اخبار داغ

مبارز انقلابی:

اولین راهپیمایی های انقلابی شاهرود همزمان با تهران شکل گرفت/ نیروهای شهربانی با مردم همکاری می کردند

اولین راهپیمایی های انقلابی شاهرود همزمان با تهران شکل گرفت/ نیروهای شهربانی با مردم همکاری می کردند
یکی از مبارزین انقلابی در شاهرود گفت: در زمان انقلاب، راهپیمایی در شاهرود تقریبا همراه با شکل گیری راهپیمای در تهران بود ولی به وسعت و گستردگی آنجا نبود و کمی هم با تاخیر برگزار می شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سعید الله یاری یکی از مبارزین شهرستان شاهرود است که در گفتگو با خبرنگار مرآت از خاطرات آن روزهای پر التهاب مبارزات انقلاب برایمان گفت.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت ,

مشروح این گفتگو را درادامه بخوانید.

,

مرآت- از چه زمانی وارد مبارزات انقلابی شدید؟

, مرآت- از چه زمانی وارد مبارزات انقلابی شدید؟,

2 سال قبل از پیروزی انقلاب یعنی اواخر سال 55 در حالی که یک نوجوان 17 ساله بودم و در دبیرستان درس می خواندم، با مسائل انقلاب آشنا و وارد فعالیت های مبارزاتی شدم. برادرم در تهران دانشجو بود و از طریق وی که خبرهای و مسائل روز را به بنده منتقل می کرد با مسائل سیاسی و اوضاع جامعه و اوضاع رژیم شاه آشنا شدم و از آن پس کنجکاوی هایم نسبت به مسائل بیشتر شد.

,

وقتی با مسائل مبارزاتی آشنا شدم، هنوز مبارزات انقلابیون وارد مراحل تظاهرات ها نشده بود. البته اجتماعات محدودی شکل می گرفت ولی به صورت تظاهرات جدی نبود.

,

حدود 6 الی 7 نفر از دوستان بودیم که با هم فعالیت های مبارزاتی انجام می دادیم. از جمله اقدامات ما این بود که نوارهای سخنرانی امام خمینی را گوش می دادیم و مسائل را تحلیل می کردیم.اعلامیه های امام هم توسط دوستان شهید تهرانی که از دوستان ما بود، از تهران به دست ما می رسید. سخنرانانی دعوت می شدند که در خصوص مسائل انقلابی صحبت می کردند و در این مجالس سخنرانی شرکت می کردیم. در تمام تظاهراتی که در شاهرود بود نیز شرکت داشتم.

,

مرآت- با توجه به اینکه دبیرستانی بودید، آیا در مدرسه هم فعالیت های مبارزاتی داشتید؟

, مرآت- با توجه به اینکه دبیرستانی بودید، آیا در مدرسه هم فعالیت های مبارزاتی داشتید؟,

در مدرسه که بودم آن فضا و جو خفقان وجود داشت و کسی جرات نداشت حرفی بزند. یکی دو نفر از دبیران ما که روحیات انقلابی داشتند کتابهایی را سر کلاس می آوردند که در لفافه به شاه انتقاد می کردند که برای آنها دردسر هم شد.

,

یک بار که به مناسبت تولد رضا شاه در مدرسه جشن گرفته بودند و به بچه ها دستور داده بودند مدرسه را تزئین و چراغانی کنند، شعاری بر روی تخته به تمجید از رضا شاه نوشته بودند که بنده زنگ تفریح رفتم شعار را پاک کردم و یه جمله دیگری نوشتم که توهین سنگینی به رضا شاه حساب می شد. بعد از زنگ تفریح کلاس که شروع شد، ده دقیقه نگذشته بود که صدایم کردند و به دفتر فراخواندند که شصتم خبر دار شد، مدیر مدرسه ما از افراد حزب رستاخیز و بسیار خاطر خواه شاه بود که در خصوص این شعار هر چی از من سئوال کرد که کار کی بوده، انکار کردم. شعار روی تخته با گچ قرمز بود و اثر قرمزی گچ بر روی دستم بود که مدیر به این قرمزی گچ اشاره کرد و گفت می خواهی جایی بفرستمت که کسی خبری از تو نداشته باشد؟ من هم حاشا کردم و گفتم من کاری به این چیزها ندارم. به هر حال مدیر نصیحتم کرد و خواست دیگر از این اقدامات نداشته باشم.

,

مرآت- اولین تظاهرات شاهرود چه زمانی شکل گرفت؟

, مرآت- اولین تظاهرات شاهرود چه زمانی شکل گرفت؟,

تظاهرات های شاهرود تقریبا همراه با شکل گیری تظاهرات در تهران بود ولی به وسعت و گستردگی آنجا نبود و کمی هم با تاخیر برگزار می شد.

,

اولین تظاهرات شاهرود از مسجد مصلی به سمت مسجد و مدرسه قلعه انجام شد. مسجد و مدرسه قلعه، کانون اصلی فعالیت های مبارزاتی مردم شاهرود بود.

,

مرآت- رهبری و هدایت تظاهرات ها در شاهرود بیشتر بر عهده چه افرادی بود؟

, مرآت- رهبری و هدایت تظاهرات ها در شاهرود بیشتر بر عهده چه افرادی بود؟,

آیت الله توحیدی از شخصیت های برجسته و از علمای موثر شاهرود بود که اصولا رهبری مبارزات و تظاهرات را برعهده داشت.

,

برخی از مبارزین اقداماتی مانند شیشه شکستن و ... را داشتند که آیت الله توحیدی بسیار این اقدامات را نهی می کرد و فقط بر تظاهرات و مبارزات بدون خشونت تاکید داشتند. وی توصیه می کردند که حرکت های انقلابی وجود داشته باشد ولی انقلابیون با نیروهای شهربانی درگیر نشوند چون بیشتر نیروها ی شهربانی محلی بودند و اصلا مناسب نبود جلوی هم بایستند.

,

مرآت- در تظاهرات هایی که شرکت می کردید هیچگاه دستگیر نشدید؟

, مرآت- در تظاهرات هایی که شرکت می کردید هیچگاه دستگیر نشدید؟,

در یکی از اولین تظاهرات های شاهرود در سال 1356که از مسجد مصلی شروع شده بود و مردم و انقلابیون با سردادن شعار به سمت مدرسه قلعه در حرکت بودند، آیت الله طاهری پیش نماز مسجد مصلی نیز در جلو این تظاهرات حرکت می کرد. در بین مسیر نیروهای شهربانی جلوی تظاهرات را گرفتند و با قنداق اسلحه به سر آیت الله طاهری زدند و سرش را زخمی کردند. سپس وی را دستگیر و به شهربانی بردند. وقتی مردم فهمیدند چنین قضیه ای اتفاق افتاده، تظاهرات تشدید شد و مردم بیشتری در تظاهرات حضور یافتند. تظاهرات ادامه پیدا کرد و نزدیک مدرسه قلعه بودیم که نیروهای شهربانی دوباره ممانعت ایجاد کردند و با مردم درگیر شدند. نیروهای شهربانی اسلحه داشتند، مردم نیز از ترس شلیک کردن پراکنده شدند و به کوچه های اطراف گریختند، هرچند آنها شلیک نکردند. من هم به سمت کوچه ای که منزل ما هم در آن کوچه قرار داشت، رفتم. حدود 20 الی 30 نفر از تظاهر کنندگان نیز به آن کوچه گریخته بودند، با این افراد سریع به داخل منزلمان رفتیم.

,

آن زمان مردم درب خانه هایشان را اصولا باز می گذاشتند تا اگر فرد یا افرادی از دست عوامل شاه فرار می کنند به داخل این منازل بروند و پناهنده شوند.

,

وقتی با این افراد وارد منزلمان شدیم، آنها را به زیر زمین بردم. پدرم هم منزل بود و وقتی چنین دید کمی نصیحتم کرد که چرا این فعالیت ها را دارم و کار دستشان می دهد و مرا از این فعالیت ها منع کرد. دقایقی گذشت که دیدم در می زنند وقتی در را باز کردم 2 نفر پشت در بودند که لباس شخصی داشتند ولی در حقیقت نیروی شهربانی بودند. از من پرسیدند گفتند کجا رفتند؟ و من هم خودم را به بی اطلاعی زدم. پدرم پشت در آمد  تا ببیند قضیه چیست که از پدرم هم سوال کردند و وی نیز اظهار بی اطلاعی کرد ولی غافل از این بودیم که جلوی در اتاق کفشهایشان قرار دارد. نیروهای شهربانی به سمت این کفش ها اشاره کردند و گفتند پس این همه افراد کی هستند؟ وقتی چنین شد و لو رفتیم، پدرم با این نیروها صحبت کرد و گفت اینها جوانند و اشتباه کردند. آنها هم دیگر چشم پوشی کردند و از پدرم خواستند جلوی ما را بگیرد تا فعالیتهای مبارزاتی نداشته باشیم.

,

مرآت- ظاهرا یکی از انقلابیون شاهرودی در یکی از این تظاهرات ها شهید می شوند، جریان آن را می دانید چه بود؟

, مرآت- ظاهرا یکی از انقلابیون شاهرودی در یکی از این تظاهرات ها شهید می شوند، جریان آن را می دانید چه بود؟,

تظاهراتی بود که نیروهای شهربانی جلوی تظاهر کنندگان را گرفتند و مردم هم به کوچه های اطراف هجوم بردند.در یکی از این کوچه ها که مردم زیادی به آنجا هجوم برده بودند و در آن کوچه همچنان جمع بودند، سر دیگر این کوچه به خیابان دیگری منتهی می شد، که دیدیم نیروهای شهربانی سر کوچه آمدند و اسلحه هایشان را به سمت جمعیت گرفتند. اول چند تیرهوایی شلیک کردند که جوششی در کوچه ایجاد شد. مردم خواستند به سمت عقب فرار کنند که فردی با دوچرخه در تظاهرات و در آن کوچه حضور داشت که جمعیتی که به سمت عقب حرکت می کرد به این فرد و دوچرخه اش برخوردند و عده ای روی زمین افتادند. شهربانی ها هم به سمت مردم و گویا بیشتر به سمت پاهای مردم شلیک می کردند تا فقط زخمی شوند که تیر به یکی از افراد به نام اسحاق احسان فرد خورد و مجروح شد که وی را به بیمارستان بردند ولی دوام نیاورد و شهید شد. 

,

البته نیروهای شهربانی شاهرود مردم را دنبال می کرد، تیر هوایی شلیک می کردند ولی اینکه مستقیم به سمت جمعیت تیراندازی کنند و مردم را به رگبار ببندند نبود و به خاطر همین فقط همین یک نفر در تظاهرات شهید شد که دیگر شهدای انقلاب شاهرود به نحو دیگری شهید شده بودند و در جریان تظاهرات نبود.

,

مرآت- برخورد نیروهای شهربانی با مردم و مبارزین چگونه بود؟

, مرآت- برخورد نیروهای شهربانی با مردم و مبارزین چگونه بود؟,

نیروهای شهربانی واقعا با مردم راه می آمدند و افرادی را هم که دستگیر کرده بودند، کتک مختصری می زدند و سپس آزاد می کردند و زیاد زندانی کردن در برنامه آنها نبود. مبنای آنها اینگونه نبود که به کشتار مردم اقدام کنند. ساواکی به آن معنای واقعی هم در شاهرود نبودند و عده ای بودند که بیشتر جزو حزب رستاخیز و خاطر خواه شاه بودند.

,

در تظاهرات دیگری که در شاهرود شکل گرفت، نیروهای شهربانی آمدند و جلوی تظاهر کنندگان ایستادند تا مانع حرکت مبارزین شوند، از وسط جمعیت یکی از تظاهر کنندگان به سمت نیروهای شهربانی شلیک کرد و یکی از نیروها را کشت. آنها هم شروع به شلیک هوایی کردند و سپس گاز اشک آور هم زدند که برای اولین از آنجا گاز اشک آور را تجربه کردیم.

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه