اخبار داغ

روز جهانی زن محملی برای مطالبات سیاسی فمنیست های ایرانی

روز جهانی زن محملی برای مطالبات سیاسی فمنیست های ایرانی
جریان فمنیستی در کشورمان یک جریان تقلیدی و با رویکرد سیاسی است که عموم مطالباتی را که مطرح می کند در خلاف جهت و خواست بانوان مسلمان ایران است ...
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مکریان،  8 مارس برابر 18 اسفند روزی است که از سال 1977 توسط سازمان ملل روز حقوق زنان و صلح بین المللی نام گذاری شده است. ریشه نامگذاری این روز به جنبش های کمونیستی و سوسیالیستی اوایل قرن بیستم و سال 1908 بر می گردد که در آن روز کارگران یک کارخانه نساجی در نیویورک در اعتراض به تبعیض، محرومیت، فشار کار و دستمزد های پایین زنان دست به اعتصاب زدند و به دلیل محبوس شدن از سوی صاحب کارخانه در محل اعتصاب و آتش سوزی در آن محل به دلایل نا معلوم، 129 تن از زنان کارگر این کارخانه در آتش سوختند و جان خود را از دست دادند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مکریان,

بعد از آن واقعه، در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی در یادبود کشته شدگان این روز، تظاهرات و تجمعاتی بر پا شد و این رویه به صورت سالانه برگزار شد و به موقعیتی برای اعتراض به تبعیض علیه زنان کارگر بدل گشت. یکی از سردمداران روز جهانی زنان کارگر در آن سال ها، خانم کلارا زنکین بود که معتقد بود تا زمانی که زنان کارگر به خواسته های حداکثر ساعت کاری 8 ساعت در روز، مرخصی ویژه برای زایمان، حقوق برابر با مردان و ... نرسند، به اعتراضات سالانه خود در این روز ادامه خواهند داد. اما در چند دهه اخیر، مطالبات این روز از مرز مطالبات کارگری زنان عبور کرده و به محملی برای پیگیری حقوق زنان بر اساس رویکردهای غربی و لیبرالیستی بدل شده است و فعالین فمنیست از این روز به عنوان یک صف آرایی سالانه در برابر سایر مردم استفاده می کنند.

در ایران نیز در چند سال اخیر شاهدیم که تعدادی از فعالین سیاسی حوزه زنان که با اشتباه عامدانه نام خود را فمنیست نامیده اند، در سالگرد روز 8 مارس برنامه هایی برگزار می کنند و با پوشش برخی رسانه های داخل کشور و همکاری رسانه های خارج نشین به طرح مطالبات خود می پردازند. اما چرا گفته می شود که جریان فمنیسم در ایران، یک جریان انحرافی است؟ برای پاسخ به این سئوال می توان به تفاوت مطالبات جریان فمنیسم در غرب با افرادی که در داخل خود را فمنیست می نامند اشاره کرد.

مدعای اصلی جریان فمنیسم در غرب این است که برای پیگیری مطالبات و حقوق زنان دست به فعالیت زده است و قرار است به عنوان نماینده زنان جامعه با حکومت ها و نهادهای مختلف برای احقاق حقوق زنان بجنگد. اما در ایران آن چیزی که از جریان به اصطلاح فمنیسم به عنوان مطالبه مطرح می شود عموماً مطالبی است که با خواست قریب به اتفاق زنان مومن و انقلابی ایران تفاوت دارد و در حالی که زنان ایرانی به دنبال اجرای احکام اسلام و پیگیری حقوق خود در چارچوب اسلام هستند، فمنیست های ایرانی عموماً مطالبات شخصی و دغدغه های فکری خود را به نام مطالبات زنان بیان می کنند.

برای مثال یکی از فعالین مطرح حقوق زنان در کشور، شیرین عبادی وکیل سابق دادگستری است. وی بعد از خروج از کشور در سال 2003 برای دریافت جایزه صلح نوبل به طور علنی کشف حجاب کرد ولی خود را حامی دین اسلام می داند. عبادی در زمان فعالیت در ایران، عمدتاً در حوزه پرونده های قضایی سیاسی علیه نظام فعال بود. پرونده هایی نظیر قتل های زنجیره ای، مسائل مربوط به کوی دانشگاه، کشته شدن زهرا کاظمی فردی که به جرم جاسوسی دستگیر شده بود و ... 

از دیگر افرادی که خود را به نام فمنیست ایرانی مطرح کرده است می توان به مهرانگیز کار اشاره کرد، که افراد آشنا با فضای سیاسی، وی را با حضورش در کنفرانس برلین و کشف حجاب در آن کنفرانس می شناسند. عملکرد وی نیز از جمله سخنانش در کنفرانس برلین نشان می دهد که مطالبات فمنیستی به عنوان پوششی برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و حکومت دینی بوده است و شاید بیش از 90 درصد زنان جامعه ما حتی نام این حامی حقوقشان را نشنیده باشند!

اما فمنیسم ایرانی فارغ از اینکه سردمداران آن چه افرادی هستند، از جنبه های دیگری نیز دارای یک رویکرد متناقض نما است. برای پی بردن به این مسأله می توان به مطالباتی که توسط این جریان در داخل کشور مطرح می شود نگاه انداخت. یکی از مطالبات عمده فمنیسم غربی عدم استفاده کالایی از زیبایی و برهنگی زنان در تبلیغات و با هدف تجاری است، این در حالی است که فمنیسم ایرانی به دنبال ترویج و تبلیغ بی حجابی و برهنگی است که بیش از اینکه منشأ نگاه فمنیستی داشته باشد، از سر منشأ نگاه مردسالارانه با رویکرد تنوع طلبی و لذت خواهی نشأت می گیرد که این مسأله از نکات طنز تاریخ معاصر کشورمان محسوب می شود.

با توجه به آنچه که گفته شد جریان فمنیستی در کشورمان یک جریان تقلیدی و با رویکرد سیاسی است که عموم مطالباتی را که مطرح می کند در خلاف جهت و خواست بانوان مسلمان ایران است و به همین جهت هیچ گاه نتوانسته برای خود جایگاه مناسبی درون کشور ایجاد کند. لذا این جریان مترصد فرصت هایی است تا بتواند بواسطه آن فرصت ها به تبلیغ و ترویج افکار خود دست زند و مطالبات شخصی و سیاسی خود را در آن بیان کند. یکی از این فرصت ها که سالانه برای این جماعت اقلیت فراهم می آید روز جهانی زن است که شاهدیم با بی توجهی زنان جامعه ایران و با استقبال گسترده رسانه های ضد انقلاب و غربی مواجه می شود. شاید اگر این جریان بخواهد به میزان اهمیت و توجه خود را در میان زنان ایرانی دست یابد، انجام یک نظر سنجی بین زنان ایرانی و سوال از اینکه آیا می دانند روز جهانی زن چه روزی در تقویم ثبت شده است، پاسخگوی این سوال باشد.

صادق بیطرف/ جامعه شناس

انتهای پیام/م

 

 

,

بعد از آن واقعه، در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی در یادبود کشته شدگان این روز، تظاهرات و تجمعاتی بر پا شد و این رویه به صورت سالانه برگزار شد و به موقعیتی برای اعتراض به تبعیض علیه زنان کارگر بدل گشت. یکی از سردمداران روز جهانی زنان کارگر در آن سال ها، خانم کلارا زنکین بود که معتقد بود تا زمانی که زنان کارگر به خواسته های حداکثر ساعت کاری 8 ساعت در روز، مرخصی ویژه برای زایمان، حقوق برابر با مردان و ... نرسند، به اعتراضات سالانه خود در این روز ادامه خواهند داد. اما در چند دهه اخیر، مطالبات این روز از مرز مطالبات کارگری زنان عبور کرده و به محملی برای پیگیری حقوق زنان بر اساس رویکردهای غربی و لیبرالیستی بدل شده است و فعالین فمنیست از این روز به عنوان یک صف آرایی سالانه در برابر سایر مردم استفاده می کنند.

,

در ایران نیز در چند سال اخیر شاهدیم که تعدادی از فعالین سیاسی حوزه زنان که با اشتباه عامدانه نام خود را فمنیست نامیده اند، در سالگرد روز 8 مارس برنامه هایی برگزار می کنند و با پوشش برخی رسانه های داخل کشور و همکاری رسانه های خارج نشین به طرح مطالبات خود می پردازند. اما چرا گفته می شود که جریان فمنیسم در ایران، یک جریان انحرافی است؟ برای پاسخ به این سئوال می توان به تفاوت مطالبات جریان فمنیسم در غرب با افرادی که در داخل خود را فمنیست می نامند اشاره کرد.

,

مدعای اصلی جریان فمنیسم در غرب این است که برای پیگیری مطالبات و حقوق زنان دست به فعالیت زده است و قرار است به عنوان نماینده زنان جامعه با حکومت ها و نهادهای مختلف برای احقاق حقوق زنان بجنگد. اما در ایران آن چیزی که از جریان به اصطلاح فمنیسم به عنوان مطالبه مطرح می شود عموماً مطالبی است که با خواست قریب به اتفاق زنان مومن و انقلابی ایران تفاوت دارد و در حالی که زنان ایرانی به دنبال اجرای احکام اسلام و پیگیری حقوق خود در چارچوب اسلام هستند، فمنیست های ایرانی عموماً مطالبات شخصی و دغدغه های فکری خود را به نام مطالبات زنان بیان می کنند.

,

برای مثال یکی از فعالین مطرح حقوق زنان در کشور، شیرین عبادی وکیل سابق دادگستری است. وی بعد از خروج از کشور در سال 2003 برای دریافت جایزه صلح نوبل به طور علنی کشف حجاب کرد ولی خود را حامی دین اسلام می داند. عبادی در زمان فعالیت در ایران، عمدتاً در حوزه پرونده های قضایی سیاسی علیه نظام فعال بود. پرونده هایی نظیر قتل های زنجیره ای، مسائل مربوط به کوی دانشگاه، کشته شدن زهرا کاظمی فردی که به جرم جاسوسی دستگیر شده بود و ... 

,

از دیگر افرادی که خود را به نام فمنیست ایرانی مطرح کرده است می توان به مهرانگیز کار اشاره کرد، که افراد آشنا با فضای سیاسی، وی را با حضورش در کنفرانس برلین و کشف حجاب در آن کنفرانس می شناسند. عملکرد وی نیز از جمله سخنانش در کنفرانس برلین نشان می دهد که مطالبات فمنیستی به عنوان پوششی برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و حکومت دینی بوده است و شاید بیش از 90 درصد زنان جامعه ما حتی نام این حامی حقوقشان را نشنیده باشند!

,

اما فمنیسم ایرانی فارغ از اینکه سردمداران آن چه افرادی هستند، از جنبه های دیگری نیز دارای یک رویکرد متناقض نما است. برای پی بردن به این مسأله می توان به مطالباتی که توسط این جریان در داخل کشور مطرح می شود نگاه انداخت. یکی از مطالبات عمده فمنیسم غربی عدم استفاده کالایی از زیبایی و برهنگی زنان در تبلیغات و با هدف تجاری است، این در حالی است که فمنیسم ایرانی به دنبال ترویج و تبلیغ بی حجابی و برهنگی است که بیش از اینکه منشأ نگاه فمنیستی داشته باشد، از سر منشأ نگاه مردسالارانه با رویکرد تنوع طلبی و لذت خواهی نشأت می گیرد که این مسأله از نکات طنز تاریخ معاصر کشورمان محسوب می شود.

,

با توجه به آنچه که گفته شد جریان فمنیستی در کشورمان یک جریان تقلیدی و با رویکرد سیاسی است که عموم مطالباتی را که مطرح می کند در خلاف جهت و خواست بانوان مسلمان ایران است و به همین جهت هیچ گاه نتوانسته برای خود جایگاه مناسبی درون کشور ایجاد کند. لذا این جریان مترصد فرصت هایی است تا بتواند بواسطه آن فرصت ها به تبلیغ و ترویج افکار خود دست زند و مطالبات شخصی و سیاسی خود را در آن بیان کند. یکی از این فرصت ها که سالانه برای این جماعت اقلیت فراهم می آید روز جهانی زن است که شاهدیم با بی توجهی زنان جامعه ایران و با استقبال گسترده رسانه های ضد انقلاب و غربی مواجه می شود. شاید اگر این جریان بخواهد به میزان اهمیت و توجه خود را در میان زنان ایرانی دست یابد، انجام یک نظر سنجی بین زنان ایرانی و سوال از اینکه آیا می دانند روز جهانی زن چه روزی در تقویم ثبت شده است، پاسخگوی این سوال باشد.

,

صادق بیطرف/ جامعه شناس

,

انتهای پیام/م

,
 
,

 

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه