اخبار داغ

گفت‌و‌گوی با مادر شهید ذاکری و همسر شهید صیاد شیرازی مطرح شد:

مادران و همسران شهدا پای انقلاب ایستاده‌‌اند

مادران و همسران شهدا پای انقلاب ایستاده‌‌اند
در تقویم رسمی کشور، روز ۱۳ جمادی‌الثانی، روز تکریم مادران و همسران شهدا نام گرفته است. تکریم مادرانی که به ندای پیر و مراد خود، معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) لبیک گفته و زینب گونه در حماسه هشت سال دفاع مقدس با تشویق همسران و فرزندان برومند خود آنها را برای حضور در جبهه ها آماده و آنها را تشویق می کردند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اگر ایثار و شهامت، شجاعت، صبر و استقامت این شیر زنان ایران زمین نبود، خدا می دانست چه بر سر نهال نو پای انقلاب می آمد، این دلاور زنان بودند که فرزندان جوان و نوجوان خود را برای خط مقدم جبهه آماده می کردند و برای دفاع از ولایت سینه سپر می کردند تا یک وجب از خاک مقدس این سرزمین در دست دشمن تا دندان مسلح نیفتد. اگر حماسه همسران شهیدان که بسیاری از آنان نوعروس بودند، نبود معلوم نیست چه بر سر این خاک می آمد اما آنها مردان و همسران خود را همچون رباب، لیلا و زینب کبری برای حضور در خط مقدم جبهه تشویق می کردند.این روز بهانه ای شد تا با عفت شجاع، همسر شهید صیاد شیرازی گفت و گو کنیم. او گرم و صمیمی، مهمترین خصوصیات شهید را در مهربانی، شجاعت و برنامه ریزی و توکل به خدا می داند. او این را هم می گوید که شهید همواره قلبش برای مردم و سرزمین اش می تپید.  می پرسم: آیا همسر شهید بودن سخت است؟ چند لحظه سکوت می کند و بعد می گوید: خیلی سخت است. باید مراقبت کنیم. باید لیاقت داشته باشیم و پاسدار ارزش ها و آرمان های انقلابمان باشیم. بالاخره شهدا الگو هستند و جامعه، همسران شهید را هم به چشم الگو می بینند. البته من کسی نیستم. سایر همسران شهدا را می گویم. بعد از شهادت این عزیزان، بار خیلی مسائل روی شانه های ما سنگینی می کند و دربرابر حوزه های مختلف احساس دین می کنیم. اکنون خانواده شهدا میراث‌دار فرهنگ شهادت و انقلاب اسلامی هستند و باید میراث داران خوبی باشند. 

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
عفت شجاع در پاسخ به این پرسش که «آیا مسئولان به خانواده شما رسیدگی می کنند؟» می خندد و می گوید: «ما انتظاری از مسئولان نداریم. آنها به ما سر هم نمی زنند. چه برسد رسیدگی. فقط در ایام سالگرد شهید برخی از دوستانشان به دیدارم می آیند. خدا را شکر محتاج  مسئولان و حمایت هایشان هم نیستم. ضمن اینکه همسرم در راه خدا و اسلام شهید شد. اما انتظار دارم حداقل برای اشتغال و ازدواج جوانان تدبیری بیندیشند. این جوانان گناه دارند. اگر شغلی داشته باشند،می توانند سر و سامانی بگیرند. اما امروز به دلیل بیکاری، دستشان به هیچ جا بند نیست.»
,
 
,
حرفهای همسر شهید به اینجا هم می رسد که «مردم ما نجیب اند و دربرابر سختی ها و ناملایمات ایستادگی می کنند اما مسئولان هم باید به فکر معیشت و اقتصاد آنها باشند. خدای ناکرده این حرف را نمی زنم که برخی تصور کنند ما خانواده شهدا کمکی از مسئولان می خواهیم، این طور نیست. خودم که هیچ، حتی همسرم نیز تا زمانی که در قید حیات بود نه تنها هیچ انتظاری از مسئولان نداشت بلکه به مردم کمک مالی می کرد و به داد فقرا و یتیمان هم می رسید. آنهایی که به دلیل مسائل مالی نمی توانستند ازدواج کنند را راهی خانه بخت می کرد. اصلا نصف حقوق ما برای همین کمک ها صرف می شد. اما هر دو راضی بودیم به رضای خدا. چون کار خیر را دوست داشتیم.»
,
 
,
از او می خواهم تا اگر خاطره ای از شهید صیاد شیرازی به یاد دارد، تعریف کند. می گوید: یک روز به همراه شهید به قم رفته بودیم تا آیت الله بهاءالدینی را ملاقات کنیم. ایشان روزهای آخر عمرشان بود، اما به شهید اجازه ملاقات ندادند و گفتند حالشان خوب نیست. ایشان خیلی ناراحت شدند. گفتم بیا به جمکران برویم، آنجا از امام زمان کمک می خواهیم. دیدم همسرم خیلی دل گرفته است. خودم هم دلم گرفت به امام گفتم من گناهکارم نمی توانم شما را ببینم ای کاش بتوانم در خواب شما را ببینم. یادم هست شب خوابیدم و در عالم رویا دیدم چند خانم هم سن و سال خودم هم حضور دارند. آقایی آمدند و گفتند چه کسی می خواهد آقا را ببیند، من دستم را بلند کردم و گفتم می خواهم به دیدنشان بیایم. ایشان را دیدم که پرچم لا اله الا الله در دست‌شان بود. شال سبز عبایشان را گرفتم و گفت الغوث الغوث. ایشان هم سری تکان دادند و لبخندی زدند. از خواب بیدار شدم و به شهید گفتم خواب امام زمان را دیدم. شهید گفتند خوش به حالت. دستم را به صورتشان کشیدم و گفتم هر آرزویی از خدا می خواهی خدا به تو بدهد. شهادت را می خواست. برای همین یک هفته بعد شهید شدند. این بهترین خاطره من بود.
,
 
,
مادر شهید ذاکری: از مسئولان توقع شخصی ندارم، فقط گوش به فرمان رهبری باشند   از مادر شهید ذاکری می پرسم چطور خبر شهادت ایشان را به شما دادند؟ یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در. دیدم چند نفرند. یکی شان گفت: « منزل جناب سرهنگ شیرازی اینجاست؟» دلم ریخت. گفتم: « من خانمش هستم. » گفت: « از طرف جناب سرهنگ برایتان پیغام آورده ایم. » یک پاکت داد دستم. اصلاً نفهمیدم پاکت را چطوری گرفتم. گفتم: « شهید شده؟» بعد از شهادت همان طور که اول هم گفتم بار سنگینی روی شانه هایم احساس کردم و باید بیش از پیش قلبمان برای کشور و انقلابمان بتپد.
,
 
,
مادر شهید امیرحسین ذاکری هم از اینکه باید خانواده شهدا پاسدار ارزش ها و آرمان ها باشند سخن می گوید. او تاکید می کند: من به عنوان مادر شهید هیچ انتظاری از مسئولان ندارم. فقط می خواهم گوش به فرمان مقام معظم رهبری باشند. اگر به رهنمودهای ایشان توجه کنند خیلی مسائل حل می شود.
,
او در ادامه می گوید: ما خانواده شهدا اصلا دلمان نمی خواهد مسئولانمان دل خود را به مذاکره با آمریکا خوش کنند. ما شهید نداده ایم که آقایان به دنبال مذاکره با دشمنانمان باشند. ایمان دارم اگر امیرحسینم امروز زنده بود، همین انتظار را از مسئولان داشت. به اعتقاد من مشکلات اقتصادی و گرانی ها با دستور دولت می تواند حل و فصل شود، مسئله این است که آقایان مسئول حواسشان به فرموده های رهبر انقلاب نیست.
,
 
,
او با بیان اینکه فرزندم در راه اسلام و خدا و امام راحل شهید شده است، می افزاید: هیچ انتظاری از هیچ کس نداریم. مسئولان هم گاهی به ما سر می زنند اما همین سر زدن را هم نمی خواهیم چون واقعا توقعی نداریم. پسرم یک روز احساس دین کرد و رفت و بعد از 8 ماه در عملیات فاو شهید شد. خدای من گواه است که از همان روز خرسندم که به چنین مقام رفیعی رسید. من کار خاصی نکردم. او خودش طبع شهادت داشت.
,
منبع: رسالت
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه