سالمندان چشم انتظار دیدار فرزندان؛
دلتنگی، دستمزد پدران و مادرانی که فرزندانشان تنها سرمایه‌شان هستند/ اینجا بوی بی‌معرفتی موج می‌زند
مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌غربی می گوید: هم اکنون ۴۳۰ سالمند در ۱۳ مرکز نگهداری در این استان سکونت دارند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از اروم‌نیوز، در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید هستیم. روزهایی که پدران و مادران دست فرزندان خود را می‌گیرند و با شور و شوق آنان را به مدرسه می‌برند و روزها، ماه‌ها و سال‌ها در حال تلاش برای موفقیت این فرزندان هستند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اروم‌نیوز,در این میان، هستند مادران و پدرانی که سالیان گذشته این کار را کرده و با سختی و خوشحالی برای موفقیت فرزندان خود به هر طریقی کوشیده‌اند تا روزی این فرزندان عصای دست آنان شده و در روزهای سالخوردگی و پیری در کنارشان باشند امروز همان فرزندان با گفتن «گرفتاریم، نمی‌توانیم، مدت کوتاهی اینجا باش می‌آیم و …» پدران و مادران خودرا به سرای سالمندان سپرده و تنها سهم این والدین از سال‌ها تلاش و موفقیت فرزندانشان، آه و اشک از دوری و دلتنگی دختر و پسرشان شده است.
,* چشم انتظار فرزندان
, * چشم انتظار فرزندان,«ملیحه خانم» مادری است که در یکی از خانه‌های سالمندان ارومیه نگهداری می‌شود. به گفته مسئولان مرکز نگهداری، او ۷۲ سال دارد و کمتر از ۵ ماه است که به جمع سالمندان این خانه اضافه شده است.
,این مادر سالخورده، در گفت‌و‌گو با خبرنگار اروم‌نیوز، می‌گوید: ۲ سال پیش همسرم را به دلیل بیماری و کهولت سن از دست دادم. اموال زیادی نداشتیم و خانه‌ای از همسرم برای من و فرزندانم مانده بود که پس از خدا‌بیامرز سرپناهی برای من به شمار می‌آمد.
,او که دستان چروک شده و پیر خود را نشان می‌دهد که نشانگر سال‌ها کار و تلاش است، ادامه می‌دهد: سالیان سال با همسرم در باغ کوچکی که داشتیم مشغول بوده و در کنار یکدیگر تلاش کرده و فرزندانی باسواد و با مدارج علمی خوب تحویل جامعه دادیم اما پس از مرگ همسرم دنیای دیگری برای من رقم خورد.
,ملیحه بانو، با افسوس و چشمانی پر از اشک می‌گوید: اما چند ماه پس از مرگ همسرم فرزندانم خانه‌ام را برای فروش گذاشتند تا هر‌کدام سهم‌الارث خود را بردارند و پسر بزرگترم در قبال سهم‌الارث سال‌ها کار من مراقب و نگهداری از من را متقبل شد که این وعده چند ماه بیشتر دوام نداشت.
,وی، ابراز می‌کند: پس از گذشت ۵ ماه از حضورم در خانه، پسرم با بیان اینکه برای ادامه تحصیلات و داشتن فرصت شغلی مناسب‌تر همراه همسرش به خارج از کشور می‌رود، پیشنهاد حضور در خانه دیگر فرزندانم را داد که هیچ‌کدام مراقبت را من را قبول نکردند و با تصمیم‌گیری مراقبت از من را به خانه سالمندان سپردند!
,وی، اظهار می‌کند: وقتی دیدم باید برای پیشرفت فرزندم بار دیگر از خودم بگذرم قبول کردم تا به خانه سالمندان بیایم اما گویا پسرم به خارج از کشور نرفته و برای عدم نگهداری از من که مادر او هستم به دروغ متوسل شده است.
,* ملالی نیست جز دوری فرزندان
, * ملالی نیست جز دوری فرزندان,این مادر سالخورده در پاسخ به این سوال که زندگی در اینجا سخت است؟، می‌گوید: سختی جسمی ندارد اما متاسفانه فرزندانم به دیدارم نیامده و دوری فرزندانم بسیار رنجورم کرده است، ما سال‌ها برای سلامتی آن‌ها می‌کوشیم، شب‌های مریضی آنان را بیدار می‌مانیم و از جان و تن خود برای سلامت ماندن آن‌ها می‌گذریم تا در هنگام پیری این فرزندان عصای دست ما باشند. کاش پسران و دخترانمان بیشتر قدر پدر و مادر خودرا بدانند.
,* دوست داشتم مادر شوم
, * دوست داشتم مادر شوم,«نصیبه» یکی دیگر از بانوانی است که با ۵۵ سال سن در این سراس سالمندان حضور دارد. او که مجرد است و امروز توانایی جسمی خود را از دست داده و سالمند شده، با لبخندی زیبا در گوشه تخت خود نشسته و به عکسی از پدر و مادر خود نگاه می‌کند.
,وقتی کنار او می‌رویم، با زبان شیرین آذری می‌گوید: «الله سیزه یاددان چخاتماسن جوان بیزی یاد الیبسیز»، با تشکر کوتاهی به صحبت با او می‌نشینم. وقتی می‌پرسم چه شد که اینجا آمدی، بیان می‌کند: سال‌های قبل از انقلاب معلم نهضت سواد‌آموزی بودم اما آن زمان‌ها فرهنگ شاغل بودن بانوان زیاد رایج نبود و خانواده‌ام کم کم با کار من مخالفت کرده و مجبور به استعفا شده و در کنار پدر و مادرم در روستایی زندگی کردم.
,وی، ابراز می‌کند: با یکی از پسران فامیل نامزد بودم اما پس از مدتی او نامزدی را برهم زده و با بانوی دیگری ازدواج کرد. دیگر هیچ‌وقت به ازدواج فکر نکردم تا اسنکه ۳ سال پیش با فاصله یک سال پدر و مادرم را از دست دادم. من عاشق مادرم بودم از همان سال دیگر من هم توان خودم را از دست دادم.
,نصیبه، می‌گوید: پس از فروش خانه پدری‌ام توسط برادرانم، مرا با سهم‌الارثم به خانه سالمندان آوردند چرا‌که به دلایلی پاهایم توان حرکت ندارد و هیچ‌کدام از اعضای خانواده‌ام قبول نکرد نگهدار من باشد.
,وی، تصریح می‌کند: دوست داشتم ازدواج کنم و فرزندانی داشته باشم و مادری مهربان باشم اما بخت با من یار نبود و امروز تنها دلخوشی‌ام عکس پدر و مادرم و دیدار گاه و بی گاه دختر خاله‌ام که دوست کودکی‌ام بود، است.
,* ارومیه رکورددار نگهداری از سالمندان در استان
, * ارومیه رکورددار نگهداری از سالمندان در استان,مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌غربی، در گفت‌و‌گو با خبرنگار اروم‌نیوز، با بیان اینکه ۴۳۰ سالمند مرد و زن در شهرهای مختلف استان در این مراکز زندگی می‌کنند که بیشترین تعداد مربوط به شهر ارومیه با ۲۴۲ نفر است، می‌گوید: در حال حاضر ۱۳ مرکز نگهداری سالمندان در استان فعالیت دارند و به این قشر ارائه خدمات می‌کنند.
, اروم‌نیوز,سعید فریور، می‌افزاید: دولت در راستای حمایت از سالمندان، یارانه به ازای هر فرد اختصاص داده که این یارانه در مراکز بر اساس درجه یک و درجه ۲ اعطا می‌شود.
,وی، با بیان اینکه بهترین محل برای زندگی محیط خانه و جمع خانوادگی است تصریح می‌کند: امیدواریم با اختصاص اعتبار کمک هزینه نگهداری برای سالمندان در منزل، خانواده‌ها از سپردن آن‌ها به سرای سالمندان خودداری کنند.
,مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌غربی، می‌گوید: مهم‌ترین مشکل سالمندان، بحران عاطفی و نبود حمایت خانواده‌ها است، چرا‌که با ورود به سرای سالمندان، دچار نوعی تنش روحی می‌شوند، یکی از رمزهای مهم کمک به آن‌ها جهت فائق آمدن بر شرم و احساس حقارتشان، برخورد دوستانه و ساده و بدون دستپاچگی است.
,وی، بیان می‌کند: با توجه به مسائل عاطفی سالمندان، بهزیستی در تلاش است اقدامات مراقبتی و توانبخشی سالمندان را در منازل انجام داده تا سالمندان از محیط خانواده دور نباشند مگر در شرایط خاص که فرد سالمند شخص داوطلبی برای نگهداری ندارد و خانواده عاجز از نگهداری سالمند در خانه باشد.
,* سخن آخر
, * سخن آخر,اما سخنی با همه مردم ایران. شاید شما مادر یا پدری ندارید که در آسایشگاه‌های سالمندان چشم به راه تان باشند اما پدر و مادرانی هستند که کشیدن دست نوازش شما را انتظار می‌کشند و آدم‌هایی که دعایشان توشه راه زندگی‌تان خواهد بود.
,اصلا شاید روزی هم شما جای امروز آن‌ها بودید و چشم انتظار فرزندانتان یا حتی دیگران…
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه