مردان مقاومت همچنان آماج کینه‌ها؛ از میدان‌های خون و حماسه در سال‌های جنگ تا ترورهای کور این روزها
هفته گذشته شاهد تکرار از خود گذشتن و شهادت دیگری بودیم . شهادت 27 شهید پاسدار ارزش ها و مرزهای این وطن توسط عده ای کور منش بر همه ی ما اثبات کرد که راه رسیدن به خدا روشن است و کافی است که آن را صدا کنی و شهادت را بخوانی.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ شهادت در راه خدا بهترین مرگی است که شهید با اختیار خویش بر می‌گزیند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بالای هر نیکی، کار نیک دیگری وجود دارد تا این که مرد در راه خدا کشته شود، وقتی در راه خدای عزّوجلّ کشته شد، بالای آن کار نیکی وجود ندارد.»
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, راه آرمان؛,تاریخ انقلاب اسلامی ما همواره با نیک مردانی گره خورده است که فرهنگ شهادت را به درستی هجی کرده اند جوانان و نوجوانانی که بر دفاع از میهن و حفط کیان آن جان خود را هدیه کردند.
,چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن، همواره ی این تاریخ، شهادت دست به دست و سینه به سینه در میان نیک مردان این خاک حفظ شده است.
,هفته ی گذشته شاهد تکرار از خود گذشتن و شهادت دیگری بودیم . شهادت 27 شهید پاسدار ارزش ها و مرزهای این وطن توسط عده ای کور منش بر همه ی ما اثبات کرد که راه رسیدن به خدا روشن است و کافی است که آن را صدا کنی و شهادت را بخوانی.
,براستی این خبر برای همسر و دختران این شهدا چقدر سهمگین بوده است و چگونه توانسته اند این حقیقت را باور کنند اما شکی نیست دختران و همسر این شهدا زینب گونه این رسالت را به دوش کشیده اند و با تمام اندوه ها و خاطره ها با صلابت تر در جامعه گام بر می دارند همان گونه که دختران شهدا در سال های انقلاب و دفاع مقدس، این گونه رفتار کردند.
,27 بهمن سال 65 در تقویم کرمان، خبر از شهادت علی ایرانمنش را دارد. یکی از آن مردان ایستاده بر مقاومت...
,و دخترش زهرا ایرانمنش که اکنون راه پدر را الگو قرار داده است از حال و هوای خودش در زمان شهادت پدر واندیشه و منش او این گونه می گوید.
,من فرزند بزرگ خانواده و آن زمان دانشجوی ترم سوم دانشگاه باهنر بودم. یادم است اکثر مواقع تلفن های مشکوکی به خانه می شد و در این تلفن ها همواره پدرم به خاطر فعالیت های انقلابی اش تهدید می شد ،این تلفن ها در زمان آتش سوزی مسجد جامعه شدت داشت.
,پدرم مدیر کل آموزش و پرورش بود، صبح 27 بهمن 65 آماده شد تا به محل کار برود. قرار بود برای دانش آموزانی که اعزام به جبهه می شدند سخنرانی کند.
,درست زمانی که پدرم از منزل خارج شد چند دقیقه بعد صدای گلوله ورگبار شنیدیم هر گز در مخیله مان ورود نمی کرد که پدرمان را تروز کرده و به شهادت رسانیده باشند اما زمانی که بیرون رفتیم صحنه ایی دلخراش در برابرمان به تصویر کشیده شد.پدرم غرق در خون و به شهادت رسیده بود.
,ارادت خاصی به امام داشت و برنامه هایی که در زمان قبل و بعد از انقلاب بود را همیشه پی گیرمی کرد اصلا همین پی گیر در کارها بود که قبل از انقلاب توسط سواک دستگیر و شد و به زندان اوین افتاد.
,بعد از آزادی همیشه فکر می کردیم که پدر بواسطه ی شکنجه هایی که در این مدت دیده است دیگر کمتر در صحنه ی مبارز حضور پیدا می کند اما به محض این که به خانه آمد ارتباطاتش را شروع کرد و جلسات محرمانه برای پیروزی انقلاب اسلامی را از سر گرفت.
,بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم دست از اندیشه های خود نکشید و همواره در صف اول بود. او در سال های جنگ چندین بار عازم جبهه های دفاع مقدس شد و حتی به فرزندانش توصیه ی اکید داشت که حضور در جبهه وظیفه است و باید به جبهه ها بروید.
,ارتباط معنوی و شب زنده داری ها او همیشه پا بر جا بود به یاد ندارم شبی را که او نماز شب نخوانده باشد و اعمال روز های جمعه را حتما به جا می آورد.
,بعد از شهادت پدرم بود که متوجه شدیم او عده ای از محرومان را تحت پوشش داشت، به آنان کمک می کرد و یا گره گشایی در برخی از مشکلات مردم داشته است.
,وقتی که اعتقاد داشته باشیم که انقلابمان با خون شهدا و بر پایه ی اسلام رشد کرده است خیلی از این مسائل برایمان آسان می شود اما بد اخلاقی هایی دیده می شود که نظاممان را خدشه دار می کند و این ها بیشتر روح فرزندان شهید را آزار می دهد.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه