اخبار داغ

جلوه‌های ولایت و ولایت‌پذیری در عاشورا

جلوه‌های ولایت و ولایت‌پذیری در عاشورا
ولایتمداری تحت هر شرایطی درس بزرگ کربلا و قیام عاشورا است اما بسیاری از بزرگان شیعه از صف جهاد در راه خدا و شهادت در رکاب ولی خدا به سبب غفلت و یا پذیرش امان نامه ها و تسلیم بیرق مذاکره شدن ها جا ماندند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا و به نقل از صاحب نیوز؛ مطابق با آیه “اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولوالامر منکم”(نسا۵۹)، مبنای دین اسلام بر ولایت الله است و ولایت الله است که به ولایت رسول و امام و ولی فقیه به شکل طولی تسری می یابد. بنابراین، حاکمیت حق ولی الله است که در هر زمان فردی عهده دار این امر است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,

جلوه های ولایت
پس از شهادت امام علی علیه السلام، حق ولایت به امام حسن(ع) می رسید اما معاویه از غفلت مردم استفاده کرد و آنها را فریفت و مطابق با آیه “إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم”ْ(رعد۱۱) و هزار حجت شرعی و عقلی دیگر، امام(ع) با تاکید بر اینکه ولایت حق ایشان است، ولی به صلح با معاویه تحت شروطی مهم (موروثی نشدن خلافت و عدم تعرض به امام و یارانش) رضایت داد تا نزاعها میان مردم خاتمه یابد. اما معاویه پس خود یزید بدکار را خلیفه خواند و به وسیله فریب همسر نااهل امام حسن(ع)، ایشان را به شهادت رساند. یزید نیز سعی داشت از امام حسین(ع) بیعت بگیرد که امام(ع) باتوجه به فسق علنی یزید،از بیعت امتناع کردند و در مکه معتکف شدند. آن زمان از دین پیامبر خاتم(ص) پوسته ای مانده بود و احادیث جعلی که توسط کعب الاحرارها و با بهره گیری از سکوت صحابه و ارعاب معاویه رونق یافته بود، دین اصیل اسلام را کم رنگ ساخته بود، بنا بر این امام پس از دریافت نامه از کوفیان و با تشریح چندباره اهداف قیامشان در خطبه ها و نامه هایی که به سران ایالت ها می فرستادند، به منظور احیای دین جدشان و اقامه امر به معروف و نهی از منکر و برپا داشتن حکومتی الهی و عادلانه در ادامه مسیر قیامشان به سمت کوفه حرکت کردند.

امام(ع) به عنوان مظهر ولی الله زمانه اش از همان ابتدای روی کار آمدن یزید با وی بیعت نکرد و چون ولید حاکم مدینه را مجبور به گرفتن بیعت از ایشان و یا کشتنشان کرده بودند، امام راهی مکه شد. بنابراین قیام ایشان قیام به ظلم و فسق خلیفه باطل بود و قبل از نامه کوفیان کلید خورده بود. ایشان با علم اولیه به هزار رنگی و دمدمی بودن مردم کوفه و به حسب تجربه دوران حکومت پدر و برادرشان، حتی زمانی که به ایشان از عهدشکنی مردم کوفه خبر رسید، نه راه عوض کردند و نه مقهور بیعت مردمان دمدمی مزاج کوفه شدند که بخواهند برای خوش آمد مردم دست بیعت پیش خلیفه غاصب و جورپیشه دراز کنند. ایشان حتی در خطبه ای تاکید کردند که جایز نیست مسلمانی در مقابل حاکمی که حرام خدا را حلال می کند، دست بیعت پیش نهد.

امام (ع) به عنوان ولی الله دوبار خطاب به لشکر حر گفتند: اگر از نامه های دعوتتان منصرف شدید، راه عوض می کنم اما نگفتند از قیام دست می کشم و بیعت می کنم، این نشان می دهد که ولی حق هیچگاه خود را تسلیم و منفعل به خواست مردم نمی کند.

ولی اللهی که اطاعتش واجب است اخلاقی و رفتاری باید نمایانگر حق باشد. امام تنها زمانی که دیدند مردم کوفه علاقه ای به تغییر و اصلاح سرنوشت خویش ندارند، به اجبار قیام را در کربلا و با اندک یارانشان که از برادرشان عباس تا حبیب و مسلم و زهیر و… تمامی شاگردان تراز اول کلاس ولایت مداری و حق طلبی بودند، ادامه دادند.

جلوه های ولایتمداری
امام حسین(ع) با همان قدرت ولایتشان، فرمانده لشکر دشمن یعنی حر را هدایت کردند و اگر مردم قلبشان از زنگارهای غفلت و حرام و گناه و حب دنیا سیاه نمی شد و فریب زر و زور و تزویر یزید و ابن زیاد را نمی خوردند، نیروی هدایت آن ولی حق بر قلبشان رسوخ می کرد و عزتمندانه به حصن حصین و سفنیه نجات اهل بیت پناه می آوردند. اما…

از تبعیت و ولایت پذیری و پیشمرگ ولی شدن قاسم بن حسن، علی بن حسین، حر، زهیر، حبیب، وهب، زینب و… و سبقت در اذن جهادخواهی و مقاومت فولادین اصحاب حسین که بگذریم، پررنگ ترین جلوه ولایتمداری در کربلا را متعلق به عباس بن علی(ع) می یابیم. کسی که بی اذن ولی کلامی با دشمن سخن نگفت و حتی پس از اجازه ولی، با صلابت آنها را که امان نامه برایش آورده بودند رد کرد. کسی که خود را پرچمدار و حافظ امین خیمه های اهل بیت ولی الله شناساند و تا آخرین لحظه کوشید تا پای عهدش بماند. بی شک تاریخ به یاد دارد که عباس چگونه متواضعانه حتی از گفتن واژه برادر به ولی خویش تا آخرین لحظه های حیات شرم داشت و یقینا گوشه گوشه کربلا بخاطر دارد که وقتی از طرف دشمن امان نامه برایش آوردند، چقدر خجالت کشید و روی نگریستن به روی ولی خویش را نداشت.

ولایتمداری تحت هر شرایطی درس بزرگ کربلا و قیام عاشورا است اما بسیاری از بزرگان شیعه از صف جهاد در راه خدا و شهادت در رکاب ولی خدا به سبب غفلت و یا پذیرش امان نامه ها و تسلیم بیرق مذاکره شدن ها جا ماندند.

کاش جامانده نشویم و لبیک گوی هل من ناصر… حسین زمان(عج) و نایبشان باشیم. کاش چون مردمان مدعی سال۶۱ ولیمان را به جای خود به قربانگاه نفرستیم.

فاطمه داوری دولت آبادی؛ دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه اصفهان

انتهای پیام /

,

جلوه های ولایت
پس از شهادت امام علی علیه السلام، حق ولایت به امام حسن(ع) می رسید اما معاویه از غفلت مردم استفاده کرد و آنها را فریفت و مطابق با آیه “إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم”ْ(رعد۱۱) و هزار حجت شرعی و عقلی دیگر، امام(ع) با تاکید بر اینکه ولایت حق ایشان است، ولی به صلح با معاویه تحت شروطی مهم (موروثی نشدن خلافت و عدم تعرض به امام و یارانش) رضایت داد تا نزاعها میان مردم خاتمه یابد. اما معاویه پس خود یزید بدکار را خلیفه خواند و به وسیله فریب همسر نااهل امام حسن(ع)، ایشان را به شهادت رساند. یزید نیز سعی داشت از امام حسین(ع) بیعت بگیرد که امام(ع) باتوجه به فسق علنی یزید،از بیعت امتناع کردند و در مکه معتکف شدند. آن زمان از دین پیامبر خاتم(ص) پوسته ای مانده بود و احادیث جعلی که توسط کعب الاحرارها و با بهره گیری از سکوت صحابه و ارعاب معاویه رونق یافته بود، دین اصیل اسلام را کم رنگ ساخته بود، بنا بر این امام پس از دریافت نامه از کوفیان و با تشریح چندباره اهداف قیامشان در خطبه ها و نامه هایی که به سران ایالت ها می فرستادند، به منظور احیای دین جدشان و اقامه امر به معروف و نهی از منکر و برپا داشتن حکومتی الهی و عادلانه در ادامه مسیر قیامشان به سمت کوفه حرکت کردند.

, جلوه های ولایت,
,

امام(ع) به عنوان مظهر ولی الله زمانه اش از همان ابتدای روی کار آمدن یزید با وی بیعت نکرد و چون ولید حاکم مدینه را مجبور به گرفتن بیعت از ایشان و یا کشتنشان کرده بودند، امام راهی مکه شد. بنابراین قیام ایشان قیام به ظلم و فسق خلیفه باطل بود و قبل از نامه کوفیان کلید خورده بود. ایشان با علم اولیه به هزار رنگی و دمدمی بودن مردم کوفه و به حسب تجربه دوران حکومت پدر و برادرشان، حتی زمانی که به ایشان از عهدشکنی مردم کوفه خبر رسید، نه راه عوض کردند و نه مقهور بیعت مردمان دمدمی مزاج کوفه شدند که بخواهند برای خوش آمد مردم دست بیعت پیش خلیفه غاصب و جورپیشه دراز کنند. ایشان حتی در خطبه ای تاکید کردند که جایز نیست مسلمانی در مقابل حاکمی که حرام خدا را حلال می کند، دست بیعت پیش نهد.

,

امام (ع) به عنوان ولی الله دوبار خطاب به لشکر حر گفتند: اگر از نامه های دعوتتان منصرف شدید، راه عوض می کنم اما نگفتند از قیام دست می کشم و بیعت می کنم، این نشان می دهد که ولی حق هیچگاه خود را تسلیم و منفعل به خواست مردم نمی کند.

,

ولی اللهی که اطاعتش واجب است اخلاقی و رفتاری باید نمایانگر حق باشد. امام تنها زمانی که دیدند مردم کوفه علاقه ای به تغییر و اصلاح سرنوشت خویش ندارند، به اجبار قیام را در کربلا و با اندک یارانشان که از برادرشان عباس تا حبیب و مسلم و زهیر و… تمامی شاگردان تراز اول کلاس ولایت مداری و حق طلبی بودند، ادامه دادند.

,

جلوه های ولایتمداری
امام حسین(ع) با همان قدرت ولایتشان، فرمانده لشکر دشمن یعنی حر را هدایت کردند و اگر مردم قلبشان از زنگارهای غفلت و حرام و گناه و حب دنیا سیاه نمی شد و فریب زر و زور و تزویر یزید و ابن زیاد را نمی خوردند، نیروی هدایت آن ولی حق بر قلبشان رسوخ می کرد و عزتمندانه به حصن حصین و سفنیه نجات اهل بیت پناه می آوردند. اما…

, جلوه های ولایتمداری,
,

از تبعیت و ولایت پذیری و پیشمرگ ولی شدن قاسم بن حسن، علی بن حسین، حر، زهیر، حبیب، وهب، زینب و… و سبقت در اذن جهادخواهی و مقاومت فولادین اصحاب حسین که بگذریم، پررنگ ترین جلوه ولایتمداری در کربلا را متعلق به عباس بن علی(ع) می یابیم. کسی که بی اذن ولی کلامی با دشمن سخن نگفت و حتی پس از اجازه ولی، با صلابت آنها را که امان نامه برایش آورده بودند رد کرد. کسی که خود را پرچمدار و حافظ امین خیمه های اهل بیت ولی الله شناساند و تا آخرین لحظه کوشید تا پای عهدش بماند. بی شک تاریخ به یاد دارد که عباس چگونه متواضعانه حتی از گفتن واژه برادر به ولی خویش تا آخرین لحظه های حیات شرم داشت و یقینا گوشه گوشه کربلا بخاطر دارد که وقتی از طرف دشمن امان نامه برایش آوردند، چقدر خجالت کشید و روی نگریستن به روی ولی خویش را نداشت.

,

ولایتمداری تحت هر شرایطی درس بزرگ کربلا و قیام عاشورا است اما بسیاری از بزرگان شیعه از صف جهاد در راه خدا و شهادت در رکاب ولی خدا به سبب غفلت و یا پذیرش امان نامه ها و تسلیم بیرق مذاکره شدن ها جا ماندند.

,

کاش جامانده نشویم و لبیک گوی هل من ناصر… حسین زمان(عج) و نایبشان باشیم. کاش چون مردمان مدعی سال۶۱ ولیمان را به جای خود به قربانگاه نفرستیم.

,

فاطمه داوری دولت آبادی؛ دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه اصفهان

,

انتهای پیام /

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه