اخبار داغ

یادداشت؛

انتحاری‌های روحانی برای حفظ آینده سیاسی‌

انتحاری‌های روحانی برای حفظ آینده سیاسی‌
روحانی سعی دارد این نکته را به همراهان سیاسی گذشته و منتقدان امروزش بگوید که اگر سقوطی در کار باشد برای همه است و اگر روحانی سقوط کند، اصلاح‌طلبان نیز با او به ته دره خواهند رفت.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛طی روزهای گذشته صحبت‌های حسن روحانی رئیس جمهور در سفرش به یزد و کرمان حواشی بسیاری را ایجاد کرد و تحلیل های زیادی در این خصوص مطرح شد که پرداخت به چند نکته در این باره جالب توجه خواهد بود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,

۱-انتخاب یزد و رفسنجان به عنوان مقصد سفر های اخیر روحانی و ایراد سخنرانی های انتخاباتی مانند او، از دو سو قابل بررسی است. یک نگاه این است که گویا روحانی پس از سقوط غیر قابل باور محبوبیت خود، سعی دارد دست به دامان دیگر شخصیت ها شود. همانطور که در ایام انتخابات هاشمی رفسنجانی ۵۰ درصد رای روحانی را منتسب به خود کرد و چند دهم مابقی را برای شخص روحانی دانست؛ گویا این بار روحانی این مسئله را با سلام به خاتمی در یزد و ثنا گویی از هاشمی در رفسنجان در عمل به نمایش گذاشت و دوباره متوسل به آنانی شد که به واسطه آنان وارد این میدان شده بود تا شاید اگر در جامعه، بدنه ای برای این افراد باقی مانده است به سمت خود بکشاند و ارق خود نسبت به هاشمی و خاتمی را دوباره به نمایش بگذارد. البته باید گفت که گویا روحانی فراموش کرده است که به اصطلاح دوستانش هنوز هم او را یک راستی می دانند و در بیابان بی شخصیتی چپ ها، به او متوسل شدند تا شاید کارشان راه بیفتد! از نگاه دیگر باید گفت که روحانی سعی دارد این نکته را به همراهان سیاسی گذشته و منتقدان امروزش بگوید که اگر سقوطی در کار باشد برای همه است و اگر روحانی سقوط کند، اصلاح طلبان نیز با او به ته دره خواهند رفت. به همین دلیل آنچنان از خاتمی می گوید که نهیب بزرگی به جریان اصلاح طلب که قصد عبور از او را دارد، زده باشد و بگوید هنوز هم باید پای او بایستند و یا که در سقوطش شریک و همراهش شوند. البته می توان گفت که اصلاح طلبان نیز این سیاست روحانی را خوب فهمیدند و با انتقاد های پی در پی نسبت به سخنرانی اش سعی کردند که از دام او بگریزند. تا جایی که سایت ها و شخصیت های مطرح اصلاح طلب، واضح و بدون کنایه به روحانی تاختند و حتی از عملکرد قوه قضاییه دفاع کردند.

۲- شاید روحانی هیچ گاه فکرش را هم نمی کرد که رقیب انتخاباتی اش در سال ۹۶ در عرصه دیگری در کنارش قرار گیرد و ناخودآگاه فضای بین این دو در اذهان عمومی تبدیل به یک فضای مقایسه عملکردی گردد. روحانی تمام تلاش خود را به کار گرفت که در سال ۹۶ کار رئیسی و اطرافیانش را تمام کند اما چرخش روزگار مانع شد و حالا روحانی گرفتار در حربه های خود است. روحانی امروز ضربه خورده از وعده های بی پایه و اساس انتخاباتی اش است که گریبانش را گرفته و حتی رقیبش را از نظر عملکردی در نگاه مردم طبق نظر سنجی ها به  بالای ۷۰ درصد در جامعه و محبوبیت خودش را زیر ۱۰ درصد رسانده است. روحانی از این به بعد برای بازگشت محبوبیتش نه از طریق وعده ها و عملکرد بلکه از طریق ایفای نقش اپوزیسیون مانند وارد میدان شده است اما آنقدر این نقش را رو و غیر طبیعی بازی می کند که حتی همراهان سیاسی و مشاوران او نیز ناامید شدند و شاید که آرزو می کنند ای کاش روحانی آکتور سینما بود!

۳- دو قطبی سازی مقوله ای است که طی شش سال گذشته از اصلی ترین حربه های حسن روحانی برای فرار از پاسخ گویی به مشکلات بوده است. روزی مسئله زنان، روزی تعامل و روزی جنگ و بسیار موضوعات دیگر محور دو قطبی سازی های حسن روحانی بوده است. روحانی دوقطبی فساد و حتی ایجاد دو قطبی با نیروهای امنیتی را از موضوعات اصلی دو قطبی سازی خود در این روزها قرار داده است. دو قطبی سازی هایی که شاید او را در انتخابات آینده یاری دهد. اما نگاهی به پراکندگی کلام روحانی و ورود بی ربط و با ربط به هر موضوعی نشان می دهد قطب های این بار او برآمده از یک تشویش درونی است و از بی نظمی رنج می برد. البته این بی نظمی در دو قطبی ها، می تواند آسیب های فراوانی را به جامعه سیاسی و حتی امنیت کشور وارد سازد چرا که دقیقا مشخص نیست تا کجا و تا چه مرزی پیش خواهد رفت.

۴- طی روزهای گذشته و همچنین در انتخابات ۹۶ سخنانی از روحانی منتشر شد که در هیچ رسانه ای و یا توسط هیچ شخصیت دولتی ای تایید نگردید اما گزاره هایی چون تهییج و تشویق وزرا به ایجاد دو قطبی علیه جریانی که روحانی آنها را داعشی نامید و از طرفی گزاره معروف برخورد با برادرم مساوی با جنگ؛ حتی اگر غیر واقعی بوده باشد و ساخته ذهن فعال مخالفان سیاسی روحانی باشد اما با سخنرانی او در یزد و کرمان این گزاره ها حداقل در عمل به گزاره ای واقعی تبدیل شد؛ چرا که حسن روحانی دقیقا بعد از اعلام حکم برادرش این جنگ را به راه انداخته تا شاید تسویه حساب سیاسی اش را به پشت تریبون ها بکشاند. از طرفی این نیز خود نوعی از همان آغاز فعالیت علیه جناحی است که روحانی آنها را داعشی می داند و در تلاش است تا با اسید پاشی های بی هدف سیاسی ضربات مهلکی به جریان مقابلش وارد کند اما گویا نمی داند و یا خود را به ندانستن زده است که این اقدام ابتدا به خود او و شاید در مراحل بعدی به جریان انقلاب و اعتماد مردم نسبت به آن ضربه وارد سازد.

۵- اگر بخواهیم از سویی دیگر به روحانی بنگریم؛ روحانی این روزها تنها ترین حالت سیاسی خود را پشت سر می گذارد. شاید نتوان هیچ شخصیت سیاسیِ در چارچوب جریان انقلاب مانده ای را یافت که   این حالت را تجربه کرده باشد. نه تنها مخالفینش، نه تنها حامیان سیاسی اش بلکه مشاورانش نیز او را تنها گذاشته اند. حسن روحانی در این شرایط تنهایی، هنوز هم سعی دارد برای خود از برجام دستاورد بتراشد و از دستاوردهای برجام در سال ۲۰۲۰ می گوید! او حتی می خواهد هنوز هم تفکر خود را زنده نگه دارد ودر این راستا با کمک گیری های ناقص از تاریخ اسلام، بگوید که مذاکره و تعامل است که کارساز خواهد بود. پر واضح است که روحانی به عنوان یکی از انقلابیان ابتدایی و لیبرال های انتهایی، بدترین شرایط سقوط سیاسی را تجربه می کند و در این راستا دست و پا زدن های بیش از حدش فقط او را در باتلاق حربه های خودش فرو می برد.

۶- روحانی برای اینکه آخرین روزهای سیاسی خود را با شرافت پشت سر بگذارد، دست به هر کاری می زند که نامی خوش از خود به میان بگذارد. حتی حاضر است در بین مردم از طرح نامعلوم برای حمایت اقتصادی از ۱۸ میلیون خانوار ایرانی صحبت کند تا شاید برایش دستاوردی داشته باشد اما گویا این راهکار نیز بی مقدمه و مورد بی توجهی است؛ چرا که در این مواقع قبل از هر اقدام سیاسیون جریان رسانه ای ایجاد می شود و بعد اعلام صورت می گیرد اما اصلا هیچ زمینه ی رسانه ای و حتی هیچ راه تامین بودجه ای تا به این لحظه برای آن تعریف نشده است و باید دید که دولت در ادامه با چنین طرحی چه خواهد کرد.

۷- روحانی از طرفی سعی دارد که مخالفان خود را عصبی کند تا آنها نیز در فضایی غیر عقلانی علیه او قیام کنند و او نیز بتواند از این آب گل آلودی که ایجاد شده است استفاده لازم را ببرد. پس باید گفت یکی از اصلی ترین دو قطبی هایی که روحانی آن را دنبال می کند ایجاد تنشی دوسویه با مخالفان خود خواهد بود. به عبارتی باید منتظر بود که طی روزهای آینده مجموعه ای از تعابیر سیاسی و غیر اخلاقی که در ابتدای دولت حسن روحانی بسیار در قبال مخالفان به کار می رفت، دوباره آغاز شود و همه به کار گرفته شود تا مخالفان در فضایی غیر عقلانی دست به کارهای غیر منتظره بزنند و روحانی از این فضا استفاده ببرد.

۸- روحانی شاید که در ظاهر امثال افرادی چون جهانگیری را در کنار خود دارد اما باید خوب بداند که روابط آنها آن چنان از پیوند خوب و قوی ای برخوردار نیست. در ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی روحانی فراری رو به جلو داشت و این دلار به نام جهانگیری تمام شد و در همین راستا نباید توقعی داشت که امثال او بتوانند کاری از پیش ببرند و روحانی نباید در این شرایط از آنها توقع حمایت داشته باشد. باید گفت همین که اطرافیان آقای رئیس جمهور او راتحمل می کنند او باید متشکر باشد.

۹- روحانی در تلاش است برای هر یک از اشتباهات اقتصادی و سیاسی خود معادل سازی های سیاسی و اقتصادی در نهاد های دیگر انجام دهد؛ به عنوان نمونه در تلاش است که با مطرح کردن برخی از ارقام دلاری در حوزه های مختلف ماجرای دلار های ۴۲۰۰ تومانی را به حاشیه ببرد یا با مطرح کردن سطحی ترین مسائل در خصوص بابک زنجانی پرونده هایی چون برادر خودش و معاون اولش و حتی پرونده هایی مانند کرسنت را زیر سوال ببرد و خود را از باتلاق فساد اطرافیانش بیرون بکشد.

در پایان باید گفت که روحانی در آخرین روزها و سال های سیاسی خود از حربه های مختلف استفاده می کند تا در صحنه سیاست باقی بماند. شاید او خود را مدیون هاشمی رفسنجانی می داند و سعی دارد که ادای دینی کرده باشد و در این مسیر چنگ به هر چیزی می زند، حتی حاضر است تمام اصلاحات را با خود پایین بکشد چرا که آن چنان ارق حزبی ای نیز به این جریان ندارد. البته شاید درس هایش را در مکتب هاشمی به خوبی نیاموخته که این چنین بی محابا به رینگ مبارزه آمده است.

طی روزهای آینده باید منتظر عملیاتهای انتحاری دیگری از سوی شخص روحانی باشیم؛ خود او نیز در یزد به این موضوع اشاره کرد و از دادن آمارهای فساد در سفر های بعدی خود گفت. روحانی با عملیات انتحاری سعی دارد حزبی یک نفره که خودش عضو آن است و ریاستش می کند و کسی برای او در این مسیر باقی نمانده را مدیریت کند. چرا که در این مدت حتی آشنا نیز با توییت های خود نتوانست راه نجاتی برای روحانی پیدا کند.

میلاد ملکی

انتهای پیام/

,

۱-انتخاب یزد و رفسنجان به عنوان مقصد سفر های اخیر روحانی و ایراد سخنرانی های انتخاباتی مانند او، از دو سو قابل بررسی است. یک نگاه این است که گویا روحانی پس از سقوط غیر قابل باور محبوبیت خود، سعی دارد دست به دامان دیگر شخصیت ها شود. همانطور که در ایام انتخابات هاشمی رفسنجانی ۵۰ درصد رای روحانی را منتسب به خود کرد و چند دهم مابقی را برای شخص روحانی دانست؛ گویا این بار روحانی این مسئله را با سلام به خاتمی در یزد و ثنا گویی از هاشمی در رفسنجان در عمل به نمایش گذاشت و دوباره متوسل به آنانی شد که به واسطه آنان وارد این میدان شده بود تا شاید اگر در جامعه، بدنه ای برای این افراد باقی مانده است به سمت خود بکشاند و ارق خود نسبت به هاشمی و خاتمی را دوباره به نمایش بگذارد. البته باید گفت که گویا روحانی فراموش کرده است که به اصطلاح دوستانش هنوز هم او را یک راستی می دانند و در بیابان بی شخصیتی چپ ها، به او متوسل شدند تا شاید کارشان راه بیفتد! از نگاه دیگر باید گفت که روحانی سعی دارد این نکته را به همراهان سیاسی گذشته و منتقدان امروزش بگوید که اگر سقوطی در کار باشد برای همه است و اگر روحانی سقوط کند، اصلاح طلبان نیز با او به ته دره خواهند رفت. به همین دلیل آنچنان از خاتمی می گوید که نهیب بزرگی به جریان اصلاح طلب که قصد عبور از او را دارد، زده باشد و بگوید هنوز هم باید پای او بایستند و یا که در سقوطش شریک و همراهش شوند. البته می توان گفت که اصلاح طلبان نیز این سیاست روحانی را خوب فهمیدند و با انتقاد های پی در پی نسبت به سخنرانی اش سعی کردند که از دام او بگریزند. تا جایی که سایت ها و شخصیت های مطرح اصلاح طلب، واضح و بدون کنایه به روحانی تاختند و حتی از عملکرد قوه قضاییه دفاع کردند.

,

۲- شاید روحانی هیچ گاه فکرش را هم نمی کرد که رقیب انتخاباتی اش در سال ۹۶ در عرصه دیگری در کنارش قرار گیرد و ناخودآگاه فضای بین این دو در اذهان عمومی تبدیل به یک فضای مقایسه عملکردی گردد. روحانی تمام تلاش خود را به کار گرفت که در سال ۹۶ کار رئیسی و اطرافیانش را تمام کند اما چرخش روزگار مانع شد و حالا روحانی گرفتار در حربه های خود است. روحانی امروز ضربه خورده از وعده های بی پایه و اساس انتخاباتی اش است که گریبانش را گرفته و حتی رقیبش را از نظر عملکردی در نگاه مردم طبق نظر سنجی ها به  بالای ۷۰ درصد در جامعه و محبوبیت خودش را زیر ۱۰ درصد رسانده است. روحانی از این به بعد برای بازگشت محبوبیتش نه از طریق وعده ها و عملکرد بلکه از طریق ایفای نقش اپوزیسیون مانند وارد میدان شده است اما آنقدر این نقش را رو و غیر طبیعی بازی می کند که حتی همراهان سیاسی و مشاوران او نیز ناامید شدند و شاید که آرزو می کنند ای کاش روحانی آکتور سینما بود!

,

۳- دو قطبی سازی مقوله ای است که طی شش سال گذشته از اصلی ترین حربه های حسن روحانی برای فرار از پاسخ گویی به مشکلات بوده است. روزی مسئله زنان، روزی تعامل و روزی جنگ و بسیار موضوعات دیگر محور دو قطبی سازی های حسن روحانی بوده است. روحانی دوقطبی فساد و حتی ایجاد دو قطبی با نیروهای امنیتی را از موضوعات اصلی دو قطبی سازی خود در این روزها قرار داده است. دو قطبی سازی هایی که شاید او را در انتخابات آینده یاری دهد. اما نگاهی به پراکندگی کلام روحانی و ورود بی ربط و با ربط به هر موضوعی نشان می دهد قطب های این بار او برآمده از یک تشویش درونی است و از بی نظمی رنج می برد. البته این بی نظمی در دو قطبی ها، می تواند آسیب های فراوانی را به جامعه سیاسی و حتی امنیت کشور وارد سازد چرا که دقیقا مشخص نیست تا کجا و تا چه مرزی پیش خواهد رفت.

,

۴- طی روزهای گذشته و همچنین در انتخابات ۹۶ سخنانی از روحانی منتشر شد که در هیچ رسانه ای و یا توسط هیچ شخصیت دولتی ای تایید نگردید اما گزاره هایی چون تهییج و تشویق وزرا به ایجاد دو قطبی علیه جریانی که روحانی آنها را داعشی نامید و از طرفی گزاره معروف برخورد با برادرم مساوی با جنگ؛ حتی اگر غیر واقعی بوده باشد و ساخته ذهن فعال مخالفان سیاسی روحانی باشد اما با سخنرانی او در یزد و کرمان این گزاره ها حداقل در عمل به گزاره ای واقعی تبدیل شد؛ چرا که حسن روحانی دقیقا بعد از اعلام حکم برادرش این جنگ را به راه انداخته تا شاید تسویه حساب سیاسی اش را به پشت تریبون ها بکشاند. از طرفی این نیز خود نوعی از همان آغاز فعالیت علیه جناحی است که روحانی آنها را داعشی می داند و در تلاش است تا با اسید پاشی های بی هدف سیاسی ضربات مهلکی به جریان مقابلش وارد کند اما گویا نمی داند و یا خود را به ندانستن زده است که این اقدام ابتدا به خود او و شاید در مراحل بعدی به جریان انقلاب و اعتماد مردم نسبت به آن ضربه وارد سازد.

,

۵- اگر بخواهیم از سویی دیگر به روحانی بنگریم؛ روحانی این روزها تنها ترین حالت سیاسی خود را پشت سر می گذارد. شاید نتوان هیچ شخصیت سیاسیِ در چارچوب جریان انقلاب مانده ای را یافت که   این حالت را تجربه کرده باشد. نه تنها مخالفینش، نه تنها حامیان سیاسی اش بلکه مشاورانش نیز او را تنها گذاشته اند. حسن روحانی در این شرایط تنهایی، هنوز هم سعی دارد برای خود از برجام دستاورد بتراشد و از دستاوردهای برجام در سال ۲۰۲۰ می گوید! او حتی می خواهد هنوز هم تفکر خود را زنده نگه دارد ودر این راستا با کمک گیری های ناقص از تاریخ اسلام، بگوید که مذاکره و تعامل است که کارساز خواهد بود. پر واضح است که روحانی به عنوان یکی از انقلابیان ابتدایی و لیبرال های انتهایی، بدترین شرایط سقوط سیاسی را تجربه می کند و در این راستا دست و پا زدن های بیش از حدش فقط او را در باتلاق حربه های خودش فرو می برد.

,

۶- روحانی برای اینکه آخرین روزهای سیاسی خود را با شرافت پشت سر بگذارد، دست به هر کاری می زند که نامی خوش از خود به میان بگذارد. حتی حاضر است در بین مردم از طرح نامعلوم برای حمایت اقتصادی از ۱۸ میلیون خانوار ایرانی صحبت کند تا شاید برایش دستاوردی داشته باشد اما گویا این راهکار نیز بی مقدمه و مورد بی توجهی است؛ چرا که در این مواقع قبل از هر اقدام سیاسیون جریان رسانه ای ایجاد می شود و بعد اعلام صورت می گیرد اما اصلا هیچ زمینه ی رسانه ای و حتی هیچ راه تامین بودجه ای تا به این لحظه برای آن تعریف نشده است و باید دید که دولت در ادامه با چنین طرحی چه خواهد کرد.

,

۷- روحانی از طرفی سعی دارد که مخالفان خود را عصبی کند تا آنها نیز در فضایی غیر عقلانی علیه او قیام کنند و او نیز بتواند از این آب گل آلودی که ایجاد شده است استفاده لازم را ببرد. پس باید گفت یکی از اصلی ترین دو قطبی هایی که روحانی آن را دنبال می کند ایجاد تنشی دوسویه با مخالفان خود خواهد بود. به عبارتی باید منتظر بود که طی روزهای آینده مجموعه ای از تعابیر سیاسی و غیر اخلاقی که در ابتدای دولت حسن روحانی بسیار در قبال مخالفان به کار می رفت، دوباره آغاز شود و همه به کار گرفته شود تا مخالفان در فضایی غیر عقلانی دست به کارهای غیر منتظره بزنند و روحانی از این فضا استفاده ببرد.

,

۸- روحانی شاید که در ظاهر امثال افرادی چون جهانگیری را در کنار خود دارد اما باید خوب بداند که روابط آنها آن چنان از پیوند خوب و قوی ای برخوردار نیست. در ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی روحانی فراری رو به جلو داشت و این دلار به نام جهانگیری تمام شد و در همین راستا نباید توقعی داشت که امثال او بتوانند کاری از پیش ببرند و روحانی نباید در این شرایط از آنها توقع حمایت داشته باشد. باید گفت همین که اطرافیان آقای رئیس جمهور او راتحمل می کنند او باید متشکر باشد.

,

۹- روحانی در تلاش است برای هر یک از اشتباهات اقتصادی و سیاسی خود معادل سازی های سیاسی و اقتصادی در نهاد های دیگر انجام دهد؛ به عنوان نمونه در تلاش است که با مطرح کردن برخی از ارقام دلاری در حوزه های مختلف ماجرای دلار های ۴۲۰۰ تومانی را به حاشیه ببرد یا با مطرح کردن سطحی ترین مسائل در خصوص بابک زنجانی پرونده هایی چون برادر خودش و معاون اولش و حتی پرونده هایی مانند کرسنت را زیر سوال ببرد و خود را از باتلاق فساد اطرافیانش بیرون بکشد.

,

در پایان باید گفت که روحانی در آخرین روزها و سال های سیاسی خود از حربه های مختلف استفاده می کند تا در صحنه سیاست باقی بماند. شاید او خود را مدیون هاشمی رفسنجانی می داند و سعی دارد که ادای دینی کرده باشد و در این مسیر چنگ به هر چیزی می زند، حتی حاضر است تمام اصلاحات را با خود پایین بکشد چرا که آن چنان ارق حزبی ای نیز به این جریان ندارد. البته شاید درس هایش را در مکتب هاشمی به خوبی نیاموخته که این چنین بی محابا به رینگ مبارزه آمده است.

,

طی روزهای آینده باید منتظر عملیاتهای انتحاری دیگری از سوی شخص روحانی باشیم؛ خود او نیز در یزد به این موضوع اشاره کرد و از دادن آمارهای فساد در سفر های بعدی خود گفت. روحانی با عملیات انتحاری سعی دارد حزبی یک نفره که خودش عضو آن است و ریاستش می کند و کسی برای او در این مسیر باقی نمانده را مدیریت کند. چرا که در این مدت حتی آشنا نیز با توییت های خود نتوانست راه نجاتی برای روحانی پیدا کند.

,

میلاد ملکی

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه