اخبار داغ

یادداشت/

فرهنگ با طعم الکل و آمار نخست تجاوز به زنان

فرهنگ با طعم الکل و آمار نخست تجاوز به زنان
بیشترین تجاوزات و خشونت علیه زنان از سوی کشورهایی است که علاوه بر اینکه داعیه حقوق بشری دارند بلکه خود از مطرح ترین کشورهای غربی هستند و جالبتر اینکه هیچ کشور اسلامی جایی در این نمودار بخود اختصاص نداده است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سایت پیام مرند در یادداشتی نوشت: “تینر تابک” بازرگان سرشناس آلمانی طی اظهاراتی عجیب اعلام کرد که همواره مایل بوده که کاری کند تا مسلمانان بتوانند مزه مشروب را بچشند! از همین رو به فکر ساخت مشروب حلال و بدون الکل با طعم مشروب واقعی برای آنان افتاده و در نهایت موفق میشود اولین محصول تولیدی خود را در ماه مبارک رمضان به مسلمانان عرضه بدارد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

سوالی که در بدو امر، ذهن هر انسان مقید به فرهنگ غنی و اصیل اسلامی را بخود مشغول میدارد، این است که براستی چه شده است و چرا فرهنگی که جز ابتذال و بی بندو باری،خشونت و پرخاشگری و معنا گریزی جایگزین بهتری برای معرفی خود ندارد در مرحله ای قرار گرفته که برای القا و تحمیل فرهنگ منحط خود به فرهنگ مسلمین، که از طرف ناظم آفرینش ترسیم گردیده خود را ملزم دانسته و در مقام تعهد بر می آید؟
پاسخ این سوال زیاد دشوار نیست.
ذات فرهنگ اسلامی بعلت غنای درون مایه خود، دارای شاخصه های سلطه ناپذیریست و در مقابل آن نیز، فرهنگ بی هویت غرب همواره سعی در القای این مطلب است که تنها فرهنگ خیر خواه و سعادت آفرین و خوشبختی آور برای مسلمانان ،همین فرهنگ غربی است.
خداوند متعال در کتاب خود این خطر را پیش بینی کرده و دستور نهایی را صادر میکند. در آیه ۱۲۰ سوره بقره میفرماید: یهودیان و نصرانیان از تو خشنود نمیشوند، تا به آیینشان گردن نهی. بگو (ای پیامبر) هدایت، هدایتی است که از جانب خدا باشد. اگر از آن پس که خدا تو را آگاه کرده از خواسته آنها پیروی کنی، هیچ یاور و مددکاری از جانب او نخواهی داشت.
پس میتوان نتیجه گرفت نیت صحنه گردانان فرهنگ غربی در پشت نقابهای تزویر و علی الخصوص جوان پسند ،چیزی جز استحاله فرهنگی و تسلط نیست.
آنچه که بناچار باید گریزی به آن بزنیم و بیشتر حایز اهمیت است این است که؛ اکثر جوانان امروزی و بسیاری از به اصطلاح روشنفکران غرب زده، تکنولوژی، علوم و فنون مختلف و پیشرفتهای صنعتی بزرگ غرب را برخاسته از همین فرهنگ غربی متصور میشوند و چنین میپندارند که اگر همین فرهنگ غربی را جایگزین فرعنگ غنی اسلامی بکنند شاهد ترقی و فتح قلل مختلف، بسان غرب خواهند شد.
پس عامل اصلی پیشرفت غرب در علوم چیست؟

,
,
,
,
,
,
,

پاسخ این سوال نیز ساده است.اینکه ترقی غرب در همین علوم خلاصه میشود. و نه در جنبه های فرهنگی و این پیشرفت در علوم و دانش نیز حاصل نبوغ دانشمندانی است که جنبه های انسانی وجودی خود را فدای جنبه های مبتذل غربی ننمودند و بسیاری از این پیشرفتها نیز برخاسته و نشات گرفته از علوم مترقی اسلامی بوده است.البته شاید فرهنگ غربی مولفه های مثبتی نیز در خود جای داده باشد که در مقام استحاله سایر فرهنگها از جنبه های منفی ان بطور قطع استفاده میکنند.
اگر با وجود منابعی عظیم و غنی همچون قران و نهج البلاغه وکتابها و آثار علمی دانشمندان بزرگ اسلامی نتوانسته ایم به پای غرب برسیم؛ علت آن چیزی نیست جز عدم خودباوری و سستی ونبود اراده انقلابی . چه اینکه امام علی علیه السلام نیز به زیبایی به این مطلب اشاره مینمایند: آنان در باطل خود پایدارند اما شما در حق خود متفرق و مضطرب.
با این تفاسیر وقتی صحبت از نفوذ فرهنگی میشود بروشنی میتوان دریافت که دو فرهنگ کاملا مغایر هم نمیتوانند بطور موازی در کنار هم قرار گیرند .پس مسلم است که فرهنگ مغلوب فدای فرهنگ غالب میشود. بعد از اتمام جنگ تحمیلی_ که بحق میتوان آن دوران را عصر فرهنگ سازی مقدس و ستیزه گری با فرهنگ منحط غربی دانست_ و اهتمام دولت به بازسازیهای ناشی از خسارتهای جنگ، متاسفانه مقوله های فرهنگی مورد غفلت قرار گرفتند و انچنانکه باید و شاید کسانی هم که سکاندار بخش فرهنگی جامعه بودند اگر نگوییم که نخواستند، نتوانستند انچنانکه باید و شاید انتظارات فرهنگی مقام معظم رهبری را بر آورده نمایند و سال به سال خسارتهای هنگفت و جبران ناپذیری به بدنه فرهنگی کشور تحمیل گردید.
جان کلام اینکه؛ وقتی مرزبانان مقابله با فرهنگ متخاصم غربی که مترصد باریکترین منفذها جهت نفوذ و اعمال نیات پلید خود هستند، نتوانند مرزدار امینی برای یک جامعه سالم و اسلامی باشند، دیگر انتظار از زیر مجموعه ها و در نهایت مردم ان جامعه به نوعی آب در هاون کوبیدن است.
در بیان اهمیت جبهه فرهنگی همین بس که مقام معظم رهبری در جایی بصراحت فرمودند که حتی حاضرند جان خود را فدای فرهنگ و حفظ دستاوردهای آن نمایند.
همچنانکه در سطور اول از تولید و صادرات مشروب به اصطلاح حلال مثال زده شد هدف و نیت غرب در اینجا نوعی قبح زدایی و جاده صاف کنی برای ورود فرهنگ بیگانه و به تبع ان نفوذ در ارکان قدرت و تصمیم گیری جامعه و در نهایت مدیریت ان جامعه انگونه که خود میخواهند میباشد و نه هیچ چیز دیگر.

,
,
,
,
,
,

اگر ذائقه یک جامعه ای از لحاظ پوششی و حتی خوراکی و حتی در بخش کلامی و اخلاقی و رفتاری بسان فرهنگ غربی همانند سازی شود _همچنانکه آثار آن را در جامعه خود به عینه میبینیم_ نفوذ در آن به اسانی ورود دشمن به قلعه ای بدون نگهبان است.
نمونه ای از فرهنگ غربی را بروایت پایگاه “نیشن مستر” میبینیم. در این نمودار بیشترین تجاوزات به عنف و خشونت علیه زنان را ترسیم کرده و آمار ۲۰ کشور را در این زمینه درج نموده است. با اندکی دقت مشاهده میشود بیشترین این تجاوزات و خشونت از سوی کشورهایی است که علاوه بر اینکه داعیه حقوق بشری دارند بلکه خود از مطرح ترین کشورهای غربی هستند و جالبتر اینکه هیچ کشور اسلامی جایی در این نمودار بخود اختصاص نداده است.

,
,


این تنها مشتی از خروار ادعای فرهنگ غربیست که به مدد رسانه ها و غولهای تبلیغاتی خود ۲۴ ساعته در حال بمباران تبلیغاتی افکار جامعه جهانی است.
شاید بعضا نوچه روشنفگران آزادی خواه، _ که بخصوص روی آزادی پوششی و رفتاری و اخلاقی مانور میدهند_ اگربدانند که به گواه گزارشات سازمان عفو بین الملل بیشترین عامل تجاوز به عنف در جوامع غربی و به تبع ان خشونت، ناشی از همین رفتارهای ازادانه تحریک امیز جنسیتی و اخلاقی و رفتاری زنان در مکانهای عمومیست، شاید اندکی در دفاع از این نوع ازادی درنگ کرده و نه با احساسات بلکه عقلانی تر با این موضوع کنار بیایند.
خلاصه اینکه فرهنگ غرب انچه را که در طبق عرضه به جوامع غنی از فرهنگ در پوششی پر زرق و برق تحریکات جنسیتی گذاشته است، چیزی جز خشونت بی بند و باری، عرضه انسانهایی بی هویت، گسست خانواده، انحطاط اخلاقی و رفتاری، نبود مرز میان خانواده و جامعه که حتی اثار و ثمرات آن به بیرون از مرزهای ان جوامع نیز صادر گردیده از قبیل: عدم پایبندی به اصول اخلاقی و قوانین بین المللی، قتل و تجاوز به کشورها، ایجاد گروههای مافیایی و حمایت از گروههای تروریستی و حتی ایجاد آنها ، سرکوب انسانها و جوامع آزادی خواه راستین همه و همه تنها بخشی از هویت فرهنگ پوچ غربی است.
در پایان، توجه در باب فرهنگ غرب، از زبان مقام معظم رهبری که بیشتر تاکیدات ایشان در این اواخر در این راستا است ،خود لطف دیگری دارد انجا که فرمودند:من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است.
یادداشت/ محمد دلیلی

, , ,
,
,
,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه