اینجا میدان شهدای هفتم تیر تهران است جایی که حدود 3000 نفر از اقلیتهای مذهبی از زرتشتیان و ارامنه تا کلیمیان برای شفا و تمسک به امام حسین(ع) برای گرفتن قیمه نذری صف میکشند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ساعت حوالی 10 صبح است، آنچه شنیدهبودیم هیأتی بود برای ارامنه در حوالی میدان شهدای هفتم تیر؛ نیم ساعتی دنبال این هیأت جستوجوکنان کوچهها را گشتیم، بهمان آدرس دادند: نبش میدان هفت تیر، ابتدای اتوبان مدرس، هیأت ثارالله.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کنان,تکیهای در گوشهای از اتوبان برپا شده است مقابل تکیه محلی با فنس برای نگهداری گوسفندان ایجاد شده و چند جوان در کنار آن مشغول ذبح و خرد کردن گوشتها هستند. تکیه هم چادری است که بر روی داربست کشیده شده، و داخل آن مفروش شده است. اما هنوز خبری از هموطنان اقلیت نیست؛ پشت تکیه چند ردیف صندلی چیده شده و یک پارچه نوشت بزرگ به سه زبان نشان میدهد اینجا خبرهایی است.
, فنس,, ,
,
کاترین اولین ارمنی است که با او هم صحبت میشوم، میپرسم چرا روز تاسوعا اینجا هستی؟ میگوید چون امام حسین (ع) "رفیق" من است. جملهاش برایم واقعا سنگین بود اما به روی خودم نمیآورم و او ادامه میدهد: هموطنان مسلمان ما مسیحیان را دوست دارند و ما نیز آنها دوست داریم. این ایمانِ به امام حسین در گذر زمان با این دوستی به ما منتقل شده است.
, کاترین, مسیحیان,از او درباره حضرت عباس میپرسم: او علمدار کربلا را مظلوم معرفی میکند و میگوید امام حسین همیشه مرا کمک میکند.
,به او میگویم کدام صحنه کربلا قلب تو را جریحهدار کرد؟ میگوید این که نوزاد شش ماهات را مقابل چشمانت ذبح کنند دردناک است، و این که تمام خاندانت در یک روز و در برابر تو و به خاطر تو کشته شوند دردناکتر. امام حسین برای من آشناست و یک حس خاص مرا با او آشنا میکند.
, جریحه, ات,ده دقیقهای از خدام، مدیر هیأت را جستوجو کردم در مقابل آشپزخانه او را به من معرفی کردند از او سؤال کردم شما مدیر هیأت هستید؟ گفت نه من "نوکر نوکرای" هیأت هستم.
, وجو, نوکرای",میگفت از سال 59 هیأت پایهگذاری شده و قبلا اقلیتهای مذهبی به خاطر موقعیت منطقه برنامه میگرفتیم ولی از سال 75 برنامه ویژهای در روز نهم محرم برای اقلیتهای مذهبی گذاشتیم.
, شده و,, ,
,
او میگوید کلیمیان و زرتشتیان و ارامنه علاقه خاصی به حضرت عباس دارند به همین خاطر این برنامه را در این روز ترتیب دادیم. از صحبتهایش فهمیدم که ماجرای این هیأت معروف میزبانی شیعیان از اقلیتهای مذهبی است. نزدیک به 2300 نفر هر سال از هموطنان اقلیت سر سفره اطعام امام حسین با نیت و ارادت حاضر میشود.
, زرتشتیان,نفر بعدی که با او هم صحبت میشوم "سهراب" است، 70 سال دارد و میگوید: یک سال پسرم مریض بود به هیأتی مراجعه کردم و گفتم برای شفا یک نذری به من بده، آن روز آن مرد دور و برش را نگاه کرد و گفت: نذری تمام شده اما از روی میز یک دانه برنج نذری برداشت و به من داد." اگر برای شفا میخواهی همین یک دانه هم کار خودش را میکند".
,از ایمان به خدای یگانه با من حرف میزد میگفت: من زرتشتی هستم اما چون شما به خدای یگانه ایمان دارید، به دین شما معتقدم. میگفت امام حسین در راه خدا شهید شده و زیر بار ظلم نرفته است.
,, ,
,
دوست زتشتی دیگری که با او گفتوگو کردم نامش «بمان» بود میگفت چون مادرم جنین در شکمش نمیماند و سقط میشد نام مرا در شکمش اینطور صدا زد.
, زتشتی,ادامه داد: زرتشیان تا سالهای طولانی یاد گذشتگان خود را گرامی میدارند و این سنت تا سی سال برای رفتگان انجام میشود. امام حسین را شخص بزرگی یاد کرد و گفت: حسین حکم پادشاه را دارد و چون داماد ما زرتشتیان است این سنت از آیین ما گرفته شده است. به درست و غلط بودن صحبتهایش کاری ندارم اما زمانی با بیش از ده زرتشتی در این مراسم گفتوگو کردم حس مالکیت عجیبی در آنان نسبت به امام حسین(ع) دیده میشد. همه به شهربانو شاهزاده ایرانی که مادر امام سجاد هستند اشاره کرده و امام حسین را برای خود میدانستند.
, زرتشیان,در لابهلای صحبتمان، همسرش میان کلاممان میآید و به زبان زرتشتی صحبت میکند من نمیدانم درباره چه صحبتمیکنند. به گمانم میگفت چرا از صف نذری عقب ماندی، همین باعث شد با هم خدا حافظی کنیم.
, زرتشتی,, ,
,
نفر بعدی که با او به صحبت نشستم کارتوش اهل مجیدیه تهران است میگوید: ده متری مجدیه خودمان هیأت داریم و امام حسین و حضرت امیر و حضرت ابوالفضل را برای خودمان میدانیم.
, کارتوش, میگوید, مجدیه,پسرش حدود 14 سال دارد و نامش رایان است او هم از حسش درباره امام حسین میگوید، جالب اینجاست بیشتر کسانی که اینجا میآیند همراه خود فرزندانشان را میآورند، گویی خود میخواهند این ارادت به امام یک دین دیگر به نسلهای بعدیشان نیز منتقل شود.
,گرم صحبت با رایان بودم که چشمم به یک مادر ارمنی افتاد. او بر روی یک صندلی ساده نشسته و عصا را در مقابل بر دست دارد. همنوا با نوحهای که پخش میشود زار زار گریه میکند، باور کردن این صحنه سخت بود چند باری خواستم جلو بروم و از او مصاحبه بگیرم اما عکاس تیم گزارش مانعم شد، گفت خوب نیست حال خوشش را به هم بزنیم.
,میگوید 20 سال است خادم هیأت حسین(ع) است و ریشهایش سفید شده. میگویم این ارادت اقلیتها به این هیأت از کجا آغاز شد. گفت: سالها پیش یک دختر ارمنی که فلج بود و توان حرکت نداشت اینجا شفا گرفت و پس از آن تا چند سال خود خادم این هیأت شد. از آنجا بود که هیأت ثارالله در میان اقلیتها شهرت یافت و تا امروز هر ساله در روز تاسوعا، این هیأت متعلق به اقلیتهای مذهبی است. یکی از خدام خانم هم درباره این مراسم میگوید سالهاست اقلیتهای دینی با اعتقاد به اینجا میآیند و ما نزدیک 3000 کارت دعوت برای آنها ارسال میکنیم.
,, ,
,
شهناز زن زرتشتی دیگری است که از او سؤال میکنم برای چه اینجا آمده است، میگوید: به کربلا معتقد است و امام حسین را به علت همسر ایرانیش از خودشان میداند. آری حسین آنقدر خوب است که همه ادیان و قومیتها آرزو دارند که بگویند امام سوم شیعیان نسبتی با آنها داشته است.
,در این میان صحبت سه خانم ارمنی که برای گرفتن نذری اینجا آمده بودند مرا متحیر کرد. مریم، خانمی حدوداً 70 ساله است و دخترش حدود 35 سال دارد، کاترین میگفت: نه تنها به تبرک بودن این غذا معتقدند بلکه برنج و خورشت را جدا فریزکرده و هربار در هنگام طبخ برنج چند دانه از این غذای حسینی را در غذای خودمان مخلوط میکنیم. مادرش هم این صحبت را تأیید میکند.
, کاترین, معتقدند, فریز, هربار,کلیمیان از ظاهر و نامهایشان مشخص هستند اما هیچکدام علاقهای به مصاحبه نداشتند، یکی از ارامنه میگفت جامعه آنها کوچک است، دوست ندارند رسانهای شوند. به زور هم که نمیشود از کسی مصاحبه گرفت.
,شهین و کیومرث زن و شوهر زرتشتی هستند، مقابل خیمه با آنها هم کلام میشوم از لهجهشان مشخص است اهل یزد هستند؛ میگویند در یزد هم که بودیم هر سال برایمان نذری میآورند و ما زرتشتیان هم پول جمع میکردیم و به حسینه محلمان به عنوان نذری میدادیم.
, شان,صحبتهایش را با زندگی دوستانه مسلمانان و زرتشتیان در یزد ادامه میدهد ذهنم به صحبتهای ارامنه درباره احترام متقابلی که سالهاست بین آنها و مسلمانان وجود دارد پر میکشد. اساسا ایران از ابتدا به خاطر این احترام متقابل ادیان الهی به یکدیگر یکپارچه باقی مانده است.
, زرتشتیان,همسرش میگوید محله ما در یزد، هم حسینیه، هم آتشکده و هم معبد دارد. الان هم مسلمانان سهمیهای از غذاهای تبرک را به معبد زرتشتیان اختصاص میدهند و مردم برای تحویل نذری امام حسین مراجعه میکنند. الان هم که تهران هستیم، برنج و روغن و قند نذر امام حسین میکنیم و به هیأتها میدهیم.
,, ,
,
یکی دیگر هم میگوید عشق به ابوالفضل و اعتقادم به این آستان هر سال مرا به اینجا کشانده است، ادامهمیدهد: مادرم شفای برادرم را از این آستان گرفته است و از صبح زود به من میگفت: حتما باید غذای نذری را بگیری.
,آلن میگوید: به خاطر فوت مادرش تازه از آمریکا به ایران بازگشته، به سختی فارسی حرف میزند و صحبتهایش را خواهرش برایم ترجمه میکند، میگوید: برای مادرش و فرزندانش نذری به هیأت داده است و خیلی خوشحال است که توانسته امسال غذای شفادهنده امام حسین را دوباره پس از سالها بگیرد.
,صحبتهای خواهرش را قبلا حاج عبدالله مدیر هیأت به من گفته بود اما من باور نکردم و نخواستم در گزارش بیاورم؛ مارینا هم مثل بقیه فکر میکرد من از تیم رسانهای هیأت هستم و میگفت وقتی شما بعد از محرم تکیه را از اینجا جمع میکنید ما دلمان میگیرد. خانه من در خیابان بهار است و اگر در طول سال مشکلی برایم پیش بیاید اینجا میآیم و با گریه در اینجا، از امام حسین حاجت میگیرم.
,, ,
,
نماز ظهر را همراه اعضای هیأت زیر آسمان سرخ تاسوعا خواندم و به سمت موتور عکاس تیم حرکت کردیم تا به خبرگزاری باز گردیم.
,در مسیر به این فکر میکردم که چه قدرت ماورایی میتواند چنین مردمانی از ادیان دیگر را عاشق حسین(ع) کند. مگر چنین چیزی ممکن است؟ اما واقعیت این بود که کلیمیان و زرتشتیان و ارامنه از برخی شیعیان به امام سوم آنها معتقدتر بودند و او را مانند یکی از مقدسات خود برمیشماردند.
,, ,
منبع:فارس
]
ارسال دیدگاه