اخبار داغ

رویای صادقه‎ای که در کربلا تعبیر شد؛

اول محرم؛ قصر بنی‌مقاتل و صحنه بصیرت صحابی کهنسال

اول محرم؛ قصر بنی‌مقاتل و صحنه بصیرت صحابی کهنسال
کاروان امام حسین (ع) در روز اول محرم به منزلگاه بیست و چهارم خود رسید و حدود نیمروز در این منزلگاه درنگ کرد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تبریز بیدار، کاروان امام حسین (ع) در روز اول محرم به منزلگاه بیست و چهارم خود رسید و حدود نیمروز در این منزلگاه درنگ کرد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, تبریز بیدار،,

منزلگاه بیست و چهارم کاروان امام حسین (ع) با عنوان قصر بنی‌مقاتل (قصر مقاتل) شناخته شده است. این منزلگاه میان عین‌التمر و قُطقطانیه بوده و تا کربلا فاصله اندکی داشته است. قصری در منزلگاه قصر بنی‌مقاتل وجود داشته که هنوز بقایای آن دیده می‌شده است.

,

برخی منابع روایی نوشته‌اند انس‌بن‌حارث در منزلگاه قصر بنی‌مقاتل به امام حسین(ع) رسید و با او همراه شد.

,

انس بن حارث از صحابی والامقام وارجمندی است که پیغمبر اکرم(ص) را درک کرده و از آن حضرت حدیث شنیده و نقل کرده است و گروه زیادی از خاصه و عامه از او روایت کرده اند.

,

او با پیغمبر در جنگ اولین و آخرین ایشان در بدر وحنین حاضر بود. انس همچنین از یاران حضرت علی(ع) بود. انس و پدرش حارث بن نبیه، هر دو از شیعیان صدر اسلام و از اصحاب صُفه بودند. 

,

روز عاشورا، انس  بعد از خواندن نماز ظهر با امام حسین(ع)، از آن حضرت اجازه گرفت به میدان برود تا با دشمن بجنگد. امام(ع) به او اجازه میدان داد و فرمود: «ای شیخ، خدا را شکر می‌کنم که از یاری تو برخوردارم». 

,

چون برای مبارزه آماده شد به علت کهنسالی ابروان خود را با دستمالی که به پیشانی بسته بود از جلوی دیدگان بالا زد و شالی بر کمر بست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و گریست و با دیده گریان فرمود: «خدای از تو و سعی و کوششت تشکر کند ای پیر بزرگ». 

,

انس به میدان رفت و اینگونه رجز می‌خواند: قبائل عرب همگی آگاهند و می‌دانند که مردان قبیله من در هنگام نبرد، آفت حریفان و سران سوارانند. آل علی(ع) حزب خدا و آل حرب (ابوسفیان) حزب شیطان است.

,

این شیر دلاور هیجده تن و به قولی شصت تن از پیاده نظام دشمن را به خاک افکند، آن گاه به فیض شهادت نائل شد. 

,

بر اساس روایت برخی منابع، خواب دیدن امام حسین (ع) و گفت‌وگو با فرزندشان حضرت علی اکبر(ع) نیز در این منزلگاه بوده است.

,

ماجرا از این قرار بود که در این منزلگاه امام حسین (ع) به جوانان خاندان خود دستور دادند تا آب بردارند و سپس در آخر شب به کاروان دستور حرکت داد. اندک خوابی امام(ع) را فرا گرفته و پس از اینکه بیدار شدند چند بار گفتند: انالله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین .

,

فرزندشان حضرت علی اکبر(ع) پیش آمده و گفتند: ای پدر، چرا حمد خدا به جا آوردی و انا لله و انا الیه راجعون گفتی؟

,

فرمودند: پسرم، لحظه‌ای به خواب رفتم و در خواب، اسب سواری را دیدم که می‌گفت:این گروه می‌روند و مرگ نیز به سوی آنها می رود. دانستم که این خبر مرگ ما است.

,

علی اکبر(ع) گفتند: پدر جان! خداوند برای ما بدی پیش نیاورد. مگر ما بر حق نیستیم؟

,

فرمود:ند چرا، سوگند به آن خدایی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما بر حق هستیم.

,

علی اکبر(ع) گفت: پس باکی نداریم از این که بر حق بمیریم.

,

امام حسین (ع) به ایشان فرمودند: خدایت بهترین پاداشی که فرزند از پدر خود می برد به تو عنایت کند.

,

 

,

منابع:
۱. مقتل‌الحسین بحرالعلوم
۲. جمل من انساب‌الاشراف
۳. الامام‌الحسین و اصحابه
۴. مقتل‌الحسین مقرم
۵. الفتوح
۶. اخبار‌الطوال
۷. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)

,
,
,
,
,
,
,
,

۸. عنصر شهادت

,

۹. رسم وفا

,

انتهای پیام/ 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه