• چهارشنبه ۰۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۳۰
• کد خبر : 659514

• اخبار
• سایر رسانه ها

نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه دامغان گفت: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری به صورت مشخص عمل می کنیم و وعده هایی که خودمان هم می دانیم عملی نیست ندهیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، با نزدیک شدن به هفتم اسفند ماه روز برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نامزدهای شاخص جریانات و گروه های مختلف سیاسی با حضور در شبکه اطلاع رسانی مرآت به طرح دیدگاه ها و نظرات خود پرداخته اند.

در این شماره خسرو دانشجو یکی از نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه  دامغان با حضور در دفتر شبکه اطلاع رسانی مرآت به سوالات خبرنگار ما پاسخ داده است.

دانشجو در این گفتگو با اشاره به علت حضورش در این دوره از رقابت ها، نظرات خود را در خصوص مسائل مهم و بحث برانگیز کشور بیان کرد.

در ادامه متن کامل گفتگوی خسرو دانشجو  را با خبرنگار ما می خوانید:

مرآت- مختصری از زندگی نامه خود، سوابق کاری و تحصیلی تان ارائه کنید؟

خسرو دانشجو هستم که در سال 1343 در تهران متولد شدم.

 بنده فرزند سوم خانواده هستم و دو برادر بزرگتر دارم که کامران 1336 در امیر آباد دامغان و فرزند دوم فرهاد 1338در دامغان متولد شدند.

پدرم ابتدا معلم بود ودر روستا وشهر دامغان دروس ریاضی وفرانسه را  در دبیرستان تدریس می کرد.

 در دبیرستان امیریه واطراف بوده که بعداز ادامه تحصیلات در تهران باگرفتن لیسانس حقوق به قضاوت مشغول بودند وبه خاطر شغل پدرم و به تبعیت از پدردر شهرهای مختلف سکونت کردیم.

تحصیلات ابتداییم را در یکی از شهر های فارس شروع کردم و دوره راهنمایی را در تهران ودوره دبیرستان را سمنان ادامه دادم وپدرم در این سالها رییس دادگستری سمنان بود.

در سال 61 از دبیرستان دکتر شریعتی دیپلم ریاضی وفیزیک گرفتم. ازسال 61تا 65 بخاطردرگیری 8سال دفاع مقدس بود خدمت را گذرانده وبنده هم درگیر اون سالها بودم.

 سال 65 بعداز چهار سال در کنکور شرکت کرده وبا کمک خداوند توانستم رتبه 8 ریاضی فیزیک را در کشور بدست آورم و مشغول به تحصیل شدم.

 در دانشگاه تهران رشته معماری درکارشناسی ارشد پیوسته از سال 65تا74مشغول به تحصیل بودم و بعداز گرفتن فوق لیسانس در سال 74 دعوت به تدریس در همان شدم.

ابتدا دکترای شهرسازی ودکترای معماری رابدست آوردم واز سال 79 در دانشگاه مسولیت پذیرفته و 9 ماه در دانشگاه تهران سما معاون آموزش دانشجویی بوده بعد در همان دانشگاه رییس دانشگاه ودر سال 84 رییس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب و سال 90رییس دانشگاه علوم وتحقیقات کشور شدم که فقط 41 شعبه در داخل کشور وسه شعبه خارج از کشوربود.

به صورت موازی از قبل هم فعالیت سیاسی داشتم از سال 82 در انتخابات شورای شهر تهران شرکت کردم وبا جمعی از دوستان گروهی با اسم " آباد گران" تشکیل دادیم.

با پرچم وتابلوی "آباد گران" در انتخابات شرکت کردیم که از 15 نفر کاندید این گروه 14 نفر رای آوردیم و وارد شورای شهر تهران شدیم.

 از سال 82به عضویت شورای شهر تهران درآمده و با رای گیری همکاران به معاونت  نظارت شورای شهر در آمدم و سال 86 مجدد شرکت و برای بار دوم رای آوردم وعلاوه برآن مسولیت معاون نظارت هم به بنده سپرد شد و وظیفه سخنگویی شورای شهر تهران نیز به بنده واگذار شد که تا سال 92  جمعا 4 سال در دوره دوم، 6 سال در دوره سوم که جمعا 10سال عضو ومعاون  وزارت شورای اسلامی شهر تهران بودم.

در سال 92 که شرکت کردم به عنوان عضو علل بدل شورای اسلامی شده که در آن سال از مسولیتم در علوم وتحقیقات کشور استفاء دادم و در حال حاضرعضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس به صورت تمام وقت و در علوم وتحقیقات به صور ت نیمه وقت هستم.

 قبل از سال 92 بخاطر علاقه به دامغان و اصالت بیشتر تعطیلات و وقتم رادر این شهرستان هستم.

دارای دوفرزند هستم که فرزند بزرگم حدودا 26سال دارد و دارای فوق لیسانس معماری است.

فرزند بزرگم پسر است و دارای یک  نوه یک ساله هستم.

فرزند دومم دختر است که 21 سال سن دارد ودر دامغان تحصیلات  دیپلم را تمام ودر دانشگاه علم وصنعت تهران مهندسی صنایع پذیرفته ومشغول به تحصیل می باشد و سال گذشته ازدواج کرده است.

در دانشگاه فقط تحصیلات تکمیلی را ارائه می کنم و راهنمایی دانشجویان که در رشته شهر سازی ومعماری هستند را می پذیرم.

مرآت- محل سکونت شما در دامغان کجاست؟

محل زندگی ام در حال حاضر در شهرستان دامغان در بالا محله است.

مرآت- مهم ترین برنامه هایتان برای شهرستان دامغان وهدف شما برای حضور در انتخابات چیست؟

مجموعه وظایف وکارهای نمایندگان در حوزه ملی و محلی است و وبه نوعی تعریف درست از وظایف ملی به نمایندگان کمک می کند در زمان نمایندگی خود موفق عمل کنند.

مجلس شورای اسلامی از مجموعه هایی است که از تسهیلات بسیار عمیق و بزرگی را می تواند داشته باشند و در بعد وظایف ملی نمایندگان درک درستی از وقایع کشور واتفاقات پیرامون تاثیر گذار در کشورداشته و با شناخت کامل  ودرک درست از انتخابات، پا در این عرصه بگذارند ومجلس تاثیر بزرگی می تواند در کشور داشته باشد.

افرادی در مجلس حضورشان می تواند موثر ومفید باشد که به نوعی همسو وهم جهت با خطوط اصلی حرکت نظام اسلام باشند.

لازمه حضور در مجلس این است که در جهت نظام حرکت کنند چرا که باید سفارش امام و رهبر را درنظر بگیریم که اگر قرار است برمشکلات پیروز شویم که با وحدت واتحاد امکان پذیر است و امام بارها فرمودند رمز موفقیت ما وحدت کلمه است وافرادی که مستعد این کلمه هستند فرصت حضور پیدا کنند.

در بعد منطقه ای که بتوانیم همدلی وهمسویی جمعی برای رفع مشکلات درست کنیم می توانیم در وجه کوچک تر برمشکلات غلبه کرد.

اگر نتوانیم همچین رویه ای  را اتخاذ کنیم انجام کارهایی که مشکلات را کم کند دوراز ذهن نیست لذا باید برنامه منطقه ای براساس شناخت ودرک درست از مشکلات ارائه شود و وقت برای مشکلاتی که می خواهیم برای ان برنامه ریزی کنیم  بگذاریم و وقتی برای شناسای پتانسیل ها وتوانمندی های آن منطقه و با برنامه ریزی و پتانسیل ها  و نیروی منطقه ای به رفع مشکلات منطقه ای بپردازیم.

در این حوزه با کمک دوستان و آشنایی درباره مشکلالت این حوزه انتخاباتی منطقه در گام اول در حوزه شناخت مشکلات قدم برداشته ودر گام دوم سراغ شناسایی پتانسیل و امکانات موجود در دامغان رفته و باید تلاش کرد که این دو حوزه را ابزاری برای طرح برنامه استفاده کنیم.

مرآت- به نظر شما چه مشکلاتی در حوزه انتخاباتی دامغان وجود دارد؟

در حوزه معیشتی واقتصادی که باعث شده مردم دچار مشکلات باشند.

در حوزه اجتماعی که بخواهیم ریشه یابی کنیم بسیاری از مشکلات ریشه درحوزه اقتصادی دارد و از آنجا ناشی می شود.

 مشکلات فرهنگی که گرفتار هستیم که ریشه در مشکلات معیشتی و اجتماعی قرار دارد

اما با این دسته بندی به صورت مصداقی است که در زمینه مشکلات اقتصادی، تعداد بسیاری نیروی کاری در شهرستان دامغان بیکار هستند ودر زمینه شغلی نتوانستیم کار کنیم و برنامه ریزی کلان صورت نگرفته است

شهرستان دامغان 84هزار جمعیت دارد که  به ایجاد وساخت پاساژها ومکان های تجاری فراتر از ظرفیت آن شروع کرده اند.

برای این که بتوانیم فضایی برای کار ایجاد کنیم این کارها صورت گرفته در حالی که استعداد شهر درست شناسایی نشده این سرمایه گذاری باعث ایجاد معضل شده است.

مرآت- به نظر شما مهم ترین استعداد در حوزه انتخابیه دامغان که می شود در زمینه اقتصادی از آن استفاده کرد، چیست؟

در دامغان استعداد فراوانی وجود دارد که برای استفاده از آن باید برای نیروی محیای کار فرصت شغلی ایجاد کنیم.

با توجه به منابع غنی و میراث فرهنگی که دردامغان وجود دارد که استعداد و تاریخ خودش استفاده نکرده است وشهرهایی وجود دارند که باتوجه به این استعدادها توانسته اند برای خود فرصت های شغلی زیادی را بوجود آورند و اقتصاد شهر در این حوزه می چرخدکه با جذب وجلب توریست می توانند اقتصاد شهر خودرا پیش ببرنند.

ما در سنوات گذشته دیدیم سرمایه گذارانی که دامغانی نبود  در این شهرستان سرمایه گذاری کردند که ما نتوانسته ایم ازاین سرمایه گذاری ها استفاده کنیم و نتوانسته اند به بازار فرصت های شغلی راه پیدا کنند.

شهرک صنعتی دامغان قسمت زیادی  از آن راکد و یا بهره برداری حداقلی دارد در صورتی که با برنامه ریزی می توانستیم کمک کنیم که این سرمایه گذاری ها از چرخه کار و فعالیت خارج نشود و بخش اعظمی از این صنایع باید وشاید فعالیت ندارند که تعداد اندکی از کارخانه ها در این قسمت فعالیت می کنند و برای گذران وقت و به امید اینکه در آینده تحولی ایجاد شود تا از رکود در بیایند.

اگر کارخانه فولاد کویر به تولید می رسید 100فرصت شغلی ایجاد می کرد اما با مشکلاتی مواجه شده است که این صنعت به آب زیادی نیاز دارد اما به آن اجازه ساخت داده شد و این سرمایه گذار بخش خصوص دچار مشکل شده و درست نیست تا جایی حمایت کرده وبعد دست حمایت را برداریم ولطمه به شهرستان ونیروی کاری بوجود می آید.

 با اندکی پرس جو بقیه سرمایه گذار ها جرات سرمایه گذاری را پیدا نمی کنند این ها دست به دست می دهند تا استعدادهای فراوانی که مادر ایجاد اشتغال در دامغان داریم نتوانیم استفاده کنیم مانند استعداد حوزه میراث فرهنگی وطبیعی وبعضی از استعدادها هم که شروع به فعالیت کرده اند تا نیمه راه حمایت شده ومجبور به تعطیلی شده وبعضی از این استعدادها به این مرحله هم نرسیده اند که باید ساماندهی لازم شود.

درزمینه کشاورزی هم استعداد فراوانی داریم، فروش پسته تازه در سال گذشته غریب به 600میلیارد تومان که ارزش ریالی شده که قابل توجه است و بسیاری از باغداران که بصورت حرفه ای هستند ترجیح می دهند پسته خود را به صورت تازه وارد بازار نکنند.

بعد از دوسه ماه به صورت خشک عرضه می کنند که اگر آن را هم برآورد کنیم بیش از 1000میلیارد تومان ارزش ریالی محصولات در سال گذشته داریم که آن رقم قابل توجهی می باشد و این استعداد در بخش پسته است.

دامغان بخاطر اقلیم ها وخرده اقلیم ها که تنوع فراوانی دارد استعداد کشاورزی آن متفاوت است و استعداد محصولات سردسیر وگرم سیر  با حجم فراوان دارد در کنار آن اگر بخواهیم فرصت شغلی ایجاد کنیم باید صنایع تبدیلی هم داشته باشد و بخاطر هم جواری دامغان با کویر باید صنعت کشاورزی تلاش کند تا خودش را به کشت مکانیزه وبه صورت تکمیلی از صنعت کمک بگیرد تا بتواند چرخه صنعت کشاورزی کامل شود و این ارزش افزوده منفعت آن به ساکنین شهرستان دامغان برسد .

در شهرستان دامغان ما صنایع تبدیلی نتوانستیم ایجاد کنیم  بنابراین در حوزه کشاورزی هم  فرصت  شغلی داریم که از آن به خوبی استفاده نمی شود.

در حوزه معادن هم کم نیست معادن زیادی با استثنائ معادن زغال سنگ که فعالیتش نسبت به سالهای گذشته کم شده واین کارخانه معادن هم به صورت تعطیل یا نیمه تعطیل است  وما نتوانستیم صنایع تبدیلی رادر کنار این معادن برنامه ریزی کنیم که مواد اولیه خود را از معادن بر دارد و به صنایع بازار پسند تبدیل کند.

دامغان معدن مس خوب با کیفیت بالا دارد اما به صورت خام به استانهای دیگر برای تبدیل شدن به مس صادر می شود.

معدن مس ما برای فروش مواد خام خودش هم دچار مشکل شده است حتی خریدار برای مواد خام خود ندارد وما باید سرمایه گذار جذب کنیم که بتوانند این مس را به محصولات تبدیل کنند که به راحتی قابل ارائه باشند اگر بتوانیم از ظرفیت های خود در حوزه کشاورزی و معدن و میراث فرهنگی  و... استفاده کنیم  وبه چرخه تولید برگردانیم مطمئناً مشکل معیشتی و اقتصادی دامغان به صورت خودکار حل خواهد شد.

مرآت- یک زمانی مدیر عالی دانشگاه آزاد بودید حالا به همراه اخوی تان که ریاست عالی دانشگاه آزاد را داشتند و شما هم تا اندازه ای واحد های بزرگ کشور را مدیریت می کردید. در بحث علوم تحقیقات، خود دانشگاه آزاد به اندازه ی بسیار زیادی در این آسیب و تهدید نقش داشته. به نظر شمااین قضیه چه طور قابل حل است؟

به محال فرض کنیم که دانشگاه آزادی وجود نداشت.کسی برود لیسانس وفوق لیسانس و دکتری بگیرد. آن وقت وضعیت شغلی الان بهتر بود؟

بسیاری از کارآفرینان حوزه بخش خصوصی هم تحصیلکرده های دانشگاه هستند. که این ها آمدند در دانشگاه ها یک مهارت هایی پیدا کردند و در چرخه ی بازار کار وارد شدند و  خودشان کار آفرینی کردند و تعدادی از افراد را مشغول به کار کردند.

 اگر فرض کنیم ظرفیتدانشگاه ها مثلا دانشگاه آزاد یا دانشگاه دولتی را نسبت به بیست یا سی سال پیش دست نمی زدیم و همان ظرفیت قبل بود قطعاً کسانی که دانشگاه می رفتند و وقتی فارغ التحصیل می شدند بیکار می ماندند چرا که تعدادشان خیلی کم بود.

نیروی متخصص و دانشگاهی از یک سال هایی به بعد نه تنها توانستیم نیازهای خودمان را تأمین کنیم بلکه فراتر از نیازهایمان هم نیروی متخصص از دانشگاه هایمان فارغ التحصیل شدند.

در این حوزه ها برای ایجاد فرصت شغلی آن جوری که باید و شاید فعالیت نمی کنیم و از آن حمایت نشده است.

همین الان اگر ما بخواهیم در دامغان در حوزه میراث فرهنگی فعالیتی کنیم به شما قطعاً می گویم هیچ مشکلی در متخصص نداریم.

ما از متخصص هتل داری و فارغ التحصیل هتل داری در دامغان داریم تا معمار و متخصص گردشگری و جهانگردی که با یک فراخوان کوچک ده ها نفر دامغانی که انگیزه و تخصصش را دارند می آیند و قدم پیش می گذارند برای این که تبدیل به فرصت شغلی دستگاه های دیگر شود.

بسیاری از جهانگردهای خارجی آرزویشان است که در این فضا ها شب را به صبح برسانند و بسیاری از خود ایرانی ها دوست دارندکه بیایند این فضاها را درک کنند. اما در دامغان با داشتن این همه تاریخ و پیشینه چه کسانی باید کمک کنند آیا اگر این ها بیکارند مقصر دانشگاها هستند که به این ها مدرک داده اند؟یا مثلاً سیستم پولی و مالی باید حمایت کند که یک  طرحی که دادند توجیه مالی قابل دفاعی دارد یک حمایتی کند یک حداقل سرمایه ای را برایشان تأمین کند از آن طرف اداره ی میراث فرهنگی نباید به این ها یک مجوزی دهد.

بسیاری از همین آثار تاریخی در اطراف  دامغان دارد از بین می رود. این مکان ها متقاضی هم دارد اما به آنها نمی دهیم  و خودمان هم بودجه اش را نداریم و نمی توانیم به درستی حفظ کنیم که از بین می روند.

مرآت- آیا نقد به خروجی دانشگاه ها و مهارت هاست؟

اتفاقی که افتاده این است که ما به جای این که بیایم مهارت ها و توانمندی های سطح جامعه رادر حوزه های مختلف متناسب با هم ارتقا و رشد دهیم و آمدیم یک زمینه را رشد دادیم بقیه زمینه ها مختوم و بر زمین ماندند.

این مانند یک ورزشکاری که یک دستش قوی است. خوب ورزشکار برای این که در ورزش خودش به موفقیت برسد نه تنها باید تمام اعضا و جوارحش آماده  باشد بلکه باید ذهن و فکرش هم کاملاً آمادگی داشته باشد که بتواند مانند یک قهرمان خودش را معرفی کند.

ما نتوانستیم رفتارهای قهرمانانه از خودمان بروز دهیم. یک زمینه را رشد و ارتقا داده ایم زمینه های دیگر نتوانستند متناسب رشد پیدا کنند.

البته اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم و با انصاف به قضیه نگاه کنیم در همین گسترش دانشگاه ها و رفتارمان برای ارتقاء سطح علمی جامعه می توانستیم جهت گیری های بسیار بهتر برنامه های دقیق تر را داشته باشیم.

این حرف که  ما پرورش متخصصانمان بعضاً متوازن نبوده است اصلاً درست نیست ما مثلاً نیامدیم بگوییم که در دامغان؛ اگر قراراست  ما یک رشته ای را ایجاد کنیم برویم سراغ رشته هایی که در دامغان احتمال نیازش بیشتر است و برویم آنها را تقویت کنیم.

مرآت- آیا دامغان به متخصص در حوزه میراث فرهنگی نیاز دارد ؟

یک شهری که در ثبت آثار تاریخی حائز رتبه و مقام است !حتماً نیاز دارد ولی ما نتوانستیم حتی برای 4 نفر هم فرصت شغلی ایجاد کنیم و این چرخه چرخه ی معیوبی است.

مرآت- با اختیارات نمایندگان برای حل این مشکلات آشنایی دارید؟تا چه اندازه یک نماینده می تواند این مشکلاتی که بر شمردید را حل کند؟

بله آشنایی دارم. البته من هیچ وقت نماینده مجلس نبودم اما نماینده مردم تهران در شوراهای شهر بوده ام و شوراهای شهری خودش یک پارلمان محلی شهری اند. یک نمونه ای از مجلس آن شهرند.

بنابراین با مقوله ی وظایف نمایندگان آشنا هستم و زیاد بیگانه نیستم.

نمایندگان دو حوزه وظیفه کلان دارند یکی تقنینی و یکی حوزه فنی.

در زمینه تقنینی یک نماینده می تواند به قانون گذاری، رفع نقص قوانین موجود مبادرت کند. بررسی پیشنهاداتی که دولت می دهد به عنوان لوایح برای تصویب به مجلس پیشنهادات همکارانش به عنوان طرح ارائه می شوند.

در حوزه وظیفه نظارتی من فکر می کنم خیلی می تواند در عملیاتی شدن موضوعاتی که منجر به رفع نواقصی شود از این ظرفیت می شود استفاده کرد. در حوزه نظارتی یک نماینده این اختیار را دارد که چرایی رفتارهای مجریان را جویا شود. چرا این رفتار را می کنید؟ چرا اینجا این مقدار بودجه گذاشتید؟چرا در آن طرح این مقدار بودجه نگذاشتید؟ چرا در پیشنهادی که دادید مثلاً در توزیع امکانات به این موضوعات دقت نکردید؟ به این ترتیب آن را اصلاحش کنید و یا حتی تا این حد اختیار دارد که برود سراغ این که چرا میزان رضایت مندی ازوظایفی که به فلان اداره واگذار شده در سطح اجتماع خالی است؟ یعنی حتی در این موضوعات هم می تواند سرک بکشد.

بسیاری از موضوعاتی که من عرض کردم خدمتتان مطمئناً با سامان گرفتن وظایف ادارات اجرایی و با انجام درست و صد در صدی وظایف از ناحیه مسئولین اجرایی قابل حل است.  یعنی در سیستم بانکی که الان بحث عدم پشتیبانی نظام مالی و بانکی و پولی کشور است دامغان رتبه دوم سپرده گذاری در کشور را دارد.

مرآت- یعنی دامغان در شهرستان های کشور رتبه دوم سپرده گذاری نسبت به جمعیت را دارد؟

بله. دامغان این ثروت عظیمی که هر ساله از ناحیه کشاورزی دارد شارژ بانک های این منطقه می شود و ما باید برنامه ای برای شارژ به سیستم ها و قسمت هایی که نیاز دارند به پشتیبان مالی داشته باشند نه این که  فقط سپرده را بپذیرند و آن را ببرند در طرح های فرا منطقه ای و ملی. اما بالاخره نباید یک حمایتی هم در سیستم بانکی برای رفع مشکلات آن منطقه صورت بگیرد؟

به کارگیری ظرفیت نظارتی و همان چرا گفتنها می تواند ضامن لازم را ایجاد کند.

 این دغدغه و سوال را وقتی ایجاد کنید با پرداختن به این سوال که آقا با داشتن این رتبه و با داشتن این میزان بالای سپرده گذاری خوب باید از صنایع مردم از مکانیزه شدن کشاورزی مردم حمایت کنید از این که صنایع تبدیلی کنار کشاورزی و استعداد بالای کشاورزی منطقه بیادشکل بگیرد و وقتی این ها شکل نمی گیرد این معضلات به وجود می آید.

مرآت- پس در این بعد سرمایه گذاری به نظر می رسد که افراد و بقیه مردم از راه های افزایش سرمایه شان مطمئن یا مطلع نیستند که ناچارند برای این که ریسک کارشان را کاهش دهند سرمایه شان را می برند بانک می گذارند. بعد آموزشی آن را توضیح دهید؟

من اشاره ام به این موضوع بود که سیستم بانکی باید بیاید از طرح هایی که بالاخره توجیه دارند طرح های خوبی اند حمایت کند و متخصصین این طرح ها را تأیید می کنند. این حمایت ها صورت می گیرد این بعد اول.

 بالاخره این کسی که سرمایه قابل توجهی را از ناحیه برداشت محصولات کشاورز در یک سال جمع می کند ما باید گزینه های دیگری هم جلوی پای آن بگذاریم یا نباید بگذاریم یا فقط تنها گزینه اش این می تواند باشد که پولت رامی توانی ببری بگذاری بانک.

 الان گزینه ها چیست؟ تو می توانی ملک بخری مثلاً آپارتمانی بخری. گزینه دیگری نداری. خیلی از شهرها آمده اند این کار را کرده اند. شما ببینید مثلاً رفسنجان، کرمان. آنها تعاونی تشکیل دادند با طرح هایی یعنی مجموعه ای تشکیل دادند می روند تحقیق می کنند و طرح هایی را آماده برای سرمایه گذاری می کنند و بعد از آن طرح ها در آن جمع ها دفاع می کنند.

انگیزه ایجاد می کنند برای کسی که مثلاً در یک سال 10 میلیارد تومان محصول برداشت می کند به او آپشن های مختلفی می دهند می گویند یک آپشن این است که بروی پولت را بانک بگذاری یک گزینه دیگرت هم این است که میاید در این طرح سرمایه گذاری می کنید! در این طرح سرمایه گذاری کنید ریسکش هم با توجه به این تحقیقاتی که کردیم کم است در عین حال سودش هم از بانک بگذارید بیشتر است و این کار خداپسندانه هم می باشد.

ما این موارد را در دامغان نتوانستیم تدارک ببینیم. لذا چون تنها گزینه ها این بوده است که پولشان را ببرند بانک بگذارند که پولشان را بردند بانک گذاشتند و به فرمایش شما ریسکش کمتر است. بسیاری از این سرمایه ها هم تبدیل می شود به ملک و املاک حتی در خارج از استان ها و یا به یک آپارتمان در تهران تبدیل می شود.

مرآت- یعنی در جایی دیگر سرمایه گذاری می شود. از حوزه اقتصادی یک کم فاصله بگیریم و برسیم به بحث های سیاسی. شما در شورای شهر دوم و سوم هم بودید و در شورای شهر دوم انتخابی که داشتید که آن انتخاب، انتخابی بسیار مهم و سرنوشت ساز برای ملت ایران بود. واین که شما شهرداری را آوردید تهران و از او استفاده کردید. به نظر می رسید که شما هم نقش پر رنگی را در شهردار شدن آقای احمدی نژاد داشتید؟ آن جمعیت آبادگران که گفتید رهبرانش چه کسانی بودند؟ شما نقش داشتید و یا نداشتید؟ و این که تا چه اندازه در جذب آقای احمدی نژاد و اغنا اعضای شورای شهر برای جذب ایشان به عنوان شهردار شما نقش داشتید؟

بله خوب آن جمعیت آبادگران که شما بهش اشاره کردید قبل از انتخابات 82 مثلا 2 سال قبل اگر مروری کنیم آن زمان را اکثر فرصت های اجرایی سمت های اجرایی در آن زمان بود. اکثر سمت های اجرایی و اکثر کرسی های مجلس در اختیار جناح مقابل بود و ما و همفکران ما تقریباً فرصتی برای حضور در مجلس در سمت های اجرایی در مدیریت های تاثیرگذار نداشتیم. یعنی آن مقطع تقریباً می شود گفت درصد بسیار بالایی مثلاً 90در صد فرصت های اجرایی و حتی نمایندگان مجلس همه دست جناحی بود که الان همه ما به عنوان اصلاح طلب می شناسیم.

خوب در آن مقطع در آن سال ها یعنی در سال 80 بنده ی حقیر و جمعی از دوستان و همفکران ما جلساتی داشتیم و دور هم جمع می شدیم و فکر می کردیم و راه های مختلفی را برای این که بتوانیم نقش خودمان را بر عهده بگیریم در آینده کشور و بتوانیم تاثیر خودمان را در تعیین مسیر و تعیین راه عالیه بگذاریم در همین ارتباط بود.

بنده و چند تا از دوستان دور هم جمع شدیم و آن آبادگران را شکل دادیم و خوب فکر می کنم با کار جدی که صورت گرفت از 15 نماینده شورای شهر تهران 14 نفر از آبادگران و اصلاحات وارد شورای شهر شد.

خوب وقتی که 14 نفر از ما وارد شورای شهر شدیم با یک لیست مشترک این را حتماً تایید می کنید که چه کسی را به عنوان شهردار انتخاب کنیم را به مشورت گذاشتیم و با مشورت دوستان تعدادی افراد به عنوان گزینه های محتمل و پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت.

من یکی از کسانی بودم که آقای احمدی نژاد را به عنوان شهردار تهران پیشنهاد دادم.

مرآت- با چه سابقه ای از ایشان؟

احمدی نژاد قبلاً استاندار و فرماندار بودند و سمت های اجرایی را داشتند و بالاخره به لحاظ فکری در آن مقطع قرابت و نزدیکی لازم را احساس می کردم و افرادی که بودند در جمعیت آبادگران آقای احمدی نژاد را پیشنهاد دادیم البته بودند کسانی دیگر اما لیست آبادگران که خوب نه آنها به گزینه های دیگری فکر می کردند و خاصیت پیشنهادات جمعی این است که شما باید از گزینه ی خودت دفاع کنی و دیگران هم از پیشنهاد خودشان دفاع کنند و با این توضیحاتی که دادم ما شروع کردیم به دفاع از گزینه خودمان و به آقای احمدی نژاد و گزینه های دیگر داشتیم فکر می کردیم که گزینه های دیگر برنامه هایشان را آوردند و آقای احمدی نژاد هم برنامه هایش را آورد و پیشنهاداتی داد و برنامه هایش را ارائه کرد.

در ابتدا ما 9 رای از 15 رای در جلسات خصوصی و بعد تا 13 رای از 15 رای در جلسه رسمی به عنوان شهردارتوسط شورای شهر انتخاب شد.

مرآت- شما دوستی خاصی با ایشان داشتید؟

بله. قبل از این که وارد شورای شهرتهران شوم احمدی نژاد را می شناختم.

مرآت- با وی همکاری داشتید؟

همکاری به صورت رسمی خیر. البته احمدی نژاد هیئت علمی دانشگاه بودند و من هم در عضو هیئت علمی دانشگاه بودم.

قبل از ورود به بحث شورای شهر تهران در سال 79 در دانشگاه های مختلف رئیس و عضو هیئت علمی بودم و در محیط دانشگاهی یک همکاری حداقلی داشتیم اما همکاری به آن صورت نه. اما آشنائیت و تعامل داشتیم و وی را به عنوان شهردار معرفی کردیم.

مرآت- شما هنوز به دوستی تان با وی ادامه دادید؟

من هنوز احساس رفاقت و دوستی با احمدی نژاد دارم.

مرآت- الان می بینیدشان؟

نه مدت هاست که ندیدمشان.

مرآت- شایعه شده که آقای احمدی نژاد را می بینید؟

خودتان می گویید شایعه و بحث شایعه در زمان انتخابات شایعه زیاد است.

مرآت- یعنی الان مستقل کار می کنید؟

زمانی که من عزم حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی دامغان را کردم اصلاً احمدی نژاد را ندیدم و قبلش هم ندیدم که آخرین باری که ایشان را دیدم شاید مربوط به 2 سال قبل شود و نمی دانم اصلا رویه وی برای این جور کارها چیست و طرح موضوع هم در مورد آمدن به انتخابات با ایشان نکردم

مرآت- الان شما از لحاظ جریان سیاسی مربوط به جریان اصول گرایی هستید؟

البته با توجه به سابقه ای که عرض کردم و فعالیتم در دسته بندی اصولگراهاست  و با افتخار اصولگرا هستم.

مرآت- یعنی در لیست اصولگراها هستید؟

به نظرم در آن جمع بندی که کردند در شورای همگرایی اصول گرایان که خود بنده هم عضو آن هستم در آن جمع بندی بنا نیست که برای شهرستان ها لیستی داده شود و فقط برای تهران و شهرستان های بزرگ لیست می دهند. بنابراین قرار نیست که اصولگرایان لیستی بدهند که من در آن لیست باشم.

مرآت- در سال های دفاع مقدس هم تشریف داشتید؟

در سال های 61 تا 65 من معطوف به این موضوع بودم. چهار سال بعد از گرفتن دیپلمم.

مرآت- وضعیت ایثارگری هم دارید؟

نه من در این حوزه ها وارد نشدم. ترجیحم این است که جهاد کنم.

مرآت- احساستان از نتایج انتخابات مجلس چیست؟ مورد اقبال قرار می گیرید؟

ما مأمور به وظیفه ایم و حضرت آقا هم توصیه های بسیار خوبی به کاندیداها داشتند و هم به مردم که چه طوری باید انتخاب کنند و لذا من در آن بخشی که توصیه ها مورد توجه من هست سعی کردم که فرمایشات ایشان را سرلوحه کار خودم قرار دهم و نتیجه را واگذار کردم به خداوند که هر چه خیرهست انجام شود.

ما وظیفه مان را انجام می دهیم و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری عمل و به صورت مشخص عمل می کنیم وعده ای که نشدنی باشد ندهیم و وعده هایمان وعده هایی باشد که خودمان هم می دانیم عملی نیست ندهیم.

سعی کنیم دروغ نگوییم و خدایی ناکرده از دهان ما کلامی خارج نشودکه بقیه رقبا از کلام ما تخریب شوند.

 من این جوری برداشت کردم که مقام معظم رهبری سفارشاتشان به نماینده ها و کاندیداها این است که توی این حوزه ها وارد نشوید دروغ نگید وعده های الکی به مردم ندهید. رقبایتان را تخریب نکنید. خودتان بیاید خودتان را معرفی کنید. سابقه تان را برنامه هایتان را بگویید.من هم سعی کردم همین کار را کنم سابقه و برنامه هایم را بگویم.

من در همین جا از فرصت استفاده و  عرض می کنم که رقبای بسیار بسیار محترمی دارم آدمهایی که کاملا اثبات کردند که آدم هایی کاملاً دلسوز و در خط نظام جمهوری اسلامی زحمات بسیاری کشیدند و ما در بین رقبایمان آدم هایی را داریم که برادری شان را حتی در صحنه های دفاع مقدس اثبات کردند و آدم هایی داریم که کاملاً در جهت گیری هایشان توجه داشتند که همیشه همسوی با فرمایشات مقام معظم رهبری باشد. این آدم ها با این همه سابقه با این احترامی که من برایشان قائلم اگر انتخاب شوند انشالله که خیره و هیچ اتفاقی نمی افتد و ما هم آمادگی داریم که قسمت مان بود و مردم به ما اعتماد کردند و به ما رای دادن و ما هم از کمک دوستان و رقبا کمک بگیریم.

اگر هم نه همشهریان ما به کسی دیگر از رقبا اعتماد داشتند و به او رای دادند ما هم در طبق اخلاص برنامه هایمان را ارائه می کنیم و اگر کمکی از دستمان بر می آید کمکشان کنیم تا آن فرد دیگر موفق باشند. آن چیزی که مهم است که ما فردای انتخابات حسمان این باشد که این رقابت باعث شده است دوستی مان تعمیق شود و عمق بیشتری پیدا کند. این اگر حاصل شود خداوند را شاکریم و دیگر مهم نیست که آن فرد من هستم یا شخص دیگری که در این انتخابات انتخاب می شود.

مرآت- تا آخر انتخابات هستید؟

حتماً انشاالله. آمدیم که بمانیم

مرآت- برای انصراف به نفع کسی کنار نمی روید؟

نه ابداً

مرآت- توصیه خاصی شده است به شما برای این که در این انتخابات شرکت کنید؟

خوب در این موضوع نیاز به مشورت گرفتن دارد. به خیلی از بزرگواران طرح موضوع کردم و گفتم توصیه شما چیست؟ به نظرتان بیایم یا نیایم؟ خوب بعضی ها استدلالاتی داشتند و گفتند بیا و بعضی ها گفتند نیا. مشورت گرفتم و بعضی از دوستان هم لطف کردند خودشان مشورت دادندکه مثلاً در این موضوع بیا. جمع و برآیندش با خودم بود و خودم به این نتیجه رسیدم که  در این عرصه بیایم.

مرآت- برادرانتان توصیه خاصی ندادند.؟

از برادرانم به صورت جدی مشورت گرفتم وساعت ها پیرامون این موضوع من خودم طرح موضوع کردم و ساعت ها پیرامون این موضوع با برادرانم صحبت کردم. حاصل و نتیجه ی این صحبت ها هم این شد که من برای نمایندگی ثبت نام کنم.

مرآت – در پایان واژه ها و اسامی را بیان می کنم، لطفا نظرتان را در خصوص آنها به صورت مختصر ارائه کنید.

ولایت فقیه

وظیفه من هم تبعیت مطلق داشته باشم از آن.

شورای نگهبان و قانون اساسی

فصل الخطاب

انتخابات ریاست جمهوری سال 1388

خیلی بهتر از این ها می توانستیم از مشارکت خوبی که مردم در انتخابات کرده بودند بهره ببریم. اما لجبازی بعضی ها باعث شد که نتوانیم فایده ای را از آن انتخابات به صورت 100 درصد ببریم.

عبدالرحمان رستمیان

دوست بزرگوارم

مرحوم مدرس

الگوی برای یک نماینده

مجلس ششم

فکر می کنم مجلس ششم خاطره ی خوشی را حداقل در ذهن من به یادگار نگذاشته است و فراوان به این موضوع فکر کردم که کاش بعضی کارهایی که در این مجلس اتفاق افتاد، اتفاق  نمی افتاد و ثبت در تاریخ نمی شد

سعید علیزاده

یه شجاع یه مرد واقعی یه غیور مرد

 حسن آیت

من احترام قائلم برای همه عزیزانی که اثبات کردند

شهید بزرگوار سید حسن شاهچراغی

نماینده شریف مردم دامغان که افتخاری شد هم برای مردم دامغان وهم مجموعه نظام و هم مجلس فکر می کنم که دقت در زندگی ایشان بسیار می تواند به من کمک کند

رابطه با آمریکا

رابطه با آمریکا به صورت مطلق نمی شود بگوییم ارزش مطلق است و نه ضد ارزش مطلق. اگر هوشیار باشیم وهوشمند و اعتقادات را لحاظ کنیم و از اصول پایین نیاییم می شه بهش فکر کرد گفت خوبه واما اگر بخواهیم به هر قیمتی ارتباط برقرار کنیم اصلا و ابدا

انرژی هسته ای

این جمله این قدر تکرار شده که کلیشه ای است. به ذهن آدم حق مسلم ماست می آید.

مصطفی احمدی روشن

اسامی که بکار می برید و می گویید می توانم فقط بگویم احترام می گذارم که سعی کنم که از فرازهایی از زندگی عزیزان درس هایی به ما دادند و به این دید به آن ها نگاه می کنم.

همه ی آدم ها از شهدا که کل زندگی شون دقت در آن حتما فوایدی دارد اما همه آدمهایی که  مثل همین هایی که نام بردیدحتی همین آقای احمدی نژاد یک نقاط قابل دفاعی و روشن دارندکه دراذهان می ماند و در یک زمانی از زندگی شان یک نقاط تاریک دارند که ای کاش نبود. حتی همین عزیز بزرگواری که می گویم هنوز هم احساس رفاقت دارم با او خیلی دوست داشتم که این ها نبود. کاشکی در منزلش نمی رفت و نمی نشست.ولی اتفاقی است که افتاده و کاری نمی شود کرد و با این نگاه، نگاه می کنم به آنها و سعی می کنم از نقاط قوت شان درس بگیرم و سعی می کنم با توکل به خدا آن اشتباهات را مرتکب نشوم.

من احساسم این است که هر موقعی که موفقیتی یا افتخاری در تاریخ معاصر رقم خورده این موفقیت و افتخار در سایه همدلی و اتحاد و همفکری و در سایه اعتقادات ما شکل گرفته است. همه ی ما کم توجهی کردیم بر این موضوع که در سایه این اتفاقات نه تنها نتوانستیم دستاورد را کسب کنیم بلکه بسیاری از دستاوردهایمان را از دست دادیم. مثلا اگر همسویی با سوالاتی که شما پرسیده اید عرض می کنم مثلا اگر دانشمندان ما در یک حوزه ای موفقیت هایی کسب می کنند عزیز بزرگواری که الان شهید شدند در یک مقطعی موفقیت هایی کسب کنند که من مهره بیایم که شما به آن افتخار کنید در یک مقطعی اتفاق افتاده که شما با یک همسویی و همدلی حوزه ای شکل گرفته است.

در سایه همدلی و همفکری و همکاری مسئولیت ها شکل می گیرد وثمر می دهند و هر وقتی ما کم توجه شدیم نه تنها که هیچ دستاوردی نداشتیم بلکه دستاوردهایمان را هم به فنا دادیم. لذا بیشتر خواستم به خودم این توجه را بدهم که به یقین مجلس دهم آخرین اتفاق این روزگار نیست اتفاقات فراوانی که در آینده می افتد و اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.

ما نگاهمان باید این طور باشد که انشالله از این اتفاق استفاده و آن را دستمایه کنیم برای این که  آن رمز موفقیتی که عرض کردم اتحاد و همدلی را در جامعه گسترش بدهیم. اگر انشالله بتوانیم این کار را کنیم یعنی ما انتخابات مجلس دهم ما طوری شود که اتحاد و همدلی در دامغان بعد از مجلس دهم بیشتر شود. هیچ فرقی نمی کند که چه کسی رأی بیاورد. همه ی ما برنده ایم اگر خدای نکرده با کم توجهی من نه این که مسائل نسبت به گذشته بهتر نشود بلکه بدتر شود خوب دیگر این چه فرقی می کند که چه کسی برنده است اگر رأی هم آورده باشم بازهم بازنده ام که در گستره ی بازه ی زمان چیزی را به دست نمی آوریم. لذا انشاءالله شما به ما کمک کنید و ما را هم دعا کنید تا بتوانیم طوری رفتار کنیم که آن همدلی و وفاق و اتحاد بیشتر شود و بعدش هم توکل به خدا هرچه خیر است آن نتیجه است انشالله.

مرآت - از اینکه وقت خود را در اختیار مرآت قرار دادید ممنونم

من هم از شما ممنونم و امیدوارم موفق و موید باشید

انتهای پیام/رض

• برچسب ها
• #
• #
• #
• #