کلید واژه ای بنام دختر آبی؛
هجمه چند جانبه اصلاحات برای ایجاد یک تنش انتخاباتی/ اصلاحات شورش را راه فراری از عملکرد ضعیفش می داند
حرکات اصلاح طلبان و اطرافیانشان طوری پیش می رود که گویا آنها تمام مسائل مهم کشور را رها کرده اند و سعی دارند با هر اتفاق اجتماعی خودشان را به میدان تنش و آشوب برسانند و با داد و بی دادهای توییتری و اینستاگرامی نقش خود را به عنوان مصلحان اجتماعی در بین مردم جا بیندازند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ با توجه به برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه سال جاری فعالیت بسیاری از افراد و جریانات سیاسی آرام آرام شدت می گیرد و یا که گرفته است. در حال حاضر جریانات سعی دارند به خوبی فضای سیاسی و اجتماعی جامعه را رصد کرده و با تحلیل دقیق تری وارد این رقابت شوند. البته باید گفت برخی از جریانات نیز با توجه به عملکرد خود و میزان مقبولیت اجتماعی، در صدد ایجاد و امتحان راه های مختلف برای رسیدن به حداکثر صندلی های مجلس شورای اسلامی هستند تا نقش خود را در جریان سیاسی کشور از دست ندهند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,در این میان جریان اصلاحات علی رغم اینکه تعداد بسیاری از صندلی های مجلس دهم را در اختیار داشت و از همراهی و همسویی با دولت و شوراهای اسلامی شهر نیز برخوردار بود اما عملکرد بسیار ضعیفی در این سه بخش از خود به نمایش گذاشت و باتوجه به تبلیغات بسیار گسترده در آغاز هر یک از این بخش ها حالا با چالش اعتماد مردم به خود و در کل عدم مقبولیت اجتماعی روبه رو شده است.
از زمان شکل گیری جریان اصلاحات این مهم قابل لمس است که این جریان در مواقعی که از شرایط عادی برخوردار نیست و حتی در شرایط عادی نیز با استفاده از حواشی اجتماعی و یک شانتاژ رسانه ای سعی دارد که فضای جامعه را به هر شکلی به نفع خود برگرداند. این جریان تمام تلاش خود را به کار می گیرد که به هر قیمتی حتی در صورت ضربه زدن به منافع ملی کرسی های اجرایی و قانون گذاری و شهری را در اختیار بگیرد. تجربه نشان داده است که علی رغم حاشیه سازی های قبل از انتخابات، بعد از رسیدن به جایگاه مورد نظر نیز اقدام به حاشیه سازی کرده و به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور به سمت دیگری حرکت می کنند.
در این ایام نیز که چند ماه تا انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است این جریان خاص نه تنها به دنبال حاشیه سازی های متعدد است بلکه سعی دارد که هر اتفاق اجتماعی را به منزله آب گل آلودی در نظر گرفته و ماهی گیری از آن را آغاز نماید. این جریان در دوره های مسئولیتی، عدم پاسخ گویی خود را به اثبات رسانده و با تمرکز بر منافع حزبی، منافع ملی را پایمال کرده و برخی از مواقع به عمد و یا که سهوا هم صدای با رسانه های بیگانه شده است.
طی روز های اخیر حرکت اصلاحات و دور قاب چین های رسانه ای شان به سمتی رفته که نوید از جنجال آفرینی این جریان خاص و اعضای و متصلان خاص تر آن برای ماه های آینده می دهد. حرکات اصلاح طلبان و اطرافیانشان طوری پیش می رود که گویا آنها تمام مسائل مهم کشور را رها کرده اند و سعی دارند با هر اتفاق اجتماعی خودشان را به میدان تنش و آشوب برسانند و با داد و بی دادهای توییتری و اینستاگرامی نقش خود را به عنوان مصلحان اجتماعی در بین مردم جا بیندازند. برخی از تندروهای اصلاح طلب حاضرند آرامش نسبی کشور بعد از تنش های اقتصادی و روانی وارد بر جامعه را به هر طریقی با حمایت های خارجی به آشوب بکشند، تا هم در انتخابات قرعه را به نام خود بزنند و هم اگر فرصتی پیش آمد زهر کینه ناکامی شان در ۸۸ را به جان مردم بریزند.
این روزها صفحه های رسانه ای آقایان و خانم های این جریان را اگر به نظاره بنشینیم به سادگی این مسئله قابل فهم است که ایشان در تلاشند تا تیری را رها کنند و امیدوارند که این تیر آتشین به هدف شومشان برخورد کند. این روزها نام دختر آبی، صدرالساداتی ها، مذاکره مجدد، حجاب اجباری و حمله به برخی از مقدسات و حتی دعوت های غیر مستقیم به شورش های اجتماعی توسط افرادی که در جایگاه های مختلف در این جریان قرار دارند اعلام عمومی می شود و سعی دارند که آن بحث را به اصلی ترین بحث اجتماعی تبدیل کنند و آن را دنبال نمایند تا شاید با بازی با احساسات مردم همه چیز را به نفع خود تمام کنند و در این میان هم گویا برایشان اهمیتی ندارد که همراهانشان داخلی باشند یا خارجی، دوست باشند و یا که دشمن.
این روزها کشته سازی دختر آبی یکی دیگر از بخش های مجموعه شگرد های جریان خاص است. افراد این جریان تمام زهر های رسانه ای خود را می ریزند و بعد مشخص می شود که همه چیز ساختگی است و اصلا نام و نشانی از دختر آبی در میان نیست و اتفاق دلخراش خود کشی برای دختر دیگری رقم خورده است که مواضع پدرش بر بسیاری از شبهات این اتفاقات پاسخ می دهد اما گویا آقایان و خانم ها مسئله اصلی شان جان یک انسان نیست و در تلاشند تا این مسئله را به نفع خود به پایان برسانند. حتی خانم نماینده اصلاح طلب مردم را به وام گیری از انقلاب تونس دعوت می کند و تشویق به شورش و حتی رئیس قوه قضاییه ای که این روزها عملکردش در حوزه مبارزه با فساد و عدالت خواهی اش برای کارگران هفت تپه زبان زد خاص و عام شده را خشن تر از قبلی ها معرفی می کنند تا شکستشان در مقابل عملکرد مثبت رقیب انتخاباتی گذشته شان را پوشش دهند.
گویا خانم ها و آقایان اصلاح طلب نمی خواهند بپذیرند که این دست اتفاقات اجتماعی با فرض این که، (تاکید می کنیم با فرض اینکه) خطایی در رسیدگی به آن صورت گرفته باشد (که البته توسط قوه قضاییه تکذیب شده است و حتی خبر آنلاین رسانه ای که این خبر را منتشر کرد نیز خبر خود را تغییر داد) برآمده از عملکرد این افراد است. آیا کسانی که با فعالیت های خود دغدغه یک دختر مسلمان را تا سطح حضور در ورزشگاه و خودسوزی در راستای آن کاهش داده اند می توانند پاسخ گوی خون این فرد باشند؟ کسانی که برای عقاید خود نیاز به خون کسانی دارند که در اوج سادگی اسیر احساسات پراکنیِ سیاسی آقایان و خانم ها می شوند چه طور خود را مبارزان راه آزادی و انسانیت معرفی می کنند.
آیا مباحثی چون ورود زنان به ورزشگاه و یا حجاب اجباری از جمله مواردی نیست که توسط همین جریان خاص برای بخشی از جامعه رسانه ای و عموم به دغدغه تبدیل شده است و برای آن دست و پا زدند؟ آیا این دست اتفاقات برآمده از همان حاشیه سازی این افراد و رسانه هایشان نیست؟
البته همانطور که گفته شد دختر آبی، حجاب اجباری و موارد مرتبط فقط گوشه ای از این تهاجم است. اگر بخواهیم در عرصه سیاست خارجه نیز به این مهم بپردازیم، باید گفت پس از صحبت های عجیب و خاص رئیس جمهور در خصوص ارتباط دهی رفاه مردم با یک دیدار و در صورت لزوم انجام شدن چنین دیداری؛ حال با اخراج بولتون از کاخ سفید و با توجه به شکست دوباره تفکرات ترس از جنگ؛ اصلاح طلبان، آنها سعی دارند با وام گیری از سخنان روحانی، اخراج بولتون را راه نجاتی برای کشور تعریف کنند و بگویند که راه برای مذاکره ای که در آن رفاه نهفته است باز شده اما گویا افرادی در داخل نمی گذارند که این رفاه فراگیر شود. آنها با این حرکت تمام کم و کاستی های عملکردی خود را به سمت و سوی رهبری نظام بکشانند و خود را بی تقصیر از همه اتفاقات جلوه دهند.
در این میان اگر بخواهیم از کنار هم صدایی اصلاح طلبان با بی بی سی و صدای آمریکا بگذریم. عده ای از سلبریتی هایی که به هر مسئله سیاسی و اجتماعی ای ورود می کنند خود را به این میدان رسانده اند و دست رسانه ای آنها از آستین اصلاحات بیرون زده است و سعی دارند بار دیگر با اقدامات خود مانند انتخابات ۹۶ مردم را به اشتباهی دیگر دچار کنند. باید پرسید آیا این سلبریتی ها از گذشته خود و دامی که برای مردم پهن کردند تجربه نگرفتند که حالا خود را به این میدان رسانده اند و سعی دارند یک اتفاق اجتماعی که خودشان مسببان اصلی آن هستند را به ضرر منافع ملی به پایان برسانند.
گویا همیشه نام اصلاحات با تنش و آشوب روبه رو است. مطئنا ملت ایران هنوز هم فتنه ۸۸ را فراموش نکرده است که اصلاح طلبان چگونه خود را همراه با رسانه های بیگانه به آب و آتش زدند تا منافع و اهداف شوم را به نتیجه برسانند اما نتوانستند و شاید در انتظارند تا روزی کینه شکستشان در ۸۸ را پاسخ دهند. در انتخابات ۹۸، که اصلاحات نمی تواند در آن هیچ گونه دفاعی از عملکرد خود داشته باشد بهترین فرصت است تا دوباره همه چیز به جریان بیفتد و آنها با تنش، جامعه را از خواسته های اصلی خود دور سازند و به سمت خواسته های سیاسی خود ببرند.
انتهای پیام/
در این میان جریان اصلاحات علی رغم اینکه تعداد بسیاری از صندلی های مجلس دهم را در اختیار داشت و از همراهی و همسویی با دولت و شوراهای اسلامی شهر نیز برخوردار بود اما عملکرد بسیار ضعیفی در این سه بخش از خود به نمایش گذاشت و باتوجه به تبلیغات بسیار گسترده در آغاز هر یک از این بخش ها حالا با چالش اعتماد مردم به خود و در کل عدم مقبولیت اجتماعی روبه رو شده است.
,از زمان شکل گیری جریان اصلاحات این مهم قابل لمس است که این جریان در مواقعی که از شرایط عادی برخوردار نیست و حتی در شرایط عادی نیز با استفاده از حواشی اجتماعی و یک شانتاژ رسانه ای سعی دارد که فضای جامعه را به هر شکلی به نفع خود برگرداند. این جریان تمام تلاش خود را به کار می گیرد که به هر قیمتی حتی در صورت ضربه زدن به منافع ملی کرسی های اجرایی و قانون گذاری و شهری را در اختیار بگیرد. تجربه نشان داده است که علی رغم حاشیه سازی های قبل از انتخابات، بعد از رسیدن به جایگاه مورد نظر نیز اقدام به حاشیه سازی کرده و به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور به سمت دیگری حرکت می کنند.
,در این ایام نیز که چند ماه تا انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است این جریان خاص نه تنها به دنبال حاشیه سازی های متعدد است بلکه سعی دارد که هر اتفاق اجتماعی را به منزله آب گل آلودی در نظر گرفته و ماهی گیری از آن را آغاز نماید. این جریان در دوره های مسئولیتی، عدم پاسخ گویی خود را به اثبات رسانده و با تمرکز بر منافع حزبی، منافع ملی را پایمال کرده و برخی از مواقع به عمد و یا که سهوا هم صدای با رسانه های بیگانه شده است.
,طی روز های اخیر حرکت اصلاحات و دور قاب چین های رسانه ای شان به سمتی رفته که نوید از جنجال آفرینی این جریان خاص و اعضای و متصلان خاص تر آن برای ماه های آینده می دهد. حرکات اصلاح طلبان و اطرافیانشان طوری پیش می رود که گویا آنها تمام مسائل مهم کشور را رها کرده اند و سعی دارند با هر اتفاق اجتماعی خودشان را به میدان تنش و آشوب برسانند و با داد و بی دادهای توییتری و اینستاگرامی نقش خود را به عنوان مصلحان اجتماعی در بین مردم جا بیندازند. برخی از تندروهای اصلاح طلب حاضرند آرامش نسبی کشور بعد از تنش های اقتصادی و روانی وارد بر جامعه را به هر طریقی با حمایت های خارجی به آشوب بکشند، تا هم در انتخابات قرعه را به نام خود بزنند و هم اگر فرصتی پیش آمد زهر کینه ناکامی شان در ۸۸ را به جان مردم بریزند.
,این روزها صفحه های رسانه ای آقایان و خانم های این جریان را اگر به نظاره بنشینیم به سادگی این مسئله قابل فهم است که ایشان در تلاشند تا تیری را رها کنند و امیدوارند که این تیر آتشین به هدف شومشان برخورد کند. این روزها نام دختر آبی، صدرالساداتی ها، مذاکره مجدد، حجاب اجباری و حمله به برخی از مقدسات و حتی دعوت های غیر مستقیم به شورش های اجتماعی توسط افرادی که در جایگاه های مختلف در این جریان قرار دارند اعلام عمومی می شود و سعی دارند که آن بحث را به اصلی ترین بحث اجتماعی تبدیل کنند و آن را دنبال نمایند تا شاید با بازی با احساسات مردم همه چیز را به نفع خود تمام کنند و در این میان هم گویا برایشان اهمیتی ندارد که همراهانشان داخلی باشند یا خارجی، دوست باشند و یا که دشمن.
,این روزها کشته سازی دختر آبی یکی دیگر از بخش های مجموعه شگرد های جریان خاص است. افراد این جریان تمام زهر های رسانه ای خود را می ریزند و بعد مشخص می شود که همه چیز ساختگی است و اصلا نام و نشانی از دختر آبی در میان نیست و اتفاق دلخراش خود کشی برای دختر دیگری رقم خورده است که مواضع پدرش بر بسیاری از شبهات این اتفاقات پاسخ می دهد اما گویا آقایان و خانم ها مسئله اصلی شان جان یک انسان نیست و در تلاشند تا این مسئله را به نفع خود به پایان برسانند. حتی خانم نماینده اصلاح طلب مردم را به وام گیری از انقلاب تونس دعوت می کند و تشویق به شورش و حتی رئیس قوه قضاییه ای که این روزها عملکردش در حوزه مبارزه با فساد و عدالت خواهی اش برای کارگران هفت تپه زبان زد خاص و عام شده را خشن تر از قبلی ها معرفی می کنند تا شکستشان در مقابل عملکرد مثبت رقیب انتخاباتی گذشته شان را پوشش دهند.
,گویا خانم ها و آقایان اصلاح طلب نمی خواهند بپذیرند که این دست اتفاقات اجتماعی با فرض این که، (تاکید می کنیم با فرض اینکه) خطایی در رسیدگی به آن صورت گرفته باشد (که البته توسط قوه قضاییه تکذیب شده است و حتی خبر آنلاین رسانه ای که این خبر را منتشر کرد نیز خبر خود را تغییر داد) برآمده از عملکرد این افراد است. آیا کسانی که با فعالیت های خود دغدغه یک دختر مسلمان را تا سطح حضور در ورزشگاه و خودسوزی در راستای آن کاهش داده اند می توانند پاسخ گوی خون این فرد باشند؟ کسانی که برای عقاید خود نیاز به خون کسانی دارند که در اوج سادگی اسیر احساسات پراکنیِ سیاسی آقایان و خانم ها می شوند چه طور خود را مبارزان راه آزادی و انسانیت معرفی می کنند.
,آیا مباحثی چون ورود زنان به ورزشگاه و یا حجاب اجباری از جمله مواردی نیست که توسط همین جریان خاص برای بخشی از جامعه رسانه ای و عموم به دغدغه تبدیل شده است و برای آن دست و پا زدند؟ آیا این دست اتفاقات برآمده از همان حاشیه سازی این افراد و رسانه هایشان نیست؟
,البته همانطور که گفته شد دختر آبی، حجاب اجباری و موارد مرتبط فقط گوشه ای از این تهاجم است. اگر بخواهیم در عرصه سیاست خارجه نیز به این مهم بپردازیم، باید گفت پس از صحبت های عجیب و خاص رئیس جمهور در خصوص ارتباط دهی رفاه مردم با یک دیدار و در صورت لزوم انجام شدن چنین دیداری؛ حال با اخراج بولتون از کاخ سفید و با توجه به شکست دوباره تفکرات ترس از جنگ؛ اصلاح طلبان، آنها سعی دارند با وام گیری از سخنان روحانی، اخراج بولتون را راه نجاتی برای کشور تعریف کنند و بگویند که راه برای مذاکره ای که در آن رفاه نهفته است باز شده اما گویا افرادی در داخل نمی گذارند که این رفاه فراگیر شود. آنها با این حرکت تمام کم و کاستی های عملکردی خود را به سمت و سوی رهبری نظام بکشانند و خود را بی تقصیر از همه اتفاقات جلوه دهند.
,در این میان اگر بخواهیم از کنار هم صدایی اصلاح طلبان با بی بی سی و صدای آمریکا بگذریم. عده ای از سلبریتی هایی که به هر مسئله سیاسی و اجتماعی ای ورود می کنند خود را به این میدان رسانده اند و دست رسانه ای آنها از آستین اصلاحات بیرون زده است و سعی دارند بار دیگر با اقدامات خود مانند انتخابات ۹۶ مردم را به اشتباهی دیگر دچار کنند. باید پرسید آیا این سلبریتی ها از گذشته خود و دامی که برای مردم پهن کردند تجربه نگرفتند که حالا خود را به این میدان رسانده اند و سعی دارند یک اتفاق اجتماعی که خودشان مسببان اصلی آن هستند را به ضرر منافع ملی به پایان برسانند.
,گویا همیشه نام اصلاحات با تنش و آشوب روبه رو است. مطئنا ملت ایران هنوز هم فتنه ۸۸ را فراموش نکرده است که اصلاح طلبان چگونه خود را همراه با رسانه های بیگانه به آب و آتش زدند تا منافع و اهداف شوم را به نتیجه برسانند اما نتوانستند و شاید در انتظارند تا روزی کینه شکستشان در ۸۸ را پاسخ دهند. در انتخابات ۹۸، که اصلاحات نمی تواند در آن هیچ گونه دفاعی از عملکرد خود داشته باشد بهترین فرصت است تا دوباره همه چیز به جریان بیفتد و آنها با تنش، جامعه را از خواسته های اصلی خود دور سازند و به سمت خواسته های سیاسی خود ببرند.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه