یکى از شیوههای دشمن براى مقابله با شوراى نگهبان حمله و اهانت به این شورا و منتسب کردن آنها به استبداد و دیکتاتورى بوده است. در برابر همین حملات و اهانتها بود که امام راحل از شوراى نگهبان حمایت کردند و متذکر شدند که حمله به شوراى نگهبان بهخاطر حمایت از اسلام است و توهینها در واقع بهخاطر آن است که شوراى نگهبان در برابر مقاصد غرب و ابرقدرتها ایستاده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به گزارش بلاغ، ۲۶ تیر سالروز آغاز به کار اولین دوره نهاد ارزشمند و انقلابى شوراى نگهبان در سال ۱۳۵۹ است. شورایى که در آخرین روز بهمنماه ۱۳۵۸ فرمان تأسیس آن از سوى حضرت امام خمینى(ره) آن حکیم خوش ضمیر انقلاب صادر شد و پس از معرفى شش تن از فقهاى صاحبنام، نهایتاً در ۲۶ تیرماه ۱۳۵۹شروع بکار کرد و باگذشت ۳۹ سال از فعالیتبیوقفه و دلسوزانه آن، شاهد برکاتبیشمار آن بهویژه در مراحل و دورههای حساس انقلاب بودهایم.
شوراى نگهبان یکى از ارکان اصیل نظام اسلامى و ضامن جمهوریت نظام و اسلامت قوانین در جمهورى اسلامى و حافظ قانون اساسى است. سابقهی تشکیل چنین شورایى در ایران به دوران مشروطیت بازمیگردد که البته با دسایس دشمنان، این اصل در دروان مشروطیت اجرا نشد. در انقلاب اسلامى ایران شوراى نگهبان به معنى امروزین آن با دستور و پىگیرى جدى امام راحل در قانون اساسى گنجانده شده و امام راحل همواره بر حفظ جایگاه این شورا و قدرت و اقتدار آن در دفاع از اسلام و قانون اساسى تأکید داشتند. در مقابل، دشمنان ملت ایران نیز همواره شوراى نگهبان را یکى از عوامل اصلى عدم موفقیت خود در صدمه به اسلامیت و جمهوریت این نظام دیده و به آن حملاتى ناجوانمردانه داشتهاند. حملات به شوراى نگهبان گاه از سوى دشمنانى است که با اسلامیت نظام مخالفت دارند و سعى دارند که این نهاد را تضعیف کنند تا از این طریق راه ورود احکام و قوانین غیر اسلامى در کشور باز شود و گاه از سوى کسانى است که به هر دلیل مورد تأیید شوراى نگهبان براى ورود به انتخاباتها قرار نگرفتهاند. این افراد نیز گاه دست به تبلیغات سازمانیافته علیه شوراى نگهبان مىزنند. در حالى که شوراى نگهبان در انجام وظیفه قانونى و شرعى خود اقدام به بررسى صلاحیتها مىکند. متن حاضر به مناسبت روز ۲۶ تیر که سالروز آغاز به کار اولین دوره شوراى نگهبان در سال ۱۳۵۹ است به معرفى جایگاه این شورا مىپردازد.
* سابقه شوراى نگهبان
اصطلاح شوراى نگهبان در بسیارى از کشورهاى جهان که قانون اساسى دارند به انحاء مختلف رایج است. نهادى که قرار است مفسر و حافظ قانون اساسى باشد و در صورت اختلاف در برداشت از قانون اساسى به تفسیر آن بپردازد و از کیان آن دفاع کند. اما در ایران سابقهى ایجاد شوراى نگهبان کنونى ما به دوران مشروطیت و حضور علما و مراجع دینى در قیام مشروطه باز مى گردد.
در دوران آغاز مشروطیت (یعنى سال ۱۲۸۵ و ۱۲۸۶ شمسى برابر با ۱۳۲۴ قمرى) پس از نگارش متن قانون اساسى مشخص شد که قانون اساسى مشروطه با ضعفهایى جدى مواجه است. قانون اساسى مشروطه بیشتر شبیه به نظامنامه و آییننامه داخلى اداره مجلس شورا بود و در آن کمتر به مباحث محتوایى پرداخته شده بود. از این جهت بسیارى از علما و مجتهدین خواهان ایجاد متممى براى قانون اساسى شدند.
در مباحث متمم اولین اصل به مذهب رسمى کشور پرداخته بود که اسلام و مذهب تشیع بود و اصل دوم آن به ایجاد نهادى توجه کرده بود که امروزه آنرا شوراى نگهبان مىنامیم. متن اصل دوم متمم قانون اساسى چنین بود:
(اصل دوم: مجلس مقدس شوراى ملى که به توجه و تأیید حضرت امام عصر عجل الله فرجه و بذل مرحمت اعلیحضرت شاهنشاه اسلام خلد الله سلطانه و مراقبت حجج اسلامیه کثرالله امثالهم و عامه ملت ایران تأسیس شده است، باید در هیچ عصرى از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتى با قواعد مقدسة اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام(ص) نداشته باشد و معین است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهدة علماى اعلام ادامالله برکات وجودهم بوده و هست؛ لهذا رسماً مقرر است در هر عصرى از اعصار هیئتى که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهاى متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند، به این طریق که علماى اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه اسلام بیست نفر از علماء که داراى صفات مذکوره باشند معرفى به مجلس شوراى ملى بنمایند، پنج نفر از آنها را یا بیشتر به مقتضاى عصر، اعضاى مجلس شوراى ملى بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند تا موادى که در مجلسین عنوان مىشود به دقت مذاکره و غور رسى نموده هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأى این هیأت علماء در این باب مطاع و متبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر عجلالله فرجه تغییر پذیر نخواهد بود.)
مشخص است که در نگارش این اصل کمال دقت صورتگرفته بوده است که هم مجلس شورا هرگز بدون این گروه از فقها نباشد و هم قوانین غیر اسلامى وضع نشود و هم امکان تغییر این اصل هرگز وجود نداشته باشد و این اصل براى همیشه حافظ اسلامیت قوانین مصوب مجلس باشد. اما متاسفانه در عمل حاکمان ظالم و برخى نفوذیان در مجالس و دشمنان دین اجازهى اجراى این اصل را ندادند و در عمل به این اصل اقدامى صورت نگرفت و بهجز یک بار که در مجلس دوم افرادى با این عنوان وارد مجلس شدند این اصل بهصورت کلى متروک شد و جلوى اجراى آن توسط حکومتهاى ظالم قبل از انقلاب اسلامى گرفته شد.
* شوراى نگهبان در قانون اساسى جمهورى اسلامى
با انقلاب اسلامى ایران ملت ایران خواهان اجراى دستورات اسلام شدند و نوع نظام حاکم بر ایران را جمهورى اسلامى انتخاب کردند. از این جهت در نگارش قانون اساسى جمهورى اسلامى مسأله شوراى نگهبان که حافظ اسلام و قانون اساسى باشد و مانع ورود قوانین غیر اسلامى به عرصهى اجرایى کشور شود و نیز مانع ورود افراد ناسالم به عرصهى حکومتدارى گردد بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.
ازاینرو در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران نهاد شوراى نگهبان ازجمله نهادهاى مهم و اثر گذارى است که بارها و بارها در اصول متعدد به آن اشاره شده است و کارهاى مهمى بر دوش آن گذاشته شده است. مهمترین اصولى که در قانون اساسى به شوراى نگهبان پرداخته است را مىتوان به شرح زیر دانست.
(اصل چهارم: کلیه قوانین و مقررات مدنى، جزایى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى، سیاسى و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامى باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسى و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاى شوراى نگهبان است.)
که این اصل حاکمیت قطعى احکام اسلامى را به تشخیص شوراى نگهبان بر همهى قوانین ایران و حتى خود قانون اساسى تثبیت مىکند.
(اصل هفتاد و دوم: مجلس شوراى اسلامى نمىتواند قوانینى وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمى کشور یا قانون اساسى مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر به ترتیبى که در اصل نود و ششم آمده بر عهده شوراى نگهبان است.) که این اصل با تأکید بر نقش شوراى نگهبان در عرصهى تقنینى کشور جلوى وضع قوانین غیر اسلامى را مىگیرد.
اصلهاى ۹۰ تا ۹۲ که تأسیس و کیفیت شوراى نگهبان را بیان مىکند و (اصل نود و سوم: مجلس شوراى اسلامى بدون وجود شوراى نگهبان اعتبار قانونى ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضاى شوراى نگهبان.) که مانع از متروک شدن شوراى نگهبان مانند دوران مشروطیت است. مطابق اصل ۹۳ اگر شوراى نگهبان نباشد مجلس شوراى اسلامى اعتبار قانونى ندارد و همین امر باعث مىشود که تجربه تلخ مشروطیت تکرار نشود و امکان حذف شوراى نگهبان وجود نداشته باشد.
و در نهایت اصل ۹۹ که مطابق آن شوراى نگهبان حق نظارت بر انتخاباتها را دارد: (اصل نود و نهم: شوراى نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبرى، ریاست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى و مراجعه به آراء عمومى و همه پرسى را برعهده دارد.)
* شوراى نگهبان در کلام امام و رهبرى
در انقلاب اسلامى ایران شوراى نگهبان به معنى امروزین آن با دستور و پیگیرى جدى امام راحل در قانون اساسى گنجانده شده و امام راحل ملت ایران همواره بر حفظ جایگاه این شورا و قدرت و اقتدار آن در دفاع از اسلام و قانون اساسى تأکید داشتند. در مقابل، دشمنان ملت ایران نیز همواره شوراى نگهبان را یکى از عوامل اصلى عدم موفقیت خود در صدمه به اسلامیت و جمهوریت این نظام دیده و به آن حملاتى ناجوانمردانه داشتهاند. در واقع با تشکیل شوراى نگهبان، حملات دشمنان نیز به آن آغاز شد. ازاینروست که امام راحل عظیم الشان ملت ایران و مقام معظم رهبرى که تداوم دهندهى راه امام بوده و هستند همواره از شوراى نگهبان حمایت کرده و دفاع از آنرا ازجمله وظایف رهبرى نظام اسلامى مىدانند.
یکى از حملاتى که به شوراى نگهبان صورتگرفته و مىگیرد آن است که نظارت شوراى نگهبان بر قوانین و جلوگیرى از تصویب قوانین غیر اسلامى را عامل عقب ماندگى کشور و تصویب قوانین غربگرا و وارداتى از خارج را نشان ترقى مىدانستند. این گروهها مدعى بودند که اگر ایران با قوانین کاملا غربى اداره شود ترقى مىکند و اگر قرار باشد شوراى نگهبان جلوى قوانین خارجى را بگیرد کشور از ترقى باز مىماند. از همین رو بود که امام به شوراى نگهبان دستور دادند که به سخن این افراد «بهاصطلاح مترقى» گوش ندهید: «شما باید ناظر بر قوانین مجلس باشید، و باید بدانید که بهوهیچوجه ملاحظه نکنید. باید قوانین را بررسى نمایید که صد در صد اسلامى باشد. بهوهیچوجه گوش به حرف عدهاى که مىخواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و بهاصطلاح مترقى هستند، ندهید، قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید. خدا را در نظر بگیرید. اصولا آنچه که باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنها حرفى مىزنند که بر خلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا هم همین طور عمل مىکردند؛ مثلا موسى در مقابل فرعون مگر غیر از این عمل کرد؟ مگر موافقى داشت. بحمدالله مجلس ما مجلسى است اسلامى و قوانین خلاف اسلام تصویب نخواهد شد؛ ولى شما وظیفه دارید ناظر باشید. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقى ندهید. خدا انشاءالله با ماست. اگر عملمان براى خدا باشد، خدا ما را موفق مىکند...» (صحیفه امام ج ۱۳ ص ۵۳)
یکى از شیوههاى دشمن براى مقابله با شوراى نگهبان حمله و اهانت به این شورا و منتسب کردن آنها به استبداد و دیکتاتورى بوده است. در برابر همین حملات و اهانتها بود که امام راحل از شوراى نگهبان حمایت کردند و متذکر شدند که حمله به شوراى نگهبان بهخاطر حمایت از اسلام است و توهینها در واقع بهخاطر آن است که شوراى نگهبان در برابر مقاصد غرب و ابرقدرتها ایستاده است: «از تحمل زحمات و رنجهاى شما تشکر مىکنم. شما توقع نداشته باشید که مورداهانت واقع نشوید. همه مىدانید تا کسى کارى انجام ندهد کسى به او توهین نمىکند. توهین براى کسانى است که مىخواهند زنده باشند. هیچکدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کارى نداشته باشیم که چه کسى ازاین کارى که براى خدا مىکنیم خوشش مىآید و یا چه کسى بدش مىآید. من در تمام مواقعى که مقتضى بوده است، مجلس و شوراى نگهبان را تأیید کرده ام. ما باید دست دردست یکدیگر بگذاریم تا یک کشور اسلامى درست کنیم. امروز تبلیغات علیه من و شما نیست، تبلیغات علیه اسلام است. اگر ما با اسلام کارى نداشتیم کسى با ما بد نبود. امروز آمریکا و شوروى را که آنقدر در دنیا فساد مىکنندکسى محکوم نمىکند، ولى تمام محکومیتها مال ماست. در دنیا تنها ایران است که موردسؤال است؛ ولى اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و همصدا و همجهت باشیم از هیچ چیز نباید بترسیم. مهم این است که با هم خوب باشید و تصمیم داشته باشیم که مستقل...» (صحیفه امام، ج ۱۷، ص۴۴۱)
حمایت امام راحل از شوراى نگهبان بهحدى بود که وظیفه شورا را وظیفهاى مقدس مىدانستند و بر آن تأکیدکردند: «شوراى نگهبان، موردتأیید اینجانب مىباشند شوراى محترم نگهبان، که حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسى هستند، موردتأیید اینجانب مىباشند. و وظیفه آنان بسیار مقدس و مهم است. و باید با قاطعیت به وظایف خود عمل نمایند. البته توجه به اهمیت حفظ نظام جمهورى دارند که با آن هیچ حکم و امرى مزاحمت نمىکند و براى حفظ آن از هیچ کوششى نباید مضایقه کرد ومعلوم است آقایان با تعهدى که دارند تحت تأثیر هیچ جوى واقع نمىشوند. ان شاءالله موید باشند.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۵۵)
* شوراى نگهبان مانع ورود ناخالصى به ارکان نظام
یکى از تعابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامى در مورد شوراى نگهبان این است که ایشان شوراى نگهبان را «مانع ورود ناخالص به ارکان نظام» معرفى مىنمایند. در واقع هم مشخصکننده کارکرد اصلى این شورا و هم تعیینکننده علت اصلى دشمنىها با این نهاد مقدس است. ایشان در باب شوراى نگهبان خاطرنشان مىسازند: «این نهاد (شوراى نگهبان) براساس قانون، موظف است از ورود ناخالصىها به ارکان نظام، جلوگیرى کند و اگر شوراى نگهبان این وظیفه را برعهده نداشت، یقینا نظام دچار مشکلات فراوان مىشد، البته ممکن است در این روند اشتباهى هم رخ دهد، اما نباید با تبلیغات سیاسى، کلیت این نهاد عظیم و وظیفه قانونى آنرا در تعیین صلاحیتها زیر سؤال برد. چنانچه در قانون اساسى، این مسؤولیت بر عهده شوراى نگهبان گذاشته نمىشد، معلوم نبود با برداشتهاى مختلف از قانون اساسى، چه مشکلات بزرگى براى کشور و جامعه پیش مىآمد..... یک دسته دیگر بهدلیل مخالفت با نظر شوراى نگهبان در مورد صلاحیت افراد در مرحله مختلف انتخابات با این نهاد مخالفند، همچنانکه هر محکومى نسبت به حکم قاضى در مورد خود، مخالف است؛ این دسته نیز با استفاده از روشهاى گوناگون تبلیغاتى - سیاسى و گاهى با اهانت، شوراى نگهبان را زیر سؤال مىبرند که البته اگر این اقدامات با اهانت، همراه شود، مسؤولان مختلف نظام و قواى سهگانه، موظف به جلوگیرى از آن هستند.» (بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با اعضاى شوراى نگهبان۷۹/۴/۲۸)
چنانکه مشخص شد حملات به شوراى نگهبان گاه از سوى دشمنانى است که با اسلامیت نظام مخالفت دارند. این افراد شوراى نگهبان را مانع ورود ناخالصى قانونى به ارکان نظام جمهورى اسلامى مىبینند و سعى دارند که این نهاد را تضعیف کنند تا از این طریق راه ورود احکام و قوانین غیر اسلامى در کشور باز شود. در واقع دشمنى این افراد با نظام اسلامى و قوانین اسلامى است. اما دشمنىها با شوراى نگهبان گاه دلیل دیگرى نیز دارد و از سوى کسانى است که به هر دلیل مورد تأیید شوراى نگهبان براى ورود به انتخاباتها قرار نگرفتهاند. وظیفهى نظارتى شوراى نگهبان بر انتخاباتها و بررسى صلاحیت افراد در انتخاباتهاى مختلف خود زمینهاى براى دشمنى برخى افراد با شوراى نگهبان شده است. چنین افرادى نیز گاه دست به تبلیغات سازمانیافته علیه شوراى نگهبان مىزنند. در حالى که شوراى نگهبان در انجام وظیفه قانونى و شرعى خود اقدام به بررسى صلاحیتها مىکند و در صورتى که رعایت عدالت و تقوا را در این بررسى کرده باشد (که شورا در طول سالها نشان داده است که چنین مىکند) حتى در صورت خطا نیز نباید مورد هجمه و دشمنى قرار گیرد. چنانکه رهبرى معظم انقلاب خاطرنشان کردهاند: «شوراى نگهبان، عماد ملت و دین و مایه اطمینان و سکینه قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامى به شمار مىرود. وقتى شوراى نگهبان مثل همه دورههاى گذشته آن، قوى و قاطع و دقیق باشد، موجب آرامش کسانى مىشود که دلشان براى اسلام مىتپد و آرزویشان تحقق اهداف اسلامى و شریعت حقه نبویه است.» (بیانات در مراسم بیعت اعضاى شوراى نگهبان، ۲۱ خرداد ۱۳۶۸)
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه