نگارنده از دیدگاه جامعه شناسی بر این باور است که ایران با وجود تمام مشکلات و حواشی رسانه ای و عوامل فوقالذکر، در حال قدرتمندترشدن، گسترش نفوذ و ارتقای مهارتهای سیاسی و حفظ وحدت و همگرایی خود است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از موکریان، اغلب محتوای اخبار شبکههای خارجی، اپهای مجازی، چالشهای کانالها و پیجها و همچنین بار گرانی معیشتی جامعه و تبلیغات پساتحریمی چنان القا میکنند یا میخواهند چنان بباورانند که ایران هر روز در حال ضعیف شدن است. انواع شبههها را طراحی و سناریوها را اجرا میکنند. اما نگارنده از دیدگاه جامعه شناسی بر این باور است که به دلایل تحلیلی ذیل، «ایران با وجود تمام مشکلات و حواشی رسانه ای و عوامل فوقالذکر، در حال قدرتمندترشدن، گسترش نفوذ و ارتقای مهارتهای سیاسی، جاافتادگی خط مشی و حفظ وحدت و همگرایی خود است». امّا چگونه و به چه دلایلی؟
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, موکریان,دلایل تحلیل فرضیه
الف ـ اغلب اذعان دارند که هر کشوری در عرصه بینالمللی به دنبال نیل به اهداف خود و کسب منافع بیشتر در رقابت با سایر دول و ملل است. ممکن است این اصل واقعی و مورد پذیرش عقل و منطق همگان، در قالب پوششهای شعاری مختلف رونمایی و خودنمایی کند، مانند ضدتروریستی یا دفاع از حقوق بشری با ژستهای متفاوت کت و شلوار یا تجهیزات نظامی، نمادهای میکروفون خبرنگار و قلم نویسنده و موضع هنرمندانه یا خیرین آموزش و سلامت و فعالین مدنی و محیط زیستی و غیره. ابزارها و مسیرهای متعددی نیز برای نیل به این اهداف و کسب منافع وجود دارد که میزان انحصار، خلاقیت، به روزآوری و مشروعیت بخشی به این ابزارها و مسیرها میتواند کشور یا کشورهایی را در رقابتها بر دایره زندگی جلو بیاندازد. مادام که چنین است چرا ایران نباید برای نیل به اهداف و کسب منافع داخلی و غیرداخلی خود از ابزارها و مسیرهای مقبول و موجودش استفاده کند؟
چرا ورود فیزیکی و نظامی آمریکا به افغانستان و عراق به بهانههای مختلف از جمله مبارزه با تندروی دینی، حرکت قابل ستایش برای بسیاری از رسانهها و بنگاههای خبرپراکنی و تحلیلگران سیاسی ـ اجتماعی است اما حتی ورود اندیشه و ایدئولوژی ایران به مناطق دیگر در مظان اتهام است؟
اگر معادن سنگهای قیمتی، اهرم مواد مخدر و … و موقعیت استراتژیک افعانستان نبود و اگر ذخایر نفتی، اهرم باجالاعراب و داشتن پایگاه در عراق و خلیج فارس نبود، باز آمریکا و همپیمانان با این حجم گسترده در این کشورها حضور پیدا میکردند؟
ایران توانسته گستره نفوذ خود را با ابزارها و مسیرهای خود در منطقه جنوب غربی و شرقی آسیا، شمال آفریقا، آمریکای لاتین و بهصورت پراکنده در اروپا وسعت ببخشد. نه اینکه نارضایتی معیشتی مردم بی ارتباط با صرف هزینه در مناطق دیگر باشد اما قطعاً این سناریوها و اسکلتبندی شبههها که «پول مملکت به جای خرج شدن برای مردم خود، صرف دخالت در سوریه و غیره میشود» بیانگر حرکت پوپولیستی مخالفان است که میخواهند چنین ساده و عامه فهم، فشار اذهان عمومی و افکار غیرمنسجم را به سمت و سویی خاص جهت بدهند.
بنابراین دلیل اول من بر این اصل استوار است که ایران با گسترش همپیمانان و اندیشه خود در مناطق مختلف توانسته است از لاک مرزهای ژئوپولیتیک بیرون بیاید و تبدیل به وزنههای مختلف معادلات ـ با توجه به مکان و هدف و زمان و… ـ گردد و این حق طبیعی هر کشوری است که برای اهداف و منافعش از ابزارها و مسیرهایش بهره گیرد.
ب ـ ایران، اولاً با حرکت منظومهای و ثانیاً تاکتیکهای غیرقابل پیشبینی مهرههای صفحهها ـ نه یک صفحه ـ و ثالثاً گاردها و رقص پاهای مختلف در موقعیتهای متعدد نشان میدهد که متناسب با اولاً، اصول ثابت انگشت شمار و فروع منعطف و پوکههای متحرک بیشمار بر مدارهای اهداف و منافع، در چرخشی منظم و متغیر هستند. متناسب با ثانیاً، لانه سفارتی را تسخیر یا نفتکشی را توقیف یا روحانی را در شاخ آفریقا عَلَم یا شخصیت اسم و رسم دار داخلی را ساقط، چالشها و کانالها و پیجهایی را برپا میکند که در مجموع نشان دهد که دوره بزن در رویی و کف خوانی مطمئن، تمام شده و احتمالات بسیاری بر میز مذاکرهها ساری و جاری است. متناسب با ثالثاً، گاردهای متعدد هولوکاست، بمباران معاندین، اسرائیل ستیزی، نرمش قهرمانانه، صادرات غیرنفتی، اقتصاد مقاومتی و رقص پاهای تیم مذاکره هستهای، شل کن سفت کن اصلاحات و اصولگرا و غیره، توانسته در بازیهای سیاسی ـ اجتماعی یا مقیاس جهانی، بسیاری از فاکتورها و شاخصها را جابجا کند.
قرار بر این نیست که هر آنچه دیگران قدرتمند و باهوش و سلطه گر و تمامیت خواه، با دیدگاه و آمارهای خود، خوب و موجه نشان میدهند همان هم لزوماً درست باشد و همان هم قواعد و کارتهای بازی دست ایران باشد.
بنابراین دلیل دوم من بر این اصل استوار است که ایران برای موقعیتهای مختلف دارای استراتژی و برنامه با در نظر گرفتن جوانب گوناگون است و روز به روز کیسه و انبان مهارتها، فنون و سناریوها، قواعد و مهرهها و تجربهها و شناخت از جهانش پر و پیمان تر میشود.
پ ـ حجم عظیم حملات سایبری، تغییر آگاهانه شاخصها و ایندکسها و آمارها، برجسته سازی نکات منتخب، بارش رسانهای، تولیدات انبوه فیلم و مستند و اخبار نیم کذب، مظلومنمایی سلطهگران و ایران هراسی گسترده، تحقیر اعراب و مسلمانان، تجهیز و تشجیع و تحریک معاندان از جمله منافقین، گسترش شبهات و آبیاری مکرر با صحنهها و تصویرهای ویرایشی، بکارگیری تکنیکهای خاص روانشناسی اجتماعی و دندان کروچه نظامی، آنتن و تایم و شبکه دادن به چهرههای موجه، دانشگاهی و تحلیلگر در سنین، جنسیت، گرایشها، کشورها و سلیقههای متنوع، جار زدن بسیار وسیع و بلند هر اشتباه و کم و کاست و نارضایتی داخلی، کتمان پیشرفتها و تمسخر دستاوردهای فرزندان این کشور، بهرهگیری مستمر از زر و زور و تزویر در داخل و خارج کشور و هزاران اسلوب دیگر بیانگر اهمیت ایران برای دیگران سلطهگر است.
بنابراین دلیل سوم من بر این اصل استوار است که ایران علیرغم تمام شاخ و شانه کشیدن های دیگران و بکارگیری همه توان و ترفندهای آگاهانهشان، در حال پیشروی خود است و طنین تهدیدهای روسای جمهور آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و اسرائیل در همان نشستهای خبرنگاری میپیچد و تب و تابی به قیمتهای دلخواهشان میدهد و طبعاً ضرباتی وارد میکنند اما در نهایت پژواک کمرنگش در سیاه چاله حافظه تاریخی گم می شود.
ت ـ شناسایی ضعفهای داخلی، فسادهای مالی و جناحی، رو شدن ژنهای پلشت و شخصیتهای سوءاستفادهگر، موجهای نوگرایی و بازاندیشی، اذعان به فشارهای معیشتی زندگی مردم، دعوت جوانان به کار و مسئولیت و همچنین دهها شاهد دیگر حاکی از آن است که ایران از مرحله انکار متعصبانه و تهدید عشیرتی گذشته و به سبب شناسی و آسیب شناسی رسیده و مشغول خودتوانمندی و درمانگری است که این مهم فقط شامل یک دولت چهار یا هشت ساله نمیشود و قطعاً وحدت آحاد اقشار و طبقات جامعه را می طلبد.
بیشترِ افراد جامعه بیشترِ کشورها با کمترین تبلیغات حرفهای چندرسانهای پرتکرار، دچار تغییر ذهنیت و چرخش دیدگاه و نوسانات روحیهای می شوند اما واقعیتهای کلان یک کشور در میان مدت و بلندمدت، بسیار فراتر از شیدایی اجتماعی و بحرانهای مقطعی است.
بنابراین دلیل چهارم من بر این اصل استوار است که خودشناسی حکومت و واکاوی ضعف و قوتها همسو با بکارگیری نیروهای جوان و اتکا به دانش داخلی و ارتقای تیمهای مدیریتی و اجرایی و نظارتی از عوامل بهبود وضعیت ایران به نسبت گذشته نه چندان دورش است.
جمع بندی و پیش بینی آینده
این سرزمین، در حال حاضر، مملکت گل و بلبل نیست و با بیماریهای داخلی و مشکلات متعدد خارجی در حال مبارزه است که در کل ناشی از تاثیر سه دسته عوامل داخلی (مانند ضعف مدیریت و نظارت، فساد، آموزش نادرست و …) و خارجی (سلطه گری، اعمال فشار و تحریم، پیمانشکنی، باجخواهی و…) و تلفیقی (جواسیس، جناح های چندجانبه، سلاطین ارز و …) است. به مرور مردم و کشورهای منطقه به این نتیجه روشن خواهند رسید که هر قدرت سلطه گری (آمریکا و …) صرفاً خط منافع خود را طی میکند و نباید دل و پشت به آن بست.
به نظر میرسد که پوستاندازی مبارکی در داخل از لحاظ توزیع قدرت، انتصابات و مسئولیتها، بکارگیری نیروهای جوان و متخصص روی می دهد. همگرایی کشورهای منطقه مانند عربستان و ترکیه و … با ایران صورت میگیرد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با روی کار آمدن مجدد ترامپ و تلطیف محسوس روش کار و طرز برخورد کاخ سفید با تهران مشاهده میگردد. کاهش ملایم بهای ارز و افزایش صادرات غیرنفتی و گسترش تجارت الکترونیک روی میدهد. همچنین به نظر میرسد درزها و مشکلات شناسایی شده از داخل (مانند افت اعتماد، رکود و رخوت و …) و منعکس از تریبونهای خارجی ترمیم گردند و حقوق فرهنگیان افزایش یابد و مهاجرت سیر نزولی یابد. آسیب های نوپدید (جنسی، فشن، بین نسلی، مناسک گریز و…) و تمرکز و بزرگنمایی شبکههای اجتماعی در أشکال دیدهبانی، مطالبهگری، نقادی، اعتراض و … بیشتر خواهد شد.
* غفور شیخی ـ پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/
دلایل تحلیل فرضیه
, دلایل تحلیل فرضیه,الف ـ اغلب اذعان دارند که هر کشوری در عرصه بینالمللی به دنبال نیل به اهداف خود و کسب منافع بیشتر در رقابت با سایر دول و ملل است. ممکن است این اصل واقعی و مورد پذیرش عقل و منطق همگان، در قالب پوششهای شعاری مختلف رونمایی و خودنمایی کند، مانند ضدتروریستی یا دفاع از حقوق بشری با ژستهای متفاوت کت و شلوار یا تجهیزات نظامی، نمادهای میکروفون خبرنگار و قلم نویسنده و موضع هنرمندانه یا خیرین آموزش و سلامت و فعالین مدنی و محیط زیستی و غیره. ابزارها و مسیرهای متعددی نیز برای نیل به این اهداف و کسب منافع وجود دارد که میزان انحصار، خلاقیت، به روزآوری و مشروعیت بخشی به این ابزارها و مسیرها میتواند کشور یا کشورهایی را در رقابتها بر دایره زندگی جلو بیاندازد. مادام که چنین است چرا ایران نباید برای نیل به اهداف و کسب منافع داخلی و غیرداخلی خود از ابزارها و مسیرهای مقبول و موجودش استفاده کند؟
, الف ـ,چرا ورود فیزیکی و نظامی آمریکا به افغانستان و عراق به بهانههای مختلف از جمله مبارزه با تندروی دینی، حرکت قابل ستایش برای بسیاری از رسانهها و بنگاههای خبرپراکنی و تحلیلگران سیاسی ـ اجتماعی است اما حتی ورود اندیشه و ایدئولوژی ایران به مناطق دیگر در مظان اتهام است؟
,اگر معادن سنگهای قیمتی، اهرم مواد مخدر و … و موقعیت استراتژیک افعانستان نبود و اگر ذخایر نفتی، اهرم باجالاعراب و داشتن پایگاه در عراق و خلیج فارس نبود، باز آمریکا و همپیمانان با این حجم گسترده در این کشورها حضور پیدا میکردند؟
,ایران توانسته گستره نفوذ خود را با ابزارها و مسیرهای خود در منطقه جنوب غربی و شرقی آسیا، شمال آفریقا، آمریکای لاتین و بهصورت پراکنده در اروپا وسعت ببخشد. نه اینکه نارضایتی معیشتی مردم بی ارتباط با صرف هزینه در مناطق دیگر باشد اما قطعاً این سناریوها و اسکلتبندی شبههها که «پول مملکت به جای خرج شدن برای مردم خود، صرف دخالت در سوریه و غیره میشود» بیانگر حرکت پوپولیستی مخالفان است که میخواهند چنین ساده و عامه فهم، فشار اذهان عمومی و افکار غیرمنسجم را به سمت و سویی خاص جهت بدهند.
,بنابراین دلیل اول من بر این اصل استوار است که ایران با گسترش همپیمانان و اندیشه خود در مناطق مختلف توانسته است از لاک مرزهای ژئوپولیتیک بیرون بیاید و تبدیل به وزنههای مختلف معادلات ـ با توجه به مکان و هدف و زمان و… ـ گردد و این حق طبیعی هر کشوری است که برای اهداف و منافعش از ابزارها و مسیرهایش بهره گیرد.
,ب ـ ایران، اولاً با حرکت منظومهای و ثانیاً تاکتیکهای غیرقابل پیشبینی مهرههای صفحهها ـ نه یک صفحه ـ و ثالثاً گاردها و رقص پاهای مختلف در موقعیتهای متعدد نشان میدهد که متناسب با اولاً، اصول ثابت انگشت شمار و فروع منعطف و پوکههای متحرک بیشمار بر مدارهای اهداف و منافع، در چرخشی منظم و متغیر هستند. متناسب با ثانیاً، لانه سفارتی را تسخیر یا نفتکشی را توقیف یا روحانی را در شاخ آفریقا عَلَم یا شخصیت اسم و رسم دار داخلی را ساقط، چالشها و کانالها و پیجهایی را برپا میکند که در مجموع نشان دهد که دوره بزن در رویی و کف خوانی مطمئن، تمام شده و احتمالات بسیاری بر میز مذاکرهها ساری و جاری است. متناسب با ثالثاً، گاردهای متعدد هولوکاست، بمباران معاندین، اسرائیل ستیزی، نرمش قهرمانانه، صادرات غیرنفتی، اقتصاد مقاومتی و رقص پاهای تیم مذاکره هستهای، شل کن سفت کن اصلاحات و اصولگرا و غیره، توانسته در بازیهای سیاسی ـ اجتماعی یا مقیاس جهانی، بسیاری از فاکتورها و شاخصها را جابجا کند.
, ب ـ,قرار بر این نیست که هر آنچه دیگران قدرتمند و باهوش و سلطه گر و تمامیت خواه، با دیدگاه و آمارهای خود، خوب و موجه نشان میدهند همان هم لزوماً درست باشد و همان هم قواعد و کارتهای بازی دست ایران باشد.
,بنابراین دلیل دوم من بر این اصل استوار است که ایران برای موقعیتهای مختلف دارای استراتژی و برنامه با در نظر گرفتن جوانب گوناگون است و روز به روز کیسه و انبان مهارتها، فنون و سناریوها، قواعد و مهرهها و تجربهها و شناخت از جهانش پر و پیمان تر میشود.
,پ ـ حجم عظیم حملات سایبری، تغییر آگاهانه شاخصها و ایندکسها و آمارها، برجسته سازی نکات منتخب، بارش رسانهای، تولیدات انبوه فیلم و مستند و اخبار نیم کذب، مظلومنمایی سلطهگران و ایران هراسی گسترده، تحقیر اعراب و مسلمانان، تجهیز و تشجیع و تحریک معاندان از جمله منافقین، گسترش شبهات و آبیاری مکرر با صحنهها و تصویرهای ویرایشی، بکارگیری تکنیکهای خاص روانشناسی اجتماعی و دندان کروچه نظامی، آنتن و تایم و شبکه دادن به چهرههای موجه، دانشگاهی و تحلیلگر در سنین، جنسیت، گرایشها، کشورها و سلیقههای متنوع، جار زدن بسیار وسیع و بلند هر اشتباه و کم و کاست و نارضایتی داخلی، کتمان پیشرفتها و تمسخر دستاوردهای فرزندان این کشور، بهرهگیری مستمر از زر و زور و تزویر در داخل و خارج کشور و هزاران اسلوب دیگر بیانگر اهمیت ایران برای دیگران سلطهگر است.
, پ ـ,بنابراین دلیل سوم من بر این اصل استوار است که ایران علیرغم تمام شاخ و شانه کشیدن های دیگران و بکارگیری همه توان و ترفندهای آگاهانهشان، در حال پیشروی خود است و طنین تهدیدهای روسای جمهور آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و اسرائیل در همان نشستهای خبرنگاری میپیچد و تب و تابی به قیمتهای دلخواهشان میدهد و طبعاً ضرباتی وارد میکنند اما در نهایت پژواک کمرنگش در سیاه چاله حافظه تاریخی گم می شود.
,ت ـ شناسایی ضعفهای داخلی، فسادهای مالی و جناحی، رو شدن ژنهای پلشت و شخصیتهای سوءاستفادهگر، موجهای نوگرایی و بازاندیشی، اذعان به فشارهای معیشتی زندگی مردم، دعوت جوانان به کار و مسئولیت و همچنین دهها شاهد دیگر حاکی از آن است که ایران از مرحله انکار متعصبانه و تهدید عشیرتی گذشته و به سبب شناسی و آسیب شناسی رسیده و مشغول خودتوانمندی و درمانگری است که این مهم فقط شامل یک دولت چهار یا هشت ساله نمیشود و قطعاً وحدت آحاد اقشار و طبقات جامعه را می طلبد.
, ت ـ,بیشترِ افراد جامعه بیشترِ کشورها با کمترین تبلیغات حرفهای چندرسانهای پرتکرار، دچار تغییر ذهنیت و چرخش دیدگاه و نوسانات روحیهای می شوند اما واقعیتهای کلان یک کشور در میان مدت و بلندمدت، بسیار فراتر از شیدایی اجتماعی و بحرانهای مقطعی است.
,بنابراین دلیل چهارم من بر این اصل استوار است که خودشناسی حکومت و واکاوی ضعف و قوتها همسو با بکارگیری نیروهای جوان و اتکا به دانش داخلی و ارتقای تیمهای مدیریتی و اجرایی و نظارتی از عوامل بهبود وضعیت ایران به نسبت گذشته نه چندان دورش است.
,جمع بندی و پیش بینی آینده
, جمع بندی و پیش بینی آینده,این سرزمین، در حال حاضر، مملکت گل و بلبل نیست و با بیماریهای داخلی و مشکلات متعدد خارجی در حال مبارزه است که در کل ناشی از تاثیر سه دسته عوامل داخلی (مانند ضعف مدیریت و نظارت، فساد، آموزش نادرست و …) و خارجی (سلطه گری، اعمال فشار و تحریم، پیمانشکنی، باجخواهی و…) و تلفیقی (جواسیس، جناح های چندجانبه، سلاطین ارز و …) است. به مرور مردم و کشورهای منطقه به این نتیجه روشن خواهند رسید که هر قدرت سلطه گری (آمریکا و …) صرفاً خط منافع خود را طی میکند و نباید دل و پشت به آن بست.
,به نظر میرسد که پوستاندازی مبارکی در داخل از لحاظ توزیع قدرت، انتصابات و مسئولیتها، بکارگیری نیروهای جوان و متخصص روی می دهد. همگرایی کشورهای منطقه مانند عربستان و ترکیه و … با ایران صورت میگیرد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با روی کار آمدن مجدد ترامپ و تلطیف محسوس روش کار و طرز برخورد کاخ سفید با تهران مشاهده میگردد. کاهش ملایم بهای ارز و افزایش صادرات غیرنفتی و گسترش تجارت الکترونیک روی میدهد. همچنین به نظر میرسد درزها و مشکلات شناسایی شده از داخل (مانند افت اعتماد، رکود و رخوت و …) و منعکس از تریبونهای خارجی ترمیم گردند و حقوق فرهنگیان افزایش یابد و مهاجرت سیر نزولی یابد. آسیب های نوپدید (جنسی، فشن، بین نسلی، مناسک گریز و…) و تمرکز و بزرگنمایی شبکههای اجتماعی در أشکال دیدهبانی، مطالبهگری، نقادی، اعتراض و … بیشتر خواهد شد.
,* غفور شیخی ـ پژوهشگر اجتماعی
, * غفور شیخی ـ پژوهشگر اجتماعی,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه