تعزیه به عنوان یک هنر نمایشی میدان مناسبی است تا به شرح وقایع تاریخی یک حادثه بپردازد اما این نمایش عظیم با وجود اصالت همچنان مورد بی مهری مسئولان قرار گرفته و در غربت و فراموشی به سر میبرد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ کودک که بودیم با فرا رسیدن ایام محرم شال سیاه به گردن میانداختیم و دست در دست پدر و مادرمان به سوی هیئت حرکت میکردیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح قزوین,پای منبر و روضهها مینشستیم و با همان دل کوچکمان برای امام حسین(ع) غصه میخوردیم برای طفل شش ماهه و سهسالهاش گریه میکردیم گاهی دور تا دور مجلس تعزیه مینشستیم و وقایع عاشورا و مصیبت واردشده به خاندان ال عبا را مشاهده میکردیم.
,کودکی مان با همان شال گردن مشکی که نام اباعبدالله روی آن زرکوب شده بود پای مراسمات عزاداری سپری شد. زمان تعزیه آن هنگام که مخالفخوان و قرمزپوشان شمشیر از غلاف بیرون میکشیدند و نعره کنان به خاندان پیامبر حمله میکرد خودمان را زیر چادر مادر یا در اغوش پدر پنهان میکردیم ترس به تنمان رخنه میکرد و با تصور واقعه اشک میریختیم.
,تعزیه برایمان تصویری از عاشورا بود که هرسال در نقاطی از شهر تکرار میشد تا برای ما آن غم عظیمی را به نمایش بگذارد.
,,
, ,
,
حشمتاله اسلامی از پیرغلامان تعزیهی استان قزوین جزو همان کودکانی بود که عشق به اهل بیت و شوق حضور در همایش تعزیه سالهای طولانی او را در لباس رزم تعزیه خوانی کشاندهاست.
,حشمتاله اسلامی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگوهنر صبحقزوین؛ اظهار میکند: قزوین به عنوان مهد تعزیهی ایران از دوران صفوی آغاز شد و در دوران قاجار با وجود اساتیدی مانند میرزا عبدالکریم قزوینی و حاج آقا قزوینی با اجرا در امکان دولتی تعزیه به نقطهی نهایی خود در زمان رساندند.
,وی اضافه میکند: تعزیه را از دوران کودکی در محل زندگیام آغاز کردم در تاکستان مراسمات تعزیه سنتی رونق داشت و من دوران کودکیام را با بچهخوانی در تعزیه گذراندم.
,رئیس خانهی تعزیهی استان قزوین اذعان میکند: سال ۵۴ به استان قزوین هجرت کردیم و این نقل مکان من را پای تعزیههای اساتید معروف کشاند، در سال۶۷ اولین تعزیهی خود را در استان آغاز کردم، در ابتدا روند کار بهصورت انجمن بود یعنی در ایام محرم در منازل برای اجرای تعزیه حاضر میشدیم.
,وی میگوید: ریشهی حب حسین(ع) در دل هر انسانی جوانه میزند و وجود دارد، اما این نهال با توجه و تکریم میتواند مسیر رشد را طی کند که من عشق و محبت اباعبدالله را مسیر موفقیت خود میدانم البته حضور اساتیدی که با عشق نسخه خوانی را به من آموزش میدادند، بیتاثیر نبود.
,اسلامی بیان میکند: سال ۷۲ اولین تعزیهی رسمی با هفت نفر تعزیه خوان برای اجرای تعزیهی حضرت عباس(ع) در استان اجرا شد.
,وی میگوید: برادرم در نقش شهادت خوان بود و من مخالف خوان را در تعزیه اجرا میکردم در صحنههای نبرد هر دو برای اباعبدالله اشک میریختیم تا اینکه در سال ۸۲ لیاقت حضور در صحن اباعبدالله را داشتم، اما چون نقش مخالف خوان به عهدهی من بود بیشتر از هرکسی بار سنگین غم اباعبدالله را حس میکردم و تا مدتها شرم از شمرخوانی به من اجازهی زیارت نمیداد که با توسل به سیدالشهدا زیارت را بجا آوردم اما پس از آن دیگر صحنهی سربریدن امام را به عنوان مخالفخوان اجرا نکردم.
,این مخالف خوان تعزیه بیان میکند: تعزیه آنچنان با گوشت و خون من انس گرفتهاست که مشکلات مسیر تعزیه خوانی را برایم هموار میکند.
,,
, ,
,
وی دربارهی مسیر تکاملی تعزیه ادامه میدهد: مسیر تعزیه با وجود اساتیدی مانند حاج میرزا کرم زمانی، احمد بلبل، سید مهدی سیاهپوش، رضا مشایخی و نبیالله اسلامی طی شد تا به دست اساتید فعلی تعزیه رسید.
,این تعزیهی خوان استان میگوید: سال ۹۵تیم تعزیه استان قزوین برای اجرای مراسم تعزیه کشوری در استان اصفهان حاضر شد و با اجرای زیبای خود رتبهی اول را کسب کرد.
,اسلامی دربارهی تشکیل انجمن تعزیه عنوان میکند: سال۹۴در ادارهی کل ارشاد انجمن و موسسهای با عنوان ۷۱۱برای تعزیهخوانان تشکیل شد که ثمرهی آن اجرای پنجمین نمایش استانی تعزیه بود که در این همایش تعزیههای کماجرا، سخت اجرا و اجرانشده مانند آق والدین و شقالقمر به نمایش گذاشته شد.
,وی ادامه میدهد: تعزیه با تمام فرازهای دلنشین ادبی آن نیاز به ترویج و انتقال به نسل بعدی دارد که در انجمن تعزیه برنامهریزیهایی برای جذب جوانان انجام شدهاست که حمایت مسئولین و حضور پیرغلامان تعزیه برای آموزش را میطلبد.
,این مسئول ابراز میکند: اجرای نمایش تعزیهای مرحب خیبر که طالب هزینهی بالا و امکانات بسیار بود به همت اساتید دوبار در استان به نمایش گذاشتهشد که مورد استقبال هماستانیها قرارگرفت، البته هزینهی این مراسمات به عهدهی خود تعزیهخوانان بود و یک ریال وجه هم در این زمینه دریافت نشد.
,وی تصریح میکند: سال۹۷ کارگاه آموزشی تعزیه با حضور اساتید تشکیل شد و مورد استقبال مردم هم قرار گرفت اما تنها یک کارگاه کافی نیست که ما در راستای جذب جوانان و نوجوانان برای آموزش هستیم تا از فراموش شدن این هنر اصیل جلوگیری کنیم.
,رئیس خانهی تعزیهی استان قزوین تاکید میکند: هزینهی مخارج برای اجرا در سطح کشور بسیار است که این مسئله گستردگی نمایش تعزیه را کم میکند که ما با اجرا در مناطقی از استان مانند منبع آب، حمام بلور، منزل شهید بابایی، پل امام علی(ع)، کمندحصار، شینگر، حصار خرما، بکندی و برخی مناطق روستایی و شهری در ماندگاری این هنر تلاش کردیم.
,وی در پایان میگوید: تعزیه به عنوان یک هنر نمایشی میدان مناسبیاست تا شرح وقایع را برای نوجوانان و جوانان به تصویر بکشد، اما این هنر نیازمند حمایت و سرمایهگذاری است.
,در ادامهی صحبتهای رئیس خانهی تعزیهی استان قزوین به سراغ یکی از مخالف خوانان این هنر نمایشی رفتیم.
,حسین امیر نژاد در ادامهی صحبتهای حشمتاله اسلامی اظهار میکند: تعزیه خوانی را از اوایل انقلاب با بچهخوانی آغاز کردم و شوق تعزیهخوانی مرا به پای جلسات تعزیهی اساتید کشاند.
,این مخالف خوان دربارهی یکی از خاطرات خود از تعزیه میگوید: در اوایل اجرای تعزیه در قاقازان پیرغلامان به علت مشاغل کاری خیلی کم در صحنهی اجرا حاضر میشدند که در یکی از مراسمات من به دنبال شمرخوان محل که یک انسان متبحر در تعزیه بود رفتم این بزرگوار در مزرعه مشغول به کار بود بعد از اصرار من برای حضورش شرط گذاشت که اگر من هشت تنه درخت بریدهشده را از دره خارج کنم همراه من میآیند و من از شوق حضور او، تمام تنههای درخت را از دره خارج کردم.
,وی میگوید: تبخر در نمایش تعزیه یک امر اساسیاست و تعزیهخوان برای ادای جایگاه تعزیه باید ابتدا آگاهی و معرفت افزایی کند، سپس در جایگاه تعزیهخوان قرار بگیرد که متاسفانه برخی افراد با سبک شمردن تعزیه جایگاه این هنر را حفظ نمیکنند.
,امیرنژاد در پایان صحبتهایش بیان میکند: هنر تعزیه در کنار معرفت به صدای خوب و امکانات مناسب نیاز دارد که متاسفانه چند سالیاست امکانات مکان از تعزیهخوانها سلب شدهاست و ما از مسئولین انتظار داریم برای حفظ جایگاه این هنر حمایت خود را از ما دریغ نکنند.
,شهادت خوان نمایش تعزیهی استان در ادامهی صحبتهای حسین امیرنژاد میگوید: هنر تعزیه نسل به نسل از اجدادم به من رسیدهاست و من این هنر را با بچهخوانی در تاکستان آغاز کردم.
,وی ادامه میدهد: مشغول اجرای تعزیهی حضرت عباس(ع) بودیم و صحنههای کربلا و نقش علمدار را تداعی میکردیم که کودک نابینایی از بین جماعت شفا پیدا کرد و آن صحنه به عنوان خاطرانگیزترین صحنهی زندگی من رقم خورد.
,,
, ,
,
حبیباله نوری در ادامهی صحبتهای شهادت خوان میگوید: از یازدهسالگی تعزیه خوانی را با شوق اهل بیت آغاز کردم و هماکنون با شوق این هنر اصیل را ادامه میدهم.
,وی اضافه میکند: گذشته زمان و سن بلوغ کیفیت صدای سابق را از من گرفت که روحیهام را برای ادامهی این کار کم کرد اما با تشویق اساتید نقش خود را به عنوان مخالفخوان در تعزیه ادامه دادم.
,این مخالف خوان با وصف یکی از خاطرات خود ادامه میدهد: برای اجرای تعزیهی مسلمبن عقیل در پشت صحنه حاضر شدیم که من متوجه شدم نسخهی اجرای خود را در منزل جاگذاشتهام مسیر بسیار دور بود و بازگشت به منزل امکانپذیر نبود که در آن زمان یکی از پیرغلامان خودکار بدست گرفت و نسخهی اجرای من را در مدت زمان کوتاه از حفظ برای نقش حارص نوشت.
,وی در پایان ابراز میکند: نوشتن نسخه از حفظ کار سادهای نبود اما حرکت آن پیرغلام به من آموخت زمانی یک عمل ارزش مییابد که با آگاهی، معرفت و خلوص نیت انجام شود.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه