چرا نتوان گفت که نرخ بیکاری همین الان هم در استان سمنان به صفر رسیده است؟ بیکاران میتوانند هماکنون به یکی از میادین شناختهشده مرکز استان بروند و در کنار کارگران منتظر باشند تا توسط کارفرماها به کاری گمارده شوند![
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل مرآت، «سالانه 700 هزار نفر به جمعیت بیکاران کشور اضافه میشود»؛ «گسترش پدیده شاغلان فقیر در کشور»؛ «بیشترین بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند»؛ «6 میلیون نفر از جوانان تحصیلکرده کشور بیکار هستند» و... اینها گوشهای از اخباری هستند که فقط طی یک ماه اخیر در رسانهها منتشر شده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,وضعیت اشتغال جوانان خوب نیست و این مسألهای نیست که بر کسی پوشیده باشد. در این میان هستند مسئولانی که رویای به صفر رساندن بیکاری را در سر میپرورانند. این ایده در استان سمنان، نخستینبار از زبان سیدشهابالدین چاوشی، استاندار سابق سمنان شنیده شد. خبر، بسیار عجیب بود:«سیدشهابالدین چاوشی: نرخ بیکاری در استان سمنان در آینده نزدیک به صفر میرسد!» مقصود از آینده نزدیک در این خبر البته پایان دولت دوازدهم بود.
,چاوشی این سخن را در اردیبهشتماه امسال در همایشی به مناسبت روز شوراها بیان کرده بود و البته این سخن، مستظهر به اقدامات و ایدههای عسکری، معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداری سمنان بود.
,طبیعتا با رفتن رسمی چاوشی از استانداری سمنان در آذرماه امسال، تحقق این ایده در هالهای از ابهام قرار گرفت اما سخنان اخیر عسکری در این ارتباط فصل تازهای را درباره ایده بیکاری صفر یا استانِ بدون بیکار گشود. حدود 8 ماه پس از اظهارات چاوشی درباره به صفر رساندن بیکاری تا 1400، عسکری در یک گفتگوی تفصیلی با خبرنگاران خبرگزاری ایسنا، سخنان چاوشی را تلویحا ادعایی غیرکارشناسی توصیف کرد!
,در حالی که سخن صریح چاوشی با این عبارت که «بیکاری در استان در آینده نزدیک به صفر میرسد» تیتر برخی از رسانههای رسمی شده بود، عسکری در مصاحبه اخیر خود میگوید:«منظور از پایان بیکاری، صفر شدن بیکاری که ادعای غیرکارشناسانهای است، نیست» گمان نمیکنم تا اینجای کار کسی با معاون استاندار سمنان مخالف باشد. ادعای به صفر رساندن بیکاری، حقیقتا ادعای غیرکارشناسانهای است.
,اخیرا اعلام شد که نرخ بیکاری در آمریکا در آخرین ماه سال 2018 افزایش یافته و به 3.9 درصد رسیده است. بیکاری در ترکیه نیز اخیرا به بالاترین میزان در 19 ماه گذشته رسیده است. در هیچ نقطهای از جهان، هیچ مسئولی ادعا نکرده و نمیکند که نرخ بیکاری را به صفر خواهم رساند. برخی از اقتصاددانان برجسته جهان، اساسا به صفر رساندن بیکاری را نه تنها محال میدانند، بلکه آن را مضر هم میدانند!
,مثال جالبی هم در این رابطه وجود دارد که برای تقریب به ذهن میتواند مفید باشد. تصور کنید همه خانههای خالی در ایران حذف شوند! در این صورت اگر شما بخواهید در شهر دیگری زندگی کنید، این امکان را نخواهید داشت! برخی از کارشناسان هم نرخ پایین بیکاری را چیزی از همین جنس میدانند.
,اما ادعای «استانِ بدون بیکار» هم در نوع خود ادعای جالبی است. پیش از آن که به واکاوی برخی از ابعاد این ادعا بپردازیم، به مسئولان استانداری سمنان پیشنهاد میکنیم، ایده استان بدون بیکار را با استاندار کرمانشاه نیز در میان بگذارند؛ چراکه او اخیرا اعلام کرده است که نمیتوان در آینده نزدیک، 169 هزار بیکار استان را شاغل کرد. اما راهکار استانداری سمنان چیست؟
,این راهکار البته راهکار جدیدی نیست. چند سال قبل و در زمان دولت اسبق، با ایجاد تغییراتی در تعریف بیکاری، نرخ بیکاری به یکباره و به میزان قابل توجهی کاهش یافت! در واقع با تغییر صورت مسأله، نتیجه مطلوب اخذ شد که قاعدتا کارکرد آن بیش از آن که به سود جیب مردم باشد، خوراکی بود برای رسانهها و در واقع کارکرد تبلیغاتی داشت. این رویه به شکلی دیگر در حال تکرار است.
,جانشانی رندانه واژه «فرصت شغلی» به جای «شغل» همه ماجراست. خبرنگار مرآت در یک نشست خبری این موضوع را با سیدشهابالدین چاوشی مطرح و انتقاد کرد که با این شیوه نمیتوان صورت مسأله را پاک کرد؛ چراکه مردم در متن این مسأله هستند! چاوشی نیز این مسأله را نیازمند بررسیهای تخصصی دانست و گفت که این مسأله از تخصص او خارج است.
,بگذارید بپرسیم از این منظر چرا نتوان گفت که نرخ بیکاری همین الان هم در استان سمنان به صفر رسیده است؟ بیکاران میتوانند هماکنون به یکی از میادین شناختهشده مرکز استان بروند و در کنار کارگران منتظر باشند تا توسط کارفرماها به کاری گمارده شوند! این فرصت شغلی هماکنون که این نوشته را میخوانید، وجود دارد؛ بنابراین بیکارانی که سر چهارراهها منتظر کار نمیایستند مقصرند!
,پاک کردن صورت مسأله بیکاری با جانشانی واژه فرصت شغلی به جای شغل، به معنای نادیده گرفتن ریشههای این معضل است. امروز معضل تحصیلکردههای بیکار، معضلی اساسی در کشور تلقی میشود. برخی از مسئولان عنوان میکنند که این افراد میتوانند با گذراندن دورههای فنی و حرفهای وارد بازار کار شوند؛ سلمنا! اما پرسش اینجاست که چرا فکری به حال اصلاح نظام آموزش کشور نمیشود تا افرادی که 16 سال در این سیستم آموزش دیدهاند تازه نیاز به آموزشهای فنی و حرفهای داشته باشند تا بتوانند وارد بازار کار شوند؟ و اصلا چرا این حجم از دانشجو امکان ورود به بنگاههای اقتصادی معظمی به نام دانشگاه را دارند تا این توقع برای آنها ایجاد شود که دولت باید برای آنها شغل ایجاد کند؟ دولت در هدایت شغلی افراد تحصیلکرده چه نقشی ایفا کرده است؟ آیا پیش از اصلاح این معضلات بنیادین میتوان به لحاظ منطقی از استان بدون بیکار سخن گفت؟ بگذریم از این که اساسا هدف از شغل را میتوان در دو حوزه کلی گنجاند، نخست کسب درآمد و گذران معیشت و دوم رفع نیازهای کشور. و اینجاست که مفهوم «شاغل فقیر» اهمیت پیدا میکند که بسط آن را به زمانی دیگر موکول میکنیم.
,سلب مسئولیت از خود با این عنوان که «من فرصت شغلی را ایجاد کردم اما خودتان نپذیرفتید» اتفاق خوشایندی در سپهر سیاسی کشور نیست. با این تعریف باید پرسید آیا کشورهای دیگر از جمله آمریکا نمیتوانستند با تعریف جدید «بیکاری ارادی» نرخ بیکاری خود را از 3.9 کاهش دهند و در جهان ادعا کنند که یک کشور بدون بیکار دارند؟
,بله! «بیکاری ارادی» هم وجود دارد اما بیکاران ارادی محصول سیستم آموزشی طرحریزی شده توسط وزارت علوم شما هستند! نگارنده البته نمیخواهد انبوه خطاهای گذشتگان در حوزه سیستم آموزشی را به یک دولت نسبت بدهد، اما سخن بر سر آن است که اولا این دولت برای اصلاح تفکر دانشآموختگان چه طرح نویی درانداخته است و ثانیا برای اصلاح سیستم آموزشی چه کرده است که اکنون بتواند مسأله بیکاری ارادی را مطرح کند! بیکاران ارادی پیش از این، تحت اراده همین دولت و در سیستم برساخته توسط همین دولت آموزش دیدهاند!
,کوتاه سخن؛ هیچکس از این که صفت استانِ بدون بیکار به نام استان محل زندگیاش افزوده شود، ناخشنود نمیشود اما لازم است به جای راهکارهایی که بیش از آن که جنبه عملیاتی داشته باشند، جنبه تبلیغاتی دارند، به ریشهها پرداخت، وضعیت تسهیلاتدهی بانکهای استان را اصلاح کرد و با اجرای طرحهای اشتغالزایی مانع از گسترش بیکاری شد؛ این اقدامات، بیتردید دستیافتنی و قابل اجرا هستند.
,,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه