چهره آشنای موسیقی انقلابی کشور گفت: من بارها پیشنهاد کردهام که یک موسیقی فاخر ماندگار برای چهلسالگی انقلاب ساخته شود اما گوش کسی بدهکار نیست.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، هفته گذشته بخش نخست گفتگو با محمد گلریز چهره آشنای حوزه موسیقی انقلابی کشور را از نظر گذراندید. در بخش نخست، گلریز به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداخت و از غفلت مسئولان فرهنگی کشور در حوزه موسیقی انتقاد کرد. در بخش دوم این مسأله را پی گرفتهایم. ادامه گفتگوی مرآت با محمد گلریز را از نظر میگذرانید.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,مرآت- در بخش نخست گفتگو به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداختید. اگر سخنی در این ارتباط باقی مانده آن را میشنویم.
نکته جالب درباره مافیای موسیقی اینجاست که خروجی کار این مافیا به مسائل مذهبی، هیئتهای مذهبی و به حوزه نوحهخوانی ما هم سرایت کرده است. برخی وقتی میخواهند مرثیه بخوانند از ملودی آهنگهای مبتذل داخلی و خارجی استفاده میکنند. این حقیقتا یک فاجعه است. من برخی از کلیپهای مرثیهخوانی را که میبینم احساس میکنم یک موسیقی در لسآنجلس اجرا شده است! عدهای نشستهاند و سینه میزنند، مداحی سربند بسته و تیشرت پوشیده و به جای باس و ضرباهنگ موسیقی لسآنجلسی، کسی کلمه مقدس «حسین» را به گونهای توهینآمیز ادا میکند که فقط سین آن شنیده میشود!
بروید و بعضی از این کلیپها را ببینید. من گاهی در خیابان هم این نوع مداحیها را میشنوم. یکبار توقف کردم و گوش دادم؛ واقعا فاجعهآمیز است. استیج و نورپردازی برخی از این مراسمهای به اصطلاح مداحی هم دقیقا شبیه موسیقیهای لسآنجلسی است. نمیدانم ما به کدام سو میرویم. رهبری در برههای گفتند من شبها به خاطر این غمهای فرهنگی خوابم نمیبرد.
یادم هست در جلسه شعرا، ایشان شعری را خواندند و گفتند اینگونه شعر بگویید. ایشان در مواضع مختلفی به خطرات بزرگی که فرهنگ و در ذیل آن، فرهنگ دفاع مقدس را تهدید میکند پرداختهاند. من در اینجا به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنرمندان، نسبت به این خطرات هشدار میدهم. بگذارید مثالی بزنم. آیا اکنون نباید یک سرود ماندگار برای چهلسالگی انقلاب ساخته شود؟
من از طریق این مصاحبه خطاب به هنرمندان اعلام میکنم که بیایید برای چهلسالگی انقلاب یک کار شایسته و ماندگار بسازید که مردم تا سالها آن را زمزمه کنند. دستاوردهای انقلاب را میتوان در قالب یک شعر فاخر گنجاند. من این موضوع را بارها گفتهام اما کسی گوشش بدهکار نیست.؛ فقط شعار میدهند. بیایید یک فیلم و مستند ماندگار برای چهلسالگی انقلاب بسازید.
اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است
حرف که فایده ندارد! در حرف میگوییم هرچه داریم از فرهنگ انقلاب داریم اما در عمل هیچ! ببینید در تلویزیون ما از هر صد نفری که دعوت میکنند یکنفر درباره انقلاب حرف بزند و درست حرف بزند. اغلب برنامهها کپیبرداری از برنامههای خارجی است.
هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون
مرآت- برخی از جریانهای ضدانقلاب میگویند بخشی از خونهای ریختهشده در دوران دفاع مقدس به گردن افرادی مثل حاج صادق آهنگران است! میگویند کسانی مثل ایشان با صدای خود مردم را برای رفتن به جبههها تحریک کردند. آن موسیقی متناسب با آن دوران بود و مردم را برای دفاع از میهنشان تشویق میکرد. آنها ناخواسته به تأثیرگذاری طنین موسیقایی افرادی همچون حاج صادق آهنگران صحه میگذارند. شما در اینباره چه دیدگاهی دارید؟
شما خبرنگار هستید و جوان و جستجوگر؛ بروید و انقلابهای جهان را بررسی کنید. روسیه و فرانسه و برخی از کشورهای دیگر هم انقلابهایی داشتهاند. بروید و بررسی کنید که آیا هنرمندان فرانسه برای انقلاب کبیر، نمیخواندند؟ در روسیه چطور؟ در ایتالیا چطور؟ اگر جنگی در این کشورها رخ میداد، هنرمندان آنها با دشمنان کشور همنوا و همراه میشدند؟
حتی در جنگهای صدر اسلام هم پیش از جنگها طبل مینواختند. ما در چهارگاه گوشهای به نام رجز داریم. در جنگهای قدیم ابتدا پیشقراولی میفرستادند. در واقع ابتدا قهرمانان و پهلوانان در جبهه با هم مواجه میشدند و پیروزی در این مواجهه، یک امتیاز بزرگ بود. پیشقراولانی که در ابتدای نبرد با هم مواجه میشدند، پیش از درگیری رجز میخواندند.
سرش را بکوبم به گرز گران!
شما در ماجرای رستم نیز نمونه این رجزخوانیها را میبینید:«اگر رستم آید به مازندران/ سرش را بکوبم به گرز گران» رجز میخواندند و طبل میزدند تا دل طرف مقابل را خالی کنند. حرف من این است که تاریخ را که نمیتوان از بین برد و در تمام جنگها و انقلابها این مسائل وجود داشته است. این طبیعی است که هرجا انقلابی رخ دهد یا عدهای طاغوتی را برکنار کنند و حکومت آزادی شکل دهند، هنرمندان هم با مردم همراه میشوند.
در ایران هم انقلابی رخ داد؛ آیا ما نباید برای رهبرمان شعری میخواندیم؟ آیا وقتی جنگی علیه کشور ما به راه میافتد نباید برای پیروزی رزمندگانمان شعری بخوانیم؟ بگذارید ماجرایی را برای شما تعریف کنم. فردی که یکی از کارشناس موسیقی کشور ماست را به جلسهای انگلستان دعوت کردند. آن فرد میگفت در آن جلسه درباره جنگ جهانی دوم صحبت شد و اتفاقا درباره موسیقی زمان جنگ جهانی دوم هم صحبت کردند. در آن جلسه یک موسیقی متناسب با جنگ جهانی دوم که روی صفحه گرامافون ضبط شده بود را پخش کردند و همه کسانی که در آن جلسه بودند با شنیدن آن موسیقی به احترام جنگجویان بلند شدند و ایستادند؛ درست همانطور که وقتی سرود ملی ایران پخش میشود ما به احترام نام ایران و شهدا برمیخیزیم.
دشمنان میخواهند حس مقاومت را از ما بگیرند و آنچه که مطرح کردید هم یکی از ترفندهای آنان است. اتفاقا اگر در آن زمان ما چنین موسیقیهایی را نمیساختیم اکنون مورد مذمت قرار میگرفتیم. آنها میخواهند این مسأله را لوث کنند. ما باید موسیقی دفاع مقدس و فیلم دفاع مقدس میساختیم. انتظار داشتند که دشمنان بیایند و کشور ما را بگیرند و ما هم بنشینیم و تماشا کنیم؟
این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!
مرآت- جناب گلریز! چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد اما به نظر میرسد که هنوز تکلیف ما با موسیقی روشن نیست. به طور مثال، نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع است در حالی که توده مردم با موسیقی و با سازها ارتباط دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟
ما این مسائل خودمان با دست خودمان ایجاد میکنیم. ما برای خواندن سرود شهید مطهری به محضر امام خمینی(ره) رفتیم؛ سوال من این است که موسیقی کار شهید مطهری با چه چیزی نواخته شد؟ مگر با ویولون و تار و تنبور و سه تار و تنبک و دف و پیانو نواخته نشد؟ مگر اینها ابزارهای موسیقی نیستند؟ این نحوه اجرا و شعر است که باعث میشود موسیقی به قول کارشناسان مذهبی حرام یا مباح شود یا غیرمطرب باشد.
از امام بالاتر میشناسید؟ یک دنیا معمار کبیر انقلاب را قبول دارند. ما سال 59 برای اجرای موسیقی شهید مطهری نزد امام رفتیم. درست به خاطر دارم که مرحوم حاج احمدآقا افراد گروه را معرفی کرد و گفت ایشان آهنگساز است، ایشان خواننده. ایشان تنظیمکننده و ایشان شاعر. امام گوش میکرد و ما را تأیید کرد. مگر موسیقی کار شهید مطهری را با چوب زدند؟ این موسیقی هم با ابزارآلات موسیقی نواخته شد و امام آن را تأیید کرد.
موسیقی مثل یک چاقوست
اگر امروز دو میلیارد تومان به من بدهند که در یک مجلس لهو و لعب بخوانم، این کار را نمیکنم. آیا من امل هستم؟ در مجلسی که اختلاط زن و مرد وجود داشته باشد و اصطلاحا مجلس لهو و لعب باشد، من اگر حافظ هم بخوانم ممکن است حرام باشد. موسیقی مثل یک چاقوست؛ با چاقو هم میتوان میوه خورد و هم میتوان آدم کشت. به قول علامه جعفری، حرکت در حوزه موسیقی مثل حرکت کردن در خط مرزی است.
اگر از موسیقی به خوبی استفاده شود، این ابزار میتواند بسیار مفید باشد. آهنگی مثل مطهری یک ملت و کشور را حرکت داد. طبیعتا موسیقی بد هم انسان را اغفال میکند و به راههای ناصواب میکشاند. متولیان و مسئولان بلندپایه فرهنگی هستند که باید جریان موسیقی را هدایت کنند. نشان دادن ساز که مشکلی ندارد؛ این نحوه نواختن ساز است که میتواند مسألهدار باشد.
من هم قبول دارم که آن دسته از موسیقیهایی که در خدمت لهو و لعب و طاغوت باشد، حرام است اما چه کسی از موسیقیهای عرفانی و ارزشی ما و فاخر ما بدش میآید. من اخیرا با جمعی از هنرمندان به قم رفتیم و به محضر برخی از علما و مراجع تقلید رسیدیم. همه آنها موسیقی خوب و ارزشی را تأیید میکردند. من در این سفر دیدم که علما در حوزه موسیقی حتی چند قدم هم از ما جلوتر هستند!
ما نزد علمای بزرگ موسیقی اجرا کردهایم و آنها هم مینشینند و گوش میدهند. این موسیقی را هم با همین ابزارآلات مرسوم موسیقی نواختهاند!
مسأله مهم دیگر آن که افرادی که وارد حوزه موسیقی میشوند باید آموزش ببینند. من خودم در کلاسهایی که دارم دقایق ابتدایی کلاس را به بیان هشدارهایی درباره موسیقی اختصاص میدهم. امروز در هر خیابانی بنر کنسرت یک خواننده را میبینیم. معلوم نیست اینها از کجا میآیند! البته اینها خودشان تقصیری ندارند و مقصر اصلی همان مافیایی است که در بخش نخست مصاحبه به آن اشاره کردم.
باید هنرمندانه حرکت کنیم
ما باید هنرمندانه در حوزه موسیقی حرکت کنیم. امروز بخشی از موسیقی ما مبتذل است. دشمنان هم در این آتش میدمند.
مرآت- به عنوان سخن آخر، گفتههای صریح شما را خطاب به مسئولان ارشد کشور از جمله آقای رئیسجمهور میشنویم.
من به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری از مسئولان بلندپایه کشور از جمله آقای رئیسجمهور خواهش میکنم که به اقتصاد کشور بیشتر بپردازند و مسأله فرهنگ را هم جدی بگیرند. مردم در فشار اقتصادی هستند اما مرام مردم ایران اینگونه است که با همه سختیها ایستادهاند و از کشور و اسلام دفاع میکنند. از مسئولان میخواهم جلوی فسادهای اقتصادی را بگیرند؛ این فسادها ضربههای مهلکی به مردم میزند.
مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت- در بخش نخست گفتگو به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداختید. اگر سخنی در این ارتباط باقی مانده آن را میشنویم.
نکته جالب درباره مافیای موسیقی اینجاست که خروجی کار این مافیا به مسائل مذهبی، هیئتهای مذهبی و به حوزه نوحهخوانی ما هم سرایت کرده است. برخی وقتی میخواهند مرثیه بخوانند از ملودی آهنگهای مبتذل داخلی و خارجی استفاده میکنند. این حقیقتا یک فاجعه است. من برخی از کلیپهای مرثیهخوانی را که میبینم احساس میکنم یک موسیقی در لسآنجلس اجرا شده است! عدهای نشستهاند و سینه میزنند، مداحی سربند بسته و تیشرت پوشیده و به جای باس و ضرباهنگ موسیقی لسآنجلسی، کسی کلمه مقدس «حسین» را به گونهای توهینآمیز ادا میکند که فقط سین آن شنیده میشود!
بروید و بعضی از این کلیپها را ببینید. من گاهی در خیابان هم این نوع مداحیها را میشنوم. یکبار توقف کردم و گوش دادم؛ واقعا فاجعهآمیز است. استیج و نورپردازی برخی از این مراسمهای به اصطلاح مداحی هم دقیقا شبیه موسیقیهای لسآنجلسی است. نمیدانم ما به کدام سو میرویم. رهبری در برههای گفتند من شبها به خاطر این غمهای فرهنگی خوابم نمیبرد.
یادم هست در جلسه شعرا، ایشان شعری را خواندند و گفتند اینگونه شعر بگویید. ایشان در مواضع مختلفی به خطرات بزرگی که فرهنگ و در ذیل آن، فرهنگ دفاع مقدس را تهدید میکند پرداختهاند. من در اینجا به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنرمندان، نسبت به این خطرات هشدار میدهم. بگذارید مثالی بزنم. آیا اکنون نباید یک سرود ماندگار برای چهلسالگی انقلاب ساخته شود؟
من از طریق این مصاحبه خطاب به هنرمندان اعلام میکنم که بیایید برای چهلسالگی انقلاب یک کار شایسته و ماندگار بسازید که مردم تا سالها آن را زمزمه کنند. دستاوردهای انقلاب را میتوان در قالب یک شعر فاخر گنجاند. من این موضوع را بارها گفتهام اما کسی گوشش بدهکار نیست.؛ فقط شعار میدهند. بیایید یک فیلم و مستند ماندگار برای چهلسالگی انقلاب بسازید.
اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است
حرف که فایده ندارد! در حرف میگوییم هرچه داریم از فرهنگ انقلاب داریم اما در عمل هیچ! ببینید در تلویزیون ما از هر صد نفری که دعوت میکنند یکنفر درباره انقلاب حرف بزند و درست حرف بزند. اغلب برنامهها کپیبرداری از برنامههای خارجی است.
هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون
مرآت- برخی از جریانهای ضدانقلاب میگویند بخشی از خونهای ریختهشده در دوران دفاع مقدس به گردن افرادی مثل حاج صادق آهنگران است! میگویند کسانی مثل ایشان با صدای خود مردم را برای رفتن به جبههها تحریک کردند. آن موسیقی متناسب با آن دوران بود و مردم را برای دفاع از میهنشان تشویق میکرد. آنها ناخواسته به تأثیرگذاری طنین موسیقایی افرادی همچون حاج صادق آهنگران صحه میگذارند. شما در اینباره چه دیدگاهی دارید؟
شما خبرنگار هستید و جوان و جستجوگر؛ بروید و انقلابهای جهان را بررسی کنید. روسیه و فرانسه و برخی از کشورهای دیگر هم انقلابهایی داشتهاند. بروید و بررسی کنید که آیا هنرمندان فرانسه برای انقلاب کبیر، نمیخواندند؟ در روسیه چطور؟ در ایتالیا چطور؟ اگر جنگی در این کشورها رخ میداد، هنرمندان آنها با دشمنان کشور همنوا و همراه میشدند؟
حتی در جنگهای صدر اسلام هم پیش از جنگها طبل مینواختند. ما در چهارگاه گوشهای به نام رجز داریم. در جنگهای قدیم ابتدا پیشقراولی میفرستادند. در واقع ابتدا قهرمانان و پهلوانان در جبهه با هم مواجه میشدند و پیروزی در این مواجهه، یک امتیاز بزرگ بود. پیشقراولانی که در ابتدای نبرد با هم مواجه میشدند، پیش از درگیری رجز میخواندند.
سرش را بکوبم به گرز گران!
شما در ماجرای رستم نیز نمونه این رجزخوانیها را میبینید:«اگر رستم آید به مازندران/ سرش را بکوبم به گرز گران» رجز میخواندند و طبل میزدند تا دل طرف مقابل را خالی کنند. حرف من این است که تاریخ را که نمیتوان از بین برد و در تمام جنگها و انقلابها این مسائل وجود داشته است. این طبیعی است که هرجا انقلابی رخ دهد یا عدهای طاغوتی را برکنار کنند و حکومت آزادی شکل دهند، هنرمندان هم با مردم همراه میشوند.
در ایران هم انقلابی رخ داد؛ آیا ما نباید برای رهبرمان شعری میخواندیم؟ آیا وقتی جنگی علیه کشور ما به راه میافتد نباید برای پیروزی رزمندگانمان شعری بخوانیم؟ بگذارید ماجرایی را برای شما تعریف کنم. فردی که یکی از کارشناس موسیقی کشور ماست را به جلسهای انگلستان دعوت کردند. آن فرد میگفت در آن جلسه درباره جنگ جهانی دوم صحبت شد و اتفاقا درباره موسیقی زمان جنگ جهانی دوم هم صحبت کردند. در آن جلسه یک موسیقی متناسب با جنگ جهانی دوم که روی صفحه گرامافون ضبط شده بود را پخش کردند و همه کسانی که در آن جلسه بودند با شنیدن آن موسیقی به احترام جنگجویان بلند شدند و ایستادند؛ درست همانطور که وقتی سرود ملی ایران پخش میشود ما به احترام نام ایران و شهدا برمیخیزیم.
دشمنان میخواهند حس مقاومت را از ما بگیرند و آنچه که مطرح کردید هم یکی از ترفندهای آنان است. اتفاقا اگر در آن زمان ما چنین موسیقیهایی را نمیساختیم اکنون مورد مذمت قرار میگرفتیم. آنها میخواهند این مسأله را لوث کنند. ما باید موسیقی دفاع مقدس و فیلم دفاع مقدس میساختیم. انتظار داشتند که دشمنان بیایند و کشور ما را بگیرند و ما هم بنشینیم و تماشا کنیم؟
این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!
مرآت- جناب گلریز! چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد اما به نظر میرسد که هنوز تکلیف ما با موسیقی روشن نیست. به طور مثال، نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع است در حالی که توده مردم با موسیقی و با سازها ارتباط دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟
ما این مسائل خودمان با دست خودمان ایجاد میکنیم. ما برای خواندن سرود شهید مطهری به محضر امام خمینی(ره) رفتیم؛ سوال من این است که موسیقی کار شهید مطهری با چه چیزی نواخته شد؟ مگر با ویولون و تار و تنبور و سه تار و تنبک و دف و پیانو نواخته نشد؟ مگر اینها ابزارهای موسیقی نیستند؟ این نحوه اجرا و شعر است که باعث میشود موسیقی به قول کارشناسان مذهبی حرام یا مباح شود یا غیرمطرب باشد.
از امام بالاتر میشناسید؟ یک دنیا معمار کبیر انقلاب را قبول دارند. ما سال 59 برای اجرای موسیقی شهید مطهری نزد امام رفتیم. درست به خاطر دارم که مرحوم حاج احمدآقا افراد گروه را معرفی کرد و گفت ایشان آهنگساز است، ایشان خواننده. ایشان تنظیمکننده و ایشان شاعر. امام گوش میکرد و ما را تأیید کرد. مگر موسیقی کار شهید مطهری را با چوب زدند؟ این موسیقی هم با ابزارآلات موسیقی نواخته شد و امام آن را تأیید کرد.
موسیقی مثل یک چاقوست
اگر امروز دو میلیارد تومان به من بدهند که در یک مجلس لهو و لعب بخوانم، این کار را نمیکنم. آیا من امل هستم؟ در مجلسی که اختلاط زن و مرد وجود داشته باشد و اصطلاحا مجلس لهو و لعب باشد، من اگر حافظ هم بخوانم ممکن است حرام باشد. موسیقی مثل یک چاقوست؛ با چاقو هم میتوان میوه خورد و هم میتوان آدم کشت. به قول علامه جعفری، حرکت در حوزه موسیقی مثل حرکت کردن در خط مرزی است.
اگر از موسیقی به خوبی استفاده شود، این ابزار میتواند بسیار مفید باشد. آهنگی مثل مطهری یک ملت و کشور را حرکت داد. طبیعتا موسیقی بد هم انسان را اغفال میکند و به راههای ناصواب میکشاند. متولیان و مسئولان بلندپایه فرهنگی هستند که باید جریان موسیقی را هدایت کنند. نشان دادن ساز که مشکلی ندارد؛ این نحوه نواختن ساز است که میتواند مسألهدار باشد.
من هم قبول دارم که آن دسته از موسیقیهایی که در خدمت لهو و لعب و طاغوت باشد، حرام است اما چه کسی از موسیقیهای عرفانی و ارزشی ما و فاخر ما بدش میآید. من اخیرا با جمعی از هنرمندان به قم رفتیم و به محضر برخی از علما و مراجع تقلید رسیدیم. همه آنها موسیقی خوب و ارزشی را تأیید میکردند. من در این سفر دیدم که علما در حوزه موسیقی حتی چند قدم هم از ما جلوتر هستند!
ما نزد علمای بزرگ موسیقی اجرا کردهایم و آنها هم مینشینند و گوش میدهند. این موسیقی را هم با همین ابزارآلات مرسوم موسیقی نواختهاند!
مسأله مهم دیگر آن که افرادی که وارد حوزه موسیقی میشوند باید آموزش ببینند. من خودم در کلاسهایی که دارم دقایق ابتدایی کلاس را به بیان هشدارهایی درباره موسیقی اختصاص میدهم. امروز در هر خیابانی بنر کنسرت یک خواننده را میبینیم. معلوم نیست اینها از کجا میآیند! البته اینها خودشان تقصیری ندارند و مقصر اصلی همان مافیایی است که در بخش نخست مصاحبه به آن اشاره کردم.
باید هنرمندانه حرکت کنیم
ما باید هنرمندانه در حوزه موسیقی حرکت کنیم. امروز بخشی از موسیقی ما مبتذل است. دشمنان هم در این آتش میدمند.
مرآت- به عنوان سخن آخر، گفتههای صریح شما را خطاب به مسئولان ارشد کشور از جمله آقای رئیسجمهور میشنویم.
من به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری از مسئولان بلندپایه کشور از جمله آقای رئیسجمهور خواهش میکنم که به اقتصاد کشور بیشتر بپردازند و مسأله فرهنگ را هم جدی بگیرند. مردم در فشار اقتصادی هستند اما مرام مردم ایران اینگونه است که با همه سختیها ایستادهاند و از کشور و اسلام دفاع میکنند. از مسئولان میخواهم جلوی فسادهای اقتصادی را بگیرند؛ این فسادها ضربههای مهلکی به مردم میزند.
مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت- در بخش نخست گفتگو به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداختید. اگر سخنی در این ارتباط باقی مانده آن را میشنویم.
نکته جالب درباره مافیای موسیقی اینجاست که خروجی کار این مافیا به مسائل مذهبی، هیئتهای مذهبی و به حوزه نوحهخوانی ما هم سرایت کرده است. برخی وقتی میخواهند مرثیه بخوانند از ملودی آهنگهای مبتذل داخلی و خارجی استفاده میکنند. این حقیقتا یک فاجعه است. من برخی از کلیپهای مرثیهخوانی را که میبینم احساس میکنم یک موسیقی در لسآنجلس اجرا شده است! عدهای نشستهاند و سینه میزنند، مداحی سربند بسته و تیشرت پوشیده و به جای باس و ضرباهنگ موسیقی لسآنجلسی، کسی کلمه مقدس «حسین» را به گونهای توهینآمیز ادا میکند که فقط سین آن شنیده میشود!
بروید و بعضی از این کلیپها را ببینید. من گاهی در خیابان هم این نوع مداحیها را میشنوم. یکبار توقف کردم و گوش دادم؛ واقعا فاجعهآمیز است. استیج و نورپردازی برخی از این مراسمهای به اصطلاح مداحی هم دقیقا شبیه موسیقیهای لسآنجلسی است. نمیدانم ما به کدام سو میرویم. رهبری در برههای گفتند من شبها به خاطر این غمهای فرهنگی خوابم نمیبرد.
یادم هست در جلسه شعرا، ایشان شعری را خواندند و گفتند اینگونه شعر بگویید. ایشان در مواضع مختلفی به خطرات بزرگی که فرهنگ و در ذیل آن، فرهنگ دفاع مقدس را تهدید میکند پرداختهاند. من در اینجا به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنرمندان، نسبت به این خطرات هشدار میدهم. بگذارید مثالی بزنم. آیا اکنون نباید یک سرود ماندگار برای چهلسالگی انقلاب ساخته شود؟
من از طریق این مصاحبه خطاب به هنرمندان اعلام میکنم که بیایید برای چهلسالگی انقلاب یک کار شایسته و ماندگار بسازید که مردم تا سالها آن را زمزمه کنند. دستاوردهای انقلاب را میتوان در قالب یک شعر فاخر گنجاند. من این موضوع را بارها گفتهام اما کسی گوشش بدهکار نیست.؛ فقط شعار میدهند. بیایید یک فیلم و مستند ماندگار برای چهلسالگی انقلاب بسازید.
اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است
حرف که فایده ندارد! در حرف میگوییم هرچه داریم از فرهنگ انقلاب داریم اما در عمل هیچ! ببینید در تلویزیون ما از هر صد نفری که دعوت میکنند یکنفر درباره انقلاب حرف بزند و درست حرف بزند. اغلب برنامهها کپیبرداری از برنامههای خارجی است.
هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون
مرآت- برخی از جریانهای ضدانقلاب میگویند بخشی از خونهای ریختهشده در دوران دفاع مقدس به گردن افرادی مثل حاج صادق آهنگران است! میگویند کسانی مثل ایشان با صدای خود مردم را برای رفتن به جبههها تحریک کردند. آن موسیقی متناسب با آن دوران بود و مردم را برای دفاع از میهنشان تشویق میکرد. آنها ناخواسته به تأثیرگذاری طنین موسیقایی افرادی همچون حاج صادق آهنگران صحه میگذارند. شما در اینباره چه دیدگاهی دارید؟
شما خبرنگار هستید و جوان و جستجوگر؛ بروید و انقلابهای جهان را بررسی کنید. روسیه و فرانسه و برخی از کشورهای دیگر هم انقلابهایی داشتهاند. بروید و بررسی کنید که آیا هنرمندان فرانسه برای انقلاب کبیر، نمیخواندند؟ در روسیه چطور؟ در ایتالیا چطور؟ اگر جنگی در این کشورها رخ میداد، هنرمندان آنها با دشمنان کشور همنوا و همراه میشدند؟
حتی در جنگهای صدر اسلام هم پیش از جنگها طبل مینواختند. ما در چهارگاه گوشهای به نام رجز داریم. در جنگهای قدیم ابتدا پیشقراولی میفرستادند. در واقع ابتدا قهرمانان و پهلوانان در جبهه با هم مواجه میشدند و پیروزی در این مواجهه، یک امتیاز بزرگ بود. پیشقراولانی که در ابتدای نبرد با هم مواجه میشدند، پیش از درگیری رجز میخواندند.
سرش را بکوبم به گرز گران!
شما در ماجرای رستم نیز نمونه این رجزخوانیها را میبینید:«اگر رستم آید به مازندران/ سرش را بکوبم به گرز گران» رجز میخواندند و طبل میزدند تا دل طرف مقابل را خالی کنند. حرف من این است که تاریخ را که نمیتوان از بین برد و در تمام جنگها و انقلابها این مسائل وجود داشته است. این طبیعی است که هرجا انقلابی رخ دهد یا عدهای طاغوتی را برکنار کنند و حکومت آزادی شکل دهند، هنرمندان هم با مردم همراه میشوند.
در ایران هم انقلابی رخ داد؛ آیا ما نباید برای رهبرمان شعری میخواندیم؟ آیا وقتی جنگی علیه کشور ما به راه میافتد نباید برای پیروزی رزمندگانمان شعری بخوانیم؟ بگذارید ماجرایی را برای شما تعریف کنم. فردی که یکی از کارشناس موسیقی کشور ماست را به جلسهای انگلستان دعوت کردند. آن فرد میگفت در آن جلسه درباره جنگ جهانی دوم صحبت شد و اتفاقا درباره موسیقی زمان جنگ جهانی دوم هم صحبت کردند. در آن جلسه یک موسیقی متناسب با جنگ جهانی دوم که روی صفحه گرامافون ضبط شده بود را پخش کردند و همه کسانی که در آن جلسه بودند با شنیدن آن موسیقی به احترام جنگجویان بلند شدند و ایستادند؛ درست همانطور که وقتی سرود ملی ایران پخش میشود ما به احترام نام ایران و شهدا برمیخیزیم.
دشمنان میخواهند حس مقاومت را از ما بگیرند و آنچه که مطرح کردید هم یکی از ترفندهای آنان است. اتفاقا اگر در آن زمان ما چنین موسیقیهایی را نمیساختیم اکنون مورد مذمت قرار میگرفتیم. آنها میخواهند این مسأله را لوث کنند. ما باید موسیقی دفاع مقدس و فیلم دفاع مقدس میساختیم. انتظار داشتند که دشمنان بیایند و کشور ما را بگیرند و ما هم بنشینیم و تماشا کنیم؟
این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!
مرآت- جناب گلریز! چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد اما به نظر میرسد که هنوز تکلیف ما با موسیقی روشن نیست. به طور مثال، نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع است در حالی که توده مردم با موسیقی و با سازها ارتباط دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟
ما این مسائل خودمان با دست خودمان ایجاد میکنیم. ما برای خواندن سرود شهید مطهری به محضر امام خمینی(ره) رفتیم؛ سوال من این است که موسیقی کار شهید مطهری با چه چیزی نواخته شد؟ مگر با ویولون و تار و تنبور و سه تار و تنبک و دف و پیانو نواخته نشد؟ مگر اینها ابزارهای موسیقی نیستند؟ این نحوه اجرا و شعر است که باعث میشود موسیقی به قول کارشناسان مذهبی حرام یا مباح شود یا غیرمطرب باشد.
از امام بالاتر میشناسید؟ یک دنیا معمار کبیر انقلاب را قبول دارند. ما سال 59 برای اجرای موسیقی شهید مطهری نزد امام رفتیم. درست به خاطر دارم که مرحوم حاج احمدآقا افراد گروه را معرفی کرد و گفت ایشان آهنگساز است، ایشان خواننده. ایشان تنظیمکننده و ایشان شاعر. امام گوش میکرد و ما را تأیید کرد. مگر موسیقی کار شهید مطهری را با چوب زدند؟ این موسیقی هم با ابزارآلات موسیقی نواخته شد و امام آن را تأیید کرد.
موسیقی مثل یک چاقوست
اگر امروز دو میلیارد تومان به من بدهند که در یک مجلس لهو و لعب بخوانم، این کار را نمیکنم. آیا من امل هستم؟ در مجلسی که اختلاط زن و مرد وجود داشته باشد و اصطلاحا مجلس لهو و لعب باشد، من اگر حافظ هم بخوانم ممکن است حرام باشد. موسیقی مثل یک چاقوست؛ با چاقو هم میتوان میوه خورد و هم میتوان آدم کشت. به قول علامه جعفری، حرکت در حوزه موسیقی مثل حرکت کردن در خط مرزی است.
اگر از موسیقی به خوبی استفاده شود، این ابزار میتواند بسیار مفید باشد. آهنگی مثل مطهری یک ملت و کشور را حرکت داد. طبیعتا موسیقی بد هم انسان را اغفال میکند و به راههای ناصواب میکشاند. متولیان و مسئولان بلندپایه فرهنگی هستند که باید جریان موسیقی را هدایت کنند. نشان دادن ساز که مشکلی ندارد؛ این نحوه نواختن ساز است که میتواند مسألهدار باشد.
من هم قبول دارم که آن دسته از موسیقیهایی که در خدمت لهو و لعب و طاغوت باشد، حرام است اما چه کسی از موسیقیهای عرفانی و ارزشی ما و فاخر ما بدش میآید. من اخیرا با جمعی از هنرمندان به قم رفتیم و به محضر برخی از علما و مراجع تقلید رسیدیم. همه آنها موسیقی خوب و ارزشی را تأیید میکردند. من در این سفر دیدم که علما در حوزه موسیقی حتی چند قدم هم از ما جلوتر هستند!
ما نزد علمای بزرگ موسیقی اجرا کردهایم و آنها هم مینشینند و گوش میدهند. این موسیقی را هم با همین ابزارآلات مرسوم موسیقی نواختهاند!
مسأله مهم دیگر آن که افرادی که وارد حوزه موسیقی میشوند باید آموزش ببینند. من خودم در کلاسهایی که دارم دقایق ابتدایی کلاس را به بیان هشدارهایی درباره موسیقی اختصاص میدهم. امروز در هر خیابانی بنر کنسرت یک خواننده را میبینیم. معلوم نیست اینها از کجا میآیند! البته اینها خودشان تقصیری ندارند و مقصر اصلی همان مافیایی است که در بخش نخست مصاحبه به آن اشاره کردم.
باید هنرمندانه حرکت کنیم
ما باید هنرمندانه در حوزه موسیقی حرکت کنیم. امروز بخشی از موسیقی ما مبتذل است. دشمنان هم در این آتش میدمند.
مرآت- به عنوان سخن آخر، گفتههای صریح شما را خطاب به مسئولان ارشد کشور از جمله آقای رئیسجمهور میشنویم.
من به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری از مسئولان بلندپایه کشور از جمله آقای رئیسجمهور خواهش میکنم که به اقتصاد کشور بیشتر بپردازند و مسأله فرهنگ را هم جدی بگیرند. مردم در فشار اقتصادی هستند اما مرام مردم ایران اینگونه است که با همه سختیها ایستادهاند و از کشور و اسلام دفاع میکنند. از مسئولان میخواهم جلوی فسادهای اقتصادی را بگیرند؛ این فسادها ضربههای مهلکی به مردم میزند.
مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت- در بخش نخست گفتگو به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداختید. اگر سخنی در این ارتباط باقی مانده آن را میشنویم.
, مرآت- در بخش نخست گفتگو به مسأله مافیای موسیقی در ایران پرداختید. اگر سخنی در این ارتباط باقی مانده آن را میشنویم.,نکته جالب درباره مافیای موسیقی اینجاست که خروجی کار این مافیا به مسائل مذهبی، هیئتهای مذهبی و به حوزه نوحهخوانی ما هم سرایت کرده است. برخی وقتی میخواهند مرثیه بخوانند از ملودی آهنگهای مبتذل داخلی و خارجی استفاده میکنند. این حقیقتا یک فاجعه است. من برخی از کلیپهای مرثیهخوانی را که میبینم احساس میکنم یک موسیقی در لسآنجلس اجرا شده است! عدهای نشستهاند و سینه میزنند، مداحی سربند بسته و تیشرت پوشیده و به جای باس و ضرباهنگ موسیقی لسآنجلسی، کسی کلمه مقدس «حسین» را به گونهای توهینآمیز ادا میکند که فقط سین آن شنیده میشود!
,بروید و بعضی از این کلیپها را ببینید. من گاهی در خیابان هم این نوع مداحیها را میشنوم. یکبار توقف کردم و گوش دادم؛ واقعا فاجعهآمیز است. استیج و نورپردازی برخی از این مراسمهای به اصطلاح مداحی هم دقیقا شبیه موسیقیهای لسآنجلسی است. نمیدانم ما به کدام سو میرویم. رهبری در برههای گفتند من شبها به خاطر این غمهای فرهنگی خوابم نمیبرد.
,یادم هست در جلسه شعرا، ایشان شعری را خواندند و گفتند اینگونه شعر بگویید. ایشان در مواضع مختلفی به خطرات بزرگی که فرهنگ و در ذیل آن، فرهنگ دفاع مقدس را تهدید میکند پرداختهاند. من در اینجا به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنرمندان، نسبت به این خطرات هشدار میدهم. بگذارید مثالی بزنم. آیا اکنون نباید یک سرود ماندگار برای چهلسالگی انقلاب ساخته شود؟
,من از طریق این مصاحبه خطاب به هنرمندان اعلام میکنم که بیایید برای چهلسالگی انقلاب یک کار شایسته و ماندگار بسازید که مردم تا سالها آن را زمزمه کنند. دستاوردهای انقلاب را میتوان در قالب یک شعر فاخر گنجاند. من این موضوع را بارها گفتهام اما کسی گوشش بدهکار نیست.؛ فقط شعار میدهند. بیایید یک فیلم و مستند ماندگار برای چهلسالگی انقلاب بسازید.
,اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است
, اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است, اغلب برنامههای سیما کپیبرداری از برنامههای خارجی است,حرف که فایده ندارد! در حرف میگوییم هرچه داریم از فرهنگ انقلاب داریم اما در عمل هیچ! ببینید در تلویزیون ما از هر صد نفری که دعوت میکنند یکنفر درباره انقلاب حرف بزند و درست حرف بزند. اغلب برنامهها کپیبرداری از برنامههای خارجی است.
,هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون
, هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون, هنرمندان؛ همنوا با انقلابیون,مرآت- برخی از جریانهای ضدانقلاب میگویند بخشی از خونهای ریختهشده در دوران دفاع مقدس به گردن افرادی مثل حاج صادق آهنگران است! میگویند کسانی مثل ایشان با صدای خود مردم را برای رفتن به جبههها تحریک کردند. آن موسیقی متناسب با آن دوران بود و مردم را برای دفاع از میهنشان تشویق میکرد. آنها ناخواسته به تأثیرگذاری طنین موسیقایی افرادی همچون حاج صادق آهنگران صحه میگذارند. شما در اینباره چه دیدگاهی دارید؟
,شما خبرنگار هستید و جوان و جستجوگر؛ بروید و انقلابهای جهان را بررسی کنید. روسیه و فرانسه و برخی از کشورهای دیگر هم انقلابهایی داشتهاند. بروید و بررسی کنید که آیا هنرمندان فرانسه برای انقلاب کبیر، نمیخواندند؟ در روسیه چطور؟ در ایتالیا چطور؟ اگر جنگی در این کشورها رخ میداد، هنرمندان آنها با دشمنان کشور همنوا و همراه میشدند؟
,حتی در جنگهای صدر اسلام هم پیش از جنگها طبل مینواختند. ما در چهارگاه گوشهای به نام رجز داریم. در جنگهای قدیم ابتدا پیشقراولی میفرستادند. در واقع ابتدا قهرمانان و پهلوانان در جبهه با هم مواجه میشدند و پیروزی در این مواجهه، یک امتیاز بزرگ بود. پیشقراولانی که در ابتدای نبرد با هم مواجه میشدند، پیش از درگیری رجز میخواندند.
,سرش را بکوبم به گرز گران!
, سرش را بکوبم به گرز گران!, سرش را بکوبم به گرز گران!,شما در ماجرای رستم نیز نمونه این رجزخوانیها را میبینید:«اگر رستم آید به مازندران/ سرش را بکوبم به گرز گران» رجز میخواندند و طبل میزدند تا دل طرف مقابل را خالی کنند. حرف من این است که تاریخ را که نمیتوان از بین برد و در تمام جنگها و انقلابها این مسائل وجود داشته است. این طبیعی است که هرجا انقلابی رخ دهد یا عدهای طاغوتی را برکنار کنند و حکومت آزادی شکل دهند، هنرمندان هم با مردم همراه میشوند.
,در ایران هم انقلابی رخ داد؛ آیا ما نباید برای رهبرمان شعری میخواندیم؟ آیا وقتی جنگی علیه کشور ما به راه میافتد نباید برای پیروزی رزمندگانمان شعری بخوانیم؟ بگذارید ماجرایی را برای شما تعریف کنم. فردی که یکی از کارشناس موسیقی کشور ماست را به جلسهای انگلستان دعوت کردند. آن فرد میگفت در آن جلسه درباره جنگ جهانی دوم صحبت شد و اتفاقا درباره موسیقی زمان جنگ جهانی دوم هم صحبت کردند. در آن جلسه یک موسیقی متناسب با جنگ جهانی دوم که روی صفحه گرامافون ضبط شده بود را پخش کردند و همه کسانی که در آن جلسه بودند با شنیدن آن موسیقی به احترام جنگجویان بلند شدند و ایستادند؛ درست همانطور که وقتی سرود ملی ایران پخش میشود ما به احترام نام ایران و شهدا برمیخیزیم.
,دشمنان میخواهند حس مقاومت را از ما بگیرند و آنچه که مطرح کردید هم یکی از ترفندهای آنان است. اتفاقا اگر در آن زمان ما چنین موسیقیهایی را نمیساختیم اکنون مورد مذمت قرار میگرفتیم. آنها میخواهند این مسأله را لوث کنند. ما باید موسیقی دفاع مقدس و فیلم دفاع مقدس میساختیم. انتظار داشتند که دشمنان بیایند و کشور ما را بگیرند و ما هم بنشینیم و تماشا کنیم؟
,این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!
, این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!, این نحوه اجرای موسیقی است که باعث حرمت آن میشود؛ نه ابزار موسیقی!,مرآت- جناب گلریز! چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد اما به نظر میرسد که هنوز تکلیف ما با موسیقی روشن نیست. به طور مثال، نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع است در حالی که توده مردم با موسیقی و با سازها ارتباط دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟
, مرآت- جناب گلریز! چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد اما به نظر میرسد که هنوز تکلیف ما با موسیقی روشن نیست. به طور مثال، نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع است در حالی که توده مردم با موسیقی و با سازها ارتباط دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟,ما این مسائل خودمان با دست خودمان ایجاد میکنیم. ما برای خواندن سرود شهید مطهری به محضر امام خمینی(ره) رفتیم؛ سوال من این است که موسیقی کار شهید مطهری با چه چیزی نواخته شد؟ مگر با ویولون و تار و تنبور و سه تار و تنبک و دف و پیانو نواخته نشد؟ مگر اینها ابزارهای موسیقی نیستند؟ این نحوه اجرا و شعر است که باعث میشود موسیقی به قول کارشناسان مذهبی حرام یا مباح شود یا غیرمطرب باشد.
,از امام بالاتر میشناسید؟ یک دنیا معمار کبیر انقلاب را قبول دارند. ما سال 59 برای اجرای موسیقی شهید مطهری نزد امام رفتیم. درست به خاطر دارم که مرحوم حاج احمدآقا افراد گروه را معرفی کرد و گفت ایشان آهنگساز است، ایشان خواننده. ایشان تنظیمکننده و ایشان شاعر. امام گوش میکرد و ما را تأیید کرد. مگر موسیقی کار شهید مطهری را با چوب زدند؟ این موسیقی هم با ابزارآلات موسیقی نواخته شد و امام آن را تأیید کرد.
,موسیقی مثل یک چاقوست
, موسیقی مثل یک چاقوست, موسیقی مثل یک چاقوست,اگر امروز دو میلیارد تومان به من بدهند که در یک مجلس لهو و لعب بخوانم، این کار را نمیکنم. آیا من امل هستم؟ در مجلسی که اختلاط زن و مرد وجود داشته باشد و اصطلاحا مجلس لهو و لعب باشد، من اگر حافظ هم بخوانم ممکن است حرام باشد. موسیقی مثل یک چاقوست؛ با چاقو هم میتوان میوه خورد و هم میتوان آدم کشت. به قول علامه جعفری، حرکت در حوزه موسیقی مثل حرکت کردن در خط مرزی است.
,اگر از موسیقی به خوبی استفاده شود، این ابزار میتواند بسیار مفید باشد. آهنگی مثل مطهری یک ملت و کشور را حرکت داد. طبیعتا موسیقی بد هم انسان را اغفال میکند و به راههای ناصواب میکشاند. متولیان و مسئولان بلندپایه فرهنگی هستند که باید جریان موسیقی را هدایت کنند. نشان دادن ساز که مشکلی ندارد؛ این نحوه نواختن ساز است که میتواند مسألهدار باشد.
,من هم قبول دارم که آن دسته از موسیقیهایی که در خدمت لهو و لعب و طاغوت باشد، حرام است اما چه کسی از موسیقیهای عرفانی و ارزشی ما و فاخر ما بدش میآید. من اخیرا با جمعی از هنرمندان به قم رفتیم و به محضر برخی از علما و مراجع تقلید رسیدیم. همه آنها موسیقی خوب و ارزشی را تأیید میکردند. من در این سفر دیدم که علما در حوزه موسیقی حتی چند قدم هم از ما جلوتر هستند!
,ما نزد علمای بزرگ موسیقی اجرا کردهایم و آنها هم مینشینند و گوش میدهند. این موسیقی را هم با همین ابزارآلات مرسوم موسیقی نواختهاند!
,مسأله مهم دیگر آن که افرادی که وارد حوزه موسیقی میشوند باید آموزش ببینند. من خودم در کلاسهایی که دارم دقایق ابتدایی کلاس را به بیان هشدارهایی درباره موسیقی اختصاص میدهم. امروز در هر خیابانی بنر کنسرت یک خواننده را میبینیم. معلوم نیست اینها از کجا میآیند! البته اینها خودشان تقصیری ندارند و مقصر اصلی همان مافیایی است که در بخش نخست مصاحبه به آن اشاره کردم.
,باید هنرمندانه حرکت کنیم
, باید هنرمندانه حرکت کنیم, باید هنرمندانه حرکت کنیم,ما باید هنرمندانه در حوزه موسیقی حرکت کنیم. امروز بخشی از موسیقی ما مبتذل است. دشمنان هم در این آتش میدمند.
,مرآت- به عنوان سخن آخر، گفتههای صریح شما را خطاب به مسئولان ارشد کشور از جمله آقای رئیسجمهور میشنویم.
, مرآت- به عنوان سخن آخر، گفتههای صریح شما را خطاب به مسئولان ارشد کشور از جمله آقای رئیسجمهور میشنویم.,من به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری از مسئولان بلندپایه کشور از جمله آقای رئیسجمهور خواهش میکنم که به اقتصاد کشور بیشتر بپردازند و مسأله فرهنگ را هم جدی بگیرند. مردم در فشار اقتصادی هستند اما مرام مردم ایران اینگونه است که با همه سختیها ایستادهاند و از کشور و اسلام دفاع میکنند. از مسئولان میخواهم جلوی فسادهای اقتصادی را بگیرند؛ این فسادها ضربههای مهلکی به مردم میزند.
,مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.
, مرآت- بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.,من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه