوراتم نمی‌گنجید که به حرم حضرت زینب(س) پا بگذارم. با خودم می‌گفتم من کجا و این‌جا کجا؟ برایم باورکردنی نبود. فکر می‌کردم دارم خواب می‌بینم.

مرآت- از بین شهدا هم کسی همراه شما آمده بود؟

بله شهید محمدحسین حمزه همراه ما بود. او دقیقا در کنار من به شهادت رسید. در درگیری‌ها موشکی از سوی داعش به سمت ما شلیک شد؛ ایشان به فیض شهادت رسید و من مفتخر به جانبازی نائل شدم. صحنه لحظه شهادت شهید حمزه دقیقا جلوی چشم من است و از روز شهادت تا الان آن لحظه دائما در نظرم مجسم می‌شود.

مرآت- کار کردن در شرایط جنگی چه تفاوت‌هایی با کار کردن در شرایط عادی دارد؟

یک رزمنده پرستار هم باید بجنگد و هم باید به وضعیت مصدومان رسیدگی کند. هم باید خودت را دریابی و هم نیروها را. «زمان‌شناسی، اراده قوی، عمل درست، تفکر و سرعت» جزو چیزهایی است که یک پرستار در شرایط جنگی به آن نیاز دارد. رزمنده پرستار باید رزمندگی و پرستاری را در نهایت دقت به انجام برساند.

مرآت- در سوریه جلوی شهید شدن چند نفر را گرفتید؟

زیاد بودند. همه تلاش من این بود که بتوانم کاری انجام بدهم که ثمربخش باشد.

مرآت- منطقه ما یک منطقه جنگ‌خیز است. از دیدگاه شما که شرایط جنگی را تجربه‌ کرده‌اید، چه آموزش‌ها و امکاناتی در این حوزه موردنیاز است؟

نیروهای جوان باید دست‌کم آموزش‌های اولیه نظامی را فرابگیرند. امروز این اتفاق در حال رخ دادن است و گروه‌های درمانی-رزمی در حال تربیت شدن هستند.

مرآت- به عنوان سوال آخر، مهم‌ترین مشکل پرستاران از نگاه شما شامل چه مواردی است؟

سیستم درمانی ما در حقیقت مبتنی بر پزشک‌سالاری است. پرستاران با این که بیش‌ترین زحمت را می‌کشند همواره زیردست پزشکان هستند. پرستاران معوقات بسیاری دارند. پرستاران مشکل معیشتی دارند. خود من با گذشت دو سال و نیم از جانبازی و قریب به 15 سال سابقه کاری و با این که بر اساس قوانین، از وزارتخانه برای تبدیل وضعیتم نامه گرفته‌ام هنوز به صورت قرارداد معین فعالیت می‌کنم.

خیلی از پرستاران با وعده و وعید سر کار هستند و امنیت شغلی ندارند. امیدوارم که مشکلات معیشتی پرستاران رفع شود و امنیت کاری پرستاران شرکتی تأمین شود. امروز فقط پرستار استخدامی می‌تواند بگوید که من امنیت شغلی دارم. این همه استرس و تنش به پرستاران وارد می‌شود و در مقابل گام ثمربخشی برای آنان برداشته نمی‌شود و فقط در حد حرف به مسائل آن‌ها می‌پردازند.

مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.

من هم برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

انتهای پیام/

,

مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟

من در جوانی در جبهه‌های دفاع مقدس حضور داشتم و همان‌جا هم احساس می‌کردم که به این حرفه علاقه‌مند هستم. همین میل در نهایت مرا به سمت پرستاری کشاند.

مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟

من در برهه‌ای علاوه بر پرستاری در بیمارستان، در اورژانس جاده‌ای هم فعالیت می‌کردم. دیدن صحنه‌های تصادف جزو تلخ‌ترین خاطرات من است که برخی از آن‌ها را نمی‌توانم از یاد ببرم.

مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟

من مدت‌ها به دنبال اعزام بودم. ماجرای علاقه‌ام برای اعزام به سوریه را هم به یکی از فرماندهان سابق سپاه گفته بودم. او به گفته بود که من این راه را برای شما باز می‌کنم. همه‌چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم. در تشییع پیکر شهید علیزاده دعا می‌کردم و به شهید می‌گفتم می‌شود کاری کنی که راه مدافع حرم شدن را برای من باز کنی؟ در همان مراسم تشییع پیکر بود که فرمانده تیپ را دیدم و آن‌جا به من گفتند سریعا مدارکتان را بیاورید و بروید به سراغ گرفتن پاسپورت تا اعزامتان کنیم.

مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟

من با گروهی از بچه‌های پاسدار اعزام شدم و در رسته بهداری فعالیت می‌کردم. من سابقه حضور در جنگ تحمیلی را داشتم و فرماندهان هم به دنبال نیروی بودند که هم با کار رزمی آشنا باشد و هم کار تخصصی پرستاری را بداند.

مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟

اصلا باورم نمی‌شد. در تصوراتم نمی‌گنجید که به حرم حضرت زینب(س) پا بگذارم. با خودم می‌گفتم من کجا و این‌جا کجا؟ برایم باورکردنی نبود. فکر می‌کردم دارم خواب می‌بینم.

مرآت- از بین شهدا هم کسی همراه شما آمده بود؟

بله شهید محمدحسین حمزه همراه ما بود. او دقیقا در کنار من به شهادت رسید. در درگیری‌ها موشکی از سوی داعش به سمت ما شلیک شد؛ ایشان به فیض شهادت رسید و من مفتخر به جانبازی نائل شدم. صحنه لحظه شهادت شهید حمزه دقیقا جلوی چشم من است و از روز شهادت تا الان آن لحظه دائما در نظرم مجسم می‌شود.

مرآت- کار کردن در شرایط جنگی چه تفاوت‌هایی با کار کردن در شرایط عادی دارد؟

یک رزمنده پرستار هم باید بجنگد و هم باید به وضعیت مصدومان رسیدگی کند. هم باید خودت را دریابی و هم نیروها را. «زمان‌شناسی، اراده قوی، عمل درست، تفکر و سرعت» جزو چیزهایی است که یک پرستار در شرایط جنگی به آن نیاز دارد. رزمنده پرستار باید رزمندگی و پرستاری را در نهایت دقت به انجام برساند.

مرآت- در سوریه جلوی شهید شدن چند نفر را گرفتید؟

زیاد بودند. همه تلاش من این بود که بتوانم کاری انجام بدهم که ثمربخش باشد.

مرآت- منطقه ما یک منطقه جنگ‌خیز است. از دیدگاه شما که شرایط جنگی را تجربه‌ کرده‌اید، چه آموزش‌ها و امکاناتی در این حوزه موردنیاز است؟

نیروهای جوان باید دست‌کم آموزش‌های اولیه نظامی را فرابگیرند. امروز این اتفاق در حال رخ دادن است و گروه‌های درمانی-رزمی در حال تربیت شدن هستند.

مرآت- به عنوان سوال آخر، مهم‌ترین مشکل پرستاران از نگاه شما شامل چه مواردی است؟

سیستم درمانی ما در حقیقت مبتنی بر پزشک‌سالاری است. پرستاران با این که بیش‌ترین زحمت را می‌کشند همواره زیردست پزشکان هستند. پرستاران معوقات بسیاری دارند. پرستاران مشکل معیشتی دارند. خود من با گذشت دو سال و نیم از جانبازی و قریب به 15 سال سابقه کاری و با این که بر اساس قوانین، از وزارتخانه برای تبدیل وضعیتم نامه گرفته‌ام هنوز به صورت قرارداد معین فعالیت می‌کنم.

خیلی از پرستاران با وعده و وعید سر کار هستند و امنیت شغلی ندارند. امیدوارم که مشکلات معیشتی پرستاران رفع شود و امنیت کاری پرستاران شرکتی تأمین شود. امروز فقط پرستار استخدامی می‌تواند بگوید که من امنیت شغلی دارم. این همه استرس و تنش به پرستاران وارد می‌شود و در مقابل گام ثمربخشی برای آنان برداشته نمی‌شود و فقط در حد حرف به مسائل آن‌ها می‌پردازند.

مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.

من هم برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

انتهای پیام/

,

مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟

, مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟, مرآت- چه انگیزه‌ای باعث شد که شما وارد حرفه پرستاری شوید؟,

من در جوانی در جبهه‌های دفاع مقدس حضور داشتم و همان‌جا هم احساس می‌کردم که به این حرفه علاقه‌مند هستم. همین میل در نهایت مرا به سمت پرستاری کشاند.

,

مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟

, مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟, مرآت- پیش از آن که به سوریه اعزام شوید، سخت‌ترین دوره کاری شما چه دوره‌ای بود؟,

من در برهه‌ای علاوه بر پرستاری در بیمارستان، در اورژانس جاده‌ای هم فعالیت می‌کردم. دیدن صحنه‌های تصادف جزو تلخ‌ترین خاطرات من است که برخی از آن‌ها را نمی‌توانم از یاد ببرم.

,

مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟

, مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟, مرآت- چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان پرستار به سوریه اعزام شوید؟,

من مدت‌ها به دنبال اعزام بودم. ماجرای علاقه‌ام برای اعزام به سوریه را هم به یکی از فرماندهان سابق سپاه گفته بودم. او به گفته بود که من این راه را برای شما باز می‌کنم. همه‌چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم. در تشییع پیکر شهید علیزاده دعا می‌کردم و به شهید می‌گفتم می‌شود کاری کنی که راه مدافع حرم شدن را برای من باز کنی؟ در همان مراسم تشییع پیکر بود که فرمانده تیپ را دیدم و آن‌جا به من گفتند سریعا مدارکتان را بیاورید و بروید به سراغ گرفتن پاسپورت تا اعزامتان کنیم.

,

مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟

, مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟, مرآت- با یک تیم پرستاری اعزام شدید؟,

من با گروهی از بچه‌های پاسدار اعزام شدم و در رسته بهداری فعالیت می‌کردم. من سابقه حضور در جنگ تحمیلی را داشتم و فرماندهان هم به دنبال نیروی بودند که هم با کار رزمی آشنا باشد و هم کار تخصصی پرستاری را بداند.

,

مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟

, مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟, مرآت- روز اولی که وارد کشور سوریه چه احساسی داشتید؟,

اصلا باورم نمی‌شد. در تصوراتم نمی‌گنجید که به حرم حضرت زینب(س) پا بگذارم. با خودم می‌گفتم من کجا و این‌جا کجا؟ برایم باورکردنی نبود. فکر می‌کردم دارم خواب می‌بینم.

,

مرآت- از بین شهدا هم کسی همراه شما آمده بود؟

, مرآت- از بین شهدا هم کسی همراه شما آمده بود؟,

بله شهید محمدحسین حمزه همراه ما بود. او دقیقا در کنار من به شهادت رسید. در درگیری‌ها موشکی از سوی داعش به سمت ما شلیک شد؛ ایشان به فیض شهادت رسید و من مفتخر به جانبازی نائل شدم. صحنه لحظه شهادت شهید حمزه دقیقا جلوی چشم من است و از روز شهادت تا الان آن لحظه دائما در نظرم مجسم می‌شود.

,

مرآت- کار کردن در شرایط جنگی چه تفاوت‌هایی با کار کردن در شرایط عادی دارد؟

, مرآت- کار کردن در شرایط جنگی چه تفاوت‌هایی با کار کردن در شرایط عادی دارد؟,

یک رزمنده پرستار هم باید بجنگد و هم باید به وضعیت مصدومان رسیدگی کند. هم باید خودت را دریابی و هم نیروها را. «زمان‌شناسی، اراده قوی، عمل درست، تفکر و سرعت» جزو چیزهایی است که یک پرستار در شرایط جنگی به آن نیاز دارد. رزمنده پرستار باید رزمندگی و پرستاری را در نهایت دقت به انجام برساند.

,

مرآت- در سوریه جلوی شهید شدن چند نفر را گرفتید؟

, مرآت- در سوریه جلوی شهید شدن چند نفر را گرفتید؟,

زیاد بودند. همه تلاش من این بود که بتوانم کاری انجام بدهم که ثمربخش باشد.

,

مرآت- منطقه ما یک منطقه جنگ‌خیز است. از دیدگاه شما که شرایط جنگی را تجربه‌ کرده‌اید، چه آموزش‌ها و امکاناتی در این حوزه موردنیاز است؟

, مرآت- منطقه ما یک منطقه جنگ‌خیز است. از دیدگاه شما که شرایط جنگی را تجربه‌ کرده‌اید، چه آموزش‌ها و امکاناتی در این حوزه موردنیاز است؟,

نیروهای جوان باید دست‌کم آموزش‌های اولیه نظامی را فرابگیرند. امروز این اتفاق در حال رخ دادن است و گروه‌های درمانی-رزمی در حال تربیت شدن هستند.

,

مرآت- به عنوان سوال آخر، مهم‌ترین مشکل پرستاران از نگاه شما شامل چه مواردی است؟

, مرآت- به عنوان سوال آخر، مهم‌ترین مشکل پرستاران از نگاه شما شامل چه مواردی است؟,

سیستم درمانی ما در حقیقت مبتنی بر پزشک‌سالاری است. پرستاران با این که بیش‌ترین زحمت را می‌کشند همواره زیردست پزشکان هستند. پرستاران معوقات بسیاری دارند. پرستاران مشکل معیشتی دارند. خود من با گذشت دو سال و نیم از جانبازی و قریب به 15 سال سابقه کاری و با این که بر اساس قوانین، از وزارتخانه برای تبدیل وضعیتم نامه گرفته‌ام هنوز به صورت قرارداد معین فعالیت می‌کنم.

,

خیلی از پرستاران با وعده و وعید سر کار هستند و امنیت شغلی ندارند. امیدوارم که مشکلات معیشتی پرستاران رفع شود و امنیت کاری پرستاران شرکتی تأمین شود. امروز فقط پرستار استخدامی می‌تواند بگوید که من امنیت شغلی دارم. این همه استرس و تنش به پرستاران وارد می‌شود و در مقابل گام ثمربخشی برای آنان برداشته نمی‌شود و فقط در حد حرف به مسائل آن‌ها می‌پردازند.

,

مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.

, مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.,

من هم برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه