عجیب است که وقتی «مشکی رنگ عشق» میشود، هیچکس متأذی نمیشود اما اگر رنگ عشق حسینی، مشکی باشد توپخانه رسانهای سیاهبازان به کار میافتد![
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، این روزها و با پایان یافتن عزاداری سیدالشهداء(ع)، برخی از رسانهها و سیاسیون پروژه نقد دستگاه عزاداری سالار شهیدان را در دستور کار قرار دادهاند. یکی از تأثیرات منفی رنگ مشکی بر روان مینویسد و دیگری هیئت را محلی برای تسویه حسابهای جناحی میخواند و این دومی، کارِ روزنامه همدلی است که فرق "تسویه" و "تصفیه" را هم نمیداند!
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,همدلی پرسیده است که آیا رنگ تشیع سیاه است؟ نه جناب بهروز مرادی! رنگ تشیع سرخ است اما روی پنجهکشان بر پرچم حسینی سیاه! عجیب است که وقتی «مشکی رنگ عشق» میشود، هیچکس متأذی نمیشود اما اگر رنگ عشق حسینی، مشکی باشد توپخانه رسانهای سیاهبازان به کار میافتد!
عجیبتر این که لباس سیاه ما را افسرده میکند اما اقتصادِ سیاهی که دستپخت محبوبانِ امثال «همدلی» است تأثیر خاصی بر روان مردم ندارد!
امروز روزنامه اعتماد هم یادداشتی به قلم «عباس عبدی» منتشر کرده است که در آن عبدی میگوید قصد داشته درباره تحریفات در مناسک عزاداری بنویسد!
با محتوای یادداشت مخالف یا موافق نیستم اما مسئله مهمتری در اینباره وجود دارد. در اینترنت عبارت «اجازهنامه حدیث» را جستجو کنید. در همین گذشته نهچنداندور افراد برای نقل حدیث باید از اساتید خود اجازه میگرفتند! یعنی یک استاد برجسته به فلان شاگردش میگفت تو حق داری فقط همین 10 حدیث را نقل کنی!
در روزگار ما اما عباس عبدی هم حدیثشناس شده است!
حرفش گیریم که درست است اما جناب عبدی! بهتر آن است که بگذارید اهل حدیث درباره حدیث سخن بگویند. این سخن گفتن بیموقع ما را ظنین میکند که مبادا شما را هم به پروژه نقد دستگاه عزا دعوت کردهاند! چگونه است که ما درباره فیزیک کوانتوم اظهارنظر خاصی نمیکنیم؟ چرا گمان میکنیم که سخن گفتن از مسائل دینی نیازی به تخصص ندارد؟ ما میدانیم که تحریف، آفت عزای حسین(ع) است اما «مطهری» باید در اینباره سخن بگوید!
و سخن آخر. میگویند هیئات به محلی برای تصفیهحساب جناحی تبدیل شده! این سخن بیش از آن که وهن هیئات باشد، وهن مستمعان میلیونی هیئات و مجالس عزاست!
اگر این حجم از جمعیت در هیئات مینشینند و در قالب اسلامِ حقیقی سیاسی، شنوای نقد ارکان حاکمیت هستند، چرا با مردم همدل نمیشوید؟ ما درک میکنیم که شرایط سیاسی آنقدر فاجعهبار است که برای خروج از این وضعیت ناچارید به هر مسأله باربط و بیربطی چنگ بزنید، اما برادرانه به شما توصیه میکنیم، شرف را با درافتادن با دم و دستگاه عزای سیدالشهداء لکهدار نکنید!
از این گرد و خاکها گردی بر پرچم عزای حسین(ع) نمینشیند اما چه بسا که این گرد و خاک، چشم طمعتان را کور کند! والسلام!
انتهای پیام/
همدلی پرسیده است که آیا رنگ تشیع سیاه است؟ نه جناب بهروز مرادی! رنگ تشیع سرخ است اما روی پنجهکشان بر پرچم حسینی سیاه! عجیب است که وقتی «مشکی رنگ عشق» میشود، هیچکس متأذی نمیشود اما اگر رنگ عشق حسینی، مشکی باشد توپخانه رسانهای سیاهبازان به کار میافتد!
عجیبتر این که لباس سیاه ما را افسرده میکند اما اقتصادِ سیاهی که دستپخت محبوبانِ امثال «همدلی» است تأثیر خاصی بر روان مردم ندارد!
امروز روزنامه اعتماد هم یادداشتی به قلم «عباس عبدی» منتشر کرده است که در آن عبدی میگوید قصد داشته درباره تحریفات در مناسک عزاداری بنویسد!
با محتوای یادداشت مخالف یا موافق نیستم اما مسئله مهمتری در اینباره وجود دارد. در اینترنت عبارت «اجازهنامه حدیث» را جستجو کنید. در همین گذشته نهچنداندور افراد برای نقل حدیث باید از اساتید خود اجازه میگرفتند! یعنی یک استاد برجسته به فلان شاگردش میگفت تو حق داری فقط همین 10 حدیث را نقل کنی!
در روزگار ما اما عباس عبدی هم حدیثشناس شده است!
حرفش گیریم که درست است اما جناب عبدی! بهتر آن است که بگذارید اهل حدیث درباره حدیث سخن بگویند. این سخن گفتن بیموقع ما را ظنین میکند که مبادا شما را هم به پروژه نقد دستگاه عزا دعوت کردهاند! چگونه است که ما درباره فیزیک کوانتوم اظهارنظر خاصی نمیکنیم؟ چرا گمان میکنیم که سخن گفتن از مسائل دینی نیازی به تخصص ندارد؟ ما میدانیم که تحریف، آفت عزای حسین(ع) است اما «مطهری» باید در اینباره سخن بگوید!
و سخن آخر. میگویند هیئات به محلی برای تصفیهحساب جناحی تبدیل شده! این سخن بیش از آن که وهن هیئات باشد، وهن مستمعان میلیونی هیئات و مجالس عزاست!
اگر این حجم از جمعیت در هیئات مینشینند و در قالب اسلامِ حقیقی سیاسی، شنوای نقد ارکان حاکمیت هستند، چرا با مردم همدل نمیشوید؟ ما درک میکنیم که شرایط سیاسی آنقدر فاجعهبار است که برای خروج از این وضعیت ناچارید به هر مسأله باربط و بیربطی چنگ بزنید، اما برادرانه به شما توصیه میکنیم، شرف را با درافتادن با دم و دستگاه عزای سیدالشهداء لکهدار نکنید!
از این گرد و خاکها گردی بر پرچم عزای حسین(ع) نمینشیند اما چه بسا که این گرد و خاک، چشم طمعتان را کور کند! والسلام!
انتهای پیام/
همدلی پرسیده است که آیا رنگ تشیع سیاه است؟ نه جناب بهروز مرادی! رنگ تشیع سرخ است اما روی پنجهکشان بر پرچم حسینی سیاه! عجیب است که وقتی «مشکی رنگ عشق» میشود، هیچکس متأذی نمیشود اما اگر رنگ عشق حسینی، مشکی باشد توپخانه رسانهای سیاهبازان به کار میافتد!
عجیبتر این که لباس سیاه ما را افسرده میکند اما اقتصادِ سیاهی که دستپخت محبوبانِ امثال «همدلی» است تأثیر خاصی بر روان مردم ندارد!
امروز روزنامه اعتماد هم یادداشتی به قلم «عباس عبدی» منتشر کرده است که در آن عبدی میگوید قصد داشته درباره تحریفات در مناسک عزاداری بنویسد!
با محتوای یادداشت مخالف یا موافق نیستم اما مسئله مهمتری در اینباره وجود دارد. در اینترنت عبارت «اجازهنامه حدیث» را جستجو کنید. در همین گذشته نهچنداندور افراد برای نقل حدیث باید از اساتید خود اجازه میگرفتند! یعنی یک استاد برجسته به فلان شاگردش میگفت تو حق داری فقط همین 10 حدیث را نقل کنی!
در روزگار ما اما عباس عبدی هم حدیثشناس شده است!
حرفش گیریم که درست است اما جناب عبدی! بهتر آن است که بگذارید اهل حدیث درباره حدیث سخن بگویند. این سخن گفتن بیموقع ما را ظنین میکند که مبادا شما را هم به پروژه نقد دستگاه عزا دعوت کردهاند! چگونه است که ما درباره فیزیک کوانتوم اظهارنظر خاصی نمیکنیم؟ چرا گمان میکنیم که سخن گفتن از مسائل دینی نیازی به تخصص ندارد؟ ما میدانیم که تحریف، آفت عزای حسین(ع) است اما «مطهری» باید در اینباره سخن بگوید!
و سخن آخر. میگویند هیئات به محلی برای تصفیهحساب جناحی تبدیل شده! این سخن بیش از آن که وهن هیئات باشد، وهن مستمعان میلیونی هیئات و مجالس عزاست!
اگر این حجم از جمعیت در هیئات مینشینند و در قالب اسلامِ حقیقی سیاسی، شنوای نقد ارکان حاکمیت هستند، چرا با مردم همدل نمیشوید؟ ما درک میکنیم که شرایط سیاسی آنقدر فاجعهبار است که برای خروج از این وضعیت ناچارید به هر مسأله باربط و بیربطی چنگ بزنید، اما برادرانه به شما توصیه میکنیم، شرف را با درافتادن با دم و دستگاه عزای سیدالشهداء لکهدار نکنید!
از این گرد و خاکها گردی بر پرچم عزای حسین(ع) نمینشیند اما چه بسا که این گرد و خاک، چشم طمعتان را کور کند! والسلام!
انتهای پیام/
همدلی پرسیده است که آیا رنگ تشیع سیاه است؟ نه جناب بهروز مرادی! رنگ تشیع سرخ است اما روی پنجهکشان بر پرچم حسینی سیاه! عجیب است که وقتی «مشکی رنگ عشق» میشود، هیچکس متأذی نمیشود اما اگر رنگ عشق حسینی، مشکی باشد توپخانه رسانهای سیاهبازان به کار میافتد!
,, ,
عجیبتر این که لباس سیاه ما را افسرده میکند اما اقتصادِ سیاهی که دستپخت محبوبانِ امثال «همدلی» است تأثیر خاصی بر روان مردم ندارد!
, عجیبتر این که لباس سیاه ما را افسرده میکند اما اقتصادِ سیاهی که دستپخت محبوبانِ امثال «همدلی» است تأثیر خاصی بر روان مردم ندارد!,امروز روزنامه اعتماد هم یادداشتی به قلم «عباس عبدی» منتشر کرده است که در آن عبدی میگوید قصد داشته درباره تحریفات در مناسک عزاداری بنویسد!
,با محتوای یادداشت مخالف یا موافق نیستم اما مسئله مهمتری در اینباره وجود دارد. در اینترنت عبارت «اجازهنامه حدیث» را جستجو کنید. در همین گذشته نهچنداندور افراد برای نقل حدیث باید از اساتید خود اجازه میگرفتند! یعنی یک استاد برجسته به فلان شاگردش میگفت تو حق داری فقط همین 10 حدیث را نقل کنی!
,در روزگار ما اما عباس عبدی هم حدیثشناس شده است!
, در روزگار ما اما عباس عبدی هم حدیثشناس شده است! ,حرفش گیریم که درست است اما جناب عبدی! بهتر آن است که بگذارید اهل حدیث درباره حدیث سخن بگویند. این سخن گفتن بیموقع ما را ظنین میکند که مبادا شما را هم به پروژه نقد دستگاه عزا دعوت کردهاند! چگونه است که ما درباره فیزیک کوانتوم اظهارنظر خاصی نمیکنیم؟ چرا گمان میکنیم که سخن گفتن از مسائل دینی نیازی به تخصص ندارد؟ ما میدانیم که تحریف، آفت عزای حسین(ع) است اما «مطهری» باید در اینباره سخن بگوید!
,, ,
و سخن آخر. میگویند هیئات به محلی برای تصفیهحساب جناحی تبدیل شده! این سخن بیش از آن که وهن هیئات باشد، وهن مستمعان میلیونی هیئات و مجالس عزاست!
,اگر این حجم از جمعیت در هیئات مینشینند و در قالب اسلامِ حقیقی سیاسی، شنوای نقد ارکان حاکمیت هستند، چرا با مردم همدل نمیشوید؟ ما درک میکنیم که شرایط سیاسی آنقدر فاجعهبار است که برای خروج از این وضعیت ناچارید به هر مسأله باربط و بیربطی چنگ بزنید، اما برادرانه به شما توصیه میکنیم، شرف را با درافتادن با دم و دستگاه عزای سیدالشهداء لکهدار نکنید!
,از این گرد و خاکها گردی بر پرچم عزای حسین(ع) نمینشیند اما چه بسا که این گرد و خاک، چشم طمعتان را کور کند! والسلام!
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه