اخبار داغ

شناختنامه نمایندگان ادوار گذشته استان زنجان در مجلس شورای اسلامی

محسن رهامی؛ نیمه پنهان اصلاحات در زنجان

محسن رهامی؛ نیمه پنهان اصلاحات در زنجان
محسن رهامی ، مرد خاکستری اصلاحات در زنجان و نماینده شهرستان خدابنده در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی می باشد رهامی که اصالتا اهل زنجان است ، یکی از اعضای موسس کمیته مرکزی اصلاح طلبان و رئیس کمیته مشترک اصلاح طلبان در انتخابات آتی است که به همراه حسین مرعشی، آذر منصوری، مرتضی حاجی، عبدالله ناصری و احمد حکیمی‌پور، از چهره‌های سیاسی طیف چپ، وابسته به احزاب منحله و غیرمشروع (مانند حزب ضدانقلاب مشارکت) دارای سوابق محکومیت و زندان در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ میباشند، و هدف خود را از تشکیل این کمیته، هماهنگی میان دو مجموعه اصلاح‌طلبان، یعنی شورای مشورتی و شورای هماهنگی و رصد فضای سیاسی کشور میدانند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نسیم زنجان ، در آستانه انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی ، آشنایی با نمایندگان ادوار گذشته هر استانی در رسیدن به انتخاب اصلح در انتخابات آتی بدون شک راهگشا خواهد بود . در این نوشتار به شخصیت شناسی محسن رهامی  از نمایندگان حوزه انتخابیه خدابنده در دور اول  و دوم مجلس شورای اسلامی  خواهیم پرداخت .

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نسیم زنجان,

محسن رهامی کیست؟

محسن رهامی ، مرد خاکستری اصلاحات در زنجان و نماینده شهرستان خدابنده در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی می باشد رهامی که اصالتا اهل زنجان است ، یکی از اعضای موسس کمیته مرکزی اصلاح طلبان و رئیس کمیته مشترک اصلاح طلبان در انتخابات آتی است که به همراه حسین مرعشی، آذر منصوری، مرتضی حاجی، عبدالله ناصری و احمد حکیمی‌پور، از  چهره‌های سیاسی طیف چپ، وابسته به احزاب منحله و غیرمشروع (مانند حزب ضدانقلاب مشارکت) دارای سوابق محکومیت و زندان در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ میباشند، و هدف خود را از تشکیل این کمیته، هماهنگی میان دو مجموعه اصلاح‌طلبان، یعنی شورای مشورتی و شورای هماهنگی و رصد فضای سیاسی کشور میدانند.

حسین مرعشی که در فتنه سال ۸۸ نقش موثری داشت و به حکم دادگاه به یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده بود یکی از اعضای این کمیته میباشد.
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب منحله و ضدانقلاب مشارکت که در سال ۸۸ یکی از ارکان هدایت فتنه همه جانبه  علیه نظام اسلامی بود، به عنوان عضو دیگر این کمیته است. وی در سابقه خود به موجب فعالیت در فتنه سال ۸۸ و به موجب اخلال در نظم عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به سه سال حبس محکوم شده بود!
همچنین مرتضی حاجی یکی از اعضای برجسته این کمیته، از تندروترین وزرای کابینه اصلاحات به شمار می‌رود که در دوران وزارت خود حاشیه‌آفرینی‌های سیاسی بسیاری را سامان داد. وی که از اعضای موسس حزب منحله مشارکت و از موسسین بنیاد باران وابسته به یکی از سران فتنه به شمار می‌رود پس از فاجعه عاشورای ۸۸ و هتک حرمت اصحاب فتنه به عزاداری سیدالشهداء(ع) به مدت دو هفته بازداشت شد!

بررسی سخنات  محسن رهامی در گردهمایی شورای مشورتی اصلاح‌طلبان گیلان درمجتمع خاتم‌الانبیا(ص)اداره ارشاداسلامی رشت (شهریور 94)

رهامی در این گردهمایی چه گفت؟

اصلاح ساختار سیاسی اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد!!

رهامی در همان ابتدای صحبتهایش اظهار داشت: “در بحث اصلاح ساختار سیاسی باید مطالعه کنیم که اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد.”

ابتدا باید دید منظور جناب رهامی از اصلاح ساختارسیاسی نظام ایران چیست؟ اساسا اصلاح طلبان در این چند سال اخیر دنبال چه نوع اصلاح و تغییر ساختاری بوده اند؟! شاید برخی از اصلاح طلبان ندانند اما جناب آقای رهامی خوب میداند که اصلاح طلبان در دهه ۸۰ بادعوت از چهره های سرشناسی چون آلن تورن، یورگن هابرماس، ریچارد رورتی، جان کین و تیموتی گاراتن که از مهمترین نظریه پردازان سیاسی غرب محسوب میشوند، و همنشینی با آنان، به دنبال چه نوع اصلاحاتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند. در سالهای گذشته بسیاری از اصلاح طلبان برخلاف حضرت امام خمینی (ره)که قائل به اصل ولایت‌فقیه بودند، با رد دین از نظام حکومت، این اصل را مورد سؤال قرار داده اند و خواستار تغییر این اصول بوده اند. در همین رابطه محمد مجتهد شبستری از دیگر اعضای فکری سرشناس اصلاح‌طلب معتقدبود که: “دین اسلام نظام حکومتی ندارد”! و یا رئیس دولت اصلاحات تأکید داشت که «شخص خاص نمی‌تواند و حق ندارد که حاکم بر مردم باشد.»[۱۶]  جریان موسوم به اصلاح‌طلبی به‌تدریج و با گذشت زمان، از بسیاری از اصول انقلاب فاصله گرفت و درصدد تغییر در ساختارها و بنیادهای نظام اسلامی در جهت لیبرالیزه کردن آن برآمدند. این گروه از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات تا فتنه ی ۸۸ بسیار تلاش کردند تا گفتمان اصلاح‌طلبی تجدیدنظرطلب را برای تحقق لیبرالیسم در جامعه غالب کنند. به نظر تئوری پردازان اصلاح طلب، اصلاحات باید برپایه حقوق بشر غربی و دموکراسی غربی در قالب نوگرایی دینی بنیان‌گذاری شود.

بنابراین اصلاح ساختار سیاسی که جناب رهامی از آن سخن به میان می آورد را باید در میان نشستهای خاتمی با جرج سوروس،سرمایه دار یهودی حامی انقلابهای رنگی و براندازی نرم، جستجو نمود. هرچند محمدخاتمی بسیار کوشید که اینگونه دیدارها را تکذیب نماید اما بعدها جرج سوروس با انتشار متن سخنرانی خود در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹ از دیدار خود با خاتمی پرده برداشت: “یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیش‌برد دموکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ با محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران برگزار کردم. من حدود ده سال در انتظار دیدار آقای خاتمی بودم و به همین دلیل این دیدار آن چنان برای من جذاب و به یادماندنی بود که حتی روز و ساعتش نیز در حافظه‌ام ثبت شده است. هدف از دیدار من با محمد خاتمی نیز دستیابی به آگاهی از درون کشوری بود که برای برقراری ارتباطات با آن فرصت های محدودی وجود دارد و با توجه به تحولات اخیر منطقه چنین جلساتی ارزشمند است و می تواند به اتخاذ تصمیمات سیاسی مؤثر کمک کند.”

همچنین پس از دستگیری افرادی مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، یکی از دستگیرشدگان اصلاح طلب (کیان تاج‌بخش) که نماینده سابق بنیاد جرج سوروس بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل و طراحان فتنه ۸۸، از دیدار سید محمد خاتمی با جرج سوروس طی سفرش به امریکا در سال ۱۳۸۵ پرده برداشت.

اصلاح ساختار سیاسی نظام از نگاه محسن رهامی یقینا همین است که اشاره نمودیم و الا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی همان است که حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب عزیزمان در سال ۵۷ پایه گذاری نمود .

رهامی: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

درحالی که موسوی و خاتمی میروند که به فسیل های سیاسی تبدیل شوند، دیروز محسن رهامی با دفاع تمام قد از آنان راهبرد تطهیر سران فتنه را کلید زد. وی با فرار به جلو در بخشی از سخنان خود گفته است: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

دراین خصوص باید عرض نمود فساد مالی تنها یکی از جنبه های فساد میتواند باشد، موسوی یک دلار از کشور خارج نکرد اما در سال ۸۸ میلیاردها دلار به مملکت خسارت وارد کرد. موسوی و خاتمی در سال ۸۸ جنایتی را در حق جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران و خانواده های شهدا مرتکب شدند که در تاریخ ۳۷ ساله ی انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است. هنوز ملت مومن ایران و مردم بصیر و ولایتمدار گیلان فراموش نکرده اند آشوب آفرینی ها و غائله آفرینی های بانیان فتنه ۸۸ را که با انتشار بیانیه های پی در پی و دعوت فریب خوردگان و آشوب طلبان به تجمع در کف خیابان، حاضر بودند در کشور حمام خون به راه بیفتد ولی خواسته ی نامشروعشان را بر کرسی عمل بنشانند . مطالبات غیرقانونی ای که با رمز تقلب ،استارت فتنه ۸۸ را رقم زد و حتی با نصیحت بسیاری از دلسوزان انقلاب به سران فتنه هرگز سر عقل و منطق نیامد و آرام نگرفت.

مواردی چون :

– ایجاد زمینه برای تحقق انقلاب رنگی برای تغییر نظام

– زمینه سازی برای دخالت کردن غرب از طریق سفارتخانه‌های خود و دیگر عوامل رسانه‌ای‌اش در سرنوشت کشور و پررو نمودن دشمن علیه نظام اسلامی

– ناکارآمد جلوه دادن نظام مردم سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه در افکار عمومی جهان

– خدشه دار ساختن  فصل‌الخطابی رهبر و ولی فقیه در کشور

– به بازی گرفتن ماه‌ها ثبات و امنیت کشور و ایجاد میلیاردها تومان خسارت به اقتصاد مردم و نظام و دولت

 -زیر سوال بردن  حماسه حضور ۴۰ میلیونی مردمی در انتخابات را که نشان از مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود

 – فریب دادن میلیونها رای دهنده  و سرخورده کردن آنان از حضور در عرصه های سیاسی

– زمینه سازی برای نفوذ منافقین و ضد انقلاب و دشمنان وابسته به بیگانگان در صنوف مردم فریب‌خورده و هرج و مرج و شورش و خرابکاری

– توهین و جسارت به اعتقادات مردم به‌ویژه به امام حسین (ع) و رقص و پایکوبی در روز تاسوعا

-حمایت و پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و انگلیس که ازحرکت فتنه‌گران و جنبش سبز و عواملش که آنها را تنها امید خود دانسته و به وجود آنها افتخار کرد(نتانیاهو در همان ایام گفته بود که اصلاح طلبان سرمایه های اسرائیل در ایران هستند که البته از سوی هیچکدام از سران فتنه این مورد و موارد بسیار دیگر هرگز تکذیب نشد)، همگی ناشی از تفکرات ساختارشکنانه و عداوتهای خاتمی و موسوی نسبت به انقلاب ،مردم و نظام بود که با تبلور عینی در فتنه ۸۸ ، نهایتا به حمایتهای دولت آمریکا و اسرائیل و همچنین گروهکهای سلطنت طلب و بهایی ها و… منجرشد و مع الاسف که این حمایتهای شیاطین از فتنه گران، هرگز ازسوی این چند نفر تکذیب نشد.در آخرین موارد و در روزهای اخیر باید به افشاگری مایکل لدین از ارسال نامه چاک شامر، سناتور آمریکایی در مورد درخواست ارتباط گیری با سران فتنه ۸۸ و پاسخ مثبت فتنه گران به این نامه در همان ایام ، و یا اظهارات صادق خرازی در مورد گرای برخی از اصلاح طلبان در دوره ی اصلاحات به دشمنان، که موجب استعفای اجباری وی از حزب ندای ایرانیان شد، اشاره نمود.

رهامی: ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند !

حجت الاسلام رهامی در ادامه در اظهاراتی خنده دار و شبیه به جوک گفت: “ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند”!

که باید اشاره کنیم: کسانی که هنوز در داخل از عاملان فتنه ۸۸ و بانیان اختلاف و دعوای گروه ها با یکدیگر شناخته میشوند و به خاطر گستاخی های خود در حوادث ۸۸ هرگز حاضر به عذر خواهی از ملت شریف ایران نشدند چگونه میتوانند در حل اختلافات کشورهای دیگر نقش سفیران صلح را بازی کنند؟!

و اصلا مگر تا به اکنون ایران به دنبال اجرای سیاست دعوا و اختلاف در آن کشورها بوده است که حال بخواهد به این کشورها سفیر صلح بفرستد؟

 دفاع رهامی از محمد خاتمی

جناب رهامی در بخشی از صحبتهایشان ضمن ابراز نگرانی از ممنوع التصویر بودن خاتمی، گفته اند که “اگر از دولت اصلاحات صحبت می کنیم این را بیاد آوریم که صحبتهای خاتمی در سازمان ملل چگونه با استقبال کشورهای مختلف جهان همراه شد.”

که باید عرض نمود:  ایشان از کدام صحبتهای خاتمی سخن میگویند؟!  صحبتهای خاتمی در مورد تعریف و تمجید از تاریخ و تمدن و قدمت نداشته ی آمریکا و آبراهام لینکلن (اولین رئیس جمهور آمریکا )در صحن سازمان ملل که خاتمی در آن سخنرانی وی را شهید آبراهام لینکلن خطاب نموده بود، یا صحبتهای ایشان در مورد گفتگوی تمدنها که نتیجه ی آن حمله ی آمریکا به دو همسایه شرقی و غربی ما افغانستان و عراق شد و نهایتا اینکه چیزی نمانده بود گفتگوی تمدنهای خاتمی منجر به جنگ تمدنها شود!  و در ادامه علی رغم اتخاذ مواضع به اصطلاح صلح طلبانه خاتمی، نهایتا آمریکا، ایران را محور شرارت نامید.

“کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند”!!

رهامی همچنین در بخشی از صحبتهایش گفته است : “کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند” که البته تا حدی این مسئله درست است! ، زیرا کسانی که در خیابانها آشوب میکردند اکثرا یک عده غافل و ناآگاه بودند که از سوی اصلاح طلبانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و عطریانفر و… فریب دروغ بزرگ تقلب را خورده و البته دستورات سران فتنه را در کف خیابان عملی مینمودند. همچنین اصلاح طلبان فراری چون حلقه پنج نفره اتاق فکر لندن نشین جنبش سبز، مانند: اکبر گنجی، عطااله مهاجرانی، عبدالکریم سروش، عبدالعلی بازرگان و محسن کدیور که در اتاق های امن فکر خود در لندن برنامه ریزی و توطئه چینی مینمودند نقشه های خود را از طریق سران فتنه در ایران به فریب خوردگان در کف خیابان ابلاغ نموده و باعث اغتشاش و درگیری و ناامنی درکشور میشدند.

باید یادآوری نمود بعد از گذشت ۶ سال، همچنان خون برخی از افرادی که در حوادث سال ۸۸  بر زمین ریخته شد، هزینه های سیاسی و اقتصادی اضافی که بر دوش کشور نهاده شد و تبدیل جشن مشارکت ۴۵ میلیونی مردم ایران در انتخابات به آبروریزی بین المللی و همچنین تهمت بزرگ دروغ تقلب در انتخابات به نظام که هرگز ثابت نشد، و ده ها جنایت دیگر، همه و همه (که پیشتر به آنها اشاره نمودبم)مطمئنا بر گردن هاشمی و موسوی و خاتمی خواهد بود که ناشی از بی قانونی و دیکتاتوری های این افراد نسبت به مردم و اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) است.

البته مردم فتنه‌گران را در دادگاه علنی مردمی در ۹ دی سال ۸۸ محکوم نمودند و در این روز بدون اینکه کسی از مردم دعوت کرده باشد محاکمه فتنه‌گران توسط جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیونی حاضر در صحنه که در میان گردو غبار فتنه از بصیرت لازم و کافی برخوردار بوده و دوست و دشمن خود را شناخته بودند انجام شد و حال باید از اصلاح طلبان ساختار شکن و حامیانشان پرسید که با چه رویی دوباره نام سران فتنه را در سخنرانی های خود بر سر زبان می آورند.

و مردم ولایتمدار گیلان نیز همانگونه که در ۸ دی  ۱۳۸۸ نشان دادند ثابت نمودندکه از نسل شهید قلی پورها و شهید املاکی ها هستند و اجازه ی این بی قانونی ها و جسارتها را به بهانه های مختلف به کسانی که به دنبال توقف حرکت انقلابی مردم گیلان و مقابله با اندیشه های امام و رهبری هستند را نخواهند داد. و انشاا..  مردم گیلان با همراهی شورای محترم نگهبان نخواهند گذاشت کسانی به مجلس شورای اسلامی راه یابند که همانند سال ۸۱ در مجلس ششم اصلاحات، با تصویب لوایح دوگانه به دنبال حذف اختیارات قانونی شورای نگهبان بوده و یا با نوشتن نامه جام زهر به رهبرانقلاب، خواهان برچیده شدن اصل ولایت فقیه از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران شوند.

بررسی برخی از آراء محسن رهامی

به نظر می رسد بررسی نظرات و گفته های محسن رهامی رییس کمیته انتخابات اصلاح طلبان جالب باشد از این رو به بررسی شخصیت حجت الاسلام رهامی می پردازیم ، ایشان همچون سایر دوستان خود بدون نگاه ژرف نگرانه به جایگاه خویش رویه ی قابل تامل و خاصی در پیش گرفته اند و در قسمتی از سخنان خود که به نجابت اصلاحات اشاره دارد ابراز امیدواری کرده اند درصورت کسب موفقیت های بیشتر دکتر روحانی راه برای ورود جریان چپ که گاها فراتر از یک مخالف در قالب یک معاند ظاهر می شوند باز می شود. یکی از نکاتی که محسن رهامی همواره به آن اشاره داشته مباحث اقتصادی ، شرایط مالی و پاک دستی اصلاحات است.

به نظر ایشان این حزب تنها جریان سیاسی کشور است که هیچ حساب بانکی ندارد و تمام هزینه های آن از طریق کمک های مردمی تامین می شود ، یابد به استحضار ایشان رساند که اگر به نظر حضرتعالی لژهای سرمایه داری ، کمک مردمی به حساب می آید بله قطعا این گونه است و تمام هزینه های شما به وسیله عده ای قلیل تقبل می شود اما اگر عموم مردم مد نظر است این پرسش قابل تامل است هزینه های هنگفتی ازجمله چاپ و نشر رساله ی اسدالله بیات که به رایگان در اختیار عموم قرار می گرفت و یا هفته نامه هایی که روزنامه می شوند و از حق و انصاف خبری ندارند بلکه صدای ننگین اصلاحات هستند و همچون سایه ی سنگین برسر ملت ایران چگونه تامین می شود ؟ به هرحال هر اتفاقی هم که بیافتد مردم جامعه انتخابات های گذشته را در ذهن دارند و در آینده نه چندان دور هزینه های شما و سایر افراد را مقایسه خواهند کرد و آن جاست که چنین سخنان وهم آلود در ذهنشان نقش می بندد.
محسن رهامی در گفت و گویی با شبکه اطلاع رسانی راه دانا اولین و آخرین خواسته خود را «اجرای تمام عیار قانون اساسی»دانسته است ، هرچند به نظر می رسد او جزو معدود نفراتی از جرگه اصلاحات است که قانون را ملاک قرار داده و فریاد تغییر قانون اساسی به سر نمی دهد اما نکات قابل توجهی در این بخش از سخنان وی وجود دارد ، او که می داند حداقل در دید عده ی اندک اطرافیانش تاثیر گذار است در روزهای اربعین که امت پیاده راه حسین علیه السلام را می روند سخنران مجلس شیخ یوسف صانعی بوده است ؛ مردی که زمانی هرگونه تخلف از امر ولی را حرام می دانست و می گفت باید مواظب مرجع تراشی انگلستان باشیم و امروز تنها مرجع رسانه های انگلستان است و اصول دوم و پنجم ویکصد و هفتم قانون اساسی را نامعتبر میخواند. جالب آنکه رهامی در چنین مراسمی بحث «گذر از فروع عاشوری به اصول» را مطرح ساخته ، غافل از اینکه مهم ترین اصل عاشوری امر به معروف و نهی از منکر است که اگر در جامعه نهادینه شود روزگار بسیاری سیاه است فلذا خود را تمام عیار درمقابل آن قرار می دهند.
او در جای دیگری حاکمان کشور های عربی را محکوم می کند که « دیدشان تا نوک بینی شان است» واین زبان نشان از تناقض هایی ریشه ای دارد چراکه تنها گروهی که مشی دیپلماسی خنده و التماس دیدار از عربستان پیشه کرده و سران آن دم از ارتباط نزدیک با شیوخ عربی سر می دهند و حتی در زمان قدرت هم نه تنها به پادشاهان عرب بلکه به ولیعهدان شان نامه تبریک و تمجید ارسال می کردند، جریان اصلاحات است ، که امروز با گذر زمان و به لطف آگاهی ملت ، آتش چنین رفتاری دامن ایشان را خواهد گرفت.
طعم قدرت و خو گرفتن با آن ، چنان لذت و درمواردی ضرورت دارد که افراد گاها تعهدات جلسات خصوصی خود را علنی کرده و صدایشان در بیاید تا جایی که رییس کمیته انتخابات یک جریان سیاسی در سخنرانی خود رییس جمهور وقت ایران را این گونه خطاب قرار دهد : «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمن ها بالا می آید و رییس جمهور می شود اینکه این آقا بگوید من به هیچ حزبی وابستگی ندارم نشان از بی عرضگی اوست! ما ده به ده و شهر به شهر گشته ایم و رای حواله کرده ایم ، مگر مرض داشتیم که هزینه دادیم؟» این لحن خود بیان گر تندروی شخصیت مذکور است اما سوال اول اینجاست که کدام هزینه ؟ شما که فرمودید هزینه ای از خودمان نکرده ایم! اگر منظورتان همان کمک مردمی است ارتباطی به شما ندارد بلکه مردم هرچند مثل من به این آقا رای نداده اند اما حداقل احترام دولت شان را نگه می دارند و آن را مقبول اکثریت می دانند سوال دوم این جا است خودتان بفرمایید اگر مرض داشتید چه لزومی دارد که رییس کمیته انتخابات اصلاحات باشید اگر خیر که قطعا این گونه است حاصل این حواله چه بوده؟ بگویید تا مردمی که تنها کمک شما هستند بدانند ، چراکه به نظر می رسد خود را آماده حواله های جدید کرده اید و قصد دارید این هزینه ها را را بار دیگر به صلاح خود خرج و سپس مورد اهانت قرار دهید. و نکته بعدی آن است که ریاست محترم جمهور بدانند شاید هم در گذشته کسانی برای شما دردسر ساز بوده اند اما اکنون زمان آن است که دیانت خود و صیانت از حق الناس را نشان دهید.
یکی از نکات جالب که سخنان رهامی وجود دارد اشاره او به موضوع وظیفه اصلی روحانیت است : وی معتقد است کار اصلی روحانیت تجارت گوشت و آهن نیست بلکه تربیت انسان است . این حرف فی نفسه بسیار زیبا و به جا است ، اما باید نظر وی درخصوص تجارت پسته رفسنجان را هم جویا شد ! باید باصراحت اشاره کرد چه کسانی لباس پیغمبر را در سفرهای اروپایی به پالتو یا کت و شلوار تبدیل کردند و به بهانه تمدن در آغوش همان هایی قرار گرفتند که خون ملت ایران را سال هاست در شیشه تحریم کرده اند به اسحضار ایشان برسانم اصولا تربیت کار کسانی است که خود در اوج معنویت و اشدا علی الکفار هستند نه کسانی که خود نیاز اساسی به خیل مربی ها دارند هرچند شب و روز هم در حوزه های علمیه باشند.
امید است شناخت افراد اطراف ما در آینده به کارمان آید زیرا به نظر می رسد برخی در جامه ی نگین وار اسلام هستند اما خواب هایی رنگین بسیار برای اسلام و امت اسلام دیده اند.

منابع : سایت دی نیوز

انتهای پیام /

,

محسن رهامی کیست؟

محسن رهامی ، مرد خاکستری اصلاحات در زنجان و نماینده شهرستان خدابنده در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی می باشد رهامی که اصالتا اهل زنجان است ، یکی از اعضای موسس کمیته مرکزی اصلاح طلبان و رئیس کمیته مشترک اصلاح طلبان در انتخابات آتی است که به همراه حسین مرعشی، آذر منصوری، مرتضی حاجی، عبدالله ناصری و احمد حکیمی‌پور، از  چهره‌های سیاسی طیف چپ، وابسته به احزاب منحله و غیرمشروع (مانند حزب ضدانقلاب مشارکت) دارای سوابق محکومیت و زندان در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ میباشند، و هدف خود را از تشکیل این کمیته، هماهنگی میان دو مجموعه اصلاح‌طلبان، یعنی شورای مشورتی و شورای هماهنگی و رصد فضای سیاسی کشور میدانند.

حسین مرعشی که در فتنه سال ۸۸ نقش موثری داشت و به حکم دادگاه به یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده بود یکی از اعضای این کمیته میباشد.
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب منحله و ضدانقلاب مشارکت که در سال ۸۸ یکی از ارکان هدایت فتنه همه جانبه  علیه نظام اسلامی بود، به عنوان عضو دیگر این کمیته است. وی در سابقه خود به موجب فعالیت در فتنه سال ۸۸ و به موجب اخلال در نظم عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به سه سال حبس محکوم شده بود!
همچنین مرتضی حاجی یکی از اعضای برجسته این کمیته، از تندروترین وزرای کابینه اصلاحات به شمار می‌رود که در دوران وزارت خود حاشیه‌آفرینی‌های سیاسی بسیاری را سامان داد. وی که از اعضای موسس حزب منحله مشارکت و از موسسین بنیاد باران وابسته به یکی از سران فتنه به شمار می‌رود پس از فاجعه عاشورای ۸۸ و هتک حرمت اصحاب فتنه به عزاداری سیدالشهداء(ع) به مدت دو هفته بازداشت شد!

بررسی سخنات  محسن رهامی در گردهمایی شورای مشورتی اصلاح‌طلبان گیلان درمجتمع خاتم‌الانبیا(ص)اداره ارشاداسلامی رشت (شهریور 94)

رهامی در این گردهمایی چه گفت؟

اصلاح ساختار سیاسی اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد!!

رهامی در همان ابتدای صحبتهایش اظهار داشت: “در بحث اصلاح ساختار سیاسی باید مطالعه کنیم که اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد.”

ابتدا باید دید منظور جناب رهامی از اصلاح ساختارسیاسی نظام ایران چیست؟ اساسا اصلاح طلبان در این چند سال اخیر دنبال چه نوع اصلاح و تغییر ساختاری بوده اند؟! شاید برخی از اصلاح طلبان ندانند اما جناب آقای رهامی خوب میداند که اصلاح طلبان در دهه ۸۰ بادعوت از چهره های سرشناسی چون آلن تورن، یورگن هابرماس، ریچارد رورتی، جان کین و تیموتی گاراتن که از مهمترین نظریه پردازان سیاسی غرب محسوب میشوند، و همنشینی با آنان، به دنبال چه نوع اصلاحاتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند. در سالهای گذشته بسیاری از اصلاح طلبان برخلاف حضرت امام خمینی (ره)که قائل به اصل ولایت‌فقیه بودند، با رد دین از نظام حکومت، این اصل را مورد سؤال قرار داده اند و خواستار تغییر این اصول بوده اند. در همین رابطه محمد مجتهد شبستری از دیگر اعضای فکری سرشناس اصلاح‌طلب معتقدبود که: “دین اسلام نظام حکومتی ندارد”! و یا رئیس دولت اصلاحات تأکید داشت که «شخص خاص نمی‌تواند و حق ندارد که حاکم بر مردم باشد.»[۱۶]  جریان موسوم به اصلاح‌طلبی به‌تدریج و با گذشت زمان، از بسیاری از اصول انقلاب فاصله گرفت و درصدد تغییر در ساختارها و بنیادهای نظام اسلامی در جهت لیبرالیزه کردن آن برآمدند. این گروه از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات تا فتنه ی ۸۸ بسیار تلاش کردند تا گفتمان اصلاح‌طلبی تجدیدنظرطلب را برای تحقق لیبرالیسم در جامعه غالب کنند. به نظر تئوری پردازان اصلاح طلب، اصلاحات باید برپایه حقوق بشر غربی و دموکراسی غربی در قالب نوگرایی دینی بنیان‌گذاری شود.

بنابراین اصلاح ساختار سیاسی که جناب رهامی از آن سخن به میان می آورد را باید در میان نشستهای خاتمی با جرج سوروس،سرمایه دار یهودی حامی انقلابهای رنگی و براندازی نرم، جستجو نمود. هرچند محمدخاتمی بسیار کوشید که اینگونه دیدارها را تکذیب نماید اما بعدها جرج سوروس با انتشار متن سخنرانی خود در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹ از دیدار خود با خاتمی پرده برداشت: “یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیش‌برد دموکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ با محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران برگزار کردم. من حدود ده سال در انتظار دیدار آقای خاتمی بودم و به همین دلیل این دیدار آن چنان برای من جذاب و به یادماندنی بود که حتی روز و ساعتش نیز در حافظه‌ام ثبت شده است. هدف از دیدار من با محمد خاتمی نیز دستیابی به آگاهی از درون کشوری بود که برای برقراری ارتباطات با آن فرصت های محدودی وجود دارد و با توجه به تحولات اخیر منطقه چنین جلساتی ارزشمند است و می تواند به اتخاذ تصمیمات سیاسی مؤثر کمک کند.”

همچنین پس از دستگیری افرادی مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، یکی از دستگیرشدگان اصلاح طلب (کیان تاج‌بخش) که نماینده سابق بنیاد جرج سوروس بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل و طراحان فتنه ۸۸، از دیدار سید محمد خاتمی با جرج سوروس طی سفرش به امریکا در سال ۱۳۸۵ پرده برداشت.

اصلاح ساختار سیاسی نظام از نگاه محسن رهامی یقینا همین است که اشاره نمودیم و الا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی همان است که حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب عزیزمان در سال ۵۷ پایه گذاری نمود .

رهامی: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

درحالی که موسوی و خاتمی میروند که به فسیل های سیاسی تبدیل شوند، دیروز محسن رهامی با دفاع تمام قد از آنان راهبرد تطهیر سران فتنه را کلید زد. وی با فرار به جلو در بخشی از سخنان خود گفته است: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

دراین خصوص باید عرض نمود فساد مالی تنها یکی از جنبه های فساد میتواند باشد، موسوی یک دلار از کشور خارج نکرد اما در سال ۸۸ میلیاردها دلار به مملکت خسارت وارد کرد. موسوی و خاتمی در سال ۸۸ جنایتی را در حق جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران و خانواده های شهدا مرتکب شدند که در تاریخ ۳۷ ساله ی انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است. هنوز ملت مومن ایران و مردم بصیر و ولایتمدار گیلان فراموش نکرده اند آشوب آفرینی ها و غائله آفرینی های بانیان فتنه ۸۸ را که با انتشار بیانیه های پی در پی و دعوت فریب خوردگان و آشوب طلبان به تجمع در کف خیابان، حاضر بودند در کشور حمام خون به راه بیفتد ولی خواسته ی نامشروعشان را بر کرسی عمل بنشانند . مطالبات غیرقانونی ای که با رمز تقلب ،استارت فتنه ۸۸ را رقم زد و حتی با نصیحت بسیاری از دلسوزان انقلاب به سران فتنه هرگز سر عقل و منطق نیامد و آرام نگرفت.

مواردی چون :

– ایجاد زمینه برای تحقق انقلاب رنگی برای تغییر نظام

– زمینه سازی برای دخالت کردن غرب از طریق سفارتخانه‌های خود و دیگر عوامل رسانه‌ای‌اش در سرنوشت کشور و پررو نمودن دشمن علیه نظام اسلامی

– ناکارآمد جلوه دادن نظام مردم سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه در افکار عمومی جهان

– خدشه دار ساختن  فصل‌الخطابی رهبر و ولی فقیه در کشور

– به بازی گرفتن ماه‌ها ثبات و امنیت کشور و ایجاد میلیاردها تومان خسارت به اقتصاد مردم و نظام و دولت

 -زیر سوال بردن  حماسه حضور ۴۰ میلیونی مردمی در انتخابات را که نشان از مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود

 – فریب دادن میلیونها رای دهنده  و سرخورده کردن آنان از حضور در عرصه های سیاسی

– زمینه سازی برای نفوذ منافقین و ضد انقلاب و دشمنان وابسته به بیگانگان در صنوف مردم فریب‌خورده و هرج و مرج و شورش و خرابکاری

– توهین و جسارت به اعتقادات مردم به‌ویژه به امام حسین (ع) و رقص و پایکوبی در روز تاسوعا

-حمایت و پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و انگلیس که ازحرکت فتنه‌گران و جنبش سبز و عواملش که آنها را تنها امید خود دانسته و به وجود آنها افتخار کرد(نتانیاهو در همان ایام گفته بود که اصلاح طلبان سرمایه های اسرائیل در ایران هستند که البته از سوی هیچکدام از سران فتنه این مورد و موارد بسیار دیگر هرگز تکذیب نشد)، همگی ناشی از تفکرات ساختارشکنانه و عداوتهای خاتمی و موسوی نسبت به انقلاب ،مردم و نظام بود که با تبلور عینی در فتنه ۸۸ ، نهایتا به حمایتهای دولت آمریکا و اسرائیل و همچنین گروهکهای سلطنت طلب و بهایی ها و… منجرشد و مع الاسف که این حمایتهای شیاطین از فتنه گران، هرگز ازسوی این چند نفر تکذیب نشد.در آخرین موارد و در روزهای اخیر باید به افشاگری مایکل لدین از ارسال نامه چاک شامر، سناتور آمریکایی در مورد درخواست ارتباط گیری با سران فتنه ۸۸ و پاسخ مثبت فتنه گران به این نامه در همان ایام ، و یا اظهارات صادق خرازی در مورد گرای برخی از اصلاح طلبان در دوره ی اصلاحات به دشمنان، که موجب استعفای اجباری وی از حزب ندای ایرانیان شد، اشاره نمود.

رهامی: ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند !

حجت الاسلام رهامی در ادامه در اظهاراتی خنده دار و شبیه به جوک گفت: “ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند”!

که باید اشاره کنیم: کسانی که هنوز در داخل از عاملان فتنه ۸۸ و بانیان اختلاف و دعوای گروه ها با یکدیگر شناخته میشوند و به خاطر گستاخی های خود در حوادث ۸۸ هرگز حاضر به عذر خواهی از ملت شریف ایران نشدند چگونه میتوانند در حل اختلافات کشورهای دیگر نقش سفیران صلح را بازی کنند؟!

و اصلا مگر تا به اکنون ایران به دنبال اجرای سیاست دعوا و اختلاف در آن کشورها بوده است که حال بخواهد به این کشورها سفیر صلح بفرستد؟

 دفاع رهامی از محمد خاتمی

جناب رهامی در بخشی از صحبتهایشان ضمن ابراز نگرانی از ممنوع التصویر بودن خاتمی، گفته اند که “اگر از دولت اصلاحات صحبت می کنیم این را بیاد آوریم که صحبتهای خاتمی در سازمان ملل چگونه با استقبال کشورهای مختلف جهان همراه شد.”

که باید عرض نمود:  ایشان از کدام صحبتهای خاتمی سخن میگویند؟!  صحبتهای خاتمی در مورد تعریف و تمجید از تاریخ و تمدن و قدمت نداشته ی آمریکا و آبراهام لینکلن (اولین رئیس جمهور آمریکا )در صحن سازمان ملل که خاتمی در آن سخنرانی وی را شهید آبراهام لینکلن خطاب نموده بود، یا صحبتهای ایشان در مورد گفتگوی تمدنها که نتیجه ی آن حمله ی آمریکا به دو همسایه شرقی و غربی ما افغانستان و عراق شد و نهایتا اینکه چیزی نمانده بود گفتگوی تمدنهای خاتمی منجر به جنگ تمدنها شود!  و در ادامه علی رغم اتخاذ مواضع به اصطلاح صلح طلبانه خاتمی، نهایتا آمریکا، ایران را محور شرارت نامید.

“کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند”!!

رهامی همچنین در بخشی از صحبتهایش گفته است : “کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند” که البته تا حدی این مسئله درست است! ، زیرا کسانی که در خیابانها آشوب میکردند اکثرا یک عده غافل و ناآگاه بودند که از سوی اصلاح طلبانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و عطریانفر و… فریب دروغ بزرگ تقلب را خورده و البته دستورات سران فتنه را در کف خیابان عملی مینمودند. همچنین اصلاح طلبان فراری چون حلقه پنج نفره اتاق فکر لندن نشین جنبش سبز، مانند: اکبر گنجی، عطااله مهاجرانی، عبدالکریم سروش، عبدالعلی بازرگان و محسن کدیور که در اتاق های امن فکر خود در لندن برنامه ریزی و توطئه چینی مینمودند نقشه های خود را از طریق سران فتنه در ایران به فریب خوردگان در کف خیابان ابلاغ نموده و باعث اغتشاش و درگیری و ناامنی درکشور میشدند.

باید یادآوری نمود بعد از گذشت ۶ سال، همچنان خون برخی از افرادی که در حوادث سال ۸۸  بر زمین ریخته شد، هزینه های سیاسی و اقتصادی اضافی که بر دوش کشور نهاده شد و تبدیل جشن مشارکت ۴۵ میلیونی مردم ایران در انتخابات به آبروریزی بین المللی و همچنین تهمت بزرگ دروغ تقلب در انتخابات به نظام که هرگز ثابت نشد، و ده ها جنایت دیگر، همه و همه (که پیشتر به آنها اشاره نمودبم)مطمئنا بر گردن هاشمی و موسوی و خاتمی خواهد بود که ناشی از بی قانونی و دیکتاتوری های این افراد نسبت به مردم و اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) است.

البته مردم فتنه‌گران را در دادگاه علنی مردمی در ۹ دی سال ۸۸ محکوم نمودند و در این روز بدون اینکه کسی از مردم دعوت کرده باشد محاکمه فتنه‌گران توسط جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیونی حاضر در صحنه که در میان گردو غبار فتنه از بصیرت لازم و کافی برخوردار بوده و دوست و دشمن خود را شناخته بودند انجام شد و حال باید از اصلاح طلبان ساختار شکن و حامیانشان پرسید که با چه رویی دوباره نام سران فتنه را در سخنرانی های خود بر سر زبان می آورند.

و مردم ولایتمدار گیلان نیز همانگونه که در ۸ دی  ۱۳۸۸ نشان دادند ثابت نمودندکه از نسل شهید قلی پورها و شهید املاکی ها هستند و اجازه ی این بی قانونی ها و جسارتها را به بهانه های مختلف به کسانی که به دنبال توقف حرکت انقلابی مردم گیلان و مقابله با اندیشه های امام و رهبری هستند را نخواهند داد. و انشاا..  مردم گیلان با همراهی شورای محترم نگهبان نخواهند گذاشت کسانی به مجلس شورای اسلامی راه یابند که همانند سال ۸۱ در مجلس ششم اصلاحات، با تصویب لوایح دوگانه به دنبال حذف اختیارات قانونی شورای نگهبان بوده و یا با نوشتن نامه جام زهر به رهبرانقلاب، خواهان برچیده شدن اصل ولایت فقیه از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران شوند.

بررسی برخی از آراء محسن رهامی

به نظر می رسد بررسی نظرات و گفته های محسن رهامی رییس کمیته انتخابات اصلاح طلبان جالب باشد از این رو به بررسی شخصیت حجت الاسلام رهامی می پردازیم ، ایشان همچون سایر دوستان خود بدون نگاه ژرف نگرانه به جایگاه خویش رویه ی قابل تامل و خاصی در پیش گرفته اند و در قسمتی از سخنان خود که به نجابت اصلاحات اشاره دارد ابراز امیدواری کرده اند درصورت کسب موفقیت های بیشتر دکتر روحانی راه برای ورود جریان چپ که گاها فراتر از یک مخالف در قالب یک معاند ظاهر می شوند باز می شود. یکی از نکاتی که محسن رهامی همواره به آن اشاره داشته مباحث اقتصادی ، شرایط مالی و پاک دستی اصلاحات است.

به نظر ایشان این حزب تنها جریان سیاسی کشور است که هیچ حساب بانکی ندارد و تمام هزینه های آن از طریق کمک های مردمی تامین می شود ، یابد به استحضار ایشان رساند که اگر به نظر حضرتعالی لژهای سرمایه داری ، کمک مردمی به حساب می آید بله قطعا این گونه است و تمام هزینه های شما به وسیله عده ای قلیل تقبل می شود اما اگر عموم مردم مد نظر است این پرسش قابل تامل است هزینه های هنگفتی ازجمله چاپ و نشر رساله ی اسدالله بیات که به رایگان در اختیار عموم قرار می گرفت و یا هفته نامه هایی که روزنامه می شوند و از حق و انصاف خبری ندارند بلکه صدای ننگین اصلاحات هستند و همچون سایه ی سنگین برسر ملت ایران چگونه تامین می شود ؟ به هرحال هر اتفاقی هم که بیافتد مردم جامعه انتخابات های گذشته را در ذهن دارند و در آینده نه چندان دور هزینه های شما و سایر افراد را مقایسه خواهند کرد و آن جاست که چنین سخنان وهم آلود در ذهنشان نقش می بندد.
محسن رهامی در گفت و گویی با شبکه اطلاع رسانی راه دانا اولین و آخرین خواسته خود را «اجرای تمام عیار قانون اساسی»دانسته است ، هرچند به نظر می رسد او جزو معدود نفراتی از جرگه اصلاحات است که قانون را ملاک قرار داده و فریاد تغییر قانون اساسی به سر نمی دهد اما نکات قابل توجهی در این بخش از سخنان وی وجود دارد ، او که می داند حداقل در دید عده ی اندک اطرافیانش تاثیر گذار است در روزهای اربعین که امت پیاده راه حسین علیه السلام را می روند سخنران مجلس شیخ یوسف صانعی بوده است ؛ مردی که زمانی هرگونه تخلف از امر ولی را حرام می دانست و می گفت باید مواظب مرجع تراشی انگلستان باشیم و امروز تنها مرجع رسانه های انگلستان است و اصول دوم و پنجم ویکصد و هفتم قانون اساسی را نامعتبر میخواند. جالب آنکه رهامی در چنین مراسمی بحث «گذر از فروع عاشوری به اصول» را مطرح ساخته ، غافل از اینکه مهم ترین اصل عاشوری امر به معروف و نهی از منکر است که اگر در جامعه نهادینه شود روزگار بسیاری سیاه است فلذا خود را تمام عیار درمقابل آن قرار می دهند.
او در جای دیگری حاکمان کشور های عربی را محکوم می کند که « دیدشان تا نوک بینی شان است» واین زبان نشان از تناقض هایی ریشه ای دارد چراکه تنها گروهی که مشی دیپلماسی خنده و التماس دیدار از عربستان پیشه کرده و سران آن دم از ارتباط نزدیک با شیوخ عربی سر می دهند و حتی در زمان قدرت هم نه تنها به پادشاهان عرب بلکه به ولیعهدان شان نامه تبریک و تمجید ارسال می کردند، جریان اصلاحات است ، که امروز با گذر زمان و به لطف آگاهی ملت ، آتش چنین رفتاری دامن ایشان را خواهد گرفت.
طعم قدرت و خو گرفتن با آن ، چنان لذت و درمواردی ضرورت دارد که افراد گاها تعهدات جلسات خصوصی خود را علنی کرده و صدایشان در بیاید تا جایی که رییس کمیته انتخابات یک جریان سیاسی در سخنرانی خود رییس جمهور وقت ایران را این گونه خطاب قرار دهد : «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمن ها بالا می آید و رییس جمهور می شود اینکه این آقا بگوید من به هیچ حزبی وابستگی ندارم نشان از بی عرضگی اوست! ما ده به ده و شهر به شهر گشته ایم و رای حواله کرده ایم ، مگر مرض داشتیم که هزینه دادیم؟» این لحن خود بیان گر تندروی شخصیت مذکور است اما سوال اول اینجاست که کدام هزینه ؟ شما که فرمودید هزینه ای از خودمان نکرده ایم! اگر منظورتان همان کمک مردمی است ارتباطی به شما ندارد بلکه مردم هرچند مثل من به این آقا رای نداده اند اما حداقل احترام دولت شان را نگه می دارند و آن را مقبول اکثریت می دانند سوال دوم این جا است خودتان بفرمایید اگر مرض داشتید چه لزومی دارد که رییس کمیته انتخابات اصلاحات باشید اگر خیر که قطعا این گونه است حاصل این حواله چه بوده؟ بگویید تا مردمی که تنها کمک شما هستند بدانند ، چراکه به نظر می رسد خود را آماده حواله های جدید کرده اید و قصد دارید این هزینه ها را را بار دیگر به صلاح خود خرج و سپس مورد اهانت قرار دهید. و نکته بعدی آن است که ریاست محترم جمهور بدانند شاید هم در گذشته کسانی برای شما دردسر ساز بوده اند اما اکنون زمان آن است که دیانت خود و صیانت از حق الناس را نشان دهید.
یکی از نکات جالب که سخنان رهامی وجود دارد اشاره او به موضوع وظیفه اصلی روحانیت است : وی معتقد است کار اصلی روحانیت تجارت گوشت و آهن نیست بلکه تربیت انسان است . این حرف فی نفسه بسیار زیبا و به جا است ، اما باید نظر وی درخصوص تجارت پسته رفسنجان را هم جویا شد ! باید باصراحت اشاره کرد چه کسانی لباس پیغمبر را در سفرهای اروپایی به پالتو یا کت و شلوار تبدیل کردند و به بهانه تمدن در آغوش همان هایی قرار گرفتند که خون ملت ایران را سال هاست در شیشه تحریم کرده اند به اسحضار ایشان برسانم اصولا تربیت کار کسانی است که خود در اوج معنویت و اشدا علی الکفار هستند نه کسانی که خود نیاز اساسی به خیل مربی ها دارند هرچند شب و روز هم در حوزه های علمیه باشند.
امید است شناخت افراد اطراف ما در آینده به کارمان آید زیرا به نظر می رسد برخی در جامه ی نگین وار اسلام هستند اما خواب هایی رنگین بسیار برای اسلام و امت اسلام دیده اند.

منابع : سایت دی نیوز

انتهای پیام /

,

محسن رهامی کیست؟

,

محسن رهامی کیست؟

, محسن رهامی کیست؟,

محسن رهامی ، مرد خاکستری اصلاحات در زنجان و نماینده شهرستان خدابنده در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی می باشد رهامی که اصالتا اهل زنجان است ، یکی از اعضای موسس کمیته مرکزی اصلاح طلبان و رئیس کمیته مشترک اصلاح طلبان در انتخابات آتی است که به همراه حسین مرعشی، آذر منصوری، مرتضی حاجی، عبدالله ناصری و احمد حکیمی‌پور، از  چهره‌های سیاسی طیف چپ، وابسته به احزاب منحله و غیرمشروع (مانند حزب ضدانقلاب مشارکت) دارای سوابق محکومیت و زندان در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ میباشند، و هدف خود را از تشکیل این کمیته، هماهنگی میان دو مجموعه اصلاح‌طلبان، یعنی شورای مشورتی و شورای هماهنگی و رصد فضای سیاسی کشور میدانند.

,

حسین مرعشی که در فتنه سال ۸۸ نقش موثری داشت و به حکم دادگاه به یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده بود یکی از اعضای این کمیته میباشد.
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب منحله و ضدانقلاب مشارکت که در سال ۸۸ یکی از ارکان هدایت فتنه همه جانبه  علیه نظام اسلامی بود، به عنوان عضو دیگر این کمیته است. وی در سابقه خود به موجب فعالیت در فتنه سال ۸۸ و به موجب اخلال در نظم عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی به سه سال حبس محکوم شده بود!
همچنین مرتضی حاجی یکی از اعضای برجسته این کمیته، از تندروترین وزرای کابینه اصلاحات به شمار می‌رود که در دوران وزارت خود حاشیه‌آفرینی‌های سیاسی بسیاری را سامان داد. وی که از اعضای موسس حزب منحله مشارکت و از موسسین بنیاد باران وابسته به یکی از سران فتنه به شمار می‌رود پس از فاجعه عاشورای ۸۸ و هتک حرمت اصحاب فتنه به عزاداری سیدالشهداء(ع) به مدت دو هفته بازداشت شد!

,
,
,

بررسی سخنات  محسن رهامی در گردهمایی شورای مشورتی اصلاح‌طلبان گیلان درمجتمع خاتم‌الانبیا(ص)اداره ارشاداسلامی رشت (شهریور 94)

, بررسی سخنات  محسن رهامی در گردهمایی شورای مشورتی اصلاح‌طلبان گیلان درمجتمع خاتم‌الانبیا(ص)اداره ارشاداسلامی رشت (شهریور 94),

رهامی در این گردهمایی چه گفت؟

, رهامی در این گردهمایی چه گفت؟,

اصلاح ساختار سیاسی اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد!!

, اصلاح ساختار سیاسی اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد!!,

رهامی در همان ابتدای صحبتهایش اظهار داشت: “در بحث اصلاح ساختار سیاسی باید مطالعه کنیم که اگر دیر شود ضرر خواهیم کرد.”

,

ابتدا باید دید منظور جناب رهامی از اصلاح ساختارسیاسی نظام ایران چیست؟ اساسا اصلاح طلبان در این چند سال اخیر دنبال چه نوع اصلاح و تغییر ساختاری بوده اند؟! شاید برخی از اصلاح طلبان ندانند اما جناب آقای رهامی خوب میداند که اصلاح طلبان در دهه ۸۰ بادعوت از چهره های سرشناسی چون آلن تورن، یورگن هابرماس، ریچارد رورتی، جان کین و تیموتی گاراتن که از مهمترین نظریه پردازان سیاسی غرب محسوب میشوند، و همنشینی با آنان، به دنبال چه نوع اصلاحاتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند. در سالهای گذشته بسیاری از اصلاح طلبان برخلاف حضرت امام خمینی (ره)که قائل به اصل ولایت‌فقیه بودند، با رد دین از نظام حکومت، این اصل را مورد سؤال قرار داده اند و خواستار تغییر این اصول بوده اند. در همین رابطه محمد مجتهد شبستری از دیگر اعضای فکری سرشناس اصلاح‌طلب معتقدبود که: “دین اسلام نظام حکومتی ندارد”! و یا رئیس دولت اصلاحات تأکید داشت که «شخص خاص نمی‌تواند و حق ندارد که حاکم بر مردم باشد.»[۱۶]  جریان موسوم به اصلاح‌طلبی به‌تدریج و با گذشت زمان، از بسیاری از اصول انقلاب فاصله گرفت و درصدد تغییر در ساختارها و بنیادهای نظام اسلامی در جهت لیبرالیزه کردن آن برآمدند. این گروه از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات تا فتنه ی ۸۸ بسیار تلاش کردند تا گفتمان اصلاح‌طلبی تجدیدنظرطلب را برای تحقق لیبرالیسم در جامعه غالب کنند. به نظر تئوری پردازان اصلاح طلب، اصلاحات باید برپایه حقوق بشر غربی و دموکراسی غربی در قالب نوگرایی دینی بنیان‌گذاری شود.

,

بنابراین اصلاح ساختار سیاسی که جناب رهامی از آن سخن به میان می آورد را باید در میان نشستهای خاتمی با جرج سوروس،سرمایه دار یهودی حامی انقلابهای رنگی و براندازی نرم، جستجو نمود. هرچند محمدخاتمی بسیار کوشید که اینگونه دیدارها را تکذیب نماید اما بعدها جرج سوروس با انتشار متن سخنرانی خود در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹ از دیدار خود با خاتمی پرده برداشت: “یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیش‌برد دموکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ با محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران برگزار کردم. من حدود ده سال در انتظار دیدار آقای خاتمی بودم و به همین دلیل این دیدار آن چنان برای من جذاب و به یادماندنی بود که حتی روز و ساعتش نیز در حافظه‌ام ثبت شده است. هدف از دیدار من با محمد خاتمی نیز دستیابی به آگاهی از درون کشوری بود که برای برقراری ارتباطات با آن فرصت های محدودی وجود دارد و با توجه به تحولات اخیر منطقه چنین جلساتی ارزشمند است و می تواند به اتخاذ تصمیمات سیاسی مؤثر کمک کند.”

,

همچنین پس از دستگیری افرادی مرتبط با حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، یکی از دستگیرشدگان اصلاح طلب (کیان تاج‌بخش) که نماینده سابق بنیاد جرج سوروس بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل و طراحان فتنه ۸۸، از دیدار سید محمد خاتمی با جرج سوروس طی سفرش به امریکا در سال ۱۳۸۵ پرده برداشت.

,

اصلاح ساختار سیاسی نظام از نگاه محسن رهامی یقینا همین است که اشاره نمودیم و الا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی همان است که حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب عزیزمان در سال ۵۷ پایه گذاری نمود .

,

رهامی: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

, رهامی: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!,

درحالی که موسوی و خاتمی میروند که به فسیل های سیاسی تبدیل شوند، دیروز محسن رهامی با دفاع تمام قد از آنان راهبرد تطهیر سران فتنه را کلید زد. وی با فرار به جلو در بخشی از سخنان خود گفته است: یک نفر پیدا شود که بگوید در زمان موسوی یک دلار از کشور خارج شده است!!

,

دراین خصوص باید عرض نمود فساد مالی تنها یکی از جنبه های فساد میتواند باشد، موسوی یک دلار از کشور خارج نکرد اما در سال ۸۸ میلیاردها دلار به مملکت خسارت وارد کرد. موسوی و خاتمی در سال ۸۸ جنایتی را در حق جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران و خانواده های شهدا مرتکب شدند که در تاریخ ۳۷ ساله ی انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است. هنوز ملت مومن ایران و مردم بصیر و ولایتمدار گیلان فراموش نکرده اند آشوب آفرینی ها و غائله آفرینی های بانیان فتنه ۸۸ را که با انتشار بیانیه های پی در پی و دعوت فریب خوردگان و آشوب طلبان به تجمع در کف خیابان، حاضر بودند در کشور حمام خون به راه بیفتد ولی خواسته ی نامشروعشان را بر کرسی عمل بنشانند . مطالبات غیرقانونی ای که با رمز تقلب ،استارت فتنه ۸۸ را رقم زد و حتی با نصیحت بسیاری از دلسوزان انقلاب به سران فتنه هرگز سر عقل و منطق نیامد و آرام نگرفت.

,

مواردی چون :

,

– ایجاد زمینه برای تحقق انقلاب رنگی برای تغییر نظام

,

– زمینه سازی برای دخالت کردن غرب از طریق سفارتخانه‌های خود و دیگر عوامل رسانه‌ای‌اش در سرنوشت کشور و پررو نمودن دشمن علیه نظام اسلامی

,

– ناکارآمد جلوه دادن نظام مردم سالاری دینی با محوریت ولایت فقیه در افکار عمومی جهان

,

– خدشه دار ساختن  فصل‌الخطابی رهبر و ولی فقیه در کشور

,

– به بازی گرفتن ماه‌ها ثبات و امنیت کشور و ایجاد میلیاردها تومان خسارت به اقتصاد مردم و نظام و دولت

,

 -زیر سوال بردن  حماسه حضور ۴۰ میلیونی مردمی در انتخابات را که نشان از مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود

,

 – فریب دادن میلیونها رای دهنده  و سرخورده کردن آنان از حضور در عرصه های سیاسی

,

– زمینه سازی برای نفوذ منافقین و ضد انقلاب و دشمنان وابسته به بیگانگان در صنوف مردم فریب‌خورده و هرج و مرج و شورش و خرابکاری

,

– توهین و جسارت به اعتقادات مردم به‌ویژه به امام حسین (ع) و رقص و پایکوبی در روز تاسوعا

,

-حمایت و پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و انگلیس که ازحرکت فتنه‌گران و جنبش سبز و عواملش که آنها را تنها امید خود دانسته و به وجود آنها افتخار کرد(نتانیاهو در همان ایام گفته بود که اصلاح طلبان سرمایه های اسرائیل در ایران هستند که البته از سوی هیچکدام از سران فتنه این مورد و موارد بسیار دیگر هرگز تکذیب نشد)، همگی ناشی از تفکرات ساختارشکنانه و عداوتهای خاتمی و موسوی نسبت به انقلاب ،مردم و نظام بود که با تبلور عینی در فتنه ۸۸ ، نهایتا به حمایتهای دولت آمریکا و اسرائیل و همچنین گروهکهای سلطنت طلب و بهایی ها و… منجرشد و مع الاسف که این حمایتهای شیاطین از فتنه گران، هرگز ازسوی این چند نفر تکذیب نشد.در آخرین موارد و در روزهای اخیر باید به افشاگری مایکل لدین از ارسال نامه چاک شامر، سناتور آمریکایی در مورد درخواست ارتباط گیری با سران فتنه ۸۸ و پاسخ مثبت فتنه گران به این نامه در همان ایام ، و یا اظهارات صادق خرازی در مورد گرای برخی از اصلاح طلبان در دوره ی اصلاحات به دشمنان، که موجب استعفای اجباری وی از حزب ندای ایرانیان شد، اشاره نمود.

,

رهامی: ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند !

, رهامی: ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند !,

حجت الاسلام رهامی در ادامه در اظهاراتی خنده دار و شبیه به جوک گفت: “ای کاش هاشمی و خاتمی به عنوان سفیر صلح به عراق و یمن و سوریه بروند تا مشکلات را حل کنند”!

,

که باید اشاره کنیم: کسانی که هنوز در داخل از عاملان فتنه ۸۸ و بانیان اختلاف و دعوای گروه ها با یکدیگر شناخته میشوند و به خاطر گستاخی های خود در حوادث ۸۸ هرگز حاضر به عذر خواهی از ملت شریف ایران نشدند چگونه میتوانند در حل اختلافات کشورهای دیگر نقش سفیران صلح را بازی کنند؟!

,

و اصلا مگر تا به اکنون ایران به دنبال اجرای سیاست دعوا و اختلاف در آن کشورها بوده است که حال بخواهد به این کشورها سفیر صلح بفرستد؟

,

 دفاع رهامی از محمد خاتمی

, دفاع رهامی از محمد خاتمی,

جناب رهامی در بخشی از صحبتهایشان ضمن ابراز نگرانی از ممنوع التصویر بودن خاتمی، گفته اند که “اگر از دولت اصلاحات صحبت می کنیم این را بیاد آوریم که صحبتهای خاتمی در سازمان ملل چگونه با استقبال کشورهای مختلف جهان همراه شد.”

,

که باید عرض نمود:  ایشان از کدام صحبتهای خاتمی سخن میگویند؟!  صحبتهای خاتمی در مورد تعریف و تمجید از تاریخ و تمدن و قدمت نداشته ی آمریکا و آبراهام لینکلن (اولین رئیس جمهور آمریکا )در صحن سازمان ملل که خاتمی در آن سخنرانی وی را شهید آبراهام لینکلن خطاب نموده بود، یا صحبتهای ایشان در مورد گفتگوی تمدنها که نتیجه ی آن حمله ی آمریکا به دو همسایه شرقی و غربی ما افغانستان و عراق شد و نهایتا اینکه چیزی نمانده بود گفتگوی تمدنهای خاتمی منجر به جنگ تمدنها شود!  و در ادامه علی رغم اتخاذ مواضع به اصطلاح صلح طلبانه خاتمی، نهایتا آمریکا، ایران را محور شرارت نامید.

,

“کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند”!!

, “کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند”!!,

رهامی همچنین در بخشی از صحبتهایش گفته است : “کسانی که در سال ۸۸ در کف خیابانها آشوب کرده اصلاح طلب نیستند” که البته تا حدی این مسئله درست است! ، زیرا کسانی که در خیابانها آشوب میکردند اکثرا یک عده غافل و ناآگاه بودند که از سوی اصلاح طلبانی چون موسوی و خاتمی و کروبی و عطریانفر و… فریب دروغ بزرگ تقلب را خورده و البته دستورات سران فتنه را در کف خیابان عملی مینمودند. همچنین اصلاح طلبان فراری چون حلقه پنج نفره اتاق فکر لندن نشین جنبش سبز، مانند: اکبر گنجی، عطااله مهاجرانی، عبدالکریم سروش، عبدالعلی بازرگان و محسن کدیور که در اتاق های امن فکر خود در لندن برنامه ریزی و توطئه چینی مینمودند نقشه های خود را از طریق سران فتنه در ایران به فریب خوردگان در کف خیابان ابلاغ نموده و باعث اغتشاش و درگیری و ناامنی درکشور میشدند.

,

باید یادآوری نمود بعد از گذشت ۶ سال، همچنان خون برخی از افرادی که در حوادث سال ۸۸  بر زمین ریخته شد، هزینه های سیاسی و اقتصادی اضافی که بر دوش کشور نهاده شد و تبدیل جشن مشارکت ۴۵ میلیونی مردم ایران در انتخابات به آبروریزی بین المللی و همچنین تهمت بزرگ دروغ تقلب در انتخابات به نظام که هرگز ثابت نشد، و ده ها جنایت دیگر، همه و همه (که پیشتر به آنها اشاره نمودبم)مطمئنا بر گردن هاشمی و موسوی و خاتمی خواهد بود که ناشی از بی قانونی و دیکتاتوری های این افراد نسبت به مردم و اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) است.

,

البته مردم فتنه‌گران را در دادگاه علنی مردمی در ۹ دی سال ۸۸ محکوم نمودند و در این روز بدون اینکه کسی از مردم دعوت کرده باشد محاکمه فتنه‌گران توسط جمعیت نزدیک به ۴۰ میلیونی حاضر در صحنه که در میان گردو غبار فتنه از بصیرت لازم و کافی برخوردار بوده و دوست و دشمن خود را شناخته بودند انجام شد و حال باید از اصلاح طلبان ساختار شکن و حامیانشان پرسید که با چه رویی دوباره نام سران فتنه را در سخنرانی های خود بر سر زبان می آورند.

,

و مردم ولایتمدار گیلان نیز همانگونه که در ۸ دی  ۱۳۸۸ نشان دادند ثابت نمودندکه از نسل شهید قلی پورها و شهید املاکی ها هستند و اجازه ی این بی قانونی ها و جسارتها را به بهانه های مختلف به کسانی که به دنبال توقف حرکت انقلابی مردم گیلان و مقابله با اندیشه های امام و رهبری هستند را نخواهند داد. و انشاا..  مردم گیلان با همراهی شورای محترم نگهبان نخواهند گذاشت کسانی به مجلس شورای اسلامی راه یابند که همانند سال ۸۱ در مجلس ششم اصلاحات، با تصویب لوایح دوگانه به دنبال حذف اختیارات قانونی شورای نگهبان بوده و یا با نوشتن نامه جام زهر به رهبرانقلاب، خواهان برچیده شدن اصل ولایت فقیه از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران شوند.

,

بررسی برخی از آراء محسن رهامی

, بررسی برخی از آراء محسن رهامی,

به نظر می رسد بررسی نظرات و گفته های محسن رهامی رییس کمیته انتخابات اصلاح طلبان جالب باشد از این رو به بررسی شخصیت حجت الاسلام رهامی می پردازیم ، ایشان همچون سایر دوستان خود بدون نگاه ژرف نگرانه به جایگاه خویش رویه ی قابل تامل و خاصی در پیش گرفته اند و در قسمتی از سخنان خود که به نجابت اصلاحات اشاره دارد ابراز امیدواری کرده اند درصورت کسب موفقیت های بیشتر دکتر روحانی راه برای ورود جریان چپ که گاها فراتر از یک مخالف در قالب یک معاند ظاهر می شوند باز می شود. یکی از نکاتی که محسن رهامی همواره به آن اشاره داشته مباحث اقتصادی ، شرایط مالی و پاک دستی اصلاحات است.

به نظر ایشان این حزب تنها جریان سیاسی کشور است که هیچ حساب بانکی ندارد و تمام هزینه های آن از طریق کمک های مردمی تامین می شود ، یابد به استحضار ایشان رساند که اگر به نظر حضرتعالی لژهای سرمایه داری ، کمک مردمی به حساب می آید بله قطعا این گونه است و تمام هزینه های شما به وسیله عده ای قلیل تقبل می شود اما اگر عموم مردم مد نظر است این پرسش قابل تامل است هزینه های هنگفتی ازجمله چاپ و نشر رساله ی اسدالله بیات که به رایگان در اختیار عموم قرار می گرفت و یا هفته نامه هایی که روزنامه می شوند و از حق و انصاف خبری ندارند بلکه صدای ننگین اصلاحات هستند و همچون سایه ی سنگین برسر ملت ایران چگونه تامین می شود ؟ به هرحال هر اتفاقی هم که بیافتد مردم جامعه انتخابات های گذشته را در ذهن دارند و در آینده نه چندان دور هزینه های شما و سایر افراد را مقایسه خواهند کرد و آن جاست که چنین سخنان وهم آلود در ذهنشان نقش می بندد.
محسن رهامی در گفت و گویی با شبکه اطلاع رسانی راه دانا اولین و آخرین خواسته خود را «اجرای تمام عیار قانون اساسی»دانسته است ، هرچند به نظر می رسد او جزو معدود نفراتی از جرگه اصلاحات است که قانون را ملاک قرار داده و فریاد تغییر قانون اساسی به سر نمی دهد اما نکات قابل توجهی در این بخش از سخنان وی وجود دارد ، او که می داند حداقل در دید عده ی اندک اطرافیانش تاثیر گذار است در روزهای اربعین که امت پیاده راه حسین علیه السلام را می روند سخنران مجلس شیخ یوسف صانعی بوده است ؛ مردی که زمانی هرگونه تخلف از امر ولی را حرام می دانست و می گفت باید مواظب مرجع تراشی انگلستان باشیم و امروز تنها مرجع رسانه های انگلستان است و اصول دوم و پنجم ویکصد و هفتم قانون اساسی را نامعتبر میخواند. جالب آنکه رهامی در چنین مراسمی بحث «گذر از فروع عاشوری به اصول» را مطرح ساخته ، غافل از اینکه مهم ترین اصل عاشوری امر به معروف و نهی از منکر است که اگر در جامعه نهادینه شود روزگار بسیاری سیاه است فلذا خود را تمام عیار درمقابل آن قرار می دهند.
او در جای دیگری حاکمان کشور های عربی را محکوم می کند که « دیدشان تا نوک بینی شان است» واین زبان نشان از تناقض هایی ریشه ای دارد چراکه تنها گروهی که مشی دیپلماسی خنده و التماس دیدار از عربستان پیشه کرده و سران آن دم از ارتباط نزدیک با شیوخ عربی سر می دهند و حتی در زمان قدرت هم نه تنها به پادشاهان عرب بلکه به ولیعهدان شان نامه تبریک و تمجید ارسال می کردند، جریان اصلاحات است ، که امروز با گذر زمان و به لطف آگاهی ملت ، آتش چنین رفتاری دامن ایشان را خواهد گرفت.
طعم قدرت و خو گرفتن با آن ، چنان لذت و درمواردی ضرورت دارد که افراد گاها تعهدات جلسات خصوصی خود را علنی کرده و صدایشان در بیاید تا جایی که رییس کمیته انتخابات یک جریان سیاسی در سخنرانی خود رییس جمهور وقت ایران را این گونه خطاب قرار دهد : «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمن ها بالا می آید و رییس جمهور می شود اینکه این آقا بگوید من به هیچ حزبی وابستگی ندارم نشان از بی عرضگی اوست! ما ده به ده و شهر به شهر گشته ایم و رای حواله کرده ایم ، مگر مرض داشتیم که هزینه دادیم؟» این لحن خود بیان گر تندروی شخصیت مذکور است اما سوال اول اینجاست که کدام هزینه ؟ شما که فرمودید هزینه ای از خودمان نکرده ایم! اگر منظورتان همان کمک مردمی است ارتباطی به شما ندارد بلکه مردم هرچند مثل من به این آقا رای نداده اند اما حداقل احترام دولت شان را نگه می دارند و آن را مقبول اکثریت می دانند سوال دوم این جا است خودتان بفرمایید اگر مرض داشتید چه لزومی دارد که رییس کمیته انتخابات اصلاحات باشید اگر خیر که قطعا این گونه است حاصل این حواله چه بوده؟ بگویید تا مردمی که تنها کمک شما هستند بدانند ، چراکه به نظر می رسد خود را آماده حواله های جدید کرده اید و قصد دارید این هزینه ها را را بار دیگر به صلاح خود خرج و سپس مورد اهانت قرار دهید. و نکته بعدی آن است که ریاست محترم جمهور بدانند شاید هم در گذشته کسانی برای شما دردسر ساز بوده اند اما اکنون زمان آن است که دیانت خود و صیانت از حق الناس را نشان دهید.
یکی از نکات جالب که سخنان رهامی وجود دارد اشاره او به موضوع وظیفه اصلی روحانیت است : وی معتقد است کار اصلی روحانیت تجارت گوشت و آهن نیست بلکه تربیت انسان است . این حرف فی نفسه بسیار زیبا و به جا است ، اما باید نظر وی درخصوص تجارت پسته رفسنجان را هم جویا شد ! باید باصراحت اشاره کرد چه کسانی لباس پیغمبر را در سفرهای اروپایی به پالتو یا کت و شلوار تبدیل کردند و به بهانه تمدن در آغوش همان هایی قرار گرفتند که خون ملت ایران را سال هاست در شیشه تحریم کرده اند به اسحضار ایشان برسانم اصولا تربیت کار کسانی است که خود در اوج معنویت و اشدا علی الکفار هستند نه کسانی که خود نیاز اساسی به خیل مربی ها دارند هرچند شب و روز هم در حوزه های علمیه باشند.
امید است شناخت افراد اطراف ما در آینده به کارمان آید زیرا به نظر می رسد برخی در جامه ی نگین وار اسلام هستند اما خواب هایی رنگین بسیار برای اسلام و امت اسلام دیده اند.

,

به نظر می رسد بررسی نظرات و گفته های محسن رهامی رییس کمیته انتخابات اصلاح طلبان جالب باشد از این رو به بررسی شخصیت حجت الاسلام رهامی می پردازیم ، ایشان همچون سایر دوستان خود بدون نگاه ژرف نگرانه به جایگاه خویش رویه ی قابل تامل و خاصی در پیش گرفته اند و در قسمتی از سخنان خود که به نجابت اصلاحات اشاره دارد ابراز امیدواری کرده اند درصورت کسب موفقیت های بیشتر دکتر روحانی راه برای ورود جریان چپ که گاها فراتر از یک مخالف در قالب یک معاند ظاهر می شوند باز می شود. یکی از نکاتی که محسن رهامی همواره به آن اشاره داشته مباحث اقتصادی ، شرایط مالی و پاک دستی اصلاحات است.

,

به نظر ایشان این حزب تنها جریان سیاسی کشور است که هیچ حساب بانکی ندارد و تمام هزینه های آن از طریق کمک های مردمی تامین می شود ، یابد به استحضار ایشان رساند که اگر به نظر حضرتعالی لژهای سرمایه داری ، کمک مردمی به حساب می آید بله قطعا این گونه است و تمام هزینه های شما به وسیله عده ای قلیل تقبل می شود اما اگر عموم مردم مد نظر است این پرسش قابل تامل است هزینه های هنگفتی ازجمله چاپ و نشر رساله ی اسدالله بیات که به رایگان در اختیار عموم قرار می گرفت و یا هفته نامه هایی که روزنامه می شوند و از حق و انصاف خبری ندارند بلکه صدای ننگین اصلاحات هستند و همچون سایه ی سنگین برسر ملت ایران چگونه تامین می شود ؟ به هرحال هر اتفاقی هم که بیافتد مردم جامعه انتخابات های گذشته را در ذهن دارند و در آینده نه چندان دور هزینه های شما و سایر افراد را مقایسه خواهند کرد و آن جاست که چنین سخنان وهم آلود در ذهنشان نقش می بندد.
محسن رهامی در گفت و گویی با شبکه اطلاع رسانی راه دانا اولین و آخرین خواسته خود را «اجرای تمام عیار قانون اساسی»دانسته است ، هرچند به نظر می رسد او جزو معدود نفراتی از جرگه اصلاحات است که قانون را ملاک قرار داده و فریاد تغییر قانون اساسی به سر نمی دهد اما نکات قابل توجهی در این بخش از سخنان وی وجود دارد ، او که می داند حداقل در دید عده ی اندک اطرافیانش تاثیر گذار است در روزهای اربعین که امت پیاده راه حسین علیه السلام را می روند سخنران مجلس شیخ یوسف صانعی بوده است ؛ مردی که زمانی هرگونه تخلف از امر ولی را حرام می دانست و می گفت باید مواظب مرجع تراشی انگلستان باشیم و امروز تنها مرجع رسانه های انگلستان است و اصول دوم و پنجم ویکصد و هفتم قانون اساسی را نامعتبر میخواند. جالب آنکه رهامی در چنین مراسمی بحث «گذر از فروع عاشوری به اصول» را مطرح ساخته ، غافل از اینکه مهم ترین اصل عاشوری امر به معروف و نهی از منکر است که اگر در جامعه نهادینه شود روزگار بسیاری سیاه است فلذا خود را تمام عیار درمقابل آن قرار می دهند.
او در جای دیگری حاکمان کشور های عربی را محکوم می کند که « دیدشان تا نوک بینی شان است» واین زبان نشان از تناقض هایی ریشه ای دارد چراکه تنها گروهی که مشی دیپلماسی خنده و التماس دیدار از عربستان پیشه کرده و سران آن دم از ارتباط نزدیک با شیوخ عربی سر می دهند و حتی در زمان قدرت هم نه تنها به پادشاهان عرب بلکه به ولیعهدان شان نامه تبریک و تمجید ارسال می کردند، جریان اصلاحات است ، که امروز با گذر زمان و به لطف آگاهی ملت ، آتش چنین رفتاری دامن ایشان را خواهد گرفت.
طعم قدرت و خو گرفتن با آن ، چنان لذت و درمواردی ضرورت دارد که افراد گاها تعهدات جلسات خصوصی خود را علنی کرده و صدایشان در بیاید تا جایی که رییس کمیته انتخابات یک جریان سیاسی در سخنرانی خود رییس جمهور وقت ایران را این گونه خطاب قرار دهد : «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمن ها بالا می آید و رییس جمهور می شود اینکه این آقا بگوید من به هیچ حزبی وابستگی ندارم نشان از بی عرضگی اوست! ما ده به ده و شهر به شهر گشته ایم و رای حواله کرده ایم ، مگر مرض داشتیم که هزینه دادیم؟» این لحن خود بیان گر تندروی شخصیت مذکور است اما سوال اول اینجاست که کدام هزینه ؟ شما که فرمودید هزینه ای از خودمان نکرده ایم! اگر منظورتان همان کمک مردمی است ارتباطی به شما ندارد بلکه مردم هرچند مثل من به این آقا رای نداده اند اما حداقل احترام دولت شان را نگه می دارند و آن را مقبول اکثریت می دانند سوال دوم این جا است خودتان بفرمایید اگر مرض داشتید چه لزومی دارد که رییس کمیته انتخابات اصلاحات باشید اگر خیر که قطعا این گونه است حاصل این حواله چه بوده؟ بگویید تا مردمی که تنها کمک شما هستند بدانند ، چراکه به نظر می رسد خود را آماده حواله های جدید کرده اید و قصد دارید این هزینه ها را را بار دیگر به صلاح خود خرج و سپس مورد اهانت قرار دهید. و نکته بعدی آن است که ریاست محترم جمهور بدانند شاید هم در گذشته کسانی برای شما دردسر ساز بوده اند اما اکنون زمان آن است که دیانت خود و صیانت از حق الناس را نشان دهید.
یکی از نکات جالب که سخنان رهامی وجود دارد اشاره او به موضوع وظیفه اصلی روحانیت است : وی معتقد است کار اصلی روحانیت تجارت گوشت و آهن نیست بلکه تربیت انسان است . این حرف فی نفسه بسیار زیبا و به جا است ، اما باید نظر وی درخصوص تجارت پسته رفسنجان را هم جویا شد ! باید باصراحت اشاره کرد چه کسانی لباس پیغمبر را در سفرهای اروپایی به پالتو یا کت و شلوار تبدیل کردند و به بهانه تمدن در آغوش همان هایی قرار گرفتند که خون ملت ایران را سال هاست در شیشه تحریم کرده اند به اسحضار ایشان برسانم اصولا تربیت کار کسانی است که خود در اوج معنویت و اشدا علی الکفار هستند نه کسانی که خود نیاز اساسی به خیل مربی ها دارند هرچند شب و روز هم در حوزه های علمیه باشند.
امید است شناخت افراد اطراف ما در آینده به کارمان آید زیرا به نظر می رسد برخی در جامه ی نگین وار اسلام هستند اما خواب هایی رنگین بسیار برای اسلام و امت اسلام دیده اند.

,
,
,
,
,
,

منابع : سایت دی نیوز

,

انتهای پیام /

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه