اخبار داغ

دلاوری که آذربایجان را برای پیشه وری جهنم کرد

دلاوری که آذربایجان را برای پیشه وری جهنم کرد
محمودخان ذوالفقاری فرزند ارشد حسین قلی خان دوم بود و در سال ١٢٨١ در زنجان متولد شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، اهالی خمسه بخاطر اقتدارش به او "سلطان " می گفتند. در جوانی برای تحصیل عازم فرانسه شد و در رشته اقتصاد دانشنامه گرفت.
چنان تبحری در تیر اندازی داشت که معروف است سکه ای را به هوا می انداختند و آن را از روی اسب با تفنگ می زد. محمود خان منشاء ترویج تاتر, موسیقی و ورزش در زنجان بود.
پس از اعلام خودمختاری فرقه دموکرات آذربایجان , محمود ذوالفقاری با برادران خود (ناصرخان و محمدخان و مصطفی‌خان) در دهات زنجان به جمع‌آوری نفرات و مقابله با فدائیان فرقه و سربازان شوروی پرداخت.
محمودخان پس از فرار از زنجان , روستای حبش در ماهنشان را مرکز فرماندهی خود قرار داد و به کمک تفنگداران وگماشتگانش روستاهای شکربولاق، قیتول، قره پوتا، منیان، علی اباد و قولتوق را به دست گرفت.
با فتح حبش توسط فرقه دموکرات آذربایجان , محمود خان و یارانش به سوی گروس فرار نمود تا از همدان، علاوه بر دریافت کمکهای تازه و تهیه تدارکات، شروع به یارگیری و تشکیل قوای مقاومت بکند.
هفته‌های بعد، با تشکیل قشون چریکی ذوالفقاری و پیوستن خانهای دیگر مانند خانباباخان اوریادی، عزت ‌بیگ اوریادی، فتح‌الله‌خان اوریادی، علیارخان سعیدی، غلام حسینخان بهادری، هدایت الله خان مینی ، روستاهای جنوب زنجان پایگاه اصلی و سنگر دفاع زنجان در مقابل دموکرات‌ها شد.
در نیمه دوم زمستان 1324 دسته های فدایی به نیروهای خان ذوالفقاری هجوم بردند و روستاهای قولتوق , سعیدآباد و خویین پس از چندین روز درگیری سقوط کردند. در آن نبر فرماندهی دموکرات‌ها را غلام یحیی و سروان مرتضوی و سرگرد حاتمی برعهده داشتند.
افراد ذوالفقاری به حلب عقب نشینی کردند ، و در آنجا چند فدایی دستگیر و ازسوی گروه ذوالفقاری اعدام شدند. چندی بعد حلب هم به اشغال سربازان محلی حکومت تازه بنیاد درآمد.
جنگجویان 300 نفره محمود خان ذوالفقاری به سوی ینگی کند جامع السرا، حرکت کرده و درانجا موضع گرفتند , درروستای «قره بلاغ» یکی از رهبران حزبی و از سرکردگان فدایی به نام یونس علیزاده (مهاجرقفقازی) به اسارت یاران ذوالفقاری درامد و تیرباران گردید.
یک روز بعد "ینگی کند" هم توسط فدائیان فتح و 54 نفراز رعیتهای مسلح ذوالفقاری به اسارت فدائیان درآمدند و بلافاصله تیرباران شدند.
افراد باقی مانده ذوالفقاری، با عبور از قیزیل اوزن به سوی همدان و درحقیقت به اردوی مقاومت دیگر خوانین بزرگ مخالف فرقه دمکرات مستقر در قیدار و افشار و... حرکت کرده و به آنها ملحق شدند.
قوای دموکرات چندین بار با فرماندهی ژنرال غلام یحیی دانشیان به خاتون کندی حمله نمودند که عملیات آنها به شکست های مفتضحانه ختم شد. رفته رفته کار سلطان محمودخان بالا گرفت.دموکرات ها به جدی بودن مقاومت ذوالفقاری پی بردند و روستای خاتون کندی را «بالا استالینگراد » یعنی «استالینگراد کوچک» نام نهادند. خیلی زود خوانین گرمرود و بسیاری دیگر از آذری های مخالف فرقه نیز به صفوف او پیوستند.
ذوالفقاریها، ازهمه چیزخود گذشتند و مردانه علیه فرقه ای ها جنگیدند. محمود خان ذوالفقاری طی جنگهای عدیده در محاصره افتاده بود و ناچار شده بود فشنگ را در آن زمان، دانه ای یک تومان، از یک افسر ارتش شاهنشاهی ایران بخرد و جنگ را ادامه دهد! او 3 هزار تومان برای خرید 3 هزارفشنگ، پرداخت کرد و درآن اوضاع و انفسا، مردانه درمقابل دشمن ایستادگی کرد!
درنهایت با دلاوری ها و جانفشانی های امثال محمود خان آذربایجان از سلطه بیگانه آزاد و به میهن بازگشت. و محمود خان ذوالفقاری و یارانش فاتحان راستین آذربایجان و روسپیدان تاریخ گشتند.
سالها بعد در جریان اصلاحات ارضی محمود ذوالفقاری اعلام کرد ، درصورتی که دولت پولی از رعیت نگیرد، خود حاضر است به صورت رایگان ، زمینهای مازاد بر نیاز خود را ، به کشاورزان اهدا نماید , کاری که هیچ خان دیگری داوطلبانه انجام نداد.
آقای محمود ذوالفقاری برای بسیاری از مردم اصیل زنجان یک سردار ملی است و شعرهایی نیز به زبان آذری از رشادتهای او در دوران نبرد با فرقه دمکرات ساخته اند و بعضاً هنوز آنها را بخاطر دارند.
به عقیده برخی افراد بیشتر شهرت و محبوبیت محمودخان ذوالفقاری وبرخی از اعضای خاندان او، جدا از ریشه دار بودن طایفه اش و تعداد زیاد رجال سیاسی درخانواده و ثروت زیاد و اشتهار به تدین و برگزاری مراسم بزرگ مذهبی و اعتقادات قوی مذهبی و مردم داری، بواسطه مقاومتی است که در واقعه آذربایجان بین سالهای 1324 و 1325 از خود نشان داد.
آقای محمود ذوالفقاری در سال 1366 بر اثر سکته قلبی در تهران و در سن 81 سالگی و در گمنامی، انزوا و در فراموشکاری هواداران خاص و عام خود فوت نمود و در کنار پدرش مرحوم حسین قلیخان سردار اسعدالدوله در مقبره خانوادگی ذوالفقاریها در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه