خلع لباس روحانی منحرف از ایدئولوژی تا عمل

از ابتدای تاریخ تاکنون مهمترین مسئله تفاوت میان آزادی تفکر و آزادی عقیده است. بررسی ساختارشناسانه این دو نشان می‌دهد که در تمام دنیا آزادی تفکر محترم است و آزادی عقیده مورد بحث و برخورد می‌شود.

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از انقلاب نیوز ، ،تفکر قابل بحث، گفت‌وگو و جدال احسن است اما تا زمانی که جریان فکری به دنبال ترویج آن نباشد. امام علی علیه السلام علت پیدایش جنگ‌های داخلی میان مسلمانان را رسوخ شبهه و کج فکری در میان مردم می‌دانست و در نهج البلاغه، خطبه 54، ص 105 فرمود: «...امروز ما بدان جهت با برادران مسلمانمان وارد جنگ شده ایم که انحراف، کجی، شبهه و تأویل در اسلام وارد شده است.»

اشعث در سال ۳۸ قمری در مسجد کوفه به پا خواسته و نسبت به حضرت اشکال و شایعه‌ای را بیان می‌دارد، حضرت پس از اعتراض اشعث می‌فرماید: «مَا یدْرِیکَ مَا عَلَی مِمَّا لِی عَلَیکَ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ‏ ابْنُ‏ حَائِکٍ‏ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِرٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَکَ الْکُفْرُ مَرَّهً وَ الْإِسْلَامُ‏ أُخْرَى فَمَا فَدَاکَ مِنْ وَاحِدَهٍ مِنْهُمَا مَالُکَ وَ لَا حَسَبُکَ وَ إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَى قَوْمِهِ السَّیفَ وَ سَاقَ إِلَیهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِی أَنْ یمْقُتَهُ الْأَقْرَبُ وَ لَا یأْمَنَهُ الْأَبْعَد تو را به سود و زیان من چه کسى خبر داد؟ لعنت خدا و لعنت کنندگان بر تو باد، اى‌بافنده پسر بافنده، منافق کافر زاده! به خدا سوگند یک بار در زمان کفر اسیر شدى و بار دیگر در اسلام، و در هر مرتبه نه ثروتت تو را سودى داد و نه تبارت به دادت رسید. مردى که عشیره خود را به دم شمشیر بسپارد، و مرگ را به سوى آنان آنان کشاند، حق اوست که نزدیکانش با او دشمنى ورزند، و بیگانگان از او ایمن نباشند.

برخورد ائمه با شبهات و کج‌روی‌ها در طول تاریخ زیاد است، حتی مریدان افراطی دروغگو خطاب شدند و مهمترین سند بیان امیرالمومنین است که فرمود: «یَهْلِکُ فِیَّ اثْنَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ؛ دو گروه در مورد من هلاک می شوند: دوست افراطی [و تندرو] و دشمن افراطی.»

روحانیت منهای اسلام از ایدئولوژی تا عمل

بعد از انقلاب اسلامی مهمترین استراتژی دشمن برای ضربه زدن به روحانیت، تربیت روحانیون غرب‌گرا بود. مهمترین ویژگی این دسته، سستی در قبال ارزش‌های الهی به اسم سنت بود. یعنی سعی داشتند تا همان واکنشی که کشیشان مخالف با مسیحیت داشتند، الگو بگیرند و در اسلام پیاده کنند.
مهمترین اشتباه این افراد که از روی دست ملی-مذهبی‌ها خوانده بودند، این است که اسلام، مسیحیت نیست و مهمترین پایه دین عقل باوری است، در حالی که اساسی‌ترین مسئله مسیحیت ایمان است و عقل را به کنار می‌گذارد. به هر حال تفکر روحانیت منهای اسلام از وادی اندیشه به اجرای و انتقال اندیشه منحرف و غربزده خود بودند.

مهمترین شبهه در قبال تئوری اسلام منهای روحانیت

مهمترین شبهه درباره این افراد برخورد مبتنی بر تفکر است. یعنی ادعا دارند که چرا جریان انقلابی به مناظره با این جریان بلند نمی‌شود و نمی‌ایستد؟

در پاسخ باید ابتدا گفت که چند بار حجت الاسلام دکتر عبدالملکی از منبر خود تا نامه‌نگاری و پیام‌های اینستاگرامی و توئیتری از این جماعت دعوت به مناظره کرده بود و آنها پاسخ ندادند، هر چند روحانیون بسیار دیگری نیز هستند که از این دسته سلبریتی‌های شبه دینی دعوت به عمل آمده بود تا مدعیات خود را برای مناظره بیاورند و نیامدند.

نکته دوم اینجاست که توصیه می‌کنیم تا به صفحات این چهره‌های مشهور بروید و پیامی در مخالفت و با شیوه علمی بیان کنید و از آنها بخواهید تا پاسخ‌تان را بدهند، بدون شک شما بلاک شده و از دسترس خارج خواهید شد.

روحانیت منهای اسلام به دنبال چیست؟

عادی سازی بدحجابی که این روزها پروژه معاونت امور زنان ریاست جمهوری است، عادی سازی روابط دختر و پسر، توهین به مدافعان حرم حضرت زینب و ... چه بهتر که از سوی فردی با لباس روحانیت بیان شود.

دادگاه ویژه روحانیت با خلع لباس یکی از این افراد تلاش کرد تا مصداق احادیث اهل بیت باشد که مروجان انحرافات را از خودشان نمی‌دانستند. حالا که این اتفاق افتاد می‌توان در قامت استدلال بحث کرد و حتی اثبات کنند که این کار اشتباه است.

چرا از در احساس وارد می‌شوید؟

مظلوم‌نمایی و استفاده از ابزار احساسات یکی از شیوه‌های اینهاست. هیچ گاه استدلال برای بیان ادعاهایشان ندارند. همیشه تلاش دارند تا از ظرفیت نارضایتی مردم از شرایط موجود برای برش حرف‌هایشان استفاده کنند و در انتها نیز آنهایی که فریب باورهای کج اندیشانه آنها را می‌خورند، سرشکسته می‌شوند.
یادمان نمی‌رود، همان فردی که در دولت قبل به اعتراض بلند شده بود و شعار می‌داد که مسئولین گاو هستند یا گاوها مسئول، امروز خود مسئول است و ما همین سوال از همان شخص داریم که منبری درجه یک جریان اصلاحات شناخته می‌شود و گزینش شاید جای خوبی برای تکیه دادن و سکوت باشد.
آهنگران و امثال اینها صندوق ذخیره جریان اصلاحات برای انتخابات بعد بود که به خاطر شروع برخوردهای به حق دادگاه ویژه روحانیت، کمی این جریان را آشفته حال کرده است.